شما به خوبی چه چیزی هستید؟
گاهی اوقات کلمات قصار میتوانند سوالات عجیب و مهیجی را برای ما ایجاد کنند. یکی از جملات خلاقانۀ نویسندۀ بزرگ «سال بلو» را برگزیدهام تا کمی دربارۀ آن با هم گفتوگو کنیم…
گاهی اوقات کلمات قصار میتوانند سوالات عجیب و مهیجی را برای ما ایجاد کنند. یکی از جملات خلاقانۀ نویسندۀ بزرگ «سال بلو» را برگزیدهام تا کمی دربارۀ آن با هم گفتوگو کنیم…
میبینی درست در لحظاتی که حس میکنی جسم و ذهنت توان کافی ندارد، اتفاقاً بهتر مینویسی. آن خستگی کاذب…
ما خسته و پریشان و ناامید میشویم. چون اولویتبندی نداریم؛ یا درستتر اینکه با اولویتها سر سازگاری نداریم.
چند بار برنامه ریختهایم و گامهای یک روز کاری را به ترتیب تنظیم کردهایم؛ اما در عمل همۀ کارها را پس و پیش انجام دادهایم؟
اینکه به خودت اجازه بدهی در شروع هر کاری بد و ضعیف عمل کنی شاید مهمترین ویژگی یک فرد موفق باشد.
حتی یک نویسندۀ نابغه هم در اولین انشاهای خودش ناقص و دستوپاشکسته مینویسد…
یک دقیقه بنشینید چرتکه بیندازیم ببینیم تولید محتوای خوب چقدر خرج بر میدارد.
خب، اصلاً بگذار اولش یک بار دیگر خیلی ساده بگویم محتوا و بازاریابی محتوا چیست؟
حالا واقعاً در برهۀ حساس کنونی هستیم!
تغییرات بزرگ، مثبت و منفی، در راه است. ما آنقدر به تغییر تن ندادهایم تا اینکه تغییر روی سرمان آوار شده. خب، اگر آدمی جدی و اهل عمل باشیم، دوست داریم نقشی مؤثر ایفا کنیم و برای آینده آماده باشیم…
خیلی از ما به خاطر شکست عشقی و از دست دادن عزیزان سراغ نوشتن آمدهایم تا با نوشتن، خاطرههایمان را جادوانه کنیم. اما نتیجه چیزی جز متنهای آبدوغ خیاری و گذرا نبوده.
عشق یا هر درد دیگری میتواند محرک نوشتن باشد، اما اشتهای نوشتن را …
من تا مدتها فکر میکردم بودن در لحظه غیرممکن است. ایدۀ «مراقبه» برای بودن در لحظۀ حال جذاب به نظر میرسید، اما لحظۀ حال هدف روشنی نبود که حوصلۀ مراقبه را در من ایجاد کند.
تا به این نتیجه رسیدم که هیچ لحظۀ حالی وجود ندارد و در عین حال همه چیز در لحظۀ حال است…
در و دیوار اتاق هر آدم خلاق و کوشایی خالی از جملات الهامبخش نیست. حتی شده، عبارتی در کنجی.
اما چرا چنین جملههایی چندان که باید به چشم نمیآیند. مثل چیزهای دیگر چنان عادی میشوند که بدیهی و پیش پا افتاده به نظر میرسند؟