بعضی از ما ممکن است حس کنیم استعداد داستاننویسی نداریم یا شاید اصلاً دوست نداشته باشیم داستان بنویسم.
آیا باید قید نویسنده شدن را بزنیم؟
نه، ابداً.
ممکن است ما هیچ علاقهای به داستاننویسی نداشته باشیم و همچنان بهعنوان یک نویسنده فعال و پرمخاطب فعالیت کنیم.
کتابها و نوشتههای غیرداستانی بخش عمدهای از فضای نشر جهان را شکل میدهند.
البته نویسندههای غیرداستانی موفق از تکنیکهای قصهگویی هم بهره میگیرند.
نمونۀ بارز غیرداستانینویسانی که بهخوبی از داستانگویی بهره میبرد مالکوم گلدول است، بهتازگی کتاب نقطه عطف گلدول با ترجمۀ خوبی از سوی نشر روزبهان منتشرشده. گلدول نتایج پژوهشهای علمی با فریبایی یک رمان خواندنی روایت میکند.
شاید نوشتن مقالات و کتابهای غیرداستانی زدن دو نشان با یک تیر باشد.
یعنی استفاده از تمام ظرفیتهای داستاننویسی بدون اینکه اثر ما را با معیارهای داستاننویسی بسنجند.
یک اثر غیرداستانی میتواند دربارۀ هر موضوعی باشد که ذهن ما را مشغول کرده. بدون هیچ محدودیتی در شکل و محتوا.
7 پاسخ
به نظرم باید خیلی بیشتر از این حرفا به داستان گویی و قصه نویسی اهمیت داده بشه.
هفته بعد امتحان عملی آزمون ارشد نمایشنامه نویسیه
من خوب مینویسم خوب بیان میکنم ولی استعدادی تو داستان گویی ندارم ایده ای توی سرم نیست و الان خیلی نا امید شدم و خب انتقاداتی هم که توی کلاس از من میشه باعث شد که بیشتر نا امید بشم
این همه تلاش برای هیچی
نمیدونم باید چیکار کنم 😢😢
حدیث عزیز
به اون حرف ها هیچ توجهی نکن.
فقط کافیه یه مدت با این سایت همراه باشی و مطالب رو بخونی، اونوقت میتونی استعداد خودت رو به راحتی شکوفا کنی.
اونجایی که گفتین نه ابدا، واقعا خورد تو ذوقم. تا آدم میاد خیال خودشو راحت کنه یکی مثل شما پیدا میشه و کارو خراب میکنه. :/
راستی من خیلی دلم میخواست عضو اون گروهه بشم… 🙁
سارا جان
گروه رو به کانال تبدیل کردیم. عضو شو.
ممنونم شاهین جان. مدت ها بود منتظر جواب این سوال بودم 🙂