«در زندگی زخمهايی هست كه مثل خوره روح را آهسته در انزوا میخورد و میتراشد.»
و ننوشتن یکی از این زخمهاست.
نویسندهشدن مثل بسیاری از رؤیاها و اهداف خلاقانۀ ما، در صورت عملینشدن میتواند مایه رنج و حسرت باشد.
چند بار غرق رؤیای نوشتن کتابی شدهایم، از داشتن ایدهای شگفتزده بودهایم؛ اما پس از مدتی به هزار و یک بهانه و گرفتاری از انجام آن ناتوان، سر باز زدهایم؟
سراسر جهان پر از انسانهایی است که با رؤیای نوشتن خداحافظی کردهاند و با بهانههایی مثل بیاستعداد بودن و مشکلات زندگی خودشان را تکسین میدهند.
اما در پس این تکسین دردآور، انسانی خودش را از زیباییها، روابط و شکوه حاصل از نوشتن محروم کرده است.
ما میخواهیم نویسندۀ اصلی زندگی خودمان باشیم، نه اینکه در حسرت نوشتن بمیریم.
دورۀ آنلاین نویسندگی جدید ما پاسخیست به این نیاز مهم: نیاز به نوشتن در دنیایی که تشنۀ انسانهای منحصربهفرد است.
نوشتن راه تمایز است.
اما چند نکتۀ مهم دربارۀ این سلسله وبینار:
چرا هیچ اصراری به تبلیغ این دوره ندارم و پنجشنبه این هفته ثبتنام را متوقف میکنم؟
من برای این دورۀ آنلاین هیچ تبلیغ خاصی نکردم. قصد چنین کاری را هم ندارم.
این دورۀ 5 جلسهای اول تیر شروع میشود. اما من قصد دارم پنجشنبه همین هفته (17 خرداد 97) جلوی ثبتنام را ببندم. هر چند تعداد نفرات برای وبینار با توجه به آنلاین بودن آن میتواند نامحدود باشد. اما ما در پی داشتن همگان نیستیم.
چرا چنین میکنم؟
دنبال آدمهای جدی هستم.
آدمهایی که سریع میجنبند و دغدغۀ نوشتن و نویسندهشدن دارند.
بنابراین چنین افرادی نیازی به جار زدن و تبلیغات بیشاز حد ندارند.
یک نکته مهم هم دربارۀ محتوای دوره:
ما دنبال سوء استفاده از جهل مخاطب نیستیم. اصولاً آدمی را که در پی نوشتن است، هوشمندتر از آن میپنداریم که با تکنیک و ترفند مجبور به ثبتنامش کنیم. نیازی هم نداریم.
تقریباً از دو ماه پیش به این سو برگزاری سمینار و کلاس حضوری را متوقف کردهام.
دورۀ آنلاین نوینسدگی را هم بنا به صدها درخواستی برگزار میکنم که میتوانید در کامنتهای مدرسه نویسندگی و سایت خودم ببینید.
ضمن اینکه دورۀ آنلاین فعلی، به این شکل و صورت تکرارناپذیر است و قصد برگزاری مجدد آن را ندارم.
عدهای گفتند چرا قیمت این دوره بالاست.
اولاً با توجه به ارزش ارائه شده، شهریه دوره یک دهم قیمت واقعی دوره هم نیست.
این دوره را ارزان، یا به زعم عدهای گران برگزار میکنم تا تیم بسازم. تا انسانهایی را بیابم که برای آموزش آلترناتیو ارزش قائلند و دنبال بهانهای برای عقب انداختن تحقق اهداف و ایدههایشان نیستند.
چه بسیارند دورههایی که با شهریههای میلیونی در حال برگزاری هستند و خروجی آنها جز رخوت و بیعملی و توهم نیست.
من فانوس به دست، به دنبال انسانهایی میگردم که در پی بهرهگیری از تمام ظرفیتهای نوشتن برای رشد و ارتقای کار و زندگی خودشان هستند.
ما آیندگانیم.
همه چیز دربارۀ ثبت نام در کلاس آنلاین نویسندگی و تولید محتوا
7 پاسخ
سلام براستاد عزیز!
چقدر خودم راخوشبخت میدانم باعزیزی که مسیر اندیشدن رابرام یاد داد، آشناشدم وهر روز مطالب سایت شما را میخوانم.
دوسال قبل از امروز زمانی که وطن وعزیزانم را ترک نمودم راهی دیارمهاجرت وغربت شدم خیلی مایوس وغمگین بودم، دورشدن وجدا شدن ازوطن فامیل وآشناها خیلی درد عظیم است،زمانی که به ایران زمین رسیدم چند روزی برام عجیب بود باوصف که بامطالعه آثارهای نویسنده گان ایرانی به زبان وفرهنک شیرین ایرانی آشنایت داشتم اما بازهم چون کوچه ها ومحل برام ناآشنابود چند روزی برام سخت گذشت، روحآ رنج میبردم قلبم درد داشت درد جدایی ازوطن تااینکه ازطریق انیستاگرام باچندتن ازدوستان ایرانی آشناشدم بی نهایت به من شفقت ومهربانی نمودند،مدیون لطف ومهر شان مبباشم.
ازجمله خواهر مهربان ما نیلوفریگانه وزهرا کردلو همواره مشوق من بودند وهر روزبیشتر تشویق به نوشتن میکردند تااینکه ازطریق آنان باسایت زیبایی شماآشناشدم الان خودم را بیگانه احساس نمیکنم خوشحالم که یکی ازاعضایی کوچک فامیل نویسنده گی هستم ورهبر این فامیل استادکلانتری عزیز میباشد، امید وارم بتوانم روزی شما را از نزدیک زیارت نمایم.
با سلام و خدا قوت به شاهین عزیز
با خواندن این پست و کامنت های ارزشمندش به نظرم رسید
کسی که شبی طوفانی در دریایی گم شده باشد
ارزش فانوس دریایی را خیلی بهتر متوجه می شود
تا کسی که آرام در بستر نرم و گرم
در خوابی آسوده رویای قایق سواری می بیند .
نوشتن برای من دریایی است که وقتی بصورت جدی وارد آن شدم
و شب های ناآرام آن را تجربه کردم
ارزش تک تک پست های سایت نویسندگی شما را بهتر درک می کنم .
از یک سال قبل که با سایت آشنا شدم هر روز آن را مطالعه می کنم و
تمرین های آنرا انجام می دهم سعی کردم در سه حوزه زیر بصورت روزانه کار کنم :
1 – یادگیری فن نویسندگی : با نوشتن روزانه حداقل سه وعده اصلی صبح ، ظهر و شب در یک دفتر اصلی و میان وعده ها در جاهای مختلف در دفترچه یادداشت های کوچک تر . این کار را برای یادگیری تولید مواد خام انجام می دهم . مواد خامی که در مراحل بعدی تصفیه شوند . اسم اینکار را گذاشته ام کارگاه نویسندگی . در کارگاه نویسندگی کتاب های مرتبط را هم مطالعه می کنم .
2- یادگیری فن ویراستاری : برای یادگیری درست نویسی و روان نویسی نوشته هایی را که در مرحله اول می نویسم چند روز بعد می فرستم کارگاه ویراستاری که مثل یک پالایشگاه آنها را تصفیه کنم . نوشته ای که در مرحله غلیان احساس نوشته می شود وقتی درکارگاه عقل چکش کاری شود ورزیده تر و وزین تر می شود . اسم اینکار را برای خودم گذاشته ام کارگاه ویراستاری .
3 – یادگیری نقد و بررسی : از هفته پیش با خرید چند جلد کتاب در زمینه نقد ادبی و داستان سعی دارم این فن را هم یاد بگیرم . نوشته هایی که ویراستاری و روان شده اند بفرستم به کارگاه نقد و بررسی تا در آنجا تجزیه و تحلیل کنم و آماده کنم برای دور همی های نقد و بررسی گروهی . داستان یا نوشته ای که از چندین دیدگاه مورد بررسی و نقد قرار بگیرد پخته تر می شود .
امیدوارم با راهنمایی شما و دوستان گرامی تان در کار نوشتن دستم گرم بشود . .
زنده باد پرویز عزیز
تو خیلی عالی و دقیق داری در مسیر شد حرکت میکنی.
به نظرم تمام نوشته های این وب سایت و کامنتهای خوانندگان خود کلاس واقعی نوشتن و نویسندگی است چون کلاس واقعی چیزی جز بیان ایده ها و تبادل آنها بین آدمها نیست اگر منظور آموختن است و نوشتن.تا همینجا هم خیلی خیلی خسته نباشید شاهین عزيز.
زنده باد توحید عزیز
به چه نکته درست و دقیقی اشاره کرد.
تلاش من که همیشه این بوده تا همۀ مطالب ارزشمند رو به صورت رایگان در اختیار دوستان قرار بدم.
بیش از 7 هزار کامنت درجه یک هم باعث شدن این سایت خودش به یه دانشگاه نویسندگی تبدیل بشه.
انشالله همیشه موفق باشی شاهین عزیز و خداوند پشت و پناهت باشه…
ممنونم لیلای عزیز و مهربان.