آگراندیسمان

کتابی که باید دنبالش بگردی

بخش‌های قبلی پروژۀ ۱۰ جمله را اینجا بخوانید.

 

۱

همیشه در حال نوشتن یک کتاب باش، حتی اگر تنها خوانندۀ آن خودت باشی.

 

۲

در نویسندگی حد وسطی وجود ندارد، یا به شکل افراطی می‌نویسی و رشد می‌کنی، یا تفننی می‌نویسی و هرگز از حد انشاهای مدرسه فراتر نمی‌روی.

 

۳

خلاقیت از زمانی آغاز می‌شود که تمام دانسته‌هایت را منتشر کنی و دیگر هیچ‌چیزی برای گفتن نداشته باشی.

 

۴

اصلی‌ترین ویژگی آدم‌های نادان این است که دوستان خوبشان را به‌راحتی از دست می‌دهند.

 

۵

نثر شاعرانه بیش از هر چیز دیگری مرا به نوشتن تحریک می‌کند.

 

۶

وقتی می‌گویی زندگی گند است، دقیقاً به این موضوع اشاره می‌کنی که خودت آدم گندی هستی!

 

۷

جملاتی که روی دیوار می‌چسبانی خیلی زود از چشم ‌می‌افتند؛ اگر می‌خواهی جمله‌ای را همیشه مرور کنی، آن را لای کتاب‌های موردعلاقه‌ات بگذار.

 

۸

وقتی دوری از نوشتن تو را عصبی و بدخلق کرد، مطمئن باش که نویسنده‌ای حرفه‌ای شده‌ای.

 

۹

همیشه دنبال کتابی بگرد که در زندگی‌ات معجزه‌ای بزرگ ایجاد کند. شاید هرگز چنین کتابی را نیابی، اما چنین انتظاری دستاوردهای بی‌شماری دارد.

 

۱۰

بنویس تا کَپَک نزنی!

 

#چالش_۱۰جمله

بعد از خواندن این مطلب چه‌کار کنم؟

می‌توانید «جملات کوتاهی از جدیدترین کتاب رولف دوبلی» را بخوانید.

عضویت در کانال مدرسه نویسندگی در تلگرام

14 پاسخ

  1. پسر این جمله ها واقعا خفن هستن این قدر باحال هستن دیگه دست از نوشتن بر نمی دارم بعضئ وقتا اینقدر خفن باحال جالب کلیشه می نویسم که خودمم از خواندنش ذوق مرگ می شم

  2. بنویس تا کَپَک نزنی!
    لازمه کپ زدن ، بودن در محیطی نمور و خالی از حرکت است .
    درست مثل ذهنی که راکد می ماند و پشتوانه ی نوشتن نیست .
    به آن چه در خود انباشته دارد دل خوش است و خود را همه چیز دان می داند و این آغاز کپ زدن ذهن است .
    پس باید نوشت تا ذهن به تکاپو افتد و در رخوت گرفتار نشود .

  3. کپک زدیم شاهین! کپک زدیم! گوش نمی‌دهیم که، نوشتن هم که گرمی خود را می‌طلبد. و توام فهمیدی؟ دیوار نوشته همچو دیوار می‌شود، پیشنهادت را دوست می‌دارم، کتابی، دفتری و آنچه دوستتر می‌داریمشان و چی عالی که کتاب باشد.
    زندگی زیباست فقط من کپک زدم این مدت، آنتی قارچ نداری رفیق؟:)
    فقط جمله شماره ۳! دقیقا هرچیزی آنجا شروع می‌شود که آنچه که داری تمام شود، درست مانند ریسمان پدیده‌های زندگیمان. تا وقتی که حرکتی نباشد به گره‌ی بعدی ریسمان نمی‌رسیم و تا زمانی که سفت گرفتیم که یک وقتی نرود، همانجا هستیم، رهایش کن رها و ببین چگونه آبشار خواهد شد و غوطه ور می‌شوی.

  4. جمله ی ششم اتون رو از روزی که خوندم ، بی وقفه دارم بهش فکر می کنم . خیلی دردناکِ! یعنی تبصره نداره؟ یعنی بیشتر از قبل از خودم متنفر شم آیا؟ 😔

    1. محی الدین عزیز، کامنت های شما انگیزۀ نوشتن این جمله هاست.

  5. سلام شاهین جان. چه جمله های خوبی نوشتی. انقدر خوب که ما رو هم با خودت همراه می کنی و کاری می کنی که بهشون فکر کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *