سنجه‌های یک نویسنده

برخی جمله‌ها چنان در ذهن نقش می‌بندند که می‌شوند یکی از معیارهای آدم در سنجش احوالش.  برای من، این حرف اریک واینر، یکی از همین جمله‌هاست:

«شايد خوشبختی چنين چيزی باشد: نداشتن اين احساس كه بايد جای ديگری باشيد، كار ديگری بكنيد و كس ديگری باشيد.»

همیشه می‌توانم این جمله را بگذارم جلویم و از خودم یک خروار سؤال کنم:

آیا از جایگاه کنونی‌ات در زندگی راضی هستی؟

اگر نیستی، چرا؟

چگونه می‌توانی همین امروز قدمی در جهت دگرگونی اوضاع برداری؟

و…

پیشنهاد:

معیارهایمان را یک‌ جا گردآوری کنیم. 

این معیارها می‌توانند درباره‌ی تمام بخش‌های زندگی ما باشند. 

اما ویژگی یک معیار مناسب چیست؟

معادل فارسی کلمه‌ی معیار‌ «سنجه» است، معیار مناسب معیاری‌ست که با آن بتوانیم بخشی از زندگی‌مان را به‌درستی بسنجیم.

خوبیِ نوشتن معیارها و مرور مکرر آن‌‌ها این است که سوژه‌یی همیشگی برای یادداشت‌‌نویسی روزانه فراهم می‌‌شود. 

هر روز می‌توانیم درباره‌ی یکی از معیارهایمان چند پرسش طرح کنیم و سپس عملکرد خودمان را بسنجیم.

سقراط گفته بود: «زندگی نسنجیده ارزش زیستن ندارد.»

4 پاسخ

  1. غلط نکنم این جمله ی اریک واینر را قبلن در کانال تلگرامت خوانده ام. و چقدر آقای واینر درست می گوید…

  2. درود بر شما استاد کلانتری
    واقعا خوشبختی تعریفی جز این ندارد.
    همین قدر ساده و کوتاه اما بسی عمیق و آگاهی بخش.
    در زندگی شخصی خودم بارها معیارهای خودم را تغییر دادم و باور دارم در پس هر تغییری رشدی نهفته بود.
    در همین لحظه خشنودم از زیستن و بودن.
    شاید در حال گذران طلایی ترین نوع بودنم هستم.
    در همان جایی که باید باشم و مشغول همان کاری که باید باشم.
    البته این را نیز اضافه کنم:گاهی باید بهای گزافی را جهت اینکه خودت باشی و زندگی طلایی خودت را بکنی بپردازی.
    مثلا اینکه همرنگ جماعت نباشی و در خلوت کار کنی.
    این روزها با توجه به توصیه های زیاد شما جهت کار روی سایت شخصی خیلی کمتر به اینستاگرام سر می‌زنم.
    از ته دل خوشحالم بابت کار روی سایت و هواکردن محتواهای روزانه اما از طرفی کمتر به اینستاگرام می‌رسم.
    امیدوارم بتوانم تعادلی منطقی بین این دو برقرار کنم.
    وجودتان انگیزه آفرین است.سایه‌تان مستدام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *