دربارۀ ایمیل‌هایی که برای دوستانم می‌فرستم

دربارۀ ایمیل‌هایی که برای دوستانم می‌فرستم

اگر مشترک ایمیلی سایت من باشید، احتمالا طی روزهای گذشته دو ایمیل تازه از من دریافت کرده‌اید.

به جرئت می‌توانم بگویم که نوشتن و ارسال این ایمیل‌ها از مهییج‌ترین کارهایی است که در عمرم انجام داده‌ام. در این نامه‌ها خودِ خودِ خودم هستم و با لحنی که هر آدمی با صمیمی‌ترین دوستانش دارد از ایده‌هایی می‌گویم که شیفتۀ آن‌ها هستم.

بخش از ایمیل اولم را برایتان می‌گذارم تا بخوانید:

 

باید به شما می‌گفتم که بعضی جمله‌ها باعث میشن عاشق‌تر بشم، بعضی جمله‌ها باعث میشن بیشتر پول درآرم و بعضی جمله‌ها باعث میشن تو همین شرایط بحرانی ایران حس کنم بیشترین فرصت رو برای رشد دارم.

درسته که کلمات قصار یا همون جملات کوتاه هیچوقت جای مطالعه عمیق رو نمی‌گیرن، ولی اگه حوصله کنیم و از کنار بعضی جمله‌ها ساده نگذریم، چند سروگردن از بقیه بالاتر میریم.

طنزنویس لهستانی استانیسلاو یرسی لخ گفته از بیشتر کتابا فقط چند تا نقل‌قول باقی میمونه. خب پس چرا از اول نقل‌قول‌ها رو ننویسیم؟!

از شوخی گذشته. تصمیم گرفتم یه سری از جملات گردن‌کلفت و درجه‌یکی رو که می‌خونم و از لای کتابا بیرون می‌کشم، واسه شما ایمیل کنم. منتها خودم هم چند خطی بنویسم زیرش و بگم جمله‌ای که فرستادم چطوری می‌تونه کار کنه واسه‌مون.

یه چیز خوب جملات کوتاه اینه که دست آدمو باز میذارن واسه تداعی کردن. وقتی یه مقالۀ کامل رو میخونی، نویسنده جون می‌کَنه حرف خودشو به واضح‌ترین شکل ممکن تو ذهنت جا بندازه. ولی جملات کوتاه مبهمن، مصادیقش رو خودت باید پیدا کنی.

چی بهتر از چیزی که بذاره آدم واسه خودش خیالات کنه و واسه خودش ببره و بدوزه. اینجوری ممکنه جمله‌ای که واسه من انگیزشیه، واسه شما تلخ باشه یا برعکس.

مثلاً با همین یه جملۀ اسکار وایلد چقدر میشه سرو کله زد:

فقط آدمای ساده لوحن که از رو ظاهر آدما قضاوت نمی‌کنن.

بگذریم.

شک ندارم شما هم تا حالا صد تا مقالۀ ذهنی نوشتید. یعنی یه جمله‌ای رو خوندید، حسابی درگیرتون کرده و کلی حرف و داستان آورده تو ذهنتون. که اگه رو کاغذ می‌آوردید میشد یه مقالۀ عینی.

حالا من تو این ایمیلا همین کارو می کنم. منتها نه تو ذهنم، بلکه می‌نویسم و واسه شما میفرستم. شما هم اگه دلتون خواست بنویسید و هوا کنید.

قول میدم از جملات آبکی خبری نباشه. فقط جملاتی رو میگم که بشه قاب کرد و چسبوند جلوی چشم و ازشون نتیجه گرفت.

مدتی بود که فکر می‌کردم یه کار خوب واسه شما انجام بدم. اینکه ایمیل‌تون رو تو سایت وارد کردید برای من خیلی مهمه و مثل یه مسئولیت بزرگ میمونه.

اگه یادتون باشه چند وقت پیش یه ایمیل دادم و گفتم که می‌خوام چند تا ویدیوی رایگان براتون بفرستم و شما هم ایمیلیتون رو توی این فرم وارد کردین تا لینک ویدیوها رو بگیرین. از اون وقت تا حالا کماکان دارم روی متن و ساختار اون ویدیوها کار میکنم. شاید توی همین مدت کوتاه، صرفاً به خاطر همون چند تا ویدیو سی-چهل تا کتاب خونده باشم. در نهایت اینکه حتماً طی ماه‌های آینده اون ویدیوها رو بهتون می‌رسونم.

اما علی‌الحساب با کلی انرژی می‌خوام بهترین جمله کوتاه‌های دنیا رو براتون بفرستم.

لینک و مینک هم نمیذارم، هر چی هست همینجا میذارم تا راحت بخونید…

و حالا بریم سراغ اولین جمله…

 

 برای دریافت منظم این نامه‌ها می‌توانید فرم زیر را پر کنید:

[sibwp_form id=2]

18 پاسخ

  1. سلام آقای کلانتری من مهسا غندالی هستم.شاگرد دوره‌ی چهلم نویسندگی خلاق که حق دارید یادتون نباشه.فقط خواستم بگم که واقعا حس خوبی منتقل می کنید و چون خیلی بامزه هستید دوستتون دارم.
    این از صادقانه ترین حرف هایی بود که امروز زدم.
    چون به من بار ها حس جالبی دادید خواستم من هم این کار رو براتون انجام بدم.
    امیدوارم موفق بوده باشم.
    شما هم به چیزی می گید که باعث انگیزه و حس خوب بشه؟

    1. سلام مهسا جان
      ببخش که دیر جواب می‌دم.
      پیامت برام خیلی شیرین و ارزشمند بود.
      و چرا شما رو یادم نباشه؟ اتفاقن خیلی خوب شما رو به خاطر سپردم.
      اگر جواب من رو دیدید همینجا بهم اطلاع بدید.

  2. سلام آقای کلانتری وقتتون بخیر میخواستم اگر می شود حرف هایم را بخوانید و راهنمایم کنید من تقریبا دو ساله که با سایت شما آشنا شده ام و مطالب سایت شما را مطالعه می کنم از کودکی تا الان به کتاب خواندن و نویسندگی علاقه داشته ام اما در چند سال اخیر بیشتر به نویسندگی فکر می کنم دلم می خواهد که در این مسیر قدم بگذارم تابه حال یک رمان نوشته ام که کنار گذاشتمش
    راستش احساس می کنم که داستان هایم بی مزه ودوست نداشتنی هستند فقط علاقه دارم نه به خودم اطمینان دارم برای تولید محتوا (نمی خواهم با مطالب بی کیفیت دیگران رامعطل کنم) و نه از فضای مجازی سر در می آورم لطفا بفرمایید که باید چه کنم آیا کلاس کامپیوتر بروم؟
    از فکر نویسندگی در بیایم؟(البته همیشه ذهن من درگیر نویسندگی هست و به توانایی نویسندگان بزرگ غبطه می خورم) یا اگر در فضای مجازی باید شروع به کار کنم چطوری این کار را انجام دهم ؟
    البته برای آنکه راحت تر اظهار نظر بکنید باید خدمتتان عرض کنم که من 23سال سن دارم
    تحصیلاتم لیسانس فلسفه است و از همان نوجوانی کتاب نویسندگان بزرگ مانند شاهنامه فردوسی گلستان و بوستان سعدی خسرو وشیرین و لیلی و مجنون نظامی قابوس نامه و….. را مطالعه کردم و به خاطر همین در شروع کارم تردید دارم وبی اعتماد به نفسم نمی خواهم باافکارخامم به دیگران آسیب بزنم
    معذرت می خواهم که این قدر طولانی شد

    1. سلام عزیز
      اولاً این نگاه درست نیست: «داستان هایم بی مزه ودوست نداشتنی هستند فقط علاقه دارم نه به خودم اطمینان دارم برای تولید محتوا (نمی خواهم با مطالب بی کیفیت دیگران رامعطل کنم)» «نمی خواهم باافکارخامم به دیگران آسیب بزنم»

      مگه دیگران منتظر نشستن که نوشته‌های شما رو بخونن که شما فکر می‌کنی اونا رو معطل می‌کنی یا به اون‌ها آسیب می‌زنی؟
      پس خودت رو با این چیزها از رشد و پیشرفت دور نکن.
      تو اگه شهامت بد بودن نداری، هرگز نمی‌تونی خوب باشی.
      نکته بعدی دربارۀ تکنولوژیه. نیازی به کلاس کامپیوتر نیست. همین که بلدی تو این سایت کامنت‌ بذاری یعنی اینکه می‌تونی از پس کار بر بیای. پس باید همت کنی و کنی سرچ کنی و ور بری با فضای اینترنت تا یاد بگیری.
      شما با توجه به مطالعاتت همین الان هم آمادۀ شروع کردنی و خیلی هم دیر شده.
      پس شروع کن.
      منتظرم تا وبلاگ، پیج یا کانالت رو بسازی و لینکش رو برام بفرستی.

  3. جناب شاهين كلانتري عزيز
    عرض ادب و احترام
    من مرجان ميررضايي هستم .
    چند دقيقه اي است با شما آشنا شدم.
    داستان نويسندگي من به سالها قبل برميگرده ، زمانيكه عشق نوشتن فرصت خالي براي نگاه به آيينه را ازم ميگرفت.
    اما از آن سالها زمان زيادي ميگذره ، و من اكنون در ٤٣ سالگي ، به دليل زمان كافي و تنهايي ، تصميم گرفتم كه بار ديگر بنويسم .
    از چه را نميدانم ، فقط ميدانم كه بايد بنويسم ، چرا كه سنگيني بار اين مسئوليت را حس ميكنم .
    ميفهمم كه از نوشتن لبريزم .
    دو تا مرد نازنين تو زندگيم دارم ، كه براي خاطر اونا مينويسم .
    اوليش همسرم و دوميش پسرم .
    اينو به اونا مديونم .
    اينكه مدتها منتظر فرصت بودم و دست نميداد ، بهانه قديمي و تكراري است اما الان علاوه بر دست ، پا هم داده .
    خلاصه اش اين ميشود :
    سرطان زنانگي كه ١٣ سال پيش شروع و ٣ سال پيش خاموش شد ، چند ماهي است هوس سر به سر گذاشتن با من كرده بود ، اتفاقاً از شدت وسواسم كه گندي به وجودم نزند ، با سرعت شروع به پيگيري نيازش كردم ، در اين حين ، مهمان هاي ناخوانده ديگري را شناختم كه در جاي جاي وجودم سكني گزيده بودند و من صاحب خانه بي خبر بودم .
    كه اگر ميدانستم استقبال گرمتري ميكردم .
    ظاهراً بعضي شان تازه واردند و نا آشنا.
    به هر حال
    اينكه ميگويم : بايد بنويسم ، به همين دليل است .
    من به مهمانهاي ناخوانده وجودم ، قول داده ام كه حرفهايشان را به گوش بقيه برسانم .
    خيلي گله داشتند .
    اينو بهشون مديونم .

    1. سلام مرجان خانم نازنین
      چه نگاه زیبایی به نوشتن دارید.
      از خوندن کامنت شما لذت بردم.
      بیشتر بنویس. مشخصه مایۀ این کار دارید.
      برای من هم بیشتر بنویسید.
      شاد باشید و برقرار.

  4. با سلام
    مطالب شما برای من مفید بود .
    دوست دارم بیشتر از راهنمایی شما استفاده کنم.

  5. ممنون که به ما جرئت نوشتن می‌دین… یه روز کل کلماتی که اعضای این سایت با کمک شما می‌نویسن ، برای تشکر ازتون صف می کشن…

  6. شاهین عزیز
    ایمیل زیبا و پر مفهوم شما خیلی من رو خوشحال کرد و به من امید داد

  7. شاهین جان شما بینظیرید
    با خوندن مطالب روزانه ی وبلاگ شما،به طور همزمان هم انگیزه و انرژی میگیرم هم تب نوشتن توی وجودم بالا میگیره.
    بازم مرسی.همیشه ادامه بده

    1. سلام پوریا جان
      ممنونم از مهر و محببت.
      با وجود دوستانی عزیزی مثل شما با قدرت بیشتری ادامه میدم.

  8. باور کنید قبل از اینکه این متن رو بذارید و بخونمش ،چند روزی بود که داشتم به مسئله ای فکر میکردم ار این قرار که:
    جسارت نمی کنم ،من از شما بسیار یاد میگیرم اما توی کتاب هایی که میخونم به جملات و اندیشه های خوبی برخورد میکنم که دوست دارم اونها رو برای شما ارسال کنم. چون بخشی از پایانامه ی دوره ی کارشناسی ارشدم مربوط به نوشتن و خلق اثر بوده. و مقالات و مطالعاتم هم همین سمت و سو رو داره.

    1. سلام مرضیه خانم عزیز و گرامی
      واقعاً لطف میکنید و یک دنیا خوشحال میشم که برام بفرستید.
      چه پایان نامه کنجکاوی برانگیزی داشتید.
      شاد باشید.

  9. شما بی نظیرید
    قطعا برای ما هم یکی از بهترین نوع دریافت ایمیل ، نامه، آموزش و محتوای انگیزشی هست که دریافت می کنیم.

    1. ممنونم بهار عزیز.
      انگیزۀ نوشته‌شدن این نامه‌ها وجود دوستان نازنینی چون شماست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *