بعد از ۳ ساعت جان کندن

ساعت از ۳ نیمه‌شب گذشته بود. برای ایجاد ترکیب درستی میان تک تک کلمه‌ها و جمله‌های متن هزار بار همه چیز را جابه‌جا کرده بودم. حتا دو سه بار هم با صدای بلند از روی آن خوانده بودم تا مو لای درزش نرود، ولی همین که خواستم از روی متن کپی کنم برای انتشار، به دلیل اشتباهی فنی، همه چیز دود شد رفت هوا. یک لحظه خشکم زد. هیچ راهی برای بازیابی متن نبود. گوشی را پرت کردم آن‌ور. حس کردم دیگر نمی‌توانم عین آن را بنویسم. انگار دست‌هایم از عصبانیت می‌لرزید. 

چیزی که نجاتم داد کنترل جریان گفتار درونی و خطاب کردن خودم بود ‘اگر الان تسلیم نشوی و از نو بنویسی، نوعی سرسختی را در خودت می‌پروری که شاید به بخش‌های دیگر زندگی‌ات هم تسری بیابد.’

سپس بی‌درنگ، ابتدا بخشی از کلمات و عبارات نوشته‌ی قبلی را فهرست کردم تا اسکلت کار شکل بگیرد و در نهایت نگارش متن جدید ۱۵ دقیقه وقت برد. برخلاف تصورم به‌مراتب بهتر از متن قبلی بود؛ یکی از پاراگراف‌ها دقیق‌تر از متن قبلی شد و مثالی هم وضوح بیشتری یافت.

حاضرید بعد از آنکه ۳ ساعت تمام برای نوشتن متنی جان کندید، کل آن‌‌ را پاک کنید و بلافاصله عین همان را از اول بنویسید؟

هر از گاهی بیازماییدش. شاید به یکی آموزنده‌ترین تجربه‌های نویسندگی‌تان تبدیل شود.

6 پاسخ

  1. بسیار عالی، من بعد از مدت ها دوباره به فضای نوشتن بازگشتم و بی درنگ به سراغ سایت پربار شما رفتم. ممنون از شما

  2. چه ایده خفنی👌🏻
    بهم ریختن یه چهارچوب و راحتی و در کنارش سرسخت بودن تکنیک خوبی برای تقویت ذهن‌مونه.

  3. سلام استاد کلانتری
    استادمان توی کلاس ارشد می گفت هر وقت متن مقاله رو نوشتید و چند بار اصلاحش کردید و مطمئن بودید که همه چیزش میزان است. پاره کنین بریزین دور و از اول شروع کنین به نوشتن. میگفت این روند رو چند بار تکرار کنین. این کار به اندازه چند ترم بهتون چیز یاد میده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *