جواب من به سوالات دوستانم

هر از گاهی دوستان و اطرافیانم از من درباره بعضی از مسائل تخصصی یا مسائل هستی‌ شناسانه سوال می‌کنند و مشورت می‌خواهند.

بی گمان این موضوع برای من جذاب است و موجب مرور بعضی از دانسته‌هایم می‌شود و باعث می‌شود درباره بعضی چیزها بیشتر بخوانم.

اما اغلب اوقات به جای جواب مشخص، کتاب یا منابع معتبری که می‌شناسم معرفی می‌کنم.

و بعداً با آن دسته از دوستانم که کنجکاو هستند و بیشتر می‌خوانند، بارها و بارها درباره مسئله مشخصی که داشته‌اند گفت‌و‌گو میکنم. و به ناگزیر با آن دسته از دوستانی که علاقه‌ای به مطالعه بیشتر درباره سوال‌هایشان نداشته‌اند، رابطه‌ام کم‌رنگ‌تر می‌شود.

اما چرا به جای پاسخی کوتاه یا بلند، سعی می‌کنم منابع بیشتری را برای مطالعه معرفی کنم؟

چون اکتفا کردن به چند جمله‌ی شفاهی را روش مناسبی برای یادگیری عمیق و موثر نمی‌دانم.

من با استفاده از دانسته‌های ناقص خودم می‌توانم سالادی از کلمات قلمبه سلمبه یا دل خوش کنک درست کنم و تحویل بدهم. یا با جوابی کوتاه و کپسولی ژست شمع انجمن بودن و استادی بگیرم.

اما هرگز چنین وضعیتی را نخواسته‌ام. همیشه سعی می‌کنم به خودم یادآوری کنم چیزهای بسیاری هست که نمی‌دانم که نمی‌دانم.

 

پی نوشت: عکس این پست مطلقاً تزیینی است!

2 پاسخ

    1. سلام پوریای عزیز
      من این روزها به دوستانی که خیلی دوستشون دارم سایت متمم رو معرفی می کنم.
      به نظرم اونجا میتونی مطالب مفید و موثری رو پیدا کنی.
      ضمنا توی بخش پاراگراف فارسی متمم کتاب های خیلی خوبی معرفی شده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *