1
من تا همین چند ماه پیش با کار علی بندری آشنا نبودم؛ تا اینکه شنیدن اتفاقی یکی دو تا از پادکستهای او باعث شد بعد از آن به هر کسی که شوق شنیدن و ساختن پادکست دارد، برنامه چنل بی و بی پلاس علی بندری را معرفی کنم.
باری، هفتۀ قبل توی توییتر نیما شفیعزاده لینک ویدیویی را از علی بندری دیدم که در آن به آموزش ساختن پادکست پرداخته بود. دو سه روز پیش حین رانندگی در مسیری دو سه ساعته، فرصتی پیش آمد تا صوت ویدیوی زیر را در طول مسیر بشنوم. برایم بسیار الهامبخش بود و گمان میکنم برای شما هم آموزنده و مفید باشد.
حس میکنم علی بندری در سالهای آینده بسیار بیشتر و خوشتر خواهد درخشید.
تماشا کنید:
2
نقل قول روز:
همۀ حرفهای گفتنی گفته شده است ولی باز هم باید گفت، چون کسی گوش نمیدهد.
-آندره ژید
3
ما مادۀ اصلی نوشتههایمان هستیم. هر قلمزنی بیش از هر چیز دیگر، از خودش تغذیه میکند. قلم را مثل کرمی به جان خودمان میاندازیم تا برای نوشتن پروارتر و چابکتر شود. آنکه مینویسد باید همیشه از خودش بپرسد: چقدر از خودم مایه میگذارم؟
وقتی از خودمان مایه نمیگذاریم، میافتیم به کلیشهپردازی و از روی دست دیگران نوشتن. نتیجه اینکه روز به روز بیشتر از فردیت خودمان فاصله میگیریم. فردیت را که از هنر بگیریم، چه چیزی باقی میماند؟
4
تجربۀ امروز:
امروز شروع کردم به وقایعنگاری: یک فایل ورد جدولبندی شده باز کردم، سمت راست ساعت را نوشتم و سمت چپ را هم گذاشتم برای نوشتن. و شروع کردم به نوشتن. آن هم به زبان سوم شخص.
شما هم میتوانید امتحان کنید:
مثلاً بنویسید ساعت 16 تا 17؛ بعد جلوی آن بنویسید:
طی این یک ساعت چه کارهایی انجام دادید و به چه چیزهایی فکر کردید؟
اگر دوست داشتید میتوانید با زاویه دید سوم شخص بنویسید. مثلا:
رفت پیادهروی. اول رفت کتابفروشی خوارزمی. آنجا دو تا مجموعه داستان کوتاه دید از اکبر رادی، که به تازگی منتشر شدهاند. کنجکاو شد، خیلی دلش میخواست از رادی داستان بخواند. بین خرید یکی از دو مجموعه مردد بود، حتی در لحظاتی میخواست هر دو را بخرد، اما در نهایت تصمیم گرفت آن لاغرتره که یازده تومن بود بخرد، بعد اگر آن را خواند و خوشش آمد بیاید سراغ این یکی که یک داستان بلند است. خب، این پیش شرط احتمالا باعث میشود این مجموعۀ داستانها را نیمهخوانده رها نکند…
نکتۀ جالب برای من این بود که وقایعنگاری 3 ساعت از روز، حدود 2 هزار کلمه شد. هنوز در عجبم. زمان اندکی از روز که گمان میکنیم به هیچ و پوچ گذشته میتواند پر از جزییاتِ نوشتی باشد. از دل این جزئینگاری گاهی اوقات ایدههای خوبی جرقه میزند. ضمن اینکه این کار یک تمرین خوب برای قصه گویی است.
9 پاسخ
سلام
من علی بندری رو از پادکست کتاب چگونه کتاب بخوانیم شناختم. واقعا عالی بود. اگه کسی بهم بگه که کتابخونی رو چطور شروع کنم بهش میگم اول این پادکست رو گوش کن. من هم با نظر یکی از دوستانی که در ذیل این پادکست، کامنت گذاشته بود موافقم که گفته بود : بعد از شنیدن این پادکست تازه فهمیدم که تا حالا کتاب نخوندم.
استادجان این مطلب و به اشتراک گذاری آن فوق العاده بود.
علی بندری آنقدر خوب و با ذوق از پادکست درست کردن صحبت می کرد که من رو هم سر شوق آورد و من علاقمند شدم که پادکست تولید کنم.
و چقدر فرمولهای ذهنی من بهم ریخت چون من فکر می کردم که الان چی کار کنم صدام بهتر باشه الان چه کنم لحنم درست باشه و موضوع همین بود که اصلا نباید کاری کرد و فقط و فقط باید خودمون باشیم. همان گرفتن فردیت که شما به آن اشاره کردید که باید در همه زمینه ها حفظ شود. ادا نباشد.
من ویدئو رو کامل دیدم و نکات شما هم کامل کننده و کمک کننده بود.
ممنون
سلام هانیه عزیز
ذوق تو بسیار تحسینبرانگیزه.
خوشحالم که انقدر خوب پیش میری در مسیر یادگیری.
وی از آنجا که سلامش را موش خورده خجالت می کشد.
سلام
ممنونم استاد
خواهش میکنم. سلامت باشی هانیه جان
عالی بود از زمانهایی بود که مفید از وقتم استفاده کردم
بسیارعالی ومفیدبود.استادمن خیلی ازشما یادگرفتم.وخیلی چیزها هست .که فکرمیکنم ،بازهم می تونم .برای یادگرفتنشون بیام .به سایت شما.
اون چیزی هم که من رو جذب اینجا میکنه مطالب بسیارش نیست.درواقع چه جوری بگم…یه جورایی همه چی جدیده.مطالب تکراری توش نیست.انگارخیلی ازخودتون برای نوشتن مایه می زارین.
سلام مرضیه خانم خوش ذوق و عزیز
شما محبت دارید.
حضورتون در اینجا برام خیلی عزیز و ارزشمنده.