سفر محتوا | یک گفت‌وگوی تازه دربارۀ نویسندگی

عصر چهارشنبه 26 تیرماه احسان تاجیک عزیز و همسر نازنینش، در دفتر مدرسه نویسندگی مهمان من بودند تا دربارۀ نویسندگی و محتوای دیجیتال گفت‌وگو کنیم. دربارۀ این پادکست همین‌قدر بگویم که حس می‌کنم بهترین مصاحبه‌ای است که تاکنون انجام داده‌ام. حین گفت‌وگو از میزان شوق و انرژی بالای خودم در حیرت بودم. این برنامه بار دیگر به من ثابت کردم که ناب‌ترین لحظات زندگی وقتی است از عمیق‌ترین و مهم‌ترین علایق و دغدغه‌هایمان صحبت می‌کنیم.

در لینک زیر بشنوید:
پادکست سفر محتوا: سبک زندگی یک نویسنده

عصر چهارشنبه 26 تیرماه احسان تاجیک عزیز و همسر نازنینش، در دفتر مدرسه نویسندگی مهمان من بودند تا دربارۀ نویسندگی و محتوای دیجیتال گفت‌وگو کنیم. دربارۀ این پادکست همین‌قدر بگویم که حس می‌کنم بهترین مصاحبه‌ای است که تاکنون انجام داده‌ام. حین گفت‌وگو از میزان شوق و انرژی بالای خودم در حیرت بودم. باری، این برنامه بار دیگر به من ثابت کردم که ناب‌ترین لحظات زندگی وقتی است از عمیق‌ترین و مهم‌ترین علایق و دغدغه‌هایمان صحبت می‌کنیم. <"i" class="wp-svg-"checkmark-circle" "checkmark-circle""></"i"> چند پیشنهاد برای مطالعۀ بیشتر: | مدرسه نویسندگی | نقشه راه نویسندگی | تولید محتوا | کپی رایتینگ | معرفی کتاب | شعر | ویرایش و ویراستاری | 

چند پیشنهاد برای مطالعۀ بیشتر:
مدرسه نویسندگی | نقشه راه نویسندگی | تولید محتوا | کپی رایتینگ | معرفی کتابشعر | ویرایش و ویراستاری

19 پاسخ

    1. مرتضی جان، پیگیر هستم که فایل رو به این صفحه اضافه کنم.

  1. چقدر هم کلام شدن با متخصصی که دانشش را زندگی کرده است، روح بخش و برانگیزاننده بود. جناب کلانتری عزیز گذر ثانیه هایی که برای ضبط پادکست در دفتر کارتان گذراندیم را حس نکردم و تمام من در آن لحظات شوق یادگیری داشته های نابتان را داشت. ممنونم از شما

    1. درود بر سمانه خانم خوش ذوق و نازنین
      سعادت من آشنایی با شما و احسان نازنین بود.
      به وجود شما و احسان عزیز افتخار میکنم.
      و مشتاقانه در انتظار دیدار مجدد شما هستم.

  2. آقای کلانتری عزیز
    تا حالا پادکست‌های زیادی اونم به شکل گفت‌و‌گو گوش نکردم، ولی باید بگم این پادکست عالی بود.
    بهترین درس و تلنگر برای من این بود که مطالعه و یادگیری درباره‌ی نوشتن و تولید محتوا بدون نوشتن و تولید عملی رو به گوش کردن به توضیحات یک مربی ورزشی بدون انجام خود اون ورزش تشبیه کردید. یکبار گفتم، بار محتوایی پادکست بالا بود و کلی نکته و تلنگر برای من دا‌شت. بازم اهمیت وبلاگ شخصی (کلا رسانه شخصی) رو حس کردم. تمام طول پادکست برام لذت‌بخش بود و اصلا خسته نشدم. خاطرات‌تون هم خیلی جالب (و عجیب) بود. از فروختن مجله شاهین کارتون (اسم بانمکیه🙂) و پر کردن اون کاغذ کاهی‌ها گرفته تا توضیحا‌ت‌تون درباره کانال.
    از شما آقای کلانتری نازنین و آقای تاجیک عزیز خیلی ممنونم.

    1. فدای تو نوید جان
      ممنونم از بازخورد خوبت.
      امیدوارم که همیشه شاد و برقرار باشی.
      به امید روزی که لینک سایت خودت رو برام بذاری.

      1. بهتون قول میدم به زودی یه سایت بزنم. اول از همه هم لینکش رو به شما میدم که متوجه بشید که بالاخره (😁) به حرفتون گوش کردم. و یه روز داخلش با افتخار مینویسم این وبسایت رو
        .مدیون معلم عزیزم شاهین کلانتری هستم
        راستش رو بخواید فعلا اون شرایط مالی و از اون خیلی خیلی مهم‌تر دانش نویسندگی و تولید
        .محتوا رو ندارم
        .ولی دارم کم‌کَمَک بهتر میشم
        .هر روز حداقل اتفاقات روزمره رو مینویسم (حدود 6 ماهه). به این کار مداوم عمل کردم
        آزادنویسی رو هم کم‌کم دارم تبدیل به عادت میکنم. یه بار برای رسیدن به حجم مورد نظرم مجبور شدم یه داستان الکی سرهم کنم (اون حرف شما توی پادکست بهم الهام داد که فقط بنویسم و به
        .(تعهد کوچیکم عمل کنم
        چندتا نوشته توی ویرگول منتشر کردم. که بهشون افتخار نمیکنم ولی خجالتم نمیکشم. به هرحال
        .اولین تجربه‌ی بلاگینگ (میکرو بلاگینگ) بود و هست
        هر روز حداقل یه ساعت کتاب مطالعه میکنم. میدونم خیلی کمه و قراره زیادتر بشه. (منم مثل شما چندتا کتاب همزمان میخونم) همین الان اوایل کتاب شیب و در حدود بخش 20 از 51 از کتاب عرق ریزان روح هستم. کتاب‌های عامه‌پسند و هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها رو هم تازه تموم کردم (اولی امروز، دومی چند روز پیش). خلاصه سعی میکنم کتاب‌های مختلفی توی سبدم داشته باشم
        .(یه حس قوی توی ذهنم میگه این اصطلاحِ سبد کتاب رو از شما وام گرفتم)
        وبلاگ شما و روزنوشته‌های آقای شعبانعلی رو دارم میخونم. جدیدا توجه‌ام به پست‌های اولیه بیشتر شده. (بالاخره باید به شروع وبلاگتون توجه بیشتری داشته باشم). اتفاقا به نکته‌ی جالبی رسیدم. هر دو در ابتدا کمتر روی تکنیک‌های نگارشی اللخصوص نیم‌فاصله حساس بودید. ولی الان زیبا و چشم‌نواز مینویسید. درسی که از این نکته گرفتم این بود که اون اوایل خیلی در بند این چیزا نباشم و به اصلِ نوشتن توجه کنم. البته قطعا من نمیتونم از اول مثل اون اوایلِ شروع به کار شما بنویسم ولی تلاش رو برای خوب نوشتن میکنم. فقط میدونید یکم برام سخته که حس کنم دارم
        ((: مزخرف تحویل میدم. (جوابش رو میدونم
        هنوز حس میکنم عضلات نوشتن‌ام باید خیلی قوی‌تر بشه. ولی چشم، وبلاگ (منظورم سایته) رو
        .هرچه زودتر راه اندازی میکنم و با خوشحالی و افتخار بهتون لینکش رو میدم
        شاید باورتون نشه، موقع نوشتن خط اول این کامنت داشتم فکر میکردم یکم به تاخیر بندازم این قضیه‌ی وبسایت شخصی رو ولی الان که این حرف‌ها رو زدم نظرم عوض شد. نوشتن واقعا توی فکر کردن تاثیر داره (تاثیر که نه میتونه ورق رو برگردونه). باید دوباره برم سراغ نوشته‌ای که
        .درباره‌ی راه اندازی یک سایت شخصی قدرتمند بود. باید توی اینکار تعجیل کنم
        ممنون بابت وقت و توجه‌‌ای که صرف میکنید ایکاش لیاقتش رو داشته باشم. ببخشید طولانی
        .شد
        راستی نمیدونم مشکل از منه یا ادیتور کلا با نشانه‌ها مشکل داره. همه رو از سر خط برداشتم گذاشتم سر جاشون. داره روانی میکنه من رو. شایدم به خاطر اینه که توی ورد نوشتم بعد اینجا
        کپی کردم.
        (اشتباهات گرامری، نگارشی و املایی و … ببخشید)

        1. نوید عزیزم
          از خوندن این کامنتت خیلی لذت بردم.
          چقدر خوب که رفتی پست‌های اولیه رو خوندی. من خودم هم هر از گاهی میرم بهشون نگاه میکنم و بهم کمک میکنن تا مسیر رشدم رو بررسی کنم.
          خیلی خوبه مطالعه میکنی و آزادنویسی داری. شرط موفقیت در همه چیز تداومه، در خوندن و نوشتن هم همینه. پس مدام و مداوم علایقت رو دنبال کن.
          شاد باشی.

      2. سلام آقای کلانتری
        استاد و عزیز و صبورم، معذرت میخوام که همش مزاحم میشم. راستش رو بخواید از اون موقعی که گفتم وبسایت میزنم یعنی یکی دو شب پیش، تا حالا مشغول بررسی شرایط راه اندازی سایت بودم. این دامنه‌های (به خاطر به هم نریختن به فارسی مینویسم) دات کام، دات نت، دات می و دات نِیم جزء گزینه‌هام هستن. هاست هم به نتیجه‌ی قطعی نرسیدم. برای قالب وردپرسی سایت هم یکی دوتا قالب قشنگ توی سایت ژاکت پیدا کردم. اونجوری که حساب کردم هزینه‌ی اولیه‌ی سایت (به صورت حداقلی) حدود ٣۵٠-۴۵٠ تومن هستش. سالانه هم حدود ٣٠٠ تومن پول برای هاست و دامنه باید بدم. راستش رو بخواید یه موقعی آدم میگه دلم نمیاد این پول رو خرج کنم، یه موقعی هم آدم میگه واقعا ندارم. من دومی‌ام و فعلا پول کافی رو ندارم. میتونم یه جاهایی صرفه‌جویی کنم البته. مثلا خرید دامنه دات آی آر (که خیلی ارزون تره)، ولی کلا بهش حس خوبی ندارم. هرچی بلاگر خوب میشناسم (شما، آقای شعبانعلی، مارک منسن و ست گودین) از دامنه‌ی دات کام استفاده میکنه، به استثنای مارک منسن که دات نت هستش. کلا دامنه بین المللی استفاده میشه. یه راه دیگه‌ی صرفه جویی اینه که کار با وردپرس رو یاد بگیرم. زبانم بد نیست فکر کنم بتونم از منابع انگلیسی استفاده کنم. منابع خارجی رایگان زیاده. این نکته خوبیش اینه که تا حدی پشتیبانی فنی سایت هم یاد می‌گیرم.
        کلی توی ذهنم پیشبینی کرده بودم و ذوق داشتم براش. یه نگرانی‌هایی هم بود ولی این خیلی جدی‌تره. نمی‌دونم، شاید تا من برم سراغ وردپرس (اگر همت کنم) پولش هم جور بشه.
        حالا به نظرتون توی این فاصله ویرگول رو جدی‌تر ادامه بدم یا برم توی بلاگفایی چیزی؟ البته سعی میکنم عضلات نوشتن‌ام رو هم قوی کنم.
        راستی این فونت ایران سنس خیلی قشنگه یه روز لایسنسش رو میگیرم، حتی شده برای استفاده شخصی توی آزادنویسی.
        بازم معذرت می‌خوام برای اینکه زیاد وقت‌تون رو می‌گیرم.

        1. نوید جانم
          اشتباه میکنی. دامنه هیچ مهم نیست. خود من هم اگر میدونستم اون آی آر میگرفتم. اصلاً این چه دغدغۀ بیهوده و پرتیه. سایت رو که دامنه نمیسازه عزیزم. یعنی ما مطالب آدم‌هایی که ازشون اسم بردی رو به خاطر دامنۀ سایتشون میخونیم؟
          دربارۀ هاست هم تو الان به چنین حجمی نیاز نداری. تو سایت مهین وب هاست بهترین هاست رو میتونه با مبلغی زیر صد هزار تومن بخری. تو حجمی لازم نداری. قالب رایگان وردپرس هم که همه جا پره. نصبش هم که کاری نداره. خود میهن وب هاست با 5 هزار تومن نصب میکنه.
          پس عزیزم، میبینی که هیچ بهانه‌ای نمیشه آورد.
          فقط به خود کار فکر من، به نظم در نوشتن و خوب نوشتن.
          ببینم چه میکنی.
          موفق باشی.

          1. چشم استاد عزیز
            سر حرفم هستم و به زودی سایتمو راه میندازم. (امیدوارم زودِ نزدیک باشه)

            1. زنده باد. راستی سایت وبزی رو هم ببین. شاید بتونه کمکت کنه.

              1. ممنون بابت معرفی. نگاه کردم سایت‌شون رو. یکی دوتا از قالب‌هاشون خوب بود. فکر کنم یکم بیشتر باید بگردم ولی این هم گزینه‌های خوبی داشت.

  3. به جرات میگم که خیلی استرس داشتم.
    حس میکردم در مورد موضوع خیلی مهمی دارم دست میگذارم…
    در یه ابهام بودم که آیا دست روی موضوع درستی گذاشتم یا خیر؟ خیلی وقت بود که مدل ذهنی شاهین عزیز را در نوشته هایش جستجو میکردم. به این فکر میکردم که آیا موضوع “سبک زندگی یک نویسنده” موضوعی بود که شاهین را به وجد بیاره یا نه؟ این وسط مخاطب سفر محتوا در درجه دوم اهمیت برام بود. و یه استرس دیگه هم این بود که باید عملگرا باشم. نرم پیش شاهین و به حرفی که میشنوم عمل نکنم به همین خاطر از مدت ها قبل کمی و فقط کمی زندگی ام را به مثابه یک نویسنده کرده بودم. البته صرفا نقطه شروع نوشتن. شب ها گزارش زندگیم را مینویسم و گاهی وقتها تحلیل میکنم.
    سرتونو درد نیارم. متوجه شدم که گاهی وقتا استرس و ترس خوبه و یه نعمت بزرگیه. این که بدونی کجا ازش بهره ببری معرفت میخواد. در مورد شاهین به این شناخت و معرفت تا حدی رسیدم. به همین خاطر نتیجه خوبی شد و مخاطب هم فکر میکنم راضی بود.

    راستی خانم حوایی ممنونم از شما و اظهار لطفتون و خیلی خوشحالم که انقدر پر انرژی با کاری که انقدر دوستش دارید ارتباط گرفتید و این یعنی شناخت و معرفت…

    1. درود احسان جان
      من واقعاً عرف لذت شدم از گفتگو با شما.
      شک ندارم که در حوزۀ محتوا بیش از این‌ها خواهی درخشید.

  4. خیلی عالیه. مرسی از این گفتگوی بی‌نظیر. خوشحالم که تونستم در نمایشگاه الکامپ از نزدیک با احسان تاجیک گفتگو کنم و اینو بفهمم که چرا اینقدر پادکست‌هاش خوب هستن.

    1. سلام مائده جان
      ممنونم از محبتت.
      بله احسان واقعاً بی‌نظیره.

  5. همیشه از پادکست هایی که به اشتراک می گذارید لذت می برم. عالی و بی نظیر… !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *