به گمانم تسلط کامل به یک زبان خارجی مهمترین مهارت یک مترجم نیست، یا به عبارتی اشراف به زبان مبدأ شرط لازم ترجمۀ خوب هست، ولی کافی نیست.
بهزعم من مهمترین مهارت برای یک مترجم ایرانی خوب، تسلط به زبان فارسی است.
کم نیستند افرادی که چون زبان مادریشان فارسی است فکر میکنند پنجاه درصد اول ماجرا حلشده و فقط میماند تسلط به زبان خارجی. همین نگاه است که آسیب زیادی به بازار کتاب ایران زده. چه بسیار مخاطبان تازهواردی که به خاطر ضعف ترجمه عطای مطالعه را به لقایش میبخشند.
اگر عزم جدی مترجم شدن داریم، باید برنامهای جدی برای آموختن اصولی فارسی داشته باشیم. آب را از سرچشمه بنوشیم و به درسهای دانشگاهی و مطالعۀ نوشتههای معاصران اکتفا نکنیم.
کافی است نگاهی بیندازید به ترجمههای عبدالله کوثری. واپسین ترجمۀ منتشرشدۀ کوثری، یعنی نمایشنامۀ ریچارد سوم شکسپیر، نشان از پختگی مترجم چیرهدستی دارد که عمری با ادبیات کهن ایران زیسته است.
کارهایی هستند که در ابتدا ممکن است حوصله سر بر به نظر برسند، اما با کمی ممارست و مرور زمان، همین فعالیتها میتوانند جزو معدود چیزهایی باشند که ما را سر حوصله میآورند. یادگیری فارسی چنین است.
3 پاسخ
ترجمه همیشه باید به بهترین شکل ممکن باشد
در مورد کتاب های ادبی این کاملا درسته ولی خود بنده به شخصه در مورد کتاب های علمی ترجیح می دم نویسنده عزیز آنچنان ارقی به زبان فارسی نداشته باشه که برداره تمام اصطلاحات فنی یک حوزه رو که در جمع حرفه ای های اون صنعت هم با زبان مبدا رایج هست رو ترجمه های عجیب و غریب و من درآوردی فارسی بکنه. در مورد کتاب های علمی،
• نثری ساده و شیوا که به خوبی مفهوم مورد نظر نویسنده رو منتقل کنه
• هدفش فقط و فقط انتقال درست مطلب به زبانی شیوا باشه نه به زبانی هنری
• کمترین تغییر در لغات تخصصی رو داشته باشه
بسیار می پسندم و شب و روز نویسنده ی عزیز و پدر و مادر گرامیش رو دعا می کنم.
مطلب خیلی عالی و مفیدی بود.