آرمین و فاطمه و الی سه تا کامنت نوشتهاند که هر سه را در کنار هم میآورم و یک پاسخ مشترک میدهم:
آرمین:
سلام و درود
من به سینما و داستانویسی علاقه دارم و دوست دارم که در این زمینه تولید محتوا کنم ولی کمی گیجم. نمیدونم چطور میشه نوشتن فیلمنامه یا داستان و نقد فیلم رو با مسائلی مثل داشتن سایت، استراتژی محتوا و بازاریابی محتوایی تلفیق کرد. اگر شما توی این زمینه راهنمایی کنید خیلی ممنون میشم.
فاطمه:
من خیلی دوست دارم از راه نقاشی و طراحی و هنر و خلاقیت یک بیزینس کوچک راه اندازی کنم، کاری که از سر اجبار و تکرار نباشد، مثلا من مدل آموزش دادن یا سفارش طراحی چهره و کار روی سفال و …. را دوست ندارم.
من دوست دارم بتوانم با کارم خلق محتوای تصویری کنم و برای موضوعات مرتبط نقاشی کنم. البته میشود از کتابها و … برای هر کدام از آنها هم چند جملهای نوشت.
حالا سوالم این است که این کار برای چه کسانی یا چه کسب و کارهایی مفید است؟ و من چطور میتوانم آنها را پیدا و کار کنم و سفارش بگیرم؟
به این مدل کار همان بلاگری یا ادمینی میگویند؟ به نظرتان بازار و یا مشتری دارد؟
الی:
سلام آقای کلانتری. من همیشه تو سایت شما هستم و بی نهایت استفاده میکنم. افرادی مثل شما که تفکر استراتژیک دارید واقعا نعمتی هستید تو این دنیا. آقای کلانتری من یه سوال دارم که ازش بوی طمع و نون درآوردن از نویسندگی به مشام میرسه. میخواستم بدونم من میتونم مثلا سایتی برای نشر دیجیتال داستانم راهاندازی کنم و هر قسمت داستانم رو که منتشر کردم مثلا یه مبلغ منصفانه برای هر بخش قرار بدم و درگاه اینترنتی هم تعریف کنم و از این طریق درآمدی هم از نوشتن کسب کنم؟ شدنی هست این کار؟ کاش سیستم دنیا روی پول نمیچرخید :))))
پاسخ من:
پرسش شما پرسش بسیاری از همراهان این وبلاگ هم هست. بنابراین با نوشتن این پاسخ سعی میکنم اغلب چیزهایی که گمان میبرم میتوانن برای شما و سایر دوستان مفید باشد فهرست کنم.
1
یک سایت خوب داشته باشید
شما برای پیشبرد اهدافتان به یک برند شخصی خوب نیاز دارید. مثلاً تصور کنید آرمین یک فیلمنامۀ خوب نوشته و میخواهد آن را به دست یک تهیهکننده برساند. اگر آرمین فیلمنامهنویس ناشناسی باشد احتمالا شانس کمی برای معرفی اثر خودش دارد اما اگر از برند شخصی مناسبی داشته باشد به احتمال قوی با سهولت بیشتری اثر خودش را معرفی میکند.
به نظر من اولین گام برندسازی شخصی ساخت یک سایت است.
اما اول باید بدانید که سایت و شبکههای اجتماعی هووی هم نیستند. پس نگویید سایت بهتر است یا پیج اینستاگرام. اینها مکمل یکدیگرند.
دوم اینکه این این کار را به هیچ بهانهای عقب نیندازید. این اولویت شماست.
دربارۀ این موضوع هر چه لازم میدانم قبلاً گفتهام. پس فقط کافی است نگاهی به مطالب زیر بیندازید:
برای دوستی که میخواهد سریعتر رشد کند
2
دربارۀ آموختههایتان بنویسید
تولید محتوا -خصوصاً در آغاز- بسیار سردرگمکننده است؛ اما اگر آن را با برنامۀ یادگیری خودتان گره بزنید کارتان سادهتر میشود، بنابراین همرسانیِ آموختهها اولین و بهترین کاری است که میتوانید انجام بدهید.
هر چیزی که در زمینۀ تخصصی خودتان بلدید آموزش بدهید. منابع مناسب را معرفی کنید. اساتید و افراد شاخص حوزۀ خودتان را به همراه آثار مهم آنها معرفی کنید.
با این کار هم خودتان بهتر یاد میگیرد و هم برای دیگران «ارزشآفرینی» میکنید.
تولید محتوا زمانی موفق است که ارزشآفرین باشد. یعنی در زمینۀ خاصی به مخاطب شما کمک کند.
3
پای تصمیم خودتان بمانید
یکی از شاخصههای افراد موفق دنیا این است که سریع تصمیم میگیرند و بعد پای تصمیمشان میمانند.
ممکن است چند هفته کار کنید و بعد فکر کنید کارتان ثمربخش نیست؛ یا وسوسه شوید که موضوع دیگری را بیازمایید.
این نقطۀ شروع شکست است. پاداش تولید محتوا را فقط با مداومت دریافت میکنید.
صدالبته من شما را به ماندن پای یک تصمیم اشتباه تشویق نمیکنم.
اما در اغلب اوقات ترس و تنبلی و نگرش غلط است که ما را از صرافت پیگیری برنامهمان میاندازد.
4
این مطلب به تدریج کامل میشود…
4 پاسخ
خیلی ممنون شاهین عزیز
ممنون که هستی و همیشه به روزی و آدم ناامید از درگهت بیرون نمیره:)
من یه مدته دارم جدیتر به سایتم فکر میکنم و رو سئوی چند تا از مطالبم کار کردم. اما هنوز برام سواله که آیا بدون رعایت این چیزها هم میشه رتبهی سایت رو بالا برد؟ مثلا من یه وقتایی دلم نمیاد یه استعاره رو تبدیل به یه کلمهی واضح کنم تا تو سرچ بیاد. یا وسط یه متن هی تیتر بذارم که از نظر یواست خوانا بشه! آیا امیدی بهم نیست؟!
ممنون از پاسخ مفصلت و ممنونم که یوتیوبم رو دیدی.
خب اگه نخوام به اون روش عمل کنم، باید هر روز پست بذارم یا مثل اینجا همهی پستهام دربارهی موضوع مشخصی باشه که نتیجه بگیرم؟
من الان ده ساله دارم بدون هیچ هدف خاصی مینویسم و منتشر میکنم. کارم از نظر خیلیها احمقانه به نظر میاد، ولی الان که نگاه میکنم این تعهد به نوشتن تو وبلاگ، حتی پراکنده و بیهدف، بیشتر از هر کلاس نویسندگی بهم یاد داده. پیشرفتم رو به وضوح میبینم.
ولی الان دیگه نمیخوام اونطوری بهش نگاه کنم. میترسم یه جوری بشه که ده سال دیگه هم بنویسم و هیچ نتیجهای نگیرم و بعد به خودم بگم حیف این همه پول هاست و دامنه. یعنی این وبلاگ کماکان استوار سر جاش وایساده! در حدی که وبلاگ قبلیم که سه ساله توش ننوشتم از سایتم بیشتر بازدیدکننده داره.
البته تصمیمم اینه که اگه بتونم از این به بعد مرتبتر و غالبا دربارهی ادبیات و تئاتر و سینما بنویسم. ولی نمیدونم این کار نتیجه بده یا نه، اگه هم قرار باشه نتیجه دادنش چهار پنج سال طول بکشه واقعا فرساینده میشه. به خودم میگم کاش این چند سال وقت گذاشته بودم و تو اینستاگرام یه چهار پنج هزار تا فالور پیدا میکردم که حداقل من رو بشناسن. به جای وبلاگ بیان یا وردپرس که برای بعضی از مطالبش دیوانهوار وقت گذاشتهم و شاید تا الان دویست بار هم خونده نشده باشه.
همین قضیه برای یوتیوب هم هست. هی میگم این همه براش مایه میذاری، بعد شش ماه دیگه به خودت میگی خب نشد، موضوعش سرچی نبود! حالا عوضش تجربه شد! و این خیلی تلخه.
یعنی انگار یهو زندگی برام جدی شده و این که هیچی تضمینشده نیست داره عذابم میده، شدیدا!
سلام سارا جان
صبور باش. همین.
تو سنی نداره. و این کارایی که کردی همه سیاه مشقهایی بوده برای شناخت بهتر بعضی چیزها.
بنابراین بیهوده افسوس نخور که چرا فلان کارو فلان شکلی انجام ندادم.
باز هم تا میتونی آزمایش کن، و بیش از گذشته به آینده فکر کن.