1
لغتنامه شخصی:
زندگی: تودۀ بیشکلی که میارزد بکوشی شکل و معنایی به آن بدهی.
درخت: یک نمونۀ کوچک از تمام زندگی
نوشتن: فکر کردن با دقت و لذت
اخبار: ابزار شکنجۀ ذهن
دیوار: برای فروریختن
شب: راز بزرگ طبیعت
حسادت: نتیجۀ تنبلی
2
دستهایت را بسپار به کار
کم نوشتنْ ترس نویسنده را نمیریزد. قلمِ ترسو و بیطاقت پا به مهلکۀ درونکاوی نمیگذارد. آنکه کم مینویسد درِ ماجرای نوشتن را بازنکرده میبندد.
اما بسیار نوشتنْ نقاب و حجاب صاحبِ خامه را کنار میزند. نویسنده را عریان میکند و به بکرترین نقطههای ذهن و ضمیر او راه میبرد. نوشتۀ راستین حاصل چنین فرآیندیست.
3
میان آنچه به یاد میآید و آنچه به یاد میآوری؛ اولی از دومی بکرتر است، آن را بنویس.
4
فرهنگ ترور
اکونا کارابایو هنوز خوب راه رفتن بلد نبود که او را هدیه دادند.
حدود 1950، با آنکه هنوز دختربچه بود، همچون بردهای کوچک در خانهای در مونتهبیدئو بود، در عوض هیچ چیز همه کار میکرد.
یک روز مادربزرگ، به دیدن او آمد. رامونا او را نمیشناخت، یا به خاطر نمیآوردش. مادر بزرگ از ده میآمد، خیلی با عجله زیرا باید بلافاصله به ده باز میگشت. وارد شد، ضربۀ محکمی به نوهاش زد و رفت.
رامونا گریان و خونین باقی ماند.
مادر بزرگ، در حالی که شلاق را بالا میبرد به او گفته بود:
-تو را برای آنچه که انجام دادهای نمیزنم. تو را برای آنچه که انجام خواهی داد میزنم. (نقل از کتاب دلبستگی)
مسیر رشد و موفقیت بیشباهت به حکایت بالا نیست. بسیاری از ترس آنکه در آیندۀ چسبیده به زمان حال، آب به خوابگهشان بریزی، تخریبت را آغاز میکنند؛ غافل از اینکه تو دنیا را بزرگتر از آن میدانی که بخواهی مورچهبازی کنی!
5 پاسخ
لغت نامه شخصی :
سایت شاهین کلانتری : سرزمین عجایب. یه دنیای شگفت انگیز و پر رمز و راز.
شاهین کلانتری : پادشاه سرزمین عجایب. یه مرد به ظاهر معمولی که سنش مجهوله، اما طوری می نویسه که فکر می کنی بیشتر از هزار سالشه.
مطالب سایت شاهین کلانتری : سحر و جادو، نوشته هایی که فقط روی ذهن مردم سرزمین عجایب تاثیر میذاره.
زهرا خسروی : یکی از مردم عادی سرزمین عجایب که دوست داره به دل پادشاه راه پیدا کنه.
وبلاگ زهرا خسروی : یه روستای کوچولو، مخصوص خودش که آرزو داره پادشاه به اون جا سر بزنه.
ای زهرای خلاق و خوش ذوق
همیشه از خوندن کامنتهای تو خوشحال میشم.
کاملا موافقم! این مورچه ها چون از دید خودشون دنیا رو می بینن فکر می کنن که همه هم همونا رو می بینن، اما اگه یکی دیگه ببینی شاید اصلا مورچه های اونجا رو نبینه!
.
.
.
بد گفتم؟
اونوقت زیاد نوشتن خوبه یا کم نوشتن؟
گاهی هم نوشتن فقط پناه یه بی پناهه
بله دیگه. من کلاً طرفدار زیاد نوشتنم.
صد البته زیادنوشتن در پشت صحنه. لزومی نیست همۀ چیزهایی که مینویسیم منتشر بشه. اما برای ورزیده شدن عضلات نوشتاری چارهای جز زیاد نوشتن نیست.