سلام به شما دوست نازنین
در این صفحه میتوانید سوالاتی را که دربارۀ نوشتن، نویسندگی، تولید محتوا، استراتژی محتوا و حوزۀ نشر و کتاب دارید، در قسمت کامنتها مطرح کنید.
من سعی میکنم که پس از بررسی سوالات شما، به آنها پاسخ بدهم.
همچنین مطالعۀ صدها پرسش و پاسخی که در ادامۀ این صفحه مشاهده میکنید احتمالاً برایتان مفید خواهد بود.
ضمناً برای کسب اطلاع دربارۀ دورهها روی لینکهای زیر کلیک کنید:
برقرار باشید
شاهین کلانتری
شاهین کلانتری در تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین
2602 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
سلام استاد وقت بخیر.. چند ماهی هست شروع ب نوشتن کردم و تعدادی شهر ومتن نوشتم میخواستم اگه امکان داره نظرتونو بدونم..اگه امکان داره اینستا براتون بفرستم
سلام فرناز عزیز
اگر نوشتههاتون رو منتشر کنید و لینکش رو اینجا برام بفرستید خیلی بهتره.
چون حجم مطالبی که برای خوندن میاد برام خیلی زیاده و شرمندۀ دوستان میشم و میترسم نتونم تو دایرکت نوشتههای شما رو بخونم.
سلام بر تو شاهینِ زرنگ آسمان نویسندگی
مدتی دور بودم از فضای مجازی، و بسیار بسیار دلتنگ شدم برای تو و همه فعالیت هات🌺
امیدوارم خیلی خوب باشی
یک پیام هم در واتساپ دادم نمیدونم چک میکنی یا نه
ولی خولستم فقط اعلام حضوری داشته باشم😂
سلام آیلین جان
محبت داری.
با قدرت ادامه بدی.
امیدوارم خوش بدرخشی.
سلام استاد شما در پستتون تو تاریخ ۱۳۹۷/۱۲/۱۵ گفته بودید که مخاطبان از پاراگراف های بلند میترسند، اما شما خودتون معمولا نقل قول ها و متن های بلند رو ترجیح میدید؛ میخواستم دلیلتون رو برای این کار بدونم
شهریار جان
یه چیزایی رو نباید قاطیپاتی کرد. نوشتن تو وب و شبکههای اجتماعی با نوشتن کتاب و مقالۀ فرق داره.
اینجا مخاطب کمحوصلهتره.
و یه نکته دیگه:
من وقتی از یه نویسندۀ دیگه چیزی نقل میکنم نمیتونم پاراگرافبندیش رو به سلیقۀ خودم تغییر بدم.
سلام وقت بخیر .
محدودیتی از طرف ارشاد برای نمایش خشونت در کتاب وجود نداره ؟ باید صحنه ها رو خیلی کلی تعریف کرد یا مهم نیست اگه با جزئیات گفته بشه ؟
سپاس .
سلام
به نظرم بهتره شما به عنوان نویسنده به ارشاد فکر نکنید.
شما متن خودتون رو همونطور که حس میکنید درسته بنویسید، اگر مجوز نگرفت بعداً حالا میتونید یه فکری براش بکنید.
سلام خدمت شما.از راهنمایی که فرمودید متشکرم
سلام خدمت استاد بزرگوار جناب آقای کلانتری
من دو سال هست که با شما و سایت و گروهتون آشنا شدم.
از سال ۸۱ که وارد کار خبرنگاری شدم نوشتن برایم شکل جدیتری گرفت.
خبرنگاری، گزارشگری، پژوهشگری اجتماعی، تحلیل محتوای رسانه کارهایی بوده که انجام دادم و همگی بهنوعی با نوشتن سروکار داشته.
۶ سال هست که ویراستاری حرفهای کتاب میکنم و تنها کتاب چاپیام رمانی هست که سه چهار سال قبل چاپ کردم.
اطالهٔ کلام نکنم…
یک راهنمایی استاد و شاگردی ازتون میخوام.
شرایطی پیش اومده و به سبب کارم قراره یک دوره ۱۲ جلسهای برای بچههای متوسطه اول یعنی کلاس هفتم و هشتم و نهم تدریس نویسندگی داشته باشم.
شرمنده که در محضر استادی چون شما جسارت کردم و گفتم تدریس نویسندگی دارم…
چند روز هست در فکر پیام دادن به شما بودم تا راهنمایی بگیرم اما از همین خجالت میکشیدم که در محضر استادی چون شما، بگویم من هم…
اما ترجیح دادم پیام بدهم و شاگردانه تقاضای راهنمایی از استاد کنم. شاید این فرصت پیش آمده بیشتر از بچهها، برای من مفید و کاربردی باشد. شاید این اتفاق نقطه عطفی در زندگی نویسندگی من باشد. من زمان مدرسه همیشه در جامیزم یا کشوی میزم بهقول بچههای امروز، کتاب بود برای خواندن یا چرکنویسهای داستانهایی که مینوشتم.
طرح درس و چند سرفصل ارائه دادهام. از مطالب شما، چند کتاب که خواندم، دانستهها و تجربیاتم هم برای محتوای کلاس استفاده کردهام.
اما نیاز دارم چند نصیحت استادانه بشنوم و آویزهٔ گوش کنم و به کار بندم.
قدردان زحمات و بزرگواری شما هستم🌸
همین که بیتوقع و رایگان حاصل سالها تجربه و تخصص را در اختیار دیگران میگذارید یعنی مناعت طبع بسیاری دارید. خداوند مهربان به قلمتان توان و زندگیتان برکت بدهد.🌸
سلام به شما دوست عزیز و ارجمندم
به خاطر این موضوع به شما تبریک میگم. چون حس میکنم تجربۀ بسیار خوبی میتونه باشه.
اما چند تا نکته:
حتما تا جای ممکن قصه بگید. وگرنه حرفهای انتزاعی ممکنه حسابی خوصلۀ بچهها رو سر ببره و شما رو هم خسته کنه.
در این رابطه خوندن کتاب «قصهگویی در کلاس درس» از آلیسون دیویس میتونه مفید باشه.
نکتۀ بعدی اینکه حتما بچهها رو مشارکت بدید. سعی کنید حرفاتون حالت گفتوگو داشته باشه، چند جمله یک بار سوال طرح کنید. (الزماً بنا نیست بچهها به این سوالات جواب بدن، ولی این سوالات توجه اونها رو جلب میکنه و نمیذاره حواسشون جای دیگهای بره.
سعی کنید به بچهها فضا بدید تا نوشتههاشون رو بخونن.
و در نهایت از چیزهایی مثال بزنید که بچهها دوست دارن، از خوانندهها و سلبریتیهای دیگه و فیلمها و آهنگها و…
با آرزوی بهترینها
حتما از تجربۀ خودتون برام بنویسید.
سلام و عرض ادب.
استاد ببخشید من هی چند وقته میخوام رمان عاشقانه بنویسم ولی از همون اولاش ی دفعه احساس میکنم ک چقدر موضوعش آبکی و مسخره ست، و دیگه نسبت ب نوشتنش سرد میشم.
ایده هام هم ته میکشن.
میشه لطفا در ژانر عاشقانه چند تا ایده بدید بهم.
با تشکر🌹
سلام هدیه عزیز
تو به عنوان کسی که میخواد بنویسه نباید با این ارزیابیهای شتابزدۀ پیشازکار خودت رو آزار بدی.
تو کارت رو بکن. آبکی بودن کارت به ارزیابی دیگران بستگی داره.
تنها کاری که میتونی بکنی اینه که همزمان با نوشتن کتابهای دیگه رو خوب بخونی، و خوب یاد بگیری.
با همین الکو (خواندن و نوشتن و منظم) پیش برو، بالاخره روزی میرسه که کارای خوب مینویسی.
با قدرت ادامه بده.
عرض سلام وارادت خدمت استاد بزرگوار
من داستانم را تمام کردم مان داستان بیست هزار کلمه ای و میخواستم به باز نویسی مشغول بشوم میخواستم بدانم که تا آیا محدودیت زمانی برای ارائه هست و این که در پایان شما کتاب را یا داستان را بازخورد میدهید اگرنه ما که اولین تجربه امون هست چطور متوجه بشویم در مواردی باید بیشتر کار کنیم . ممنون
سلام خانم پایا
برنامه دارم برای دوستانی که کارشون رو تموم میکنن وبینار بذارم و بخشهایی از کارشون رو بخونن تا من و بقیه نظر بدیم.
خسته نباشید استاد
من یه سوالی رو توی سایتتون مطرح کردم جواب کوتاهی دادین خواستم پیگیر بشم ظاهرا داخل سایت فرستاده نشد. سوالم در رابطه با نوشتن رمان اول شخص بود اگر روایت از نگاه چند راوی جلو بره و یکی از این راوی ها از بخش پایانی یک سوم داستان، وارد بشه (نه به شکلی که از هوا وارد داستان بشه) از نظر نگاه مخاطب، ساختار فنی، فرم یا.. میتونه آسیبی بزنه؟ یا بطور کلی این کار اشتباه هست یا مشکلی نداره.
ممنون میشم نظرتون رو بگین
محمد عزیز
به این سوال نمیشه جواب جزئی یا چندان دقیقی داد.
چون چیزی که میگی بستگی داره اجرا و توان تو. ممگنه شاهکار بشه، ممکن افتضاح بشه.
تو باید اجرا کنی ایدهت رو. بعد نتیجه رو بررسی کنی.
سلام روز بخیر
منم میتونم توی محتوا تیم باشم ؟
درود مائده جان
اون یه پیج و گروه که فقط برای اعضای منتخب دورۀ پرکاری و پولسازیه.
آقای کلانتری عزیز, سلام
یک سوالی دارم, نمیدونم جوابش توی پست های شما بود یا نه, به هر حال خواستم سوالمو مطرح کنم
من سعی بر نوشتن یک کتاب الکترونیکی دارم, و اینکه قصد ندارم در پلتفرم های نشر کتاب آن را نشر بدهم, و همچنین فعلا نمی خوام برای آن
قیمتی تعیین کنم, برای همین یک مسئله ای ذهنم را درگیر کرد.
آیا میشه که از یک کتاب الکترونیکی, جدا از قیمت خود کتاب, توسط راه های دیگه به درآمدی رسید؟
در اینترنت سرچ کردم, فقط افیلیت مارکتینگ یا همکاری در فروش آمد, خواستم بدونم راه های دیگری نیز هست؟
ممنون میشم اگر جواب بدید
آریانا جان
این جملۀ خودت رو برام توضیح بده که دقیقا یعنی چی:
«فعلا نمی خوام برای آن قیمتی تعیین کنم»
یعنی قراره رایگان بذاری رو اینترنت؟
خب در این صورت کار تو میتونه اقدامی برای بازاریابی کارهای بعدیت باشه که کار خوبی هم هست.
عاشق این بخشم.
هروقت در نویسندگی غیر داستانی ایده کم می آورم نگاهی به کامنت های چند سال پیش اینجا می اندازم.
چه جالب. 😍
سلام استاد خوبین میخواستم یک کتاب در مورد خاطرات جنگ معرفی کنید روش نوشتن خاطره گویی رو بخونم ممنون🙏🏼🙏🏼
درود
یه کتاب کوچولو در این زمینه نوشته شده که میتونه بهتون کمک کنه:
«مثل آب خوردن» نشر نارگل
سلام من پست تو اينستاگرام مينويسم ولي كوتاه هست ميخوام مطالب بهتر و بلندتري بنويسم احساس ميكنم نويسنده ضعيفي هستم و مطلبي ندارم براي نوشتن .چه بكنم
سلام علی عزیز
این طبیعیه که اول کار احساس ضعیف کنیم. اما باید بدونیم که این ضعف موندگار نیست، و صد البته که خیلی سریع هم از بین نمیره.
پیشنهاد من بهت اینه که علاوه بر مطالعۀ بیشتر عادت آزادنویسی رو در خودت پرورش بدی. مثلاً عادت زیر برای شروع فوقالعادهست:
عادت نوشتن
سلام استاد. وقتتون بخیر.
من خیلی به نویسندگی علاقه دارم. کلا با نوشتن و منتشر کردن حال می کنم. یکی دو هفته از ابتدای قرنطینه گذشته بود و از قبل هم به فکر تقویت قلمم بودم که با جستجوی در اینترنت با سایت شما و مدرسه نویسندگی آشنا شدم… تصمیم گرفتم بعد از گذشت سال ها دوباره وبلاگ نویسی کنم… ابتدای کار خیلی از شما الگو گرفتم (بیان مودبانه کپی کردن!!!). به خصوص جملات قدرت نوشتن، خیلی به من انگیزه می داد. قرار گذاشته بودم هر وقت مطلبی نوشتم، به عنوان جایزه، یکی از جملات را بخوانم.
بیشتر تم غیرداستانی دارم و البته چند باری زور زدم که به تم گفتگو نزدیک بشوم.
غرض اینکه می خواستم از شما خیلی تشکر کنم و دعوت کنم در آستانه یک سالگی وبلاگ نویسیم، قدم رنجه کنید و «باقیات» من رو تورقی کنید و راهنمایی بفرمایید.
خداقوت.
سلام امیدرضا جان
از لطفی که به من داری بینهایت سپاسگزارم.
وبسایت زیبای تو رو دیدم و خیلی خوشم اومد.
ذوق تو رو در لوگوی سایت هم میشه دید که به نظرم خیلی جالب شده.
امیدوارم تو از کسانی باشی که در مسیر وبلاگنویسی تداوم دارن، چون پاداش واقعی وبلاگنویسی با تداوم به دست میاد.
باز هم برای من بنویس.
برات بهترینها رو آرزو میکنم.
سلام و خسته نباشید
من خیلی دوست دارم که کنار نویسندگی کار نقد رو هم انجام بدم
ممنون میشم بهم بگید که برای منتقد شدن چه راهی رد باید طی کنم و چه دوره هایی و باید ببینم.
سلام نغمه عزیز
میتونید با این کتاب شروع کنید:
شیوههای نقد ادبی از دیوید دیچز
سلام استاد
من چندین هفته پیش سوالی مطرح کرده بودم که از کجا میشه عنوان و تیتر های خلاقانه گیر آورد ، شما هم در جواب گفته بودید که تیتر ها رو برای چه کاری میخوام؛ میخواستم برای خودم دفتری بسازم که از تیتر های جالب و مختلف جمع شده باشد تا شاید برای انتخاب عنوان در داستانی یا چیزی کمی خلاقانه جلوه کنم. ممنون میشم اگه کانال تلگرامی یا سایتی در این رابطه میشناسید معرفی کنید.
یه سوال دیگه هم داشتم که: من میخوام رونویسی از سایت «ست گادین» رو شروع کنم اما همون مشکل همه نوجوون ها رو دارم که انگلیسی م خیلی بده. میخواستم بپرسم راهکاری برای حل این مشکل دارید؟ مثلا طریقه ترجمه کامل یک سایت
ممنون
سلام شهریار جان
۱٫ فقط کافیه دفترچهت پیشت باشه و هر حا عنوان کتابی چیزی دیدی یادداشت کنی. سرچ تو اینترنت، سر زدن به سایتها و کتابفروشیها هم میتونه بهت کمک کنه تا با یه عالمه عنوان جدید آشنا بشی.
۲٫ یا سعی کن از روی همون انگلیسی بنویسی تا زبانت تقویت بشه. یا قید رونویسی از ترجمه رو بزن. چون خیلی از ترجمههای متون حوزۀ کسبوکار تعریف چندانی ندارن.
سلام من یه وب ساختم که برای آموزش انواع نویسندگی طنز راه انداز شده بنام خانه ی کمدی!
مطلبی دارین که به من برای مدیریت وب کمک کنه؟
با تشکر.
سلام پویا جان
قبلاً تجربههای خودم در سایتگردانی رو اینجا نوشتم:
چگونه سایت شخصی بسازیم
به رسم ادب و احترام نوشتنم گل کرد.
حرف از نوشتن که می شود دست و دلم میلرزد
با اینکه سه سال متوالی در زمینه شعر و ادبیات به صورت خودجوش در همه احوالات،
ناملایمات زندگی دست به قلم بوده ام.
گویند قلم حرمت دارد
و بنده به نوبه خود حرمت نگه داشته و نه به قلم خیانت کردهام نه با قلم خیانت
حال چرا این را به میان آوردم دلیل دارد.
دو سال پیش در یک سانحه تصادف منجر به مصدومیت شدم بگونه ای که چشمه ذهن و قلم خشکید
با هر قدم به سوی تنهایی به تفکر اینکه قلم را به خواهش هایم نیالایم و بی حرمتش نسازم دست از قلم کشیدم
به امید اینکه شاید در چنین روزی دست به قلم شوم و به سر گذشت
دست از قلم کشیدن پایان بخشم.
در جستجوی گوگل به نام والای شما گرانمهر چشمانم خیره گشت در راه نویسندگی.
مشتاق شدم که جستجو را ادامه تا خود را به جایی از نویسندگی برسانم.
شاید توان زیبا نوشتن را نداشته باشم و مهارت کافی، ولی میتوان به آغاز این راه امیدوار بود.
به ذهنم رسید اولین نوشتنم برای شما باشد
کمتر بگویم اما مفید.
که ختم به این چند خط شد
استاد گرامی شاید نوشته هایم گویای این باشد که توان شروع کردن را دارم و همراهیتان باعث دلگرمیست.
باتشکر مهدی شعبانی
متخلص (ساقی خاموش)
۱۳۹۹/۱۱/۰۳
مهدی عزیز و ارجمند
از خوندن متن زیبای شما بسیار بسیار خوشحال شدم.
خوشحالم که اینجا هستید.
براتون بهترینها و زیباترینها لحظهها رو آرزو میکنم.
باز هم برای من بنویسید.
شاد و برقرار باشید.
سلام استاد امیدوارم حالتون خوب باشه
استاد من چندین بار بهتون پیام دادم با موبایل ها و ایمیل های مختلف ولی گویا سایتتون مشکلی داشت
استاد ۲ تا سوال داشتم
اولیش اینکه برای نوشتن رمان از چه زمانی استفاده کنیم حال یا گذشته؟ مثلا بگیم :من در را باز کردم یا من در را باز می کنم؟
اقلب رمان هایی که من خوندم زمان گذشته بوده که انگار دارن خاطره ای تعریف میکنن
و سوال بعدیم رمان باید کتابی نوشته بشه یا امیانه؟؟
سارینا جان
جواب این سوال رو چند روز پیش نوشتم.
هنوز ندیدید؟
فکر کنم تو سایت مدرسه هم بود و جواب دادم.
سلام بنده بر حسب عادت و علاقه وافر هر روز مینویسم یا برای حال خودم یا دیگران , نوشته ای ادبی را خدمتتان ارسال میکنم اگر زحمت نیست نظرتان را در مورد آن بگویید ,
قطار
آفتاب همه خود را به رخ من کشیده بود .
آنچنان گرم و سنگین که رطوبت خاک از زمین گریخته و از میان این دشت بزرگ فقط سرابی بود که بیرحمانه به من هجوم می آورد.
از دوردستها صدایی بی رمق نوید رسیدن تو را میداد و من در التهاب دیدنت انبوه لحظه های ناب جوانیم را زیر ریلهای قطار گم کرده بودم …ا
قطار گذشت …
اما بی تو گذشت …
و کاسه چشمهایم پر شد از تصویر مسافران خوشبختی که دیر زمانی است برایم دست تکان میدهند و نمیدانند چقدر صدای تق تق چرخهای آهنی این قطار بد یمن مرا بسمت نابودی میبرد.
قطار گذشت ِِ…
اما باز هم بی تو گذشت …
و چقدر ساده بودم که نفهمیدم هرگز من و تو مانند این خطوط موازی لجباز به هم نخواهیم رسید…
من هنوز هم به آن ایستگاه قدیمی و فرسوده می روم و دلخوشی های کوچکم را با مسافرانی که از پنجره های قطار برایم دست تکان میدهند تقسیم میکنم.
قطار گذشت …
اما بیرحمانه گذشت …
#احمد_خنیفر
سلام و عرض ادب
ممنونم که نوشتید.
شما حس زیبایی دارید.
اما من در کل برای بهتر نوشتن «دلنوشته» رو توصیه نمیکنم.
در این رابطه در مطلب زیر یه چیزایی نوشتم:
اصول نویسندگی
سلام استاد
میشه راهنمایی کنید از کجا شروع کنم ؟ هیچ فعالیت و پیش زمینه ای ندارم فقط دوست دارم بنویسم
سلام سعید عزیز
حتما با ساختن عادت روزانۀ نوشتن شروع کنه.
این مطلب میتونه برات مفید باشه:
صفحات صبحگاهی
اینجا هم یک عالمه ایده هست که میتونه مسیر رو برات هموارتر کنه:
اصول نویسندگی
سلام استاد .
من خیلی دوست دارم بتونم بنویسم بیشتر دوست دارم متن های کوتاه و داستان کوتاه بنویسم برای خودم و هیچ پیش زمینه ای ندارم خواستم برای شروع قبل از کلاس و … از کجا شروع کنم و چه سیری رو بگذرونم
سلام سعید عزیز
میتونید با این مطلب شروع کنید و یک عادت روزانۀ نوشتن برای خودتون بسازید:
چگونه نویسنده شویم
سلام آقا شاهین. من معتقدم (البته بقیه هم همین رو میگن) که قلم من برای داستان نویسی بدرد داستان های هیجانی و ترسناک می خکره!
اما به دلایلی من نمی خوان داستان ترسناک بنویسیم.
میشه ژانر های مرتبط با ترسناک و شبیه آن بهم معرفی کنید؟
با تشکر
علی جان
دنبال این نباش که از قبل یه ژانر رو انتخاب کنی و بنویسی.
راه درست اینه:
مطالعۀ فراوان و متنوع
تمرین منظم.
ژانر و مانر رو بسپار به منتقدها و… .
تو نویسندهای باید به فکر خلق کردن باشی، نه اینکه تو قوطی ژانر جا بدی خودتو.
توصیفات دقیق به ساختار نوشته و درک خواننده خیلی کمک میکنه ، اما چه جاهایی باید دست خواننده رو باز گذاشت تا خودش محیط و شخصیت رو تصور کنه ؟ البته که این یه جواب کلی نداره ولی با این حال دوس دارم بدونم ، اگه نکته ی خاصی در این مورد وجود داره .
ممنونم .
دربارۀ سفیدخوانی نمیشه کلی حرف زد.
باید مثال زد.
شاید بهترین کار این باشه که وقت بذارید و نمونههای خوب رو بخونید و مقایسه کنید.
سلام وقت بخیر جناب کلانتری عزیز
من حدودا ۳ سال هست که تولید محتوا رو به صورت تفننی انجام میدم. حالا یه درخواست کار دادم برای یک سایت و ۷ روزی که دارم برای این سایت تولید محتوا انجام میدم متوجه این موضوع شدم که سرعت نوشتنم (نه تایپ کردن) خیلی پایین هست. یعنی برای یه مقاله ۷۰۰ کلمه ایی حدودا یک روز و نیم من درگیر نوشتن هستم -_-
ممنون میشم منو راهنمایی کنید که چیکار کنم سرعتم بالابره
سلام هانیه عزیز
به تدریج که بیشتر تایپ کنید سرعتتون بیشتر میشه.
اما اگر میخواید اصولیتر پیش برید برای یادگیری تایپ ده انگشتی وقت بذارید.
این سایت میتونه کمکتون کنه: یوتایپ
و موضوع بعدي اينكه ميتونم همينجا براتون يك قسمتى از رمانم رو براتون بزارم و شما اشكالاتش رو بگيد؟؟
مشکلی نداره.
سلام اقای کلانتری عزیز
اقای کلانتری من بیشتر داستان های افسانه ای مینویسم
میخوام بدونم نوشتن اینجور داستان ها ارزش داره؟
ی سوال دیگه شما برای مطالعه چه کتاب هایی رو پیشنهاد میکنید(١۶سالمه) که برام خوب باشه، یعنی هم بتونم کلمات جدیدی یاد بگیرم و هم اینکه مطالعه ای داشته باشم
متشکرم
سلام زهرا جان
هر چیزی که شما دوست دارید ارزش نوشتن داره. دنبال تایید بیرونی نباشید.
تو مطالعه هم سعی کنید متنوع بخونید. آزمایش کنید. سراغ کتابهای مختلف برید.
چند سال پیش یه سری کتاب معرفی کردم اینجا:
معرفی کتاب
با آرزوی بهترینها
فکر کنم بهتر باشه هابیت را بخوانید. البته اگر خوانده ایده که هیچ.
تالکین به این معروف بوده که داستان هایش حالتی ادبی دارند. اما مترجم کتاب هم حالت ادبی را حفظ کرده است و هم خوانایی کتاب را.
به نظرم بهترین برای اشروع کردن هابیت است
سوالم در بابت دزدی اثر نوشته بود.
سایتی وجود دارد به نام تیله. https://teile.ir/
که مطالبش را از ویرگول کپی برداری کرده است. بدبختانه یا خوشبختانه یکی از مطالب من هم کپی شده بود.
نویسنده ی سایت تیله حتی به خودش زحمت نداده بود که عکس ها را عوض کند یا اینکه متن را کمی تغیر دهد. به بخش نظرات سایت هم نگاه کردم. با وجود اینکه خیلی وقت بود که کار می کرد اما هیچ کامنتی نداشت. فکر کنم یک جور ربات باشد. یا چیزی در همین مایه.
خلاصه
میخواستم بپرسم که اگر مطلب ما دزدیده شد باید چه کار کنیم؟
کاردو جان
اینجا در این رابطه نوشتم:
آیا نگران دزدیده شدن نوشتههایتان هستید؟
سلام
فکر کنم منظورم را بد رساندم.
من از دزدیده شدن اثرم نمیترسم. اگر می ترسیدم که مطلب منتشر نمیکردم!
منظور من این است که حالا یکی نوشته ی من را کپی کرده است. خب حالا باید چه کار کنم؟ به دیگران اطلاع بدهم؟ برای سارق کامنت بگذارم که ((با کپی به جایی نمیرسی))؟. بهترین کار چه است.
خلاصه چطور با این اتفاق برخورد کنم؟
خب، سوال اینه کاردو جان که حالا چه اصراری داری بیفتی دنبال طرف؟
نمیشه نیفتم!
خیلی سخته. باید حتما یه کاری بکنم.
پدرم بهش میگه دوران نوجوانی
ولی خب بی خیال اون سایت شدم.
چونکه به نظر میرسه که یک جور رباته
چند روزی است که سوال هایی که دیگران از شما پرسیده اند را میخوانم. پاسخ هایتان اغلب کوتاه بود. بعضی ها هم بلند بودند. امروز داشتم یکی دیگر از پست ها را می خواندم، و مثل بقیه وقت ها شور و انگیزه ایجاد شد. ولی وقتی که رفتم تا بنویسم همه ی شور انگیزه تبدیل شد به بی حوصلگی. همیشه فکر می کردم که با راهنمایی گرفتن از صاحب نظر ها نوشتن مثل آب خوردن می شود. در بین کسانی که از شما سوال کرده بودند این جور افراد کم نبودند. تازه فهمیدم که نظر دیگران نمیتواند نوشتنمان را خوب کند. فقط خودمانیم که میتوانیم به خودمان کمک کنیم تا بهتر بنویسیم. خیلی افسوس میخورم که تازه متوجه این مسئله شدم.
زنده باد.
سلام جناب کلانتری
من مقداری مینویسم
چجوری به مرحله ای اموزش نویسندگی برسم؟یعنی خودم اموزش بدم
درود سارا جان
کمی دربارۀ این موضوع اینجا توضیح دادم:
عقباندازترین وسوسۀ عالم!
سلام جناب کلانتری
وقت شما بخیر
می خواستم بدونم آیا امکان مراجعه حضوری و داشتن جلسه ی مشاوره با شما فراهم پذیره یا اینجا تنها راه ارتباطی من با شما خواهد بود؟
سلام یاسمن گرامی
میتونید با همکاران من در پیشتیبانی مدرسه نویسندگی در تماس باشید.
اما در کل در حال حاضر به خاطر کرونا جلسات حضوری رو خیلی خیلی کمتر کردم.
سلام
می خواستم بپرسم که آیا شما خودتان آن کاریکاتور ها را می کشید؟ با چه برنامه ای آن ها را طراحی می کنید؟ چونکه به ظاهرشان نمی آید که روی کاغذ باشند.
روی کاغذ کشیده میشه کاردو جان.
اول باید مداد کشیده میشه. بعد با راپید یک بار مصرف دورگیری میشه و در نهایت با پاک کن خطوط مدادی پاک میشه.
سلام آقای کلانتری
من قبل از اینکه نوشتن را شروع کنم حدود ۶ سال کتاب میخواندم. بیشتر در ژانر داستانی. الان هم ۲ سالی است نوشتن را شروع کرده ام.
آن اول ها میخواستم با رمان نویسی شروع کنم. دیدم که نه همینطوری ها هم نسیت. فکر کنم برای اینکه رمانی بنویسم این کار خوبی است:
در کنار آزاد نویسی ها و نوشتن داستان کوتاه و کار های دیگر نوشتن روزانه یک یا دو صفحه داستان بنویسم. بلاخره یک روزی می رسد که همه ی ورقه های داستانم را کنار هم بگذارم و پیشنویس رمان صدایش بزنم. بعد هم میتوانم شورع کنم به بازنویسی و ویرایش و غیره.
این روش خوبی است؟ چونکه به نظرم نوشته های نویسندگی داستانی هرچه بیشتر رویشان کار شود بهتر است.
بله کاردو جان
این شیوه فوقالعادهست.
من هم یکی از کارهای خودم رو اینجوری پیش میبرم:
گزارش نوشتن رمان
سلام استاد
میخواستم چند تا سایت مرتبط با نویسندگی و تولید محتوا معرفی کنید؛ چون من در حال حاضر بیشتر از ۳ یا ۴ سایت در این حوزه نمیشناسم
شهریار عزیز
سایتهای تخصصی و فعال زیادی در این زمینه نداریم.
البته تعریف من از سایت فعال شاید یه ذره سختگیرانهست.
مثلاً من سایتی رو فعال میدونم که حداقل روزی یه مطلب بذاره، و مطالب قبلی رو تدریجاً به روز کنه.
و اما یک پیشنهاد؛ خانم عبدی نوشتههای خوبی دارن دربارۀ محتوا:
ناهید عبدی
سلام استاد . شما در پستتون تو تاریخ ۲۱\۵\۱۳۹۶ به این اشاره کردید که داشتید به صدای شاهرخ مسکوب گوش میدادید؛ میخواستم بپرسم چه پادکستی بوده
ممنون
مستند زمان در من میوزد بود.
سلام
استاد دو تا سوال داشتم
برای نوشتن یک رمان باید از چه زمانی استفاده کنیم ؟گذشته یا حال؟؟
مثلا بگیم در را باز میکنم یا بگیم در را باز کردم؟
و سوال دیگم اینه که رمان رو به زبان امیانه باید بنویسیم یا کتابی؟؟
ممنون میشم اگه جواب بدید 🌹
سلام
۱٫ بستگی به هدف شما. از هر دو میشه استفاده کرد. نمیشه گفت یکی از اون یکی بهتره.
۲٫ بهتره شکستهنویسی (به قول شما عامیانهنویسی) رو فقط بذارید برای دیالوگها و متن رو کتابی بنویسید.
سلام
من مدت زیادی است که آزاد نویسی میکنم.چند داستان کوتاه هم نوشته ام (فقط برای تنوع). داستان کوتاه هایم را بدون مطالعه در مورد نکات داستان کوتاه نوشتم. در بخش معرفی کتاب برای داستان کوتاه کتاب هنر داستانویسی از ابراهیم مونسی را پیشنهاد کرده بودید. کتاب عالی است. ام نثرش سنگین است. گاهی یک پاراگراف را پنج بار میخوانم و چند دقیقه هم به دنبال معنی واژه ها میگردم تا معنای پاراگراف را بفهمم. به نظرم بیشتر برای تمرین کلمه برداری مناسب است. میخواستم منبعی را معرفی کنید که در حد همین کتاب مفید باشد اما نثر واضح تری داشته باشد.
سلام کاردو جان
اینجا کتابهای خوبی معرفی شده:
چگونه رمان و داستان کوتاه بنویسیم؟
سلام و خسته نباشید،روزتون بخیر و خوشی.
می دونم مطالب زیادی تو فضای مجازی و اینترنت هست و میتونم با یه سرچ جواب سوالمو پیدا کنم ولی دوست دارم شما اگه می تونین بر اساس تجربتون چند نکته کلیدی در مورد راه اندازی اولین سایت شخصی رو بهمون یاد بدید؟ممنون میشم.
سلام عزیز
اتفاقا سوال خوبی پرسیدید.
من قبلاً سعی کردم تو چند تا مطلب چکیدۀ تجربههای این چند سال رو بگم.
فکر میکنم برای شروع این دو مطلب براتون مفید باشه:
چگونه سایت بسازیم
وبلاگ نویسی
خیلی ممنون،لطف کردید.
سلام آقای کلانتری
الان به عنوان یک نویسنده تو ناامیدترین حالت ممکنم!
شما بگید راه حل چیه
من رمانم رو نوشتم، صحیح! و برای منتشر کردنش چندتا راه دارم:
۱٫ انجمن های رمان نویسی
انجمنها رو کاملا میشناسم و مدیریت یکیشون بودم! و واقعا دلم خوش نیست بزارم و خونده نشه. انجمنها رو اصلا نمیتونم.
۲٫ چاپ کردن
چاپ حمایت میخواد و انگار محدودیت و دنگ و فنگ داره، اطلاعات ندارم ولی برای شرایط من دور از ذهنه.
۳ کانال تلگرامی
نظرتون درمورد اخرین راه من چیه؟ این نویسندههای بزرگ چطور دیده شدن؟ ما چرا انقد محویم؟
سلام
من یه مطلب مفصل در این رابطه نوشتم که پیشنهاد میکنم بخونید. بعد که خوندید میتونید هر سوالی داشتید طرح کنید:
چاپ کتاب
سلام استاد عزیز
می بخشید، یه سوال داشتم نمی دونم سوالم مضحکه یا نه
شما متن هایی که دست نویس می نویسید رو چجوری به متون دیجیتالی تبدیل می کنید؟
چون من دو سه باری سعی بر تایپ داستانم داشتم
ولی فقط یه صفحه تونستم تایپ کنم، هم به فکرم نمی رسه و هم اینکه خیلی خسته کننده است( راجع به این یه پستی گذاشته بودید)
می خواستم بدانم که چجوری متن دست نویس را دیجیتالی می کنید؟ همه را تایپ می کنید
یا اینکه روش دیگری هست؟
با سپاس فراوان.
سلام آریانا جان
من خیلی چیزها رو مستقیم تایپ میکنم.
خیلی چیزها رو هم روی کاغذ مینویسم و قصد تایپشون رو ندارم.
اگر هم بنا باشه بخشی از دستنوشتهها رو تایپ کنم، متن رو میذارم جلوم و تایپ میکنم.
توی تایپ هم سرعت ادم به تدریج بیشتر میشه.
باز هم سلام استاد
من تمام مقالات شما را در این سایت خوانده ام و هروقت به مقاله ای می رسم و متن را می خوانم ، تا که میبینم متن به زبان محاوره نوشته شده ابتدا آن را اصلاح می کنم و بعد از آن رونویسی میکنم. تا نقل قول یا متنی به زبان نوشتار داشته باشم.
میخواستم بپرسم که آیا این ضعف من حساب میشود؟
نه شهریار جان. خیلی هم عالیه.
سلام امیدوارم همواره بی نظیر و موفق باشید. من چند تا سوال داشتم ازتون اول اینکه با اینکه از سن پایین خیلی های متن های کوتاه و شعر نو می نوشتم و حتی بازخورد خوبی هم داشت اما به مرور سبک نوشتنم تغییر کرد و من هنوز متوجه استعداد اصلیم نشدم اینکه تو چه زمینه ای هست دقیق و چطور می تونم بهتر رشدش بدم . حتی دلیل تغییر رویه نوشتنم رو هم نمیدونم . در حال حاضر هم می تونم داستان کوتاه . متن ادبی و داستان بلند و حتی متنی که حالت انگیزشی بنویسم . و دوم اینکه ممنون میشم راهنمایی بفرمایید و من کجا می تونم واستون متن ها رو بفرستم و اینکه زودتر به نتیجه برسم و سوم اینکه در هر دوره دقیقا چی کار میشه و حتی یه چه دوره ای مناسب بنده هست
سلام سنا جان
جواب سوال شما چیزیه که با تجربه و مطالعه به دست میاد.
هیچ لزومی نداره که اصرار داشته باشید حتما در یک قالب خاص بنویسید.
اغلب نویسندهها در قالبهای گوناگون مینویسم. من قبلاً تو مطلب زیر در این رابطه کلی مثال هم زدم:
چرا عاشق نوشتن میشویم
برای ارسال متن هم پیشنهادم اینه که یه وبلاگ راهاندازی کنید و بعد که نوشتههاتون رو روی وبلاگتون گذاشتید لینکش رو اینجا برای من هم بفرستید.
دربارۀ کلاس هم پیشنهادم دورۀ اصلی مدرسه نویسندگیه:
کلاس نویسندگی خلاق
با آرزوی بهترینها برای شما.
سلام و خسته نباشید .
اولین اثر هر نویسنده حرفه ای نیست و خب ناشر هم حاضر نمیشه روی چنین نوشته هایی سرمایه گذاری کنه .
۱. جدا از اینکه نویسنده میتونه تا جاییکه امکان داره متن رو ویرایش کنه تا دست کم اثری با محتوای بهتر تحویل بده ، آیا باید خودش به شخصه برای کتابش هزینه کنه و ناشر فقط اونو به چاپ برسونه ؟ یه جا از نویسنده ای خوندم که میگفت بهتره اینکار رو نکنین چون فقط انتشاراتی پخشش میکنه و کاری در مورد تبلیغات و بازاریابی اون انجام نمیده . خودم البته اعتقاد چندانی به گفته ی ایشون ندارم . خود من هم اگه ناشر بودم به این راحتی ها روی کار های نپخته هزینه نمیکردم ، اما فکر نمیکنم اگه ناشر کار درست باشه تبلیغات نکنه !
۲.آیا موردی مشابه بوده که انتشارات حاضر شده هزینه ها رو به صورت مؤلف-ناشر پرداخت کنه ؟ (تاکیدم در مورد نویسنده ی بی تجربه هست.)
ممنون از راهنماییتون .
سلام
من قبلاً در این رابطه این دو تا چیز رو هوا کردم:
شغل نویسندگی و تولید محتوا | یک روش برای نوشتن و چاپ کتاب: انتشارات کوچک خودتان را راهاندازی کنید
محصول صوتی آموزشی: تولید و بازاریابی محتوا برای داستاننویسها
با آرزوی بهترینها
سلام جناب کلانتری عزیز
بسیار از مطالب شما استفاده کرده ام
در راستای نظر جنابعالی در خصوص رونویسی از کتاب لطفا یک کتاب غیر داستانی را جهت رونویسی پیشنهاد بفرمایید
با سپاس فراوان
درود محسن عزیز و نازنین
قبلاً در این رابطه این مطلب رو نوشتم:
رونویسی از متنها
سلام
ذهنم پر ار سوال بود که مطرح کنم.اما وقتی خواستم بگم و بنویسم فکر کردم شاید بهتر باشه اول بگم چجور با شما و سایت آشنا شدم
مدت کوتاهی برای تصاویری که اینستا با دیگران به اشتراک میزارم متنی از دلنوشته ها و خاطرات خودم مینویسم.حس و حال و هوای نوشتنم رو دوست دارم با مخاطب در میان بزارم.نوشته هام مورد توجه مخاطبینم قرار گرفت که دست به قلم خوبی داری و ادامه بده.اوایل شک داشتم و ساده گذشتم اما به مرور زمان متوجه شدم واقعا حس خوبی میتونم به خودم و خواننده بدم تصمیم گرفتم دوره های نویسندگی رو طی کنم تا بتونم بیشتر اطلاعات داشته باشم و صحیح تر بنویسم با جستجو به شما وسایت و کلاس هاتون آشنا شدم و نوشته هایی از افرادی که باهاتون حرف زدن و..انکار نمیکنم خودم ناامید شدم اما فکر کردم سبک و نوشتن ها و تفکر هر فردمتفاوت از هم و…
بیش از چیزی که فکر کنید مشتاق شرکت در کلاس های شما هستم اما هنوز تردید دارم میتونم نویسنده خوبی باشم یا نه
درود بهاره عزیز
خوشحالم که اینجا هستید.
دربارۀ تردید شاید نوشتۀ کوتاه زیر بهترین چیزی باشه که تا به حال خوندم:
آیا من واقعاً نویسندهام؟ | استیون پرسفیلد
سلام من به نوشتن خیلی علاقه دارم و فکر میکنم تا حدودی توان نوشتن دارم ولی خیلی بی حوصله هستم و به جای اینکه جذب بشم بیشتر و بیشتر فاصله میگیرم مثلن ممکنه بعد از آخرین دست نوشه ام روز ها بگذره نمیدونم دلیلش چیه امیدوارم بتونین کمکم کنین با تشکر از شما
سلام
این طبیعیه.
هر کسی باید بگرده و با آزمایش روشهای مختلف، مناسبترین روش رو برای خودش پیدا کنه.
من تو مطلب زیر روشهای گوناگونی رو پیشنهاد دادم که احتمالاً میتونه برای شما مفید باشه:
اصول نویسندگی
سلام اقای کلانتری. امیدوارم در این روزهای سخت کرونایی حالتون خوب باشد
من چند بار پیام دادم
ولی جواب نگرفتم
لطفا جواب بدید اقای کلانتری. خیلی متشکرم.
من در داستان نویسی نمیتونم روی شخصیت هام اسم بزارم
من در سبک داستان های برادران گریم مینویسم و باید اسم های شخصیت هام به اون شکل باشه
مثلا ی داستانی خونده بودم که اسم دختر گرتل بود و اسم پسر هنسل
منم ی داستانی نوشتم و روی شخصیت هام این اسم رو گذاشتم
خب نمیشه که هر سری داستان مینویسم از این اسم ها کمک بگیرم
قطعا باید هر داستانی اسم های متفاوتی داشته باشد…
من اینترنت (گوگل) جستجو کردم.
فکر کنم این اسم ها آلمانی باشه ولی هر چقدر از این اسم ها گشتم پیدا نکردم
لطفا کمکم کنید
سپاسگزارم ❤️
سلام زهرای عزیز
راستش برایم اسمگذاری روی شخصیتها یک فرمول مشخص وجود نداره.
برای اسمگذاری باید طبق استراتژی خاص هر داستان عمل کرد.
در کل اما زیاد درگیر این موضوع نشید. داستان رو بنویسید. اگر اسمها خوب نبود خوانندههاتون بهتون میگن. و بعد تو داستانهای بعدی میتونید اسمهای دیگهای رو آزمایش کنید.
با آرزوی بهترینها
باز هم سلام استاد
من تقریبا تمام مقالات شما را در این سایت خوانده ام ، و هر وقت که به مقاله ای میرسم و نوشته را میخوانم ، تا که میبینم متن به زبان محاوره نوشته شده ابتدا آن را اصلاح می کنم و بعد آن را رونویسی می کنم. تا نوشته یا نقل قولی به زبان نوشتار داشته باشم . میخواستم بپرسم که این ضعف من حساب میشه ؟
درود شهریار جان
من البته جز هفت هشت تا پست که شکسته نوشته شدن همۀ مطالب رو کتابی نوشتم.
اما در کل کار شما جالب و خوبه.
سلام
وقتتون بخیر
مطالبتون رو مطالعه میکنم و همیشه سر ذوق میام
یکی دو هفته پیش رسیدم به “اتفاقا بهتر”، یادمه تعداد کامنت ها خیلی بیشتر از ۱۸ تا بود بعلاوه اینکه خودمم آنافورا براش نوشته بودم، البته املای “اتفاقا” رو به “اتفاقن” تغییر دادم(پ.ن: به عنوان یه نشونه گفتمش)، امشب اومدم توی دفتر آنافورام بنویسمشون، دیدم نیستن!! نه اون و نه آنافوراهایی که دوستان دیگه نوشته بودن.
احتمال دادم شاید توی بخش دیگه ای هم “اتفاقا بهتر” رو قرار داده باشید، پس “اتفاقا بهتر” و “بهتر” رو سرچ کردم و فقط به این لینک رسیدم
https://shahinkalantari.com/note-23/
البته اپسیلون درصد هم احتمال دادم چون از یه سیستم و مکان دیگه ای ثبتش کردم، الان توی این سیستم نشونش نمیده(خنده داره اما اینترنته دیگه، همه چی ازش بر میاد) ولی وقتی تعداد کامنت ها رو دیدم گفتم مسئله رو مطرح کنم که اگر سایت خدایی نکرده مشکلی پیدا کرده در جریان باشید.
ممنون میشم اگر بررسی کردید یه خبری بهم بدین
با سپاس بی پایان
درود زینب عزیز
مشکلی وجود نداره.
من گاهی اوقات اغلب کامنتها رو با دو سه هفته تاخیر تایید میکنم. دلیلش اینه.
🌸
درود مجدد
سپاس استاد
خداروشکر که سایت روبراهه
تعجیل بنده رو ببخشید
خواهش میکنم زینب عزیز
شاد و برقرار و سلامت باشید.
سلام ایا شما وبلاگ بنده مطالعه فرمودین
سمیه عزیز
بله، نوشتههای شما رو میخونم.
ابهام در نثر شما کمی زیاده!
سعی کنید به شفافتر و روشنتر بنویسید.
پیچیدگی لفظ به متن عمق نمیده الزاماً، ممکنه تمام تاثیر متن رو هم از بین ببره.
مشتاق خوندن نوشتههای جدید شما هستم.
سپاس از نظر شما. من شیفته توصیفم وکنترلش برام مشکل. چطور اسان بنویسم. و اثار روزنامه ها براتون میفرستم لطفامطالعه فرمایید
درود سمیه عزیز
تو پیشنویس اولیه آزاد و راحت و زیاد بنویسید.
اما در مرحلۀ بازنویسی روی چیزهای اضافه خط بکشید.
قدرت بازنویسی درست رو هم با مطالعۀ درست به دست میارید.
مطالب خودتون تو روزنامه رو هم میتونید تایپ کنید بذارید روی وبلاگتون رو لینکش رو برای من هم بفرستید.
موفق باشید.
سلام ببخشید استاد من خیلی دوست دارم رمان بنویسم و یه حسی بهم میگه که واقعا اگر بخوام بنویسم می تونم و موفق میشم
ولی خب باید یه نفر پشتم باشه که با اون پیش برم به اصطلاح رمانی که می خوام بنویسم رو مشکلاتش رو برام بگه و بهم کمک کنه
به نظرتون الان من باید چیکار کنم؟
یاسین عزیز
شروع کن بنویس.
در این مرحله از کار تو فقط باید روی ایجاد نظم نوشتن در خودت تمرکز کنی.
به کیفیت کارت زیاد فکر نکن فعلا.
شاید این مطلب هم برات مفید باشه:
نوشتن رمان
سلام وقتتون بخیر
من نمی تونم شعرها و یا نوشته هامو به کسی نشون بدم اعتمادبنفسش رو ندارم چیکار باید بکنم و مطمئن هم هستم که خوب هستن اما نمیتونم بخونم و نشون بدم چیکار کنم؟!
بیشتر هم شعرهای محاوره ای دوس دارم بنویسم میتونید نکات اصلی رو بگین بهم ممنون میشم
درود نگین عزیز
چرا دوست داری شعرهاتو به کسی نشون بدی؟
چرا این سوال رو کردید اقای کلانتری؟
جسارت نباشه
داشتن پیام نگین جان رو میخوندم که جوابش رو هم دیدم و یلحظه کنجکاو شدم بدونم چرا این سوالو کردید
زهرا جان
نمیدونم این پیام رو دقیقا زیر چه حرفی نوشتید، چون من از بیرون میخونم کامنتها رو و اینجا هم معلوم نمیشه پیام قبلی من.
سلام آقای کلانتری.وقت بخیر
ببخشید چندتا سوال داشتم .سریع برم سر اصل مطلب
مورد اول اینکه من علاقه خیلی زیاد بله نوشتن و بیشتر از اون خواندن دم حالا مشکل اینجاست که وقتی مینوشم به طور کاملاناخودآگاهی از طرز نوشتن نویسندگانی که قبلا آثارشون رو مطالعه روم تقلید میکنم وبه قدری این موضوع غیر ارادی هست که گاها خودم هم متوجه نمیشم و بعداً بهم میگن میفهمم چیکار کردم واقعا نمیدونم چکار کنم بدون خوندن نمیشه نوشت و با خواندن هم اینطوری میشه
مورد دوم اینکه هر گاه موضوع جالب و جدیدی به ذهنم میرسه .و شروع میکنم به نوشتن بعد یه مدتی متوجه میشم که مثل همینو قبل نوشته شده گاهی اوقات فکر میکنم همه اون چیزی که باید نوشته بشه شده و تو این دوره که ما زندگی میکنیم نوشتن فقط کاغذ سیاه گ
کردنه اما باز هم نمیتونم سراغش نرم میشه بگید چطور موضوعات قدیمی رو با شیوه ای نو نوشت که کلیشه ای نباشه؟؟
ببخشید که زیاد شد
درود رها جان
۱٫ این طبیعیه. هیچ نویسندهای نیست که از دیگران تاثیر نگرفته باشه. البته که تاثیر با تقلید فرق داره. به تدریج که بیشتر بخونید و بنویسید نوشتههاتون از بقیه متمایز میشه. منتها در ابتدای کار، تقلید هم هیچ عیبی نداره، و بسیار آموزندهست.
۲٫ به، همه چیز قبلاً نوشته شده. خیلی چیزها هم هزاران هزار بار نوشته شود. مسئله نویسنده چه گفتن نیست، چگونه گفتنه. این مطلب رو قبلاً در این رابطه نوشتم:
اشتباه بزرگ ما در مسیر نوشتن و نویسندگی
برقرار باشید
سلام و عرض ادب
اقای کلانتری من یک سوال داشتم اینکه وقتی داستان مینویسم نمیتونم اسم روی شخصیت بگذارم
لطفا کمک کنید (من داستان های افسانه ای مینویسم بیشتر در سبک برادران گریم)
سلام زهرا جان
شاید چون داستانهای خارجی میخونید، وقتی اسم ایرانی روی شخصیتها میذارید حس میکنید داستانتون حرفهای نیست، چون تو ذهنتون شخصیتهای داستانهای خوب اسم متفاوتی دارن.
آیا مشکل اینه؟
زهرا
من چند مدته که دلنوشته مینویسم شعر کودکان یا متن های کوتاه معنی دار.
میخاستم از شما راهنمایی بگیریم که استعداد من چیه یا کدوم مسیر رو برم به دنبال شکوفایی اون.
نویسنادگی، یا شعر کودک، یا دلنوشته
درود زهرا جان
دنبال این نباشید که یک نفر مشخص کنه که فقط در یک حیطه خاص کار کنید.
من تو متن زیر در این زمینه نکتهای رو گفتم که به نظرم خیلی مهمه:
چرا عاشق نوشتن میشویم
روی نیمکت نشسته بودم و به شهر نگاه میکردم.همش تو فکر این بودم باهاممیتونه چه کاری داشته باشه که ورم داشته آورده اینجا…و اینکه من با این صنمی ندارم که یاسمن توش گم شده باشه
همینجور با خودم کلنجار میرفتم که دو تا کاسه آش روی میز گذاشت و گفت:تو این هوای سرد آش میچسبه
زیر لب تشکر کردم و با آش جلو روم بازی میکردم که گفت:از رفتن به اون کار منصرف شو…
سوالی نگاهش کردم ادامه داد:شاید اینجا اونقدر که باید نتونی پیشرفت کنی اما میخوام باشی،،،
چند ثانیه ای سکوت کرد بعد یه نفس عمیق کشید و گفت:راستش من اولین باره تو چنین شرایطی قرار میگیرم اونجور که باید شاید نتونستم آدابشو بجا بیارم و اینو میدونم برای گفتن چنین حرفهایی اینجا مناسب نیست حداقلش باید یه کافی شاپ یا رستورانی دعوتتون میکردم اما بخاطر شرایطمنتونستم
یهو پریدم وسط حرفش و گفتم:اتفاقا من عاشق بامتهرانم
مستقیم تو چشام نگاه کرد از اون نگاه های تاییدی که میگفت میدونم…و من در این بین به خودم لعنت میفرستادم که چرا زبون به کام نمیگیرم.
سرمو انداختم پایین و با کاسه آشم وررفتم که صداش گوشامو تیز کرد:راستش…چیزه…چطور بگم…
زیرچشمی نگاهش کردم که سرش پایین بود و انگشتای دست راستش تو مشت دست چپش محصور شده بود و بهشون فشارمحسوسی وارد میکرد.همش با خودش در کلنجار بود بالاخره گفت:نمیدونم از کی و چجوری اما یهو به خودم اومدم و دیدم عاشق یه خانوم نویسنده شدم
“صدای رفیقم نسیم تو گوشم اکو شد که میگفت:_سحر به جان خودم این خوشگله عاشقته…
+نه بابا نسیم این کجا،،،من کجا،،،نشنیدی از قدیم گفتن کبوتر با کبوتر باز با باز،،،یه چرخ ماشینش برابری داره با کل سرمایه بابای من،،،
_مگه همه چی به پوله؟؟؟
+بله که به پوله مگه محمد بخاطر پول قید منو و عشقی که به هم داشتیمو نزد و رفت یکی دیگه رو گرفت
_اون جیره خور ننه باباش بود که رفت…بعدشم اون کلا آدم بی لیاقتی بود
+از کجا معلوم اینم اون مدلی نباشه
_ نیست،،،بابا جَوون بیست و خورده ای ساله نیست. سن و سالی داره ”
با صداش به خودم اومدم که گفت:درسته باید با خانواده خدمت میرسیدم و تشریفات خاص به خودش رو داره.اما برام اینقدر مهم و باارزش هستین که اول خواستم با خودتون درمیون بزارم بعد خونواده هارو مطلع کنم
کمی سکوت کردم تا تسلط نسبی بدست بیارم بعد شروع کردمبه حرف زدن:آقای پارسایی جدا از اینکه جواب من به پیشنهادتون چیه،،،یه مسئله ای هست من و شما از نظر طبقاتی خیلی باهم فاصله داریم.بنده از قشر متوسط رو به پایین جامعه هستم.
خونوادتون در جریان هستن؟؟اصلا چنین موضوع مهمی رو قبول میکنن؟؟
تو حرفم دوید و گفت:برای من و خونواده ام مهم اخلاق و رفتاره
درثانی خونواده من تشکیل شده از یه مادر همینطور که میدونین پدرم فوت کرده و خواهرام تو این سالها متوجه این شدن که من تو هیچ زمینه ای انتخاب اشتباهی نمیکنم و به اون میزان از اختیار و انسجام رسیدم که به خواسته اماحترام بزارن و باید احترام بزارن
البته منم تو سنی نیستم که کورکورانه جلو اومده باشم من همه شرایطو سنجیدم که الان جلو روتون قرار دارم و چنین پیشنهادی رو جسورانه عرض کردم از طرف مادرم باید بهتون بگم که گفت:هرچقدر به دل پسرم نشستی به دل من دوبرابرش نشستی!
از لبخند شیطانی که روی لباش نقش بسته بود لپام گل انداخت و با خجالتی که تو صدام مشهود بود پرسیدم:مگه مادرتون منو دیدن؟؟؟
گفت:گویا یه گپ دوستانه ای باهم داشتین یادتون نمیاد؟؟؟
به ذهن مغزماهیم فشار آوردم،،،،”یادم اومد یه ماه پیش بود سرمون حسابی شلوغ بود هرکی درگیر کاری بود باید کارمونو سر موقعه میرسوندیم تو این بَلبَشو آقای پارسایی صدام کرد و یه پوشه بهم داد و گفت:مادرم تو کافه پایین منتظره باید اینو بهش بدم اما میبینین که سرم شلوغه نمیتونم. شما اینکارو میکنین؟؟؟
کلافه نگاهش کردم که گفت:البته اگه سختتون نیست.ممنون میشم زحمتشو بکشین
به ناچار قبول کردم و گفتم:جناب پارسایی مادرتون چه شکلی هستن؟؟؟
با سرخوشی از قبول کردنم گفت:قیافه اش کپی منه فقط با روسری تصورش کن
از تصور آقای پارسایی با روسری خندم گرفت که گفت:ریش و سیبلمو فاکتور میگرفتی خوب
خندمو قورت دادم و پاکتو ازشون گرفتم به سمت کافه پایین شرکت رفتم
وقتی وارد کافه شدم با چشام دنبالشون میگشتم که یه خانوم مسن روسری سرکرده توجه امو جلب کرد که پشتش به در بود. البته پیدا کردنش کار سختی هم نبود چون جز ایشون خانوم مسنی تو کافه نبود که پشت یه میز تنها نشسته بود و منظره بیرون رو نگاه میکرد. به سمتش رفتم و گفتم:ببخشین خانوم پارسایی؟؟
جدی نگام کرد و بعد کم کم لبخند رو لبش اومد و گفت:بله خودم هستم
گفتم:سلام؛خوب هستین؟؟؟اینو آقای پارسایی دادن که بدمش به شما.خودشون کار داشتن نتونستن بیان
گفت:ممنون دخترم،زحمت کشیدی مادر
گفتم:خواهش میکنم کاری نکردم امری ندارین؟؟
بدون اینکه به محتویات داخل پوشه نگاه کنه گفت:وقت داری بشینی مادر،چایی سفارش دادم تنهایی به دلمنمیشینه
این پا اونپا میکردم کهمحترمانه خواسته اشو رد کنم که دوباره گفت:بیا بشین مادر
قبول کردم و کنارش نشستم ازم پرسید:چندسالمه و کارم چیه و خلاصه از این حرفا وقتی سفارششو آوردن ازم پرسید”چی میخوری؟”اومدم بگم”ممنون چیزی میل ندارم” که گفت:چایی و کیک گردویی خوبه؟؟؟
ازم نظر نخواسته به گارسون سفارش داد.
داشت به دور شدن گارسوننگاه میکرد و نیمرخش تو دید من بود.به ظاهر زن مهربون و شیرینی می اومد.
شروع به حرف زدن کرد:قبلنا به اینجور جاها میگفتن تریا،یه قهوه داشت و چایی با یه دستمال سه گوش شده کنارش،همیشه صدای بسطامی و بنان از گرامافون و ضبط صوتاشون شنیده میشد.
لبخند تلخی زد و ادامه داد:مثل الانا نبود.اون زمان صفای دیگه ای داشت.دنیا خیلی عوض شده؛نه تنها دنیا بلکه آدما هم عوض شدن.قدیما مثل الان نبود؛پسر پشت لبش سبز میشد براش زن میگرفتن. همینطور دختر که حرف زدن یاد میگرفت میگفتن دیگه وقت شوهر کردنته…اصلا به ما مجال فکر کردن نمیدادن یهو تا میومدیم حرفاشونو حلاجی کنیم خودمونو سر سفره عقد میدیدم که عاقد منتظره جواب بله ماست.
الان یه سری دختر و پسر خودشون میبرن و میدوزن موقع تن کردن خونواده هارو درجریان قرار میدن
یه سری هم مثل پسر من ازدواج رو برا خودش هیولا تصور کرده و ازش فرار میکنه
گفتم:متاسفانه زمونه خراب شده یعنی درستش اینه آدما خرابش کردن.
ببخشین اینو میگم حاج خانوم…به اسم روشن فکری یه مشت احمق فکر گند زدیم به باورها و اعتقاداتمون،به آرزوهامون…محصول بدست اومده هم شده یه مشت آدم افسرده که منتظر تموم شدن نقششون تو این دنیا هستن
با سر حرفامو تایید کرد و گفت:دقیقا همینطوره دخترم…انتخاب اشتباه یه سریا توصیه های اشتباه و یه طرفه اشون باعث شده یه سریای دیگه از ازدواج بترسن
گفتم:اینقدر آدمای اشتباه اطرافمون زیاده که آدم خوبا تو این مابین گم شدن آدمای به ظاهر خوب حق آدم خوبای واقعی رو گرفتن
باید به پسرتون حق داد ازدواج واقعا مسئولیتش سنگینه،عشق و علاقه یه طرف داستانه؛باورها،عقاید،رفتاریت،افکاریت…همه اینارو شامل میشه
گفت:ای مادر قدیما این چیزا نبود
گفتم:قدیما اینقدر ذهنا باز نبود.بچه هفت ساله با آدمچهل و هفت ساله از نظر آگاهی همتراز نبود.اونموقع یه چیزایی رو پدر ومادرا به بچه دیکته میکردن اما الان برعکس شده…شرمنده اینقدر واضح عرض میکنم ذهنیت اونموقع های ما این بود که خواهر برادرامونو لک لکا از آسمون آوردن اما الان…
سکوت کردم پیرزن روبروم با تحسین نگاهم میکرد و گفت:مشخصه از زمونه دلت حسابی پُره مادر؟!
فقط به لبخندی اکتفا کردم اما تو دلم گفتم”پُر برای یه لحظه اشه…”
بعد صرف چاییمون تا دم در بدرقه اش کردم و به سرکارم برگشتم”
گفتم:بله خانوم بسیار خوش مشربی بودن
سرشو برگردوند و به شهر نگاه کرد منم همینکارو کردم و به دورترین نقطه چشم دوختم
گفت:بنظرم این ترس و فرار طولانی مدتم به این انتخاب ۳۶سالگیممی ارزه…
گفتم:به نظر بنده شما تا با خانواده تشریف نیارین، انتخاب ۳۶ سالگیتون میپره…
یهو سرشو به سمت من برگردوند متحیر نگام کرد و گفت:این یعنی بله
اون روی شیطونم نمایان شده بود که گفتم:من این حرفو زدم؟؟؟
سرخوش خندید و گفت:اما غیرمستقیم زدی!
یه قاشق آش گذاشتم تو دهنمو گفتم:تو نویسندگی بهش میگن ایهام.
سرخوش و بلند خندید و من رو هم ترغیب به خنده کرد…
خنده هامون تو کل فضا پخش شد طوری که صدای اعتراض کلاغا هم دراومد.
این بار انتخابم از روی خواهش قلبم نبود،از روی اصرار عقلم بود.افلاطون میگه:اگه با دلت چیزی یا کسی رو دوست داشتی،زیاد جدی نگیر،چون کار دل دوست داشتنه؛مثل چشم که کارش دیدنه.
اما اگه یه روز با عقلت کسی رو دوست داشتی،اگه عقلت عاشق شد؛بدون چیزی رو تجربه میکنی که اسمش عشقِ
سلام؛میخواستم نقاط ضعف و قوت این داستاتی که نوشتم رو به بنده بگید
ممنون میشم
درود سحر عزیز
شما مایۀ خوب نوشتن رو دارید.
چند پیشنهاد:
یه وبلاگ بزنید و نوشتههاتون رو روی وبلاگتون منتشر کنید. دنبال خواننده هم نباشید. اینجا در این رابطه گفتم:
وبلاگ نویسیبرای بازخورد گرفتن عجله نداشته باشید. تو لینک زیر در این رابطه گفتم:
بازخورد گرفتن
ممنون جناب کلانتری
سلام سحر جان
با اجازه استاد، داستانت عالیه. من توی خوندن متن های داستانی خیلی سخت پسندم ولی داستانت به دلم نشست، الان یکی از شخصیت های درونیم، یه چشمش پر از حلقه های اشکه(مثل این انیمه های ژاپنی) یه چشمش پر از شادی
بدرخشی عزیزم
به امید پیشرفت های بیشتر
سلام دوست عزیز؛ممنون از حسن لطفت
سلام؛وقتتون بخیر.بنده نویسنده ای تازه کار هستم و چندین داستان کوتاه نوشتم میخواستم براتون دو نمونه بفرستم بخونین تقاط ضعف و قوت منو بهم بگین؛و اینکه چقدر در این راه استعداد دارم.ممنون میشم
سلام رقیه نازنین
میترسم بگم بفرستید اما نرسم بخونم.
متاسفانه هزاران هزار ایمیل و پیام دارم که هنوز نرسیدم جواب بدم و چند ساله که این موضوع گوشۀ ذهنم مونده و شرمندۀ بعضی دوستان شدم.
یه پیشنهاد:
میتونید یه وبلاگ بزنید. نوشتههاتون رو روی وبلاگتون منتشر کنید و بعد لینک وبلاگتون رو همینجا برای من بفرستید.
استاد عزیز سلام
می بخشید، شما همه اش به سوالات من جواب می دهید و باز من مجددا مزاحم تان می شوم
هر وقت توانستید، خوشحال می شویم این سوال را جواب دهید، فکر کنم سوال خیلی ها هم باشه.
من عادت دارم داستانم را بر کاغذ می نویسم، یعنی وقتی می نشینم تا تایپ کنم، اولا که اون قدرت تخیلم کاهش پیدا می کنه، و اینکه بعد یه مدت از کت و کول می افتم و منصرف می شوم، می خواستم بدونم که، نوشته های دست نویس رو چجوری به متن تایپی تبدیل کنم؟ راهکار های زیادی تو اینترنت خوندم، خواستم نظر شما رو هم بدونم
با تشکر، استاد عزیز
شاگردتان، آریانا لطفی
سلام
تو قسمت پونزدهم مطلب زیر در این رابطه نوشتم:
چگونه نویسنده شویم
سلام استاد
ممنون که به سوالات جواب میدید
در رابطه با سوال های قبلی منظورم کلمات عربی بوده که آشنا هستند و به کار میرن . البته من قصد ندارم از کلمات عربی در جایی استفاده کنم اما فکر کردم لازمه که بدونم
فدای تو شهریار جان
آره میتونی به کار ببری.
البته اگر معادل فارسی خوب و مناسب اون کلمات رو پیدا کردی چه بهتر که فارسی بنویسی.
سلام
من ۹ ماه هسع که وقت صرف ساختن دنیای کتابم کردم. دنیایی مطابق دنیای واقعی ولی با رویداد های کمی متفاوت. اما هنوز استارتش رو نزدم با اینکه تمامی داستان های کتابم رو برنامه ریزی شده دارم و آمادم.
چیزی که مانع نوشتنم میشه اینه که آیا ژانر فانتزی / درام یا بقول جهانی ”دارک فانتزی“ در ایران مخاطب داره یا نه؟
من کتابم در ژانر فانتزی واقع گرایانست. شخصیت های فراانسان ولی علمی و منطقی، همچنین بخشی از کتاب با مضمون مدرنیزه کردن شخصیت های شاهنامست، مثلا زال با ویژگی هاش در شاهنامه اگر در دنیای امروز حضور میداشت چطور میشد، یا گردآفرید و شخصیت های دیگه، همچنین افسانه های محلی و فرهنگی ایران هم هست. و بعد در چهارچوب این تم موضوعات اجتماعی انسانی فلسفی و اخلاقی رو بیان میکنم این طوری داستان های کتاب سنگین و گاها احساسیه، تا خواننده رو درمورد اون موضوع به فکر فرو ببرم
اما بنظرم مخاطب زیادی برای این ژانر و موضوعات وجود نداره که من بخوام تلاشی در این ژانر بکنم و شاید برای همین هم هست کسی قبل از من این کار رو نکرده
میخواستم نظر شما رو بدونم در اینباره
با تشکر
یاشار عزیز
اگر نوشتن رو دوست داری، و از نوشتن این نوع داستانها لذت میبری؟ چرا خودت رو درگیر حواشی میکنی.
خود نوشتن بزرگترین پاداش نوشته.
مخاطب هم ممکنه در نهایت به دست بیاد، ممکن هم هست نیاد.
ضمن اینکه اگر شما برای معرفی کارت تلاش کنی، قطعاً توی همین ایران هم میتونی مخاطبهای خوبی پیدا کنی.
برقرار باشی.
سلام استاد عزیز
میخواستم در کافه نویسندگان براتون پیام ارسال کنم که متاسفانه میسر نبود به همین دلیل سوالن را اینجا میپرسم .
باتوجه به لایو امروزتون در صدداستان ، گفتید قراره دوره چهارم صدداستان شروع بشه و دوستانی که عقب موندن هم میتونن دراین گروه عضو باشن . اگه اجازه بدید علی رغم اینکه صدداستانم را تموم کردم میخواستن دوباره بااین گروه همراه بشم و بادست پر و دیدگاه جدیدتری این مسیر را طی کنم . حتم دارم انجام این تمرین و انظباطش برای پیشرفتم بسیار مفید خواهد بود .
درود فریده خانم گرامی
مشکلی نداره.
خیلی هم عالیه.
سلام وقت بخیر!
برای دوره نویسندگی نمیشه ده دیقه چت باشه؟! حتما باید تلفنی باشه؟ ما که با ادبیم اخه 🙁
سلام
متوجه نشدم منظورتون از با ادب بودن چیه.
سلام! خیلی واضح نوشتم که.
در کل شرط سختیه باید یه دوره فن بیان برم بعد تازه بیام واسه کلاس نویسندگی تست بدم :O
مصاحبۀ ما نیازی به فن بیان نداره. یک گفتوگوی رسمیه دربارۀ نگاه شما به نوشتن و نویسندگی.
سلام شاهین جان. وقتت بخیر. میخواستم ازتون نظر خواهی کنم. ما با تعدادی از بچهها یک گروه داریم و هر روز برنامه انتشار مطلب و مقاله در سایت داریم. من برای اینکه دوستان منظم پیش برن و وقفهای در نوشتنشون نیفته، گزارش روزانه در گروه میذارم. یعنی هر روز صبح کسانیکه لینک مطلب شب قبل رو فرستاده باشن اسمشون رو در یک جدول ثبت میکنم و میفرستم در گروه. اینکار برای بچهها انگیزهای به وجود میاره که ادامه بدن و خونههای جدول جلوی اسمشون که سبز میشه، تشویق میشن برای ادامه دادن.
من یک ایده دارم برای دوستان . نمیخوام این حرکت ما یکجا رها بشه، قصد دارم این همراهی ما یک دستاورد داشته باشه، پیشنهاد دادم یک کتاب باهم بنویسیم و تجربیاتی که تا الان از کار محتوا داریم (هر کسی با توجه به حوزهای که در اون محتوا تولید میکنه) در کتاب بیاریم.تجربه، نظر، پیشنهاد، خاطره و کلا هر چی که یاد گرفتیم، بنویسیم و به صورت یک کتاب ارائه بدیم. البته اینم اضافه کنم ما فعلا سه ماهه که منظم و هدفمند داریم پیش میریم، اغلب دوستان گفتن که خیلی این حرکت موثر بوده در نظم و تداوم کار محتواشون.
و اینکه تا قبل از پایان سال میخوام بچهها تجربیات و دستاوردهاشون رو بنویسن و در سال جدید کتاب به چاپ برسه.
اگر پیشنهاد و نظری دارید، ممنون میشم بفرمایید.
درود بیتا جان
ایدۀ فوقالعادۀ خوبیه.
حتما من رو هم در جریان کارتون بذارید.
سعی میکنم حتما یه مقدمه هم براتون بنویسم.
شاد و برقرار باشی دوست خوبم.
استاد عزیز سلام.
می خواستم لینک کانال اینستاگرامی خود را در اینجا بگذارم، در مورد بازی های رایانه ای است، در این کانال، ما بازی های رایانه ای رو نقد و بررسی می کنیم، و همچنین هفته نامه دیجیتالی ریویولند را در استوری و هایلایت قرار می دهیم، و کلی چیزای دیگه در زمینه بازی، خوشحال می شوم یه سری بزنید، امیدوارم بتوانم کمکی بکنم به همگی، باز هم با تشکر از استاد کلانتری عزیز
لینک کانال:
https://www.instagram.com/review__land/
همچنین یک وبلاگ انگلیسی در زمینه بازی نوشتم، به اسم نقد و بررسی با آریانا، که در بلاگر هست، و فیلتر است، ولی باز لینکش را قرار می دهم شاید به کار بیاید.
Aryanalotfi.blogspot.com
امیدوارم خوشتون بیاد، شاد زی
سلام ایا شما وبلاگ منو مطالعه فرمودید تاراهنماییم کنید در چه زمینه ای استعداد دارم
سلام سمیه عزیز
وقتی کامنت میذارید تو قسمت وب سایت آدرس وبلاگ خودتون رو بنویسید تا من بتونم روی لینک کلیک کنم و وبلاگتون رو ببینم.
سلام وعرض ادب خواستم سوال کنم برای ندشتن داستان های تخیلی چطورباید پیش برم و چه مطالبی رو باید بدونم ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام شهرزاد عزیز
بهترین کار اینه که به شکل دیوانهوار و افراطی داستانهای این حوزه رو بخونید.
سلام و خسته نباشید
به نظر شما اشکالی ندارد که متنی داستان وار رو به صورت محاوره ای بنویسیم و بعد از نوشتن کامل داستان؛متن رو به صورت نوشتاری در بیاریم؟
سوال دیگم این هست که،شما اگر داستان (پیرمرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد)نوشته یوناس یوناسون رو خوانده باشید متوجه میشوید داستان در بازه ای طولانی نوشته شده و با وجود انکه داستان بسیار گیراست ولی داستان روال طبیعی را دنبال نمیکند،برای همین خواستم سوال کنم که آیا ممکن است داستان گیرایی خوبی داشته باشد ولی انسجام داستان طبیعی نباشد؟یعنی نویسنده از هر دری سخن بگوید و روال داستان را هم حفظ کند.به نظر شما این سبک نوشته مشکلی دارد؟
سلام
در پاسخ سوال اول:
خیلی هم عالیه همین کار رو بکنید.
در پاسخ سوال دوم:
میلان کوندرا میگه: رمان میتونه طرح مشخص نداشته باشه؛ اما اگر طرح دقیق نداره باید روح و مضامین مشترک داشته باشه. (نقل به مضمون)
پیشنهاد من به شما اینه که بخونید. تا میتونید انواع و اقسام رمانها رو بخونید تا با شیوۀ اجرای الگوهای مختلف آشنا بشید.
سلام استاد
در رابطه با سوال قبل: منظورم این بود که در کل تا حدی کلمات عربی رو جایگزین کلمات فارسی که جا افتاده ن و به کار می روند کنم.
شهریار جان
من حرفت رو فهمیدم.
منظورم اینه که کلماتی عربی آشنا رو میگی کاملاً تو زبان ما حل شدن و استفاده میشن یا نه کلمات غریبی رو میگی که هیچ کسی معنیشون رو نمیدونه؟
سلام و عرض ادب دوباره خدمت شما استاد عزیز
نمی دانم این چندمین سوالی است که دارم می پرسم، ولی ظاهرا فقط اینجا می توانم راحت سوالاتم را مطرح کنم.
من شروع به نوشتن داستانی تخیلی کردم، در دنیایی بدیع، و از نکاتی که در مدرسه نویسندگی شما و همکاران زحمت کش تان قرار دادید
هم استفاده کردم تا مطالب پیش از نوشتن داستان را ( مثل اطلاعات هر کاراکتر، و غیره..) را سازمان بندی کنم.
الان یک سوال داشتم، یک سری کتاب خود را به صورت چندین تا داستان کوتاه می نویسند که در یک دنیا و حول یک داستان می چرخد، می نویسند، مثل کتاب های شرلوک هولمز، یا کتاب های تخیلی ویچر، عده ای هم کل ماجرا را در قالب یک رمان بلند می نویسند.
حالا می خواستم بپرسم که به نظر شما، کدوم حالت بهتر است؟ من خودم فکر می کنم که تیکه تیکه کردن ماجرا توی چند داستان کوتاه، می تونه مخاطب پسند تر باشه، ولی اینکه همه در قالب یک رمان بلند باشه، می تونه بیشتر مخاطب رو درگیر کنه و داستان رو بیشتر به طرف مقابل بفهمونه، حالا می خواستم از شما بپرسم کدام بهتر است؟ در اینترنت که جوابی نیافتم، یکی به شدت مخالف رمان بود، یکی به شدت مخالف داستان کوتاه، می خواستم نظر شخصی و حرفه ای شما رو هم بدونم، البته باز عذر می خواهم که دفعات پیاپی مزاحم تان می شوم، ولی این ایده رو چندین وقته تو ذهنم داشتم، ولی در حال نوشتن داستان دیگری بودم، و هر وقت وسط یک پروژه، داستان دیگه ای رو شروع کردم، خوب پیش نرفت.
ممنون می شوم اگر نظر حرفه ای و شخصی تان را با من در اشتراک بگذارید.
بسیار از زحمات تان ممنون هستم جناب کلانتری.
آرزوی تندرستی و سلامتی در آغوش خانواده تان.
شاگردتان، آریانا لطفی.
سلام آریانا جان
امتحان کن. اینا رو فقط در دل کار و آزمایش متوجه مبشی.
بنویس، ببین چی پیش میاد.
کلاً الان بهتره فقط رو ارتقای مهارت نویسندگی خودت تمرکز کنی.
سلام. چطور می تونم *لینک دانلود پولی* در وبلاگم بذارم؟ تا بازدیدکنندگان اون مطلب رو دانلود پولی کنن؟
پویا جان
برای پیدا کردن جواب این جور سوالها فقط کافیه یه کم توی گوگل سرچ کنی.
سلام استاد
میخواستم بدونم اشکالی داره که در متون و داستان ها از کلمات عربی استفاده کنم ؟
سلام
بستگی داره شهریار عزیز
من نمیدونم دقیقاً منظورت چیه؛ کلماتی که تو فارسی به کار میرن و جا افتادن، یا نه کلماتی که کسی معنیشون رو نمیدونه.
سلام و خسته نباشید
خواستم بپرسم که چطور میتونم بعد از اتمام یک مرحله از نوشتن و استراحت با نوشته و شخصیت داستانم ارتباط برقرار کنم؟واقعیتش بعد نوشتن،ختی با وقفه ای کوتاه ممکنه رشته کلام از دست ادم بره و متن جدید حس و حال متن قبلی رو نداشته باشه.اگر ممنکه جواب کاملی بدید.
واقعا ممنون
خب، حالا این سوال کاملتر شد.
این اصلاً بد نیست.
اینکه بعد از مدتی فاصله با متن احساس بیگانگی کنی خوبه، چون کمک میکنه با خونسردی بیشتری متن رو ویرایش کنی، و وابستگی به متن مانع کار تو نشه.
سلام و خسته نباشید
خواستم سوال کنم که،چطوری میتونم بعد از اتمام یک مرحله از نوشتن و استراحت، دوباره با نوشته و شخصیت درون داستان ارتباط برقرار کنم؟
سلام محمدصدرا
سوالت یه مقدار کلیه.
باید بگی در حال حاضر مشکلت چیه دقیقا؟
منظورت از ارتباط چیه؟
سلام مشکلی ندارد از مطالب سایت در کانالم استفاده کنم ؟
سلام محمد عزیز
نقل مطالب با ذکر اسم منبع مشکلی نداره.
سلام ببخشید من چند دهمین بار پیام میزارم لطفا پاسخ بدین ادرس وبلاگم ایمیل کردم و اینجا هم فرستادم نظرتون لطف کنیدtotem7.blogfa. con
سلام سمیه عزیز
وبلاگ شما رو باز کردم تا بخونم.
سلام استاد
من دنبال تیتر ها و عنوان های مطلوب و خلاقانه ای میگردم. میخواستم بپرسم که سایت یا کانالی میشناسید که این عنوان ها رو معرفی کنند یا نه
ممنون
سلام شهریار جان
دقیقا برای چه کاری دنبال تیتر و عنوان هستی؟
با سلام دوباره خدمت استاد عزیز و ارجمند
امیدوارم تندرست و شاد باشید.
یک سوالی داشتم، سایت خارجی را سراغ دارید که بتواند کتاب ما را ( از ایران ) نشر کند؟ بعد اینکه دریافت مجوز از ارشاد اسلامی، به عنوان نویسنده و بدون ناشر، شدنی است؟ یعنی به عنوان ناشر مولف می شود مجوز چاپ گرفت؟
سلام آریا جان
سوال اولت رو دقیقا متوجه نشدم.
ولی میشه از طریق آمازون کتاب چاپ کرد.
به عنوان ناشر مولف هم میتونید کتاب چاپ کنید. باید به وزارت ارشاد مراجعه کنید.
سلام خداقوت.
میشه لطفا پیاممو چک کنید.اخه من شمارموعوض کردم با یک ایمیل دیگه اومدم.
وبهتون گفتم چه کتابایی میخونم و چقدرمطالعه دارم.من خیلی منتظرم.
سلام زهرای گرامی
کامنتهای قبلی رو جواب دادم.
جوابتون رو ندیدید؟
سلام
من یه دختر ۸ساله داذم که به شدت به مظالعه علاقه مند هست و کتاب زیاد میخونه(در سطح کلاس پنجم)
چطور میتونم استعداد نوشتن را در موردش ارزیابی کنم و یا در مسیر قرارش بدم
سلام حسین عزیز
تا میتونید فرزندتون رو به سمت مطالعۀ آثار داستانی خوب تشویق کنید.
این کتاب شاید کمکتون کنه:
https://shahreketabonline.com/Products/Details/307966/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87_%DB%8C%DA%A9_%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF_%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86_%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA_%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85
سلام ببخشید من ۱۵سالمه و خیلی به نوشتن داستان های کودک و نوجوان علاقه دارم
اگه میشه من رو راهنمایی کنید و بگید که چطوری میتونم در این زمینه پیشرفت کنم و در چه جاهایی عضو بشوم🙏🏻
با سپاس
سلام زهرا جان
داستان کودک و بزرگسال فرقی نداره. پایهها مشترکه.
اینکه میخوای بنویسی عالیه و جای تحسین داره.
با یه عادت روزانه شروع کن و با جدیت این عادت رو حفظ کن تا به گامهای بعدی برسی. صفحات صبحگاهی برای شروع عالیه:
صفحات صبحگاهی
سلام آقای کلانتری
وقتتون بخیر
کسی رو میشناسم که هر هفته میشه توی چند تا سایت و نشریه ازش مطلب تازه دید.این میزان فعالیتش همیشه برام غبطه برانگیز بوده.اما سوالم اینه که چطور می تونیم این همه حرف غیر تکراری برای نوشتن داشته باشیم؟چطور می تونیم به این مرحله برسیم؟
سلام یاسمن عزیز
شما هم بدون شک میتونید به این مرحله برسید.
موضوع مهم تداوم در مسیر تمرینهای درسته.
یکی از کارهایی که در این زمینه به شما کمک میکنه وبلاگنویسیِ حرفهای و منظمه.
قبلاً مطالب زیر رو در این رابطه نوشتم:
وبلاگ نویسی
سلام و عرض ادب واحترام خدمت شما.
من مدتیه که سایت شما رو دنبال می کنم و مطالبتون رو مطالعه میکنم،واقعا کاربردی و جذاب اند و خیلی خوشحالم از از پیدا کردن چنین سایتی.
من وقتی مطالب شمارو مطالعه می کنم احساس می کنم خیلی دوست دارم چیزی بنویسم ،و فکر نمی کنم که دقیقا چی و زمانیکه در شرایط مناسب می خوام مطلبی بنویسم چیزی به فکرم نمیاد،احساسات منفی بهم هجوم میارن که باعث می شن نتونم بنویسم و یهو،کلا قید همه چیو بزنم،اما نویسنده هایی را هم دیده ام که همیشه در انزوا بوده اند و حتی شاید افسردگی داشتند امامطالب و کتاب های خوبی می نوشتند.
علاوه بر این من مدتیه که یک وبلاگ زدم و تنها مطالبی که برای نوشتن به ذهنم میاد عاشقانه است در صورتی که نه ادم عاشقی هستم نه اصلا تو این حال وهوام.من ۱۵ سالمه و از ۹سالگی عضو ثابت کتابخونه بودم و کتابای زیادی در هر زمینه خوندم،وجدیدا هم یه سری کتاب و برای ساختن یک کتابخونه شخصی خریدم.کتابه هایی که مطالعه کردم(رمان های نوجوانانه،عاشقانه،علمی مثل غرور و تعصب ،سه شنبه ها باموری،شازده کوچولو برای بزرگترها وخود کتاب شازده کوچولو،پر،سیزده دلیل برای اینکه…،مادربزرگ سلام می رساند و می گوید متاسف است،اردک سیاه،وسط نا کجا اباد،کتاب هایی در مورد علم کوانتوم و…. چند تایی را هم خردم و دارم،سوال من اینه که؛شما برای نوشتن چه روشی رو بهم پیشنهاد میکنین؟
ممنون از لطفتون (و مطالب جالبو خوندنیتون)
سلام راضیه عزیز
به خاطر اینکه اینقدر خوب کتاب میخونی بهت تبریک میگم.
اما پیشنهادم بهت اینه که شروع کنی دربارۀ کتابها بنویسی. یعنی یه مدت دلنوشته ننویس و فقط دربارۀ حس و حال خودت دربارۀ کتابهایی که میخونی بنویس.
این میتونه جنس نوشتههاتو تغییر بدی.
لینک نوشتههای جدیدت رو برام بفرست.
سلام،اول از همه ممنون از توجه تون و اینکه وقت گذاشتین برای جواب دادن،ممنونم،همچنین از پیشنهاد و توصیه خوبتون نهایت استفاده رو می برم و سعی می کنم به زودی لینک مطالب جدیدی که با کمک و نظر شما خواهم نوشت رو براتون ارسال کنم.با تشکر
زنده باد راضیه نازنین
با آرزوی درخشش روزافزون شما
سلام.وبلاگمtotem7.blogfa.com
فقط روزنامه هامو چطور ارسال کنم استاد
زنده باد. مبارکه. با قدرت ادامه بدید.
سلام ببخشید روزنامه هامو از طریق وبلاگ نمیتونم ارسال کنم لطفا راهنمایی بفرمایید
منظورتون از روزنامه چیه سمیه عزیز؟
روزنامه هایی که اثارم چاپ شده
سلام بزرگوار
من سی سالمه از بچگی علاقه ی زیادی ب نوشتن داشتم و از همون موقع شروع ب نوشتن داستان کردم وتا سن پونزده شونزده سالگی ادامه داشت طوری ک داستان های صد صفحه ای مینوشتم، اما بعدازدواجم از نوشتن فاصله گرفتم سالها، الان مدتی هست ک دلم میخواد دوباره شروع ب نوشتن بکنم اما هربار سراغ نوشتن میرم نمیتونم بنویسم انگار حرفی برای گفتن ندارم، احساس میکنم نقطه ی تخیل ، خلاقیت و دایره ی لغاتم ب شدت ضعیف شده و نمیدونم واقعا چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید چون عاشق نوشتن هستم
یگانه عزیز
این دو تمرین رو بی وقفه انجام بدید:
صفحات صبحگاهیکلمهبرداریبا تداوم در تمرینها گره از کارتون باز میشه.
سلام داداش شاهین برای ایجاد کانال تلگرام حرفه ای جایی یا شخصی اگر میشناسید لطفا معرفی کنید.ممنونم
علی جان
منظور شما تولید محتوا برای کانال تلگرامه؟
سلام آقای کلانتری من سی سالمه از بچگی علاقه زیادی ب نویسندگی داشتم طوری ک از همون بچگی شروع ب نوشتن داستان کردم و تا هفده هجده سالگی هم ادامه داشت طوری ک داستان های صد صفحه ای مینوشتم، اما با توجه ب یه سری دغدغه ها دیگه از نوشتن فاصله گرفتم الان مدتهاست ک دلم میخواد بنویسم و فکر میکنم حرف برای گفتن زیاد دارم اما هربار ک شروع ب نوشتن میکنم احساس میکنم چیزی برای نوشتن ندارم و ب شدت حس تخیلم کور شده، دامنه ی دایره لغاتم ضعیف شده، لطفا راهنماییم کنید ک از کجا شروع کنم تا دوباره موفق بشم در نوشتن و خلاقیت و تخیلم دوباره مثل سابق بشه ممنون
سلام یگانه عزیز
با نوشتن منظم صفحات صبحگاهی شروع کنید، اگه متوقفش نکنید دوباره موتور خلاقیت شما رو روشن میکنه:
صفحات صبحگاهی
سلام استاد وقتتون بخیر چند سوال در مورد تفاوت چاپ کتاب به صورت نسخه ی کاغذی و دیجیتال داشتم.
می خواستم بدونم فروش و استقبال کتاب رمان الان با چاپ به صورت نسخه ی کاغذی بهتره یا دیجیتال؟
و اینکه چقدر ممکنه هزینه داشته باشه مثلا کتاب رمان ۴۰۰صفحه ای برای ۱۰۰۰نسخه. ممنون از توجهتون.
سلام زهرای عزیز
دربارۀ این موضوع نمیشه نظر مشخصی داد. بستگی داره به کتابی که میخواد منتشر بشه.
دربارۀ هزینۀ چاپ هم در حال حاضر اطلاع دقیقی ندارم چون قیمت کاغذ مدام در نوسانه.
در این رابطه میتونید از آقای منصور سجاد سوال کنید:
t.me/Mn_sajad
سلام و عرض ادب
در رابطه با تغییر سبک نگارش علمی به سبک ساده نویسی لطفا راهنمایی بفرمایید.
با احترام
سلام سپیده گرامی
این کار یه فرایند تدریجیه، و باید تمرینهای مختلفی رو انجام بدید.
شاید نوشتن هزارکلمهها و صفحات صبحگاهی برای شروع یه گام مناسب و مفید باشه:
صفحات صبحگاهی
هزار کلمه
۱.چه راههای وجود داره تا ناشر به اولین کار یه نویسنده به چشم اثری نه چندان جالب نگاه نکنه ، فقط به این خاطر که اولین کارشه ؟(منظورم هر شیوه ای به جز ویرایش چندین باره متن و تحویل نوشته ها بصورت تایپ شده و مرتب و …)
۲.وقتی نوشته ها دست ناشر هست و در حال خوندشونه ، چه ضمانتی هست که این نوشته ها به سرقت ادبی نره ؟ (یعنی پیش از امضای قرارداد بین مولف و ناشر که هیچ برگه ی رسمی ای برای ادعای اون متن ادبی وجود نداره . در این صورت اگه ضمانتی نباشه ناشر میتونه خیلی راحت متن رو به نام خودش یا شخص دیگه ای ثبت کنه .)
۳.آیا شدنیه که یه فرد عادی و بدون هیچ تخصص و سابقه ای تو زمینه های مختلف ادبیات (نویسندگی،شاعری،روزنامه نگاری و …) بخواد یه مقاله تو روزنامه بنویسه و چاپ کنه ؟ موضوع مقاله هم نه سیاسیه و نه مذهبی در مورد برنامه های صدا و سیماست .
پیشاپیش از پاسختون ممنونم.
۱. بهترین راه برای جلب توجه ناشر به کار یک نویسنده تازه کار چیه ؟ علاوه بر متن خوب و ویرایش شده بدست نویسنده تا حدی که خودش راضی باشه ، چه کاری میشه انجام میداد تا دیدگاه ناشر به نویسنده اینطور نباشه که چون غیر حرفه ایه ، حتما متن نه چندان دلچسبی نوشته ؟
۲.زمانی که نوشته ها دست ناشر هست ، چه ضمانتی هست برای اینکه اون متن مورد سو استفاده قرار نگیره ؟ منظورم قبل از امضای قراردادشونه و موقعی که هنوز نویسنده منتظر نظر ناشره .
۳.اگه کسی بخواد یک مقاله ی کوتاه در روزنامه چاپ کنه ، مشکلی نیست اگه فرد عادی اونو بنویسه ؟ یعنی تا به حال هیچ فعالیتی تو زمینه ی نوشتن نداشته و هیچ کس هم نمیشناستش . (مقاله ی مورد نظر هم نه سیاسیه نه مذهبی یک متن بی حاشیه در مورد برنامه های صدا و سیما.)
اگه مشکلی نیست ، برای چاپش چه اقداماتی باید انجام داد ؟
پیشاپیش از پاسختون ممنونم .
سلام عزیز
میشه کمی مفصلتر هم به سوالات شما جواب داد. اما به نظرم بهتره که به ظور خلاصه از اصل مطلب بگم:
فعلاً درگیر اینجور مسائل نشید.
اینا سوالاتی نیست که یه جواب کلی براش پیدا کنید و راحت بشید.
نیازه که وقت بذارید، مطالعه کنید و در طول مسیر با مطالعۀ مداوم و تجربۀ بی وقفه بعضی چیزها رو درک کنید.
بنابراین اگر واقعاً میخواید خوب بنویسید و موفق باشید شروع کنید و به طور جدی کتاب بخونید و بنویسید.
بقیه چیزا رو خود به خود در طور مسیر میفهمید.
درود. ببخشید روزنامه هامو نمیتونم وارد وبلاگ کنم چطور براتون ارسال کنم
سلام من یه وبلاگ دارم.
از کجا هاست و دامنه بخرم تا قالب وبلاگم مثل قالب سایت شما شود؟
سلام پارسا جان
قالب ربطی به هاست و دامنه ندارد. (دامنه از وب رمز و هاست را از هاست دی ال تهیه کردهام)
قالب سایت من یه قالب آماده به اسم impreza است.
سلام روز بخیر.
کتاب و فایل صوتی مد نظرم وتوسعه فردی از کجا شروع کنم…برای این کار وب سایت اوکی یا تلگرام واینستا و میخوام بتونم بنویسم من مدیریت خوندم اما الان فک میکنم بهترین کار نوشتن نوشتن ایجاد مباحث توسعه فردی ومعنویت ..البته هزینه سه میلیون برای ایجاد محتوی نقد فقط میپذیرید…
سپاس
سلام فرشته عزیز
دقیقاً متوجه سوال شما نشدم.
امکان داره واضحتر بنویسید.
سلام، چجوری میتونم یک وبلاگ شخصی درست کنم؟
سلام محدثه عزیز
هم میتونید خودتون هاست و دامنه بخرید و وبلاگ بسازید، هم میتونید از سرویسهای وبلاگنویسی استفاده کنید.
اینجا در این رابطه با جزئیات بیشتر گفتم:
آموزش وبلاگ نویسی
ساخت سایت شخصی
سلام استاد
میخواستم بدونم که همیشه در شروع داستان باید حتما اسم شخصیت ها همانجا آورده بشود یا امکانش هست خواننده رو به مرور با شخصیت ها آشنا کنیم. اگه این کار سلیقه ایه و شما تجربه ش رو داشتید ممنون میشم از بازخورد ها تعریف کنید
سلام شهریار عزیز
نه، هیچ الزامی نیست.
میتونی تدریجی این کار رو بکنی.
تو بعضی از داستانها هم شخصیت اسمش معلوم نمیشه اصلا.
سلام مجدد بخشید که دوباره مزاحم شده ام.
می تونید مرا با نام (پویا زرین منش) یا (http://poyazarenmanesh.blogfa.com) لینک کنید.
ممنون
مرسی پویا جان.
سلام روز بخیر.
برای ایجاد وب سایت و تولید محتوی وفروش و نویسندگی خواستم آموزش ببینم ممنونم راهنمایی بفرمایید
سلام فرشته عزیز
میتونید این نوشتهها رو بخونید:
آموزش تولید محتوا
ساخت سایت شخصی
وبلاگ نویسی
بعد سوالاتی تو ذهنتون شکل میگیره رو برام بنویسید.
سلام .مطالعه کردم عالی بود ..نویسندگی رو علاقه دارم اما نگران نشر و تولید درآمد هستم دوست دارم منبع درآمدی داشته باشم واینکه پادکست بزارم و فایل صوت…حالا موندم ابتدا دوره نویسندگی شرکت کنم به خواستم میرسم دوره تولید محتوی رو لازم ببینم ؟
میتونید فرم مصاحبه دوره نویسندگی خلاق رو پر کنید تا از جزئیات دوره بیشتر اطلاع کسب کنید.
سلام، استاد عزیز، آقای کلانتری، می بخشید که باز مزاحم می شوم
می خواستم یک سوال دیگر هم در زمینه نشر کتاب بپرسم، من یک کتاب الکترونیکی نوشتم، البته چون قصدم فروش در سایت آمازون بود، به زبان انگلیسی آن را نوشتم، ولی وقتی متوجه شدم که هیچ جوره نمیشه به عنوان یک ایرانی در آمازون کتاب نشر کرد ( بابت تحریم های متعدد)، می خواستم بدونم که، سایتی هست که بشود از ایران کتاب الکترونیکی در آن نشر کرد؟ می دانم که در مطالب خودتون گفتید که اگر در سایت، شبکه های مجازی و از این قبیل پلتفرم ها میشه استفاده کرد، ولی اگر سایتی را می شناسید که بشود کتابی را بدون نیاز به مراجعه به ناشر، ان را نشر داد، لطفا آن را معرفی کنید. ممنون، با تشکر.
درود آریانا جان
شما میتونید با کسی که در خارج از ایران هست در تماس باشید تا کتابتون رو بذاره تو آمازون؛ این یک راهش.
راه دوم هم اینه که به عنوان «ناشر-مولف» از ارشاد مجوز بگیرید تا بتونید کتابتون رو روی اپهایی مثل طاقچه و فیدیبو و کتابراه بذارید. چون اینها فقط به شرط داشتن مجوز کتابها رو قبول میکنن.
راه سوم هم اینه که خودتون یه سایت بزنید و کتاب رو فارغ از هر بندی هوا کنید!
سلام لطفا اگه میشه وبلاگ من رو با اسم (داستان های ترسناک پویا زرین منش) یا (poyazarenmanesh.com) لینک کنید. ن هم شما را لینک می کنم.من خیلی به کمک شما احتیاج دارم. البته نوشته ها و مطالبتون به من کمک کرده.
این لینکی که فرستادی باز نمیشه پویا جان.
ضمن اینکه من تو بخش لینکها فقط روی اسم دوستانم لینک میدم.
سلام من یه وبلاگ دارم می خواستم بدونم اگه یه دامنه و هاست بخرم و به وبلاگ متصل کنم،
طرح زمینه وبلاگم هم عوض می شود؟
شما هم سایت شاهین کلانتری را با اتصال دامنه و هاست درست کردید؟
پویا جان
دربارۀ این مسائل فنی به راحتی با چند تا سرچ تو گوگل میتونی به نتیجه برسی.
سلام، روزتون بخیر، ببخشید یک مقالهای داشتین با موضوع ایدهیابی اگر اشتباه نکنم، که میگف برگه کاغذ به صورت افقی بگذارید، یک کلمه وسطش بنویسید و بعد با دید آزاد و غیرمنتقدانه، کلماتی که به ذهنتون میرسه اطرافش بنویسید، درنهایت به ایده منحصربهفرد میرسید، مدتها قبل خوندمش و الان دوباره بهش نیاز دارم، اگر لطف کنید لینکش برام بفرستید، خیلی ازتون ممنون میشم، خیلی دنبالش هستم
درود منیره عزیز
درس خوشهسازی میگید.
اون مطلب روی سایت مدرسه هست.
اگر عضو سایت بشید. یکی از درسهای اعضای سایت همین درس خوشهسازیه.
عضویت در مدرسه نویسندگی
سلام و ارادت
من تا به حال تجربه جدی در شعر سرودن نداشتم. این بار یکی از اساتیدم مصراعی را در اختیار کلاس گذاشت تا آن را ادامه دهیم . من مصراع را ادامه دادم و غزلی نوشتم. دوست داشتم نظر شما را درباره ی شعرم بدانم ؛
« دوباره آینه را از غبار کهنه بشویم»
که این نشان گناهان همیشگی ست به رویم
هزار بار به توبه تو را صدا کنم اما
به وقت جرم و خیانت خودت بگو چه بگویم
مرا تو از ته دریا نجات دادی و حالا
برای دیدن رویت رسیده جان به گلویم
غبار آینه گویی چو ابر گریه گرفته
و من ز شوق نگاهت به اشک چهره بشویم
ممنون از توجهتون
سلام زهرا جان
زیبا نوشتید.
ولی نکته مهم اینه:
برای خوب نوشتن و بازخورد گرفتن باید زیاد نوشت.
اگه موضوع براتون جدیه، زیاد بنویسید. خیلی زیاد.
سلام اقای کلانتری.من خیلی خیلی به نویسندگی علاقه دارم.لطفا لطفاااجواب سوالاموبدین.قبلاهم ایمیلم روفرستاده بودم اما یک ماهه هیچ پیامی دریافت نکردم.من تو ادامه دادن داستان مشکل دارم و فقط شروع میکنم،تاالان سه تا داستان روشروع کردم و دوتاشو تاتقریبا پنج صفحه پشت ورو نوشتم و یک داستان رو تقریبا ۱۹ صفحه پشت ورو .اما هنوزنمیدونم چه اتفاقی قراره براشون بیوفته.حس میکنم به کمک شمانیازدارم.
سلام زهرا جان
عوامل زیادی هست که میتونه عامل توقف شما باشه.
یه مقدار از حجم مطالعۀ خودتون بگید.
تا حالا چقدر داستان خوندید؟ چه داستانهایی رو خوندید؟ در روز چقدر مطالعه دارید؟
داستان زیادمیخونم .کتاب هوی ویکتور هوگو وشکسپیررو خوندم .هزارویک شب .کتاب های بروز و جدید که سبکشون نو هست رو هم زیادخوندم.کتابهای روانشناسی یا اطلاعات عمومی و….خیلی میخونم.درروز هم هروقت بیکاربشم میخونم.اما گاهی یک کتاب رو دریک روزتمام میکنم.و اینکه من هرچی بیشترمیخونم بیشتر احساس میکنم که نمیتونم چیزی بنویسم .چون حس میکنم هرچی داستان بوده رو هنه نوشتن .وبیشتر احساس خلاء ذهنی میکنم.وزمانی هم که کتاب میخونم فقط همون موضوع ها توذهنم شکل میبنده و گاهی نمیتونم فراترفکرکنم .چون شبیه بهش میشه.
سلام زهرا جان
این چیزی که میگی در مرحلهای از کار برای اغلب ما پیش میاد.
یه نکته مهم رو در نظر بگیر:
ما اول از همه برای خودمون (لذت و آرامش خودمون) مینویسیم.
پس چیکار داری که این قصه قبلاً گفته شده یا نه؟
تو باید به زبان خاص خودت برسی. و این جز با تداوم دیوانهوار حاصل نمیشه.
این مطلب رو بخون:
اشتباه بزرگ ما در مسیر نوشتن و نویسندگی
با سلام خدمت استاد گرامی
اول از همه بابت مطالب خوب و کاربردی سایت و همچنین مطالب آموزنده و تجربی در کانال به شما تبریک میگم و همچنین تشکر بابت این همه تعهد و احترام و پاسخگویی
با آرزوی بهترین ها.
من در حال تکمیل ایده ساخت یک کانال هستم و میخواهم از یکسری موارد استفاده کنم میخواستم از شما مشورت بگیرم برای انجامش .
درسته باید شروع کرد و به مرور کامل شد و رشد کرد ولی من سعی دارم با یک قالب ثابت و مشخص کارم را شروع کنم
میخواستم به طور خصوصی ایده را درمیان بگذارم با شما
اگر امکانش هست لطفا ایدی یا ایمیل لمعرفی کنی
با تشکر فراوان پاینده باشید
سلام حسین عزیز
یک دنیا ممنونم از مهر و توجهت.
چقدر خوب که میخوای کانال خودت رو بسازی. حتما وقتی کانالت رو ساختی لینکش رو برام بفرست.
حسین جان راستش میترسم آیدی بهت بدم ولی نتونم پیامت رو جواب بدم. در حال حاضر چند هزار تا پیام بیجواب دارم توی جیمیل و اینستا و تلگرام و واتسآپ و فیس بوک و توییتر و لینکدین و صندقچۀ پیامک موبایلم؛ و به دلیل حجم زیاد کارها هنوز به پیامهای قبلی نرسیدم.
تنها جایی که منظم چک میکنم و جواب میدم همینجاست.
در خدمت هستم.
فدای تو
سلام وقتتون بخیر
من هر مطلبی میخونم ، بعد شروع به نوشتن میکنم ، مثل همون مطالبی میشه که جدید یا قدیم خوندم . به نظرتون باید چه کنم ؟
طبیعیه مائده جان
بیشتر بنویس. بیشتر بخون. مداومت داشته باش. به تدریج همه چیز بهتر میشه.
درود خداوند بر شما
ایندفعه قصد پرسیدن سوال ندارم می خواهم اندیشه ام را در میان بگذارم
شما را خیلی زیاد ( زیاد ) سفارش می کنم به خواندن حدیث .
چون از نظر من سخنان انگیزشی بزرگان سخنان امامان ما هستند با کمی تغیر مثلا
امام علی ( ع ) فرمودند : جز بیمار کسی قدر صحت و سلامتی را نمی داند
شا ید از خود بپرسید این جمله به شما چه ربطی داره حالا گوش کنید
بیایید کلمات را جور دیگری بیان کنیم : مثلا
جز کسی که قلم و کاغذ ندارد کسی قدر نوشتن را نمی داند
جز کسی که کتاب ندارد کسی قدر کتاب خواندن را نمی داند و……
دیدید !
این جمله ی زیبا هم از شهید مالکوم ایکس است
اگر آمادگی قربانی شدن برایش را ندارید. کلمه ‘آزادی’ را از فهرست واژگان تان بردارید.
حالا جای کلمه هارا عوض می کنیم
اگر امادگی قربانی شدن برایش را ندارید. کلمه ی _ نوشتن _ یا _نویسندگی _ را از فهرست واژگان تان بردارید
درود خداوند بر شما
من چند ماهی هست به شخصیت (( شهید مالکوم ایکس )) علاقه مند شدم .
خیلی دوست داشتم فیلمنامه یا کتابی درباره ی اشون بنویسم اما افراد دیگری هم همینکار را کرده اند
هم فیلم مالکوم ایکس تولید شده هم کلی کتاب زندگی نامه
الان بنظر شما من اگه خودم درباره ی مالکوم ایکس بنویسم بیهودست
:-ا
درود خداوند بر شما
نظر شما درباره شعر چیه ؟
ایا من توی برنامه ریزی شعر گفتنو قرار بدم ؟
(داشتیم بیراهه می رفتیم
پایمان لغذید و افتادیم
در گور ارام گرفتیم که
ناگهان به ناله افتادیم )
سلام مهرداد عزیز
من شیفتۀ شعرم. قبلاً هم در این رابطه چیزهایی مختلفی نوشتم.
لینک مطالب خودم و مدرسه رو برات میذارم:
خلاقیت | اگر واقعاً نمیدانید چهکار کنید
من اینگونه شعر میخوانم
چگونه شاعر شویم
سلام
خیلی ممنونم به خاطر مطالب آموزنده تون من دو روزه با سایت شما اشنا شدم تقریبا همه مطالب رو خوندم،ولی خیلی مبتدی هستم میخواستم بدونم واسه ساخت وبسایت یا وبلاگ چکار کنم؟ شما خودتون اموزش ندارین در این زمینه؟
سلام عزیز
ممنون از مهر شما
تو این سایت بیش از هزار تا نوشته هست. همه رو دو روزه تونستید بخونید؟
دربارۀ سایت و وبلاگ میتونید این دو مطلب رو بخونید:
سایت شخصی
وبلاگ نویسی
سهم من از این جهان؛
پژواک صدایی است که در حنجرۀ قریحهام میپیچد.
سهم من دریچهی نگاهی است
که به ژرفای شهر شعرم گشوده میشود.
سهم من شاید
ردپای عاطفهایست که به خطوط لبخندهای تو کشیده میشود.
سهم من
هدیه بیبهانهایست که به دستهای کوچک مهر تقدیم میشود.
سهم من ازا ین جهان
پرتو سایه روشنی است که به حضور آبیات جلوه میبخشد.
سهم من
آوای ترانهایست که با سبزی یادت سروده میشود.
یا …
سودایی که بر سر پیچش زلف تو در سرم میگذرد.
سهم من؛
دلواپسیهای بیتو بودن و بیتو ماندن است!
سهم من ازجهان هرچه هست؛
بیگمان ،
به میزان اثری است که از من به یادگار خواهد ماند.
۹۹/۸/۱۹ (در ادامه جلسه لایو دوره)
خیلی زیبا نوشتید معصومه خانم عزیز
قلم شما روز به روز پختهتر میشه.
با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد عزیز
ممنون بابت پاسخگویی تان، فقط می بخشید، یک سوال دیگر هم داشتم، لطف کنید هر وقت توانستید به این دو جواب دهید، ممنون.
۱- شما در یویتیوب ( یا در کل هر رسانه ای که ویدیو محور باشد) فعالیت می کنید؟
۲- اگر در این رسانه ها فعال هستید، من سوالی داشتم، من اخیرا دنبال این هستم که در یوتیوب شروع به کار کنم، فقط یک سوال برایم مانده، اینکه ضبط صدا یک کم دشوار است، آیا می شود بدون ضبط صدا، محتوایم را روی ویدیو به شکل زیرنویس بگذارم؟ آیا این مدلی ممکن است مخاطب را آزار دهد؟ چون در حین ضبط صدا تپق بسیار می زنم، می خواستم بدونم اینگونه ویدیو مضحک نمی شود؟ ممنون می شوم مثل سوال قبلی که چند ساعتی طول نکشید که جواب بدهید، این سوال را هم هر وقت که فرصتی یافتید جواب دهید
در دامان خانواده، جامه عافیت بر تن، و عاری از غم و اندوه باشید.
شاگردتان، آریانا لطفی عمران.
سلام
۱٫ بله در یوتیوب کانال دارم: یوتیوب شاهین کلانتری
۲٫ مشکلی نداره به نظرم. امتحان کنید. اگه دوست داشتید لینکش رو برای من هم بفرستید.
سلام استاد عزیز، آقای کلانتری
اول از همه، می خواستم از شما بابت مطالب مفید تون تشکر کنم؛ خیلی به من کمک کردند.
من چند تا سوال پرسیدم، فکر کنم درست ارسال نشد، به هر حال، قصد کردم که امروز از شما سوالاتی که داشتم را بپرسم.
۱- شما گفته بودید که مثلا در سیستم هایی مثل بلاگفا و بلاگ اسکای و در کل سیستم هایی که جایگاهی به بلاگر ها می دهند تا مطالب خویش را بنویسند، برای برندینگ خوب نیست، آیا استفاده از سایت ساز هایی که رایگان سایت درست می کنند ( مثل سایت ساز گوگل)؟
۲- من خیلی داستان نویسی ( به ویژه رمان) را دوست دارم، سعی کردم چند بار با استفاده از نکاتی که از رمان های معروف فهمیدم، رمانی بنویسم، دو تا رمان هم نوشتم، و برای همین، از شما یک سوال دارم: فضای این دو تا رمان، یکی اش در انگلیس هست و دیگری در آلمان نازی، بعد اینکه چون داستان در مورد اقلیم های اسلامی نیست، و من سعی کردم جزئیات را درست تعریف کنم، فضای داستان اسلامی نیست،( البته به هیچ عقیده ای، مثل عقاید یهودی، مسیحی، و اسلامی، توهین یا اهانتی نمی شود)، آیا برای گرفتن مجوز از ارشاد اسلامی ( اگر بخواهم یک وقت کتابم را نشر بدهم)، مشکلی پیش می آید؟
می دانم باید ایجاز را رعایت می کردم، ولی اینقدر این سوالات گریبان گیر من هست، که نتوانستم از شما نپرسم
ممنون می شوم اگر راهنمایی ام کنید، با تشکر.
سلام آریانا جان
۱٫ کلاً ساخت یه سایت ورد پرسی اختصاصی، با قالب آماده، دامنه آی آر و یه کوچولو هاست، بیشتر از صد دویست هزار تومن نیست. بنابراین اگر حس میکنه هزینه مانع تو هست، جای نگرانی نداره، چون هزینه اندکی داره.
۲٫ نه، هیچ مشکلی پیش نمیاد. نمونه مشابه کم نداریم.
شاد و برقرار باشی.
سلام .این بار یک سوال فنی درباره نوشتن دارم که موقع ویرایش نوشته هایم بهش برخوردم و دیدم یک اشتباه بزرگ است و اینکه من در نوشته هایم از ویرگول و نقطه چین خیلی استفاده میکنم چون حساس می کنم اگر ویرگول را نگذارم مخاطب متوجه مکث نمی شود و جمله ها را پشت سر هم می خواند حتی اگر انتهای جمله ام فعل باشد و قرار باشد بعدش از یک کلمه دیگه استفاده کنم.لطفا راهنمایی ام کنید که چطوری می توان یاد بگیرم کجا ویرگول بگذارم و کجا نقطه.متشکرم بابت وقتی که می گذارید
درود بهار عزیز
مبادی اولیه رو که توی همین اینترنت هم میشه خوند. مثلاً اینجا: ویرگول
اما خب، یه بحث مهم هم میمونه که مربوط به سبک نویسندههاست. مثلاً اسماعیل خویی خیلی ویرگول میذاره، و همین اتفاقا زیبایی خاصی به نثرش داده. در عوض شاملو چندان موافق ویرگول نیست توی نثر.
هفتۀ بعد اگر به اینجا سر بزنی نظر شاملو رو به همراه چند نمونه منتشر میکنم.
حتما..متشکرم از راهنماییتون
درود خداوند بر شما
اقای کلانتری من یک عقیده دارم ، می خواهم ببینم شماهم با من موافق هستید ؟
بنظر من هیچوقت ( به هیچ عنوان ) نمی شه عشق را توی داستان به صورتی حرفه ای نمایش داد .
بی فایده هستش !!
نمی دانم شما تابحال عاشق شدین یا نه اما هر نویسنده ای که می خواد داستان رمانتیک بنویسه ( یا توی داستانش از عشق حرف بزنه ) باید اینو بدونه ( تو هیچوقت نمی تونی معنی واقعی عشقو به مخاطب برسونی ، تو فقط می تونی اونو توصیف کنی )
برای همینه من هیچوقت از داستان های رمانتیک خوشم نیومده ( البته بعضی وقتا داستان رمانتیک می خونم )
نظر شما چیه ؟
بنظر شما چه فیلم یا کتابی بوده که خیلی واقعی و احساسی عشقو نشان داده ؟
سلام مهرداد نازنین
نه، باهات موافق نیستم. تلقی به این دلیله که مطالعۀ کمی داشتی و احتمالا چیزهای خوبی نخوندی.
بین فیلمها، من شبهای روشن فرزاد موتمن رو خیلی دوست دارم.
تو سینمای جهان هم اینا:
در حال و هوای عشق، وونگ کار وای
آغوشهای گسسته، پدرو آلمادوار
با او حرف بزن، پدرو آلمادوار
تو ادبیات هم نمونهها خیلی خیلی زیاده.
اما خب، فعلاً میتونم به «شب یک، شب دو» اشاره کنم.
درود خداوند بر شما
یه سوالی داشتم ؟
شما سبکی دارید یعنی اینکه توی نوشته های خودتون سبکی دارید ؟
مثل نوع گفتار شخیصت ها
یا ژانر مورد علاقتون
یا درباره شخصیت ها یه قصه ها
یا ….
من سبک مورد علاقه ام را بعد از نوشتن چندین تمرین و نوشتن چند داستان فهمیدم .
من عادت دارم که ( سیاه بنویسم ) یعنی اینکه فضای داستانو برای خواننده سیاه کنم
سیاه بدونه هیچ نوری . بدونه هیچ رنگی . بدونه هیچ احساسی . منظورم اینه که خواننده زمان خواندن داستان احساسی نداره نه می ترسه نه نگرانه نه ناراحته نه عصبانی نه خوشحاله و نه ….
و همین باعث می شه بنظرم خواننده جذب داستان شه
و درضمن باید بگویم < من بعضی وقتا سبک نوشتنمو عوض می کنم یعنی طنز می نویسم یا ترسناک این خودش یه تمرینه درسته ؟
پ . ن
می خواستم بگم من هروز ساعت چهار صبح بیدار می شوم و عبادت می کنم
و شاید توی نوشته های صبحگاهی من فقط حرف هایی از ستایش خدا ببینید این خوبه ؟
پ . ن ۲
عریضه نویسی بنظر شما چطوره ؟
بنظر من که خیلی خوبه یک نامه برای شخص دیگر بنویسی که اونو ندیدی و حرف دلتو توی نامه بنویسی و بعد اون نامه را توی اب روان یا چاه بندازی و معتقد باشی که اون نامتو می خونه
بنظرم ارامش بخشه
پ . ن ۳
فکر نکنم هیچ نامه ای بیشتر از یکی پینوشت داشته باشه نه ؟؟
سلام مهرداد عزیز
۱٫ هر نوشتهای، بسته به هدف و محتوایی که داره سبک خاص خودش رو مطلبه. پس من سبک خاصی رو به همۀ نوشتههای خودم تحمیل نمیکنم.
دربارۀ کار خودت هم چون چیزی ازت نخوندم نمیتونم نظری بدم.
۲٫ بله، خیلی هم عالیه. تو صفحات صبحگاهی دست شما برای نوشتن از هر چیزی بازه.
۳٫ عریضه نویسی بیشتر یادآور فضای دادگاه و ایناست. منظور شما نامهنگاریه که خیلی هم خوبه. منم مینویسم.
شاد و برقرار باشی مهرداد جان.
سلام و عرض ادب خدمت شما استاد عزیز، آقای کلانتری
محتواهای شما خیلی به من کمک کرد، در ضمینه داستان نویسی و همچنین مطلب نویسی( غیر داستانی)، شما چندین جا اشاره کردید که وبلاگ نویسی خیلی موثر هست، من یک سوال داشتم در مورد وبلاگ، نمی دانم درست است بپرسم یا نه، به هر حال خوشحال می شوم اگر جواب بدهید.
شما وبلاگ تان را در سیستم های وبلاگ دهی ( مثل بلاگفا، میهن بلاگ، و غیره…) شروع کردید؟
بعد اینکه اگر در این سیستم ها وبلاگ نوشتید، کدام به نظر شما بهتر است؟
البته شما گفته بودید که مخاطب مهم نیست و نوشتن مداوم و منظم بسیار کمک شایانی به نویسندگی می کند، ولی خب اگر مخاطبی نباشد که اشتباهاتی که احیانا در متن مرتکب می شود را گوشزد کند، باز آن نتیجه دلخواه به دست نمی آید، اگر می شود لطفا دو سوال بالا را جواب دهید، ممنون
درود آریانا جان
تو دو مطلب زیر در رابطه با سوالات تو هر چی میدونستم رو نوشتم:
ساخت سایت شخصی
آموزش وبلاگ نویسی
سلام آقای کلانتری عزیز
من به تازگی عضو سایت تان شده ام ( حدود یک ماه می شود) و مطالب تان خیلی کمک کرد و اول از همه می خواستم بابت آموزش های تان (مخصوصا بخشی که در مورد رمان توضیح داده بودید) تشکر کنم
می خواستم یک سوالی از شما بپرسم، من چند تا کتاب نوشتم ( البته نشر ندادم)، چند داستان اول خوب نشد، ولی الان دو تا داستان نوشتم که به نظر من، از بقیه مطالبی که تا حالا نوشتم، بهتر است.
سوال من این است:” عناصر داستان های من ( شخصیت، مکان، اتفاق ها، و غیره…) همگی مربوط به کشور های خارجی می شود، مثلا داستانی در عصر هولوکاست و هیتلر، و دیگری در عصر ملکه ویکتوریا بریتانیا نوشتم، می خواستم بدونم که در روند نشر ( البته اگر خدا بخواهد بتوانم نشر کنم) مانعی محسوب نمی شود؟”
سوال دیگه ای هم داشتم، اینکه من در داستان، به بیان و توصیف دقیق هر چیزی که می دانستم پرداختم، مثلا در مورد یهودیان، مسیحیان، عصر هیتلر، و همه ی این ها، بعضی جا ها ممکن است زیاد فضای اسلامی نداشته باشد( البته در داستان ها به هیچ عقیده ای توهین نمی شود)، این امر در گرفتن مجوز از سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی مانعی محسوب می شود؟
ممنون می شوم اگر به این دو سوال من جواب دهید، البته سوالات دیگری هم داشتم ولی ممنون می شوم به این دو سوال پاسخ دهید.
آرزوی صحت و سلامت، در دامان خانواده، جامه عافیت بر تن، عاری از غم و اندوه باشید…..
درود آریانا جان
سپاس از مهرت.
۱٫ نه هیچ مانعی نداره.
۲٫ فکر نکنم مانعی داشته باشه. در کل باید بفرستید بعد ببینید نتیجه چی میشه.
به این چیزها فکر نکنید. روی خود داستان تمرکز کنید.
سلام خسته نباشید .
۱ . مشکلی نیست اگه از شخصیت های خارجی تو کتاب استفاده بشه ؟
۲ . فرقی نمیکنه تعداد همین شخصیت خارجی ها کم یا زیاد باشه ؟
۳ . مشکلی در مورد استفاده از اسامی به زبان های دیگه وجود نداره ؟ ( اسم شخصیت ، مکان ، خیابان ، … )
۴ . محدودیت در مورد نوشتن از موضوعات سیاسی ، مذهبی ، اجتماعی و … حدودا چقدره ؟ یعنی تبصره یا نکته ی خاصی در این مورد هست ؟
پیشاپیش از پاسختون ممنونم .
سلام و عرض ادب
۱٫ نه، خیلی از نویسندهها قبلاً این کار رو انجام دادم.
۲٫ هیچ مانعی وجود نداره.
۳٫ خیر، هیچ مشکلی نداره.
۴٫ این چیزی نیست که خیلی روشن و مشخص بشه راجع بهش حرف زد. چون خیلی کتابا خیلی چیزا هست، تو خیلی کتابای دیگه حیلی چیزا اجازه نداره که باشه! حساب و کتاب چندان دقیقی نداره. تو سالهای مختلف هم نحوۀ برخورد فرق میکنه. بین نویسندهها و ناشرها و مترجمها هم فرق میذارن. خلاصه که شما بنویسید و بفرستید برای مجوز. ببینید چی میشه. کار نویسنده این نیست که به این چیزا فکر کنید. شما فقط به اصل اثر فکر کنید.
شاد و برقرار باشید.
درود خداوند بر شما
می خواستم بپرسم به نظر شما بزرگترین مشکل هر نویسنده ای چیه ؟
بنظر من ….
نفس _ ( نَفَس نه نَفس ) بزرگتری مشکل هر نویسنده یا بهتره بگم هر کاریه .
نفس خواسته های قلبی ماست که بدونه در نظر گرفتن نتیجه انجام می شود _ اگه بخوام راحت تر بگم ( هَوَس ) همون نفس
فکرشو بکنین
یه نویسنده بتواند نفس خودشو کنتلر کنه . یک نظم عجیبی در نوشتن ایجاد می شه که نمی شه توصیفش کرد نتنها در نوشتن بلکه در خوردن ، اشامیدن ، سرگرمی ها و ….
حال اگر می توانید یک راه برای کنتلر نفس به من بدهید
پ . ن
یک داستان در باره ی نژاد پستی ها دارم می نویسم که درباره ی جوانی سیاهپوست است که زندگی سرد و بی روحی دارد
حالا بین دو نام گیر افتادم
شما به عنوان یک مخاطب کدام نام برایتان جذاب تراست
داستان سیاه (Black story)
سیاه و سفید (black and white)
درود مهرداد نازنین
در کل پیشنهادم اینه که دنبال این نباشی که برای یه مشکل یه دلیل مشخص پیدا کنی. به هر مسئلهای میشه از جنبههای گوناگون نگاه کرد.
به خاطر همین نظرم من اینه که به جای فکر کردن به کلمات مثل همین «نفس» که میگی، بهتره دربارۀ تمرین کردن و رشد کردن، کتابهای خوب و کاربردی بخونیم و با نگاه علمی پیش بریم. مثلاً کتاب «اوج | علم نوین تبحر» نوشتۀ اندرس اریکسون و رابرت پول، فوقالعاده مفیده در این زمینه.
و دربارۀ پی نوشتت:
تا داستان رو نخونیم نمیتونیم دربارۀ اسمش نظر بدیم.
مسائل مختلفی رو باید بررسی کرد تا به یه اسم خوب رسید.
اما در کل این دو اسم، چندان خاص نیستن، یعنی قبلاً بارها به شکلهای مختلف استفاده شدن.
با تمام احترم
با نظر شما مخالف هستم !!
ببینید هرکه نتونه نفس خودشو کنتلر کنه هیچ خدمتی نه به خودش نه به دنیاش نه به خداش نمی کنه
شاید شما منظور نفس نفهمیدید ( بی حالی ) ( حوصله نداشتن ) ( ترسیدن از انجام کاری )
این ها همش و همش نفس تو هستش
شما سه کتاب به من پیشنهاد کردید و من خیلی دوست دارم انهارا بخوانم اما نفس من هست که به من می گه او به من می گه یا
شما می گویید تمرین کن تا نویسنده شوید شما می گویید خب موضوع اینجاست شما دارید راهایی را به ما پیشنهاد می کنید تا به نفس خود غلبه کنیم . من ممکنه نفسم بهم بگه ولی من اگه برم و بنویسم نفس من قدرت کمتری پیدا می کنه و بعد از مدتی نابود می شه و من هروقت که دلم خواست می تونم بنویسم هرجا تو هر موقعیتی
شما فکر می کنید چرا اسلام چند موضوع را واجب کرده است ؟ تا شما با نفس خود مبارزه کنی. فکرش را بکن داری یک فنجان قهوه ی خوشمزه می خوری و منتظری تا فیلم مورده علاقت را ببینی یا کتاب موردعلاقه ات را بخوانی که صدای اذان بلند می شود چه حسی پیدا می کنید ؟
تنبلی –
بی حوصلگی –
ترس از اینکه دیگه فرصت نکنی کاری که می خوایو انجام بدی –
و این بهانه هارو کی در گوشه شمامی گه ؟ نفس
ولی حالا فکر کن بری نمازتو بخونی . نفس شما خورد می شود
البته فکر نکنید نفس فقط چیزای بد به شما یاد می ده
یهو می بینی بهت می گه
البته اینم خیلی خوب نیست
نفس شما نقشه داره بعد انجام کار خیر به شما یک هدیه بده
پس نفس سررشته ی همه ی گناهان و ناتوانایی ها هستش
تا وقتی نفست همراهته خودت توی زندان دلت حبس شدی
… راه مبارزه با نفس < همین الان یک کاغذ بردار و لیست کارهایی رو بنویس که ازشون خوشت می یاد ولی می دونید که هیچ کمکی به شما نمی کنه و حالا سعی کن با تمرین کردن به مشکلات غلبه کنی
پ . ن
اگه فکر می کنید من نقد پذیر نیستم … اینطوری نیست
من سعی می کنم توی تلاش بعدی بیشتر توضیح بدم تا شما
بتونید حرف منو بفهمید
هدیه ی نفس به شما بعد انجام کار خیر غروره
سلام استاد.
یه سوال داشتم اینکه ما میتونیم موقع تایپ کردن و نوشتن داستان، به آهنگ گوش بدیم؟ منظورم آهنگ بی کلام نیست. اگه بله، آهنگ بهتره ملایم باشه؟
و یه سوال دیگه، اگه نمیتونیم هنگام نوشتن از آهنگی که خواننده درونش خونده استفاده کنیم، میتونیم به آهنگ بیکلام گوش بدیم؟
یا این موضوعات کاملا سلیقه ایه؟
ممنون از مهر بی پایان شما.
سلام آرون عزیز
بله، چرا که نه. هر کاری که دوست داری میتونی بکنی.
البته به یه نکته توجه داشته باشی: این کار هم نوعی چندکارگی محسوب میشه و ممکنه عملکرد مغزت رو کندتر بکنه.
در کل موضوع به سلیقه تو بستگی داره.
برقرار باشی.
سلام خود شما نویسندهاید؟ چه کتابی رو برای خوندن پیشنهاد میکنید؟ چرا من بعد خوندن هر رمان قوی ناامید میشم؟ از نظر قلم پیشرفت میکنم ولی ایدهیابی رو حس میکنم ای کاش من این به ذهنم میرسید!
سلام عسل عزیز
من تو این سایت هزاران مطلب نوشتم. بخش درباره ما هم هست. پس این از جواب سوال اول.
اما دربارۀ سوال دوم: این بستگی داره به علایق و دغدغههای شما. پس نمیشه از چند تا کتاب اسم برد. من قبلاً به بعضی از کتابهای موردعلاقۀ خودم اشاره کردم اینجا: معرفی کتاب
سه: باید ببینیم رمان قوی که شما میگید کدوم رمانه. این نکته رو هم باید در نظر گرفت: گاهی سواد و سلیقه ما به حدی پرورش نکرده که بتونیم زیبایی برخی آثار رو درک کنیم.
سلام و وقت به خیر آقای شاهین کلانتری عزیز .من شش ماه پیش از شما سوالی در مورد داستان کوتاه که می نویسم کردم و شما با حوصله تمام طی ایمیل به من پاسخ دادید. اخیرا در اینستا گرام شما رو دنبال می کنم و اصل پومودورو که شما عنوان کردید در زندگی من تاثیر فوق العاده ای گذاشته که واقعا ممنونم.من در مورد تولید محتوا تا جایی که تونستم توضیحات شما رو گوش دادم .حقیقتش توی پیج شخصی خودم که قفله برای دوستانم خیلی در مورد کتاب هایی که می خوانم و فیلمهایی که می نویسم مطلب می گذارم.فقط متوجه نمی شم که تولید محتوا و گذاشتن مطالبی در این راستا از چه نظر مفیده و چرا شما روی اون تاکید دارید؟ چون وسوسه شدم به فرمایش شما گوش بدم و در یک پیج جدیدی که برای عموم قفل نیست تولید محتوا کنم.اگر من رو راهنمایی بفرمایید بسیار ممنون می شم.باتشکر
سلام پانته آ جان
چقدر خوب که جدیتر به نوشتن و محتوا میپردازید.
دربارۀ محتوا یه مطلب مفصل نوشتم که خوشحال میشم بخونید، نظرتون رو هم برام نویسید:
آموزش تولید محتوا
شاد و برقرار باشید.
سلام آقای کلانتری عزیز
امیدوارم حالتون خوب باشه. لطفا چند کتاب در رابطه با عناصر داستان و رمان معرفی کنید.
سلام فائره عزیز
اینجا میتونید به فهرست مفصلی از کتابهای نویسندگی دسترسی داشته باشید:
کتاب های آموزش نویسندگی
سلام . خسته نباشید .
یک سوال داشتم .
آیا میتوانیم داستان را به طور کامل از دید ضدقهرمان (antagonist ) یا villain داستانمان بنویسیم؟
مزیت ها و معایب این کار چیست ؟
من خودم به شخصه همیشه به ضد قهرمان ها بیشتر علاقه داشتم تا قهرمان ها و همیشه دلم میخواست داستان را از زبان آنها بخوانم .
صبا جان
تو این مدل از داستانها که شما میگی، ما یه شخصیت اصلی داریم، و یک یا چند شخصیت دیگه رو هم داریم که در برابر شخصیت اصلی قرار میگیرن. کشمکش این دو نیرو پیرنگ داستان رو شکل میده.
شخصیت اصلی میتونه مثبت باشه، منفی باشه، یا ترکیبی از این دو.
راوی هم که بحثش جداست. میتونه یکی از شخصیتها باشه، میتونه اصلاً توی داستان نباشه.
پس به این نکته مهم توجه داشته باشه:
منظورمون از ضد قهرمان الزاماً آدمهای منفی و بد نیستن. خود قهرمان میتونه رذلترین آدم دنیا باشه. ضد قهرمان کسی هست که در برابر قهرمان قرار میگیره و مانع رسیدن قهرمان به هدفش میشه. همین. ضد قهرمان حتی میتونه طبیعت هم باشه. فیلم ۱۲۷ ساعت رو ببین.
سلام استاد کلانتری عزیز 🌹
استاد من یک چالشی دارم نمیدانم چطور حلش کنم. اینجا مطرح میکنم ممنون میشم اگر راهنمایی ممکن باشد.
آن مشکل از آغاز وبلاگ نویسی روزانه همراهم هست و یک ذره هم نتوانستم کمترش کنم چه بسا بیشتر هم شده.
آن این است که وبلاگم هر وقت دلش بخواهد احساسم را مدیریت می کند و خارج از کنترلم می شود، به بیان واضحتر وقتی از من تلف می شود بخاطر وبگردی نه وب های دیگران بلکه وبلاگ خودم.
استاد اگر گذرم به وبلاگم بیفتد آنقدر غرق مطالبم میشوم آنقدر از خواندنشان لذت میبرم که به گمانم اولین خواننده پروپاقرص پست های وبلاگم خودم باشم. ولی چون زمانی از من میگیرد در آخر حس منفی دارم.
خب سوال من این است که اولا این لذت از مطالب وبلاگ خودم چه توجیهی دارد برای خودم گنگ است، این احساس چجور احساسی است خطرناک است یا مفید است؟
درثانی اگر این حس لذت باعث عقب ماندگی می شود چطور باید حل و فصلش کرد؟
ثالثا اگر احساس لذت همچنان ثابت باشد و غیرقابل تغییر، چطور وقت نازنینم را به گذر در آن نگذرانم؟
تشکر میکنم.
درود فاطمیا جان
مگه کلا چقدر ازت وقت میگیره؟
خیلی هم خوبه. کیف کن با کار خودت.
این کار هیچ عیبی نداره. به شرط اینکه تو مدام در حال یادگیری باشی و سطح نوشتههاتو بالاتر ببری.
سلام وقتتون بخیر جناب کلانتری عزیز واقعاااا ازصمیم قلب بابت حضور پرمهر و موثرتون در کنار ما و همه عزیزان ممنونم.من۹ سالی میشه ک مینویسم و خوشبختانه درفستیوال ها دیپلم افتخارو …..گرفتم اما متاسفانه مدام وهرروزه نمیتونم بنویسم چون متاهلم و بالاخره مشکلات همچنان هست وادامه دار….خواستم ازتون خواهش کنم چند کتاب یا بهتربگم مجموعه داستان های ک بتونه ذهنم رو آزاد کنه برای نوشتن بهم معرفی کنید.ممنون استاد
سلام زهرای عزیز و گرامی
بینهایت سپاسگزارم از شما.
حتی اگه روزی یک ربع هم بنویسید عالیه.
قبلاً اینجا یه سری کتاب معرفی کردم، شاید براتون جالب باشیه:
معرفی کتاب
سلام وقت شما بخیر
ببخشید اقای کلانتری خیلی به یادگیری از وب و همچنین خلق کسب و کار دیجیتال علاقه دارم ولی چند وقتیه حس میکنم نسبت بهش اعتیاد پیدا کردم انگار همیشه باید پای سیستم و گوشی باشم ضمنا چشمام هم دیگه اونطوری یاری نمیدن، بنظرتون چیکار کنم؟ اررمیشه
سلام حسین عزیز
حتما فاصله بگیر.
و رابطۀ خودت رو از نو بازسازی کن
کتاب «انحرافناپذیر» از نیر ایال هم میتونه کمکت کنه.
چطور میتونم نوشته هامو ارسال کنم وبلاگ خاصی ندارم استاد
وبلاگ بسازید سمیه عزیز.
میتونید تو ویرگول هم بنویسید.
«در کنار ما بمان»
تو مثل آینه زلال،
تو همچو رود، همچو سبزهزار؛
از غرور و کبر و کاستی رها!
با فروتنی گِلَت سرشته است.
گنج علم خویش را
بدون چشمداشت؛
بهر هر طلبکننده گستراندهای!
تو برای هر جوان خواستار نام،
یا برای جوششی که در دلش نهفته است،
کهکشانی از امید را
در سپهر جان وی تنیدهای.
ای طنین صوت تو آشنا برای ما…
راز بودنت،
منشأئی برای شعرها و قصهها
با حضور گرم خویش،
در کنار ما بمان.
ما به گرمی حضور تو
دل سپردهایم،
دل سپردهایم…
تقدیم به استاد گرانقدرم، شاهین کلانتری
بعنوان تحفه ناقابلی برای بدرقۀ سفرشان
سلام معصومه خانم بینظیر
نمیدونید چقدر این نوشتۀ زیبا به دلم نشست.
شما خیلی لطف دارید به من.
بینهایت عزیز هستید برام.
به وجود نازنین شما با تمام وجودم افتخار میکنم.
🌸🌸🌸
سلام.میشه لطفا توضیح بدین که هفته ای چند روز کلاس هست ؟و چند ساعت؟و تکالیف به چه صورت هست؟چون دانشجو هستم و کنکوری… . میخوام کاملا بدونم که چقد در طول روز باید زمان بذارم.
سپاس از شما
سلام فاطمه عزیز
ما روزهای شنبه و چهارشنبه کلاس داریم. دوشنبهها هم یک لایو داریم.
البته روال ما در این دوره یه مقدار متفاوته.
یعنی شما میتونید درسها رو در ساعات مناسب خودتون هم دنبال کنید.
بخش اصلی کار هم که روی سایت اختصاصی دوره ارائه میشه. که شامل درس متنی و صوتیه.
در کل اگر روزی نیم ساعت وقت بگذارید کافی و حتی عالیه.
سلام آقای کلانتری من شما رو دنبال می کنم
خیلی به نویسندگی علاقه دارم بیشتر از هر چیز دیگری
از موقعی که یادم می آید دلم میخواست بنویسم گاهی هم می نویسم
ولی همش ترجیح میدهم شروع نکنم کتاب می خوانم و ترجیح می دهم کتاب بیشتری بخوانم بعد شروع کنم
یک مشکل دیگری که دارم نمیدانم دقیقا چه سبکی دارم دغدغه ام چیست گاهی از نوشتن نا امید می شوم
یک متن از نوشته هام رو براتون می فرستم. میدانم انتظار بی جایی است ولی خواهش می کنم اگه امکانش هست لطفا بخونید و راهنماییم کنید من دوست دارم یکی راهنماییم کنه بهم انگیزه بده امیدوارم کنه
رویای نویسندگی من را به واقعیت نزدیک کنه
امیدوارم پیام من را بخوانید
گاهی نداشته هات اینقدر پررنگ میشوند بغضت می ترکد و خود را تنهاترین فرد عالم می دونی راستش من خیلی به کمک دیگران اعتقاد ندارم به نظرم اگه فردی مصمم باشه و اراده بالایی داشته باشی بقیه به راحتی در اختیار او قرار می گیرند
برای ادا مه راه.
انسان
جسم و روح
درد و رنج
دنیا….. چیزی جز درد و رنج نیست
من از این درد لذت می برم حس کسی رو دارم
که بعد از یه تشنگی و خستگی طولانی یه جرعه آب می نوشد
اون آب همون زندگی است
یا همون کودک شادی است که موهای خود را در باد پریشان می کند و کنار بیشه زاری با خوشحالی می دود
یا مادری است که فرزند خود را محکم در آغوش می گیرد
زندگی چیزی نیست جز همین حس های کوچک قشنگ
که ما آنها رو به بهانه آمدن روزهای خوب نادیده می گیریم
به راستی انسان ناسپاس است
بلند پروازم مثل بچه عقابی که تازه پرواز. رو یاد گرفته و شوق پرواز آن را به هر سمتی میبرد
پرم از آرزو امید هدف
گاهی با اشنیاق پیش میرم گاهی
مانعی راهم را سد می کند
اگه نتوانم بروم
در درونم طوفان به. پا می کنم آن راه رو هزاران بار در ذهنم می پیمایم به مقصد میرسم دردش رو حس می کنم رنجش را به جان میخرم
کاش دنیا پر. از سد نبود
البته سدراه هست که باعث میشود لذت رسیدن شیرین شود
زمان
زمان
زمان
منتظر من نیست
گاهی دلم میخواهد سرش داد بزنم کمی اهسته
مگر نمی بینی
این عمر گران قیمت است که میرود به امید روزها ی خوب
به غلط. زندگی کردن وجود ندارد
هدف هست
امید هست
آرزو هست
پس زندگی هست
به امید برگشت
یا به امید دنیایی شیرین تر پیش رو
گاهی یک کتاب
تورا آنچنان غرق می کند که برمیگردی پل های پشت سرت را می سازی و پیش میروی
مثل من
که کتاب برام حکم جرقه دارد
زود سریع
جایی برای ناامیدی نیست
یک بار زندگی هست
و کلی ارزو
بجنب که دیر شده
هنوز ذهنای آماده در دنیا هست که تو باید آنها رو پر کنی از
عشق
امید
ایمان
خیلی به کار دنیا فک میکنم راستش دنیا کاری به کار ما ندارد ما خودمان باید دنیا رو پیدا کنیم حتی شده تا آخر دنیا بریم
و به این سوال جواب بدیم چرا
من هستم؟
آیا باید باشم؟
آیا میتوانم بهتر باشم؟
آیا زندگی من قابل تاثیر پذیری هست؟
اگر اشتیاق پاسخ به این سوالات را داری پس تو انسان خوشبختی هستی چون آخرین چیزی که از دست می دهی امید هست
حسرت های ما مانند سم هستند یا مانند بک گراند از یک فیلم ترسناک که در وجودمان رخنه می کنند و ما را ناامید خسته پر از درد می کنند که فکر می کنیم تنهاترین فرد در این عالم هستیم به نطرم حسرت های زندگی سرعت ما را کند می کنند ولی نباید ما را متوقف کنند. ما در مسیر زندگی همیشه با یک سرعت پیش نمیرویم شاید مسیر ما سینوسی باشد گاهی خوب پیش می رویم و گاهی هم متوقف و کند می شویم چون همیشه نباید انتظار دنیایی آرمانی را داشته باشیم دنیای ما
پر از درد حسرت
رنج
سختی
جنگ
عصبانیت
راستش در همین دنیا هم
مهربانی
گذشت
و انسانیت هست
این ما هستیم که انتخاب می کنیم کدام راه را برویم
شاید انتخاب بقیه ما را تحت تاتیر قرار دهند ولی این اراده ما هست که به ما کمک می کند
گاهی اوقات ددلم میخواد یک بار دیگر کودکی کنم ولی همین کودکی هم با همه سختی هاش قشنگ ولی نه نمی توانم بگویم قشنگ بود می توانم بگویم گر ا سختی بود البته دلخوشی هایی هم داشتم
اون موقع زیاد درک نمی کردم یا شاید چون همه هم سن وسالان اطرافم همین وضعیت را داشتند
ولی من همیشه فراتر از زمانی که هستم فک می کردم دلم میخواست درس بخوانم می دانستم دنیایی فراتر از روستایمان هست
همیشه دلم میخواهد دنیا به جای بهتری دتبدیل می شد بچه روستایی که باشی ناخودآگاه ذهن بلند پروازی پیدا می کنی
من آدم واقع بینی نیستم یعنی نمیخواهم واقع بین باشم چون به نظرم برا رسیدن بن بست غیر ممکن نیست آن چیزی که غیر ممکن را در ذهن ما به وجود می آورد وابستگی های ما هستند
وابستگی به خانواده فرزند شهر شغل فرهنگ و… شاید هم کمبود ها مانند پول البته دوست ندارم گول را عامل مهمی معرفی کنم چون نمی تواند سد راه باشد ولی می تواند سرعت ما را کند کند من زیاد به وجودش اهمیت نمی دهم چون به نظرم چیزی که قابلیت به دست آوردن را داشته باشد نمیتواند عامل مهمی باشد ما به همین دلایل از خیلی از ارزوهای خود دست می کشیم و برایمان زندگی بدون هدف و آرزو عادی می شود و همین عادی شدن می شود حسرت
وای که چقد زندگی گر از رمز و راز و راه و رسیدن
پس به خودت قول بده همه تلاشت را بکنی
ما در آینده بیشتر حسرت کارهایی رو می خوریم که در زمان مناسب آنها نتوانستیم انجام بدهیم چون ذهن ما یه چارچوب محدود پیدا کرده که دیگر نمی شود آن کارها رو انجام بدهیم
خیلی از کارها را می شود انجام داد ولی شاید آن حس را به منتقل نکنند چون ما جای آن حس قشنگ رسیدن و انجام دادن را با حسرت و نرسیدن پر کردیم و وقتی می رسیم زیاد برایمان لذت بخش نیست
گاهی اوقات انسان حاضر است هر آنچه را دارد بدهد و فقط برای یک لحظه حس خوبی را تجریه کند
شنیدم ادیسون زمانی که کارخانه اش در آتش می سوخت با آرامش روی یک صندلی نشت و شعله های آتش را تماشا می کرد گاهی انسان به این مرحله می رسد که دیگر کاری نمی تواند بکند فقط می تواند یک لحظه حس قشنگی رو تجربه کند متل حس قشنگ نگاه کردن به آتش که واقعا لذت بخش است چون از اجداد ما از غارهای چند صد هزار ساله به ما به آرت رسیده
نمی گویم شکست آسان و درد آور نیست ولی ماندن در شکست دردآور است
گاهی باید خود را به بی خیالی بزنی و دوباره ادامه بدهی
شاید نشود گذشته را عوض کرد
من هیچ وقت نمی توانم گذشته ام را عوض کنم
لباس ها کفش ها اسباب بازی ها و.. که من در کودکی دوست داشتم الان اصلا من را خوشحال نمی کنند
حمایت هایی که در دوران نوجوانی نیاز داشتم الان نیازی ندارم
ابراز همدردی و ابراز خوشحالی هایی که در زمان غم و شادی گذشته نیاز داشتم الان چیزی را برایم عوض نمی کنند.
همه اینها می شود حسرت و غم برای من
ولی از یه جایی به بعد همه اینها دیگر مهم نیستن شاید بعضی ها این را به افسردگی تعبیر کنند ولی من این را به پذیرفتن یا عادی شدن تعبیر می کنم
ولی عادی شدن به همراه رنج
یعنی آنقدر در ذهنت از آن قضیه رنج می کشی که دیگر خسته می شوی و ترجیح می دهی نداشتن ها و حسرت ها برایت عادی
رنج هم جسمی هست هم روحی
رنج است که انسان را بزرگ و بی نیارز و آرام می کند
دیگه از کسی انتظاری نداری
انسان خود به تنهایی می تواند یه آنچه که می خواد برسد ولی حمایت ها ی دیگران جرقه ای هستند که که تو را به آینده امیدوار مصمم می کند.
لذت
به نظرم لذت برایمان بد تعریف شده شاید ما به آدم های غمگین بیشتر بها می دهیم تا انسان های شاد
چون انسان های شاد را انسان های بیخیال و بی فکر در نظر می گیریم
در حالی کی برای انسان های غمگین اهمیت قائلیم چون فکر می کنیم واقع بین هستن فک می کنیم کار درستی انجام می دهند . در حالی که
گاهی
دلم میخواهد به گذشته برگردم برای تجربه کردن حس های قشنگی که وجود داشت کنآر یه قبیله در غارهای تو در تو بشینی و قصه قهرمانان رو گوش بدی یا
کاش انسان توانایی پرواز داشت همانطور که روح رو با خیالات به همه جا می بریم جسم هم دور میشد و هر جا که میخواست میرفت گاهی احساس می کنم روحم زندانی شده جسمم خیلی کوچکتر از آن است که بتواند روحم را تحمل کند روحم بزرگتر و فراتر از هر آنچه هست که می پندارم
دلم میخواهد
آنچه ذهنم را پر کرده روی کاعذ بنویسم کلمات ذهنم احساس سنگین بودن بهم میدن
یعنی روزی میرسد حس خالی بودن ذهنم را تجربه کنم
به نظرم باید حس بی درد بودن و بی تفا ت بودن را تجربه کنم
ولی من
احساس من
گذشته من
آینده من
هر آنچه میخواهم
و برایشان می جنگم به من
اجازه نمی دهد. ذهنم همچنان پر است
از همه…
درود عزیز
شما زیبا مینویسید.
ولی اگر میخواید نوشتن رو جدیتر دنبال کنید، پیشنهادم وبلاگنویسی روزانهست.
یه وبلاگ بسازید و هر روز یه چیزی بنویسید و منتشر کنید. به مخاطب هم فکر نکنید. چند سالی به همین روند ادامه بدید.
بعدش احتمالا اتفاقای شگفتانگیزی میفته براتون.
دربارۀ وبلاگنویسی اینجا یه چیزایی گفتم:
وبلاگ نویسی
سلام آقای کلانتری کتاب در حال و هوای جوانی شاهرخ مسکوب در کانال تلگرام باشگاه ادبیات نبود؟ کجا پیدا کنم؟
درود مجتبی جان
متاسفانه نمیدونم. یه مقدار توی گوگل سرچ کن شاید پیدا کردی.
با عرض سلام.
من یک سوالی داشتم اگه بشه جواب بدین خیلی خوشحال میشم.
آیا جمله ی
آن روز،روحمان هم وداعمان خواهد گفت.
میتونیم به کار ببریم؟
درود عزیز
میشه به کار برد. اما کجا؟ در چه نوع متنی؟ در کنار چه جملاتی؟
اینا خیلی مهمه.
سلام استاد من دختری هفده ساله ام علاقه شدید به نویسندگی دارم کسی حمایتم نمیکنه متن های زیادی نوشتم که خیلیا دوست داشتن آنا هیچ می حمایتم نمیکنه میشه شمامنو حمایت کنید ؟ متن ها رو بفرستم براتون ؟؟اکه دوست داشتید بیام پیشتون بهم کمک کنید؟؟
سلام مهلا جان
البته قرار هم نیست کسی از ما حمایت کنه.
ما اگر شیفتۀ نوشتن هستیم باید براش بجنگیم.
پیشنهادم اینه که وبلاگ خودت رو راهاندازی کنی. بعد اگر دوست داشتی میتونی لینک وبلاگت رو برای من هم بفرستی همینجا.
وبلاگ وبسایت ندارم.. ولی روزنامه هامو و بقیه مطالب ا گرممکن واتساپ یا تلگرام یا اینستا بفرستم استاد
درود
به نظرم اگر نوشتن براتون جدیه، حتما به فکر وبلاگنویسی هم باشید.
سلام آقای کلانتری
وقتتون خوش
آقای کلانتری بزرگوار مدتی هست که پیجتون رو دنبال میکنم. دختر ۱۱ ساله ای دارم که به نوشتن علاقمند هست ولی نمی دونمچطور راهنماییش کنم و چطور بیشتر به نوشتن علاقه مند و تشویقش کنم وقتی دل به کار میده قشنگمینویسه.
سابقا قصه هایی رو به صورت صوتی و نوشتاری داشت که ۱۰ تا از اون قصه ها رو انتخاب کردم و با ویرایش کوچکی با نامخودش به چاپ رسوندم. با نام ( سبدی از قصه های آترا)
ولی در حال حاضر نمی دونم چطوری کمکش کنم که بیشتر و بهتر بنویسه
میشه لطفا راهنماییم بفرمایید؟
سپاسگزارتون خواهمبود
سلام خانم ابوطالبی عزیز
بزودی کتابی رو در این زمینه منتشر خواهیم کرد.
اگر کانال و سایت مدرسه نویسندگی رو دنبال کنید، در جریان انتشار کتاب قرار میگیرید.
برای شما و دختر نازنینتون آرزوی شادی و سلامتی روزافزون دارم.
سلام آقای کلانتری
سپاسگزارم از پاسختون
میشه لطفا نام کتاب را بفرمایید؟ممنونم
بهاره عزیز، من متوجه نشدم که این کامنت زیر کدوم حرف منه.
دربارۀ چه کتابی حرف زدم؟
سلام وقتتون بخیر
آقای کلانتری نوشته ها و رمانمون رو که میخوایم تو پیجمون منتشر کنیم نباید نگران سرقت ادبی و اینجور مسائل باشیم؟
سلام عزیز
من که فکر میکنم جای هیچ نگرانی نیست.
قبلاً یه یادداشت در این رابطه نوشتم:
آیا نگران دزدیده شدن نوشتههایتان هستید؟
درود. ببخشید ممکن کارهای منو ببینید تا بهتر بتونم منظورمو انتقال بدم وایا کلاسی دراین زمینه هست
نوشتههای شما رو کجا میشه خوند؟ وبلاگ یا صفحۀ خاصی دارید؟
درود استاد. جستارنویسی اصلا اطلاعی ندارم ممکن بیشتر توضیح بدین واینکه شما چطور میتونید بهم کمک کنید
سلام سمیه عزیز
اول با خوندن این مطلب شروع کنید:
جستار و جستارنویسی
سلام جناب شاهین کلانتری توانا.یک سوال رک و راست.چه جوری میشه با شما همکاری داشت؟
سلام فهیمه عزیز
در چه زمینهای؟
درود بر شما.در زمینه ی نوشتن شعر یا متن…هر چیزی که با مداد سرو کار داره.البته جسارت بنده را ببخشید
خواهش میکنم. در حال وبلاگ یا رسانۀ خاصی دارید؟
درود بی پایان بر شما.به تازگی سایت زدم.ولی تا جون بگیره کمی زمان میبره.ولی هیچ زمان از نوشتن غافل نشدم..
زنده باد فهمیه عزیز
حتما لینک سایتت رو برای من هم بفرست.
سلام من همیشه تو دوران مدرسه انشاهام بهترین بود همیشه براحتی تحت تاثیر کوچکترین کلمه قرار میگرفتم ومینوشتم حتی ده ها صفحه در مورد یک کلمه بصورت توصیفی مینوشتم.. من متن ادبی در مورد مشکلات اجتماعی و سیاسی بصورت دلنوشته و توصیفی مینویسم ودر روزنامه چاپ میشه.. اصلا علاقه ای به داستان نویسی وحتی خوندن داستان بخصوص رمانتیک ندارم.. مگر داستان کوتاه اجتماعی… هیچ کس نتونسته بهم کمک کنه تا پیشرفت کنم همه پیشنهاد داستان دادند و کلاسها هم در مورد داستان نویسی هست… من چطور میتونم در حیطه خودم پیشرفت کنم استاد.. لطفا راهنمایی بفرمایید
سلام سمیه عزیز
نوشتن که فقط داستان نوشتن نیست. یک عالمه شیوۀ مختلف وجود داره برای نوشتن.
پیشنهادم اینه که شما برای آشنا شدن با جستارنویسی بیشتر وقت بذارید:
جستارنویسی
آقا سلام چگونع میشه از رمان نویسی به در آمد رسید
تولید محتوا میتونه کمک زیادی بکنه به معرفی و فروش آثار:
درباره تولید محتوا
▂▃▄▅▆▇█▓▒░کاظمی░▒▓█▇▆▅▄▃▂:
سلام من یک سایت تبلیغاتی دارم حتی اپ این سایت هم درکافه بازاراندرویدانتشاردادم من درسایت واپم اومدم غیرازاینکه کاربرتبلیغات خودش بدون هیچ هزینه وبصورت رایگان درج میکندبتواندازامکانات نظیرویدیووفیلم، موزیک وآهنک، روزنامه، کتابخانه، اندروید، فروشگاه و… که بعنوان میزکاردراپ گذاشته شده برای کاربرانم ایچادوراه اندازی کردم درضم اشتباه نشودکه میزکارم هنوزآیتم هایش رادارم بروزرسانی می کنم میخواهم بدونم چکارکنم که برخلافه اینکه من تبلیغات دارم وکاربرتبلیغات درسایت می گذاردبهترتشویق بشودهم اپ رانصب کندوهم بیایدتبلیغاتش راداخل سایت بگذاردباوجودی که دیواروشیپوررالان فعالال هستندوداردکارمی کنندیاسایت های هستندکه تبلیغ می کنندحتی این امکان میزکاررابرای کاربرانم ایجادکردم که تنهاازتبلیغات استفاده می کنندازامکانات دیگرهم استفاده کنندیااینکه درتبلیغات این قانون راگذاشتم بااولی درج اگهی، آگهی شون رابدون هیچ هزینه ویژه کنم حالابنظرشماچکارکنم آدرس واپلیکیش رابرایتپن ارسال می کنم تابهترمتوجه شویذ بی زحمت کمکم کنید
کلیه تبلیغات شما «بدون هیچ هزینه ای»و«رایگان» پذیرفته میشود
آدرس سایت
http://tablighatinja.ir/
اپلیکیشن راازکافه بازار اندرویدباامکانات بیشتر دانلودکنید:
http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.tablighatinja.app.android&ref=share
استادیک سوال که اینکه من درسایتان عضوم ودارم مطالب تولیدمحتـارامی خونم هنوزکامل تمامش نکردم امایک سوالی که ذهنم رامشغول کرده اینکه من چون یک سایت تبلیغاتی دارم میخواهم این سایتم بهترین محتوای تبلیغاتی داشته باشد حتی درکنارش اومدم یک میزکاری گذاشتم که کارذهنش فقط درگیرتبلیغات نباشد بتونه از کتابخانه، موزیک، فروشگاه و… استفاده کند ووبلاگی دارم که درون ش می خواهم تولید محتوا براساس کارم که تبلیغاتی است بنویسم چـن شما پرسایتتان گفتید اگردرشغل خاصی کارمی کنید مربوط به آن متن تولیدکنید یاسایتی دارید برای کاری مشخص درباره آن تولیدمحتواکنید حالاسوالم اینجا اگرمن بیایم دروبلاگم درباره تبلیغات اصلادرباره معنی تبلغات که اصلاتبلیغ چیست وازنظر کسی که تولیدمحتواانجام میدهدتبلیغ چیست یا واژه تبلیغ چسیت یازکجا تبلیغ اومده بحت وگفتگو کنم وتولیدمحتواکنم یااینکه من درباره تبلیغ خرید موبایل، خودرو، امکلاک تولید محتـاکنم به این صورت که مثلا من میخواهم موبایل خریداری کنم موضوعاتی درموردخریدوفروش مویایل وامکاناتی که اون خریداربایدقبل ازخریدمته نظرقرارداشته باشد ویاهرچیزدیگری.. که بایدقبل خریداطلاع داشته باشد تولیدمتحواکنم بنظر شما خوبه چون من کارم درسایتم فقط تبلیغات است درست اومدم درکنارش یک میزکاری گذاشتم که کاربرمیتوانذ روزنامه بخواند، یا آهنگ گوش دهدیا فروشگاه استفاده کندویا… اما بیس کارم فقط تبلیغات است ووبلاکم را درهمین راستامیخواهم تولیدمتحواکنم اطلاتبلیغ چیتست یا اینکه میخواهی تیلیغ کنید چه معارهای باید متن نظرتون باشدو… بنویسم انشاله موفقیت را کسبمی کنم نمی خواهم فکرم را حالابگم چون دیواروشیپورویاسایت های زیادی وجوداردندکه تولیدمحتوااکهی انجام میدهند من میخواهم خودم نیازمردم وکارمردم را واموزش های که بعددرون وبلاک قزارمیدهم و.. استفاده کندونیازروزمره خودش رابتوندتامین کنید یاازوبلاکم ازتولیدمحتوای که درمورد تبلیغات است استفاده کند من ازدیشب تاحالا واقعا سایتتان من راتغییرداده مخصوصاقسمت تولید محتوایی تون
استادمن احساسم بهم می گوید شما واقعا میتـنید در راستای سایتم ومحتوای تویسی واقعاکمکم کنید این احساس رااز نوشته هاتون وفیلم هایتون… داشتم
حالااگرمیشودواقعااستادکمکم کنید این سایت راطوری ببرم بالاکه درست کارم تبلیغات است بتونم به کاربران درمورد تبلیغات چیزهای باارزشی یادبدهم وبتواندکاربراستفاده کند خواهشاکمکم کنید
درود عزیز
دل گام اول بهتره یه وبلاگ هم برای سایتت بسازی.
و توی این وبلاگ شروع کن از مزیتهای خاصی که کار تو داره بگو.
این گام اولیه.
اگر نوشتی برام بفرست بخونم.
سلام آقای کلانتری
وقت بخیر
من برای سایتی میخوام تبلیغات انجام بدم,در اصل لینک اختصاصی خودم رو گرفتم که به ازای هر کلیک پورسانت دریافت میکنم.
من الان میخوام به بنر تبلیغاتی درست کنم و تو کانال های هدفم تو تلگرام بفرستم .
ولی میدونم که مننم باید قوی و ترغیب کننده سریعی باشه تا طرف جذبش بشه و کلیک کنه روی لینک.
خواستم راهنماییم کنید که چطور همچین متنی بنویسم..
ممنون با تشکر
سلام مرتضی جان
قبلاً در سلسله مطالبی راهکاریهایی رو برای این کار ارائه کردیم که لینکش رو برات میذارم:
تبلیغ نویسی
کپی رایتینگ
کلاس کپی رایتینگ
سلام وقت شما بخیر و خوشی باشه
ببخشید یه سوال داشتم
میخواستم بدونم راهی هست که با نویسندگیِ( دلنوشته _ انشا و… ) برای یه سایت یا یه گروه و شرکت
بشه از طریق فضایِ مجازی کسب در آمد کرد ؟
سلام
با تولید محتوا مینونید.
در این زمینه بیشتر بخونید.
سلام آقای کلانتری.من یک داستان کوتاه نوشتم و خوشبختانه مورد استقبال قرار گرقت میخواستم بدونم اگه من داستانم رو گسترش بدم و ۵۰ صفحه بشه از طریق کدوم انتشارات میتونم به چاپ برسونم؟؟؟
درود عزیز
معمولاً ناشرها رو نویسندههای کار اولی سرمایهگذاری نمیکنن.
بهتره خودتون روی چاپ کتاب سرمایهگذاری کنید.
درود نورانی هستم
نویسنده کتاب کوچ پرستو که هنوز کتابم به چاپ نرسیده اما به کمک شما شدیدا نیازمندم. سپاس
در خدمتم. بفرمایید.
سلام آقای کلانتری
من ۱۰ سالمه و میخوام نویسندگی رو درست یاد بگیرم .یه دونه داستان هم نوشتم
لطفا راهنمایی کنید.
زنده باد آنوشا جان
به خاطر ذوقی که در این سن کم داری بهت تبریک میگم.
میتونی با این تمرین شروع کنی:
صفحات صبحگاهی
با سلام روزنامه نگاري را به صورت خودآموز از كجا و چگونه شروع كنم؟ چه منابع و كتابهايي رو بخونم با تشكر.
درود علی عزیز
در این زمینه کتابهای خوبی وجود داره.
منتها سوالم اینه، در حال حاضر کدوم نوع از روزنامهنگاری برات جذابه؟
با سلام روزنامه نگاري تحقيقي و جامعه شناسي برام جذابيت داره لطفا در اين زمينه ها كتاب معرفي بفرماييد به خصوص روزنامه نگاري تحقيقي با تشكر.
علی عزیز
دربارۀ روزنامهنگاری تحقیقی مشخصاً کتابی رو در ذهن ندارم.
اما دربارۀ جامعهشناسی اخیرا یه کتاب خوب نشر ثالث منتشر کرده که در روزنامهنگاری تحقیقی هم میتونه برات مفید باشه:
چگونه به زبان جامعه شناسی بنویسیم؟
سلام👋 پاییزتون به خیر🍁اگر بتونیم متن های خوبی بنویسیم ولی دوست داشته باشیم فیلم هم درست کنیم و کتاب هم بنویسیم باید فیلمنامه نویسی بخونیم یا نویسندگی؟
هر دو رو میتونید در کنار هم داشته باشید.
سلام استاد، وقت بخیر.
بنده تازه آموزگار ادبیات فارسی مقطع دبیرستان دورهٔ اول و دوم شدم و سابقهٔ تدریس ندارم.
امیدوارم منو از پیشنهادات و تجربهها اون در زمینهٔ تدریس و انواع روش تدریس بهرهمند سازید.
سپاس فراوان 🌺🌺
درود عزیز
حتما. بزودی مطالبی رو در این زمینه خواهم نوشت.
درود مربی جان
من در زمینه محتوا روانشناسی فعالیت دارم. مشکل موضوع و ایده ندارم اما چند روز ذهنم با نوشتن محتوا مقاومت داره یه صدایی میگه این حرفها تکراری باید مطالب جدید بنویسی مدام یک نیرویی میخواد منو منصرف کنه از نوشتن نمیتونم تشخیص بدم این نیروی هنرمند درونم یا مخالف ذهنی که به هدفم نرسم چون باید برای پیجم محتوا بنویسم بلاتکلیفم ممنون میشم راهنمایی کنید.
درود نیلا جان
این صدا فقط و فقط با نوشتن خاموش میشه.
همۀ این دغدغهها رو هم بنویس.
این نکته مهم رو از یاد نبر:
نوشتن بدترین و ضعیفترین چیز، خیلی بهتر از اینکه هیچی ننویسیم.
به خودت زمان بده. صبر داشته باش. شروع ما همیشه بده. بد بد بد.
درود مربی جان به نوشتن ادامه دادم و از همه مهمتر به یک سبک نوشتاری جدید رسیدم و حق با ندای درونم بود
بعد تازه یک کتاب نوشتم که تقدیم به شما کردم 😇
زنده باد.
سلام استاد بزرگوار
فردی که دوره های کامل محتوا را گذرانده و میخواهد که تمرین نوشتن را آغاز کند باید از کجا شروع نماید؟ دغدغه اصلی من برای نوشتن موضوع نوشتار است. تصمیم من برای ادامه کار در حوزه محتوا همکاری با شبکه های اجتماعی و سایت ها برای درج مقاله و تولید محتوای آنهاست. برای تمرین نوشتن باید با چه موضوعاتی شروع کنم ؟ پیشاپیش از راهنمایی های ارزنده تان سپاسگزارم.
سلام عزیز
من یه ویدیو تو پست زیر دارم که پیشنهادم برای شروع رو گفتم. به نظرم موثرترین کاریه که میتونیم برای ورود حرفهای به دنیای محتوا انجام بدیم:
بازاریابی محتوایی
https://www.arnacoaching.com/جادوی-گفت-و-گو
سلام
چن وقتی هست که کار نگارش کتابی رو در دست گرفتم با موضوع گفت و گوی ایده ال .
فک کردم بد نباشه که مفاهیم در قالب داستان جلو بره
ممکنه یکی از داستان ها رو ک لینکش رو گذاشتم مطالعه بفرمایین و راهنماییم کنین ممنون
سلام
چند روز پیش که همکارم لینک رو برام فرستادن خوندم و نظرم رو گفتم.
شما قلم روانی دارید.
ولی شاید مطالعۀ برخی نمونهها در این زمینه بیشتر کمکتون کنه.
ارادت.
سلام من ازوقتی با شما وسایتتون آشناکلی انرژی مثبت گرفتم برای نوشتن….اما اعتمادبه نفس کافی ندارم از نظر دیگران هراس دارم در اینستاگرامم هرازگاهی متنی کوتاه ازخودم میگذارم اماهرلحظه منتظرم یک واکنشم چه کاری انجام بدهم که اعتمادبه نفسم بهترشود…من هرمتنی که مینویسم درموردش فکرمیکنم واقعا باعشق وعلاقه ی فراوان مینویسم حس میکنم نیازبه تایید دارم لطفا راهنمایی کنید
سلام سمانه عزیز
این موضوع طبیعیه. تقریباً همه دچارش میشن.
پیشنهاد من به شما مطالعه این کتابه:
چگونه کمالگرا نباشیم | استفان گایز
باسلام و عرض ادب
باتشکر از مطالب خوبی که در سایتتون با ما به اشتراک میگذارید.
آقای کلانتری بنده یک سوال داشتم در جستار، نویسنده بیشتر تحلیل و برداشت شخصی خود از یک موضوع را مینویسد. اما زمانی که ما در جستار برداشت خودمان را براساس یک منبع مشخص (کتاب، مقاله و …) می نویسیم باید چگونه رفرنسی دهی کنیم و به آن منبع ارجاع دهیم.
برای نمونه وقتی ما از آمار، مثال و بخشی از یک آن استفاده می کنیم برای اینکه به نویسنده و متن وفادار باشیم، چگونه باید به آن در متن جستار رفرنس بدهیم.
متشکرم
فریبا خانم گرامی
جستارنویسی به این معنی نیست که ما هیچ رفرنسی به هیچ جایی ندیم. گاهی در نوشتههای جستارنویسیهای شاخص، اشاره به دهها و صدها منبع رو میبینم.
پیشنهادم اینه که تا میتونید نمونه جستار بخونید.
من اینجا به برخی نمونهها اشاره کردم:
جستار
سلام خدمت استاد خلاق جناب آقای کلانتری
من به شدت به نوشتن علاقه دارم و قوه تخیل بی حد و مرز به طوری که میتونم در یک ساعت یک داستان ۵,۶ صفحه بگم ، و عاشق رمان نوشتم و دارم اولین رمانم به نام سوته دل ( دلسوخته) مینویسم که حدود ۸۰ درصد رمانم پیش رفته است
یک سوال داشتم اینکه وقتی رمانم تموم شد چطوری میتونم به اشتراک بزارم ، که بتوانند هر کی میخواد دانلود کند و بخواهد.؟؟
لطفا راهنماییم کنید آقای کلانتری
سلام فاطمه عزیز
بهترین کار اینه که برای خودت یک وبلاگ بسازی. داشتن رسانه شخصی کمک زیادی میکنه به نویسندهها.
اگه دوست داشتی یه نگاهی به این مطلب بنداز:
وبلاگ نویسی
سلام.یک ماه پیش برایتان از چهارچوب هایی که دور ذهنم را گرفته بودند،نوشتم.چهارچوب هایی که بهم اجازه نوشتن نمی دادند.بهم یک تمرین دادید،تمرین هذیان نویسی که شروع کردم به انجام تمرین اما وسط یکی از تمرین ها بی دلیل و یک باره شروع کردم به نوشتن تمام افکاری که ذهنم را درگیر خودش کرده بود.من تمرین صفحات صبحگاهی را انجام می دادم اما این اصلا شبیه صفحات صبحگاهی نبود.تا اینکه در پاسخ تان به یکی از بچه ها نوشته بودید روزانه به مدت بیست و پنج دقیقه هزار کلمه تایپ کن بدون اینکه به غلط املایی توجه کنی.منم شروع کردم به انجام این تمرین.خیلی عالی بود و حس خوبی را بهم می داد.انگار رها از هر چهارچوب و قاعده ای فقط می نوشتم و اصلا به این توجه نمی کردم که در نوشتن قواعد دستوری یا املایی را رعایت می کنم یا نه.حتی چندتایی ایده از توی دل همین به قول خودم پرت نویسی هایم پیدا کردم و باعث شد بعضی از آن چهارچوب ها شکسته بشوند.اما خب هنوز یک مسئله دیگه است و ان اینکه برای نوشتن و نشرش توی وبلاگ یا پیج اینستام دچار شک و تردید هستم.یکی از متن هایی که نوشتم را بعد از کلی بگذارم و نگذارم اول توی وبلاگ و بعد توی اینستام گذاشتم و اتفاقا با بازخورد چندتا از دوستان روبرو شدم که چقدر نسبت به قبل توصیفی تر و بهتر می نویسی.آدرس وبلگ را میگذارم تا اگر وقت کردید متن را بخوانید و درباره اش نظر بدهید.
http://radiobahar.blog.ir/
این متن مهم ترین هدفش تشکر از شماست که با تمرین و پیشنهادی که دادید بهم در شکستن چهارچوب ها خیلی کمک کردید و باز درخواست راهنمایی که برای بهتر نوشتن چه کارهایی را انجام بدهم.بازهم خیلی متشکرم و کلی دعای خیر برایتان می فرستم
سلام بهار عزیز
خوشحالم که به هزارکلمهنویسها پیوستی.
این تمرین در بلند مدت معجزه میکنه. من خودم سالهاست که بیوقفه انجامش میدم.
مطلبت رو هم خوندم. روان و خوب نوشتی.
با قدرت ادامه بده.
سلام وقت شما بخیر.میخواستم بپرسم که مشکلی نیست اگه شعرامو تو فضای مجازی بذارم؟آخه چاپ نشدن،میترسم یکی به اسم خودش بزنه
سلام مریم عزیز
قبلا در این رابطه یه چیزکی نوشتم:
آیا نگران دزدیده شدن نوشتههایتان هستید؟
سلام جناب کلانتری؛
در باب مکاتب ادبی، کتابی مد نظرتون هست؟!
سلام امیر عزیز
اینجا فهرستی از کتابها رو معرفی کردم:
کتاب های آموزش نویسندگی
درود معلم مهر
روانشناس هستم و دچار به شعر و نویسندگی
در مورد آموزش نویسندگی تقاضای دوره حضوری از محضرتون را دارم
در دایرکت هم پیامم را ارسال کردم اما ظاهرا پیج اینستا و تلگرام با ادمین اداره می شود
سپاسگزارم از پاسخگویی تان 🎼🌹
سلام و عرض ادب
ما قبلاً دورههای حضوری مختلفی داشتیم، اما در حال حاضر به خاطر کرونا همۀ دورههای حضوری رو متوقف کردیم.
من حس میکنم دورۀ آنلاین ما، از تمام دورههای حضوریمون بهتر و کاملتره.
اگر مایل بودید میتونید فرم مصاحبه رو پر کنید و درخواست بدید:
کلاس نویسندگی
سلام.فکر کنم تقریبا دوماه پیش برایتان پیام فرستادم که نوشتن هایم دچار چهارچوب بندی شده و سخت می نویسم و کلی حرف.و پیشنهاد شما این بود که سراغ هذیان نویسی بروم.راستش چندباری نوشتم اما اونقدر که باید برایم جذاب نبود و بعد وسط یکی از هذیان نویسی هایم یهویی شروع کردم به نوشتن حرف هایی که توی ذهنم بودن.بدون مقدمه چینی و نگاه کردن به درست بودن کلماتم از لحاظ املایی.اون روز اون طرز نوشتن خیلی بهم کمک کرد.خب من صفحات صبحگاهی را هم انجام میدادم اما این خاص تر بود تا اینکه بین تمرین های شما به بچه ها توجهم جلب تمرین هزار کلمه در بیست دقیقه شد.و من هم شروعش کردم و نوشتم.خیلی عالی بود و هنوز هم عالیه.شبیه یک روزنگار نویسی هست.انگار هرچی ماجرا توی ذهنم هست را بدون قضاوت خودم و یا دیگران می نویسم و اینکه لا به لایشان چندتایی موضوع هم برای نوشتن پیدا کردم…تا اینکه چند روز پیش بالاخره بعد از مدت ها یک متنی را توی وبلاگم نوشتم و بعد بی خیال برداشت آدم ها شدم و توی پیج اینستاگرامم هم نشر دادم.برخورد یکی از دوستانم عالی بود و حس خوبی را بهم داد وقتی گفت این بار دقیق تر و توصیفی تر نوشتی و حست به مخاطب منتقل شده.و همه اینا به خاطر تمرین هایی است که شما بهم دادید.و این پیام اول از همه یک تشکر بزرگ از شماست که کمکم کردید اون چهارچوب ها را تا حدود زیادی بشکنم .و اینکه آدرس وبلاگم را می گذارم تا همان متن جدید را بخوانید و نظرتان را بهم بگید وباز راهنمایی ام کنید تا برای ادامه این مسیر و بهتر شدن قلمم چکار کنم؟
باز هم سپاس بسیار و دعای پر از خیر برایتان
سلام بهار عزیز
بهت تبریک میگم به این رشد سریع.
خیلی خیلی خوشحالم شدم از خوندن کامنت خوبت.
چقدر خوب تجربۀ خودت رو شرح دادی.
وبلاگت رو باز کردم تا بخونم.
باز هم برام بنویس.
حتما اگر پیشنهادی به ذهنم رسید بهت میگم.
تمرین کلمهبرداری رو هم انجام میدی؟
سلام.ممنون از این حس خوبی که بهم منتقل کردید.نه به این تمرین توجه نکردم و حتما سراغش می روم.ان شاءالله برایم پر از خیر و برکت باشد.
زنده باد بهار عزیز
سلام آقای کلانتری من تمرینات خودم را به صورت منظم انجام میدم اما من به شدت در سایت شما سرگردان شدم میخواهم از تمام نکات آموزشی نت برداری کنم اشاره شده به مطالب سبز رنگ . به جای دیگه مراجعه میشه، وقتی من مراجعه میکنم دوباره اشاره شده به یک منبع دیگه انقدر میرم ازاین منبع به اون منبع نمیتوانم تمرکز کنم رشته افکارم بهم می خورد. موضوعات به هم وصل شده لطفاً مرا راهنمایی کنید. متشکرم
سلام زهرا جان
بهتره اول هم متن رو به طور کامل مطالعه کنید.
بعد اگر فرصت داشتید و کنجکاو بودید روی لینکها کلیک کنید.
در کل فقط مطالعۀ بعضی از لینکها ضروری و مهمه. که در متن درس هم به این موضوع اشاره شده. مابقی لینکها برای اینه که اگر مایل بودید مطالعۀ بیشتری داشته باشید.
باز هم اگر نکتهای بود در خدمتم.
راستی، این سوال رو میتونسید توی صفحۀ کافه نویسندگی خلاق هم بنویسید.
شاد و برقرار باشید زهرا جان.
چرا دیگر در ویرگول نمی نویسی شاهین؟البته اگر دلیل دیگری به جز فرصت نکردن داشته باشی!مدتی است که برای پرورش عضلات نویسندگی و عادت به روزانه نویسی در ویرگول می نوشتم و حالا تصمیم دارم که به محض آزاد شدن دامنه ام(به دلیل تاخیر در پرداخت،منقضی شد)،با قدرت هرچه تمام تر.وبلاگ نویسی کنم.اما مانده ام که بعدش ویرگول نویسی را چه کنم!آیا همه تمرکزم را برروی وبلاگم بگذارم؟درضمن این بخش پرسش و پاسخ چه قدر گیر دارد!آیا مشکل از گوشی و اینترنت من است،یا سایت شما؟من شخصا وبلاگ نویسی را ترجیح می دهم.فضای شخضی تری دارد.ویرگول فقط برای ارضای میل به لایک گرفتن و بازخورد سریع،مناسب است.آیا کسانی هستند که مثلا توانسته باشند با ویرگول نویسی،تبدیل به یک برند شوند و مخاطب های جدی ای را به سمت خود بکشانند؟
سلام سعید جان
من فرصت نوشتن در ویرگول رو ندارم. البته که بدم نمیاد گاهی چیزی بنویسم.
در کل موضوع بسته به استراتژی هر کس فرق میکنه.
نمیشه یه حکم قطعی داد.
باید دید که هدف فرد از نوشتن و ارائۀ نوشتههاش چیه.
سلام استاد عزیزو دوست داشتنی .. من خیلی چیزا وحتی جواب خیلی از سوالاتی ک ذهنمو درگیر کرده بودرو تو سایت شما پیدا کردم بنظر من شما رسالتتونو پیدا کردینو در راستای اون دارین قدم بر میدارین .اما من سردرگمم . ب نویسندگی خیلی علاقه دارم و همچنین ارزوهای بلند بالایی دارم بشدت دلم میخوادبرسه روزی ک کتابی روچاپ کنم ک فراگیر باشه خب متقابلا تلاش مضاعفی رو هم میخواد .استاد من الان حدود یه هفتس ک دارم ازادنویسی انجام میدم هرروز صبح بلافاصله بعد از بیدار شدنم صفحات صبحگاهیمو پر میکنمو بعدشم میشینم پشت سیستممو هزار کلمه ازادنویسی انجام میدن چنتا کتابم گرفتم ک بتونم ب واسطه اونا هم شخصیت پردازیم و ضحنه پردازیم قوی بشع هم دایره لغاتم و هم قلمم قوی بشه . اما میترسم .میترسم ک نشه میترسم جابزنم و دلسرد بشم راهی ک انتخاب کردم راه طولانیه و صبر میطلبه .اما بنظر شما ک خبره اینکارید و تجربتون زیاده اگر با همین صفحات صبحگاهی و ازادنویسا پیش برم و هرروز دوسه ساعت بنویسمو کتاب بخونم . راهم هموارتر میشه؟ اخه وقتی قلمم دستم میگرم یا وقتی پشت سیستم میشینم صفحه خالی دفترم یا wordرو میبینم انگار ازدرونم تهیم و هیچی برا نوشتن ندارم و خیلی میترسوندتم .. بنظرتون میشه باهمینا یش رفت و بجاها خوب رسید؟ با نه حتماباید برم کلاس ؟
ببخشید خیلی طولانی شد ازتون عذر میخام و شرمندم امیدوارم باصبری ک دارید و همیشه نشونش دادین بتونید سوالمو بخونید و جوابموبدین ..
سلام مهلا جان
چیزی که گفتی وضعیت طبیعی همۀ ماست.
پس نگران نباش. بسیاری از این مسائل به تدریج حل میشن.
پیشنهادم اینه که علاوه بر تمرین در خلوت خودت، یک وبلاگ هم بسازی و به طور منظم و بدون وقفه چیز منتشر کنی.
نگران ایده پیدا کردن نباش. اگه از جریان مطالعه دور نشی به تدریج توانت برای ایدهیابی و ایدهسازی بیشتر میشه.
هر وقت هم انگیزهت ته کشید یه سری به اینجا بزنم. من اگر زنده باشم حتما همیشه یه چیزی هوا میکنم اینجا.
سلام جناب کلانتری.
با تشکر از مطالب مفیدتون.
من از امروز نوشتن سه صفحه ی صبحگاهی رو شروع کردم. سوالم اینه که فعلا سراغ تمرین دایره واژگانی نروم و فقط تا یه مدت به نوشتن صبحگاهی ادامه بدم؟ یا میشه هم زمان هر دو تمرین را انجام داد.
با تشکر
سلام مریم عزیز
چه خوب که با صفحات صبحگاهی شروع کردید.
میتونید به طور همزمان تمرین افزایش دایره واژگان رو هم انجام بدید.
سلام استاد چطور جواب دیدگاهای خودم رو از بین این همه متن دوستان عزیز پیدا کنم
سلام جناب مستوفی عزیز
اگر ایمیل خودتون رو درست ثبت کرده باشید. جواب کامنت براتون ایمیل هم میشه.
سلام آقا شاهین عزیز
من تقریبا دو ماهه تو سایتم می نویسم ولی هنوز خواننده ای ندارم
به نظرتون برای افزایش مخاطب چه میشه کرد؟
http://batarbyat.com
سلام محمد امیر عریز
نگران مخاطب نباش. من تو سال اول راه اندازی وبلاگم خوانندهای جز بابام نداشتم!
بهترین کاری که میتونی بکنی اینه که دربارۀ استراتژی محتوا بیشتر مطالعه کنی. اینجا یه سری از منابع رو معرفی کردم:
آموزش تولید محتوا
سلام استاد کلانتری اگه می شود برای نوشتن کتابی از زندگی نامه شهیدان انتشاراتی رو معرفی کنید که فکر می کنید کتاب من رو چاپ می کند یا رایگان یا با هزینه کم
سلام احسان عزیز
فعالترین انتشاراتی که در این زمینه میشناسم سوره مهر هست که زیر مجموعه حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامیه.
مینوتید با اون انتشارات در تماس باشید.
ممنون
سلام آقای کلانتری میخواستم بگم میشه راجب درست نوشتن هم بیشتر توضیح بدین و اینکه مثلا من بنویسم : – نــه! بهتره یا بنویسم : داد زد و با صدای بلندش گفت: – نه!
کلا کشیده نوشتن کلمات توی رمان آنلاین درسته؟
نگار عزیز
چیزی که گفتی ربطی به درستنویسی نداره. این دربارۀ فونت و گرافیک و ایناست بیشتر.
در کل شما جنس نه رو سعی نکن با کشیده نوشتن حرف نشون بدی. فضایی رو بساز که خواننده جنس نه رو خودش حس کنه. قبلش دیالوگ هم بهتره از این چیزا ننویسید: «داد و با صدای بلندش گفت» بذارید خود دیالوگ داد و صدای بلند و هر احساس دیگهای رو نشون بده.
سلام وقت بخیر میشه لطف کنید اسم چند تا انتشاراتی موفق و خوب برای چاپ کتاب روانشناسی معرفی کنید
سلام رها جان
راستش دقیقاً نمیدونم که کدوم انتشارات در حال حاضر میتونه کار شما رو راه بندازه.
ولی من خودم با آقای منصور سجاد در انتشارات کلید آموزش کار میکنم، و به نظرم در زمینۀ کتابهای آموزشی و غیرداستانی کارشون حرفهای و خوبه.
سلام آقای کلانتری عزیز
شخصیت پردازی بهتره قبل از نوشتن پیش نویس اول رمان باشه یا بعد از آن؟
سلام علی عزیز
طبعاً برای نوشتن باید تصوری از شخصیتها داشته باشیم، وگرنه همون پیش نویس اولیه هم شکل نمیگیره.
حتی شکلگیری داستان تا حد زیادی بستگی داره به شخصیتهای تو. اونها هستن که از یه جایی به بعد افسار داستان رو به دست میگیرن.
اما خب، تو مراحل مختلف بازنویسی میتونه با دقت بیشتری رو ساخت شبکۀ شخصیتها وقت بذاری.
در کل پیشنهادم اینه که قبل از شروع داستان حتما به شخصیتها فکر کنی.
سلام آقای کلانتری بزرگوار
من قصددارم زندگینامه بنویسم واولین باره که چنین قصدوهدفی دارم ومبتدی هستم چه کتابهایی بایدمطالعه کنم تایک زندگینامه موفق بنویسم؟
سلام سروه نازنین
این مطلب میتونه به شما کمک بکنه در این زمینه:
چگونه زندگی نامه بنویسیم
چرا پادکستهای محتوا تیم رو دیگه نمیسازید؟
فوق العاده بودند
ممنونم حبیب عزیز
درگیر کارهای بسیاری هستم.
اما تو این لایوها از محتوا هم حرف میزنم:
اینستاگرام مدرسه نویسندگی
سلام استاد
تقریبا چند ماهی میشه آزاد نویسی و برون ریزی ذهنی رو شروع کردم و تقریبا اکثر اوقات موضوعاتی رو انتخاب میکنم که به خودم و رویداد هایی که ناظرشونم مربوط میشن و از سبک خاصی پیروی نمیکنن میخواستم بدونم چطور باید سبک خاصه خودمون رو انتخاب کنیم تا راحت تر مانور بدیم و فضای بیشتری برای بروز خلاقیتمون داشته باشیم
درود علی عزیز
تصورت از سبک چیه؟
میخوام بدونم که این کلمه در ذهن تو چطوری مفهومپردازی شده.
سلام آقای کلانتری عزیز.
امیدوارم خوب باشین. بهترین اتفاق سال ۹۹ آشنایی با وبلاگ شما بود. شما فوق العاده هستید. ممنون از مطالب خوبتان که سخاوتمندانه به اشتراک می گذارید. قطعا دعاهای خیر زیادی از جانب من و افرادی ناشناس همراه شماست.
راستش مقاله ای را چندین ماه پیش به یکی از نشریات خوب فرستاده بودم. بدون دلیل رد شده امروز. خیلی غمگینم و متعجب. قطعا کارم ایراد داشته ولی از حیث محتوا کار جدید و به روزی بود (در حیطه هنر؛ برای گرفتن مدرک دکتری نیازش داشتم) اصول درست نویسی و پاراگراف نویسی و… ساده نویسی، کوتاهی جملات، توصیف ها و تفسیر های خوب همه را رعایت کرده بودم. مقاله ای بود که به بهترین شکل رشد من را نشان می داد.
قبل از آن همه مقالات اخیر آن مجله را مطالعه کردم. مقالاتی بدون توان نوشتن یک پاراگراف صحیح با موضوعاتی قدیمی و…..
برای این گونه مقالات که بدون هیچ دلیلی رد می شوند چه نظری دارید؟ 🙁 ممنونم ازتون
ندا جان
پیشنهادم من اینه که کلاً به این موضوع بیتوجهی باشی، و هر چه سریعتر بری سراغ نوشتن مقالات بعدی.
یه نویسندۀ خوب، تو یه مقاله خلاصه نمیشه.
اصلاً بذار به هر دلیلی هزار مقالۀ خوب تو رد بشه.
تو باز هم ادامه بده.
اگه قرار باشه ما درگیر یه مسئله ساده بشیم و هی نشخوار ذهنی برای خودمون بسازیم که نمیشه رشد کرد.
امیدوارم که تو انسان خوش ذوقی هستی، خودت رو از این گرفتاری نجات بدی.
شاد باشی و برقرار.
سلام استاد.
امیدوارم که حالتون خوب باشه.
من چند هفته پیش توی یکی از ویدئو های شما متوجه نکته ای شدم؛
شما گفتید که یکی از دلایل بازخورد نداشتن متن های ما،بی توجهی به این مسئله هست که آیا متن ما برای دیگران فایده ای هم داره؟ یا بهشون کمک میکنه؟..من به متن های خودم که دقت کردم متوجه شدم بیشتر شامل تجارب یا علایق شخصیم هستن که در قالب زبان به یه متن کوتاه با یه موضوع کوتاه شکل گرفته..بعد از اون سعی کردم برای انتشار، دنبال نوشتن متنی باشم که به درد دیگران هم بخوره..اما هر چقدر فکر کردم به جایی نرسیدم،فقط گیج تر و گیج تر شدم و نوشتن برام سخت شده،طوری که قبل از نوشتن صفحات صبحگاهی و هزار کلمه،این مسئله جلو چشمم میاد و حتی به راحتی قبل نمیتونم تمرین های دوره نویسندگی خلاق رو انجام بدم و سر موقع بفرستم،همچنین اون شوقی که برای ساختن هر چه سریع تر سایت شخصی داشتم هم با این فکر که قراره چه چیزی بنویسم که برای بقیه هم مفید باشه به یه ترس تبدیل شده و از سراغ ساختن سایت رفتن به بهانه های مختلف طفره میرم.لطفا راهنماییم کنید که این مشکل رو حل کنم..ممنونم🌷
سلام مینا خانم عزیز
من نمیدونم اون حرف رو دقیقاْ در بین چه حرفهایی دیگهای زدم.
اما احتمالا در بحثهای مربوط به استراتژی محتوا بوده، که خب اون یه بحث جداست.
بنابراین شما اصلاً اون بحث رو کنار بذارید.
شاید خوندن متن کوتاه زیر هم بتونه کمکتون کنه:
کلیشه چیست
سلام آقای کلانتری بزرگوار
من چندسال پیش در تست نویسندگی سایت شما شرکت کردم و مصصم به نوشتن کتابم پرداختم.
الان کتابم رو به اتمام هست و من برای چاپش به کمکتون احتیاج دارم چون هیچ اطلاعی درمورد نحوه دادن مطالب کتاب و انتخاب ناشر ندارم.ممنون میشم در این زمینه راهنماییم کنید.
سپاسگزارم.
سلام ستاره عزیز
تبریک میگم به شما. خیلی خوشحالکنندهست که شما دارید کتاب خودتون رو مینویسید.
بزودی مطلبی رو دربارۀ مراحل چاپ کتاب منتشر میکنیم که میتونید اینجا بخونید:
وبلاگ مدرسه نویسندگی
بی نهایت ازتون سپاسگزارم
طرز تهیه زندگی مواد لازم: جسم فعال. یک عدد ذهن خلاق. یک عدد روحیه مناسب. اندکی شانس. یک درصد جمع موادمصرفی تهیه. در شایط سخت دشوار و پیچیده. نگهداری. به آسانی ایده پرداز. سیاوشان سلام. نام کتاب خودم که چند روزی است مجوز چاپ گرفته را برای شما فرستادم تا نظر شما را بدانم. در صورت تمایل فایل PDF کتاب را برای شما ارسال کنم. متشکرم.
سلام علی اصغر عزیز
اسم کتاب دقیقاً کدوم بخش از کامنت شماست؟
سلام آقای کلانتری بزرگوار
من چند سال پیش در تست نویسندگی سایت شما شرکت کردم و مصمم به نوشتن کتابم پرداختم.
الان کتابم رو به اتمام هست و من برای چاپش به کمکتون احتیاج دارم چون هیچ اطلاعی درمورد نحوه دادن مطالب کتاب و انتخاب ناشر ندارم .ممنون میشم در این زمینه راهنماییم کنید
سپاسگزارم
سلام ستاره عزیز
بزودی در این رابطه مطلبی رو منتشر میکنیم.
سه چهار روز دیگه به اینجا یه سر بزنید:
https://madresenevisandegi.com/blog/
سلام آقای شاهین کلانتری، وقت شما بخیر
به لطف لایوهای روزانهای که برای ما ضبط میکنید، یک دنیا نکته یادداشت کردهام و سر فرصت میخوانمشان و مرور میکنم. عالمی چیزمیز یاد گرفتهام و برای نوشتن و خواندن از قبل مشتاقترم.
در یکی از این لایوها، از پاراگرافنویسی و جملهنویسی گفتید. مطالبی در صفحات وب خواندم اما دنبال کتابی میگردم که عمیقتر و دقیقتر به این نکته پرداخته باشد.
شما کتابی سراغ دارید؟ یا مقالهای؟
باز هم سپاس از شما که هستید و مینویسید.
سلام فاطمه نازنین و عزیز
سپاس از بازخورد محبتآمیزت.
دربارۀ پاراگرافنویسی یکی از بهترین کتابها کتاب «پاراگرفنویسی دانشگاهی» نوشتۀ علی اصغر سلطانی هست که فکر میکنم میتونه کمکت کنه.
این کتاب هم به تفصیل به این موضوع پرداخته:
کتاب نویسی
چرا شما وبلاگ رو برای تولید محتوا بهتر از بقیه راه ها میدانید؟
سلام احمد عزیز
تو سه تا مطلب در این رابطه نوشتم:
سایت شخصی
شبکه های اجتماعیوبلاگ نویسی
سلام استاد من از اعضای دوره سوم صد داستان هستم .توی این مدت فقط ۲۰ داستان نوشتم و نمی خوام ناامید بشم ولی یه حسی در وجودم مدام اشتیاق نوشتن رو در من داره فرو می کشه.داستان هام جدیدنا کمتر از ۳۰۰ کلمه میشن به خلق شخصیت کمتر می پردازم و دارم دیوونه میشم.
سلام سارا جان
عیبی نداره عزیز
خودت رو شکنجه نکن.
نوشتن همینه. سختی هم داره.
تو سعی کن لذت ببری.
صد کلمه هم بنویسی خوبه.
فقط بنویس و کیف کن.
سلام .میدونم اینجا جاش نیست اما بعدازخدا دلم خواست ازشماراهنمایی بگیرم.استاد من یه مدتی هست که نسبت به هدفم سست شدم.ذوقم پریده درحالیکه دوسش دارم.برام نامشخص شده .دیگه خبری از شوخی کردناوشیطنتام توی متنام نیست.جرات نکردم بیام وبگم وهمش طفره رفتم .احساس گم شدگی دوباره.استاد بخوام ازهمینجایی که هستم(البته بایدمشخص کنم دقیقا کجام برای خودم ودوباره مسیرخودشناسی) دوباره شروع کنم باید اول کتاب هاروتهیه کنم؟صفحات صبحگاهی و آزادنویسی و هزارکلمه هارواطلاع دارم.
سلام سارا جان
اگر میتونی یه مدت پیادهروی کن.
پیادهروی طولانی. ترجیحاً بدون موبایل.
فکر میکنم توی این پیادهرویها به نتایج خوبی میرسی.
سلام وقتتون بخير. من خيلي دوست دارم توليد پادكست رو شروع كنم لطفا با من همفكري مي كنين؟ دو موضوع دارم كه خيلي بينشون شك دارم. يكي راجع به فشن و استايلينگ كه هميشه علاقم بود و يكي در مورد يك كتاب ( قانون توانگري) كدوم رو بهم پيشنهاد مي كنين؟ كدومش براي مخاطبم جذاب تره؟ ممنون ميشم جوابم رو بدين
سلام الهام عزیز
دوست دارید که موفقیت پادکستتون شما رو به چه نتایجی برسونه؟
براي مبحث فشن فقط يه هدف دارم، اينكه بتونم چيزايي كه راجعبش ميدونم و حاصل چند سال تحقيق و آموزش بوده به بقيه ياد بدم.شايد يه روزي بتونم توي اين حرفه ديده بشم و پيشرفت كنم اما فقط ميترسم مخاطب زيادي نداشته باشه . با اينكه ميدونم موضوع نويي هست و توليد محتواش هم خوب كار سخت تريه. اما كتاب شايد مخاطب بيشتري داره و توليد محتواي راحت تر. نتيجه هم اينكه فقط حس خوبي بهم ميده .توي كدوم موفق تر هستم؟
الهام عزیز
من البته نمیدونم در حال حاضر تو در زندگی چه نیازهایی داری.
اما در کل پیشنهادم اینه که این نوع حرفها رو بدون داده و اطلاعات و تجربۀ کافی نزنی: «فقط ميترسم مخاطب زيادي نداشته باشه» و «كتاب شايد مخاطب بيشتري داره و توليد محتواي راحت تر.»
انجام بده. جفتش رو امتحان کن.
ببین کدوم تو رو به چیزهایی که میخوای نزدیکتر میکنه. کدوم رو بیشتر دوست داری.
به راحتی و سختی کار هم فکر کنم.
اگه یه کاری رو دوست داری باید سختیهاش رو تحمل کنی.
بازم برام بنویس که چه کردی.
ممنون كه پاسخم رو با حوصله دادين، تصميم گرفتم درباره فشن پادكست توليد كنم كه استارتشم زدم .اسم كانالم “زندگي با فشن “هست. اپليكيشن castbox و شنوتو.اولين پادكست رو هم ضبط كردم. تايمش خيلي كوتاه هست ممنون ميشم هر موقع كه فرصت داشتين حتي يك دقيقش رو گوش بدين و واقعا خيلي خوشحالم مي كنين.
سلام الهام عزیز
زنده باد. چه کار خوبی کردی.
لینک پادکستت رو برام بفرست تا بشنوم.
ممنونم از لطفتون
https://castbox.fm/vd/305759244
خیلی خوب بود. پرانرژی و جذاب.
تبریک میگم.
سلام من این متن کوتاه رو میخواستم در رمانم به کار ببرم…بنظرتون خوبه؟ خودم این عبارت رو نوشتم جمله خودم هست
“من برای رهایی،به جرم تنهایی با لبخند به سمت سرنوشت رفتم…”
سلام فاطمه عزیز
نمیشه دربارۀ یک تکجمله نظر بدیم. باید ببینیم آیا این جمله در کنار جملههای دیگۀ داستان شما کمکی به داستان میکنه یا نه؟
اگر صرفاً یه جمله قصار نوشته بودید، بهتر میتونستم نظر بدم. اما این یه جملۀ مستقل نیست که بتونیم به طور مستقل راجع بهش نظر بدیم.
سلام
نمی گویم یک نویسنده یا حتی نیمچه نویسنده هستم اما نوشتن را دوست دارم و فکر می کنم نوشته هایم هم خواندنی هست.دو سال پیش در یک کلاس نویسندگی خلاق شرکت کردم.محیط و استاد و فضای کلاس عالی بود و توی نوشتن خیلی بهم کمک شد.اصلا یه جور خاص تری می نوشتم و هر موضوعی به سرم می زد زودی شروع می کردم به نوشتن و بعد از چندبار ویرایش دوست داشتم توی پیج یا وبلاگم انتشارش بدهم
تا اینکه پارسال توی یک کلاس نویسندگی با یک استاد خوش قلم شرکت کردم.رف هایشان درباره نویسندگی و قواعدش واقعا آموزنده بود اما توی ذهنم یک چهارچوب و قوانین شکل گرفت.طوری که انگار استاد محترم ما را کرد ناظم نوشته هایمان و با خط کش بالای سرش راه می رویم و هی میگوییم: چرا اینو نوشتی؟..حس خوبش کو؟..به مخاطب چی م یخواهی بگویی؟….از بعد اون کلاس هزاران موضوع به سرم میزند اما تا یک جمله می نویسم رهایش می کنم و می روم و دیگه ادامه اش نمی دهم.طوری که ساده نویسی های دیگران برایم یک حسرت شده و با خودم می گویم خوش به حالشان که اینقدر راحت می نویسند.
اینقدر چهارچوب های ذهنم درباره نوشتن زیاد شده و دیگه هیچ نوشته ایم را دوست ندارم که رویای نویسنده شدنم هم داره کمرنگ میشه.
لطفا راهنماییم کنید تا مثل سابق بنویسم
سلام بهار عزیز
من گرفتاری شما رو خیلی خوب درک میکنم.
چون خودم هم سالها در چنین وضعیت مشابهی بودم، و لطمۀ زیادی به کارم خورد.
من برای اینکه ترست به طور کامل بریزه و از اون افکار محدودکننده فاصله بگیری تمرین هذیاننویسی رو پیشنهاد میکنه.
این تمرین یکی از تمرینهای دورۀ نویسندگی خلاق مدرسه نویسندگیه.
خیلی هم سادهست.
بدون نقشه شروع کن به نوشتن، و عمد داشته باش که هیچ رابطۀ منطقی و معقولی توی متن نباشه. و سعی کن و عجیبوغریبترین چیزهای ممکن رو در کنار بیاری.
مثلا:
«صبح پاشدم و هفت گاز از دیوار اتاقم را همراه با دلستر انبه خوردم و بعد انگشت شستم را از گوشم درآوردم تا بتوانم با آفتابۀ پلاستیکی به ناصرالدین شاه زنگ بزنم…»
به نتیجۀ کار فکر نکن. یه مدت آزادانه بازیگوشی کن. بعداً میبینی که مانع از سر راهت برداشته میشه.
باز هم برای من بنویس.
ممنون از پیشنهادتون. تما این تمرین را انجام میدهم.راستی این وبلاگمه اگر وقت داشتید بهش سر بزنید.
http://radiobahar.blog.ir/
زنده باد بهار عزیز
وبلاگ شما رو دیدم. بسیار زیباست.
هر از گاهی لینک مطالب جدیدتون رو تو صفحۀ برام بذارید تا بخونم:
لینک
متشکرم.ان شااالله
سلام میخوام نویسندگی شروع کنم میشه کمک کنید
سلام سارای عزیز
میتونید با نقشه را شروع کنید:
نقشه راه نویسندگیدر ادامۀ سوالات خودتون رو با جزییات برام بنویسید.
شاد و برقرار باشید.
سلام آقای کلانتری
سوال من درمورد نوشتن صفحات صبحگاهی هست،
اینکه میتونم برای نوشتن صفحات صبحگاهی برنامه ی روزانه افزایش دایره لغات که توی کانال تلگرام میزارید رو استفاده کنم؟
سلام
بله میتونید.
ولی بهتره نوشتن صفحات صبحگاهی رو چندان پیچیده و هدفمند نکنید.
هدف ما در نوشتن صفحات صبحگاهی اینه که با برونریزی ذهنی ذهن خودمون رو آروم کنیم. به خاطر همین احتمالا با کشیدن طرح و نقشه برای نوشتن صفحات صبحگاهی ممکنه از هدف اصلی صفحات صبحگاهی دور بشیم.
سلام ممنونم از وقتی که برای سوالامون میذارین
من۳۵سالمه و فکر میکردم خیلی دیره واسه شروع و وقتی سوال دوستان رو در این مورددیدم خیلی خوشحال شدم که هنوزفرصت داریم واسه نوشتن و بهم انگیزه داد.چون خیلی جاها از سن و سال صحبت میشه و این ناراحتم میکنه و خودمو محدود میکنم.
سوالی راجب مترجمی زبان داشتم به این کار علاقه داریم مدرک دانشگاهی ام غیر از این هست آیا باید دوره های خاصی رو پشت سر بگذرونم و حتما در دانشگاه تحصیل کنم؟چون الان در کلاس زبان شرکت کردم و دوست دارم از طریق زبان انگلیسی به صورتت ترجمه متون درآمد زایی کنم یا امکانش هست؟
سلام آتنا خانم گرامی
سن شما اتفاقا خیلی کمه. ضمن اینکه فعالیتهای فکری که مسابقۀ ژیمناستیک نیستن، برعکس، هر چقدر تجربۀ زیستۀ بیشتری داشته باشیم بهتر پیش میرن.
نیازی به مدرک نیست در این کارها. مهارت اصله.
به صورت آزاد مهارت خودتون رو افزایش بدید.
و حتما سعی کنید با تولید محتوا در اینترنت برای خودتون برند شخصی بسازید.
سلام
من جدیدا یک سایتی به نام قلمدان درست کردم که قلم هایم رو اون تو قرار می دم
و از شما الهام گرفتم
http://ghalamdan-amir.ir/
سلام امیر حسین عزیز
سایت زیبای تو رو دیدم.
چه ایدۀ خوبی.
خیلی خیلی عالیه.
با قدرت ادامه بده. من باز به سایتت سر میزنم.
سلام خدا قوت
یه درخواست دارم ازتون یا بهتره بگم کمک می خواستم
ببینید ما یه تیم هستیم که انجمن خیریه ی کتاب داریم
الان برای توسعه اش و جمع آوری بیشتر کتاب و ترغیب می خوایم یه تیزر بسازیم
که اهمیت کتابخوانی و تاثیرش روی فرد و تغییر زندگیش رو نشون بده
یه داستان که بشه تیزرش کرد
اینم بگم این انجمن برای استان کردستان هستش و ممنون میشم در این زمینه کمکمون کنید
حالا یا خودتون یک داستان در این زمینه برامون بفرستین
که حتما اسمتون در کار هم ذکر میشه
یا راهنماییمون کنید به هر شکلی که صلاح میدونید
ممنون
شیدای عزیز
میتونید توی سایت یا یک پیج فراخوان بذارید، و بعد به من لینک بدید تا فراخوان شما رو به اشتراک بذارم تا دوستان مختلف بتونن ایدههاشون رو برای شما بفرستم.
فکر خوبیه
ممنون
سلام شاهین عزیز. وقتت بخیر باشه
راستش یه مشکلی منو خیلی درگیر کرده و نمیدونم باید چیکار بکنم!
من چند وقته از نوشتن دور شدم و الان که سمتش میرم اصلا نمیتونم یه لحظه هم پشت کامپیوتر بشینم. تمرکز حواس ندارم اصلا! میخواستم رمانم رو شروع کنم ولی اصلا نمیتونم:(((
دست و دلم به نوشتن نمیره ولی خودم خیلی دوست دارم که بنویسم. نمیدونم واقعا دیگه باید چیکار کنم:(
ممنون میشم کمکم کنید
سلام لیلا جان
حسی که داری طبیعیه. برای همۀ ما پیش میاد.
پیشنهاد:
با بیکاری شروع کن.
هر روز حدود یک ساعت، موبایلت رو خاموش کن و بعدش بیکار باش، بیکار بیکار. هیچ کاری نکن.
اگر این کار رو انجام بدی احتمالاً مانع از سر راهت برداشته میشه.
سلام جناب کلانتری .من به نویسندگی علاقه مندم و مایلم در کلاس نویسندگی شما شرکت کنم .از حضورتون دو سوال دارم:
۱- کلاسهای دوره نویسندگی که فرمودید ۶ ماهه است چند روز در هفتست؟
۲ – دریافت بازخورد از نوشته ها به سهولت و سرعت انجام خواهد گرفت؟
سلام پرنیان عزیز
۱٫کلاسهای دوره نویسندگی خلاق فقط به این شکل نیست که سر یه ساعت معین جلسه داشته باشیم. البته که ما هر هفته ۳ جلسۀ آنلاین یک ساعته داریم که فیلمش به صورت ضبطشده در اختیار اعضا قرار میگیره. اما علاوه بر این کلاسها یه کار اساسی دیگه هم داریم که توی ایران فکر نکنم نمونه مشابه داشته باشم. شما با ورود به دوره وارد یک برنامۀ منظم شش ماهه میشید که در اون ۹۰ درس متنی، با نظم و طراحی مناسب در اختیار شما قرار میگیره، و طی شش ماه ۹۰ تا تمرین مینویسید و همۀ تمرینها رو هم من میخونم.
۲٫ در دو ماه اول دوره بازخوردها کلی و برای همۀ اعضای دوره خواهد بود، یعنی تک به تک بازخورد نمیدم. اما از ماه دوم به بعد بارخورد شخصی دریافت میکنید. و ارائه بازخورد غالباً یک روز تا یک هفته زمان میبره. البته که برای همۀ تمرینها بازخورد دریافت نمیکنید. اما برای تمرینهای کلیدی حتما بازخورد میگیرید و پیش میرید.
باز هم اگر سوالی بود من در خدمت شما هستم.
سلام وقتتون بخیر.
ببخشید می خواستم ببینم شما ایمیل آقای شعبانعلی رو دارید؟ توی وبلاگ فقط در صورتی میشه نظر داد که امتیاز بالای ۱۵۰ داشته باشیم توی متمم!!
و از طرفی هیچ مسیر ارتباطی هم با ایشون من نتونستم جایی پیدا کنم.
سلام
ندارم امیررضای عزیز
ایشون اینستاگرام فعال هم دارن البته.
موفق باشید.
سلام.وقت بخیر.من میخوام از توصیه ها و آموخته های شما در زمینه نویسندگی استفاده کنم.متاسفانه وقتم بهم اجازه نمیده در کلاسهای آنلاین شما شرکت کنم برای من چه پیشنهادی دارین.ممنون میشم جواب بدین
سلام نسیم عزیز
بیش از هزار مطلب آموزشی رایگان توی این سایت که بسته به نیاز و علایقتون میتونید برید سراغش.
این لینک شاید بتونه کمکتون کنه:
نقشه راه نویسندگی
سلام استاد.
خوب هستید؟
من یه مشکلی برام پیش اومده امیدوارم کمکم کنید، اینکه من خیلی وقت پیش یه ایده خیلی خوب برای یه کتاب فانتزی به ذهنم رسید و خیلی روش پرداخت کردم و بهش رسیدگی کردم و شخصیت ها رو کاملا شخصیت پردازی کردم و در آخر شروع کردم به نوشتن با فونت بی نازنین ۱۶ و چند بار به بلوک ذهنی برخوردم و مشکلم خود به خود حل شد ولی حالا که۱۴۰ صفحه ازش رو تایپ کردم… دوباره بلوک ذهنی اومد جلوم و با اینکه پلات هرچند به صورت کلی ولی توی ذهنم هست، نمیتونم بنویسم و از نوشتن زده شدم، حتی خواستم یه ایده دیگه رو شروع کنم ولی اصلا رغبتی به نوشتن ندارم دیگه. قبلا هم که فرمودید چندین روز این نوشته رو رها کردم و استراحت کردم اما هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده. نمیدونم چیکار کنم و این مشکل روی زندگیم هم سایه انداخته. دوست دارم که کتاب رو به چندتا ناشر نشون بدم و میدونم ارزش چاپ شدن رو داره اما اول باید تمومش کنم و بازنویسیش کنم تا به ناشر نشون بدم! و چیز دوم اینکه میترسم تموم کنم کتابو و ناشر برام چاپ نکنه و تموم زحمتام و کتابی که میدونم ارزش چاپ شدن رو داره به باد فنا بره.
حالا سوال من اینه که چجوری دوباره به روزای قبلی تایپ کتابم برگردم، انگار حس نوشتنم از بین رفته و دیگه نوشتن رو دوست ندارم، میترسم واقعا اینطور باشه. دوست دارم دوباره شروع کنم به تایپ ولی نمیتونم و خودتون هم میدونید که برای تایپ کتاب باید آرامش کامل ذهنی و جسمی برقرار باشه که برای من به دلیل اینکه همش فکرم تو کتابه اینجور نیست.
پ.ن:همین جور که فرموده بودید نویسندگی آنلاین رو تمرین کردم و چند وبلاگ راه انداختم.
پ.ن ۲: واقعا عذر میخوام که اینطوری سرتون رو به درد آوردم ولی تنها نویسنده این دور و اطراف برای من شمایید و واقعا ازتون کمک میخوام، لطفا کامل جوابم رو بدید آقای کلاتنتری عزیزم.
سلام امیریوسف عزیزم
خواهش میکنم. تو عزیز دلی. من خوشحال میشم از اینکه اینجا برای من مینویسی.
ببین، یه نکتهای رو صریح و دوستانه بگم، واقعیت اینه که داستان اول تو میشه گفت که چیز بدردبخوری نیست. ممکنه خودت عاشقش باشی. اما بدون ارزش چندانی نداره. پس لطفاً اگر واقعاً اومدی که یه نویسندۀ خوب بشی، اون داستان کوفتی رو هر طور شده تموم کن، ذخیره کن و بندارش کنار. و برو سراغ داستان دوم و سوم و چهارم.
امیریوسف عزیزم، دوست نداری که تا ابد محکوم باشی به آماتوربودن؟
پس حرفهای شدن رو از همین امروز شروع کن.
سلام آقای کلانتری.روزتون بخیر.سوالی داشتم در این باره که خب الان ما به یه مهارت نسبی در نوشتن رسیدیم.تمرین روزانه داریم و حالا میخوایم محتوای خودمون رو ارائه بدیم.من کانال تلگرام و وبلاگ رو امتحان کردم .
ولی آنطور که باید خوانده یا دیده نمیشه،ممکنه ضعف نوشتار من باشه ولی نمیدونم چطور باید این بستر که خودم ایجاد کردم رو به آدم هایی که با من هم عقیده هستن معرفی کنم و گسترشش بدم .
و یه نکته ی دیگه اینکه از بین شبکه های مجازی اینستاگرام فکر میکنم برای شناختن کمک به سزایی انجام بده منتها خودمونی ترش زیاد آبمون تو یه جوب نمیره.
نمیدونم سوال چقدر واضح بود ،
ممنونم و خسته نباشید
سلام مینا جان
چند وقته که این کار رو انجام میدید؟
و تا حالا چند تا محتوا منتشر کردید؟
سلام عرض می کنم.
تشکر مجدد بابت وبینار بسیار مفید و جالب تون.
من ضمن علاقه زیاد به نویسندگی، به کار ویرایش هم علاقه زیادی دارم.
چطور می تونم تو این زمینه فعالیت کنم؟
البته تا حدودی بخاطر رشته دانشگاهی( مترجمی زبان) با ویرایش آشنایی دارم.
ممنون از لطف تون.
سلام سودابه خانم نازنین
خوشحالم که اینجا هستید. سپاس از مهر شما.
برای کار در زمینه ویرایش راههای مختلفی هست.
پیشنهاد من به شما اما اینه که با وبلاگنویسی تخصصی در این زمینه شروع کنید.
یعنی شروع کنید و دربارۀ ویرایش مطلب بنویسید و منتشر کنید.
با این کار به تدریج برند شخصی خودتون رو در این حوزه میسازید، و بعد راحتتر سفارش دریافت میکنید، یک عالمه سفارش کار هم ممکنه براتون بیاد. چون با برندسازی شخصی کارتون در معرض دید دیگران قرار میگیره.
باز هم اگر سوالی داشتید حتما برای من بنویسید.
موفق باشید.
با سلام و احترام ، من در وبینار ۷ شهریور شما با موضوع نویسندگی آنلاین شرکت کردم و خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم . به نحوی توصیه وبلاگ نویسی شما را از گذشته با هدف درست نوشتن روزانه انجام میدادم ولی در همون ارتباط یک شک و یک سوال دارم که مطرح می کنم : من یک سایت راه اندازی کردم که روزانه هر فیلمی می دیدم چند خط تو اون سایت در موردش مینوشتم . قصد من نقد سینمایی نبود بلکه رویکردم نوشتن با برداشت های شخصی بود . مدتی است اینکار را انجام نمی دهم چون به شک افتادم که آیا این کار درست بوده یا خیر ؟ آیاباید حتما نقد سینمایی بنویسم و درصورتیکه میخواهم نویسندگی را تمرین کنم به سراغ حوزه دیگری بروم ؟ وبینار شما شاید کلید این سوال من و فصل جدیدی برای سایت من بوده باشد.
سپاس از زحمات شما در حوزه نویسندگی در کشور
سلام علیرضا جان
عذر میخوام. من گاهی برخی کامنتها رو دیرتر جواب میدم.
بینهایت سپاس از مهری که به من داری.
سایت زیبا و خوبی داری.
و کار خیلی خوبی انجام میدی.
هر بهانهای برای نوشتن خوبه، و چه بهانهای بهتر از فیلمها.
حتما خیلی جدی به این کار ادامه بده.
اگر تونستی جلد اول کتاب معیار نقد معماری نقد رو بخون. برای نوشتن دربارۀ فیلمها چیزهای زیادی یادت میده.
باز هم برای من بنویس.
شاد و برقرار باشی.
سلام . ما سایتی راه اندازی کردیم با عنوان کانون نویسندگان جوان ایران . خوشحال میشم بهش یه نگاهی بندازید آقای کلانتری عزیز
ممنون
http://www.knji.ir
سلام مائده عزیز
سایت خوب شما دو دوست نازنینم رو دیدم.
کار خیلی خوبی رو شروع کردید و امیدوارم که بیوقفه ادامه بدید.
سلام سوالی دارم.هزینه ی یک کتاب ۴۰ صفحه ای در ۵ تیراژچقدر میشه ؟
سلام پریسا جان
من اطلاع دقیقی ندارم.
فکر کنم اینجا بتونید آنلاین محاسبه کنید:
https://print.rahanj.com/
سلام میخوام کلاس نویسندگی شما ثبت نام کنم
سلام فاطمه عزیز
از طریق این لینک میتونید اقدام کنید:
کلاس نویسندگی
سلام استاد آیا میشه نوشته های مربوط به چندسال پیشمون رو هم بازنویسی کنیم و در صد داستان بگذاریم؟
بله چرا که نه. خیلی هم کار خوبیه.
سلام استاد کلانتری
فعالیت شما در این حوزه و کمکی که به نویسندگان تازه کار می کنید واقعا جای تقدیر داره.
اگر مایل بودید ما افتخار می کنیم در زمینه طراحی و ارائه تولیدات شما باهاتون همکاری داشته باشیم.
سلام
سپاسگزارم.
سایت شما رو باز کردم تا ببینم.
برقرار باشید.
سلام وقت بخیر من به نشر آنلاین علاقمند شدم البته بعد از خوندن مطالب که دراین باره نوشته بودین.ولی بازم زیاد سردرنیاوردم.میشه بیشتر توضیح بدین؟
مریم عزیز
همین که شروع کنید به انتشار نوشتههاتون تو فضای ایترنت، میشه نشر آنلاین.
کتاب نویسندگی آنلاین هم شاید براتون جالب باشه.
ممنون استاد.راستش میخوام یه سایت مثل همین نشر آنلاین که بالا پیام گذاشتن راه اندازی کنم.بنظرتون ایده خوبیه؟دوره تولید محتوای شما میتونه کمکی بهم بکنه؟
سلام مریم عزیز
یعنی میخواید در زمینه صفحهآرایی و گرافیک خدمات ارائه کنید؟
سلام وقت بخیر، آقای کلانتری من ۲۸ سالمه و به کاریکاتور علاقه دارم اما هیچ شناختی نسبت به هنر نقاشی ندارم. لطفا راهنماییم کنید که برای کاریکاتوریست شدن از کجا و چجوری باید شروع کرد. ممنونم
سلام رضا جان
بهترین تمرین اینه که از روی کاریکاتورهای خوب بکشی.
تو این سایت هم میتونی به دریایی از کاریکاتورهای خوب دسترسی داشته باشی:
https://www.irancartoon.com/ir/
ممنونم، یعنی نیازی به گذروندن دوره یا رفتن به کلاس نیست؟
خود خانه کاریکاتور که لینکش رو بهت دادم کلاس هم داره. ولی بدون کلاس هم میشه.
ممنون، لطف کردید. یه تشکر دیگه بابت اینکه در علاقهمند شدن من به کتاب و کتابخوانی نقش موثری داشتید و چند سالی میشه که پیگیر کارهای شما هستم. آرزوی موفقیت
سلام رضا جان
خوشحالم که کتاب میخونی.
و بینهایت ممنونم از مهر تو.
سلام استاد وقتتون بخیر آیا می تونیم توی داستان نویسی از کلمات انگلیسی استفاده کنیم؟ راستش من هدفم از استفاده کردن از لغات انگلیسی صرفا برای کاربردشون توی محاوره است و اینکارو کردم تا مخاطب بیشتر با شخصیت امروزی ارتباط بگیره آیا مشکلی وجود داره؟
سلام سارا جان
اگر با استراتژی داستان شما و شخصیتهایی که دارید سازگار باشه مشکلی نیست. ولی اگر بیهوده دارید این کار رو انجام میدید، فقط فهم داستان رو سخت میکنید و کمی هم به زبان فارسی لطمه میزنید!
سلام جناب کلانتری بزرگوار
روز و روزگار بر شما خوش
در خصوص تولید محتوا در زمینه صنعت قطعات خودرو چطور میتونم فعالیت کنم؟ چه اقدامی میباست انجام بدم؟
سپاس گزارم از راهنمای شما
سلام فرزانه عزیز
برای سایت و سئو، یا برای شبکههای اجتماعی؟
در حال حاضر پرژۀ مشخصی رو در این زمینه قبول کردید؟
سلام جناب کلانتری
پیشنهادی از طرف یکی از دوستانم که در حوزه قطعات خودرو هستند برای تولید محتوا در سایت و شبکه اینستاگرام شرکت دریافت کردم.
ممنون میشم محبت کنید و راهنمایی بفرمایید.
پاینده باشید.
سلام
بهترین کتابی که در حال حاضر خوندم و به نظرم میتونه در طراحی استراتژی سئو و محتوای چنین کاری بهتون کمک بکنه این کتابه:
کتاب قدرت سئو
به نظرم بهتره از پایه و با کمک این کتاب شروع کنید و پیش برید.
درود بر شما
بسيار سپاس گزارم🙏🙏🙏
سلام استاد خسته نباشید من به توصیه شما عمل کردم نویسندگی انلاینو شروع کردم و پیج هایی رو دنبال کردم که در رابطه با این نویسندگی بود و نویسنده ها اما خیلی دلسرد شدم چون قلمم به خوبی اون ها نبود
و چون میخواستم سبک اونارو پیش بگیدم خیلی از خودم دور افتادم و هرچی می نویسم احساس می کنم افتضاحه در قبال بقیه به نظرتون چی کار کنم خیلی دلسرد شدم
اگر وقت داشتید خوشحال میشم سری به وبلاگم بزنید
malii.blogfa. com
ملیحه عزیز
دربارۀ دغدغۀ شما قبلاً به شکلهای مختلف نوشتم.
مقایسه خودمون با دیگران اشتباهترین کاریه که میتونیم در مسیر نویسندگی انجام بدید.
از دیگران یاد بگیرید، اما خودتون رو با اونها مقایسه نکنید.
به خاطر راهاندازی وبلاگ هم تبریک میگم. میخونم حتما.
جناب کلانتری عزیز سلام!
چند تا سوال داشتم…
۱. شما کتاب های داستانی رو چطور مطالعه می کنید؟ اگر جملهای رو پیدا کنید که به نظرتون برسه به درد خواهد خورد اون رو در جای دیگری (مثل یک فایل ورد یا در یک دفترچه) می نویسید یا که نه توی کتاب روش خط می کشید!
۲. کتابهای آموزشی رو چطور مطالعه می کنید؟ نمایه می زنید، خطکشی می کنید، خلاصه برداری می کنید یا … (اگر روش دیگری رو اعمال می کنید لطفا بگید)؟
۳. اگر خلاصه برداری می کنید چطور این کار رو انجام میدهید (اگر کتاب یا جستاری در این مورد می شناسید معرفی کنید) و چطور دسته بندی می کنید؟ به صورت موضوعی، دسته بندی می کنید، بر اساس نام افراد یا عنوان کتاب؟
۴. و سوال آخرم اینکه اگر در مطالعه کتاب های غیر داستانی شیوهی دیگری رو اتخاذ می کنید در مورد اون هم چند کلمهای میشه توشیح بدین؟؟؟!
سلام علی جان
۱٫ زیرش خط میکشم. گاهی تمرین کلمه برداری رو هم انجام میدم.
۲٫ زیرش سطرهای مهم خط میکشم. گاهی گوشه و کنار کتاب با مداد چیز مینویسم. نکته مهمی هم اگر باشه رونویسی میکنم.
۳٫ راستش من علاقهای به خلاصهنویسی ندارم. ولی به نظرم بازگو کردن صوتی کتاب میتونه بسیار مفید باشه. وقتی چیزی رو خوندم، فکر میخوای تدریسش کنی. شروع کن بلند بلند بگو و صدای خودت رو با موبایل ضبط کن. علاوه برای این: کشیدن نقشه ذهنی هم عالیه.
۴٫ قبلاً یه چیزایی در این رابطه هوا کردم: کتاب خواندن
سلام
چطور میتونم یک وبلاگ بسازم؟
سلام امیر عزیز
این مطلب رو یه مروری بکن. بعد اگر سوالی داشتی باز هم برام بنویس:
وبلاگ نویسی
سلام استاد
من همیشه تو حالت عادی کلی فکر تو ذهنم هست ولی هنگام نوشتن صفحات صبحگاهی مغزم انگار ایست میکنه البته به سختی بیست و چند روز نوشتم ولی نمیدونم به همین روش ادامه بدم و درباره هرچی که به ذهنم میاد بدون موضوع خاص داشتن بنویسم خوبه و منجر به پیشرفت میشه.یا نه.از طرفی هم همچنان بی صبرانه منتظرم نظرتونو درباره پیجم بدونم.ممنونم
pesteh_khandan@
سلام محدثه جان
این مطلب رو بخون:
علاوه بر صفحات صبحگاهی چه تمرین دیگری انجام بدهیم؟ (۱۱ پیشنهاد متفاوت)
سلام
یه سری کتاب ها هست که یک فرد علاقه مند به نویسنده شدن باید حتماً مطالعه کنه؛ میشه یک سری از اونها رو معرفی کنید.
سلام سهیل عزیز
این دو فهرست رو قبلاً در پاسخ به سوال شما نوشتم:
کتاب های آموزش نوشتن
معرفی کتاب
میشه متن من رو توی وبلاگم بخونین و بگین که میتونم قلممو قوی تر کنم و چاپ کنم؟
سلام زهرا جان
هنوز که چیز زیادی ننوشتی.
باید خیلی خیلی بنویسی تا کمی دستت راه بیفته.
فقط بخون و بنویس.
سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوار
من از بچگی شوق نوشتن داشتم و آدمی با قوه تخیل بی حد و مرز هستم.
از پچگی داستاه های کوتاه می نوشتم تا الان که ۱۵ سالمه من عادتی که دارم همیشه برنامه ریزی میکنم و برنامه جوری هست که بیشتر با خودم حرف میزنم و به خودم توصیه میکنم ، مثلا: فاطمه تو فردا باید حتما کتاب(…) تموم کنی و به صاحبش پس بدی.
و الان مشغول نوشتن اولین رمان هستم، چون به شدت به رمان خوندن و رمان نوشتن علاقه دارم
و آرزوی من اینکه در آینده نهچندان دور یک نویسنده و البته یک رمان نویس بزرگ بشم.
من یک سوال دارم : وقتی رمانم را به اتمام رساندم میخواهم در سایت قرار دهم شما سایتی را نمیشناسید که من رمانم را آنجا قرار بدهم؟؟
و ضمن تشکر از شما که این سایت تسکیل داده اید که من و امثال های من مشکلاتشون را برای شما بازگو کنند و شما به عنوان یک استاد ماهر جواب دهید.
سپاس از شما استاد کلانتری👍
سلام فاطمه جان
به خاطر این ذوق و همتی که داری بهت تبریک میگم.
همیشه با قدرت ادامه بده.
برای انتشار نوشتههای خودت به راحتی میتونی وبلاگ بسازی، یا تو سایتهایی مثل ویرگول بنویسی.
باز هم برای من بنویس حتما.
شاد و موفق باشی.
سلام وقت بخیر استاد کلانتری عزیز بعضی مواقع تو داستان برای اینکه خواننده بتونه بهتر شخصیت ها و افراد داستان و موقعیت ها رو درک کنه اسم بیاریم در صورتی که یذره اسم آوردن تو داستان کوتاه سخته در این مواقع به جای اسم آوردن چه کار دیگه ای میتونیم انجام بدیم
زهرا جان
راستش قلق این کار رو باید سطر به سطر و با خوندن نمونههای درخشان داستان کوتاه برات تشریح کنم.
پس بهترین کار اینه که یه سری داستان خوب رو برداری و ببینی نویسندههای خوب چجوری از پس این موضوع بر اومدن.
شاد و برقرار باشی.
با سلام
من از سال ١٣٧٧ با نوشتن خاطرات روزانه شروع كردم و سال ١٣٨١ وبلاگ نوسي را در سايت پرشين بلاگ شروع كردم، اما بعد از يكي دو سال همه چيز را رها كردم و مشغول دانشگاه و بعد كار شدم. امسال بِه خاطر كرونا فرصت زياد داشتم كه بِه عشق دوران جواني برگردم، و افتخار داشتم شاگرد شما در كلاس ١٠٠١ محتوا و حركت ١٠٠ داستان باشم. (البته هيچوقت داستان نفرستادم، هرچي مينوشتم بعد از نوشتن پاره ميكردم ميريختم دور.انگار جرات منتشر كردنشون را نداشتم) . حالا دوست دارم در كلاس هاي نويسندگي شركت كنم.ممنون ميشم راهنمايي بفرماييد الان در ٣٧ سالگي چطور ميتونم با جديت قدم در اين راه بذارم و ادامه بدم؟
سلام مریم خانم نازنین
خوشحالم که اینجا هستید.
برای کار حرفهای نوشتن اتفاقا سن شما اصلا زیاد نیست. الان بهترین زمانه برای نوشتن.
من در خدمت شما هستم.
دربارۀ کلاسها هر سوالی دارید میتونید از من بپرسید.
لینک زیر رو دیدید:
کلاس نوشتن خلاق
سلام استاد بزرگوارم. ممنون از پاسخگوییتون. افتخار بنده است در کلاس های شما شرکت کنم.
عزیز دلید. شاد و برقرار باشید.
سلام برای اینکه مشکل پراکنده و نامنسجم نویسی رو از بین ببرم باید چیکارکنم؟
سلام سارا جان
این بستگی داره به هدف شما.
در حال حاضر چه چیزی مینویسید؟ برای کجا؟ با چه هدفی؟
راستش من این مشکل رو در تمامی متن هایی که می نویسم دارم ولی در حال حاضر در صد داستان به این مشکل هم ی بر می خورم و واقعا چاره ای براش پیدا نکردم تاحالا
دوباره سلام استاد. میخواستم در مورد سایت ازتون بپرسم. همونطور که گفتید میخواستم سایت بزنم با برنامه wordpress ولی خیلی ها میگن که باید مجوز گرفته بشه براش. ولی من هیچ جا نخوندم که مجوز میخواد. مقاله یا پیشنهادی دارید که به من کمک کنه؟ چون خودتونم دو تا سایت دارید تجربتون بیشتره.
نه عزیز مجوز نمیخواد.
هیچ کار پیچیده و خاصی نیست. همش یه روزه قابل انجامه.
اینحا تقریبا همه چیز رو نوشتم:
ساختن سایت شخصی
برقرار باشی عزیز
ممنون🌹😁
سلام. سوالی که داشتم اینست که به نظرتان شروع نویسندگی در سن ۵۰ سالگی خوب است ؟ و اینکه از چه دوره ای برای شروع استفاده کنم؟ ممنون میشوم اگر پاسخم داده شود.
سلام به روی ماه شما
اتفاقا این بهترین سن برای شروع نوشتنه.
چند وقت پیش داشتم مصاحبۀ نویسندهای رو میخوندم که یکی از مهمترین جوایز ادبی آمریکا رو گرفته بود. میگفت من تا ۵۰ سالگی صبر کردم تا همۀ بچههام بزرگ بشن و از خونه برن و تازه بعدش نوشتن رو شروع کردم.
شروع کنید و با لذت ادامه بدید.
اگر دوست داشتید یک نگاهی هم به این مطلب بندازید:
سن مناسب برای نویسندگی
روی من هم حساب کنید. هر سوال یا نکتهای بود برای بنویسید.
دربارۀ دوره هم احتمالا این لینک براتون مفید باشه:
کلاس غیرحضوری نویسندگی
سلام استاد خسته نباشید
من یه سوال داشتم خدمتتون من ،من توی مسابقه نویسندگی نسل روشن شرکت کردم
انها به من گفتن که برگزیده شده اثارم و می تونی در کتابی که مجموعه از برگزیده ها هست چاپ کنن منتها مبلغی پولو برای چاپ خواستند
اطرافیانم به شدت مخالفن ،و میگن من این کارو نکنم می خواستم نطر شمارو بدونم برای اینکه این اولین کار من هست ومن برای چاپ کتاب خیلی ذوق داشتم ولی بقیه می گن نه زوده و اینا و اگر برگزیده هست جرا انتشاراتی پول می گیره اگر نظرتونو لطف کنین ممنون میشم
سلام ملیحه عزیز
من البته نظرم خیلی کلی هست:
پیشنهادم اینه که دو سه سالی روی نویسندگی آنلاین وقت بذاری و بعد به فکر چاپ کتاب کاغذی باشه.
تو نویسندگی آنلاین فرصت این رو داری که خیلی چیزها رو تمرین و آزمایش کنی، و بعد با مهارت بیشتری به سمت چاپ کتاب بری.
در کل بهت تبریک میگم که یک کار کامل نوشتی. تجربۀ این کار مثل یه پاداش بزرگه. چاپ شدن یا نشدن تاثیر روی مسئله نمیذاره.
باز هم اگر سوالی داشتی بنویس.
شاد و برقرار باشی.
ممنون استاد از پیشنهادتون
من کتاب نویسندگی انلاین شما رو خوندم واقعا عالی بود ولی نمی دونم از کجا شروع کنم با اینکه هم در وبلاگ و هم در اینستاگرام نوشته هامو می زارم اما مخاطب نتونستم جذب کنم
می خواستم بپرسم چطوری خودمو معرفی کنم به عنوان یک نویسنده انلاین
ملیحه خانم عزیز
این مطالب رو هم خوندید؟
شغل نویسندگیآموزش تولید محتواشاید مطالب بالا بتونه تا حدی کمکتون کنه. باز هم میتونید دربارۀ سوالات خودتون برای من بنویسید با جزییات بیشتر.
برقرار باشید.
سلام استاد عزیز بنده از دوره هزارویک محتوا هستم که البته به خاطر شاغل بودنم و کلاسهای متفاوتی که شرکت کرده بودم خیلی کم تونستم تمرین کنم ولی یک کتاب با سه دوست دیگرم می خواهیم بنویسیم که به شکل داستان باشه و در مورد چند موضوع مطرح شده که بایستی یکی را انتخاب کنیم ولی موندیم چطوری انتخاب کنیم و چطوری به شکل داستان بنویسیم موضوع بیشتر روی محور مهارتهای اجتماعی هست ممکنه راهنمایی کنید و کلید استارت و انتخاب موضوع مناسب که کمتر به ان پرداخته شده بگید لطف می کنید
سلام الهه خانم عزیز
راستش نمیشه به یه موضوع اکتفا کرد. برای پرداختن به این کار باید دربارۀ چیزهای مختلفی مطالعه کنید.
میخواید برای شروع یه نگاهی به این مقاله بندازید. بعد ببینید در چه زمینهای نیاز به اطلاعات بیشتر دارید:
تولید محتوای متنی
سلام
وقتتون بخیر
در نظر دارم در حوزه کودک داستان نویسی کنم، تجربه ای ندارم لطفا راهنمایی میفرمایید
سلام خانم جوانشیر
حتما بزودی در این رابطه مطالبی رو ارائه خواهم کرد.
سلام آقای کلانتری من اگه بخوام نشر آنلاین راه بندازم خیلی سخته؟میدونم توضیحاتی در این باره نوشتین ولی یکم قاطی کردم.چطوری میتونم بطور کامل یاد بگیرم؟خیلی علاقمند شدم به این کار چون خودمم در حال نوشتن کتاب هستم.فقط حتما اول باید آنلاین بنویسیم بعدا چاپ کنیم؟درسته تو صفحه مجازیم دلنوشته هامو به اشتراک میذارم اما دوسندارم رمانمو آنلاین بنویسم و در اختیار دیگران بذارم.ببخشید طولانی شد
سلام
شما یا باید رسماً یه انتشارات بزنید. که از ارشاد مجوز میخواد.
یا میتونید آزادانه رو اینترنت منتشر کنید که خب مجوز خاصی هم نمیخواد.
در این رابطه اینجا یه توضیحاتی دادم:
ناشر آنلاین
سلام استاد کلانتری عزیز وقت بخیر ، استاد ببخشید شما توی تمرین های ماه اول صفحات صبحگاهی رو گفتین که نیازی به داشتن موضوع نیست و یجورایی هذیان نویسی . استاد من با موضوع مینویسم یعنی مثلا ۲ صفحش رو بایک موضوع و یک صفحه ی دیگر رو با یک موضوع دیگه یا اینکه کل ۳ صفحه یک موضوع اشکالی داره ؟
و اینکه چیزایی که توی صفحات صبحگاهی نوشتیم رو میتونیم تو هزار کلمه هم بنویسیم ؟؟
سلام زهرا جان
نه هیچ مشکلی نداره. به شرط اینکه این موضوع نوشتن صفحات صبحگاهی رو برات سخت و پرتکلف نکنه.
دربارۀ سوال دومت: چرا که نه. خیلی هم خوبه.
سلام آقای کلانتری
وقتتون بخیر
من یه سوال دارم ازتون
من به شعر گفتن خیلی علاقه دارم و گاهی هم شعر میگم شما بغیر از کتاب های شعر چه کتابی رو پیشنهاد می کنید که مهارت و خلاقیتم در شعر گفتن بیشتر بشه؟و اینکه شما دوره ی آموزشی برای شعر گفتن دارین ؟
سلام مریم عزیز
کتابهای زیادی در این زمینه هست که میتونه به شما کمک میکنه.
البته بستگی به اینکه شما چه نوع از شعر رو دوست دارید. شعر کلاسیک و غزل و مزل، یا شعر نو و سپید. بهم بگید تا بسته به علاقۀ شما بهتون کتاب معرفی کنم.
خیلی ممنونم. من بیشتر به شعر سپید و نو علاقه دارم .
این مجموع کتاب میتونه دید شما رو وسعت بده مریم عزیز: زبان شعر امروز
این مطلب هم تا حدی میتونه کمکتون کنه:
آموزش شعر
خیلی ممنون برای راهنمایی خوبتون🌹🌱
سلام شاهین عزیز و خوشقلم🍃♥️
تابستون پارسال اگه یادتون باشه گفتم میخوام کتابمو چاپ کنم و شما کلی بهم انرژی دادید☺️
خواستم بگم کتاب اولم چاپ شد. اسمش بیپناهه
کتاب دومم مراحل چاپ رو طی میکنه و کتاب سومو دارم مینویسم
اگر دوست داشتید بخونید💖🍃
باعث افتخارمه🌿💪
سلام زهرا جان
به به. بهت تبریک میگم. چقدر عالی و شگفتانگیز. 🌸🌸🌸👍👍👍
لینک فروش کتابت جایی هست که به من بدی؟
سلام وقتتون بخیر.راستش برای من سوالی پیش اماده است اینکه:
چه چیزهایی کتاب را جذاب میکند؟هرکدام چند درصد؟منظورم به مواردی که پایین میگویم هست
( موضوع ،محتوا،ساختار،نویسنده جلد کتاب و انتشارات )
پیشاپیش ممنونم از پاسخگوییتون…
فاطمه عزیز
به این سوالات نمیشه در یک کامنت جواب داد. شاید حتی بشه گفت به دهها جلد کتاب نیازه برای پاسخ به این سوال.
اما چیزی که خیلی ساده میشه گفت اینه: متن کتاب مهمترین چیزه. اگر متن بد باشه، اسم و انتشارات و جلد و ملد هیچ کمکی به هیچ جای کتاب نمیکنه.
درود بر شما ، یه سوال داشتم در مورد اینکه چگونه میتوان در آمازون کتاب به زبان فارسی چاپ کرد 🙏
درود شهلا خانم عزیز
در این زمینه از دوست خوبم آقای محمود بشاش سوال کنید.
سلام استاد گرامی . من یه سوال در رابطه با دوره نویسندگی خلاق دارم . من هیچ زمینه ی علمی یا عملی در رابطه با نوشتن ندارم فقط و فقط علاقه به خواندن و نوشتن و خودکار و کاغذه . همین و بس . هیچ کار خاصی هم در رابطه با نوشتن انجام ندادم غیر از هرازگاهی روزانه نویسی . حتی نمیدونم استعدادی در این مورد دارم یا نه . با این اوصاف کلاسی تحت عنوان نون نویسندگی ثبت نام کردم که به دلیل شرایط کرونا برگزار نشد .الان سوالم اینه که آیا این دوره نویسندگی خلاق واسه من میتونه مفید باشه ؟ چون همیشه ترجیحم بر آموزش حضوری بوده و تجربه ای از دوره های آنلاین و میزان بازدهی اونها ندارم .من توضیحات رو خوندم ولی دوست داشتم از شخص شما و به صورت مستقیم جواب دریافت کنم .بی نهایت سپاسگزارم از شما و شرمنده از بابت پرگویی .
سلام مهناز خانم عزیز
کار خوبی کردید که اینجا برای خودم نوشتید.
خب، همونطور که اطلاع دارید ما هم کلاس حضوری داریم هم آنلاین. (البته فعلا کلاس حضوری نداریم.)
اما تجربۀ همزمان و طولانی مدت هر دو نوع کلاس باعث شده تا من بتونم ارزیابی دقیقی از اثربخشی برگزاری این کلاسها داشته باشم.
در نهایت میتونم بگم کیفیت کلاس آنلاین بستگی داره به اینکه شما در کدام یک از دورههای آنلاین ثبت نام کردید. چون شیوههای گوناگونی برای اینکار وجود داره.
من دربارۀ کلاس خودمون، یعنی کلاس نویسندگی خلاق، با اطمینان میتونم بگم که این کلاس حداقل ده برابر بهتر از کلاس حضوریه. چون ما برای این دوره از تمام ظرفیتهای فضای آنلاین بهره میگیریم. یک نکته مهم اینه که ما برای شکل دادن به این دوره آزمون و خطای بسیاری داشتیم و تجربۀ این چند سال به ما کمک زیادی کردی. اینطور نیست که به خاطر کرونا کلاس آنلاین گذاشته باشیم. برگزار کلاس آنلاین اثربخش همیشه اولویت اول ما بوده و هست.
اگر مایل بودید میتونید فرم مصاحبه کلاس رو پر کنید و دربارۀ بقیه سوالاتی که در ذهنتون شکل گرفته بیشتر صحبت کنیم.
برقرار باشید.
سلام استاد بسیار ممنونم از لطفتون.خیلی خوشحال و ذوق زده شده به خاطر این که از طرف شما فالو شدم.با اجازه تون تو چند تا پستم شمارو تگ کردم تا حتما مورد روئت شما قرار بگیره و ممنون میشم اگه مشکلاتمو مطرح کنید.راستی من صفحات صیح گاهی رد هم شروع کردم.
سلام محدثه جان
حتما میخونم مطالبت رو.
و چه خوب که صفحات صبحگاهی رو مینویسی.
جناب کلانتری عزیز سلام!
در آخرین لایو تون از یادداشت روزانه نویسی صحبت کردین و اینکه تولستوی ده سال این کار رو انجام میداد.
حالا سوالم اینکه فرق بین یادداشت روزانه نویسی با هزار کلمه و سه صفحهی صبحگاهی چیه؟؟ و اصلا فرقی هم دارن؟؟
سلام علی جان
همونه. فرقی نداره.
سلام جناب کلانتری
وقتتون بخیر
من از دانشجوهای دوره هزار و یک محتوا هستم
از ارائه مطالب خیلی ارزشمندتون واقعا ممنونم
در عجبم که من که خیلی اهل اینستاگرام و دنبال کردن اشخاصی تو حیطه نوشتن بودم چرا با شما آشنا نبودم اما برای از این به بعد هم نعمت بسیار بزرگی هست و خدا رو بابت این آشنایی شاکرم
یه سوالی که ذهنم رو مشغول کرده این هست که تو زمینه تولید محتوا ما هم باید برای محتوای خاصمون مطالعه کنیم و تخصص نسبی پیدا کنیم و هم باید یاد بگیریم بنویسیم و هم مهارت های تبلیغات در دنیای دیجیتال مثل کار با بعضی نرم افزارها رو یاد بگیریم و هم فعالیت سایت و انواع فضای مجازی رو
این ها آیا پراکنده کاری نیست؟
من چون قبلا سابقه پراکنده کاری و نداشتن تمرکز روی یک هدفی رو داشتم و الان دارم تمرین می کنم که روی یه هدفی تمرکز کنم این نگرانی رو دارم که نکنه یادگیری همه این ها با هم پرداختن به چندشاخه متفاوت باشه و اون تمرکزی که ما رو به هدفمون می رسونه رو از ما بگیره
چطور می شه تو حیطه تولید محتوا که یه فضای چندشاخه ای هست تمرکز داشت و از قدرت و نیروی تمرکز بهره برد؟
درود زهرا خانم عزیز
بسیار خوشحالم از حضورتون در اینجا.
اما دربارۀ تمرکز:
من هم همین تمرکز رو پیشنهاد میدم. این ویدیو رو هم به همین منظور ضبط کردم:
تولید محتوا
منتها نذارید دغدغه تمرکز مانع شروع کارتون بشه. یه موضوع رو انتخاب کنید و سریع شروع کنید. اهمیت سرعت رو نادیده نگیرید.
من در خدمت شما هستم.
باز هم برام بنویسید از دغدغههای خودتون.
سلام استاد آیا شما داستان های بارگذاری شده در سایت صد داستان رو میخونید؟
بله سارا جان، اغلب داستانها رو مرور میکنم.
از دوره سوم هم چیزی مرور کردین آیا؟
اگه داستانی ثبت کردی که دوست داری بخونم لینکش رو اینجا برام بذار حتما.
https://100dastan.com/13750/ _https://100dastan.com/13846/
راستش من این دو تا داستان رو سعی کردم به صورت سوررئال بنویسم.
و مجموعه”چیز هایی هست که نمی دانی” رو که تا الان سه داستان متفاوت رو با این عنوان منتشر کردم به سبک رمانتیسم نوشتم.
یه جورایی خیلی مرددم چون بعد از تقریبا چهارسال نوشتن واقعا نمی دونم توی کدامیک از این سبک ها تبحر بیشتری دارم.ممنون
حتماً میخونم سارا جان
سلام. این همه مقاله من در تمرین دوره هزار و یک محتوا . ممنون میشم اجازه بدید منتظر نظرتون باشم.
https://vrgl.ir/CQina
سلام معصومه خانم عزیز
سپاس از شما
مطلبتون رو باز کردم بخونم.
سلام به استاد عزیزم آرزو بابائی هستم دوره تولید محتوا.
بالاخره هرچند کوتاه یک چیزی در ویرگول نوشتم
ببینید شاید بگن چای شیرین بودم اما نه یهو به دهنم رسید فقط نوشتم……
https://vrgl.ir/3suZV
درود آرزو خانم عزیز
سپاس از شما
مطلبتون رو باز کردم تا بخونم.
سلام من همیشه از روابط اجتماعی خوشم میومد و برای همین تصمیم گرفتم یه کانال اپارات بزنم: aparat.com/parshan_88 حدود ۵ تا دنبال کننده دارم و بازدید ویدیو هام هم خوبه .برای همین گفتم یه کانال تلگرام هم بزنم: @hamechiz1399
اسمش هم گذاشتم همه چیز از همه جا. اما خیلی موفق نشدم چون الان ۳۹ تا عضو داره کانالم اما بازدید هام فقط ۵ یا ۶ تا هست اون هم یکیش که خودم هستم، یکیش هم اون اکانتم یعنی عملا فقط ۳ بازدید دارم.
گفتم باهاتون در میون بذارم تا کمکم کنید🙏🌹
اگر تونستید یه نگاهی به کانال هم بندازید ببینید چیزی رو غلط انجام دادم یا نه.
سلام پرشان عزیز
تو کارت رو خوب انجام دادی.
منتها مسئله اینه که محتوا زمان میبره تا نتیجه بده.
پس نظم داشته باش، تلاش کن، کتاب بخون، چیزای تازه بگیر و همینجوری پیش برو، و مطمئن باش که یک روز محتوای تو به نتیجه میرسه.
سلام خیلی متشکرم که پاسخ دادید.
آره خیلی بهتر شده الان کانالم حدود ۲۴۰ تا عضو داره و بازدید پست هاهم یکم بالاتر رفته
به هرحال اگر تونستید لطفا کانالم رو ببینید و بگید که چه کارایی باید انجام میدادم و ندادم یا اشتباه هام کجاست؟
ممنون از سایتتون.🌹
چقدر عالی. بهت تبریک میگم پرشان عزیز.
با قدرت برو جلو. من هم حتما کانالت رو میبینم.
هر از گاهی لینک کانالت رو برام بفرست، تا انتشار مطالب جدید رو بهم یادآوری کنی.
موفق باشی.
سلام آره خیلی بهتر شده الان حدود ۷۰۰ تا ممبر دارم و لینک کانالم هم @hamechiz1399 هست البته خیلی مطالب از جمله عکس پس زمینه، کتاب یه صفحه ای، و.. اضافه کردم به کانال هروقت تونسین یه سری بزنین آیدیم و رباتم تو بیوگراف کانالم هست نظراتتون رو بگین خوشحال میشم❤
زنده باد. چه عالی.
سلام ، روز بخیر.
بنده در نوشتن متن های ادبی به گفته دبیران و اطرافیان استعداد دارم. اما سوالی که از شما دارم این هست که چطور میتونم یک رمان ادبی بنویسم با توجه به اینکه در شخصیت سازی کمی مشکل دارم؟و یا اینکه مشکلی در این نیست که یک رمان فاقد شخصیت های متعدد باشه و فقط یک نفر به عنوان راوی درباره موضوعات صحبت کنه؟
و سوال دیگه ای که دارم ، چطور میتونم متن هام رو به اشتراک بذارم و یا چاپ کنم.
چون یکی از آرزوهام این هست که نویسنده ای بشم که تاثیر مثبت در خواننده ایجاد میکنه .
(ممنون از پاسخگوییتون)
سلام اقای كلانتری. ایمیلتون رو به تازگی دیدم و بابتش خیلی خوشحال شدم. ممنونم ازتون.
ببخشید اقای كلانتری امكانش هست از نحوه برنامه ریزی و تقسیم زمان و ساعت كاریتون برامون بگید؟ درواقع سوالم اینه كه چطور میشه توی یه زمان كم، كارهای زیادی رو با كیفیت بالایی انجام داد؟
سلام ویدا خانم نازنین
سپاس از مهر شما.
بله، چرا که نه. حتما. البته قبلاً یه چیزهایی در این رابطه گفتم:
چگونه بهتر کار کنیم؟ | الفبای برنامهریزی روزانه
سلام آقای کلانتری
من دیگه به لطف شما و سایت م مقاله های بسیار خوبتون سوال دیگه ای ندارم چون بسیار اذیتتون کردم و سوال های گاه بی ربطی میپرسیدم
من میخواستم از طرف خودم و خیلی از کاربرا از سایت بسیار خوب شما و مهم تر شخصیت مهربان شما که با وجود این همه گرفتاری تک تک کامنتارو جواب میدید تشکر کنم🌺🌺🌺🌺🌹🌹🍂🌷🌸
سلام رضا جان
عزیز دلمی.
من کیف میکنم از داشتن دوستان پرسشگر و کنجکاوی مثل تو.
باز هم برای من بنویس حتماً.
سلام آقای کلانتری
من ۱۷ سالمه و تا حالا دوتا رمان نوشتم که به دلایلی موفق به نشر رمان هام در فضای مجازی یا چاپ شون نگرفتم یعنی تصمیمش رو بارها داشتم ولی خب کسی پشتم نبوده چند سایت معروف رمان نویسی هم برای نشر رمان هام رفتم اما وقتی میفهمیدن نویسنده ی ۱۷ ساله از افغانستان هستم از نشر رمانم سرباز میزدن😐 خب من فقط علاقه به نوشتن دارم یعنی وقتی شروع به نوشتن میکنم با خودم نمیگم باید بنویسم تا پخش کنم داستان رو بجاش میگم فقط بنویس خوب بنویس و جوری بنویس که خوندنش برای خودت هم جذاب باشه و فکر میکنم که تا حالا توی نوشتن شون موفق بودم چون نوشتن علاقه ی منه و دنبال علاقه ام بودم از بچه گی دستنوشته های نویسنده ها وشاعرهای گمنام رو میخوندم و دنبال میکردم و برام جذاب بود رمان های زیادی رو خوندم تا تونستم استعداد مو کشف کنم… توی نوشتن یا انتخاب اسن یا هرررچیزی مشکلی ندارم اما جدیدا به مشکل برخوردم من داستان زندگی خودم رو که داستان مذهبی هست نوشتم ، یجورایی میشه گفت داستان هدایت شدنم … الان که یک کانال هست و میخواد داستانم رو پخش کنه و باید داستان رو براشون بفرستم نمیتونم اسم مناسبی برای داستان انتخاب کنم حتی از روش های شماهم استفاده کردم ۱۰۰ اسم و…. اما چیزی رو نتونستم انتخاب کنم ، بعضی دوستان بهم گفتن اسمی انتخاب کن که به واقعیت بخوره مثلا(دختری از جنس نور) میخوام که توی انتخاب اسمش کمکم کنید لطفا…. ممنون
سلام کیانا جان
به خاطر داشتن این ذوق و همت بهت تبریک میگم.
زیاد درگیر اسم نشو.
یه چیزی رو انتخاب من و رد شو از این موضوع.
به کار بعدی فکر کن.
موفق باشی و برقرار.
خیلی ممنون استاد!
فهمیدم که سر انتخاب اسم گرچه باید گاهی وسواس به خرج داد ولی بیشتر از انتخاب اسم ،محتوای داستان و طرز بیان جملات مهمه…
و ممنون از شما که جوابم رو دادین برای منه تازه کار این واقعا با ارزش بود
شاد و موفق تر از این باشید…
زنده باد کیانا جان
خوشحالم که در مسیر رشد و یادگیری هستی.
سلام خسته نباشید
معرفی کتاب به صورت جذاب میتونه یک تولید محتوا باشه
و به اون برند شخصی که در کتاب نویسندگی آنلاین گفته بودید برسه؟؟
سلام
انجام بده. شاید شد.
سلام استاد.شما کلا طرز فکر منو عوض کردید درباره محتوا.دارم سعی میکنم محتوای پیج اینستامو ببرم به سمت جذاب شدن.ولی خیلی سخته.به نتیجه خوب هم نرسیدم.تو چن تا پست اخرم سعی کردم فقط اموزش نباشه و به روش کلاس های شما بنویسم.ممنون میشم اگه تونستید یه سر بزنید به پیجم و اشکلات کارمو بگید.ممنونم.pesteh_khandan@
سلام محدثه جان
زنده باد. حتما میبینم.
سلام استاد
امیدوارم حالتون خوب باشه
منم توی دوره ۱۰۰۱ محتوا شرکت کردم
مطلبی نوشتم و لینکشو براتون میفرسم، ممنون میشم اگر امکانش باشه براتون، بررسی کنین و ایرادهاشو بهم بگین.
http://mohtavadoun.ir/%d8%b1%d8%a7%d9%87%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d8%ae%d8%a7%d8%a8-%d9%86%d8%a7%d9%85-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%da%a9%d8%b3%d8%a8-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%aa%d8%b1/
سپاس حسین جان
🌸🌸🌸
سلام وقت بخیر جناب کلانتری چطور میتونیم شعرمون رو به چاپ برسونیم و اینکه در دوره های آموزشی شما شرکت کنیم چون من مصاحبه هم کردم ولی خبری نشد
درود زهرا جان
برای چاپ شعر به شیوههای مختلفی میتونید عمل کنید. پیشهادم اینه که مطلب زیر رو بخونید و بعد اگر سوالی داشتید با جزییات برام بنویسید:
شغل نویسندگینتایج مصاحبه رو هم حتما بهتون اطلاع میدن.
سلام آقای کلانتری من ۱۷ سالمه و تصمیم گرفتم وبلاگ بزنم تا از این راه کسب درآمد داشته باشم
سوالم اینه درآمد از راه وبلاگ چجوری به دست میاد یعنی گوگل مبلغی پرداخت می کنه یا با تبلیغات باید درآمد ساخت
و اینکه کتاب پی دی اف مجوز نیاز داره؟
سلام نازنین عزیز
چه خوب که میخوای جدیتر به این کار بپردازی.
این چند مطلب رو بخون و بعد اگر سوالی داشتی با جزییات برام بنویس:
آموزش وبلاگ نویسی
آموزش تولید محتوا
طراحی سایت شخصی
شغل نویسندگی
سلام بر شما آقای کلانتری
من یک سوال داشتم؛ که اگر برایم پاسخ بدهید ممنون تان خواهم شد!
من تازه یک رمان را شروع کرده ام، البته در یک سایت رماننویسی، خب تازه مقدمه و پارت اول را همگانی کرده ام! چون تا هنوز متاسفانه به لب تاب یا کامپیوتر دسترسی ندارم هرپارت را در مبایل مینویسم. و همین هم برایم نوشتن رمان را مشکل کرده است! انشاالله تا دوماه آینده به لب تاب دسترسی خواهم داشت؛ اما سوال من هم همین جا است، از نوشتن در مبایل و یا روی کاغذ لذت نمی برم پس فقط زمانی ادامه رمان را مینویسم که باید پارت بذارم، حال آنکه باید نوشتن رمان را بیوقفه ادامه دهی و قبل از گذاشتن ۲۰ الی ۳۰ پارت در سایت تمومش کنی! و اعلام کنی که رمان را تموم کرده ای!
میترسم از اینکه شوقام برای نوشتن به این رمان کم شود!
باور کنید من تمام صحنه، روایت و حوادثی که در رمان اتفاق می افتاد را از قبل تدوین کرده ام و فقط باید آن را با نوشتن حرف ها از ذهنم خارج کنم اما نوشتن با مبایل و کاغذ از لذتش میکاهد!
همچنان من یکی از موضوعات مدرسه نویسندگی را که درباره رمان نویسی است خوانده ام!
توصیه شما چیست؟
عایشه جان
پیامت رو به دقت خوندم.
اما متوجه نشدم که دقیقاً باید چی بگم.
یعنی میخوای بدونی نوشتن با موبایل خوبه یا نه؟
سلام ببخشید اگر درست توضیح داده نتوانستم!
منظوری من این بود که پس چیکار کنم؟
آیا به نوشتن فقط زمانی پارت گذاری رضایت دهم؟
باید منتظر باشم تا به لب تاپ دسترسی پیدا کنم بعد ادامه رمان رو بنویسم؟
و بلی آیا نوشتن با مبایل خوبه یا بد؟
و یا شما کدام راهکاری دیگری درنظر دارید؟
عایشه جان
نوشتن خوبی، با هر وسیلهای و در هر جایی و با هر حالی.
بنابراین هیچوقت نوشتن رو انتظار حواشی متوقف نکن.
بنویس. با هر چی دم دستته. و اگر حس میکنی انتشار به شیوه پارت پارت برات جالبه، همینکار رو بکن. این اولین داستان تو نیست و آخرینش هم نخواهد بود. پس میتونی با داستانهای زیادی آزمون و خطا کنی.
سلام آقای کلانتری عزیز ؛ سوالی داشتم ، امان از این تکنیک ها ی داستان که امانم را بریده اند ، چگونه تکینک هارا یاد بگیرم؟ کتابی پیشنهاد می کنید؟
سلام
به جای تکنیک و ترفند داستان بخون طاها جان.
روزی یه داستان بخون. شب و روز داستان بخون.
با سلام و عرض خسته نباشید من شدیدا علاقه بسیار زیادی به نویسندگی در حوزه سینما دارم میخواستم بدونم شما در این مورد چه راهی رو پیشنهاد میکنید؟؟ آیا دوره های خاصی رو باید برم یا یه سری کتاب های پایه رو بخونم و چه کتاب هایی رو پیشنهاد میکنید و همینطور برای خلاقیت ذهن چجور کتاب هایی رو پیشنهاد میکنید؟؟
امیر عزیز
تو صفحه زیر یه نگاهی به بخش کتابهای فیلمنامهنویسی بنداز:
کتاب های آموزش نویسندگی
سلام. ۰ایداهستم ۱۳ سالمه من خیلی به نویسندگی علاقه دارم من یه متنی نوشتم میخوام براتون بفرستم میخونینش و میشهنظرتون رو بهم بگید
آیدا جان
پیشهادم اینه که یه وبلاگ بزنی. نوشتههای خودت رو منتشر کنی. و بعد لینکش رو به من هم بدی تا بخونم.
سلام جناب کلانتری
دوره ۱۰۰داستان در ۱۲۰ روز برای چه افرادی کاربرد داره
من که دوره اصول داستان نویسی گذروندم این دوره کاربردی هست و یا زوده؟
دوره اصول داستان نویسی گذرونم کتاب هایی خوندم تا حدودی در حد تمرین نوشتم
یاسمن جان
صد داستان یه حرکته، یه کارگاهه. بنابراین برای شما که از قبل اطلاعاتی دارید بهتر هم هست.
این کارگاه در اصل قراره ما رو وادار کنه به بیشتر و منظمتر نوشتن.
ی سوال دیگه در کنار بلاگ نویسی در سایت شخصی از همان ابتدا پیج اینستاگرام لازمه؟؟
بستگی داره به اهداف شما.
این مطلب رو یه مروری بکن عزیز:
آموزش تولید محتوا
سلام آقای کلانتری عزیز خسته نباشید
راستش محتوا نویس میتونه برای محصول خودش محتوا بنویسه
ولی یک نفر که محصول نداره ولی میخواد محتوایی چون داستان و مقاله تولید کنه هم امکان دیده شدن داره؟؟
رضا جان
این مطلب رو خوندی؟
آموزش وبلاگ نویسی
سلام جناب کلانتری حکیم
بنده ایدهی داستانی دارم و این ایمان و باور را دارم که میتونه به جوایز بین المللی راهی بشه . ممنون میشم ازتون خواهش کنم که اگر در چگونگی کاندید شدن و معرفی کردن کتاب به جوایز ادبی اطلاعی دارید ، من رو راهنمایی کنید . سپاسگذارم
پوریا جان
ایده چیز مهمی نیست، روی زمین ریخته.
اول کتابت رو بنویسی. بعد که نوشتی کتاب بعدی رو بنویس.
جایزه اگه بنا باشه بیاد خودش میاد.
اینم اگه خواستی بخون:
مسابقه نویسندگی
سلام استاد عزیز.من مدت زیادیه که مینویسم اما حدود یه ساله که به طور جدی تمرین میکنم.طرح و ایده خوب و کاملی تو ذهنم دارم اما چند باری شروع کردم به نوشتن و بعد چند روز نظرم عوض شده و شروعشو مدام تغییر دادم.حتی ۱ ماهی نوشتن رو کنار گذاشتم چون فکر میکنم اونقدری که باید بلد نیستم.اما کتاب خوندم.حالا میخوام دوباره بنویسم اما میترسم دوباره مشکل قبل تکرار بشه.همش مرددم.ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام مریم خانم عزیز
به نظرم پیش از هر چیز بهتره که یه عادت سادۀ روزانهنویسی داشته باشید.
این مطلب احتمالا میتونه کمکتون کنه:
صفحات صبحگاهی
باز هم اگر سوالی داشتید برام بنویسید.
در باب آخرین لایو جناب کلانتری عزیز
دیروز یا پری روز، شایدم پسا پریروز… نمی دونم… بالاخره یه روزی از همین روز های خدا در این هفته… آها! اصلا چرا راه دور بریم همین لایو آخر جناب کلانتری عزیز، یک عزیز دیگری پرسیده بود:
«نگرانم در صورت انتشار ایده هام اونها رو از من بدزدند، حالا باز هم میگید که ایده هام رو به اشتراک بگذارم؟» (نقل به مضمون)
جناب کلانتری عزیز گفتند که:
«فلانی جان! ببین چیزی که مهمه ایده نیست، پرداخت و شکل دادن به ایدهست. شما اگه یک سَری توی سایت ها بزنی کلی ایده هست که می تونی ازشون استفاده کنی و داستان بنویسی» (نقل به مضمون)
دو هزاریم افتاد ولی گیج شدم و به خودم گفتم که: «اُ یعنی نمیشه یک ایدهای پیدا بشه که به عقل جن هم نرسیده باشه؟» نه نمیشه چون هر چیزی که ما در مورد آن داستان می نویسیم از همین دنیای پیرامونی ماست؛ تمام چیز هایی که می بینیم، می شنویم و به آن ها می اندیشیم. باید قبول کنیم که خودمون و ایده هامون رو خیلی بیش از اون چیزی که هست خاص می پنداریم و طوری از سرقت ادبی حرف می زنیم گویی قراره موضوعی که در موردش می خواهیم داستان بنویسیم حکایت خوشهی پروین و بقیه ستاره باشه. حکایتی که در اون پروین خانوم در کنار ارائه یک خود زندگینامه به شما از کار هایی که بقیه ستاره ها کردن خبر میده (امیدوارم پروین خانوم این قصه بدونه کدوم از خدا بی خبری خورد به زمین) و در کنار اون به رجال و انساب ستاره ها می پردازه که کی به کی خورده که این فلانی (ستاره) به دنیا اومده؛ برای مثال من ترجیح میدم که با پدر مادر دب اکبر و اصغر آشنا بشم آخه تنها داداش های توی آسمون هستن.
دیدن به همین سادگی فقط باید به اطرافمون خوب نگاه کنیم تا متوجه بشیم که چقدر ایده توی دنیا ریخته. حالا اگر بخوام عینی تر مثال بزنم، من به کتاب «کودکی نیکیتا» اشاره می کنم که «آلکسی تولستوی» با یک ایدهی الحق پفکی یک داستان دویست صفحهای قشنگ تعریف می کنه که جون مبده (البته با رعایت شرایط سنی) اون رو قبل خواب برای بچه هامون (چرا بچه هامون من که بچه ندارم!؟ گیج شدم!!) تعریف کنیم. اگر بخوام ایدهی خاص تری را معرفی کنم می تونید به «پردهی حائل» نوشتهی «یان مک یوون» نگاهی بیندازید. داستانی که یوون اون رو نقل می کنه برای بیش از نود درصد خانوم ها رخ میده. بارداری. منتها کاری که او کرده و سبب شده داستان خیره کننده و جذاب باشد تغییر راوی از پدر و مادر به بچهست! یعنی شما حدود دویست و پنچاه صفحه داستانی را می خوانید که یک بچهی در رحم آن را تعریف میکنه. جالب نیست! می بینید خیلی سادهست فقط کافیه یک ایدهی ساده به ذهنتون برسه و اون را بپرورانید و بینید که چه میکنه.
علی تو خیلی قشنگ و روون مینویسی.
چرا وبلاگ نداری؟
چون نمی دونم باید در مورد چی بنویسم؟
علی جان
این ویدیو رو ببین:
منوی خوشمزۀ رستوران نویسندگی! | چطور آزادنویسی بهتری داشته باشیم؟
و يه چيز ديگه اگه ميشه مراحل چاپ كتاب رو برام توضيح بديد
بازم ممنون
سارینا جان
یه نگاهی به این مطلب بنداز:
شغل نویسندگی
سلام مجدد استاد .من سارينا هستم كه يك بار ديگه ازتون سوالي پرسيده بودم درباره كتاب علمي. كمي با خودم فكر كردم و با توجه به داستان هايى كه نوشتم فهميدم كه من بيشتر در نوشتن كتاب داستاني و رمان استعداد دارم و به خاطر همين تصميم گرفتم كه يك كتاب داستاني ديگر بنويسم البته اين بار در دفتر.من مي خوام زندگينامه يا بهتر بگم بيوگرافي پدر بزرگم را بنويسم حالا نميدونم از كجا شروع كنم يعني كتاب را با چه جمله اي اغاز كنم . و يه سوال ديگه من ميخوام اين كتاب را چاپ كنم به نظر شما اگر كتابم رو به فرهنگ هنر بدم به موفقيت ميرسم؟
و واقعا ممنونم كه هميشه به سوالات من و امثال من پاسخ ميديد
سلام سارینا جان
زنده باد.
چه انقدر پرتلاشی و در مسیر نوشتن هستی.
منظورت از «فرهنگ هنر» رو نفهمیدم. شاید وزارت فرهنگ و ارشاد رو میگی. این وزارت فقط مجوز کتابها رو صادر میکنه. که البته کتاب رو شما باید به ناشر بدی و اون برای مجوز ارسال میکنه.
در کل بنویس. هر چی دوست داری بنویسی. فعلاً زیاد درگیز چاپش نباش. اینترنت رو برای انتشار کارات دست کم نگیر.
سلام استاد عزیز، من ی تعدادی شعر و دست نوشته دارم میخواستم کاملشون کنم ک بعدا ب چاپ برسونمشون منتهی میخوام الان توی صفحه ی اینستاگرامم به اسم خودم منتشرشون کنم اشکالی نداره درسته؟ چون ب ثبت نرسوندمشون.
نه رستا جان
منتشر کن هیچ مشکلی پیش نمیاد.
اگر هم کسی ازت دزدید، کیف کن. این یعنی کارت از نظر بعضیا جالب بوده.
موفق باشی و برقرار باشی.
جناب کلانتری عزیز سلام
اگر فرصت کردید هزار کلمهای رو که امروز نوشتم رو مطالعه کنید و نظرتون رو در موردش بهم بگید. بی ربط به نثر یومیه امروزتون نیست:
۲۲/۴/۱۳۹۹
داشتم که کارهایی که در این مدت از اردیبهشت ما تا همین امروز نگاه می کردم و محاسبه می کردم که چقدر کتاب خوندم و تا چه اندازه تونستم در راستای هدفی که دارم پیش برم. این حساب و کتاب از اون جایی شروع شد که داشتم به وراجی هایی که همیشه با خودم می کردم فکر می کردم و دیدم که خب اگر به من کسی بیاد و بگه که تو که اینقدر رمان رمان می کنی تا حالا چقدر کتاب خوندی؟ دیدم که چیز های زیادی نخوندم. در واقع من از هفده سالگی این فکر توی سرم بود و از سال پیش و درست از اردیبهشت ماه این کار (مطالعهی جدی) رو شروع کردم و دیدم تازه اول راهم. به همین خاطر بود که به خودم گفتم خب حالا که حدود یک سال و دو ـ سه ماهی میگذره ببینم چقدر پیشرفت کردم. حساب کردم و باورم نشد. با همین خورده خورده مطالعه کردندها من در عرض دو ماه نیم تقریبا هم اندازهی سال پیشم کتاب خوندم. اگر بخوام دقیق تر بشم و عدد و ارقام ارائه بدم می تونم بگم که من سال پیش سه هزار و ششصد صفحه مطالعه کردم و الانی که دارم این هزار کلمه رو می نویسم چیزی نزدیک سه هزار صفحه مطالعه کردم. این برای من واقعا حیرت انگیز بود. با خودم فکر کردم یعنی اگر یکی دو هفته ی دیگه هم به این کار ادامه بدم می تونم ادعا کنم که من کار یک سال رو در عرض سه ماه انجام دادم. برای من این خیره کننده تر بود که اگر این کار رو تا آخر سال انجام بدم من فقط و فقط با دو سال به صورت جدی مطالعه و کار کردن به رشدی چهار برابری می رسم. اووف! بگذریم. از این حساب کتاب ها، بگذریم. چیزی که برام مهمه اینکه تونستم رشد کنم و طرقی. این برای ارزشمنده. این فقط و فقط این. دیگر اینکه تونستم در با کمک سید محمد حسینی، شاهین کلانتری ود ارن هاردی به اینجا برسم و برام خیلی زیباست. خیلی. در واقع فوقالعاده است. چراکه نه. حالا می فهمم چرا در موفقیت رازی جز تمرین و ممارست وجود نداره. حالا می فهمم. می دونی چیه اگر به آدم های موفق نگاه کنیم اونها هیچ گاه از کاری که می کنن تعجب نمی کنن اون ها بیش از اینکه از کاری که می کنن تعجب کنن از باز خوردی که متوجهشون میشه دچار تحیر مشن و جا می خورن. به یاد بیارین. قیافه و چهره به آدم هایی رو که برای اولین بار دارن از کاری که می کنن به شکل عمومی پرده بر می دارن. همه می گن که توقع چنین بز خوردی رو نداشتیم. به نظرم یکی از علت هایی که یه نفر ممکنه چنین حرفی رو بزنه اینکه کاری که می کرده کارش براش عادی بوده. مثلا کافکا رو نگاه کنید لعنتی اگر می دونست اینقدر داستان هایی که می نویسه خوبن مطمئن باشین یه لحظه هم صبر نمی کرد. و شاید دیگه به جای اینکه به خاطر سل، طاعون یا هر مرض و کوفت دیگهای بخواد بمیره ذوق مرگ می شد. (البته که در مورد اون قضیه کمی متفاوت است، محیط تکوینی او و شرایط و جایی که او در آن بزرگ شده بود بسیار بر او اثر منفی گذاشت و او را بیش از حد سرخورده کرد تا جایی که به دوستش که الان اسمش را به یاد ندارم ولی فیلسوف معروفی است می گوید: من که مردم کتاب هایم را بسوزان). ولی باز خدا رو شکر که کافکا مثل من خواهر خوبی داشت و نگذاشت که کتاب هایش سوزانده شود و رفت و آنها رو چاپ کرد . البته در این یک مورد خواهر من کاملا برعکس عمل می کند، او به جای اینکه من را به خاطر ذوق و علاقهی سرشارم (که نمی گذارم ذرهای از آن هدر رود) به ادبیات تشویق و حمایت کند می زند توی سرم که «علی بزرگ شو! دنبال نون و آب باش. شاید خوب بنویسی که ولی عمرا نمی تونی مثل اینی که کتابش رو می خونی (محمود دولت آبادی) بشی. اونا یه…» الباقیش بماند. به نظرم دیگه تا تهش رو می تونید برید. من از این حرف ها نه که ناراحت نشم نه ناراحت می شم اون قدری که می خوام بزنم زیر گریه و به زمین و زمان، کون و مکان و خلاصه هرچیزی دور وبرم هست فحش و دِشمون (= دشنام) بدم. ولی این کار رو نمی کنم فقط یه چیز به خودم می گم: برو کارت رو بکن و مطمئن باش که میشه، اصلا برای اینکه بتونی زود تر خودت رو ثابت کنی بیشتر تلاش کن تا زود تر به نتیجه برسی و اون ها هم زودتر تو رو به عنوان یه داستان نویس حرفهای قبول کنن. آره من این رو یک نعمت می دونم و از خدا ممنونم که چنین کسی توی زندگیم گذاشته تا با حرفهاش من رو به حرکت وا داره از خدا واقعا ممنونم. خدایا ممنون. بعد از خداهم از خواهرم ممنونم که به جای اینکه قربون صدقهی الکی بره و بگه: «وای داداشی این چقدر عالیه، این واقعا یه شاهکاره. من باور نمیکنم این رو تو نوشته باشی؟ جان آبجی تو نوشتی؟ نه جان من؟» میگه: «خاک تو سرت که وقتت رو با این خاک و خودکار تلف میکنی، یا بشین پا درست یا که با این لپتاپ برو و یه کاری برای خودت جور کن. علی از این خیالات بیا بیرون و بزرگ شو». آره من از خواهرکم نازنینم ممنونم که این حرف ها رو به من میزنه این کلمات و تک تک حرفهاش برای من تشر نیست تشویقه. زهر نیست، عسلِ، عسل. ازت ممنونم و بدون که اگر این کارا بچه بازی و کار آدم بزرگا نیست من حاضرم این یادگاری رو از دوران کودکی خودم همیشه به همراهم داشته باشم تا کمتر افسوس زمان هایی رو بخورم که ندونسته از دست شون دادنم. ازت ممنونم خواهر نازنین. ممنون. آره دیگه خلاصه این هم از هزار کلمهی امروزم که با شکم پر کباب و چشم های پر خواب نوشتم. شبم به خیر باشه.
دوست عزیزسلام .نوشته تون چه جالب بود . من رو تا اخر خط با خودش برد. راستی چند تا کلمه جدید هم برا خودم از توش دراوردم تا یاد بگیرم. مرسی واقعا
سلام مجدد. استاد عزیز من معلم هستم و ارشد روان ن شاسی تربیتی برای ساخت وبسایتم در انتخاب موضوع دچار مشکل شدم و همین باعث شده تمارین وبلاگ نویسی روزانه ام در دوره هزار و یک محتوا به تاخیر بیفته. چون هم هدف اقتصادی میخواهم داشته باشم و هم علمی . و نمیدونم چه طور موضوعی انتخاب کنم که هم ادبیات هم روانشناسی هم کودک و نوجوان را در اون تلفیق کنم. ممن.ن میشم راهنمایی کنید.
معصومه خانم گرامی
شروع کنید به نوشتن، بعد از چند ماه کار کردن موضوع براتون روشن میشه. قبل از انجام کار نمیتونید در این زمینه تصمیم قطعی بگیرید. در در کاره که موضوع مناسب خودش رو نشون میده.
شاید این مطلب هم بتونه کمکتون کنه:
ساخت سایت شخصی
سلام بر مشوق نوشتنم. خانم محمدی هستم از اراک. مفتخر شرکت در دوره هزار و یک محتوا.
بدون مقدمه میپرسم به نظرتون چه طور میتونم طوری مطالعه کنم که محتواشون یادم بمونه ؟ خصوصی در سخنرانی یا وقتی میخواهم مطالبش را به نوشته ای تعمیم بدم. همیشه دنبال یادگیری عملی کتاب های مطالعاتی بودم.
سلام خانم محمدی نازنین
ارادتمندم. باعث افتخار منه که در خدمت شما هستم.
من دربارۀ مطالعه قبلاً چیزهایی نوشتم که این یکی رو میتونید بخونید:
کتابخوانی
اما فکر میکنم خوندن این کتاب براتون خیلی مفیدتر باشه:
فکر کن، یاد بگیر، موفق شو | دکتر کارولین لیف | ترجمۀ منصور بیگدلی | نشر بهار سبز
ممنون استاد عزیز. حتما میخونم و عمل میکنم.بی نهایت سپاس.
دوستی و آشنایی با شما قطعا نقطه عطف زندگی منه
بخاطر همهی لطف و مرحمت تون ممنونم
سلام جناب کلانتری.آشنا شدن با شما و خواندن مطالب برای من یک سعادت هست.بنده از یازده دوازده سالگی عاشق نوشتن بودم.درپانزده سالگی برای جمع آوری و تهیه مجله کودک و نوجوان تلاش می کردم.در دوره های فیلم کوتاه و داستان نویسی دانش آموزی رتبه آوردم و در مسیر پیشرفت بودم.اما متاسفانه باجابه جایی به شهر دیگر؛از مسیرم جدا شدم و نتونستم به اون علاقه و تلاش برسم.وهیچ حمایتی نداشتم.وبعد هم متاهل شدم و نوشتن به کنار رفت و علاقه ام در درونم مرد.حالا۲۸ساله ام.طی یک سال است که مشاوره شغلی می روم و ایشان در زمینه نوشتن کتاب مرا راهنمایی کردند.کتاب های زیادی مطالعه کردم و با روانشناس هم در مورد موضوع کتاب (روانشناسی کودک)صحبت کرده ام.از مطالب شما استفاده می کنم و برای تمام کردن کتاب در تلاش هستم.ممنون از شما
سلام ناهید خانم گرامی
زنده باد. چه عالی. اتفاقا خیلی به موقع سراغ نوشتن اومدید. برای نوشتن هیچ موقع دیر نیست.
خوشحالم که اینجا هستید. حتما برای من بیشتر بنویسید.
براتون بهترینها رو آرزو میکنم.
سلام استاد محمد مهدی احمدپور هستم میخواستم درباره ویراسدارو انتشارات خوب نظرتونو بدونم.
کتابم تموم شده نزدیک ۴۰۰ صفحه شده الان دارم ویرایش میکنم صفحه ۲۰۰ هستم چیزی نمونده تموم بشه
از یه طرف نگران هستم به من مجوز چاپ ندن. اگه میشه حتی کتابمو براتون ارسال میکنم که نظرتونو بدونم
محمدمهدی عزیز
چرا حس میکنی بهت مجوز نمیدن؟
من اطلاع کافی در مورد شرایط مجوز چاپ ندارم کتابم هم از لحاظ محتوا داستانی نیست که نشه بهش مجوز داد اما از اونجا که تمام زنان توی روند داستان بی حجاب هستند اینکه گذشته ایرانو نشون دادم یه ذره احساس میکنم اذیت کنن. من کتابمو به کسی دادم تا توی ویرایشش و مشکلات روند داستان بهم کمک کنه این نکتشو اضافه کرد.
خوشحال میشم درباره این مسئله بهم کمک کنید یا اطلاعی از این زمینه بهم بدید چون خیلی برام مهمه که حتما کتابم چاپ بشه. ممنون بابت وقتتون🌹
فکر نکنم هیچ مشکلی پیش بیاد. خیالت راحت.
پیشنهادم بهت اینه که فضای اینترنت رو دست کم نگیری.
سعی کن بخشهایی از داستان رو به تدریج روی اینترنت منتشر کنی.
علاوه بر این سعی کن خودت رو هم تو این فضا بیشتر معرفی کنی.
اینجوری کارت بهتر معرفی میشه.
ممنون فکر خوبیه حتما انجام میدم.
فقط انتشارات خوب شما چی سراق دارید؟ خودمم تحقیق کردم ولی میخوام نظر شما هم بدونم که چه انتشاراتی برای کسی مثل من که تازه کاره خوبه
محمد مهدی عزیز
بستگی داره.
میخوای خودت رو چاپ کتاب سرمایهگذاری کنی یا انتشارات؟
بله خودم میخوام سرمایه گذاری کنم. طبق حرفای شما هم در مورد سایت و انتشار از طریق شبکه مجازی تصمیمم گرفتم جدا از چاپ، سایت خودمم بزنم و صد صفحه از کتابمو رایگان قرار بدم.
بعد اگر کسی میخواست به خواندن کتاب ادامه بده برای سیصد صفحه بعدش پول واریز کنه و به صورت آنلاین بخونه. البته که قیمتش آنچنان نیست که بخوام از اون کسب درآمد آنچنانی داشته باشم اما همین برام کافیه که نوشته هام خوانده بشه. حتی شاید چاپ هم نکنم و فقط از همین طریق کتابمو اراعه بدم.
اما در مورد رایگان کردن کتابم خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم مردم به نوشته هایی که قیمت داشته باشن و در عین حال قسمت وسیعی از اونها رایگان باشه خیلی بیشتر از نوشته کاملا رایگان خوششون میاد. نظر شما هم درباره این ایده دوست دارم بشنوم. حالا قضیه چاپ هم دنبال میکنم.🌹
خب، ببین نکته اینه که یه نویسنده فقط یه داستان نمینویسه. تو به عنوان یه نویسنده دهها و شاید صدها داستان خواهی نوشت، که خب بعضی از اونها هم میتونه رایگان ارائه بشه. خصوصاً اوایل کار.
ممنون همینکارو میکنم امیدوارم که سرافرازتون کنم😁🌹
تو عزیز دلمی محمد مهدی نازنین
میدونم با تداوم در مسیر قطعاً میدرخشی.
عالیه پس. زنده باد.
میخوام خودم سرمایه گذاری کنم. در مورد اون حرفتونم که گفتید از شبکه های مجازی هم استفاده کنم برای انتشار کتابم فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که سایت بزنم و اونجا کتابمو قرار بدم. طوری که صد صفحه اولش رایگان باشه و برای دویست صفحه بعدش پول گرفته بشه.
نظر شما هم در این باره بدونم ممنون میشم. البته که قضیه چاپ هم در کنارش دنبال میکنم.
سلام خدمت شما دختر من چهارده سالشه وعلاقه مند نویسندگی ،بطور اتفاقی سایت شمارو پیدا کردیم و دخترم عضو شده و تمرین ده هفته ای شما رو شروع کرده ومن هم خیلی مشوقش هستم ومدام بهش توصیه میکنم که خاطرات
روزمرهاش رو در وبلاگش بنویسه، آیا نظارت من لازمه یا اینکه بذارم خودش هر موقع مایل بود بنویسه؟ممنون از پاسخ شما
سلام فاطمه خانم عزیز
اول از همه به شما تبریک میگم که انقدر خوب مشوق فرزند نازنینتون هستید.
و اینکه من حس میکنم بهتره اجبار چندانی نباشه. همین که تو مسیر هستن کافیه.
پیشهادم اینه که براشون کتابهایی که دوست دارن رو در هم در صورت امکان تهیه کنید.
سلام شبتون بخیر اقای کلانتری ببخشید شما تلگرام هم دارین؟؟؟
بله:
کانال مدرسه نویسندگی
سلام استاد عزیز و دوست گرامی بسیار بسیار ممنونم و واقعا انتظار نداشتم چون سایتم هنوز در حد معرفی نبود.ممنونم
خواهش میکنم. دوستی با شما باعث افتخاره.
شما استادید ، دغدغیتان نوشتن است می خوانید می نویسید لذت می برید
والبته یاد می دهید به قلم های نوپا برای بالندگی ، به عاشقانی که معشوق خیالیشان را در شلوغی های زندگی گم کرده اند ، به فرزندانی که به بهای علاقه ناخلف شدند درافکار مدرنیته
اما من همانی که سودای نوشتن اورا همسفر ارزوهای محال کرد و امید نویسنده شدنش در وعده وعیدهای دیگران روبه خاموشی نهاد کاغذ پاره هایی که در میانه شبها برای معشوق همیشه خیالیشان قصه می شدند بدون کوچک ترین توجهی پاره ،سوزانده و از یاد رفتن حتی کسی نگفت قلمی برای نوشتن دارم امیدی برای رفتن چه ، همه گفتن خام است قلمت ، دیر امدی تمام شد ، می خواستم بدانم شما از کجا شروع کردید چه کسی دستتان گرفت کدامین امید شمارا به نقطه عطف زندگیتان رساند و من چه کنم منی که عمری نوشتم اما برای مخاطبی که هیچ وقت نبود خاطره هایم یومیه هایم همه در گوشه از گورستان کمدم خاک می خوردن و من دارم تبدیل به قاتلی می شوم که محکوم به قتل رویاهایش است رویایی که از کودکی هم قدمش شد تا جایی نامش را بر کتابی ببیند
سلام ملیحه خانم عزیز
قلم زیبایی دارید.
لطفا دیگه از نوشتن دور نیفتید.
دربارۀ کاری که گرۀ نوشتن من رو باز کرد اینجا نوشتم: