در عهد نوجوانی قبل از اینکه کشیدنِ یک کاریکاتور را شروع کنم، روی کاغذ، لوگو و لی اوت مجلهای خیالی را با ماژیک و چسب و مداد رنگی طراحی میکردم و بعد در قابی که درست کرده بودم کاریکاتورم را اجرا میکردم.
یادم هست زمانی که کارهایم را جمع کردم تا برای نشان دادن به مسعود شجاعی ببرم خانۀ کاریکاتور، تمام لوگوها را تا کردم تا فکر نکند ولع چاپ شدن کارهایم را دارم!
از بچگی مجله درآوردن را دوست داشتم. خوش شانس هم بودم و در 18 سالگی دبیر تحریریه یک نشریه سراسری شدم و فرصتی پیش آمد تا از صفر تا صد یک نشریه را طراحی کنم و همین زمینهساز سایر اتفاقات خوب زندگیام شد.
در سازمانی که بوروکراسی عجیب و غریبی هم داشت، تا 5 صبح برای آماده کردن مجله میماندیم. بعد از چاپ مجله دو-سه روزی به آن خیره میشدم: مثل مادری که نوزاد را تازه به آغوشش دادهاند.
کارتونی که برای روی جلد یکی از واپسین شمارههای مجله کشیده کشیدم.
اینها را نوشتم تا بگویم:
به نظرم برای یک استراتژیست محتوا که در فضای دیجیتال فعال است، بودن در جریان انتشار یک نشریه، تجربههای ارزندهای را در پی دارد که ممکن است بدون انجام چنین کاری سختتر بهدست آید.
انتخاب موضوعات هر شماره، دستهبندی مطالب، ویراستاری، انتخاب تصاویر مناسب،حفظ تنوع و تناسب مطالب و تصاویر، پر کردن جاهای خالی و حذف مطالب اضافه، همه و همه بخشی از کارهایی است که در آماده کردن یک نشریه کاغذی اهمیت فراوانی دارند.
شاید این کارها وقتی دستی در آتش نداریم ساده به نظر برسد. اما به نظرم برخی محدودیتها و فشارها در کاری مثل مجله که بر خلاف اینترنت، بعد از انتشار، توان تغییر آن را نداریم، چابکی و حساسیتی ایجاد میکند که بعداً به عنوان محتواگر از آن بهرهمند خواهیم شد.
وقتی به یکباره مجبور میشوید بنا بر هر دلیلی، ساعت دو شب، طرح جلدی که یک هفته برای آن زحمت کشیدهاید، کنار بگذارید و ظرف دو ساعت طرح دیگری را جایگزین کنید. آنجاست که عضلات تولید محتوای شما قویتر میشود.
هرازگاهی به دوستانی که سایت دارند پیشنهاد میکنم یک خبرنامه هفتگی یا ماهانه را به صورت pdf طراحی کنند. حتی شده در 10 صفحه و بدون مطالب اختصاصی، فقط سعی کنند گزیدهای از مطالبی که طی یک هفته بر روی سایتشان منتشر کردهاند در شکلی متفاوتتر عرضه کنند.
شاید سخت وکم فایده به نظر برسد. اما مشتری محتوای دیجیتال از آرشیو کردن فایل های pdf لذت میبرد.
من که اگر فایل pdf ارزشمندی دریافت کنم در حد نسخه کاغذی برایم جذابیت دارد.
عشق نوشتن مجلهای است که به همین منطور منتشر میکنم.
2 پاسخ
قبول دارم یک زمانی مدیر مسئول و سردبیر یک ماهنامه ی محلی در شهرستانمان بودم . تلاشی سخت ولی شیرین است .