این روزها نویسندگان و فعالان و مدرسان تولید محتوا و کپی رایتینگ بسیار بیشتر شدهاند. یک عالمه سایت و پیج و کانال مختلف فعال و غیرفعال هم در این حوزه هوا شده که برخی از آنها هم جدی و قابل پیگیریاند. اما چرا اغلب فعالان حوزۀ محتوا نتایج مطلوبی نمیگیرند؟ یا پس از مدتی دست از ادامۀ کار میکشند؟ به گمان من مشکل اصلی در عدم توجه به «ایدۀ تمایز» است.
اگر بناست تو هم چیزی را بگویی که دیگران هم با اندکی تفاوت همان را تکرار میکند؛ ما چرا باید تو را انتخاب کنیم؟
برای تمایز اما نمیتوان نسخهای همگانی صادر کرد، چرا که اگر تمایز کیفیتی دستیافتی و فرمولبندیشده بود که خب، دیگر نامش تمایز نبود. اما میتوان برای رسیدن به تمایز، برخی فاکتورها را در نظر گرفت و بعضی روشها را آزمود: ارائه منسجم داستانهای شخصی و منحصر به فرد خودمان، ترکیبهای خلاقانه، بهرهگیری از ایدههای دیگر حوزههای مرتبط و نامرتبط و بالا بردن کیفیت کار تا حدی که رسیدن به آن حد از کیفیت در توان هر کسی نباشد؛ احتمالا مسیر رسیدن به تمایز را تسهیل کنند.
نظر شخصی من این است که تمایز از زمانی آغاز میشود که دست از مقایسۀ خودمان با دیگران میکشیم. ممکن است عدهای استدلال کنند که با بررسی رقبا، در اثر شور و تحرک ایجاد شده فعالتر عمل میکنند؛ اما اگر رقابت از نقره است، رقابت نکردن طلاست! وقتی رقابت میکنی ممکن است در نهایت به جایی برسی که اصلاً هدف تو نبوده و علاقهای به آن نداشتهای و صرفاً رقابت، تو را به آن سو هل داده. اما وقتی دست از رقابت میکشی و سعی میکنی از دیروز خودت بهتر باشی، شانس این را که در کار خودت به تمایز برسی دو صدچندان میکنی، و در این اثر این رقابت درونی، ممکن است جهان تازهای را خلق کنی که هرگز در مخیلۀ کسی نمیگنجیده.
3 پاسخ