چه می‌نویسی در این یک ساعت؟

 

کم‌تر سراغ نوشته‌های پیشینم می‌روم، جز برخی مقاله‌های آموزشیَ که نوعی احساسِ وظیفه‌ی شیرین محرکِ بازنویسی‌شان است.

باری، امروز وسط «یک ساعت نوشتن» هوس کردم نگاهی بیندازم به تجربه‌یی شیرینی در یک سال و یک ماه پیش؛ نوشتاری ۳ هزار کلمه‌یی که بی‌درنگ در ۲ ساعت نوشته شد و در همان لحظه منتشر.

حالا که با فاصله به آن می‌نگرم حس می‌کنم نمونه‌ی مناسبی‌ست از آزادنویسی. پاره‌یی از متن:

 

«آیا در روزهای آتی هم می‌توانم به‌طور منظم همینطور پُر و آزاد بنویسم؟ اما نه نباید اشتباه کنم. شاید اگر این کار به تکلیفی روزانه تبدیل شود دیگر این‌گونه لذت‌زا نباشد. و صدای دیگری در درونم می‌گوید: نه، هست. باور کن هست. اصرار بر نوشتن همیشه جواب می‌دهد. فقط کم نوشتن است که بد است. و برای آن‌که بتوانی بسیار بنویسی نباید صداهایی که مانع این کار می‌شوند سرکوب کنی بلکه باید همان‌ها را بکنی سوژه‌ی نوشتن. نوشتن وقتی مؤثر است که سراسر آن گفت‌وگویی بی‌پرده و آزاد برای همه‌ی بخش‌های ذهنت باشد.»

 

برای مطالعه‌ی متن کامل روی لینک زیر کلیک کنید:

۳ هزار کلمه تا بازکشف نوشتن

 

به‌گمانم مشتاقانِ نویسندگی اگر تنها یک‌بار طعم این نوع پیوسته‌نویسی را بچشند دیگر هرگز از نوشتن دست نمی‌کشند.

به همسفران مدرسه نویسندگی بپیوندید:

پیشنهاد مطالعه:

10 خرداد 1403

10 خرداد 1403

23 مرداد 1402

23 مرداد 1402

6 اردیبهشت 1402

6 اردیبهشت 1402

27 اردیبهشت 1402

27 اردیبهشت 1402

24 مرداد 1402

24 مرداد 1402

1 مهر 1403

1 مهر 1403

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *