گراهام گرین میگوید: حافظه به آدم خیانت میکند.
چند روز پیش موضوع مهمی پیش آمد که باید دربارۀ آن تصمیم میگرفتم و مجبور بود به حافظهام مراجعه کنم و بعضی از خاطراتم را مرور کنم. تصمیمم تقریباً قطعی شده بود اما کمی مشکوک بودم و حس میکردم حافظهام در کم و کیف خاطرهها دستکاری کرده و خیانت او روی تصمیمگیری من سایۀ پررنگی انداخته، اما چطوری میتوانستم نسخه واضحتر و صادقانهتری را از خاطراتم را بیایم؟
که یادداشتهای روزانهام به یاریام آمدند. خوشبختانه در زمان وقوع آن خاطرات با جزییات کامل برداشتم را یادداشت کرده بودم.
با مرور یادداشتها با خیانت آشکار حافظهام روبرو شدم که با چه شعبدهای همهچیز را دستکاری کرده بود.
جان کلام اینکه نوشتن خاطرات پس از فاصلۀ طولانی اعتبار چندانی ندارد و معمولاً توسط حافظه دستکاری میشود و شکل متفاوتی مییابد.
به نظر میرسد تا جایی که میتوانیم باید فاصلهی وقوع اتفاقات و ثبت آنها را کم و کمتر کنیم. گاهی با حتی یک روز فاصله گرفتن از وقایع، «حافظهی خیانتکار» کار خودش را میکند.
8 پاسخ
درود شاهین عزیز
در نگاه اول این مطلب به نظرم جالب اومد. بعد از چند ساعت وقتی باز هم بهش فکر کردم، دیدم کاملا درسته و فکر می کنم این عادت حافظۀ ماست که تلاش می کنه بخش های غمناک و منفی رو کمرنگ تر کنه که ما کمتر اذیت بشیم و بخش های شاد و مثبت رو پر رنگ تر کنه که ما بیشتر لذت ببریم.
فکر کنم این آتش ها از گور سیستم دفاعی فکری و ذهنی ما بیرون میاد و باید سراغ اون بریم. برداشت من همونطور که گفتم اینه که تغییر در خاطرات و برداشت های قبلی ما فقط برای کمک به ما باشه. البته نمی دونم تا چه حد درست باشه؟!
مطلبی را در این مورد دیدم؛ می تونید به این آدرس مراجعه کنید:
https://digiato.com/article/2015/12/05/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D9%87%DB%8C%DA%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84%D8%A7-%D8%B5%D8%AD%D8%AA-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1/
درود سعید عزیز
ممنون بابت لینک.
سال دوم دبیرستان، معلم درس روش تحقیقم، جناب آقای نظامی، وقتی به اهمیت یادداشت برداری و ثبت اطلاعات در طول جمع آوری داده های تحقیق صحبت می کرد، میگفت: حافظه به انسان خیانت می کند.