1
موبایل و شبکههای اجتماعی، خواهناخواه همۀ ما را تندخوانتر کردهاند. پریدن جای خواندن را گرفته و تأثیر این شتابزدگی از اغلب افاضات اینترنتی ما پیداست. ما نقل میکنیم پیش از آنکه بخوانیم و نظر میدهیم پیش از آنکه فکر کنیم!
فرار از این شتابزدگی فرمول عملی و آسانی ندارد و عملاً بسیاری از تکنیکهای تمرکزِ برنامههای تندخوانی نیز، برای ذهن موبایلزده کارساز نیستند.
2
اصلاً چرا در میان تمام چیزهای مربوط با کتاب، تندخوانی از همه بازاریتر شده؟
به خاطر اینکه بشر حرص و طمع و تنبلی و عجلۀ خودش را وارد کتابخوانی هم بکند.
در اینکه تندخوانی در مواردی میتواند مفید باشید شکی نیست، اصولاً هر متنی ارزش تامل و کندخوانی ندارد و چه بسا که باید با سرعت نور از روی آن گذشت. اما اینکه تندخوانی را تنها روش مطالعۀ موثر بدانیم چشم ما را روی روشهای موثرتر میبندد.
من فکر میکنم لازم بود تا ما به عصر وب و تندخوان شدن همه برسیم تا بفهمیم اصرار روی تندخوانی چقدر بیمعنی بوده است.
حتی به فرض اینکه فهم مطالب در تندخوانی سرعت بگیرد. صادر کردن حکم کلی تندخوانی برای همۀ کتابها به هزار و یک دلیل، وهن واژه و فکر است.
روی بعضی جملهها و واژهها باید ایستاد و کنار صفحات چیزی نوشت، گاه بیشتر از اصل متن.
گاهی خواندن یک صفحۀ از یک کتاب کافی است تا مدتها از آن فاصله بگیریم و فکر کنیم. بالاخره فرق کتاب و فلافل باید جایی روشن شود!
به نظر میرسد که مهارت مراقبه، مفیدتر و کارساز از تندخوانی چندبارۀ یک کتاب است. ذهن ما برای درک و خلاقیت، محتاج تأمل است.
3
اصلاً دیگر کتاب خواندن بیفایده است. چه تند و چه کند. باید کتابها را بنویسیم.
نه که یکبار از روی کتاب بخوانیم و بعداً برای رونویسی از آن تصمیم بگیریم.
باید از سطر اول، کتاب را با نوشتن بخوانیم: کشف متن، کلمه به کلمه، مفهوم به مفهوم.
وگرنه این ذهن پریشان موبایلی، چنان غرق تنوع هست که خواندن یکبارۀ یک کتاب برایش یک پیروزی بزرگ محسوب میشود. پاداش بار اول مطالعه آنقدر زیاد هست که بتواند دوباره خوانی را تا ابد به تعویق بیندازد.
اما وقتی از اول با شروع به نوشتن متن کتاب میکنی، احتمالاً کنجکاوی کشف متن مانع حواسپرتی بیشتر میشود.
اما در رونویسی پس از مطالعۀ اول، چون از محتوای متن آگاه شدهایم. احتمالاً مثل مدرسه فقط مشق بنویسیم و فکرمان به هزار جای دیگر سرک بکشد.
در نهایت:
میدانم. سخت است. در دنیایی که همه تشنۀ رکورد زدن و نمایش هستیم. پز دادن برای تعداد عناوین خواندهشده فریبندهتر از زندگی آرام با یک کتاب به نظر میرسد.
پینوشت:
طبعاً توجه دارید که این پیشنهاد برای کسانی است که دغدغۀ جدی یادگیری یا احیاناً نوشتن را دارند.
فکر میکنم بعد از مطالعۀ این پست، خواندن لینک زیر هم برای شما سودمند باشد:
اگر نمیتوانید بنویسید، این کار را انجام دهید
شاهین کلانتری در تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین
10 پاسخ
تند یا کند فرقی به حال ما فروشی ها ندارد. ما در همه حال به فکر فروشیم. وقتی تب و تاب تندخوانی دارد دارویش را ما میفروشیم. وقتی تبش آنقدر فروکش می کند که از سرما میلرزد باز هم آتشی برای گرم کردنش داریم. خلاصه بهانه فروش در آستین من یکی هست.
بسیار عالی بود، ممنون
یعنی این قسمت متن رو باید آب طلا نوشت شاهرخ خان:
“این ذهن پریشان موبایلی، چنان غرق تنوع هست که خواندن یکبارۀ یک کتاب برایش یک پیروزی بزرگ محسوب میشود. پاداش بار اول مطالعه آنقدر زیاد هست که بتواند دوباره خوانی را تا ابد به تعویق بیندازد”
واقعا نوشته هات فوق العادست، خیلی ازت ممنونم.
شاهرخ جان؟
سلام
خدا قوت شاهین جان
من با کند خوانی بیشتر موافقم تا تند خوانی ولی به نظرم این مهارت لازمه این دنیای تند و تیز هست یعنی این مهارت را کسب کنی ولی جاهایی که احساس می کنی ضرورت دارد از آن استفاده کنی
اما در خصوص نوشتن و اینکه کتاب ها را باید نوشن تا خواند با زهم توافق کامل دارم چون بعد لز خواندن رمان همسایه که در دو روز خواندمش دیدم که این چنین اثر بزرگی را نمی شود با خواندن فقط حق مطلب را ادا کرد فکر می کنم هرکسی که سودای نوشتن در سر داشته باشد باید این کتاب را بنویسد، رونویسی کند جمله خوانی و جمله نویسی کند تا قدزی به راز آن پی ببرد.همچناتن نویسا و پویا باشی که هستی !!!!!!!!
یکی دیگه از مسائلی که مطالعه فست فودی ایجاد کرده، ضعیف شدن حافظه و فرآیند یادگیری در بسیاری از افراد هست. به طوری که اگر بخوان به کتابخونی روی بیارن، می بینن مطالب کمی رو یاد میگیرن و بعد از مدتی، مجدداً با کنار گذاشتنِ کتاب، به راه قبلی خودشون برمیگردن.
به نقل از یکی از اساتید: «فضای مجازی انبوهی از اطلاعات را بدون دسته بندی و موضوع بندی در اختیار مخاطب قرار می دهد، در حالی که توصیه همواره این گونه است که باید دسته بندی شده به مطالعه پرداخت تا در ذهن جای گیرد، فضای مجازی فرصتها و بسترهای بسیاری برای مردم ایجاد کرد اما در کنار آن تیرخلاصی به وضعیت سرانه مطالعه کشور زد».
در مجموع به نظرم این مسئله مثل یه موجی هست که همه رو در خودش فرو برده و با گذشت زمان، قطعاً فروکش میکنه و چیزی که باقی میمونه “کتاب و کتابخوانی” هست. البته نقش نظام آموزشی، مسئولین و خانواده رو در حمایت از کتاب و فرهنگ سازی به ویژه برای نسل های جدید نباید نادیده گرفت. من از خودم شروع کردم ام و برای پسر 4ساله ام مرتب کتاب داستان میخرم!
یکی دیگه از مسائلی که مطالعه فست فودی ایجاد کرده، ضعیف شدن حافظه و فرآیند یادگیری در بسیاری از افراد هست. به طوری که اگر بخوان به کتابخونی روی بیارن، می بینن مطالب کمی رو یاد میگیرن و بعد از مدتی، مجدداً با کنار گذاشتنِ کتاب، به راه قبلی خودشون برمیگردن.
به نقل از یکی از اساتید: «فضای مجازی انبوهی از اطلاعات را بدون دسته بندی و موضوع بندی در اختیار مخاطب قرار می دهد، در حالی که توصیه همواره این گونه است که باید دسته بندی شده به مطالعه پرداخت تا در ذهن جای گیرد، فضای مجازی فرصتها و بسترهای بسیاری برای مردم ایجاد کرد اما در کنار آن تیرخلاصی به وضعیت سرانه مطالعه کشور زد».
در مجموع به نظرم این مسئله مثل یه موجی هست که همه رو در خودش فرو برده و با گذشت زمان، قطعاً فروکش میکنه و چیزی که باقی میمونه “کتاب و کتابخوانی” هست. البته نقش نظام آموزشی، مسئولین و خانواده رو در حمایت از کتاب و فرهنگ سازی به ویژه برای نسل های جدید نباید نادیده گرفت. من از خودم شروع کردم ام و برای پسر 4ساله ام مرتب کتاب داستان میخرم و باهم میخونیم!
حسن عزیز
چه کار نیک و ارزشمندی رو شروع کردی.
حتماً حتماً حتماً به این کار ارزشمند ادامه بده.
تاثیر کار خردمندانۀ خودت رو وضوح در آیندۀ پسرت میبینی.
حسن عزیز
چه کار نیک و ارزشمندی رو شروع کردی.
حتماً حتماً حتماً به این کار ارزشمند ادامه بده.
تاثیر کار خردمندانۀ خودت رو به وضوح در آیندۀ پسرت میبینی.