لباس واژه‌ها

«املا لباس واژه‌هاست.*» این را مری‌نوریس می‌گوید، ویراستار معروف مجله‌ی نیویورکر.

خیال ‌کرده‌اید جمله‌ی او را آورده‌ام تا از اهمیت املای صحیح و رسم‌الخط استاندارد بگویم؟ ‌ابدن. (هیچ حوصله ندارم دو ساعت بحث کنم که چرا می‌نویسم «ابدن»، نه «ابداً». البته نیازی هم به دو ساعت بحث نیست. دلیل من همخوانی گفتار و نوشتار است،‌ اصلن شاید بهتر باشد بنویسم «همخانیِ» گفتار و نوشتار.**)

«زبان مقدم بر خط است.***» ‌و بحث درباره‌ی رسم‌الخط (یا رسمُل‌خط) را بسیارانی بسیار بهتر پیش برده‌اند و می‌برند و چه بهتر که من حواسم را بدهم به سویه‌های خلاقانه‌ی زبان. عمر اندک است و انرژی اندک‌تر.

باری، حرف درباره‌ی وجدِ‌ حاصل از استعاره‌هاست. گاه اگر از کتابی ۵۰۰ صفحه‌یی فقط یک استعاره‌ی نو هم برایم بماند، کلاهم را می‌اندازم هوا.

همین استعاره‌ی ساده‌ی نوریس باعث شده با لذت بیشتری به شکل واژه‌ها بنگرم. به جزییات لباس کلمات می‌اندیشم. به احساسات هر کلمه در لباسش… نه،‌ رها کنم، دارد شعر می‌شود. شعرهایم را جای دیگری می‌نویسم.

*از کتاب «بین خودمان بماند: اعتراف ملکه‌ی ویرگول‌ها»، ترجمه‌ی طاهر رضازاده، نشر ثالت ص ۴۶

**جعفر مدرس صادقی در کتاب «اندر آداب نوشتار»، این قضیه را بهتر و ساده‌تر از همه توضیح داده است.

***سخنی از محمد قائد که در چندین نوشته‌ی او تکرار شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *