ارتباط با مدرسه نویسندگی: 09388101739
ایمیل: info@madresenevisandegi.com
Facebook
Twitter
Instagram
RSS
لوگوی شاهین کلانتری
  • وبلاگ
  • درباره‌ی من
  • کانال تلگرام من
  • نظرات جدید
  • مدرسه نویسندگی
  • آموزش نویسندگی
    • اصول نویسندگی
    • تولید محتوا
    • عادت نوشتن
    • رادیو
  • کلاس‌‌ها
    • کلاس آنلاین نویسندگی
    • نویسنده-کارآفرین
    • کارگاه آنلاین تولید محتوا
    • کلاس حضوری نویسندگی
    • آموزش کپی‌ رایتینگ
  • رسانه‌ها
    • مدرسه نویسندگی
    • اینستاگرام شاهین کلانتری
    • اینستاگرام مدرسه نویسندگی
    • کانال تلگرام
    • کالج پول
    • جمله‌ورزی
  • جملات کوتاه
  • نامه
  • لینک
  • پرسش‌و‌پاسخ
درس نوشتن از فروغ فرخزاد

درس نوشتن از فروغ فرخزاد

1397-10-22شاهین کلانتریاز نوشتن, نقل قول20 دیدگاه

«دفترچه‌هایی دیدم از او که مثل دفتر مشق بچه‌ها (مثلاً 40 برگ) بود. بالای هر صفحه‌ای یک مصرع نوشته بود و زیر آن به ده‌ها شکل مختلف آن مصرع را عوض کرده بود، مثل مشق یک جمله را 20 جور نوشته بود. این یعنی کار می‌کرد روی نوشته‌هایش.» (مجله تجربه-شمارۀ بیستم)

جملات بالا را محمدعلی سپانلو، در خاطراتش از شب‌نشینی‌های خانۀ فروغ‌ فرخزاد می‌گوید.

این حرف سپانلو باعث شد تا به ترتیب زمان انتشار، نگاهی به اشعار فرخزاد بیندازم. نتیجه غافلگیرکننده بود: نخستین سروده‌های فروغ، نشانی از ظهور یک شاعر بزرگ را نداشت. او شعر به شعر رشد کرده بود.

غالباً گمان می‌کنیم تمرین، کار آماتورهاست و نوابغ و استعدادهای درخشان بدون درد و خونریزی دم به دم شاهکار می‌زایند! اما با بررسی دقیق فعالیت‌های هنرمندان موفق و حرفه‌ای به نکتۀ جالبی می‌رسیم:

آن‌ها با وسواس و سختکوشی برای بهبود جزئی‌ترین اجزای یک اثر کار می‌کنند.

یکی از تمرین‌هایی که در جلسۀ سوم کلاس‌های ماه نویسندگی انجام می‌دهیم، نوشتن یک مضمون و جملۀ ساده، به ده‌ها شکل مختلف است. (+بیشتر بخوانید) تمرینی که ظاهراً ساده به نظر می‌رسد، اما به تعبیر رضا بابایی ذهن نویسندۀ تازه‌کار را فیزیوتراپی می‌کند و نمی‌گذارد به دام تنبلی ذهنی بیفتد.

نویسندگی یعنی تمرین. قانون تمرین، بین تازه‌کار و حرفه‌ای تمایزی قائل نمی‌شود.

آخرین و حتی بهترین اثر نویسنده، از دیدگاه خود او، تمرینی برای نوشتن کتاب‌های بعدی است.

آیا حاضرید برای نوشتن یک جملۀ خوب شبی را سحر کنید؟

 

 فکر می‌کنم بعد از مطالعۀ این پست، خواندن لینک زیر هم برای شما سودمند باشد:

۲ نوع اهمال‌کاری نوشتاری | دومی را خیلی‌ها نمی‌دانند

کلاس نویسندگی

 شاهین کلانتری در تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین

برچسب ها: تمرین, شعر, فروغ فرخزاد, محمدعلی سپانلو, نبوغ, نوشتن, نویسندگی
پست قبلی کلمات بوداده! پست بعدی آیا دل­‌نوشته­‌ها ارزشمندند؟

مطالب پیشنهادی

بالاخره کوتاه بنویسیم یا بلند؟

بالاخره کوتاه بنویسیم یا بلند؟

1396-10-15شاهین کلانتری
اشتباه بزرگ ما در مسیر نوشتن و نویسندگی

اشتباه بزرگ ما در مسیر نوشتن و نویسندگی

1397-09-07شاهین کلانتری

کنش رازآمیز نوشتن

1400-09-29شاهین کلانتری

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

محمدمریدی
1397-10-25 5:23 ق.ظ

سلام جناب کلانتری عزیزودوست داشتنی.خیلی عالیه بنده دوره آنلاین شعرنویسی ثبت نام کردم ومدت یه هفته ای هم هست که پول واریزکردم وفیش واریزی راهم فرستادم وخیلی هم زنگ زدم ولی فایل ها برام ارسال نشده.ممنونم اگه پیگیری کنید

پاسخ
شاهین کلانتری
1397-10-25 7:20 ق.ظ

سلام محمد نازنین
ممنوم از مهر شما.
از همکارانم پیگیر شدم. گفتن لینک رو توی تلگرام براتون فرستادن. اما خودتون نیومدید در کانال.
معمولاً ما همۀ تماس ها رو به سرعت پیگیری میکنیم.
گفتم که باهاتون در تماس باشن.
سلامت باشید و برقرار.

پاسخ
رضا شاه پسند
1397-10-25 5:17 ق.ظ

وقتی می خواهم در مورد کسی بنویسم .هر گز دوست ندارم با کلمات بازی کرده و تعارف تحویل دهم . بلکه سعی می کنم هر آنچه از دلم بر می آید بر زبان جاری کنم .
فرهیخته ارجمند،شاهین عزیز را که می بینم .
باور م می شود بزرگی به سن و سال نیست . جوانی چون او توانسته الگوی چون من باشد و انگیزه ای شود که وبلاگ بسازم و امروز با آن زندگی کنم . بهتر بگویم از نو زندگی کنم . تولدی دوباره .
راز بزرگی امثال شاهین عزیز همان طور که به زیبایی در این مطلب بیان کرده است یک چیز است
“تلاش مستمر و هر روز ”
بی شک او شب های زیادی را برای نوشتن یک جمله سحر کرده است .

پاسخ
شاهین کلانتری
1397-10-25 7:23 ق.ظ

رضا جان
شما بی نهایت عزیز و خوش قلب هستین.
محبت شماست که من رو پیش میبره.
خوشحالم که راز وبلاگ نویسی رو کشف کردید و با مداومت پیش میرید.

پاسخ
بهار
1397-10-24 7:11 ب.ظ

درود و صد درود
سلام و صد سلام

دیدن نام فروغ چند روزی بود، برای نوشتن بازخورد قلقلکم می‌‌داد، اما هر‌بار پا روی اشتیاقم می‌گذاشتم، تا به انگیزه نوشتن کامنت، خواندنِ چندباره متنِ پرمغزتان را از کف ندهم.

فروغ را یک‌جورِ جوری دوست دارم. مهربان است و سمج. فروغ، تمام نوجوانی من است. به جرأت می‌گویم که روزِ بی‌ فروغ واقعا برایم بی‌فروغ بود.

اصلا زمزمه‌ام شده بود:
من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف میزنم
اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ
بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم

فروغ لجاجت و سرسختی من بود برای نویسنده شدن. وقتی با او همزادپنداری می‌کردم، قدرت می‌گرفتم. مادامِ امتناع و تندیِ دیگران برای ننویسندگی، می‌نشستم کنار مزار فروغ و شعر می‌خواندم، درددل می‌کردم و الهام می‌گرفتم.

شب‌ها همان‌گونه که برای کامی‌اش لالایی می‌خواند، با همان چشمان بسته و پرغصه‌اش همراه می‌شدم و روی شانه‌های لرزانش به‌خواب می‌رفتم.

…

دیو شب

لای لای ای پسر کوچک من
دیده بربند که شب آمده است
دیده بر بند که این دیو سیاه
خون به کف، خنده به لب آمده است
سر به دامان من خسته گذار
گوش کن بانگ قدم‌هایش
را
کمر نارون پیر شکست
تا که بگذاشت بر آن پایش را
آه بگذار که بر پنجره ها
پرده ها را بکشم سرتاسر
با دو صد چشم پر از آتش و خون
می‌کشد دم به دم از پنجره سر
از شرار نفسش بود که سوخت
مرد چوپان به دل دشت خموش
وای آرام که این زنگی مست
پشت در داده به آوای تو گوش
یادم آید که چو طفلی شیطان
مادر خسته خود را آزرد
دیو شب از دل تاریکی‌ها
بی خبر آمد و طفلک را برد
شیشه پنجره ها می‌لرزد
تا که او نعره زنان می‌آید
بانگ سر داده که کو آن کودک
گوش کن پنجه به در می‌ساید
نه برو دور شو ای بد سیرت
دور شو از رخ تو بیزارم
کی توانی برباییش از من
تا که من در بر او بیدارم
ناگهان خامشی خانه شکست
دیو شب بانگ بر آورد که آه
بس کن ای زن که نترسم از تو
دامنت رنگ گناهست گناه
دیوم اما تو زمن دیوتری
مادر و دامن ننگ آلوده!
آه بردار سرش از دامن
طفلک پاک کجا آسوده ؟
بانگ می‌مرد و در آتش درد
می گدازد دل چون آهن من
میک‌نم ناله که کامی کامی
وای بردار سر از دامن من

فروغ مادرم بود، الگوی تکامل ِ دخترانه‌هایم. لبخند و اشکم. نفرت و اشتیاقم. بارها و بارها تصور می‌کردم عمرِ کوتاهِ سی‌چند ساله‌ی پرثمری مثل او دارم. فروغ بی‌آنکه بداند به من جسارت داد، تا با دنیای محدودِ افکار خرافیِ به بند کشیدن سخنِ زنان در سینه‌ی تنگشان‌ پایان دهم.

کتابِ ممنوعه‌اش را (البته در خانه ما) هر روز در کوله‌پشتی‌ام پنهان می‌کردم و لابلای کتاب‌های جبر و هندسه و حسابان به داشتنش می‌بالیدم.

از انتشارِ این پستِ نازنین و دلنشین تا این لحظه ده‌ها بار مرورش کردم. فروغِ دوست‌داشتنی‌ام را البته این‌بار جورِ دیگری بازشناختم.

عشقی از فروغ در جانم روشنی یافت، که نور ِ تابنده‌اش ذهن و دلم را به صبحِ روشنِ آرزوهایم پیوند داد.

گویی که در جانم زمزمه شد:

‏اول نوشتم:

عشق، گذشته را زیبا می‌کند.

بعد نوشتم:

گذشته فقط با عشق زیباست.

در نهایت این شد:

اگر عشق را از گذشته برداری، جز مشتی کثافتِ تاریخ مصرف گذشته چیزی دستت را نمی‌گیرد.

ولی این بهتره فکر کنم:

گذشته را، عشق زیبا می‌کند.

گذشته‌ام را عشق فروغ زیبا می‌کند.

سپاس از این حجمِ بی‌نهایت دانش ِ مهرآلودی که امید روزها و فروغِ دیدگانمان شده

و صدالبته سپاس از توصیه‌ی نابتان بابت سفر به خواب‌ها و گفتگو در باغ‌ها

روز و روزگارتان درخشان و تابان به‌سانِ خورشیدِ واژگانِ فروزانتان

پاسخ
شاهین کلانتری
1397-10-30 5:30 ب.ظ

بهار جان
چند روز پیش که این نوشتۀ تو رو خوندم میخواستم جواب بدم، اما متنی که درخور این نوشتۀ ارزشمند بود به ذهنم نرسید.
امیدوارم که یه روزی، خیلی زود یک پست اختصاصی برای تو بنویسم….

پاسخ
بهار
1397-10-30 5:46 ب.ظ

این شگفت‌انگیزترین پاسخ ممکن بود، بی‌نهایت ممنونم

پاسخ
مرتضی رضائی
1397-10-24 1:32 ب.ظ

سلام شاهین جان لحظه هات سبز و عالی مثل همیشه نوشته هات منو از روزمرگی درآورد. کامنتی که الان می نویسم ارتباطی با موضوع این پست نداره و فقط یک کامنت نیست بلکه یه درد و دله که با ذره ذره ی صداقتم اونو می نویسم. خواندن و نوشتن تمام زندگی منه و اصلا بدون این دو دلیلی برای زندگیم نمی بینم و این موضوع نه فقط از الان بلکه از سال های اولیه ی کودکی در من وجود داشته و احساس می کنم فقط در ساعت ها و دقایق کمی که زمان برای مطالعه و نوشتن دارم واقعا زنده ام و زندگی می کنم. خیلی دوست دارم روز ها و هفته ها و ماه ها خونه باشم و بتونم بخونم و بنویسم و یاد بگیرم و دغدغه ای پیش روم نباشه اما این ممکن نیست و برام شده یه آرزوی دست نیافتنی حتی داشتن یک روز کامل برای مطالعه و نوشتن هم یک آرزوی محال به نظر می رسه. با این که برنامه ریزی شغلی و تحصیلی من در سال های گذشته ی دوران مدرسه و بعد از اون در دانشگاه به شکلی نبود که همه ی کار و زندگی من خوندن و نوشتن باشه و من مجبور شدم راهی رو برم که در حال حاضر باید بیشتر زمانم رو صرف انجام دادن کاری بکنم که ار تباطی با علاقه ی من نداره و صرفا برای داشتن درآمدی مختصر انجامش میدم تا بتونم زندگی کنم و الان نمی تونم شغل و کارمو کنار بذارم چون بدون این شغل هیچ درآمدی نخواهم داشت و بدون درآمد هیچ زندگی ای. متاسفم برای خودم که نتونستم خوندن و نوشتنو در مسیر شغلی خودم قرار بدم و الان فقط به عنوان یک فعالیت جانبی خوندن و نوشتنو دنبال می کنم و نمی تونم با دلی سیر بخونم و بنویسم. از وقتی به نوشتن روی آوردم بارها و بارها این موضوع تو ذهنم هست که اگه راهی پیدا می کردم که خوندن و نوشتن هم کارم باشه و هم زندگیم چی می شد. به این موضوع فکر می کنم که من فقط و فقط یک بار حق زندگی کردن دارم و چرا نمی تونم اون قدر که می تونم از خوندن و نوشتن بهره مند بشم و فقط در ساعاتی که سرکار نیستم و خونه ام تازه اگه خسته نباشم مطالعه می کنم و می نویسم و مسئول همه ی این مسائل هیچ کس نیست جز خود من و انتخاب های من که در مواقعی ناآگاهانه گرفته شده و تبعاتش همچنان پایداره.

پاسخ
شاهین کلانتری
1397-10-30 5:13 ب.ظ

مرتضی جان سلام
من راستش از خوندن کامنتت کیف کردم.
اینکه تو نسبت به شرایط خودت آگاهی، و شرایط ایده آل رو هم در ذهنت داری، خیلی خیلی عالیه.
همۀ تغییرات بزرگ هم از همینجا شروع میشه دیگه.
تازه تو اول جوونی هستی، و اگر این تجربه ها رو داشته باشی، قطعاً بعداً به عنوان یک نویسنده حرف های تازه تری رو میتونی بزنی.
تقریباً همۀ نویسنده های بزرگ هم از اول که با نوشتن شروع نکردن. اونها هم کلی کار ملال آور انجام دادن تا مسیر خودشون رو بسازن.
بنابراین به این شرایطی که داری به چشم یه فرصت نگاه کن.
حتماً حتماً یه سایت وردپرسی بزن و سعی کن یک روز در میون یک پست بنویسی. دربارۀ یک موضوع خاص که دوست داری. حین تمام روزمرگی هات سعی کن ذره ذره محتوای مفید تولید کنی.
بعداً یه روز چشم باز میکنی میبینی اوضاع عوض شده و میتونی علاقۀ خودت رو زندگی کنی.

پاسخ
زهرا
1397-10-23 9:54 ب.ظ

فروغ فرحزاد بعد از حافظ یکی از شاعرهایی که خیلی دوسش دارم شعرهاش زنده ست و یک سری شعرهاش هنوزم وقتی میخونم میتونم عمق دردش رو لمس کنم!
واقعا درست گفتین فروغ شعر به شعر رشد کرد و اگه عمرش به دنیا میبود بیشتر از این هم رشد میکرد…
هیچ قلمی از ابتدا پخته نیست مگه اینکه صاحبش اینقدر بنویسه و کلمه هاش رو بالا پایان کنه،واژه هاش رو اینقدر برقصونه روی کاغذ هاش تا قلمش پخته بشه بعد از اون صاحب قلم متوجه میشه چقدر داره با نوشته هاش رشد میکنه!
نوشتن مثل ماهیگیری میمونه قلاب ماهیگیری هم قلمِ هرچقدر این قلم رو برقصونی توی دریای کلماتت درسته اولاش ماهی های ریز غیر قابل خوردن به تورت میخوره ولی بعدش که مهارتت پیشرفت کنه از دریای کلماتت شاه ماهی میگیری یهو هم دیدی کوسه ای چیزی به تورت خورد! :)))))))

پاسخ
شاهین کلانتری
1397-10-30 5:06 ب.ظ

زنده باد زهرا جان
خیلی قشنگ نوشتی.

پاسخ
امیر لازمی
1397-10-23 5:34 ب.ظ

آقای کلانتری
کامنت‌ها رو تأیید نمی‌کنید و نشون نمی‌دید؟

یه مقدار طول کشیده!

پاسخ
شاهین کلانتری
1397-10-23 7:32 ب.ظ

سلام امیر عزیز
برنامه داشتم که جواب مفصل تری بدم به کامنت ها.

پاسخ
الهام
1397-10-23 1:24 ب.ظ

سلام شعرهای زیبای فروغ واقعا عجیبن دلم میخاد بدونم که ایشون همه اشعارشون رو چاپ کردن یا شعرهای ضعیفشون رو در صفحه های شخصیشون نگه داشتن یا حتی ممکنه نابودشون کرده باشن

پاسخ
سارا
1397-10-23 10:24 ق.ظ

چقدر دیدم به نوشتن عوض شده … چقدر دلگرم کننده است خواندن این مقاله …
سپاس

پاسخ
شاهین کلانتری
1397-10-23 7:39 ب.ظ

چه خوب که چنین برداشتی داشتی سارا جان
اگر میخوای نوشتن بهت روی خوش نشون بده، سعی کنم هیچوقت از نوشتن دست نکشی.
نوشتن خوبیاشو فقط به آدم های ثابت قدم نشون میده.

پاسخ
فاطمه بیرانوند
1397-10-23 7:06 ق.ظ

وبلاگتون عالیه. واقعاً دست مریزاد! امیدوارم همیشه کوشا بمونید!

پاسخ
شاهین کلانتری
1397-10-23 7:43 ب.ظ

ممنونم فاطمه جان
وبلاگت رو با قدرت به روز کن.
شاد باشی و و موفق

پاسخ
روح اله
1397-10-23 5:30 ق.ظ

سلام شاهین جان.چقدر لذت بخش است غرق شدن در دریای نوشته های شما.ممنونم از حال خوبی که بهم هدیه کردی.

پاسخ
شاهین کلانتری
1397-10-23 7:44 ب.ظ

سپاس روح اله نازنین
ممنونم از مهرت.
بیشتر برام بنویس از نظرات ارزشمندت.

پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

من عاشقِ انجیر خیس‌خورده و نوشتنم

پیشنهاد مطالعه

چگونه نوشتن را راحت‌تر شروع کنیم؟ نوشتن چیست؟
چگونه نوشتن کتاب را شروع کنیم

آخرین دیدگاه‌ها

  • شاهین کلانتری در کلمه‌ی سال ما
  • حمید بهمنی در کلمه‌ی سال ما
  • حمید در کلمه‌ی سال ما
  • مهدیه کاظمی در کلمه‌ی سال ما
  • Motahareh Mehdipour در کلمه‌ی سال ما
  • عهدیه فزونی در کلمه‌ی سال ما
  • عهدیه فزونی در 100 جمله در روز دسته‌ به دسته با نظم ترتیب اینجا نشسته
  • سمیرا خدیوی در کلمه‌ی سال ما
  • فروغ در 100 جمله در روز دسته‌ به دسته با نظم ترتیب اینجا نشسته
  • Fereshteh Mousavi در کلمه‌ی سال ما

دریافت خبرنامه اختصاصی:

با عضویت در خبرنامه، هر هفته گزارشی از پست‌های سایت و مطالب مهمی که به تازگی خوانده‌ام، دریافت خواهید کرد.
loader

جدیدترین مطالب:

  • شعرهایی که می‌خوانم
  • فهرست عملکرد من
  • 100 جمله در روز دسته‌ به دسته با نظم ترتیب اینجا نشسته
  • کلمه‌ی سال ما
  • فهرست عجیب‌وغریب
  • فهرست فهرست‌ها
  • از مدرسه نویسندگی چه خبر؟ فراخوان کلاس‌های جدید
  • چگونه همیشه به موضوعات مهم فکر کنیم؟+نمونه‌ی چک‌لیست
  • منوی رستوران نویسندگی
  • جملات کوتاهی درباره‌ی نوشتن و نویسندگی
  • موضوع برای نوشتن | ۳+۴۰ سوژه و ایده برای نوشتن متن‌های داستانی و غیرداستانی
  • فهرستی از عمیق‌ترین و بدترین اشتباهات دنیای نویسندگی
  • نکات کوچکی درباره‌ی نگارش
  • فهرست مصاحبه‌های الهام‌بخش
  • اسم این کتاب‌ها را دوست دارم
  • فهرستی درباره‌ی اهمیت فهرست‌ها
  • فهرست کلمات تازه
  • پیشنهادی برای آغاز سال نو | کلمه‌ی سال من
  • نقطه‌ی شروع تولید محتوا به عنوان یک متخصص
  • چرا نوشتن سخت‌تر می‌شود؟
  • قصه‌های روزانه‌ی من
  • فهرست مهم‌ها
  • درباره‌ی شرکت در مسابقات نویسندگی | نظر جعفر مدرس صادقی
  • عشق و نفرت
  • درس‌هایی از مقایسه‌ی ترجمه‌ها
  • از علی باباچاهی چه می‌آموزیم؟
  • استمرار یعنی چی؟
  • چگونه از تمرین نوشتن لذت بیشتری ببریم؟ | پاسخ ۵ نویسنده
  • تکرار و ترغیب
  • پیشنهادی ظریف و شفاف

دانلود رایگان کتاب:

مجلۀ عشق نوشتن:

آموزش تولید محتوا:

تولید محتوا

ویدیوهایی دربارۀ نویسندگی:

نوشتن تی وی

جمله‌ورزی:

شاهین بلاگ

موضوعات:

  • 10 جمله (22)
  • 101 جمله (2)
  • آفوریسم (5)
  • آموزش دستور زبان فارسی (6)
  • آموزش ساخت محصول آموزشی (2)
  • آموزش نویسندگی (75)
  • آنافورا (4)
  • از تدریس (9)
  • از نوشتن (438)
  • استراتژی محتوا (74)
  • استعاره (2)
  • استعاره‌هایی که با آن‌ها زندگی می‌کنم (1)
  • اطلاع رسانی (12)
  • اون می‌گه (1)
  • این آدم‌های دوست‌داشتنی (4)
  • این شکسته‌ها (2)
  • با شما نبودم (29)
  • با هم بنویسیم (4)
  • با و بی حوصله (5)
  • باشگاه تولیدکنندگان محتوا (3)
  • باورهای من (6)
  • برای اعضای دورۀ آنلاین لذت نویسندگی (1)
  • برگزیده‌ها (17)
  • برند شخصی (2)
  • بهترین لینک‌های هفته (1)
  • بهره وری (28)
  • پادکست (28)
  • پادکست بهترین عادت (1)
  • پادکست شاهین کلانتری (3)
  • پادکست محتواتیم (5)
  • پادکست مهم (1)
  • پاره‌ها (2)
  • پرت و پلا (1)
  • پرسش و پاسخ (5)
  • پست‌های چندصدایی (1)
  • پیاده روی (14)
  • تبلیغ نویسی و کپی رایتینگ (6)
  • تجربه‌ی شرکت در کارگاه تمرین نوشتن (1)
  • تسلط کلامی (9)
  • تعریف‌های تازه (18)
  • تفکر نقادانه (1)
  • تکنولوژی (5)
  • تکنیک تبلیغ نویسی (5)
  • تکه‌های طلایی هفته (7)
  • تلگرام (7)
  • تلگرامات (7)
  • تمرین (23)
  • تمرین افزایش دایره لغات (12)
  • تمرین نویسندگی (36)
  • توسعه فردی (279)
  • تولید محتوا (111)
  • توییتر من (1)
  • تیتربازی (1)
  • جستار هفته (1)
  • جستارنویسی (2)
  • جملات کوتاه (57)
  • چالش جستارک (3)
  • چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟ (1)
  • چگونه نویسنده شویم؟ (4)
  • حرف کتاب (2)
  • خرده‌گفته (1)
  • خلاقیت (79)
  • داستان (17)
  • داستان دوست (6)
  • دل نوشته ها (30)
  • دهه هشتادی ها (2)
  • دوست (5)
  • دیالوگ روز (1)
  • دیجیتال مارکتینگ (12)
  • رابطه (23)
  • رادیو کاماک (1)
  • رادیو نویسندگی (21)
  • رادیونوشته (1)
  • رسانه‌سازی (7)
  • رویاها (9)
  • ریزنوشته‌ها (1)
  • زندگی (11)
  • سبک زندگی (15)
  • سبک‌های نویسندگی (2)
  • سخنرانی (3)
  • سمپوزیوم توسعه فردی (16)
  • سمپوزیوم نویسندگی (21)
  • سوال (7)
  • شاعرانه‌ها (12)
  • شاهین کلانتری (1)
  • شاهین‌شو (3)
  • شبکه های اجتماعی (6)
  • شعر (14)
  • شعر نوشتن (1)
  • شکسته‌نویسی (5)
  • شما و شاهین (1)
  • عشق (5)
  • فروش (1)
  • فکر و تفکر (9)
  • فهرست‌ها (34)
  • فیلم (3)
  • فیلم نامه نویسی (3)
  • فیلمسازی (6)
  • قدرت (1)
  • قصه گویی (3)
  • قلم‌انداز (17)
  • کارتون و کاریکاتور (17)
  • کارگاه تولید محتوا (7)
  • کارگاه کلمات (20)
  • کانال مهارت های نویسندگی در تلگرام (4)
  • کتاب الکترونیکی (8)
  • کتاب قدرت تکرار (17)
  • کتاب و کتابخوانی (136)
  • کسب و کار (16)
  • کشکول کلانتری (24)
  • کلاس کپی رایتینگ (4)
  • کلاس نویسندگی (7)
  • کلمات قصار (13)
  • کلمه (27)
  • کلمه‌برداری (8)
  • کلمه‌ی سال (1)
  • گروه‌سازی (1)
  • گزارش زندگی (1)
  • گفت‌وگوی روزانه درباره‌ی نوشتن (2)
  • لینک های خوب (20)
  • مجلۀ عشق نوشتن (2)
  • محتواتیم (1)
  • محتواگران (1)
  • مدرسه نویسندگی (6)
  • مدیریت پروژه (1)
  • مسترکلاس نویسندگی (7)
  • مصاحبه (8)
  • مصاحبه با علی اکبر قزوینی (3)
  • معرفی کتاب (12)
  • مقالات گروهی (1)
  • مقاله‌ی گروهی (1)
  • مقالۀ هفته (5)
  • مهارت های نویسندگی (188)
  • مواد خام برای تولید محتوا و جستارنویسی (1)
  • مواد خام تولید محتوا و جستارنویسی (1)
  • موفقیت (22)
  • مونولوگ‌های شکسته (5)
  • نامه (10)
  • نامه ها (3)
  • نامه‌های شاهین کلانتری (1)
  • نانومحتوا (1)
  • نثرهای یومیه (33)
  • نخستین سطرها (1)
  • نسیم نیکلاس طالب (3)
  • نظرت برگزیدۀ هفته (3)
  • نقل قول (156)
  • نکته‌ها و تکه‌ها (1)
  • نگرش (3)
  • نمایشنامه‌نویسی (3)
  • نوشتار پولساز (1)
  • نوشتن TV (6)
  • نوشتن کتاب (4)
  • نوشته‌های شما (1)
  • نویسندگی آنلاین (23)
  • نویسندگی استراتژیک (1)
  • نویسندگی خلاق (8)
  • نویسندگی کودک و نوجوان (1)
  • نویسندگی مثبت نگر (3)
  • هر روز یک دفتر شعر (4)
  • هزار و یک ایده (124)
  • همۀ کتاب‌های نویسندگی (2)
  • هوش کلامی (5)
  • وبلاگ نویسی (75)
  • وبینار اهل نوشتن (1)
  • وبینار زبان‌آور (26)
  • ولاگ (8)
  • ویدیو (20)
  • یادداشت روز (85)
  • یادگیری (43)
  • یک کار تازه (2)
  • یوتیوب آموزش نویسندگی (1)
© ۱۳۹۴-۱۴۰۱ | این وب‌سایت برای شاهین کلانتری است. | طراحی و پشتیبانی: سعید قائدی