کلاس کپی رایتینگ: چرا می‌خواهید کپی‌ رایتر شوید؟

این یک کلاس نوشتاری است. بناست طی 30 گام عملی با هم برای نوشتن متن‌های تبلیغاتی تأثیرگذار تمرین و تجربه‌اندوزی کنیم.

حضور همۀ علاقه‌مندان در این کلاس متنی آزاد و رایگان است. به شرط آنکه همگی متعهد شویم تا تمرین کنیم و کامنت بگذاریم.

خب، پشت میز خودتان بنشینید تا کارمان را آغاز کنیم.

همین اول بگویم که کپی رایتینگ به حوصله‌ای شگرف نیاز دارد.

جان، بله تو که دستت را بالا برده‌ای بپرس.

-اصلاً کپی رایتینگ چیست؟

کپی رایتینگ یعنی تبلیغ‌نویسی! به هر متنی که برای تبلیغ یک محصول یا خدمت می‌نویسیم یک کپی می‌گویند، نویسندۀ متن تبلیغاتی هم کپی رایتر نام می‌گیرد. نوشتۀ کپی رایتر می‌تواند در قالب متن، صوت و ویدیو اجرا و به مخاطب ارائه شود.

کپی رایتینگ یعنی نوشتن برای متقاعد کردن.

-اجازه! من هم می‌توانم سوال کنم؟

-بله بپرس تا به اصل مطلب بپردازیم.

-حالا چرا کپی رایتینگ این‌قدر مهم است و این روزها همه به آن علاقه نشان می‌دهند؟

اهمیت کپی رایتینگ از دیرباز به خاطر تاثیر بالای آن بر موفقیت یک تبلیغ و در نتیجه فروش بوده است. اما اینکه چرا این روزها کپی‌رایتینگ مهم‌تر شده به خاطر اینترنت است. با رواج محتوای دیجیتال، حالا همه برای آنکه در اقیانوس وسیع محتوا، صدایشان را به جایی برسانند چاره‌ای جز بهره‌گیری از کپی‌رایتیگ ندارند.

هنر کپی‌رایتینگ کمک می‌کند تا یک محتوای خوب، راحت‌تر و سریع‌تر به دست مخاطب برسد و تاثیر بیشتری بگذارد.

 کارهایی که برای انجام درست آن‌ها به مهارت کپی‌رایتینگ نیاز داریم:

نوشتن عنوان یک محتوا

نوشتن یک نامه و ایمیل تبلیغاتی

نوشتن صفحۀ فروش یک محصول

نوشتن متن یک بنر

نوشتن متن یک فراخوان

نوشتن متن یک آگهی تلویزیونی یا رادیویی

نوشتن عناوین رابط کاربری یک سایت یا اپلیکیشن (میکروکپی)

کپی‌رایتینک کمک می‌کند تا محصولات و خدمات شما یک پیشنهاد ردنشدنی به نظر برسند.

خب، بگذارید متن کوتاه و الهام‌بخشی از کپی رایتری به نام «تج دوسا» را برایتان بخوانم:

کپی رایتینگ به شما یاد می‌دهد:

چگونه دیگران را جذب کنید.

چگونه دوست پیدا کنید.

چگونه بفروشید.

چگونه خواسته‌های مردم را کشف کنید.

چگونه رهبری کنید.

چگونه چیزی به دنیا اضافه کنید.

چگونه پولدار شوید.

اما شما بسیاری از این چیزهایی که به آن‌ها اشاره شد را فقط با نوشتن یاد نمی‌گیرید؛ در اصل آن استراتژی خاصی که پشت نوشتن قرار می‌گیرد تمام این چیزها را به شما یاد می‌دهد.

 

و ما توی این کلاس می‌خواهیم علاوه بر نوشتن، به استراتژی نوشتن یک متن تبلیغاتی موفق بپردازیم.

کلاس را دیرتر شروع کردیم و حالا هم مثل اینکه زنگ خورده. تا جلسۀ بعدیِ کلاس، تمرینی که روی تخته می‌نویسم انجام دهید:

شما چرا دوست دارید کپی رایتر شوید؟

  سعی کنید حداقل 10 دلیل مختلف را بنویسید.

و یک موضوع مهم دیگر:

یک تبلیغ‌نویس خوب باید بتواند با کلمات تصویرسازی کند. ما تصویرسازی هنرمندانه با کلمات را از ادبیات یاد می‌گیریم. یک رمان انتخاب کنید و تا جلسۀ بعد بخش‌هایی از آن را بخوانید. حین خواندن روی این موضوع تمرکز کنید که نویسنده چگونه با واژه‌ها تصویرسازی کرده است. جلسۀ بعدی در همین رابطه از شما سوال می‌پرسم. اگر داستان نخواندید سر کلاس نیایید!

یک نکته حین خارج شدن از درِ کلاس:

ذهن آدمیزاد با تصاویر کار می‌کند. تا وقتی نتوانید با واژه‌هایتان در ذهن مخاطب تصویر موردنظرتان را بسازید، نمی‌توانید چندان روی مهارت کپی‌رایتینگ خودتان حساب کنید.

در اولین صفحات رمان مادام بواری، شارل سیزده ساله در اولین روز مدرسه توی کلاس نشسته و هنوز کلاهش را از روی زانویش برنداشته است؛ حالا ببنییم گوستاو فلوبر کلاه شارل را چگونه توصیف کرده است:

«کلاهش یکی از آن‌هایی بود که شکل ترکیبی دارند و عنصرهایی از کلاه‌پوستی، شابکا (یک جور کلاه کاسکتِ تخت)، کلاه شاپوی گرد، کاسکتِ پوست سمور و عرقچین کتانی در آن‌ها دیده می‌شود، یکی از اشیاء محقری که زشتی خموشانه‌شان همچون صورتِ یک سفیه به نحو ژرفی گویاست. بیضوی بود و مغزهایی محدب نگهش می‌داشت. پایینش سه رشته برجستگی لوله‌وارِ مدور بود که به لوزی‌هایی متناوب، یک در میان از مخمل و پوست خرگوش ختم می‌شد که باریکۀ سرخی از هم جداشان می‌کرد؛ روی این‌ها چیزی شبیه کیسه بود که نوکش به شکل یک چندضلعی با آستر مقوا در می‌آمد و یراق گلدوزی پیچ‌درپیچی می‌پوشاندش، از آن بالا بندِ زیادی نازکی آویزان بود که سرش یک گُلِ گره از نخ طلایی کارِ منگوله را می‌کرد. کلاه نویی بود؛ سایبانش برق می‌زد.» (ترجمۀ مهدی سحابی | نشر مرکز)

می‌بینید که فلوبر برای توصیف یک کلاهِ زشت! یک پاراگراف مفصل نوشته. این یعنی درس پایه‌ای کپی‌رایتینگ. فکر نکنید چون کپی رایتینگ به فروش گره خورده، بناست مبتذل و دور از هر هنری باشد. بسیاری از نویسندگان خوب دنیا از جمله پیتر کری -برندۀ دو جایزۀ بوکر- علاوه بر خلق آثار ادبی، با جدیت و علاقه به کپی‌رایتینگ نیز پرداخته‌اند. بنابراین بهتر است برای یادگیری کپی‌رایتینگ، ادبیات اصیل و خواندن داستان‌های خوب را دست کم نگیریم. توجهی که نثار ادبیات می‌کنیم، عامل تمایز ما از دیگر کپی‌رایترهای سطحی و کم مایه است.

در همین رابطه این متن را هم بخوانید: چگونه با جزئیات بنویسیم؟

قسمت دوم کلاس کپی رایتینگ: کلاس تبلیغ نویسی | کپی رایتینگ شخصی برای توسعه فردی

چند پیشنهاد برای مطالعۀ بیشتر: مدرسه نویسندگی | نقشه راه نویسندگی | تولید محتوا | کپی رایتینگ | معرفی کتاب | کلاس‌ها و دوره‌ها | دانلود رایگان کتاب نویسندگی آنلاین 
شاهین کلانتری در مدرسه نویسندگی | تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین

40 پاسخ

  1. ۱. کپی رایتینگ یعنی ساده و روان نوشتن به گونه‌ای که جذاب باشد تا مخاطب آن را حس کند و متقاعد شود و من دوست دارم نوشته‌هایم تأثیر گذار باشند.
    ۲. کپی رایتینگ را دوست دارم چون ارتباط تنگاتنگی با جذب مخاطب در دیگر ژانرهای ادبی دارد.
    ۳. چون به عنوان تولید کننده محتوا کپی رایتینگ را در حرفه‌ام نیاز دارم.
    ۴. چون کپی‌رایتینگ باعث می‌شود که خودم را جای مخاطب بگذارم و از نگاه خواننده مطلب را ببینم.
    ۵. کپی رایتینگ را دوست دارم چون باعث می‌شود با واژه‌ها تصویرسازی کنم و هنرمندانه توصیف کنم.
    ۶. کپی رایتینگ را دوست دارم چون چرخه ذهنی برایم به وجود می‌آورد که خواننده مطلب خودم باشم پیش از آنکه بنویسم.
    ۷. کپی رایتینگ یعنی با قلم مخاطب بنویسیم.
    ۸. حس می‌کنم اگر کپی رایتر باعث توسعه فردی خودم می‌شود، چون همانطور که مطلبی را که می‌نویسم همگام با نوشتن از نگاه خواننده آن را می‌بینم، سعی می‌کنم خودم را و اعمالم را هم ببینم پیش از آنکه اقدام به انجام کنم.
    ۹. می‌خواهم کپی رایتینگ را یاد بگیرم که هم در کارم، در زندگی‌ام و نوشتنم اثر مثبت داشته باشد.
    ۱۰. می‌خواهم کپی‌رایتینگ را یاد بگیرم تا هم اثرگذار بنویسم و هم اثرگذار بخوانم و مطالعه کنم.

  2. چرا دوست دارید کپی رایتر شوید؟
    من برای این کار، یک انگیزه ی قوی دارم و آن فروختن کتاب خودم است.
    دوست دارم در قدم اول، خودم بتوانم کتاب خودم را -که محصول من به حساب می آید- بفروشم.
    در قدم دوم: اگر توانستم فروش کتاب را یاد بگیرم، فروش کتاب دیگران را هم به عهده بگیرم و طبیعتاً درصدی از فروش را از آن خودم کنم.
    در قدم سوم: به فروش محصولات فرهتگی مثل مجله ها و هر محصول فرهنگی مفیدی بپردازم که مردم از آن فراری اند یا به آن اهمیت نمی دهند در حالی که می دانند مهم است اما حوصله شان از آن سر می رود.
    به طور کلی هدف من، فروش در حوزه ی کتاب و محصولات فرهنگی است و کتاب خودم در اولویت است.

  3. دوست دارم کپی رایتر شوم چون…
    برای من جواب دادن به این دست سوالات خیلی سخته. تو عمر سی و اندی ساله‌ای که از خدا گرفتم، هیچوقت نفهمیدم چیو واقعا دوست دارم یا چیو چرا دوست دارم. دوست دارم چون مردم خوششون میومده یا دوست دارم چون خودم فکر میکنم جالبه.
    پس الان اینجا چیکار میکنم یا چرا انقدر سرچ کردم و وقت گذاشتم که به اینجا راه پیدا کردم الان؟
    چون فکر میکنم تا وارد مباحثی نشم که از دور برام جذابن، نمیتونم متوجه بشم که واقعا بهشون علاقمندم یا نه. پس خیلی چیزارو امتحان میکنم. خیلیارو از بدو ورود متوجه میشم که در همون حد تجربه برام کافیه و خیلیارو جلوتر میرم.
    به هر روی همه این تجربیات هرچند کوتاه و مختصر زمانی به دردم میخورن.
    تو این مورد، میدونم که به نوشتن خیلی علاقه دارم. و میدونم که نوشته‌هام مورد اقبال عده‌ای از دوستان و آشنایان بوده همیشه. بنابراین حس میکنم باید بیشتر روی اون وقت بذارم تا هم حرفه‌ای‌تر بشم و هم کی از پول بدش میاد؟! پس از کاری که شاید استعدادشو دارم بتونم پول هم کسب کنم.

  4. چرا دوست دارید یک کپی‌رایتر بشوید؟
    من فکر می‌کنم قدرت متقاعد کردن دیگران، مهارتی است که در این روزگار به اندازۀ مهارت شکار در روزگار نخستین‌ها اهمیت دارد. اگر ما نتوانیم دیگران را برای خرید محصولات‌مان (هر چه که می‌خواهد باشد) متقاعد کنیم کارمان می‌لنگد و در آخر باعث می‌شود خودمان هم بلنگیم. پس من گمان می‌کنم هر کسی هر جایی باشد، یادگیری مهارت کپی‌رایتینگ یک ضرورت است.
    دوم اینکه به نوشتن علاقه دارم چون در پیوند با رشد و توسعۀ شخصی است و این خیلی برای من جذاب است.
    سومین دلیل‌ام برای یادگیری کپی‌رایتینگ این است که از این مهارت بتوانم کسب درآمد کنم.
    چهارم اینکه کپی‌رایتینگ یک حوزۀ محدود و مشخص ندارد و وصل به بی‌نهایت است و می‌توان نامحدود ایده‌پردازی کرد و قدرت خلق و آفرینش را به چالش کشید.
    در کپی‌رایتینگ ما با دیگران در ارتباطیم و بازخوردهایی که دریافت می‌کنیم باعث می‌شود متوقف نشویم. دیگران کمک‌مان می‌کنند انگیزۀ‌مان برای حرکت پیشرونده را از دست ندهیم و اینطور انگار به برق شهری وصلیم. البته اگر خاموشی‌های اخیر را نادیده بگیریم.
    دلیل دیگرم این است که نوشتن با کار من در ارتباط است. من دوست دارم یک معلمِ نویسنده باشم تا با نوشتن به توسعۀ حرفه‌ایم کمک کنم. معلم‌ها نویسنده کم دارند.
    این را نوشتم تا به حرکت پیشروندۀ شما هم کمکی کرده باشم و از مطلبی که با ما به اشتراک گذاشتید تشکر.

  5. سلام
    در جواب چرا می‌خواهم کپی رایتر شوم:
    1.کپی رایتینگ ارتباط مستقیمی با نوشتن و قدرت کلمات دارد.
    2.کپی رایتر شدن من را به نویسنده‌ی بهتری شدن نزدیک می‌کند.
    3.با کپی رایتر شدن و نوشتن عناوین جذاب‌تر می‌توانم سایتم را ارتقا دهم.
    4.کپی رایتر شدن باعث می‌شود نگاه خلاقانه‌تری به کلمات داشته باشم.
    5.اگر بخواهم کپی رایتر موفقی شوم نیاز دارم مخاطب‌هایم را بهتر بشناسم و این شناخت مخاطب و افکار آدمها به من در زندگی کمک خواهد کرد.
    6.کپی رایتر شدن نگاه من را به غذایی که می‌خورم،لباسی که می‌پوشم و محصولی که استفاده می‌کنم تغییر خواهد داد!
    7.با کپی رایتر شدن می‌توانم بهتر نقد کنم.
    8.داستان گویی و داستان سرایی را دوست دارم.
    9.کپی رایتر شدن باعث می‌شود ذهن من خلاق بماند.
    10.از تبلیغات خوشم می‌آید و دوست دارم دستی در این حوزه داشته باشم.

    1. زنده باد. چقدر خوب نوشتی مهدیس جان.
      خوشحالم که کپی‌رایتینگ رو جدی گرفتی.

  6. چرا؟
    چی ؟
    میگم چرا؟
    چی چرا؟
    چرا میخوای نویسنده بشی؟
    راستش ..
    من اعتیاد دارم. واااای خاک بر سر من.
    نه منظورمِِ..
    منظورت بخور تو سرت.
    خو بذار توضیح بدم..
    هیچی نگو..
    پس حالا فهمیدم چرا این اواخر انقدر عوض شدی!
    میدونی ارش ی که من میشناختم
    یه تفکر ثابت داشت محال بود کسی که مخالف تو حرف بزنه ولی تو انقدر اروم باشی. پس اثر این مواد کوفتیه.
    نه اشت….حرف نزن
    اصلا تو کسی بودی که ادم ها رو تقسیم بندی کرده بودی .با دین و بی دین. لعنتی چرا الان دیگه همه برات عین هم اند. این مواد لعنتی کاری کرده هیچی رو نتونتی ببینی.
    یادمه وقتی خواهرت پیش من گلایه کرد که من عاشق داداش ام چون اون در حق ما پدری کرده از اینکه به احساساتش توجه نمیکنی چقدر داغون بود, هه. همین دیروز بهم گفت. سارا دعا کن داداش همیشه اینطوری بمونه گفتم مگه چی شده؟اخه داداش قبلا مثل …….سرشو جلو دوستام مینداخت پایین ولی الان مثل باشخصیتها خیلی ساده و ملایم ارتباط میگیره, و از همه مهم تر من ازش ده سال کوچکترم جدیدأ به شوخی بهم میگه دخترم . منم خودمو لوس میکنم براش…
    از خودم میپرسم چطور یه ادم میتونه انقدر تغییر بکنه؟ جدیدأ یه سری چیزها میگه که انکار اون ادم سابق نیست.
    مگه چی میگه؟
    دیروز بهم گفت. سعی کن قبلا از اینکه عاشق کسی شی. عاشق خودت شی. چونکه وقتی عشق به خودت رو یاد نگیری برای پیدا کردنش ممکنه به دنبالش در وجود ادمها راه بیافتی و بگردی….
    و اینکه گفت.
    میدوستی اینکه تبدیل به چه کسی میشی رو فرهنگ و تفکرات اطرافیان برات انتخاب میکنند نه خودت چونکه اونها تفکر تورا ساختند.
    میدونی دانستن نظریات مختلف و خواندن کتابها مختلف روحت و تفکراتت رو به شدت در سطوح بالا نگه میدارد. و اجازه نمیده فرهنگ اشتباه و تفکرات غلط اطرافیان روی تصمیمات اثر بگذارند
    داداش من چرا حرفاتو نمیفهمم.؟
    خوبه.
    چی خوبه ؟
    که نمیفهمی !
    چرا ؟
    اخه اگر بفهمی اعتیاد پیدا میکنی.
    اعتیاد به چی؟
    به مطالعه.
    خوب وقتی ام خواننده شدی تبدیل به یک معتاد میشی.
    معتاد؟
    نه منظورم اعتیاد به نوشتن و گسترش تفکراتی که میتونه دنیای خوبی برای انسانها بسازد.
    میدونستی که نویسندها ارزوی این رو دارند که مردم اعتیاد به کتاب پیدا کنند. چون اونوقت است که هیچ سلطه ای و هیچ تفکری نمیتونه اون ها را بازی بدهد.
    داداش من میخوام معتاد بشم.
    واسه شروع روزی نیم ساعت از بهترین کتابهای منتخب هر سال رو بخون و سعی کن این اعتیاد رو ترک نکنی بعد از سالها میتونی دست به قلم شی و فریاد واژه هایت در بند و بند تاریخ که فریاد ازادی از جهل را سر میدهد به گوش همه ای معتادان برساند.
    ارزوی من اعتیاد جامعه ای من به کتابخوانی است.

    استاد عزیز من با توجه به فرهنگ ایرانی این رو نوشتم مطمئنأ اگر یه کشور دیگه باشد من طبق فرهنگ اون کشور مینویسم..
    لطفا نظر بدید.

    1. البته اینم بگم این ده تا دلیل رو در قالب داستان نویسی عرض کردم..ِ
      تمام خصوصیات ارش که تقریبأ ده دلیل برای نویسنده شدن هستش

    2. سلام علی جان
      تو زیبا می‌نویسی.
      خیلی جدی ادامه بده.
      فقط اگر می‌خوای بهتر بنویسی، شکسته و محاوره ننویس. به زبان نوشتار یا همون زبون کتابی بنویس.
      وبلاگ‌نویسی منظم هم خیلی میتونه کمکت کنه.

      1. حتمأ
        ممنونم
        که بالاخره بعد از هفته ها جواب من رو دادید.
        کوچ کردم ،کوله بارم کلماتی است هوس فریاد بغض های خسته مردمم را فریاد می زند.
        راستش کتابهای خیلی زیادی راجب کپی رایتینک بررسی کردم
        ولی می خوام دوره کار اموزی کپی رایتینگ با شما بردارم..
        ایا ممکن هست؟
        شخصیت عزیزی برای من هستید
        من زندگی نامه خیلی نویسنده هارو خوندم..و همیشه افسوس میخوردم که چرا نویسنده ها همیشه باید به مشکل مالی بخورند، ولی الان اینترنت همه چی رو عوض کرده،… و هوس نوشتن مرا به سوی تو می خواند…

        1. درود علی جان
          محبت داری به من.
          امیدوارم در مسیر پرداختن به کپی رایتینگ حسابی بدرخشی.
          و اما دربارۀ دوره کپی رایتینگ.
          دربارۀ کارآموزی پرسیدی؛
          ما توی محصول آموزشی مدرسه نویسندگی نه‌تنها مباحث کلیدی کپی رایتینگ که بسیاری از چیزهای مرتبطی که در منابع آموزشی کپی رایتینگ وجود نداره یا کم‌تر بهش پرداخته شده رو ارائه کردیم، تا به عبارتی بتونیم کامل‌ترین محصول آموزشی این حوزه را خلق کنیم.
          نمیدونم به دربارۀ این دوره میدونی یا نه. میتونی یه نگاهی بهش بندازی:
          آموزش کپی رایتینگ

  7. بی‌اندازه خوشحالم که از امروز این دوره را شروع کرده‌ام و به‌شکل حیرت‌انگیزی انرژی و شوق برای یاد گرفتن دارم. و اما ۱۰ دلیل من برای اینکه چرا دوست دارم کپی‌رایتر بشم:
    ۱- من عاشق قصه و روایت‌پردازی هستم.
    ۲- دوست دارم به جنبه‌هایی از محصول یا محتوا بپردازم که مستقیم احساس مخاطب را هدف می‌گیرد، نه جیب او را.
    ۳- باور دارم که تفسیرهای ما از پدیده‌های یکسان، عامل تمایز ماست و کپی‌رایتینگ امکان تفسیرهای متفاوتی به من می‌دهد.
    ۴- کپی‌رایتینگ کمک می‌کند که از پدیده‌های آشنا (قلم و ماگ و قهوه و درخت و …)، آشنایی‌زدایی کنم و بتوانم به لایه‌های عمیق‌تری از آن‌ها نفوذ کنم.
    ۵- من عاشق حرف زدن از آدم‌ها و پدیده‌ها و نوشتن در مورد آن‌ها هستم و کپی‌رایتینگ به من جسارت حرف‌زدن و نوشتن می‌دهد.
    ۶- کپی‌رایتینگ بهانه‌ای است برایم تا بتوانم به مدد واژه‌ها (و نه صرفاً محصولات)، با آدم‌ها ارتباط برقرار کنم.
    ۷- یکی از لذت‌بخش‌ترین کارهایی که انجام می‌دهم این است که به دیگران کمک کنم خودشان را و محصولات‌شان را ارائه کنند و چه مهارتی بهتر از کپی‌رایتینگ؟
    ۸- کپی‌رایتینگ برای من یعنی پشت‌پازدن به تعریف‌های نخ‌نما و حوصله‌سربر از پدیده‌ها.
    ۹- کپی‌رایتینگ به من کمک می‌کند که با واژه‌ها دوست شوم و حتی بتوانم برای احساسات درونی‌ام، واژه خرج کنم.
    ۱۰- و در نهایت اینکه کپی‌رایتینگ اجازه می‌دهد خلاق باشم و هر روز چیزهای تازه‌ای خلق کنم؛ حتی در حد چند جمله.

      1. شاهین عزیزم
        بی‌اندازه خوشحال شدم و به خودم بالیدم از اینکه خط‌خطی‌های من لایق سایت جذاب تو شد. ممنونم ازت که همیشه امید رو تو دلم زنده می‌کنی. حضورت برام یک دنیا ارزشمنده و پر از یادگیری و حس خوب.

  8. سلام با انرژی منحصر به فردی که دارین همیشه من رو جذب نوشته های باارزش تون می کنید.
    ۱- چون می خوام یه نویسنده باشم پس هر چیزی که به نوشتن مرتبط هست رو دوست دارم یادبگیرم.
    ۲-برای بهتر جلو دادن به نوشته هایم.
    ۳-سرگرمی جذاب وجدید.
    ۴- راحتی کار کردن آن هم در خانه.
    ۵- بخش جذابش درآمد داشتن.
    ۶-یادگیری برند سازی برای محتوایم.
    ۷- روشی نو برای جلب کردن مخاطب.
    ۸- تو را محسور به یک اپشن نمیکنه.
    ۹- خلاق بودن آن.
    ۱۰- به درد هر کاری که فکرش رومیکنی میخوره.

    1. زنده باد لیلی عزیز
      چقدر خوب و کامل نوشتید.
      اصلاً از این هدف دور نشید.
      مشخصه که با این انرژی و انگیزه می‌تونید به نتایج دلخواهتون برسید. فقط صبر و پشتکار لازمه.

  9. با درود و عرض ادب
    سپاس فراوان در مورد سایت خوبتون
    1- اولین و مهمترین دلیل اینکه به شدت تمایل دارم وارد حوزه افیلیت مارکتینگ بشم، که به نظرم رکن اساسی موفقیت در این حوزه، کپی رایتینگ هستش
    2- خوب به تبع هم هدف نهایی کسب درآمد خوب و بهبود شرایط زندگیه
    3- دوست دارم مهارت نوشتنم رو خیلی بهبود ببخشم، چون خودم مترجمم و تجربه تولید محتوا رو هم داشتم
    4- خلق یه اثری هنریه، همین خلق کردن و تماشای اثری هنری بسیار لذت بخشه
    5- یکی از لذت بخشترین کارهای دنیا برای من مطالعه کردنه، از طرفی برای خوب نوشتن باید و باید خواننده خوبی باشی
    6- دوست دارم برای خودم کار کنم، چون هرچی بیشتر کار کنم نتایج بهتری (بخصوص از جنبه مالی) میگیرم
    7- این کار حس خلاقیت و پویایی رو در انسان زنده نگه می داره و مانع از روزمرگی میشه
    8- تاثیرگذار بودن این حرفه رو خیلی دوست دارم

      1. سپاس از لطفتون
        و اینکه وقت ارزشمندتون رو صرف نشر تجربیات گرانبهاتون می کنین
        من امیدوارم همواره در بالاترین و بهترین شرایط زندگی باشید

  10. دورود بی پایان
    ۱. عاشق نویسندگی و خلق جملات هستم .
    ۲. از اینکه تاثیر گذار باشم لذت میبرم .
    ۳. در دنیای امروز تبلیغات جز مهمی از زندگی شده .
    ۴. میخواهم از این طریق وارد بازار کار شوم .
    ۵. پول را دوست دارم و این حرفه آینده ی شغلی بسیار خوبی دارد و مرا ثروتمند میکند 😁
    ۶. نحوه ی ارتباط با دیگران را به من آموزش میدهد.
    ۷. کمی کار فروش انجام دادم و از شغلی که متناسب با تلاشت بهت حقوق بده خوشم میاد .
    ۸. پیشگیری از پیری ذهن و آلزایمر .
    ۹. شهرت و محبوبیت .
    ۱۰. ثروتمند شدن اما خانه داری و مادری کردن مفید .
    ۱۱. عاشق کتاب هستم و از اینکه شغلم باعث بشه کتابخوان حرفه ایی بشم لذت میبرم

    سپاس بی پایان

  11. در جواب سوالتون که پرسیدید چرا میخواید کپی رایتر شوید…
    ۱.چون قبلا در فروش تجربه اندکی داشتم
    ۲.چون همیشه دغدغه ارتباط موثر با آدما رو داشتم
    ۳.چون دنبال یه مهارتی بودم که بدون محدودیت زمان و مکان کار کنم و کارگر دیگران نباشم و بتونم کارای دیگه هم یاد بگیرم
    ۴.چون نسبت به یه سری مهارت ها مثل سئو و طراحی وبسایت و برنامه نویسی کسل کننده نیست و مثل طراحی گرافیک و کارای هنری سررشته زیادی نمیخواد
    ۵.بازار کارش پرتقاضا تر و از حرفه هاییه که گفتم و با رقابت کمتر
    ۶.واسه همین درآمدش هم از بقیه حرفه ها بیشتره (امیدوارم)
    ۷.تجربه هایی هم تو کار بیزینس و تجارت و مشتری مداری یاد میگیرم و بعدا تو کسب و کار خودم برای شروع میتونم بهتر باشم.
    ۸. یادگرفتن و وارد بازار کار شدن توش خیلی طول نمیکشه و میتونم هم هزینه دانشگامو بدم هم وقت واسه درس خوندن و یادگیری کار دیگه داشته باشم
    ۹. توش همه چیش مربوط به خودمه و قوانین و دستوراعمل خاصی مثل برنامه نویسی نداره و فقط باید یه اصولی رو بلد باشی و خلاقیت به خرج بدی که اونو به نظر خودم دارم
    ۱۰.همه شرکت های دنیا به تبلیغ نیاز دارن منم انگلیسی بلدم و درس مترجمی میخونم واسه همین بعد فارق تحصیلی میتونم حتی واسه شرکت های خارجی هم کار کنم.

    1. سلام خشایار عزیز
      واقعا لذت برم از خوندن این فهرست پروپیمون.
      ایولا داری.
      حتما با جدیت به این مسیر ادامه بده.

      1. پشتیبانی این دوره چجوریه آقا شاهین؟؟ چجوری میتونم از پشتیبانیه این دوره استفاده کنم و تمرین هامو در اختیارش بذارم که بررسی کنه؟؟

        1. سلام خشایار عزیز
          ببخشید که با تاخیر جواب میدم.
          حجم کامنت‌ها تو این مدت خیلی خیلی زیاد بود.
          برنامۀ تمرینی دوره و دریافت بازخوردها رو بزودی توی گروه اعلام می‌کنیم.

  12. سلام من خیلی چیزها را با جزئیات می نویسم و فکر میکنم که کار غلطی یست

  13. سلام
    من نمیخواهم یک کپی رایتینگ بشوم ، چون من یک کپی رایتینگ مادر زادم . پس از تولد با تولید محتوای صوتی (گریه ) تمام دنیا (مادرم ) تمام توجه اش به من جلب شد وبعنوان مشتری همیشگی ، محصولم ( تقریبا هیچ) را به بالاترین قیمت ممکن همراه با عشق و رضایت و شور و اشتیاق خرید . و من به این نوع تبلیغ نویسی عادت کرده ام و در سالهای بعد هم در دبستان و خانواده و اجتماع کوچک اطرافم تقریبا به همین منوال اوضاع پیش رفت . نمی دانم از کجا به بعد یک مرتبه اوضاع دگرگون شده است هر چه کیفیت محصول و تبلیغ در مورد آن را ارتقا میدهم . توجه هیچ مشتری نه به محصولم و نه به تبلیغم جلب نمیشود . لطفا راهنمایی کنید چطور میتوانم به دوران کودکی برگردم و دوباره کپی رایتر حرفه ای شوم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *