برخی از ما جملات انگیزشی و الهامبخش روی در و دیوار میچسبانیم. من قبلاً این جملۀ جُرج اُرول را چسبانده بودم روبروی میز کارم:
«برای من، هر ساعت از شب و روز، بیشک معجزهای تمامعیار است.» (+)
گاهی اوقات هم جملات تأکیدی و پند و فرمانهای گوناگون در دیدرس خودمان قرار میدهیم تا کارهای مهم را از یاد نبریم. زمانی روی دسکتاپ رایانهام نوشته بودم:
«اگر ننویسی خیلی خری.»
ولی خیلی وقتها نمینوشتم و بعد اینطوری خودم را توجیه میکردم: قدری خریت برای خلاقیت ضروری است.
اما حالا به این نتیجه رسیدهام که فقط باید یک عبارت را روی برچسبهای مختلف بنویسم و کاری کنم که در تمام گوشه و کنار دفتر کارم به چشم بخورد:
«مرور روزانۀ اهداف»
گاهی پیش آمده که بعد از خواندن مقالهای یا دور افتادن از اهدافم به این نتیجه رسیدهام که نوشتن و مرور هدفها کار چندان ثمربخشی نیست. حتی مقالهای را خواندم که متقاعدم کرد نوشتن اهداف میتواند مضر باشد. استدلال آن مقاله را اینجا نقل نمیکنم، چون یادم رفته!
ولی از هر طرف که رفتم به این نتیجه رسیدم که باید اهدافم را هر روز مرور کنم. غالباً هر روز از روی آنها مینویسم. مرور نوشتاری جلوی حواسپرتی را میگیرد و کمک میکند لحظات عمیقتری را در کنار اهدافمان بگذرانیم.
هفت-هشت تا هدف دارم که از مرور آنها انرژی میگیرم. برخی از این هدفها بزرگ و دور از دسترساند، برخی هم با کمی همت و هُل دادن قابل دستیابیاند.
با مرور دائمی اهداف امیدمان به زندگی را تقویت میکنیم.
18 پاسخ
منم یه دورهای بود در و دیوارهای اتاقم پر بود از جملات و متنهای انگیزشی، اوایل خیلی کارساز بود ولی بعد یه مدت انقدر عادی شده بودن که با دیوار خالی هیچ فرقی برام نداشتن، ولی نوشتن و مرور اهداف فکر نکنم تازگیشو از دست بده، حتما مینویسم. شما بینظیر هستید استاد.
زنده باشید ویدا جان
شما محبت دارید به من.
🌸
سلام. من نمیدونم چرا براتون پیام میذارم رو سایتتون نمایش داده نمیشه. ایمیل هم فرستادم برگشت خورد که مسدوده.آیا چه خبر است؟!
همۀ کامنتها ثبت میشه. بعضی کامنتها رو دیرتر جواب میدم. الان حدود 80 تا کامنت توی صف هستن.
فکر کنم منم توصف هستم 🤭😊
بسیار ارزنده و مفید .
عبارتی که روی دیوار اتاق من چسبیده این است :
« هیچ چیز سخت نیست اگر سخت تلاش کنی »
عالیه
سلام استاد عزیز
اگه بخواهم بدون دروغ و باصداقت هدفِ یک سال گذشته ام را ( از فروردین ۱۳۹۹ که چالش صدداستان راشروع کردم) مطرح کنم ، همان چاپ کتاب بود. یک مجموعه داستان کوتاه. هرروز در تصورات و رویاهایم ، تبدیل می شدم به یک نویسنده . آنهم حرفه ای و نام آور🤭😊
ولی خوب نشد . بازهم اگر صداقت داشته باشم، باید بگویم که انصافا تلاشم هم درحد ایده آلِ خودم نبود و کم کاری داشتم . ولی باهمه ی این اوصاف به پیشنهاد شما گوش کردم و برخلاف بعضی از عزیزان که کتابهایشان را به چاپ رساندند ، دست نگهداشتم تا به قول شما، اولین اثرم ، یک کتاب ضعیف نباشد . ولی این امر کمی از انگیزه و انرژی ام کاسته. ولی حتم دارم کارم درست بوده . به همین دلیل بازهم ناامید نشده و هدفم برای سال ۱۴۰۰ ، تلاش بیشتر برای چاپ کتابی بهتر است. البته باکمک و همراهی شما. ممنون که همیشه انرژی بخش هستید.
زنده باد خانم فرد عزیز
چه خوب که عجله نکردید.
انگیزه در خود نوشتنه. چاپ کتاب هیچ اتفاق چندان عجیب و غریبی نیست.
مهم اینه که از نفس نوشتن لذت ببریم.
بالاخره به چاپ کتاب هم میرسید. خیالتون راحت.
تو یه ویدئو آموزشی دیدم که میگفت رنج ها و لذت هایی که در صورت نرسیدن و رسیدن به اهدافتون نصیبتون میشه رو یادداشت کنید. اینجوری مصمم تر میشید و مرورش بهتون کمک میکنه. من امشب میخوام بنویسم. بیاید با هم بنویسیم🌹😊
چه جالب.
سلام شاهین جان
خیلی قشنگ مینویسی ، ممنونم ازت.
همه متن هات بهم آرامش میده.
من هدف هام رو مینویسم ولی نمیدونم چرا تا یک قدمی خیلی هاشون رفتم و بعد رها کردم.
شاید به خاطر ترس از نرسیدن هست شاید کمبود عزت نفس، یا شایدم خیلی خرم. نمیدونم ولی ناراحتم.
ایشالا همه به اهدافشون برسن
سلام
یک دنیا سپاس از مهر شما.
خوشحالم که اینجا هستید.
امیدوارم بتونید در اون مسیری که براتون مطلوبه، به بهترین شکل ممکن پیش برید.
آخ که چقد خوب گفتی شاهین.یکی از اصلی ترین مکشلات من اینه که هدف هام واضح نیستن و نمینویسمشون.یه چیزای مه آلودی هستن که اصا نمیدونی چجوری باید بهشون رسید.در گام اول باید دقیق بگردم پیداشون کنم و وقتی مطمین شدم اینا مال من هستن، همه جا بنویسمشون.
سلام علی جان
تو یکی از دفترچه یادداشتهای قبلی خودم امروز یه جملهای خوندم:
«اگر از نوشتن اهدافت طفره میروی یعنی هیچ هدف مشخصی نداری.»
امیدوارم بتونی به اهداف روشن و واضحی برسی و مدام اونها رو مرور کنی.
« مه آلود » تعبیر قشنگی بود
آفرین