در بازیِ نوشتن گیر و گورهایی هست که حتی اگر ژن خوبِ نویسندگی(!) را هم داشته باشید، باید تاب مقابله با آنها را بیابید. تفاوت نویسندۀ حرفهای و آماتور هم در چنین موقعیتهایی آشکار میشود. آماتور فکر میکند این مشکلات نشانۀ کممایگی اوست و پس از مدتی عطای نوشتن را هم مثل هزار کار دیگر به لقایش میبخشد؛ اما حرفهای میگوید دندم نرم! من نویسندهام، میسوزم و مینویسم!
یکی از این دشواریها شکل دادن به متنی است که حس میکنی در ذهنت کاملاً پا گرفته، اما روی صفحۀ کاغذ لنگانلنگان حرکت میکند و به درودیوار میخورد.
یک نمونه موردی
خواستم این وضعیت را بهصورت ملموستری توصیف کنم که دیدیم شاهرخ مسکوب سالها پیش در یادداشتهای روزانهاش (کتاب روزها در راه) به بهترین شکل ممکن آن را شرح داده است، توجه داشته باشید که نویسندۀ بزرگی چون مسکوب با دهها سال قلمزدن، کماکان درگیر چنین مشکلی بوده است:
… میخواهم فصل سوم را شروع کنم ولی نمیتوانم. مثل دو فصل گذشته، میدانم موضوع چیست و چه میخواهم بگویم، همۀ اشکال بر سر شکل دادن «دانسته»هاست.
اندیشه مثل سنگ، ماده خام است. همانطور که مجسمهساز فرمی که در خیال دارد یا چکش از دل سنگ بیرون میکشد، شکل نوشته را هم به همین سختی باید از جسم اندیشه بیرون کشید و این ابر و دود پخش و پراکنده (اندیشه) را در قالبی مهار کرد. و ای بسا که آخرش چکش به سندان کوبیدن و باد به انبان کردن است.
هر چه بیشتر تقلا کنی بیشتر هرز میروی که بههرحال اول کار همیشه مأیوسکننده است تا سرِ نخی را پیدا کنی و در کورهراهی بیفتی که بتوانی کورمال و چهار دستوپا جلو بروی. تازه اینها همه مال وقتی است که فکرت را میدانی.
وای به وقتیکه ندانی چه میخواهی بگویی و اندیشهات را فقط حس کنی، دلت گواهی بدهد که غوغایی است، چیزی در حال جوشیدن و سرریزشدن است و آنوقت درحالیکه میاندیشی، اندیشهات را مییابی و میسازی، به آن شکل میدهید یا در کلمه «پیکرمند» میکنی: اگر بتوانی، اگر در پیکری جاری شود و اگر مثل آب فرو نریزد.
بعد از خواندن این مطلب چهکار کنم؟
میتوانید «چرا نویسندهها شبیه کریستف کلمب هستند؟» را بخوانید.
شرکت در طرح تابستانه مدرسه نویسندگی
دانلود رایگان کتاب چگونه به یک نویسنده آنلاین تبدیل شویم؟
اینستاگرام آموزشی شاهین کلانتری
10 پاسخ
مقاله خیلی جالبی بود تشکر
بسیار سایت جامعی دارین. خسته نباشین
سایت بسیار جذابی دارین . ممنون بابت مطالب زیباتون
سلام میشه کمی در مورد محتوا نویسی مطلب بگذارید
تا به حال صدها مطب در این رابطه منتشر کردید. به جای کامنت نویسی برای بک لینک، وقت بگذارید و بخونید.
مطالب جالبی دارید.
چه وصف حال مقتضی و بهجایی!
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها…
قایقی باید تا از گرداب اندیشه، ساحل معنی پدیدار آید.
بسیار مطلب خوب بود
امیدوارم موفق باشید