گاه متنی را مینویسد تنها به عشق استفاده از کلمهیی نویافته. بچگی وقتی کفش نو میخرید، دلش میخواست تا صبح با همان کفشها بخوابد. بیدار شدن با کفش تازه لذتی چندچندان داشت. حالا کلمهها همان کفشهای کودکیاند. واژه را که یافت، آسیمهوار هر رقم جملهیی که بتواند با آن میسازد، حتا جملههای جفنگ و بیمعنی. کلمه از ماهی لیزتر است. باید فوری بندازیش تو حوض مغزت.
او آموخته که با معناترین سخنها پاری وقتها از دل هذیانها بیرون میجهند.
یک پاسخ
به عشق واژه مینویسم
به عشق “واژه” مینویسم
به عشق “”واژه”” مینویسم
…