از اتاق بیپنجره تا اتاق هزارپنجره
خودت را در اتاقی تصور کن، اتاقی بی هیچ پنجرهای، حتا هیچ دری. هیچ راه دیگری پیش رویت نیست؛ تو را در میان پاره زمینی گذاشتهاند و دور تا دورت دیوار کشیدهاند و رفتهاند. محکومی به پوسیدن در این اتاق؛ اما در این اتاق چند کتاب هست و مقداری کاغذ و یک قلم. تو فقط…