نوشتن را به هر چیزی تشبیه کرده بودیم جز فال گرفتن، حالیا این هم روش.
البته نه هر نوشتنی. حرف دربارهی آزادنویسیست و بداههنگاری.
جریانِ خودبهخودیِ نوشتن مثل فالبازی هیجانانگیزست (یا باید چنین باشد). تازه اگر به مهملبودن فال یقین داشته باشی، هیجانانگیزتر هم میشود.
راحت باش، فکر کن داری فال میگیری، همانقدر سهل و بیارج.
سهلانگاری شرط اول آفرینش ادبیست، سختانگاری را حواله کن به بازنویسی.
فالت بگیروم؟
نمیشود که، این یکی گردن خودت.
مُشتی کلمه بریز روی صفحه و بعد انقدر اینور و آنورشان کن تا سرانجام ایدهیی بیرون بجهد.
آزادنویسی وقتی جواب است که ناگاهگیرت کند، عینهو فال.