دستهبندیهای سودمند | دستهبندی میکنم، پس میفهمم
دستهبندی سامان میبخشد. دستهبندی پوشیدهها و پریشیدهها را از نهان تاریکی به عیان روشنایی میآورد. دستهبندی کلید انتقال دانش است. دستهبندی نقصهایی هم دارد. گاه
دستهبندی سامان میبخشد. دستهبندی پوشیدهها و پریشیدهها را از نهان تاریکی به عیان روشنایی میآورد. دستهبندی کلید انتقال دانش است. دستهبندی نقصهایی هم دارد. گاه
شب است. نه. خود «شب» کافیست. پس از نو میآغازم: شب. مرتضا نشسته آنسو. خوب است. کوتاه در سه کلمه. اما نه. حس میکنم تصویر
رمان پلیسیِ خوب شاید بیش از هر نوع دیگری از داستان بتواند آدمها را به قصه خواندن علاقهمند سازد. کتابهای جنایی-معمایی ممکن است آثاری بازاری
کتابی را میخوانی و کیف میکنی، همان کتاب را به دیگری میدهی ولی هیچ نمیپسندد. خیال میکنی از بیذوقی و بیمایگی طرف است؟ هرمز انصاری
انگار میلی غریزی داری برای شکار روزانه. دلت میخواهد راه بیفتی چیزی شکار کنی. بیاوریش توی اتاقت. بگذاری جلوی چشمت. حظ کنی از انجام مهمترین
شوق معاشرت با فرد کتابخوان برای آن نیست که او از کتابهایی که خوانده نقل کند. نه. این شاید ملالآور هم باشد. فرد کتابخوان همصحبت
«من مینویسم تا دریابم چه میاندیشم.» (توماس آگدن، کتاب «کشف دوبارهی روانکاوی»، ترجمهی مهسا موحد ابطحی، نشر ارجمند، ص ۲۵) توماس آگدن از روانکاوان شاخصی
بابک روشنینژاد در پارهیی از کتاب «از نابهنگاهی فرهنگ»، پس از توصیف فضای اتاقش مینویسد «کاش مادام بوواریِ فلوبر را اینجا میخواندم. با اینکه فضای
تنبلی در حاشیهنویسی. اگر به گذشته برگردم تنها یک تغییر در شیوهی مطالعهام ایجاد میکنم: بیاستثنا، گوشهوکنار هر کتابی، دیدگاههایم را مینویسم، البته با مداد.
© ۱۳۹۴-۱۴۰۴ | این وبسایت برای شاهین کلانتری است. | طراحی و پشتیبانی: دانیال مرادی
© ۱۳۹۴-۱۴۰۴ | این وبسایت برای شاهین کلانتری است.
طراحی و پشتیبانی: دانیال مرادی