1
تضمین میدهم با خواندن حداکثر 10 تا کتاب غیردرسی ساده، از 99 درصد آدمهای این مملکت باسوادتر میشوید. به عبارتی با اندکی مطالعۀ موضعی (!) پادشاهی شهر کورها بی خون دل آید به کنار.
2
در جامعۀ رو به انحطاط، انحراف در لذتها بهتدریج به پدیدهای معمول تبدیل میشود: به جای اینکه از مطالعه و درک مفاهیم تازه لذت ببریم، از این کیف میکنیم که ذهن و ضمیر دیگران بهکلی از هر خرد و دانشی پاک است و با اندک معلومات تازه، ماییم شمع روشن انجمن.
3
در جایی که قاعده بر بیسوادی است، استثنا دانستن خود غالباً ممکن است توهم باشد تا واقعیت. اینکه بنشینیم و باد به غبغب بیندازیم و با دوستانمان سیاهۀ بیسوادی دیگران را سیاحت کنیم، شاید غرورمان را ارضا کند اما قطعاً راه به جایی نمیبرد.
البته آدمیزاد ذاتاً دنبال چیزی میگردد که از بقیه سرآمدتر نشانش دهد، لابد در دورۀ توحش بقای انسان به این خلقوخو بسته بوده؛ اما مزیت رقابتی پادشاهِ یک چشم چندان پایدار و ارزشمند نخواهد بود.
4
با تمرکز روی بیسوادی دیگران، روزی میرسد که همان چند صفحه کتابی هم که میخواندیم زیاده از حد به نظر میرسد. اینجاست که موجودی شکل میگیرد که یادآور این نقلقول معروف است: آدمی با دانش اندک، خطرناکتر از فردی بیبهره دانش است.
5
همه در یک کشتیِ شکسته نشستهایم. بیسوادی دیگران، با سوادی ما را مثل الماس کمیاب نمیکند. در جامعۀ بیسواد، همه چیز از جمله سواد با گز بیسوادی لگدمال میشود.
6
کاش کمخوانی را از کمخونی جدیتر بگیریم؛ و کمکاریمان را به بهانۀ نخواندنهای دیگران توجیه نکنیم.
قانون طلایی مطالعه این است: زیاد کم است. خواندن هیچ پایانی ندارد.
7
لذتی اگر هست، باید در ترغیب و نرم و آهستۀ دیگران به خواندن باشد. بدون ذرهای احساس برتری نسبت به آنها.
بعد از خواندن این مطلب چهکار کنم؟
میتوانید «زشتترین جملۀ دنیا» را بخوانید.
شرکت در طرح تابستانه مدرسه نویسندگی (طرحی ویژه برای نوشتن و تولید محتوا در تابستان ۹۷)
دانلود رایگان کتاب چگونه به یک نویسنده آنلاین تبدیل شویم؟
دریافت نامههای شاهین کلانتری
کانال مدرسه نویسندگی در تلگرام
همه چیز دربارۀ کتاب «چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟»
13 پاسخ
کتاب خوانی همیشه جز لذت های من بوده.
البته اکثرا داستان ها را بیشتر می خوانم. ولی به لطف معلم سال گذشته ام که همه مارا ترغیب به خواندن شعر وداستان هاو همین طور تاریخ می کرد من تازگی ها حتی المقدور سعی در مطالعه شعر های سعدی، حافظ،مولوی و … کردم.
من دوازده سال بیشتر ندارم ولی تا جایی که امکان داشته باشم با مطالعه خودم را سرگرم می کنم .
وقتی چند تا شعر های شاعران معاصر خودمان را خواندم فهمیدم که از شاعران قدیمی تر تقلید می کنند.
که امیدوارم در آینده کمتر چنین تقلید هایی را ببینم.
حبیب عزیز
با خوندن کتاب های غیر درسی میتونی به یه نابغه تبدیل بشی.
تو خیلی خوش شانسی که تو این سن کم به قدرت مطالعه پی بردی. بیشتر و بیشتر بخون.
زیبا بود و نکته ای که باید به اون توجه داشت اینه که در جامعه ما خیلی ها توهم دانستن دارن طرف تا حالا در مورد فلسفه اصلا کتاب نخونده یه چیزایی میگه که من حداقل تو اون چندتا کتابی که خوندم نیست یا کلا متناقضه خوب این واقعا آزار دهنده است این باعث میشه که طرف فکر کنه دیگه نیازی نیست بخونه و این مشکل زمانی به وجود میاد که یکی از نزدیکان که شما اون رو الگو قرار میدید به صورت مداوم برای شما یکسری از طراوشات مغزی خودش رو بازگو میکنه و شما فکر میکنید که وای این ممکنه چکیده چند جلد کتاب باشه …. ! خوب این همه حرف زدم که بگم خودتون مطالعه کنید و بررسی کنید از کسی چیزی رو به همین راحتی نپذیرید همونطور که اشغال نمیخورید اشغال به ذهنتون راه ندید تشکر
من که پوکیده شدم بعد از این پست.
بعد از ده پونزده تا کتاب اول احساس کردم ممم بقیه انگاری هیچی حالیشون نیست!
بعد از ده پونزده تا دیگه احساس کردم مممم خودمم هیچی حالیم نیست.
باز بعد از ده پونزده تا دیگه فهمیدم ممممم بقیه حالیشونه اتفاقاً، من فقط حالیم نیست. به نظرم اثر این آخری هیچوقت از بین نمیره.
این باعث شده که بیشتر بخونم، هر وقت جوگیر میشم سری به سایت شما و این پست و چندتا کتابی که ازشون سر در نمیآورم میزنم.
با اینکه گاهی اوقات از بیشتر خواندن خودم نسبت به اطرافیان احساس برتری میکردم اما هیچوقت از این خواندن راضی نبودم و نیستم چون خواندنم باعث شده به جمعی از دوستان کتابخوان وصل بشم که خوبه اما بین من و نزدیکانم با کسانی که نمیخوانند فاصله بیاندازه.
آخرین پست کانالم ظاهرش برای تمسخر افرادیه که کتاب نمیخوانند چون وقتی مسخره میشیم کمتر خودمون رو جدی میگیرم به نظرم اتفاقاً کتابخوانها اول از بقیه مسخره میشن، توسط خود کتابا!
سلام امیر عزیز
من تو رو واقعاً تحسین میکنم. با همین فرمون بری جلو از بهترینها خواهی بود. هر چند الان هم جوون خارقالعادهای هستی.
چه کانال خوبی داری. عضو شدم و حتماً پست خوبت رو به اشتراک میگذارم.
چقدر زیبا مینویسید :دی
درود.
مدتی میشه که از طریق یکی از دوستای خوبم با شما آشنا شدم و از اون موقع تا حالا وب سایت و البته بیشتر کانال تلگرامیتون رو دنبال می کنم.
نوشته هاتون رو با علاقه می خونم و تحسینتون می کنم جناب کلانتری عزیز.
این نوشتەی اخیرتون رو هم بە مانند نوشتەهای پیشین پسندیدم و گفته هاتون رو قبول دارم.
پاینده و سرافراز باشید.
سلام دوست عزیزم
خیلی خوشحالم که اینجا هستید.
سپاس از نظر پر مهرتون.
بیشتر بنویسید برام.
موفق باشید.
کاملا صحیح است، گرچه به نظرم کسی که “کتاب میخواند” لزوما با سواد نیست. مطالعه و دانش فقط بخشی از سواد است، بخش دیگر به عمل انسان بازمیگردد و اینکه دانش خود را چطور به کار بگیرد.
سلام
مثل همیشه عالی و انگیزه بخش
توی همین مدتی که از امتحانات گذشته 4 تا کتاب خوب خوندم و میدونم که کمه اما حداقل خوندم
#همین
#کتاب
#خوندن
به به محمد عزیز
همت و ارادۀ تو رو همیشه تحسین میکنم.
با اینکه اوایل کتابخوانیم خیلی در ترغیب دیگران تند برخورد میکردم، الان بیشتر از هر وقت دیگهای حس میکنم چیزی برای گفتن ندارم، هرچی که بخونم متوجه میشم چقدر کمتر میدونم، با نگاه به منابع یک کتاب متوجه میشم اگر بخوام مثل نویسندهی کتاب بنویسیم باید کلی کتاب خوانده باشم. بیشتر دانستههامو برای خودم نگه داشتم و نمیدونم این کار درستیه یا نه فقط در صورتی که لازم باشه مشخص بشه حرفام از کجا هست در مورد کتابا میگم نه بیشتر، اگر کسی ازم بپرسه مِن مِن کنان میگم نمیدونم، به چشمم دیدم که گنده کردن یک یا چند کتاب فقط باعث افزایش خودبینی و کمترخوانی میشه از نظر من (البته که هر مخالفتی جایزه). سعی میکنم جوری رفتار کنم که نشان بدم هرچی میخونم بازم کمه و قرار نیست با همین یکی دو ساعت کتابخوانی به اسم مطالعه فکر کنم خبریه. بعضی وقتا برای نشان دادن اینکه هم خودم هم دیگران چقدر کم میدونیم به طنز یا طعنه مرتکب میشم مثلا مثال نقضی میآورم یا پرسشی در ادامه آن، توی گروههای کتابخوانی جوری رفتار میکنم که انگار همیشه از چیزایی بقیه میخونند ناراضیم چون باعث میشه خیال کنم “من که اینو خیلی وقته خوندم شما چقدر عقبید!” سعی میکنم این خیالات رو برای خودم نگه دارم و با کتابهای بیشتر مشت محکمی به این توهمات بزنم.
جالبتر اینکه تا حالا نشده کتابی را که قبلا خواندهام، دوباره بخوانم و با خودم نگم اِ اِ اِ اینو بار اول نفهمیدم!
سلام امیر عزیز
کامنتت رو دیر جواب میدم. چون گذاشته بودم سر حوصله بخونم.
از کلمه به کلمه حرفات مشخصه که واقعاً عاشق کتابی.
چقدر خوبه که داری راجع به کتابخونی و نسبت خودت باهاش فکر میکنی.
امیر، حتماً یه سایت راه بنداز.
تو با این مدل فکری، توی وبلاگ نویسی حسابی نتیجه میگیری. وبلاگ نویسی منظم تو رو بزرگ تر میکنه.