مهارت نویسندگی خود را ارزیابی کنید.
با این پرسشنامه میتوانید میزان مهارت و استعداد نویسندگی خود را ارزیابی کنید.
در پایان با توجه به امتیازی که کسب میکنید راهکاری برای شما ارائه میشود.
با انجام این تست مشخص میشود که استعداد نویسندگی دارید یا نه.
حالا به موارد زیر از 1 تا 5 امتیاز بدهید. 1 به معنای بد و 5 به معنای خارقالعاده است. در پایان امتیازهای خودتان را جمع بزنید.
- من در هر حس و حالی که باشم، بدون توجه به خلق و خویم، حتماً سعی میکنم که بنویسم.
1 – 2 – 3 – 4 – 5
- من حین نوشتن به ویرایش نوشتهام فکر نمیکنم. و سعی میکنم به ندای منتقد درونم توجهی نکنم.
1 – 2 – 3 – 4 – 5
- من کتابهای آموزش نویسندگی را مطالعه میکنم و به یادگیری و بهبود مهارتم اهمیت میدهم.
1 – 2 – 3 – 4 – 5
- من به نوشتن صفحات صبحگاهی علاقهمندم و هر روز صبح به محض بیدار شدن سه صفحه کامل مینویسم.
1 – 2 – 3 – 4 – 5
- من همیشه یک دفترچه یادداشت همراه خودم دارم و ایدههای جالبی را که به ذهنم میرسد ثبت میکنم.
1 – 2 – 3 – 4 – 5
- من حین نوشتن موبایلم را کنار میگذارم و سعی میکنم عوامل حواسپرتی را از خودم دور کنم.
1 – 2 – 3 – 4 – 5
- من از روی آثار نویسندگان بزرگ و حرفهای رونویسی میکنم تا رمز و راز آثار آنها برایم آشکار شود.
1 – 2 – 3 – 4 – 5
- هم نوشتن روی کاغذ برایم جذاب است، هم تایپ کردن با کامپیوتر را در برنامۀ نوشتاریام دارم.
1 – 2 – 3 – 4 – 5
- من از ارائه و انتشار نوشتههایم و بازخورد گرفتن هراسی ندارم.
1 – 2 – 3 – 4 – 5
- من نمیگذارم هیچ روزی بدون نوشتن سپری شود.
1 – 2 – 3 – 4 – 5
-اگر امتیاز شما بیش از 45 است، شما استعداد نویسندگی دارید. همین الان بروید و شروع کنید به نوشتن.
-اگر امتیاز شما بین 30 تا 45 است، شما استعداد نویسندگی دارید. همین الان بروید و شروع کنید به نوشتن.
-اگر امتیاز شما کمتر از 30 بود، شما استعداد نویسندگی دارید. همین الان بروید و شروع کنید به نوشتن.
ده روش برای پرورش استعداد نویسندگی
۱
چگونه بخوانیم؟
کتاب، بهترین معلم نویسندگی جهان است. تا میتوانید برای کتاب خواندن وقت بدزدید.
برای انتخاب کتاب به اصل لذت توجه کنید. چیزهایی را بخوانید که دوست دارید.
دربارۀ کتاب و کتابخوانی میتوانید مطلب زیر را هم بخوانید:
یک راهنمای کامل برای کتاب خرید و کتاب خواندن
۲
سخت نگیرید
نوشتن شکل گفتاری زبان است.
هیچ کسی حرف زدن را به خاطر اینکه استعداد حرف زدن ندارد رها نمیکند. ما چون از ابتدای خردسالی حرف زدن را آموختهایم هیچوقت دربارۀ حرف زدن احساس بی استعداد بودن نمیکنیم.
نوشتن هم همینطور است. درست مثل حرف زدن که برای تقویت آن مهارتهایی مثل فن بیان را میآموزیم، برای بهتر نوشتن نیز میتوان مهارتهایی را آموخت.
در هر صورت باید بدانیم که نباید به بهانۀ دشواری نوشتن دست از آن بکشیم.
ژول سالزمن میگوید: اگر میتوانید حرف بزنید، پس حتماً میتوانید بنویسید.
۳
یا یک عادت خوب و ساده شروع کنید
تقریبا در تمام منابع و کتابهای آموزش نویسندگی و تولید محتوا توصیه شده که در قدم اول برای شروع نوشتن، آزادنویسی کنید.
آزادنویسی یعنی اینکه دستتان را بگذارید روی کاغذ یا کیبورد و هر آنچه را که توی ذهنتان میگذرد بدون وقفه و سانسور روی صفحه بیاورید. این فرآیند را برونریزی ذهنی هم مینامند.
انجام این کار به طرز قابل توجهی به بروز استعداد نویسندگی شما کمک میکند.
بهترین عادتی که برای شروع آزادنویسی سراغ دارم نوشتن صفحات صبحگاهی است:
صفحات صبحگاهی: بهترین عادت برای شروع نویسندگی
۴
ابزار کار نویسنده
کار نویسنده با زبان است و ابزار کار او واژهها.
هر چقدر که گنجیۀ واژگان شما غنیتر باشد در شکل دادن به ایدهها و افکارتان بهتر عمل میکنید.
برای افزایش دامنۀ لغات لازم نیست که لغتنامه را حفظ کنید.
فقط کافی است کمی روی واژگانی که میخوانید و میشنوید حساستر شوید و یادداشتبرداری کنید.
بهترین عادتی که میتوانم به شما پیشنهاد بدهم کلمهبرداری است:
کلمهبرداری | یک روش ساده برای افزایش دامنه واژگان و تسلط کلامی+کلیپ آموزشی
۵
در قالبهای مختلف بنویسید
اگر رمان مینویسید مقاله هم بنویسید. اگر متن تبلیغاتی مینویسید شعر هم بنویسید. اگر داستان کوتاه مینویسید یادداشت هم بنویسید.
انواع گونههای نوشتن را تجربه کنید. خودتان را به یک نوع خاص محدود نکنید.
گاهی اوقات متوجه میشوید که برخلاف تصورتان عملکرد شما در گونۀ نوشتاری دیگری به مراتب بهتر است. بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان انواع مختلف نوشتن را به طور مقطعی یا همزمان تجربه کردهاند.
در همین رابطه شاید خواندن این مطلب برایتان جالب باشد:
۶
مدام آموزش ببینید
آموزش موتور نویسندگی شما را روشن نگه میدارد. هر چقدر که ذهنتان را از دانش نویسندگی پربارتر کنید، استعداد شما بیشتر صیقل میخورد.
اگر دوست دارید هر هفته برایتان یک نامۀ آموزشی رایگان ایمیل کنم فرم زیر را پر کنید:
[sibwp_form id=2]۷
به استاد یادداشتبرداری تبدیل شوید
زندگی حرفهای نویسنده بدون دفترچه یادداشت غیرقابل تصور است.
همیشه دفترچه یادداشتی را کنار دست خودتان داشته باشید: کنار تختخواب، توی تاکسی و اتوبوس، حین تماشای فیلم، هنگام گفتوگو و… .
اگر به یادداشت ایدههایی که در لحظه به ذهنتان خطور میکنید بیاعتنا باشید و بیشازاندازه به حافظهتان متکی باشید بسیاری از ایدههای درخشان خودتان را نابود میکنید.
۸
نوشتن را وارد تمام ابعاد زندگیتان کنید
از نوشتن برای بهتر فکر کردن استفاده کنید. برای گرفتن تصمیمهای ریز و درشت زندگیتان دست به قلم شوید. برای دیگران نامه بنویسید، به این که نامهنگاری دیگر مثل گذشته باب نیست فکر نکنید، شما نامه را به بهانهای برای تمرین نوشتن تبدیل کنید.
در کلیپ زیر دربارۀ استفادۀ از نوشتن برای برنامهریزی روزانه گفتهام:
۹
استعدادسازی را جدیتر بگیرید
بیش از حد لازم به تستهای شخصیتشناسی و استعدادیابی اتکا نکنید.
روزبهروز بر تعداد پژوهشها و مقالاتی که ناقص بودن بسیاری از تست و آزمونها را اثبات میکنند افزوده میشود.
توی واقعیت اغلب این آدمها هستند که خودشان را به نتایج آزمونها نزدیک میکنند.
بنابراین نگذارید نتیجۀ یک تست شما را از چیزی که برای انجام آن اشتیاقی آتشین دارید دور کند.
دنیای هنر و نوشتن به اندازهای وسیع و متنوع است که برای هر فردی با هر نوع و سطح از استعداد فرصتهای بیشماری ایجاد میکند.
۱۰
یک برنامۀ تمرینی متنوع داشته باشید
هر روز حداقل 1 ساعت را به تمرین اختصاص دهید. در زمان تمرین آفلاین باشید و مزاحمتها را به حداقل برسانید.
باید از برنامۀ تمرینی خودتان محافظت کنید.
آداب و برنامۀ تمرینی متنوع خودتان را طراحی کنید، برای این کار مطلب زیر به شما کمک میکند:
چگونه تمرین کنیم؟ | ۱۰ فرمان تمرین مؤثر
هر از گاهی هم میتوانید چالشهایی را برای تمرین گروهی طراحی کنید.
یک یادداشت کوتاه:
هیچچیز رازآلودتر از اشتیاق نیست.
اشیاق از هر چیز دیگری مهمتر است. فرصت و استعداد، اگر با آتش اشتیاق درنیامیزد، چیزی جز هیزمِ تر نیست.
مهم نیست که توان زیبانویسی را داری یا نه؛ ممکن است در مهارت نوشتن به گَرد پای هزاران نفر دیگر نرسی؛ حتی از فهم جای درست ویرگول ناتوان باشی؛ و از فقر کلمه پوست به استخوانت چسبیده باشد!
اما تمایز تو، اشتیاق توست. آنکه مشتاق است، سرانجام دست در دست اشتیاق، زیبانویسی را خواهد آموخت.
ویرگول و نقطه و علامت تعجب را هم در جای مناسب خواهد کاشت.
و با غنای نوشتههایش زبانی را ثروتمند خواهد کرد.
شعلۀ اشتیاق حقیقی هرگز فروکش نمیکند.
شاید دوست داشته باشید با تستی هم که در لینک زیر آمده استعداد نویسندگی خودتان را بیازمایید:
استعدادیابی نویسندگی | تست آنلاین استعداد نویسندگی و تولید محتوا
اگر میخواهید دربارۀ اهمیت استعداد نویسندگی بیشتر بدانید، مطالب زیر را نیز بخوانید:
شما آتش درون ندارید+مزایای ذلت نفس!
چگونه استعدادهای خودمان را تباه میکنیم؟
کانال مدرسه نویسندگی در تلگرام
ارسال درخواست برای حضور در کلاس نویسندگی:
کلاس آنلاین نویسندگی خلاق|از نوشتن داستان و کتاب غیرداستانی تا تولید محتوا و چاپ کتاب
840 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
لطفا کمکم کنید… سالها بود که اشتیاق داستان ساختن تو سرم بی داد میکرد که داستنهای بزرگ و پر محتوایم نوشتم ولی جای زندگی میکنم که بی راهنما هستم. حتی نمیدونم چطوری میشه که یکی از کارامو ب ثبت برسوونم. لطفا کمکم کنید . خدا حفظتون کنه
وبلاگنویسی کن محسن عزیز
اول کار نیازی به ثبت کردن نیست.
تا میتونی منتشر کن. بذار هر چی داره از پستو بیاد بیرون و بعد به کارای تازه فکر کن.
سلام.
وقتی دیدم از این تست نمرۀ ۲۱ گرفتم، یک جورهایی به همهچیز شک کردم.
گفتم خدایا یا کلانتری دکون باز کرده، یا من و مخاطبانم توهم برمون داشته!
جواب تست عالی بود.
دمتون گرم.
نویسنده نویسنده است اگر باورش بشه که نویسندگی مثل هوا توی ریههاشه، مثل خون توی رگهاش و مثل عشق توی نگاش.
برات آرزوی موفقیت روزافزون دارم رفیق.
درود محمدرضا جان
امیدوارم تو مسیر نویسندگی محکم و استوار پیش بری و روز به روز بیشتر بدرخشی.
عالی وبسیار خوب
سلام باشناختی که از شما داشتم که معتقدید همه میتونن بنویسند، وقتی دیدم تست استعدادیابی گذاشتید تعجب کردم ولی با این حال تستو انجام دادم .و دیدم این تستی نیس که بشه ازش استعداد روسنجید ولی در انتها که تفسیرو دیرم کلی خندیدم و مطمئن شدم که درست شناختمتون. من تو دایرکت اینستا یک کامنت گذاشتم مبنی بر شروع نوشتن یک کتاب در زمینه مهندسی هستم و نیاز دارم راجع به حقوق چاپ و نویسندگی و چارچوبش بدونم چه طوری میتونم کمک بگیرم .ممنون میشم راهنمایی کنید.
درود ناهید عزیز
خوشحالم که اینجایی.
البته که اگر سوالت رو جزء جزء بپرسی من بهتر میتونم جواب بدم. چون مثلاً دربارۀ یکی بخش کوچک از سوالت، یعنی مسائلی حقوقی چاپ تا به حال چندین و چند جلد کتاب نوشته شده.
اما خیلی سلاده اگر بخوام بگم اینه که شما اول باید کتاب رو بنویسی. بعد هم باید با یه ناشر صحبت بکنی تا مجوز کتاب رو بگیره و کار چاپ رو انجام بده. ضمن اینکه معمولاً روالش اینجوریه که شما خودت باید تمام سرمایه چاپ کتاب رو تامین کنی.
دربارۀ نوشتن کتاب هم این مطلب شاید برای آشنایی و شروع کار خوب باشه:
چگونه یک کتاب غیرداستانی بنویسیم؟
ضمن اینکه این مطلب خانم عبدی، به همراه لینکهایی در آخرش داره، خیلی میتونه برات مفید باشه:
نوشتن کتاب
سلام شاهین عزیز
اشتیاق تنها چیزیه که شبانه روز من رو وادار به ادامه راه میکنه علیرغم سختیهایی که شرایط زندگیم بهم تحمیل میکنه اما تمام سعیم رو میکنم با صبوری و اشتیاق و عشق به نوشتن خسته نشم و امیدوار رو به جلو حرکت کنم. ممنونم از تو بابت همچین نوشته های سراسر انگیزه و شور و امیدی که برای ما تازه کارها خیلی نوید بخشه.
مصور جان
چقدر خوب که چنین اشتیاق سازنده و ارزشمندی درون تو وجود داره.
برای تو بهترینها رو آرزو میکنم.
حتماً برای من بیشتر و بیشتر بنویس.
من قسمت مورد علاقه این بخش برام و موردی که کمی روش فکر کردم (به اندازه چند ثانیه)(بقیه رو خوندم) همون جایی وبد که نتیجه آزمون رو گفتید!
سلامی دوباره استاد
من اطلاعات عمومیم کمه
کتاب میخونم اما تاثیری در این ضعفم ندیدم
چکار کنم ؟
سلام حلما جان
اطلاعات عمومی دیگه مثل قبل مفهومی نداره.
بسیاری از اطلاعات عمومی رو میشه با یه سرچ تو گوگل در لحظه به دست آورد.
بنابراین لازم نیست ذهنمون رو به انباری از چیزهای «عمومی» تبدیل کنیم.
اما برای مطالعه وقت بذار.
اگه کتاب بخونی به تدریج ذهنت با بهترین چیزها غنی میشه.
الان چقدر برای خوندن کتابای خوب وقت میذاری؟
سلام آقای کلانتری ممنون از سایت خوبتون من 16 سالمه و خیلی به نوسندگی علاقه دارم و تاحالا تو مسابقاتی شرکت کردم و مقام هایی رو هم کسب کردم میخواستم بدونم چه کتاب هایی میتونن به نویسندگی من کمک کنن لازمه که نوشته ی نویسنده های معروف و بزرگ باشه؟
سلام محمدرضا جان
زنده باد. بهت تبریک میگم.
توی این دو تا لینک میتونی با بخشی از کتابهای خوب آشنا بشی:
کتاب های نویسندگی
معرفی کتاب
سلام
من ۴۰ سالمه و مجردم و از دوران نوجوانی شروع به نوشتن کردم شعر ،متن،داستان و….
راستش یه رمان بلند نوشتم به نظر خودم خیلی جالب بود البته تخیلی بود و نگاشته ذهنم در مورد دختری که از دوران جوانی بعد از دست دادن مادر و پدرش دچار مشکلاتی خاص میشه و بالاخره به کمک عشقش از تمام مشکلات رهایی پیدا میکنه و ….
یکی دونفر خوندن اما متاسفانه با شنیدن حرفاشون از نوشتن بیزار شدم … البته متن مینویسم و این رو هم بگم الان چند روزی میشه دوباره علاقمند به نوشتن شدم شب که میخوام بخوابم تمام حرفا میاد توی ذهنم و صبح همه رو روی کاغذ میارم
با دیدن این سایت و خوندن دیدگاه دوستان خواستم ازتون کمکم بگیرم… که میتونم به نوشتن ادامه بدم یا بیخیال بشم….
بابت تستتون واقعا عالی بود
درود فرزانه عزیز
زنده باد. چرا که نه. حتماً ادامه بدید.
هیچ چیزی نباید مانع نوشتن شما بشه.
اگر ننویسید به ذوق و قریحۀ خودتون خیانت کردید.
سوالی داشتید حتماً برام بنویسد.
موفق باشید.
[…] تست استعداد نویسندگی […]
فوق العاده بود با اجازه به پیوند های روزانه ی وبلاگم اضافش میکنم
سلام، من هم شعر سپید مینویسم، هم شعر قافیه دار، من خیلی کم شعر میخونم، زمانی که توی نوشتن کلمه کم میارم سراغ خوندن شعر میرم.
زنده باد فاطمه عزیز
سلام آقای کلانتری من یه داستان کوتاه نوشتم میخواستم این داستان رو به یک ناشر نشون بدم تا در موردش نظر بده و راهنماییم کنه ممنون
عاطفه عزیز
ناشری وجود نداره که 1 داستان کوتاه رو بخونه و نظر بده.
سلام ۱۵ سالمه نمی خواد هنوز بچهام اما نمی خواد با حرف های شاد گولم بزنین من قواعد نویسندگی رو بلدم و خیلی از داستان های فیلمای معروفو ادیت کردم و دیگران ازش تعریف کردن ولی هیچ طرح خاصی به ذهنم نمی رسه با وجود اینکه اشتیاق دارم ولی حوصله نوشتن ندارم به نظرتون چی کار کنم؟
پ.ن: حرف های زرد و سرخابی خوشگل موشگل نزنین برا گول زدنم.
کتاب بخون.
همین.
من رمان به صورت آنلاین در تلگرام مینویسم و دنبال سایتی هستم تو گوگل برای نوشتن آنلاین رمان ممنون میشم راهنمایی کنید
خودت سایت بزن آرزوی گرامی.
دنبال حوصله نباش؛ فقط شروع کن،حوصله ات نباید کنترلت کنه؛تو باید کنترلش کنی.
سلام استاد، سوالی از شما داشتم، ایا عضو سایت نویسندگان شعر نو شدن، هیچ تاثیری برای رشد کردم در نویسندگی داره؟
اینا حاشیۀ کاره.
روزی چند ساعت شعر مبخونی؟
سلام آقای کلانتر من چند ماهی میشه که شروع به نوشتن کردم من 10سال دارم و بخاطر همین داستان های کوتاه می نویسم بعضی ها بهم میگن که داستان نوشتن برات زوده اما من خودم علاقه مندم من در تستی که دادم 38 امتیاز به دست آوردم از نظر شما من استعداد لازم را برای نویسندگی دارم خیلی ممنون لطفا جواب بدید
سلام مهسا جان
بنویس. اصلاً هم زود نیست.
ما نویسندههای زیر ده سال هم داشتیم که اتفاقا خیلی موفق بودن.
پیشنهادم اینه که تا میتونی کتاب بخون. سعی کن هفتهای یکی دو تا داستان رو بخونی و تموم کنی. اینا آیندۀ تو رو میسازن.
قشنگ ترین تستی که در تمام طول عمرم دادم
بهترین جوابی که دیدم
فوق العاد بود
سلام مائده عزیز
خوشحالم که حس خوب من در نوشتن این تست به شما منتقل شده.
امیدوارم که هر روز بیشتر و بیشتر بنویسید و شگفتی نوشتن وارد تمام ابعاد زندگی شما بشه.
متن عالی بود
اقای كلانتری یه سوال داشتم من تازگی برای وبلاگم كه در رابطه با گردشگری هست دارم مینویسم
اما نوشته هام خشك هست خیلی دوست دارم نوشته های من روح داشته باشه.
من تا حالا متنی را هم قبل از این ننوشتم كه واقعا عالی باشه
میخواستم ازتون كمك بگیرم برای این كار چكار كنم یه خورده روح و احساس وارد نوشته هام بشه؟؟
سلام مارال عزیز
در این پستها دربارۀ سوالی که پرسیدی حرف زدم:
خواص تولید محتوا برای پوست!
یک راهنمای بسیار ساده برای مقالهنویسی در اینترنت
سلام اقای کلانتری، من علاقه زیادی دارم به نوشتن، وقتی که مینویسم خودمو توی نوشتن گم میکنم و کاملا غرق میشم، خیلی به راهنماییتون نیاز دارم که بهم بگین، بعد از نوشتن باید این نوشته ها رو چی کار کنم، توی پرسش ها و پاسخ ها که خوندم، شما توصیه کردین که فقط بنویسید و بنویسید، خب بعد از نوشتن چطور باید از این نوشته ها بازخورد گرفت، مثبت و منفی اش مهم نیست، فقط اینکه چی کار کرد با این همه نوشته، من خودم کلی نوشته دارم که نمیدونم باید چی کار کنم، همین که نمیدونم باعث شده با خودم بگم اینقد وقت بزارم بنویسم خب وقتی نمیدونم چی کار کنم باهاشون چه فایده داره؟؟ لطفا راهنماییم کنید…
سلام فاطمه عزیز
یه سایت بزن و وبلاگنویسی منظم رو تجربه کن.
این لینک میتونن مفید باشن برات:
وبلاگ نویسی
تولید محتوا
اگر میخواهید سایت شخصی قدرتمندی داشته باشید حتماً این متن را بخوانید
با سلام خیلی دوست دارم بنویسم بیشتر خاطره نویسی کردم موضوع نوشتنم دارم ولی شروع کردنش برام سخته نمیدونم چطور باید شروع کنم
سلام فاطمه عزیز
با صفحات صبحگاهی شروع کن:
نوشتن صفحات صبحگاهی
خیلی خیلی تستتون عالی بود اول که داشتم می خوندمش فکر کردم که مثل بقیه تست های کلیشه ای هست و خیلی خیلی بدم اومد اما ادامه مطلب رو که خوندم اشک در چشمان حلقه زد به خاطر احساس امیدواری که در خواننده ایجاد می کنه، عالی عالی….
سلام فاطمه عزیز
خوشحالم که چنین حسی داری.
منم واقعاً این پست رو با احساس خیلی خوبی نوشتم.
طی این سالها همین مطلب ساده الهامبخش خیلی از دوستان بوده؛ و این یکی از ارزشمندتری اتفاقات زندگی منه.
حتماً بیشتر برام بنویس.
شاد و برقرار باشی.
سلام اقای کلانتری تستتون بسیار جالب بود ازتون ممنونم بخاطر انرژی مثبتی که منتقل کردین و اما یک سوال من 22 سالمه از بچگی به شعر و رمان نویسی علاقه داشتم و دست به قلم هم میشدم ولی بخاطر دانشگا و.کنکور کمی فاصله گرفتم ..الان هم مینویسم ولی بستگی به حال و سوژه م داره ..من نوشته هامو تو صفحه شخصیم تو اینستاگرام منتشر میکنم و متوجه بازخوردای بسیار مثبت شدم و چیزی که فهمیدم اینکه یه انرژی مثبتی تو نوشته هام هست که مخاطبو قشنگ جذب میکنه و این چیزیه که خیلی خودنمایی میکنه ( نوشته هام تو سبک طبیعت گرایی ، اخلاقی و بیشتر فلسفی هستند) من دوس دارم از این انرژی مثبتی که دارم بهتر استفاده کنم یعنی تو یک بستر وسیع تر و عضو کوچک اما قویی برای داشتن جامعه مثبت باشم کسی که حس خوب ایجاد میکنه….راهنماییتون برای من چیه؟
و سوال دوم ..چند سالی هست که یه سوژه برای رمان نویسی یا فیلم نامه نویسی تو ذهنم هست ولی تا به الان من همچین سوژه ای توی فیلما ندیدم رمان هم زیاد نمیخونم، از اونجا که رشته تحصیلم بسیار متفاوته با ادبیات آیا شانس موفقیت برای من وجود داره؟ ناگفته نماند شخصیت کمالگرایی دارم یعنی به کم قانع نیستم همیشه بهترینو میخوام و اگه دست به اینکار بزنم میخوام بهترین خودم باشم
درود فائزه جان
سپاس.
چقدر خوب مینویسی و توی اینرنت منتشر میکنی.
در کل یک قاعده بسیار مهم در نویسندگی وجود داره فائزه گرامی:
بدون خوندن نمیشه نوشت.
اگر واقعاً میخوای کار کنی، بهانه نیار. درس و اینا بهانهست. آدم که قرار نیست فقط بیکار باشه تا بتونه کتاب بخونه.
اگر خیلی جدی رمان و داستان نخونی، اصولاً نمیتونی به نویسنده شدن امیدوار باشی.
سلام اقای کلانتر. شب خوش. من سه سال پیش رتبه اول نویسندگی را در اهواز اوردم.عاشق این هستم کارگردان شوم و موضوعات را براساس ایده های فکری خودم خلق کنم یک کارگردان فیلم نامه نویس شوم…از کجا باید شروع کنم
نگار عزیز
نقشه راه نویسندگی میتونه برات مفید باشه:
نقشه راه نویسندگی
[…] روی صندلی جابجا میشوی، حس میکنی بی استعدادی، نوشتن برایت کار راحتی نیست، نمیتوانی پنج دقیقه بدون […]
سلام روزتون پر از شادی و خوشحالی
من 15 سالمه و یه پیج داخل اینستا دارم نوشته هام رو به اشتراک میذارم و تا حالا که نظر همه اونایی که خونده بودن مثبت بوده ولی میترسم از اینکه نوشته هام رو، رو در رو به کسی نشون بدم و این باعث شده که معلم ادبیاتم این موضوع رو باور نکنه نمیدونم الان باید چیکار کنم به نظر شما باید چیکار کنم؟
نازگل عزیز
روی تمرینهای ابتدایی خودت زیاد حساس نباش.
اصولاً اولین نوشتههای ما (منظورم چند سال اول نویسندگیه) چندان ارزش هنری خاضی ندارن.
با این حساب، حساسیت رو بذار کنار. نشون بده. هیچ اتفاقی نمیفته.
سلام مجدد
وقت تون بخیر و شادی
الان متن خودم که سرشار از هیجان و ذوق زدگی و بدون فکر خاصی نوشته بودم رو خوندم:-)
گوشی ام هم خرابه بعضی از کلمات اشتباه شده،امیدوارم دیدگاه قابل فهمی باشه برای دوستان خواننده …
خوشحال میشم گام به گام منو در این مسیر “نویسندگی و نوشتن” راهنمایی کنید،قطعا تمام قسمت های اولیت دار رو در سایت خواهم خواند.
با سپاس
زنده باد زیگورات عزیز
هر وفت که سوال داشتی حتماً با جزییات بنویس.
سعی میکنم هر جواب مناسبی به ذهم میرسه برات بنویسم.
سلام
4 سالی هست که دارم یک رمان بلند مینویسم از 1000 صفحه گذاشته سر کار وقت استراحت همکارام جمع میشن و قسمت های جدید رو مثل یک خاطره بشون میگم اونا هم خیلی دوست دارن چندین داستان که همه به هم ربط دارن در یک مجموعه جمع شده ولی خیلی دوست دارم از یک نویسنده حرفهای مشاوره بگیرم
سلام محمد عزیز
زنده باد. چه کار ارزشمند و خوبی.
میتونی تو جمعهایی که نویسندهها هستن حضور داشته باشی و احتمالا بعضی افراد که فرصت دارن بتونن راهنماییت کنن.
سلام . من مدت هاست مینویسم و کلی کار ناتموم دارم. دو،سه تا رمانی هم که تموم کردم به دلم نمیشینند و حس میکنم ضعیف هستند. رمان جدیدم رو در حالِ نوشتنم ولی هیچ کمکی ندارم. دوست دارم این یکی رو به خوبی تموم کنم و برای چاپش اقدام کنم.
مدتها تو انجمن نویسندگیِ مجازی فعالیت کردم ولی بیشتر برام حاشیه سازی شد. کمک میخوام اگه میشه.
سلام آیدای عزیز
یه مقدار برای خوندن مطالب دیگۀ سایت هم وقت بگدار. تا با فضای اینجا بیشتر آشنا بشی. بعد سوالت رو با جزییات برای من بنویس تا بتوانم جواب بهتری بهت بدم.
شاد باشی.
آیدا جان . من خودم هم یک بار رمانی رو نوشتم اما به دلم ننشست . به همین دلیل هم آن را دور انداختم . اما نا امید نشدم . بدین ترتیب سراغ چند تایی رمان حرفه ای رفتم و اونا کمک های زیادی بهم کردن . بعدش هم یک لغت نامه پیدا کردم به اسم واژه یاب و از این طریق کلی از مترادف های کلمات رو آموختم و سطح سواد کلماتم چندین برابر شد . بعدش با اعتماد بنفس شروع به نوشتن رمان جدیدم کردن . و در حال حاضر هم در حال نوشتن یک مجموعه 4 را دارم می نویسم . من برات یه پیشنهاد دارم و اونم اینه که سعی کنی از انواع ژانر ها داستان ها و یا داستانک هایی رو بنویسی و برای خودت یک کلکسیون جذاب و کوچک بسازی و داستان هات رو برای بقیه هم به اشتراک بگذاری . اینطوری هم در همه ژانر ها تجربه به دست می آوری و هم اعتماد به نفست چند برابر میشه و هم بین کسانی که داستان هات رو میخونن یه محبوبیت و ارزش خاصی رو دارا میشی .
زنده باد. چه کامنت خوبی.
یه سوال داشتم
من چطوری میتونم از طریق داستان نویسی در اینترنت پول در بیارم؟
سلام محمدرضا جان
میتونی اینکار رو انجام بدی. ولی حتماً باید بازاریابی محتوا رو یاد بگیری، یادداشت زیر برای آشنایی با این موضوع میتونن کمکت کنن:
تولید محتوا
سلام
من 26سالمه.دوران دبیرستان بشدت علاقه به نوشتن داشتم و داستانهای کوتاه زیادی نوشتم حتی مقام هم اوردم ولی الان میخام رمان بنویسم نمیدونم چجوری از کجا شروع کنم
سلام سرور عزیز
مطالب زیر میتونن برای شما مفید باشن:
چگونه نویسنده رمان شویم؟ | آموزش نوشتن رمان-۱
چگونه یک رمان بنویسیم؟ | راه و روش نوشتن رمان-۲
سلام خسته نباشید.
من 20 سالمه و فکر نوشتن رمان یا داستان رو از تقریبا 13 یا14 سالگی تو سرم داشتم. وقتی 17 سالم شد علاقم شدید تر شد و اولین رمانم رو تو یه سایتی نوشتم. اغراق نمیکنم اما هر پارت از رمانم از همون اول نوشتنم بالای100تا بازدید و لایک داشت حتی به1700رسید. اما یه مشکلی بود اینکه مدیر اون سایت و برنامه واسه خودش قانون گذاشت که از یه سری کلمات نباید استفاده کرد و متاسفانه رمانم تو اوج خودش حذف شد. اونقد نا امید شدم که دیگه ادامه ندادم. اما الان میخوام شروع کنم .اما واقعا سخته بعد سه سال بخوام دباره شروع کنم چون ترس حذف شدن و نپسندیدن رمانم یا داستانم هنوز باهام هست. به نظر شما چجوری شروع کنم؟سایتی که توش رمانمو با خیال راحت بذارم و معتبر باشه پیشهاد میدید لطفا؟؟
زهرا جان
بهانهها رو بذار کنار و همین الان شروع کن. نذار دیر بشه.
خودت یه سایت بزن. بهترین کار اینه. توی اینستا هم میتونی بذاری.
سلام و وقتتون بخیر. میخواستم ازتون بپرسم برای نوشتن یک داستان باید انتها و هدف نهایی اون رو قبل از شروعش مشخص کرد ؟ من چند ماه پیش نوشتن یک داستان خاص رو برای رده سنی نوجوان به سبک رئالیسم جادویی شروع کردم ولی به دلیل کمبود وقت کارمو متوقف کردم . الان احساس میکنم از لحاظ نگارش و وصف کار قوی ای هست و دوست دارم ادامش بدم اما هیچ هدف و انتهایی براش مشخص نکردم. این درسته که بدون فکر فقط به نوشتن ادامه بدم یا از حالا باید تا اخرش رو تصویرسازی داشته باشم؟ متشکرم .
سلام بیتا جان
در پاسخ سوال شما قبلاً مطالب بسیار زیادی رو منتشر کردیم.
لینک جدیدترین مطلبی که در این رابطه نوشته شده رو براتون میذارم:
چگونه نویسنده رمان شویم؟ | آموزش نوشتن رمان-۱
سلام
مدتیه ایده ی برای داستان نویسی دارم که خیلی خیلی مشتاق اون هستم اما موضوع داستان یک جوری هستش که اگه از شخصیت های غیر ایرانی استفاده کنم خیلی جذاب تر و دستم برای روایت داستان آزاد تر میشه ..اما نمیدونم میتونم به عنوان یک نویسنده ای ایرانی یک داستان غیر ایرانی بنویسیم؟ اگر اصرار به این دارم چون یکی از معظل های اجتماعی که در کشور های خارجی بی پرده تر بیان میشه ایده ی اصلیه داستانم هستش…ممنون میشم راهنماییم کنید
تشکر
نیلوفر گرامی
بنویس. هیچ مشکلی نداره. فقط بنویس.
یه مطلبی هم تقریباً در این رابطه نوشتم قبلاً:
چرا از ایرانی بودن خودمان نفرت داریم؟
سلام،راستش من یه پزشکم البته ازپزشکهای ناموفقی که نتونستم مسیرم روپیداکنم ازوقتی که یادم میادواسه بچه های کوچکترازخودم قصه میگفتم ویه بارم که برای یه مسابقه متن نوشته بودم نوشته منتخب شدم البته اون موقع هشت ساله بودم وشرکتم توی مسابقه اتفاقی بود،یکی ازراههایی که وقتی ازچیزی ناراحت میشم آرومم میکنه اینه قصه خودم روواسه خودم تعریف میکنم،نمیدونم چقدرامکان داره بتونم یه متن بنویسم که کسی بخوادبخوندش ولی دلم میخوادبنویسم
سلام الهام عزیز
بنویس. بی وقفه به نوشتن ادامه بده.
پیشنهاد میکنم یه وبلاگ هم برای خودت بزن. به رشدت کمک میکنه.
خیلی ببخشید که دوباره وقت تون رو میگرم دوسوال داشتم ایب نداره من ته داستان باز بزارم و این که ما توی شهرمون کلاس داستان نویسی پیدا نمیشه یدونه هست که میفته تو کلاس زبانم و من مجبورم تو وبلاگ دنبال کلاس داستان نویسی بگردم و توی آکادمی شگفت انگیزان ثبت نام کردم و از اون جابیشتر درس میگرم سنم کمه و نوجوونم به نظرتون اگر با این روش برم جلو میتونم نویسنده بشم 😔
مهسا جان
هر چیزی میتونه بهت کمک بکنه، به شرط اینکه تو خودت خیلی منظم بخونی و بنویسی.
سلام آقای کلانتری راستش مربی داستان نویسی من به من گفته داستانی بنویس که جزو دغدغه های مردم باشه مثل عشق فقر جنگ و…..
راستش من ممغزم فعلا و هیچ موضوع تصور و تخیلی تو ذهنم نمیاد به نظرتان چه موضوعی انتخاب کنم یا موضوعی دارید که بهم بگید
مهسا جان
مربی شما اشتباه کرده که اینجوری به شما پند داده.
شما هر چی که خودت دوست داری بنویس.
به چیزایی هم که بهت تحمیل میکنن بی توجه باش.
سلام
من 15 ساله هستم و کتاب های چاپی و رمان های اینترنتی زیادی خوندم و تقریبا با هر داستانی که میخونم یه ایده جدید برای نوشتن به ذهنم میرسه، اما راستش نمیتونم ایده هام رو خیلی خوب روی کاغذ بیارم؛ حتی گاهی توی ذهنم تمام داستان رو کامل و بدون نقص پیش میبرم اما نوبت به نوشتنش که میرسه حس میکنم جذابیت خودش رو از دست میده؛ راه حلی برای این مشکل من هست؟ و اینکه سنم توی نوشتنم مشکلی ایجاد نمیکنه؟ چون بعضی وقت ها به خودم میگم این ایده رو چندسال بعد روی کاغذ بیاری بهتر میتونی بنویسی و از این چیزها…
نازنین عزیز
اول از همه باید توان آزادنویسی و همیشهنویسی رو در خودت تقویت کنی. بعد توانم نوشتن داستان رو هم پیدا میکنی.
این دو تا لینک میتونن برات مفید باشن:
صفحات صبحگاهی
هزارکلمه
سلام من ۳۴ سالمه کاردانی کامپیوتر دارم و ۱۴ ساله ازدواج کردم ی دختره ۷ ساله دارم و خونه دارم از وقتی یادم میاد نوشتن برام راحتر از حرف زدن بود چ ناراحت بودم چ شاد با نوشتن اروم میشدم وقتی مینوشتم انگار ی باری از دوشم برداشته میشد از زمانی که هم اینستاگرام اومد این استعداده علاقه اس هر چی که میشه اسمشو گذاشت با کپشن نوشتن بیشتر شکوفا شد الکی نمینویسم حتی برای نوشتن یک کپشن که با عکسی که میخام پست کنم باید منطبق باشه کلی سرچ میکنم تا ایده بگیرم سپس اون چیزی که میخام میشینم رو کاغذ مینویسم بعد از کلی بالا و پایین کردن بعد تایپش میکنم تو کپشن اخیرا هم تو ی کلاس نویسندگی انلاین عضو شدم و متوجه ی چیزایی شدم که خوب خیلی بیشتر ب من کمک کرد الانم که چند جلسه ایی میشه کلاس نویسندگی میزم حضوری تو کلاس بهمون گفتن یادداشت روزانه بنویسیم که این خودش خیلی ب تخیل ادم ب قدرت نوشتن ادم کمک میکنه فقط تنها مشکلی که من دارم اینه که من سوژه زیاد ب ذهنم میرسه اما پیاده کردنش رو کاغذ از زبان شخصیت قهرمان داستان سخته یعنی من فقط میتونم ب عنوان ی راوی داستان رو بنویسم اینکه ب جای شخص داستان حرف بزنم و بگم سخته اینکه چی بگم و چطور بسطش بدم مثل کتاب داستانهای دیگه میشه راهنماییم کنید که چطور بنویسم از زبان شخصیتهای داستان؟
شهرزاد عزیز
چقدر کتاب میخونید در روز؟
نازنین جان . من به تو لغت نامه واژه یاب را پیشنهاد میکنم چرا که در این لغت نامه هر کلمه ای را که سرچ کنی کلی از مترادف هایش را برایت می آورد . با این روش سواد کلماتت هزار برابر میشود . سعی کن همه آن ها را در دفترچه ای بنویسی و هر بار هم که کلمه جدیدی را آموختی به آن ها اضافه کنی . علاوه بر این هر بار که ایده ای درباره نوشتن یک رمان به ذهنت رسید آن را جایی یادداشت کن . وقتی مدت کوتاهی بگذرد وقتی به نپشته ات نگاه بیندازی ناخوداگاه با دیدن یکی از موضوعات حسی متفاوت و سراسر شور و شوق بهت دست میده . اون موضوع همون موضوعی هست که باید رمانش را بنویسی چرا که آنوقت نوشته های رمانت علاوه بر جوهر خودکار جوهر باور و علاقه را نیز شامل میشود .
سلام
من از بچگی داستان ها و خیال هایی در ذهن داشتم…
در سن ۸سالگی شروع ب نوشتن داستان ها با کشیدن تصویر کردم…
در کودکی اکثر نقاشی هایم ادامه ی داستان قبلی بود، یعنی این گونه قصه بیان میکردم…
الان ۱۸سالمه و دارم یک داستان خیالی و اموزش دهنده مینوسم اما نمیدانم که این کار درست است ؟! ایا حمایت میشم؟
چرا که نه محدثه عزیز
بنویس و توی اینترنت منتشر کن.
به تدریج که مهارتت بالاتر رفت، میتونی به چاپ کتاب هم فکر کنی.
ضمن اینکه منظورت از حمایت رو متوجه نشدم. به عنوان یک نویسنده این تو هستی که باید از خودت حمایت کنی.
تو چند سال اول کار، اصلاً به نتیجه فکر نکن. سعی کن فقط مهارت خودت رو بالاتر ببری.
سلام…من بیست و هشت ساله ام…نوشتنو دوست دارم اما بلدنیستم احساسی بنویسم..بیشتر خاطرات مینویسم .از وقتی که دخترمو باردار بودم براش مینوشتم و بعد برای پسرم..و تازگی ها هم شروع کردم به کتاب خوندن …ترس زیادی از نوشتن دارم و اعتماد بنفس پایین…اما علاقه زیاد به نوشتن و خوندن تا جایی که ساعت ها ممکنه برا اینکار وقت بزارم بدون ذره ای خستگی ..لطفا راهنماییم کنید
اسما جان
با نوشتن صفحات صبحگاهی شروع کنید:
صفحات صبحگاهی
سلام مجدد استاد عزیز
راستی یه سوال داشتم که هر چند مشغله تون خیلی زیاده ولی چون دیدم بی تکلف به همه ی سوالات پاسخ میدهید جسارت کرده و می پرسم:
جناب کلانتری عزیز، بنده چند ساله که می نویسم، بصورت غیر حرفه ای و پیش و پا افتاده.
الان هم چند ماهه که بازنشسته شده ام یعنی سن و سالم حدود 58 ساله و به فکر نوشتن بصورت جدی افتاده ام.
آیا سرانه ی پیره سری شروع به کاری بس سنگین و حرفه ای کردن باعث خستگی و ناامیدیم نخواهد شد.
لطفا واقعیت را بهم بفرمایید بیشتر خوشحال میشم.
ضمنا آدرس وبلاگم را براتون گذاشتم که اگه زحمتتون نیست یکی دو تا از نوشته هام رو بخونید بعد نظر بدهید.
واقعا سپاسگزارم.
درود به عزیز دلم، آقا بهمن نازنین
اتفاقا سن شما، تازه اول عشقه.
و یه نکته جالب براتون بگم: میانگین دوستان عزیز من که در جلسات ماه نویسندگی شرکت میکنن، غالباً پنجاه تا شصت ساله.
ما نویسندههای بزرگ زیادی رو هم داریم که از دهه ششم زندگی شروع کردن.
بنابراین شما با قدرت ادامه بدید.
وبلاگتون رو هم حتماً میخونم.
سلام استاد عزیز
معمولا به هر سایت یا وبلاگی که سر می زنم آخرین تاریخ به روز رسانیش سه، چهار و یا حتی ده سال قبله…
چقدر خوشحالم که امروز با وبلاگ شما آشنا شدم و با اجازه تون میخواهم آدرس آنرا توی واتسآپ و در جمع تعدادی از دوستان که همه دغدغه ی نویسندگی داریم بگذارم.
مطالبتون در یک نگاه اجمالی که به آنها داشتم عالی است.
امیدوارم که همیشه سلامت و موفق باشید.
سلام بهمن نازنین
خیلی خوشحالم که اینجا هستید.
بله، تمام تلاش من اینه که این سایت هر روز با یک مطلب تازه دربارۀ خواندن و نوشتن به روز بشه. و خدا رو شکر تا الان هزاران نفر از دوستان با سایت همراه شدن و جمع خوبی از علاقهمندان نویسندگی شکل گرفته. سایت الان ماهانه حدود 50 هزار کاربر داره که این هم دلگرمم میکنه و هم مسئولیتم رو بیشتر میکنه.
برای من حتماً بیشتر بنویسید بهمن جان.
واقعا خوش حالم که امروز این مطلب وخوندم❤❤
درود لیلا جان
چقدر خوب. باعث خوشحالیه.
من تا همین چند روز پیش گمان میکردم که نویسنده نمی شوم ، مثل خیلی از کَسان دیگر که هیچوفت نشدم. اما امروز فهمیدم که من نمی توانم بنویسم و این که نمی توانم بنویسم با اینکه نمی توانم نویسنده شوم فاصله اش از اینجاست تا آخر جهنم. واژه ها از پس مسولیت خطیری که به آنها می سپاریم بر نمی آیند… ساجده نوشت 🙁
سجاده عزیز و خوب
بنویس و لذت ببر. به این چیزا فکر نکن.
لازم نیست حرفه ای بنویسی تا یه نویسنده بشی همین که میتونی واژه ها رو کنار هم بیاری یعنی که یه نویسنده ای خواهرم . نویسندگی یه عشقه و تو برای آزاد کردن و لذت بردن خودت به قلم و کاغذ روی میاری . شاید دنیای قلم و کاغذ یه دنیای یک بعدی باشه ولی این واژه ها و جمله ها آنچنان قدرتی دارن که حتی نمی تونی فکرشو بکنی تا جایی که می تونن در مدت زمان خیلی کوتاهی تو رو از یه مبتدی به یه حرفه ای مبدل کنن. من در طول 1 سال اونقدر تلاش کردم تا از یه نویسنده مبتدی کلاش شدم بهترین نویسنده کلاس تا جایی که نوشته هام هوش از سر هر کسی می برد . و الان هم در حال نوشتن یه مجموعه 4 جلدی هستم . اون چیزی که منو تا این حد موفق کرد عشقی بود که به نوشتن می ورزیدم و اونقدری بهش علاقه داشتم که تمام احساساتم رو باهاش درمیون می گذاشتم و درواقع من برای دل خودم می نوشتم. فقط دل خــــــــــــــودم. هیچ چیز غیر ممکن نیست اگه تو باور محال بودنش رو تغییر بدی.
درود بر شما zari.b
دیدگاه خوبی نوشتی ممنون از جملات زیبایت…
سلام من در نویسندگی غیر داستانی مثل متن های کوتاهی با موضوع های مختلف استعداد هایی دارم و به نظر اطرافیان و چند نفر دیگر ک از آنها پرسیدم نظرشان خوب بود..اما میخواستم در متن هایم از کلمه های خیلی خیلی ساده استفاده نکنم و معنای کلمه های بزرگ تر یا مترادف همان کلمه هارا یاد بگیرم اما نمیدانم چه کارکنم..کتاب های زیادی خوانده ام و کمی بهتر شده اما باز میخواهم که زود تر بیاموزم و سطح کلماتم بالا تر برود
فلورا جان
دغدغه خیلی خوبی داری اتفاقا. و حتماً برای این موضوع وقت بذار.
تو لینک زیر من ایدۀ کلمهبرداری رو مظرح کردم. فکر کنم برات مفید باشه:
کلمه برداری
سلام و درود…
می نویسم از زبان سنگ ها
می نویسم از درون رنگ ها
می نویسم از بلندای آسمان
می نویسم از برای کهکشان
می نویسم از عشق و نور
می نویسم از تلاقی پر عبور
می نویسم از نوشتن از خودم
می نویسم می نویسم با خودم…
این یکهویی اومدن تو گوگل و سرچ کردن و باز کردن این وبلاگ برای من نشونه است… تست ارزیابی رو زدم به آخرش که رسیدم،فقط خندیدیم فقط و تو ذهنم با خودم گفتم فهیمه دنبال چی میگردی بسه…
و کلی خوشحال و ذوق زده شدم چند خط اولم که یکحورایی شبیه شعر و یک متن شدم زد به ذهنم و نوشتم…
ممنون از گردآورندگان این سایت خصوصا سبب ساز اصلی آقای شاهین کلانتری که دوست دارم بیشتر با شما آشنا بشم…
سلام دوست نازنینم
من هم خیلی خوشحالم که اینجایی.
حتماً برای من بیشتر بنویس از خودت.
سلام جناب کلانتری عزیز من فقط 18 سال دارم و تقریبا 5 سالی میشه ک مینویسم و خواننده ای جز دوستان نزدیکم ک خیلی هم استقبال می کنند ندارم.راستش گاهی انقد تشویقم می کنن ک ب فکر چاپ کردن میوفتم اما گاهی هیچ میلی به اشتراک گذاشتنشون ندارم نظر شما در این باره چیه؟
منتشر نکن فاطمه جان
نوشته اگه وقت انتشارش برسه، خودش بهت میگه.
ضمن اینکه شما الان سنی هم نداری که لازم باشه نگران انتشار کارات باشی.
بیشتر بخون و بیشتر تمرین کن.
سلام
اسانترین کلام برای ابراز هرچه که در سر داری وسر ان را تا امروز مخفی کرده بودی از اکنون سر و سرم با سلامی به تو که نمیدانم کیستی به اشتراک گذاشته میشود از نوشتن های دورم مدتهاست میگذرد انقدرکه فکر میکنم بیگانه ای با دست من نوشته امروز در پاسخ به امرار معاش در تنگنای اقتصاد مضحک سری به مشاغل خانگی زدم باورم نیست انچه دیدم و خواندم ….
ولی خدا به قلم و رازهایش قسم خورده لابد سر ان را تومیدانی ….
پس بگو انچه را نمی دانم که سراسر وجد و اشتیاقم…
به امید هر انچه مقدر خوبان
عزیزم از لغت نامه آنلاین واژه یاب استفاده کن . خیلی عالیه.
سلام. خسته نباشید. راستش من شاید چند سالی هست که به نوشتن علاقه پیدا کردم. پارسال انشاهاییو مینوشتم که به نظر خودم در سطح کلاس خوب بود. اما دبیرمون بر خلاف امسالی منو نادیده میگرفت و اشتیاقمو کم میکرد. حالا امسال به لطف یک معلم جدید توی جشنواره خوارزمی انشا رتبه اوردمو منتظر جواب مرحله بعدم. این کار خیلی امیدوارم کرد. دلم میخواد به طور حرفه ای یک رمانی که تکراری نباشه بنویسم اما میدونم که هنوز اونقدر پیشرفته نیستم. برای اینکه بتونم تو نویسندگی قوی بشم چیکار کنم؟ مرسی از وبلاگتون.
سلام مبینا جان
زنده باد. حتما ادامه بده نوشتن رو.
مطالب صفحه زیر میتونن به تو کمک کنن:
نقشه راه نویسندگی
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت جناب استاد کلانتری ♥️
استاد من ۱۴ سال سن دارم و از حدود ۱۱ سالگی بدیهه سراینده خوبی تا کنون بوده ام … من بیشتر از اینکه شعر بسرایم ، گرایشم به سوی متون ادبی است و در مسابقات و جشنواره ها نیز افتخاراتی کسب کرده ام … اما مشکل اصلی من این است که در هر شرایطی نمی توانم دست به قلم شوم و در زمان ها و شرایط خاصی و به طور ناگهانی استعداد نوشتنم شکوفا می شود … دومین مشکل اساسی من سنگین نوشتن است … خیلی از منتقدان و استادان گرامی بنده بار ها و بار ها به من گوشزد کرده اند که دست از سنگین نوشتن بردارم و ساده و شیوا تر بنگارم در حالی که وقتی ساده می نویسم نمی توانم رضایت خودم را جلب کنم و به سوی نگاشتن ترکیب های نو و آرایه های زیبا در متن سوق پیدا می کنم …
در نهایت از شما استاد گرامی این سوال را دارم که نظر شما درباره سنگین نویسی چیست ؟ و اینکه ممنون می شوم اگر در این راه ، فانوس رهنمای من شوید ♥️
خسته نباشید …☘️
سلام نرگس عزیز
خیلی خوبه. با قدرت به نوشتن ادامه بدید.
نرگس جان، نمیخوام یه جواب سطحی به سوالت بدم. به عبارتی میشه صدها یادداشت این سایت رو جوابی به سوال تو دونست.
بنابراین اگر دنبال جواب جدیتر و کاربردیتر هستی، برای مطالعۀ نقشه راه زیر و بقیه مطالب سایت وقت بگذار:
نقشه راه نویسندگی
زیبا بود
با سلام. نوجوانی هستم که از یکی دو سال پیش، علاقه به ساخت داستان های تخیلی و کمی خشن پیدا کردم. یک داستان سیصد صفحه ای، بدون ویراستار نوشتم، در حال نوشتن یک داستان سیصد صفحه ای دیگر هستم و حدود پنج ایده داستانی دیگر دارم که آنها را هر شب و هر روز، در ذهنم بررسی می کنم. بسیار به تماشا کردن فیلم و سریال و بررسی آنها علاقه دارم. اهل کتاب خواندم هستم و بزرگترین آزرویم این است که ماجرا هایی که خلق می کنم، روزی به فیلم و سریال تبدیل شود. اما به هر دری که می زنم، هیچ راهی برای رشد و یادگیری پیدا نمی کنم. راهی هست؟
صدرا جان
یه سایت بزن و وبلاگنویسی روزانه رو تجربه کن.
اگر تو این کار مداومت داشته باشی به جاهای خوبی میرسی.
قبلاً در این رابطه تو دستۀ وبلاگ نویسی و تولید محتوای سایتم چیزای زیادی نوشتم.
سلام وقت بخیر خانومی 31 ساله هستم حداقل از اول راهنمایی که برخی نوشته هایم موجود هست نشان از علاقه م به نوشتن پیداست؛ 18سالگی داستانی را نوشتم که فقط پایان را ننوشتم در ادامه فقط نوشته های کوتاه داشتم اما هنوز هم به چیزی به عنوان نویسندگی فکر نمیکردم فقط برای خودم چیزهایی می نوشتم ولی سال 97 کمی به نویسندگی فکر کردم یه داستان 5صفحه ای نوشتم ودیگه باز ننوشتم .
حال سال اینه آموزش ابتدایی را با چه دوره ای آغاز کنم؟ و آیا جایی برای مسابقه هست که انگیزه داشته باشم بدون وقت تلف کردن داستانی را بنویسم و برای داوری ارسال کنم؟
سلام
وبلاگ بزنید و نوشتههاتون رو آزادانه منتشر کنید.
دربارۀ مسابقات نویسندگی نظرم رو اینجا نوشتم:
مسابقه نویسندگی
سلام..من میخام نویسندگی رو شروع کنم و هدفم این هست ک یک کتاب علمی تخیلی بنویسم از اونجایی ک قوه ی تخیلم خیلی قدرتمنده و رشته ام فیزیکه میدونم که میتونم یه اثر فوق العاده خلق کنم شما میدونید دنبال کردن این سبک رو باید از کجا شروع کنم؟
در کل داستانای زییییییییادی تو سرم میپرورونم ولی هیچوقت ننوشتم ولی تصمیم گرفتم از الان جدی بگیرمش..ممنون میشم کمکم کنید
سلام آرمان عزیز
البته «که» رو بهتره «ک» ننویسی. چون درست نیست.
و اما جواب سوالت:
چقدر داستان میخونی آرمان جان؟
اسم 5 تا از کتابای علمی تخیلی موردعلاقۀ خودت رو برام بنویس. تا دقیقتر بهت جواب بدم.
سلام.خسته نباشید.
من مشاوره ای در همین خصوص میخواستم.اما از اون جایی که خیلی طولانیه و ترجیح میدم توی سایت نباشه اگر مقدور باشه در تلگرام و یا اینیستاگرام بنده رو راهنمایی کنید.
خیلی ممنون و خوشحال میشم جوابم رو بدید.
نرگس عزیز
صدها ایمیل و پیام تلگرامی و دایرکت اینستاگرامی دارم که به خاطر کارها و پروژههای زیادم، اصلاً امکان جواب دادن بهشون رو ندارم.
بنابراین تنها جایی که میخونم و به دقت جواب میدم همینجاست. چون اینجا از بقیه جاها برام جدیتر و مهمتره.
باسلام.میخواهم بنویسم واواهای ددونم رابیرون بریزم وخودم ودیگران لذت ببریم تاهدرنرونداماچه حاصل نه مشوقی دادم ونه مجالی برای حضوردرکلاسی.هرچندنیزمیدانم ایراداتی دارم که بایدبرطرف شوند.برایم زمان ومکان مهم نییت هرچه بگویندوهرچه بخواهندبرقلمم والبته درقلبم سیال خواهدشداگرموضوعی باشدکه رهبرشود.لطفا بگوییدچه کنم؟؟؟
الهام عزیز
با نقشه راه زیر شروع کنید:
نقشه راه نویسندگی
سلام استاد لطفا بهم بگین این سبک نوشتن من، درسته یانه؟ اصلا این نوشته ها قابلیت وقت گذاشتن دارن یا نه.
(روشنی قلب به خاموشی شب می گروید، زمزمه هایی از خنده آخرین داد و بیداد های خود را محدود می کند، خاکسترگداخته از اتش،تب و تاب ندارد،
ترنم بی قرای ساز رهایی می زند،
راه بی مسیر، جام بی شراب دست خود گرفته است،
نای فر عشق نی ندارد نوا به پا کند،
وصل در فراق، راز بی امان را صدا زند،
من مطیع عشق، او مطیع سرنوشت،
من به شمع هجر سوخته دل شوم، او برای من ختم ارزو شود،
جان بسوزد و عشق به اتش خود بنازد،
زخم کاری وداع ناتوانی مرا جوانه می زد،
از دوری در دهر او فانی بی فرجام شدم،
فرهاد من اسوده در قلبم نماند، قلبی نبود فرهاد بر ان بوسه زند،
بی او به سامان می نگر ای ناتمام خاتمه،
معشوق به عزم رفتن دمید، بانگی بزن، فریاد ده
او هم طبیب ما نشد…
فرناز عزیز
بنویس. ما چند متن اصلاً نمیشه دربارۀ چیزی نظر داد.
اول باید چند میلیون کلمهای بنویسی، تا خطوط ابتدایی عضلات نوشتاری تو پیدا بشه.
بنابراین بدون توجه به بازخوردها. مطالعه کن و خیلی جدی هم در کنارش بنویس و بنویس و بنویس.
این متن رو هم اگه دوست داشتی بخون:
دربارۀ بازخورد گرفتن برای نوشتهها
[…] میشوند بعد از دو ماه و ده روز افسانههایی که دربارۀ استعداد نویسندگی وجود دارد را فراموش […]
سلام.من سالهاست مینویسم.میتونم چندتا از مطالبم رو بفدستم براتون تا نظرتون رو در موردشون بدونم.ممنون
سلام فاطمه عزیز
اگر مطالبتون رو در یک وبلاگ منتشر کنید، برای خودتون بهتره. بعدش برای من هم میتونید لینکش رو بفرستید.
آسمون صاف و آبی بود.سکوت عجیبی در محله پیچیده بود همه در رفت و آمد بودند و هرکس دنبال کار خودش ،یه سگ ولگرد سرشو تا ته برده بود تو پلاستیک زباله کنار سطل وبا شوق استخون های ماهی ته پلاستیکو لیس میزند و ب دندون میزد جوری لیس میزد انگار هنوز گوشتی روی اونا باقس مونده چند نفرم سرکوچه دورهم ایستاده بودند ، قیافه های زرد و بی روحشون نشان از عوامل درونی اشان بود یکیشون هم زمان هم حرف میزد هم با سیگار گوشه لبش بازی می کردوبعد قاه قاه می خندید یه گنجشک ک در حال پرسه زدن بود از روسر اونا رد شد ومدفوعشو روسریکیشون ریخت مردی ک گوشه لبش سیگار داشت با صدای معترضانه ای داد زد”اه لعنتی “بعد درحالی که کلاهشو تمیز میکردزیر لب باهمان سیگار کنار لبش زمزمه میکردومی گفت”تو دیگه از کجا پیدات شد ”
ممنون میشم بهم بگید هنر نویسندگی دارم یانه؟ نوشته بالا قسمت کوچکی از رمان خودم می باشد ک هنوز در جایی چاپ نشده وفقط برای دل خودم نوشتم
زینب عزیز
این اصلاً کافی نیست.
گاهی باید ده تا کتاب بنویسم تا اولین نشانههای استعداد ما آشکار بشه.
پیشنهاد میکنه تا حداقل یکی دو میلیون کلمه ننوشتید، اصلاً به فکر بازخورد گرفتن نباشید.
چه قدر زیبا بود. یک حال عجیبی بود نوشته های آخر
زنده باشی کیمیا جان.
سلام شاهین جان. چه تست جالبی. من حین زدن تست به نکته جالبی پی بردم که هر کدوم از تست ها یک نکته است برای شروع کار نویسندگی است. کسی که در حال زدن این تست ها است حتی اگر همه سوال ها حداقل بزند نباید ناراحت شود. تک تک این سوالات راهنما راهکار هستند برای ادامه مسیر. ممنونم من جملات را یادداشت کردم و جایی جلوی چشمم گذاشتم
زنده باد شیوا جان
دقیقاً هدفم همین بود و خوشحالم که شما خیلی دقیق و جدی به این موضوع توجه کردی.
شاد و برقرار باشی.
سلام. خسته نباشید.
امروز صبح که بیدار شدم اولین جمله ای که اومد توذهنم این بود (تمایز تو اشتیاق توست)اولش نمی دونستم این جمله روکجا خوندم اما بعد یادم اومد که این جمله تو کانال مدرسه نویسندگی،توی اون نوشته ای که راجب اهمیت اشتیاق هست، بوده.
مدتی بود که خوندن ونوشتن روبه طور جدی شروع کرده بودم .
احساس کردم نوشته هام چندان جالب نیست ،یکم ناامیدشدم وحسابی حالم گرفته شد.
بارها وبارها نوشته ی شما رو خوندم . انگیزه ام از قبل بیشترشد وتصمیم گرفتم سرسختانه کار رو ادامه بدم.
موفق وسلامت باشین همیشه.
آلا جان
زنده باشی.
همیشه اینو یادت باشه که برای تصمیم گیری دربارۀ اینکه نوشتههامون خوب هست یا نه، باید چندین و چند سال مدام تمرین کنیم.
سلااام شاهین عزیز
اشتیاق
علاقه
ذوق
نویسندگی
باز هم مثل همیشه، عالی بود و تاثیرگذار.
ممنووونیم که انرژی های مثبت را در جهان جاری می کنید.
راستی، شما از کِی متوجه شدید که اشتیاق نوشتن در درونتان شعله ور است؟
سپاس
سپاس فرزانه مهربان و خوب
ممنونم از مهرت.
راسش با نوشتن بود که این اشیاق در من شعلهورتر شد.
عمل نوشتن، شوق نوشتن رو روز به روز بیشتر میکنه.
میشه گفت من نوشتن رو با خود نوشتن کشف کردم.
یعنی اوایل مینوشتم، اما شناخت چندانی نداشتم، و نوشتن برای عظمت الان رو نداشت، ولی رفته رفته، با بیشتر نوشتن، به این نتیجه رسیدم که نوشتن تمام زندگی منه.
سلام
من ۲۸ سالمه و متاهلم.دوران مجردی انجمن های شعری میرفتم شعر مینوشتم و پیشرفت عالی داشتم وقتی متاهل شدم به خاطر مخالفت همسرم نتونستم برم انجمن گفتم خب خودم مینویسم ..مشکلاتمون اینقدر زیاد بود که فکرم همش درگیر مسائل و مشکلات زندگی شد الان چندساله ک نتونستم بنویسم یعنی بی انگیزه، بی حوصله ،کسل شدم … مشکلم این هست که عاشق نوشتنم اما احساس میکنم مغزم ایست کرده و هیچ وازه ای کلمه ای نداره که به زبان شعر بیانش کنم .مثل قبل قادر به نوشتن نیستم منکه خیلی خوب و کامل یه غزل مینوشتم الان دیگه نمیتونم . عاشق نویسندگی ام اما انگار توانش رو دیگه ندارم .قبلن انجمن مشوقم بود اما الان مشوقی هم ندارم .تو تلگرام دنبال کارگاه شعر گشتم که بتونم کنار چندنفر انگیزه پیدا کنم اما خب اونا هم گروه های ناکارامد و ساختگی بودن و فقط اسم شعر روشون بود..دفتر خریدم ک روزانه بنویسم چون دوست دارم خودکار و کاغڋ دست گرفتن رو اما اینقدر فشار روحیم زیاده ک حتی توان اونم ندارم
به نڟرتون چکار کنم که باز بتونم بنویسم .من عاشق نوشتنم عاشق شعرم عاشق خودکار و کاغذم …انتخاب یه زندگی اشتباه دورم کرد از دنیای خودم .الان چکار کنم ب نڟرتون…
سلام خاطره جان
هر روز چقدر شعر میخونی؟
هر ماه چند تا دفتر و دیوان شعر میخری؟
سلام
راستش کمتراز قبل میخونم چون درگیری فکریم واقعا زیاده . اما تو اینترنت ، رمان ها و دیوان اشعار رو دانلود میکنم و میخونم تا جایی که بتونم . البته من عاشق اینم که کتاب دستم بگیرم و خوندن با گوشی رو دوست ندارم لدتی نداره اصلا.اینجا همه حرف از امار پایین مطالعه میزنن اما کسی نمیگه که هزینه ی خرید کتاب چقدر بالاست که خب هستن افرادی که عاشق خوندن کتاب و نوشتنن اما به خاطر هزینه های کتاب بیخیال میشن.. تو کانال شما عضو شدم و واقعا نوشته ها و پست هاتون رو دوست داشتم . دفتر صبح گاهی تهیه کردم و الان سه روز هست شروع کردم ، خیلی ذهنم قفل شده به زور مینویسم اما ادامه میدم و بیخیالش نمیشم . دوست داشتم باز شعر بنویسم اما هرکاری میکنم نمیتونم…
ادامه بده خاطره جان.
نظم نوشتن به تدریج موتور ذهنت رو روشن میکنه.
ممنون از راهنمایی ها و انگیزه دادنتون
سلااام
من هم همین مشکل رو داشتم، تازه تو وزن هم کم می آوردم. فقط دوبیت!
استاد اوستا روز اول پرسیدند که چند بیت حفظی؟
پاسخ من اندک بود و استاد فرمودند:
شاعر باید حداقل سه هزار بیت در خاطر داشته باشد و روزانه ده ها بین بخواند و حفظ کند.
و من هنوز در حفظ آنها غفلت کرده ام و بیش از سی سال ازین خاطره می گرد و من هنوز فقط می خوانم و گاهی از سر ذوق و عشق چند خطی می نویسم.
نمی دانم دل نوشته اند یا شعرند؟ ولی وزن و موسیقی دارند و عشق و شور…
خواندن و حفظ کردن شعرهای خوب، خیلی روی ذوق و قلم اثرگذارند…
سلام و درود من خیلی وقته نوشتن و شروع کردم، اما نمیدونم همینطور ادامه بدم نوشتن و به کجا میرسه، نهایتش یه دفتر های سیاه شده که هیچ هدفی دنبالش نیست، چون نویسنده شدن به هزینه های بالایییی نیاز داره که در توان من که فقط علاقه و شاید استعداد در اون دارم نیست.من 18سالمه و شور نوشتن دارم، هیچ موسسه ای جایی هست که بتونم خودمو توی نویسندگی پیدا کنم یا نه؟
دوست عزیزم
نویسنده شدن هزینۀ بالایی نداره. و شاید بشه گفت ارزانترین هنر دنیاست.
توی همین سایت صدها مطلب آموزشی رایگان هست که میتونه برای شما مفید و راهشگا باشه.
شما فقط به تلاش و همت نیاز داری. وگرنه یک قلم و کاغذ برای نویسنده شدن کافیه.
باعرض سلام خدمت اقاي كلانتري
راسيتش من نميدونم در نويسندگي استعداد خوبي دارم يا نه
اما خيلي دوست دارم مطالبي رو كه دركتاب هاي علمي مختلف ودر زمينه هاي متفاوت مطالعه كردم با ايده و خلاقيت خودم مجموع اين اطلاعاتمو رو به يك مطلب جديد ابداع كنم شايد بتواند اين شيوه نوشتن من تاثيري رو ايجاد كنه😊
واين بهترين حس دنيا براي منه…..
بنویس سمیرای عزیز
به استعداد فکر نکن.
اشتیاق رو جدیتر بگیر.
درود خسته نباشید راستش من چیزهای نو رو دوست دارم ما عشق و دوست رو قدیمی من کتاب نمیخونم چون پولش رو ندارم اما عاشق آثار چارلز بوکوفسکی هستم و چندتا نوشته کوتاه ازش خوندم راستش نخستین باری که شروع به داستان نویسی کردم زندگی خودم بود گاهی گریه کردم گاهی خندیدم با داستانم. دوست دارم آزاد بنویسم دوست دارم بدون پرده بنویسم از سانسور بیزارم اما اینجا مجبورم
گاهی چیزایی مینویسم گاهی شعرهایی متن هایی میاد به ذهنم اما خودم رو ی شاعر یا آدم کار بیست نمیبینم نوشتم اما خوب نیست
نیاز دارم به دلیل برای نوشتن نیاز دارم به عشق برای ابراز حرف های توی دلم یاری کنید تا شاید از این راه بتونم آدم بزرگی بشم بتونم از اینهمه غم رهایی پیدا کنم شب ها تا صبح بیدارم و فکر میکنم
با سپاس م. ب سی سه اصفهان
سلام بردیا
خیلی خوبه. سعی من جدی تر ادامه بدی.
بهترین کار اینه که وبلاگ نویسیِ حرفهای رو سریعتر شروع کنی و به طور منظم بنویسی.
شاید این مطلب برات مفید باشه:
اگر میخواهید سایت شخصی قدرتمندی داشته باشید حتماً این متن را بخوانید
سلام من از بچگی مینوشتم ولی سه ساله جدی راهمو رفتم.معماری میخونم ولی عاشق نویسندگیم والان در یک موسسه نویسندگی هستم و مدرک گرفتم و مطالبمم خداروشکر همیشه عالی میشه و عقیده دارم همیشه نوشتن در هرزمانی میتونه ارومت کنه و این خیلی پوچه که حالم خوب نیست و حسش نیست..!نوشتن خودش یه حسه که تمام احساس رو درگیر میکنه
زنده باد. خیلی عالیه. با همین روال ادامه بده.
سلام وخسته نباشید به اقای کلانتری من عاشق نوشتن ام ولی در واقع تا حالا بجز انشا مدرسه چیزی دیگه ننوشتم میخوام راهنمایی شم از چه راهی باید وارد شم تا به موفقیت برسم
سلام آرزو جان
نقشه راه زیر میتونه براتون مفید و موثر باشه:
نقشه راه نویسندگی
سلام خسته نباشید….
آقای کلانتری من به نویسندگی علاقه یِ زیادی دارم و گاهی اوقات برای تسلای دلم مینویسم و به نظرم دلنوشته هام تا حدودی دل نشیشنَن ….نمیدونم منظورم رو درک میکنید یا نه .
ولی من از این که خونده بشم از این که عده ای متن های کوتاه و بلندم رو بِخونند احساس خوبی پیدا میکنم..
میخواستم اگه امکان داره یه راهی به میانبُری تو مسیرم بزارید تا حرفه تر و جسورانه تر بنویسم و اگر تمایل داشته باشید میتونم چند تا از نوشته هامو در اختیارتون بزارم .
سلام فائزه عزیز
نویسندگی و اصولاً هر کار خلاقانهای نیاز به شجاعت داره.
و شما این شجاعت رو با مطالعه، نوشتن و مدوامت در خودتون رشد میدید.
حالا اگر خیلی میترسید در شروع کار میتونید به اسم مستعار متوسل بشید. ولی با مستعارنویسی چیز چندانی یاد نمیگیرد.
پیشنهاد اینه که یه وبلاگ بزنید و با اسم خودتون بنویسید.
اما در کل اینا همه بهانهست. نویسندگی مقداری جنون میخواد.
و اینکه یادتون باشه، دیگران به نوشتههای ما اهمیتی نمیدن و حواسشون به خودشونه. بنابراین نگران دیگران نباشید. فقط به رشد خودتون فکر کنید.
فيلمنامه رو بايد چجوري بنويسيم؟بايد مقدمه ،خلاصه، و..اينجور چيزها رو بنويسيم يا از همون صفحه ي اول شروع ميكنيم به نوشتن فيلمنامه؟لطفا راهنماييم كنيد ممنون ميشم
سلام
این کتابها میتونن براتون مفید باشن:
آناتومی داستان | جان تروبی | ترجمۀ محمد گذرآبادی
تکنیکهای فیلمنامهنویسی | چارلی موریتس | محمد گذرآبادی
داستان | رابرت مک کی| ترجمۀ محمد گذرآبادی | نشر هرمس
سلام خوب هستين؟ چطوري ميشه فيلمناممون رو وارد صدا و سيما كنيم؟بايد پستش كنيم؟ميشه در اين رابطه كمي توضيح بديد؟
فکر نمیکنم اینجوری بشه نتیجه گرفت. باید ارتباطات گستردهای داشته باشید.
سلام من مرضیه هستم ۳۷ ساله از اصفهان سالهاست که فقط برای خودم احساساتم را مینویسم در قالب متون ادبی ولی همیشه احساس میکنم آنچه در من گذشته برای دیگران هم پیش خواهد آمد واین غوغا تکرار شدنی است از شما خواهش می کنم من را راهنمایی کنید تا یکی از این متنها را بتوانم به شخص متخصصی ارائه دهم و بازخورد ایشان را کسب کنم یا به هر صورت دیگری که شما صلاح میدانید من از کیفیت و روند کارم اطلاع کسب کنم
سلام مرضیه عزیز
در این سایت صدها مطلب هست که میتونه راهنمای شما باشه:
نقشه راه نویسندگی و تولید محتوا
دربارۀ بازخودگرفتن هم اینجا نوشتم:
دربارۀ بازخورد گرفتن برای نوشتهها
سلام آقاي كلانتري من تقريبا از بچگي عاشق نويسندگي بودم ، الان ٢٣ سالمه و شغلي ندارم ، يعني پيشنهاد كار دارم ولي دلم ميخواد نويسنده بشم ، بيشتر وقت ها هم يك دفعه يه چيزي به ذهنم ميرسه و زود مينويسم راجع بهش ، اما الان چند وقته بخاطر مشكلات و دغدغه هاي زندگيم هيچ ايده اي براي نوشتن به ذهنم نميرسه ، امكانش هست راهنماييم كنيد ؟!
سپاسگزارم از سايت خوبتون 🙏
نفیسه عزیز
در پاسخ به دغدغههای تو صدها مطلب نوشتم که در آرشیو سایت در دسترسه.
این لینک احتمالا برات مفید باشه:
نقشه راه نویسندگی
با سلام و عرض ادب .
من اولین تجربه های نویسندگیمو از یک مسابقه ی بین کلاسی شروع کردم .پارسال بود؛ با یک داستان کوتاه . وقتی که معلم مون داستانمو میخوند ، خیلی خوشش اومد و بعد از اون هم داستان من رتبه ی اول رو آورد .معلم مون معتقد بود ادبیاتی فراتر از یک دانش آموز یا یک فرد عادی دارم. اسم داستانم “آن سوی دیوار” بود .
امسال که وارد کلاس هفتم شدم ، هنوز ذوق مسابقه ی پارسال تو دلم بود و با شنیدن انشای یکی از همکلاسی هام ، جرقه ای از جنس امید ، برای نوشتن جدی در دلم پدیدار شد. شروع به نوشتن یک رمان کردم و با استقبال دبیرمون مواجه شدم و این دلیلی شد که بیشتر بنویسم و تقریبا هر جلسه ی ادبیات مون ، من یکی از متن هایی که نوشتمو برای دوستام و دبیرمون می خونم. در ضمن دبیرمون نویسنده هستند .
من شعر هم می گم و در امتحانات مشاعره هم ، معمولا فی البداهه تک بیت هایی از خودم می نویسم .
و حالا مشکلم ، من واقعا وقت نمی کنم روزی ۲ یا ۳ ساعت ، علاوه بر مطالعه ی درسی و غیردرسی ، فقط به نوشتن اختصاص بدم و این آزارم می ده . هرچی هم تلاش کردم تغییرش بدم نشد و الان من موندمو ورق های پاره پاره ی رمانم …
خوشحال می شم اگر منو راهنمایی کنید استاد (:
دل آرام جان
لازم نیست حالا روزی یک یا دو ساعت وقت بذاری.
نیم ساعت هم باشه، کافی و عالیه. فقط هر روز انجامش بده.
با آرامش و لذت پیش برو.
خیالت راحت.
بیشتر برام بنویس.
سلام.خسته نباشید.من یه عیده ی خوب برای نوشتن دارم ولی میخوام وقتی که براش میزارم و در پایان نوشتم رو همه بخونن و چاپ بشه و خریداری بشه.نه بیافته گوشه خونه یا دست به دست بشه و گم و گور بشه.از طریقی اگه خوب بود چون علاقه مندم به اینکار بشه شغلم جای ارتقا برام بزاره .برای اینکه اینکار انجام بشه چجوری میتونم رمانم رو بفروشم یا کسی ازم بخره که دید بیاد .قبلا باید میدادیم کسی بخونه بعد از تایید انتشار بشه الان روال چطوره؟تشکر
باید یه چند سالی رایگان منتشر کنی. حسابی زحمت بکشی، خودت رو معرفی کنی و بعد از حداقل 5 تا 10 سال کار مداوم به کسب درآمد فکر کنی.
این راه میانبر نداره.
چه قدر بد.تو دوره ایی هستیم که مردم نمیتونن کاری که علاقه دارن بخاطره مخارج زندگی دنبال کنن
میشه عزیز. زحمت و طاقت میخواد.
سلام اقای شاهین من حسم ب نوشتن مث حس عاشق ب معشوقه دارم میسوزم تنا هدفم الان تو زندگی نویسندگیه و همه هم از نوشتن من خوششون میاد قالب طنز داره همشون . مثال م مودب پور . ک طرفدارشم هستم . تازگیا ی داستان نوشتم کوتاه ک در منطقه قبول شده و رفته برای استان . من الان میخام نویسنده بشم و حس میکنم تواناییشم دارم . عاشق نویسندگیم تا حالا خیچ وخت عاشق هیچ چیز نبودم ب این اندازه !!! چیکار کنم ی کمک میخام ی کسی ک اشنا بشیم باهم کمکم کنه ب روایتی پارتی میخام اصن چیکار کنم من دوس دارم نویسندگیو .دوس دارم عاشق اثارم بشن و منتظر حرکت بعدیم باشن
ریحانه عزیز
اول از همه دیگه «به» رو «ب» ننویس. که رو ک ننویس. این مدل نوشتن غلطه. کلمات رو درست بنویسید.
و اما بعد.
شما در نوشتن جدی هستی و چنین اشتیاقی داره، حیفه. بیشتر و بیشتر برای اینکار وقت بگذار. خیلی بخون و خیلی بنویس.
مطالب لینک زیر احتمالا برات مفید باشن:
نقشه راه نویسندگی
سلام اقای کلانتری وقت بخیر
من الان ۳سالی است که متوجه شدم واقعا به نویسندگی علاقه دارم دوس دارم هرچیزی که تو ذهنم هست را بنویسم توی این مدت یه رمان ام نوشتم و تموم کردم الانم مشغول یه رمان دیگ ام واقعا چون علاقه داشتم و فکر میکنم داستان پردازی و خیال پردازی عمیقی دارم شروع به نوشتن کردم اما با همه ی اینا یه سری ضعف هم دارم در نوشتن یه سری چیزایی که تو ذهنم هست یا تجسم میکنم نمیتونم خیلی خوب رو برگه بنویسم از این جور مشکلات دارم واقعا دوست دارم نویسنده و رمان نویس بشم هم بنویسم به خاطر علاقه ای که دارم هم میخوام تا جایی که شده بقیه رمان یا داستان هایی که مینویسمم بخونن میخوام ضعفام درست کنم به طور جدی رمانام چاپ و انتشار کنم میخوام شما راهنماییم کنید که ایا میتونم نویسنده موفقی شم یا نه؟
چی کار کنم که این ضعفام درست شه؟
ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام فاطمه عزیز
این سایت برای پاسخ به همین سوالات راهاندازی شده.
صدها مطلب رایگان در سایت هست که میتونه یه شما کمک کنه؛ به نقشه راه شروع کنید:
نقشه راه نویسندگی
سلام و خسته نباشید..من استعداد نویسندگی بالایی دارم و ایده های خوبی ب ذهنم میرسه و بازخورد خوبی از کسانی ک متون کوتاه یا رمانم رو خوندن داشتم..خیلی علاقه ب فیلم شدن رمانم دارم ولی راه حلش رو نمیدونم.میشه راهنماییم کنید؟
جناب اقای کلانتری
با سلام
سال نو بر شما مبارک. هرکسی ممکن برای شانس خوب داشتن یا رسیدن به قله های موفقیت نیاز به یک مشوق یا یک همکار یا دوست خوب داره خواهشم اینه کمک کنید دوباره بنویسم و ناامید نشم چند کتاب خوب معرفی کنید بعد خوندن کتابها درباره بیانم و و داستان صحبت کنیم تا بتونم خودم خلاقانه کارکنم من عاشق نویسندگیم اما نیاز به انسان کاربلد و انگیزه میخوام.
باتشکر
رنجپور عزیز
تو این سایت صدها مطلب هست که میتونه به شما کمک کنه.
دربارۀ کتاب هم احتمالا این دو تا لینک برای شما مفید باشه:
کتاب و کتابخوانیبهترین کتاب ها
سلام من کتاب زیاد مطالعه میکنم به شعر نو خیلی علاقه دارم خیلی مینویسم اشعارو داستانام هم همیشه تو سطح استان و شهرستان مقام میارن و امسال هم در پرسش مهر استان دوم شدم ولی هیچ اتفاقی نمیوفته من دوست دارم به طور حرفه ای ادامه بدم ولی نمی دونم چطوری…
ویدا جان
به نویسندگی آنلاین بیشتر توجه کن.
رشدت میده.
یه سایت بزن و هر روز بنویس.
شاید این مطلب برات مفید باشه:
اگر میخواهید سایت شخصی قدرتمندی داشته باشید حتماً این متن را بخوانید
سلام جناب کلانتری عزیز
چقد خوووبه که اینقدر آدمها رو تشویق می کنید.اما خواهشا با من رک باشید. من هم به همه نوجوان هایی که مینویسند میگم فقط اداااامه بدید. چون به سن من (23 سال ) و تو این دوراهی که برسید خیلی سخت میشه تصمیم گیری.
من هم از همون سنین نوجوانی با ایده هایی که از چندتا خواب به ذهنم رسید و دیگه رهام نکرد( هنوز هم باهام هستند ) و نوشتنشون و انشاهای سر کلاس فهمیدم به نوشتن علاقه دارم. و همچنین به خواندن.
می نوشتم و می خوندم(البته خواندن آثار خوب جهان رو 4_5 ساله که شروع کردم قبلش هری پاتر و آثار صرفا تخیلی ) تا اینکه رشته معماری که خیلی هم دوستش داشتم و دارم قبول شدم. از اونجا به بعد همه چیز عوض شد. میدونم که میگید با وجود کار زیاد روز نیم ساعت که میشه نوشت. اما تو دوسال اول معماری واقعا شب و روزم به هم گره خورده بود و وقت کم هم میاوردم و بعدها هم زمان های تحویل(ما بهش میگیم شارت ) حتی روزی یک ربع هم نمیتونستم به نوشتن فکرهم کنم آنقدر که وقت کم بود و کا رزیاااد. چون معماری هم مثل نوشتن و ادبیات خودش یک دنیای بی نهایته که هرچقد کارکنی و بخونی و ببینی بازهم کمه. حسرت نوشتن به دلم مونده بود اما همچنان این رویا بامن بود و اول ها تابستان ها بادوستم مینوشتیم برای هم میخوندیم. خواندن روهم در کل سال ادامه میدادم ( و حتی به خاطر ناراحتیم از این حسرت دوری از دنیای نوشتن هیچ کتاب معماری نمیخوندم و فقط داستان و رمان میخوندم )اما یک جایی متوجه شدم که باید یک تصمیم گرفت. هرچند خونده بودم کافکا یا بعضی نویسنده ها شغل هایی داشتند خشک و کاملا بی ارتباط با خلاقیت هنری شون، اما به مصاحبه اورهان پاموک برخوردم. که دو سال معماری میخونده اما معماری رو رها میکنه و میره سراغ نوشتن. و گفته بود”اگه کاری رو که تو نوشتن تونستم بکنم تو معماری میتونستم بکنم ادامه ش میدادم” . و من باز احساس کردم باید بین این دو انتخاب کنم در کنارهم نمیشه.
هرچند آخرای تحصیل و حالا (که ارشد معماری میخونم ) متوجه ارتباط زیاد و گره خوردن داستان و نوشتن با معماری شدم. بارها از ما خواسته اند سناریوی طرحمان را بنویسیم بارها از رابطه نوشتن با معماری گفته شده و حتی واقعا بچه ها برای طرحشان “داستان واقعی” مینوشتند و استادانی بوده اند که به ما تاکید کرده اند بنویسید. و یکی از سال بالایی ها پایان نامه ارشدش رو(که دررابطه با خانه بود ) به صورت روایی و داستانی نوشت.
اما من بازهم احساس میکنم که هرچقدر هم معماری و نوشتن با هم گره خورده و به هم کمک هم بکنند( کما اینکه در هرد یک کاغذ خالی جلوی ماست ) اما معماری فرصتی برای جدی نوشتن و پیگیری ان(یعنی اونجوری که من دوست دارم یعنی داستان نوشتن نه فقط یادداشت روزانه و متن پراکنده و… ) باقی نمیگذاره و دنیای نوشتن هم دنیاییه که اگه بخواد ادم واقعا ادامه اش بده و توش غوطه بخوره نمیتونه معماری رو ادامه بده. در واقع میشه هم نوشت هم معناری کرد اما نمیشه هم معمار بود هم نویسنده.
من حتی به این فکر بودم ارشد ادبیات بخوانم اما قکر کردم دنیای نوشتن دنیاییه که الزاما ادبیات خوندن دروازه این دنیا نیست. اما همچنان هم در این فکرم که آیا بعد دوره ارشد برم کلاس های داستان نویسی و کلا وارد این دنیا بشم؟ یا به این پراکنده نویسی ها ادامه بدم؟ (الان مدت هاست دست به دوتا داستان نصفه ام نزدم چون میبینم باز یه زمان فشرده واسه تحویل پروژه هام پیش میاد و باید وقفه بندازم ) نمیدونم سر این دوراهی موندم. واقعا نوشتن رو دوست دارم. رمان و داستان میخونم(سرعتم بالا نیست ولی همیشه درحال خوندن یه داستان یا رمان هستم ، دوتا کتاب مربوط به داستان نویسی هم خواندم یکی از محسن سلیمانی و یکی از فورستر ) میدونم که اگه دست به نوشتن واقعی نزنم از وجودم بیرون نمیره تاابد حسرتش به دلم هست(اگه اینطور نبود این همه سال دوام نمیاورد و مثل خیلی علاقه های زودگذر نوجوانی و کودکی از بین میرفت ) اما خب نمیتونم بگم معماری روهم دوست ندارم. واقعا دوستش دارم، من رو با دنیای هنر آشنا کرد. و کار معماری رو هم دوست دارم.
آیا باید اون تصمیپ رو بگیرم و یکی رو انتخاب کنم؟ آیا راهی وجود داره؟ کاری میشه کرد؟ خواهشا راهنماییم کنید. مدتهاست این تردید،حسرت و ناامیدی خیلی درگیرم کرده.
خیلی خیلی ممنووون
نرگس جان
کامنتت خیلی کامل و خوب بود.
من خیلی لذت بردم از اینکه افکار خودت رو شفاف کردی.
ولی راستش من نمیخوام بهت جواب قطعی بدم. سلیقۀ شخصی خودم رو هم نمیگم.
بهت کتاب معرفی میکنم. فکر کنم ایدهها خوبی بهت بده:
کتاب «این راهش نیست»
وقتتون به خیر آقای کلانتری امروز من یه مطلبی خوندم اونم این بود که در حین «نوشتن جدی» کتاب نخونید. توی کتاب *درس های داستان نویسی* اینو خوندم.
من الان روی کتاب کهن الگو که معرفی کردید کار می کنم و سعی می کنم ازش مطالب کلیدی و اموزنده رو جدا کنم!
توی یه انجمن هم عضو هستم و به طور مداوم تمرین های نویسندگی اش رو انجام می دم.
می خوام بدونم آیا نوشتن رمانم رو ادامه بدم یا بذارمش کنار و فعلا روی آموزش تمرکز کنم؟
من کتاب زیاد می خونم واقعا سخته برام که خوندن رو کنار بذارم!
یه سوال دیگه هم دارم اینه یه کتاب رمان می شناسم که فقط در مرحله پیش فروش در یه مدت کوتاه به چاپ چهارم رسیده. قیمت سه جلد کتابش هم حدود سیصد هزار تومنه می خوام بدونم این جور کتاب های عامه پسند و اغلب زرد ارزش ادبی دارند و مورد تایید منتقدان هستند یا خیر؟
سلام حانیه جان
هم بخون و هم بنویس. در این زمینه هز کسی سبک و سلیقۀ خاص خودش رو داره. نمیشه حکم کلی داد.
دربارۀ سوال دوم هم خب، جواب روشنه. کتاب زرد، ادبیات محسوب نمیشه.
ولی در کل به این موضوعات فکر نکن. کار خودت رو بنویس. فقط هم برای لذت و کیف خودت بنویس.
سلام من کلا زیاد کتاب نمی خونم اما از احساسات نویسنده ها که تو کتابشون بیان می کنند بسیار لذت می برم و همچنین از نوشتن ، عاشق اشعار نو هستم عاشق بیان تمام احساسات درگیر شده ی یک فرد ، همه ی کتاب هایی که من تا حالا خوانده ام یا اشعار نو بوده یا کتاب های روانشناسی ولی خیلی دلم میخواد نویسندگی رو تجربه کنم و از آدم های اطرافم بنویسم از حس های که آدم ها با عشقشون یا نفرتشون به من القا می کنند.
خیلی ممنون میشم که راهکار بدید که چگونه متدوال شروع به نوشتن کنم
سوگند عزیز
عالیه
حتماً شروع کن.
نقشه راه زیر میتونه مفید باشه برات:
نقشه راه نویسندگی
سلام من نوشتنم خوبه حتی دوتاازداستان های کوتاه من توجشنواره ملی منتخب شد وبه چاپم رسیدولی وقتی میخوام بنویسم حواسم پرت میشه تمرکزندارم چکارکنم؟
فاطیما جان
احتمالاً این کار برات خیلی مفید باشه:
با همین یک عادت نویسنده شوید+دانلود فصلی از یک کتاب منتشرنشده
عالی بود
سلام من مال اهواز هستم فیلم نامم رونوشتم …موضوعش طنزه ….اونقدر به موفقیت فیلم نامم ایمان دارم که بخاطرش بلند شم وتاتهران بیام ولی ازونجا به بعدش رو نمیدونم چکار کنم وتحویل کی بدمش اگه ثبتش کنم ازدزدیده شدنش میترسم چون موضوعش تکراری نیست…شش ماه طول کشید تا نوشتمش …کاش یکی بود تا دست مافیلم اولی ها که مال شهرستان هستیم رو میگرفت تاماهم توموفقیت سینمای ایران نقشی داشته باشیم …محتاج راهنماییتونم ….سپاس
مریم عزیز
این موضوع تو ایران در و پیکری نداره.
باید با تهیهکنندهها روابط گسترهای رو داشته باشید؛ تا باهاتون همکاری کنن.
راستش من هیچ ایدۀ روشنی ندارم براتون.
چون سینمای ایران رو کلاً یه فاجعۀ مبتذل میدونم.
چندتایی رمان خوندم من جمله امشب اشکی می ریزدنوشته کوروس بابایی، بامدادخمار، شب سراب، ملت عشق الیف شاکاف و تو به اصفهان بازخواهی گشت که تا نیمه خوندم و اصلا خوشم نیومد
برای یه نویسنده کمه طناز جان. باید وقت بذاری و خیلی خیلی بیشتر و متنوعتر بخونی.
شاید این لیست بهت کمک کنه:
معرفی کتاب