در ستایش یادداشت‌های روزانه

سال 1945، آن فرانک 15 ساله، پیش از آنکه در همان‌سال به تلخ‌ترین شکل ممکن بمیرد؛ شاید هرگز فکر نمی‌کرد روزی مجموعۀ یادداشت‌های روزانه‌اش به یکی از تأثیرگذارترین و ماندگارترین کتاب‌های دنیا تبدیل ‌شود. (+)

آن فرانک نه سن و سالی داشت که تجربۀ زیسته سالیان را روایت کند و نه چهرۀ مشهور خاصی بود که کسی تشنۀ حرف‌هایش باشد. او هم یکی از میلیون‌ها نفری بود که در سال‌های سیاه کشورش بی‌رحمانه روانۀ مسلخ شدند.

اما او با دیگران یک فرق بزرگ داشت. آن فرانکِ نوجوان زندگی‌اش را می‌نوشت. او در یکی از یادداشت‌های روزانه‌اش می‌نویسید:

«اگر انسان‌ها هر شب قبل از خواب همۀ اعمال روزانه‌شان را مرور می‌کردند و خوب یا بد آن را می‌سنجیدند، زندگی چه خوب و منزه می‌شد. در این صورت هرکس به‌طور خودکار تلاش می‌کرد هر روز بهتر شود و پس از مدتی بی‌شک پیشرفت‌های زیادی حاصل می‌شد.»

و من این روزها بیش‌ازپیش به این نتیجه رسیده‌ام که یکی از مؤثرترین و مفیدترین شیوه‌های نوشتن، وقایع‌نگاری روزانه است. اصلاً آیا بدون پرداختن به خویشداستان، می‌توان داستان عمیق و ارزشمندی نوشت؟ یادداشت‌نویسی روزانه بهای رسیدن به خودشناسی حقیقی است. این نوشته‌ها مطلقاً دربارۀ درونیات نویسنده‌اند و صرفاً برای خود او نوشته شده‌اند؛ اما مگر جز این است که بخشی از بهترین کتاب‌های دنیا هم همین یادداشت‌های روزانه‌اند. حدیث نفس‌هایی که پهلو به شاهکاری ادبی می‌زنند و سند زندۀ روزگار خویش‌اند؛ چون بی‌پروا و بدون چرتکه انداختن، روراست و مستقیم، بجا و به‌موقع آینۀ افکار و روزگار افراد شده‌اند.

جیم ران زمانی گفته بود: خاطره‌نویسی یکی از بزرگ‌ترین نشانه‌های دانش‌اندوزی شماست. دفترچۀ خاطرات گنجی است که برای آیندگان به‌جای می‌گذاریم؛ ضمن اینکه همین امروز هم خودمان از این گنج بهره می‌بریم.

 سه روش پرطرفدار برای نوشتن یادداشت‌های روزانه:

نوشتن صفحات صبحگاهی

تمرین ۵ دقیقه | تبدیل نوشتن به عادتی همیشگی با نردبان نویسندگی

نوشتن هزارکلمه‌های روزانه

 13 یادداشت کوتاه دربارۀ یادداشت‌های روزانه:

یادداشت‌نویسی روزانه به مثابه شکستن شاخ غول!

آیا دل­‌نوشته­‌ها ارزشمندند؟

چگونه آزادنویسی بهتری را تجربه کنیم؟

بهترین ابزار اندازه‌گیری زندگی

از بغرنج‌ترین وضعیت‌های یک نویسنده: شما هم این مشکل را دارید؟

آیا می‌توانید به این سؤال‌ها پاسخ بدهید؟

چرا باید حدیث نفس بنویسیم؟

این تنها نکته مهمی است که برای نوشتن به آن نیاز دارید

آخرین تجربۀ عملی من در زمینۀ نوشتن

مزایای نوشتن خاطرات روزانه

چرا باید از خودمان بنویسیم؟

افراط در نوشتن

اگر بیکار هستید…

باز هم دربارۀ یادداشت‌های روزانه+پاره‌ای از یادداشت‌های اوژن یونسکو

تبدیل یادداشت‌ روزانه به اثر ادبی | دانلود ۲۴مین وبینار زبان‌آور

چند پیشنهاد برای مطالعۀ بیشتر: مدرسه نویسندگی | کپی رایتینگ | معرفی کتابشعر | ویرایش و ویراستاری

شاهین کلانتری در مدرسه نویسندگی | تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین

22 پاسخ

  1. استاد آشنایی با شما باعث شده که تمام تمرین‌هایی که می‌دهید را با جان و دل انجام می‌دهم، چهار سال است که یادداشت روزانه می‌نویسم، البته هر صبح بعداز صفحات صبحگاهی، یادداشت روزانه‌ام ماجرای اتفاقات روز قبل است، دو طبقه‌ی کتابخانه پرشده از دفتر یادداشت روزانه‌ام، این یادداشت‌ها برایم انگار درس خود‌شناسین، رفتارم را بر روی کاغذ می‌بینم، خوب‌ها را می‌گیرم و بدها را پاک می‌کنم. این چهارسال بهترین لحظات عمرم بوده‌است.

  2. در ستایش یادداشت های روزانه برای من همین بس که می توان غرغر های طول روز را سر آن خالی کرد و آنگاه با لبی خندان و قلبی سبک بعد از یادداشت های روزانه به سراغ کار های روزانه رفت.
    پ ن: می خواستم یک متن طویل با کلی شعر به سبک کامنتهای گذشته بنویسم ولی گفتم آن حرف دل نیست و لاجرم بر دل نخواهد نشست.

    1. عصمت عزیز
      مثل همیشه از دیدن کامنت‌های خوب شما خوشحال میشم.

  3. یادداشت روزانه وقتی مینویسم بهش میگم چرا زودتر خودتو به من نشون ندادی؟
    افسوس به حال کسی که هر روز از خودش نمی نویسد!

  4. سلام وقتتون بخیر
    دوتا سوال داشتم:
    یکی اینکه یادداشت نویسی روزانه لزوما باید درمورد اتفاقا روزانه باشه؟ نمیتونه صرفا تبلوری از احساساتمون در لحظه نوشتن باشه؟ یا نوشتن سیال باشه، هرچیزی که به ذهنمون میرسه رو مکتوب کنیم؟
    سوال دوم اینکه صرفا با نوشتن میتونیم رشد کنیم؟ یا باید بعد از نوشتن، در آینده باید نوشته های خودمون رو دوباره بخونیم؟؟

    1. امیررضا جان
      من طرفدار برون‌ریزی ذهنی محض و حتی شلخته‌نگاری هستم. چون از دل این چیزهاست که میشه به متن خوب رسید؛ یا برای نوشتن متن خوب آماده شد.
      بازنویسی هم تصمیم شخصی خودته. من معمولاً به نوشته‌های قبلی خودم برنمی‌گردم. فقط روزنوشته‌های خودم رو آرشیو میکنم.

  5. خیلی آموزنده بود برای منی که اول راهم . استاد عزیزم من یبار یجا تو وبلاگتون خوندم که تولستوی سالها وقایع نویسی میکرده و بعد تونست نویسنده ی توانایی بشه . یعنی اگر ینفر مثل من اگه فقط چند سال به روزانه نویسی و خاطره نویسی اکتفا کنه کافیه برای نویسندگی ؟ وقتی آخه یه آدم مبتدی وبلاگ بزنه وقتی هنوز آماتوره چی بنویسه ؟

    1. حدیث عزیز
      مسئله این که اون یه نفر چقدر منظم این کار رو انجام میده و چقدر از تجربه درس میگیره و مسیرش رو اصلاح میکنه. ضمن اینکه مطالعه هم در کنارش بسیار مهمه.
      دربارۀ وبلاگ هم نمیشه نسخه پیچید، باید بنویسی و حین نوشتن موضوعات رو کشف کنی.

  6. «زیبایی پایدار است، حتی در غم و اندوه، اگر بروی دنبال زیبایی بگردی، هر چه بیشتر خوشبختی را کشف خواهی کرد و تعادل خودت را باز خواهی یافت. هر کس شاد است دیگران راهم شاد می‌کند و هر کس که از شجاعت و ایمان برخوردار باشد، هرگز در بدبختی نخواهد مرد.»

    ممنون شاهین جان از معرفی این کتاب. مثل همیشه دستانت پر است.

    1. درود به سعید شریفی عزیزم
      سعید جان من آشنایی با یه نویسندۀ خیلی خوب رو مدیون تو هستم و هر وقت سراغ کاراش میرم یاد تو می‌افتم.

  7. نوشتن یادداشت های روزانه یکی از نوستالژی های دوران دبستان و راهنمایی در زندگی ام است. تمام و کمال و با جزئیات می نوشتم ساعت خواب و بیداریم و حتی ناهار امروز چی بود. اگر الان اندک چیزهایی می نویسم مدیون همان خاطره نویسی ها و گزارش های روزانه ی آن دوران هستم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *