دوستی پرسید چگونه درمییابی اثر نویسندهیی کمشناس ارزش خاندن دارد؟
گفتم معیار اصلیام زبان است. گاه مطالعهی نظراندازِ چند سطر آغازین هم کافیست. نثر اثر که به وجدم بیاورد، تمام است، کاری با موضوع ندارم.
در مثل آشناییام با نثر ناب و نارایجِ فرشته کوثر با همین چند جملهی شروع کتاب «بیداد سکوت*» بود: «مادرم آنجا خوابیده است. روی سکوی غسالخانه. و منم اینجا. ایستاده بر جا. زیر درختان چنار، که برگهایشان رو به زردی گذارده است. مهرماه است و هوا بوی روزهای اول مدرسه را دارد.»
مادرم آنجا… منم اینجا… ایستاده بر جا…
نثری که میگوید: «من میارزم به خاندن، دوباره خاندن، بخانم، بارها بخانم.»
دو-سهخط کافیست تا بفهمی نویسندهزبانآور است.
حیف است پارهیی دیگر از کتاب را نقل نکنم:
«هوا تُرد است و خُنک؛ مهرماه است دیگر. ماه عجیبیاست این مهرماه جلالی. هر روزش را با روز دیگر تفاوتی است و هر هفتهاش را با هفتهای دیگر. خنکی روزهای اول، هوا را شفافتر مینمایاند و سبزی برگها را درخشانتر. اما هنوز سر تکان ندادهای که زردی خزان را بر برگها میبینی و در پی آن شکستن دُمبرگها و جدایی برگ از شاخه. زمین به ناگاه مالامال از رنگهای سبز و زرد و سرخ میشود. اما هنوز زیر و بم رنگها را بهخاطر نسپردهای که صدای خزانزدگی را زیر پایت میشنوی و نوید اولین سرما را.»
*انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۸۳
2 پاسخ
سلام شاهین عزیز. جریان بخانم چیه؟ میشه بگی؟
سلام وقت شما بخیر
برای جواب سوالتون میتونید این وبینار رو گوش کنید. در بخشهایی از این وبینار دربارهی این موضوع صحبت شده🙏:
https://t.me/shahinkalantari/12120