از تکرار نترسیم. گاهی تکرار واژهای کافیست تا به ریتم مناسب و محرکی برای نوشتن برسیم. مثلن میتوانیم بیست یا سی جمله پشت سر هم بنویسم که یکی-دو کلمهی نخست آن مشترک است. این تکرار ناخودآگاه را فعال میکند و ایدههای پنهان را بیرون میکشد.
در نوشتهی زیر بهشکل خلاقانهای از تکرار استفاده شده است:
«کتابی پس از ضربهای واژگانش چنان درهم ریخت که به نظم درآوردنش ناممکن شد.
کتابی که عنوانش با همه پیچیدگی، کل محتوای کتاب را در برمیگرفت.
کتابی که با همهی گستردگی مطالبش، خود نیازمند فهرستی دیگر بود و آن یکی نیز به نوبهی خود فهرستی دیگر را میطلبید و بدین سان یکی پس از دیگری.
کتابی که چهرهی خوانندگانش را از پی صفحات خواندهشده میخواند.
کتابی که تمام اندیشهی بشر را یک به یک در بر میگرفت و خواندش همهی عمر آدمی را بسنده بود.
کتابی در شرح کتابی که در شرح کتابی دیگر که در شرح کتاب اول بود.
کتابی خلاصهی یک میلیارد کتابی که مجموعهی یک میلیارد کتاب در باب بسط موضوع کتاب اول بود.
کتابی در رد کتابی دیگر که در کتاب اول است.
کتابی با چنان تأثیر ژوف از واقعیت که وقتی به جهان واقع بازمیگردیم، گویی کتابی میخوانیم.
کتابی که تنها دهمین واژه از صدمین صفحهی آن باارزش است و باقی همه برای پنهان نگاه داشتن ارزش آن یکی واژه نوشته شده است.
کتابی که شخصیت اصلی آن کتابی مینویسد در باب شخصیت اصلی کتابی دربارهی شخصیت اصلی کتابی دیگر مینویسد.
کتابی در باب بیهودگی نوشتن کتاب.»
نوشتهی لوئیس بریتو گارسیا، از کتاب النا، ترجمهی زهرا رهبانی، نشر گل آذین
7 پاسخ
ممنون که هستید شاهین جان
زلال و جاری
محبت دارید خانم هرندی نازنین
ازتکراردرنوشتن ویادگیری نهراسیم ازبهترین تکرارهایی که نه تنهاضررنداره که پرازفایده ست.
زنده باد.
اتفاقا روی خیلی از جمله ها توقف کردم جالب بود
عرض سلام و احترام
سپاسگزارم از اینکه در مسیر نوشتن و رسیدن به اهدافمون، یاریمون میکنید.
ممنون از اینکه همیشه، تحت هرشرایطی کنارمون هستید.
ممنون که حضورتون قابل اعتماده.
سایتون مستدام.
سلام باشید فاطمه جان
همیشه بهترینها رو براتون آرزو میکنم.