-امروز در «واژهگردان» از تفاوت دو شیوهی واژهسازی (ترکیب و اشتقاق) حرف زدیم و کمی هم به «دساتیر» پرداختیم.
بخش جالب جلسه، بررسی تمرینها بود. منتخبی از ساختههای واژهگردانان را ببینید:
جازِر: جایی برای زِر زدن، اعم از زِر مفت یا زِر گران.
-طاهر خادمی
هارمو: موهایی که با هیچ راهی حالت نمیگیرند.
-شادی صفوی
تابساب: دردی که تابربا باشد.
-هما احمدی طباطبایی
عِشقآب: عشق دروغین، آبکی و سطحی
-بتول آقارحیمی
خُوشتُف: شخصی که آب دهانش برای امراض پوستی افاقه میکرد (از عجایب هفتگانه در قدیم بود).
-منصوره بانام
جِنهوش: خیلی باهوش، تیز، کسی که حس ششم قوی دارد.
-مریم جلوانی
دودراه: راهی مبهم و تاریک که با دود پوشیده شده است.
-فرزانه محررزاده
سُردل: آنکه هر دم، به یکی دل میبازد.
-سرور اعظم بیاتانی
نازچال: کسی که چال گونه دارد.
-فاطمه رضاییان
۶ـ غُرنَسل: گروهی از جوانان و نوجوانانی که از همه چیز شکایت دارند.
-مریم گلمکانی
گوشمرگ: کسی که هرچه صدایش میکنند، جواب نمیدهد.
-آرمیتا آرین
غمقاپ: هرچیز و هرکسی که غم آدم را بشورد و ببرد.
-معصومه حیدری
نازخورد: بازخوردهای مثبت استاد کلانتری
کاردخورد: بازخوردهای منفی استاد کلانتری
-لیلا ناصری
شبچه: غروبِ خورشید
فاطمه قاسمی
شورکام: دهانی پر از کلمههایی که فشار جملههایت را بالا میبرد.
-گلی موعودی
روزقاپ: تلفن و شبکههای مجازی
-سمیه توکلی
گازخند: نیشخند عمیق
-افسانه امامجمعه
تنراه: تنی که تمایل دارد راه برود.
-الهام حبیبی
سبزآه: امیدی که هنوز زنده است، حتی در دل یک حسرت.
-میترا رستگاران
تنزی: همهچیز را با جسم تجربه میکند.
-عاطفه عطایی
گورکام: مترادف با وقتی که جوانی میمیرد و میگویند جوان ناکام.
-سرو
کاشلب: حسرتخور
-ملیحه پورنامداری
شبغم: غمگینترین شب
-علی آراسته
ژاژگاه: جایی برای یاوهگویی
-شیما نهضت
میخمال: منظور آدم خسیسیست که مالش را به خودش میخ کرده است.
-مانسه
تیزغار: او بسیار منزوی و سلطانِ غار یافتن و غار ساختن برای دوری از اجتماع است.
-نازلی حسینی
شاشدم: چایی که درست دم نکشیده است.
-نجمه اصغری
ریزبو: بوی ملایم
-سهیلا شیبانی
چشماَنگ (چشمَنگ): کسی که مدام به دیگران برچسب میزند.
-کوثر محمودآبادی
نورچین: پنجرهای که نور از آن وارد خانه میشود.
-آیلین حاجیپور
تاسپوش: کلاهگیس
-مهدیس اقبال
وامخو: کسی که با وام خو گیرد.
-علی سوخکی
نمبو: بوی نم
-حلما بهبود
تندام: تنی که چون دام است و گرفتارت میکند، مانند تن اکسپلور اینستاگرام.
-حسین معصومزاده
شنلب: وقتی بعد از خوردن قطاب، پودر قند روی لب میماند و مثل دانههای شن حس میشود.
-فاطمه مجیدی
شرمخاک: خاکی که شرمندهست برای عزیزان فوت شده.
-فاطمه عزتی
دیگشب: آسمان شب را گویند، آنگاه که تمام طعمها «ستاره و ماه و…» در آن هستند.
-زهرا آزادی
شرپاش: کسی که سعی میکند شرش را به دورترین افراد ممکن نیز برساند.
-فاطمه ایمانی
نخدل: دلنازک
-مهدی فرخنژاد
عاجدل: آدم سرد و خشن
-زهرا مرادپور
لبلرز: کسی که موقع دروغگفتن لبش میلرزد اما خودش خبر ندارد.
-مریمبانوصنعتی
شبنقد: سنجش و بررسی در دل شب
-مهناز فرمهینی
رَجنیش: نیشهای متوالی و پشتِ سرهم
-سکینه عمرانی
گاهدید: تقویم
-ناهید راستی
تابنام: نام مشهور
-آذرمیدخت فرزامیخواه
لیزکار: همه کارهایش برای سُر دادن بقیه است.
-مریم مطلق
✅شما کدامیک را بیشتر میپسندید؟
-امروز قدردانِ هر خلوتِ خیالنوازم.
-امروز یک گوشیِ ناهوشمند خریدم. صفحهی زمینهاش را که میبینی عقت میگیرد، و چه بهتر. برای اینکه دوست دارم در برخی جاها بینِت باشم و متمرکز. البته گوشی قبلیام پابرجاست، اما کمتر سراغش میروم.
-امروز در وبینار «نویسندهساز» رفتیم سراغ کتاب جدید بابک احمدی، «نوشتههای دیگر». قرار است طی سه روز با مرور مقالهی «جستار و مقاله» از سه مفهوم مقاله و رساله و جستار حرف بزنیم. درآغاز به مقاله پرداختیم و به برخی جستارها و مقالات اشاره شد، از جمله:
هنر عارف شدن از قاسم هاشمینژاد در کتاب عشق گوش عشق گوشوار
اندر آداب چاینوشی از قاسم هاشمینژاد در کتاب بوته بر بوته
مقالات طنز ابولقاسم حالت در کتابهایی مانند زبالهها و نخالهها و از بیمارستان تا تیمارستان
دفترچهی خاطرات و فراموشی از محمد قائد
کتاب تتبعات از میشل دو مونتنی، ترجمهی احمد سمیعی گیلانی
-امروز در «تمرینجا» نوشتاری از بتول جعفری لحظههای شیرینی ساخت. نقطهی قوت متن در بیان خاطره و احساس بدون افتادن به دام تعابیر کهنه و سوزناک بود. کانال خانم جعفری: @batooljafari_rahgozar