ابتدا بیوگرافی بهمن فرسی را بخوانید که به قلم خود او در ابتدای رمان شبیک شبدو آمده:
«بهمن فرسی در سال۱۳۱۲ در تبریز به دنیا آمد. از ۴ سالگی در تهران بود. مدرسه را از میان رها کرد. از ۱۴ سالگی کار کرد. کارهای گوناگون، ولی نه دولتی. چند سالی برای مطبوعات قلم زد. نان تلخ قلم زود دلش را زد. چند سالیست، و امروز هم، کارمند است. زن و یک پسر دارد.
شعر، داستان کوتاه، نقد، یادداشت سفر و… مینویسد. به تفنن بازیگری و نقاشی نیز میکند. هشت بازی برای تئاتر نوشته و چهارتای آن را خود به روی صحنه آورده است. چندیست به سینما نیز میاندیشد.
شب یک شب دو را پنج سال پیش آغاز کرد. سه سال وقفه در آن افتاد. این دو سال اخیر را با وجود درد استخوان که توان کار را از او گرفته، پیاپی به آن پرداخت، و اینک…»
حالا تصور کنید اگر متن بالا بهجای سومشخص، از زاویۀ دید اولشخص نوشته میشد، بازهم همین جذابیت را داشت؟
چند وقت پیش یکی از سایتها از من بیوگرافی میخواست و من بهجای کپیپیست درباره من سایت، رزومهای از زبان سومشخص نوشتم. جالب اینکه آنها زحمت کشیدند و آن را به اولشخص تبدیل کردند تا با بقیه رزومههای سایتشان یکدست شود!
قبلاً گفته بودم که ژنرال دوگل یادداشتهای روزانهاش را از زاویه دید سوم شخص مینوشته. به نظرم زاویه دید سومشخص با فاصلهگذاری خاصی که ایجاد میکند گاهی اوقات میتواند در معرفی ما مؤثرتر باشد؛ انگار کس دیگری دربارۀ اعتبار رزومۀ ما شهادت میدهد.
21 پاسخ
استاد چرا توی بیوگرافی از دید سوم شخص تاریخ تولد ذکر نکردید☺😆🙊
مگه نمیدونستی؟ اون خیلی سکرته!
🙊🙊🙊🙈🙈🙈🙈ولی میتونه بجش جذابش باشه😉
از چه لحاظ؟! 🙂
به مخاطب و کسایی دنبال میکنند شخص منحصر به فرد رو ، کمک میکنه تا بیشتر آشنا بشن😉
میدونستی جذابه ؟این بخشش😉😉
ایده ی بسیار جالبی بود نه تنها برای رزومه شغلی بلکه برای بیوگرافی و مقدمه نویسی در کتاب، من رو یاد معرفی افراد در ویکی پدیا انداخت فکر میکنم کمی هم جالب بشه که ایجاد علاقه و هیجان در خواننده و تعریف از کار خارق العاده ای که برای دیگران جالب بوده رو هم بهش اضافه کنیم بد نشه، البته شاید هم برعکس خیلی بیش از حد تبدیلش کنه به یه متن تبلیغاتی و انتخاباتی
به هر حال
تازه پیدات کردم شاهین عزیز
مطالبت رو دنبال میکنم
ضمنا تو مبایل هم موقع کامنت گذاشتن نمیشه روی نام و ایمیل کلیک کرد و پر کرد، اندروید، کروم
سلام مجید عزیز
خیلی خوشحالم که اینجا هستی.
بیشتر برای من بنویس.
سایتت رو هم رونق بده.
روی کمک منم حساب کن.
من هم معرفی خودم را در وبسایتم از دید سوم شخص نوشتهام. هرچند نیاز به ادیت فراوانی دارد و هنوز به دلم ننشسته است. اما فکر میکنم نوشتن از دید اول شخص، صمیمت بیشتری ایجاد کند و همدلی بیشتری با خواننده برانگیزد. یعنی شاید او را بیشتر engage کند. نمیدانم. آیا شما برای ترجیح دادن سوم شخص به اول شخص، مستندات دیگری هم دارید یا فقط بر مبنای نظر شخصی خود این را توصیه کردهاید؟
جناب قزوینی هز چی به ذهنم فشار میارم یادم نمیاد که توی کدوم کتاب نوشته بود که نوشته شدن رزومه از زاویه سوم شخص اعتبار بیشتری رو به متن میده. به محض اینکه یادم بیاد حتماً روی وبلاگ یه چیز مفصل راجع بهش می نویسم.
چه جااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالب!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پیشنهاد نوشتن خاطرات از زاویۀ دید سوم شخص عالی بود. فکر کنم برای حل مشکلی که قبلاً گفتم هم راه خوبی باشه. تشکر. کاش دوستمون زیر این پست مفید، اون نقد همیشهنویسی رو نمینوشت.
سلام
در مورد نقدي كه يكي از دوستان كرده بودند بايد بگم كه كوتاه بودن برخي پست ها نبايد به معني بي كيفيت بودنشون انگاشته بشه. اتفاقا اين يك هنره كه شما آنچه كه قصد داريد بنويسيد را بدون آسيب به محتوا كوتاه و مختصر بنويسيد. در مورد اين پست هم من فكر ميكنم ايشان به خوبي توضيحات لازم را در مورد فوايد سوم شخص نوشتن ارائه كردند. جالبه كه بعضي از ما از طرفي در دوره هاي تندخواني شركت ميكنيم و همزمان متون بلند را به حساب دانش بيشتر نويسنده محسوب ميكنيم.
با توجه به ظاهر سايت و ساير موارد من برداشتم اينه كه آقاي كلانتري تفكرات مينيماليستي دارند. ممنون 🙂
اول تشکر از سایت بسیار جذاب و مفیدتون و بعد سلام
ایده ی نوشتن از خود به زبان دیگری به نظر من خیلی جالب و دوست داشتنیه؛ من این شیوه رو مدتی هست که تجربه کردم و همچنان هم ادامه میدم. من به جای نوشتن هر روزه ی خاطرات روزانه از زاویه دید اول شخص، به نظرم رسید که بدون قضاوت کردن و فقط به عنوان یک بیننده هر روز مهم ترین رویدادها،افکار و حتی روزمرگی های خودم رو روایت کنم با نسبت دادن به شخصیتی ذهنی که اسم مستعاری هم براش انتخاب کردم. میخوام بگم این شیوه باعث شده که وقتی به عنوان یک بیننده فقط تماشاگر خودم هستم، اشراف و شناخت بیشتری نسبت به خودم و نکات مثبت و منفی پیدا کردم و علاوه بر خودشناسی در شناخت دیگران هم تاثیر گذار بوده. تشکر می کنم از نکته ی مهمی که در این پست با ما به اشتراک گذاشتید.
سمیرا خانم عزیز و گرامی
از لطف شما ممنونم.
خوشحالم که مزیای نوشتن از زاویۀ سوم شخص رو خیلی خوب درک کردید.
ایده خلاقانه ای بود شاهین عزیز.
ممنونم.
همین الان میرم سراغ نوشتن اینکه “او کیست؟”
زنده باد شهرام عزیز
تا حالا به این فکر کردی اگر هرروز ننویسی ممکنه کیفیت اونچه که مینویسی بیشتر بشه؟ این همه تیتر جذاب، پر از خالی؟ که چه. یه مدت از فیدلی حذفت میکنم ببینم چی میشه.
دوست خوبم.
مرسی از نقد شما، من رو به فکر فرو برد.
ای کاش اسمتون رو می نوشتید تا مفصل تر گفتگو میکردیم.
خیلی خوب و کاربردی است. ممنونم.
سبک کلاسیک نویسندگان بزرگ از جمله داستایفسکی هم سوم شخص است و من هم این سبک را دوست دارم شاهین