جملهای از آبراهام لینکلن دربارۀ کلمات
خاطرههای سمج را تا ننویسی نمیتوانی فراموش کنی؛ شاید هم باید بنویسی تا فراموش نکنی…
خاطرههای سمج را تا ننویسی نمیتوانی فراموش کنی؛ شاید هم باید بنویسی تا فراموش نکنی…
سهم خلاقیت نویسنده باید بیشتر از مشهودات و ملموسات او باشد…
برایم نوشتهای گاهی دستودلت به نوشتن هیچچیزی نمیرود؛ و حس میکنی سر مویی ذوقی برایت نمانده تا یک جملۀ درستودرمان بنویسی…
خلق یک اثر هنری کاری دشوار است. نویسندههای جوان ما نباید فریب زمانه را بخورند، بدانند که یک کار بزرگ شاید سالها وقت ببرد…
هوایی شدن و دل سپردن به هوای دل…
«عبارت» یعنی مجموع الفاظ و کلمات بدون فعل. مثل «سایت مهارتهای نویسندگی»
…
کارگاهی برای آشنایی با کلمات و جمله سازی با آنها
اگر بوف کور را خوانده باشی هم معنی اثیری را خوب میفهمی و هم لکاته را…
ما در کارگاه کلمات قصد داریم سراغ کلمات بکری برویم که تاکنون بهرۀ کمتری از آنها بردهایم.
سالوسها در کمین نشستهاند؛ شما حس نمیکنید؟