پیشنوشت: تصمیم گرفتم بخشی از توییتهایم در روزهای اخیر را برایتان بازنشر کنم. از نوشتن برای توییتر و قابلیتهای آن در آینده بیشتر خواهم نوشت:
© نوشتن مثل زندگی است؛ دشوار و لذتبخش.
© پیشونی نوشت: اگر مجبورتان میکردند یک کلمه را روی پیشانیتان خالکوبی کنید، چه کلمهای را انتخاب میکردید؟
© کانال تلگرامم هووی سایت من نیست. اصولاً هر کدام از این دو به یک راه متفاوت میروند.
© من نمیرفتم سمت نوشتن، من لذتی را کشف کرده بودم که میدویدم سمت نوشتن.
© با نوشتن یاد میگیری از آب کره بگیری، برای دکمه کت بدوزی و با کوچکترین جرقهها آتش بزرگی را برپا کنی.
© شاعرانه زیستن برای من تعریف مشخصی دارد: تجربۀ همان حس لطیفی که در خواندن شعر دارم، در زندگی روزمرهام، در روابطم و کارهایم.
© توی گوش دادن باید مثل اسفنج بود و جذب کرد؛ اما در عمل باید تامل کرد و غربالگرانه اندیشید.
© یکی از دلایل تنبلی و سستی ما این است که چای را به قهوه ترجیح دادهایم!
© یک روش استفاده از توییتر برای بهتر نوشتن: کلمات تازهای را انتخاب کن و به هر ضرب و زوری با آن کلمه ها یک توییت بنویس.
© یک فرد در مسیر توسعه؛ صبح زود از خواب بیدار میشود تا ساعتی را صرف نوشتن کند.
© ژانر غالب در توییتر فارسی: جفنگنویسی!
© هر چیزی را که میتوان امتحان کرد باید امتحان کرد.
برنامه ۱۰ هفتهای نویسندهشدن در مدرسه ۱۰ (چگونه نویسنده شویم)
دریافت کتاب قدرت نوشتن |کانال مدرسه آنلاین نویسندگی در تلگرام
9 پاسخ
وگرنه باید مرا صدا می زدند:
“سلامت روان صفوی”
جالب و تاثیرگذار
من “شادی” را روی پیشانی ام خالکوبی می کردم.
اصلن قصدی برای تغییر اسمم نداشتم تا اینکه
در کلاس فرزندپروری، روانشناسی که تدریس می کردند
بعنوان تمرین گفتند: هرم ارزشی خودتان را برای جلسه ی بعد بنویسید.
سلامت روان، شادی و….
تازه دیدم شادی چقدر برایم اهمیت دارد و تصمیم گرفتم نامم را در حوالی 40 سالگی تغییر دهم.
شانس آوردیم، “سلامت روان” را نمیشد بعنوان نام انتخاب کرد.
(من، خانواده، دوستانم و خواننده های نوشتارهایم)
زندهباد.
تمرین توییت ما را قصارگوی حاذق بار می آورد.
مثل تمرین فقط۳خط مدرسه آنلاین می ماند, اینطور نیست?
بله دقیقاً
البته توییتر دیگه ۱۸۰ کارکتری نیست، متاسفانه 🙁 شده ۲۸۰ تا!
ذات غالب شبکه های اجتماعی همین است! “ژانر غالب در توییتر فارسی: جفنگنویسی!” به غیر از medium عزیز
منظورم ۱۴۰ بود :]
چه عالی سپاس
انقدر توئیتر نرفته بودم که اصلن اکانت رو به کل فراموش کرده بودم که چی بود و باز مجبور شدم از نو بسازم … از وسوسه های جناب کلانتری بود دیگه😅😅 و احساس کردم می تونه برای چیزی که در ذهن دارم و هدفم مفید باشه … و ابتدا صفحه ی شما رو فالو کردم چون قطع به یقین الگوی بسیار مناسب برای الهام گیری و نوشتن خواهد بود و البته مهم تر لذت بخش بودن نوشته ها تون هست برای من مخاطب…
برقرار باشید