به هیجانواژههای زندگیتان اندیشیدهاید؟
نمیگویم کلمات محبوب، چون واژگان هیجانانگیز لزومن مثبت نیستند؛ میتوان هیجانواژههایی را برشمرد که خشم و اندوه برمیانگیزند.
یکی از هیجانواژههای من «جمله» است، که در فهرست لغات محبوبم نیز جای دارد.
گاهی برای ایدهیابی، دربارهی چراییِ علایقم از خودم سؤال میکنم. حالیا، چنین کنم:
چرا «جمله» را هیجانواژه میپندارم؟
خاستم بگویم «آجر» ولی پشیمان شدم. سنگ قشنگتر است. پس برویم به گذشتههای نیاکانمکان که سرپناهِ سنگی میساختند.
جمله امکان ساختن میدهد. برای ساختن خودش باید کلمه جمع کنی و برای ساختن هر متنی باید جملهها را بچینی کنار هم. جمله میسازیم و با جملهها معنا. جملهها «سنگهای روح»اند.
جمله هیجانواژهی من است چون بارها تکجملهیی شده تابلوی راهنمای زندگیام.
جمله از اضطراب نوشتن میکاهد. بارها به قصد نوشتنِ یک جمله قلم دست گرفتهام و دست آخر با صدها جمله از پشت میز برخاستهام.
سالهاست که وسوسهی راهاندازیِ خبرنامهیی پیامکی رهایم نمیکند، نه برای پُرکردن گوشی دیگران از تبلیغات، بلکه برای جملهرسانی؛ جملههایی برای نیرو بخشیدن به اهل نوشتن.
باری، شاید دست به کار شویم و همین روزها «پیامکنامهی نویسندهساز» را هوا کنیم.
🟡اگر بنا باشد عضو این پیامکنامه باشید دوست دارید چه جور جملههایی دریافت کنید؟
2 پاسخ
مشتاق دریافت نامههاتون هستم. من دوست دارم جملههایی منحصربفرد دریافت کنم ویژهی خودم در مسیر نوشتن.
جمله های را دوست دارم که تب و تاب نوشتن را بیشتر کند ومرا بی مهاباد جلوپپرد ومن بی مهاباد و بدون املو اگر ذهنیاتم را بیرون بریزم دوست از محافظه کاری ودرلفافه پیچیدن الفاظ بردارموانقدر سلیس و روان بنویسم که برای همگان قابل فهم و پذیرش باشد تنها دراین جالتست که نام نویسنده را لایق خود میدانم و میتوانم تاابها وکهکشنها سفر کنم وازهرکجا ره توشه ای بیایم و دوستی تقدیم اهل قلم نمایم تاهمهگی برسر این خوان نعمت بنشینیم و دستاوردهای خودرآ ردوبدل نماییم وبااین همافزایی ازطعم شیرین آن لذت ببریم انشاالله