پیشنوشت:
قسمت اول: چگونه نویسنده شویم؟
قسمت دوم: چگونه نویسنده شویم؟رمان و داستان کوتاه
درباره مقالهنویسی و نوشتن متنهای غیرداستانی تاکنون تقریباً هیچ کتاب مهمی به فارسی ترجمه نشده است. کتاب البته « البته واضح و مبرهن است که…» با عنوان دوم «رساله ای در مقاله نویسی» را میتوان جزو معدود کتاب هایی تالیفی معتبر فارسی درباره مقاله نویسی خواند. این کتاب را ضیا موحد، استاد سرشناس فلسفه و منطق نوشته است.
« البته واضح و مبرهن است که…» به همت نشر نیلوفر در 220 صفحه منتشر شده است. در زیر بخش هایی از این کتاب خواندنی و آموزنده را با هم مرور می کنم. حتی اگر قصد نوشتن مقاله را هم نداشته باشید، همچنان مطالعه این کتاب، با توجه به مثالهای جذابی که از میان بهترین مقالهها برگزیده، خالی از لطف نیست.
کتاب، به شکلی موجز و آموزنده، ساختار مقاله های پنج پاراگرافی را تشریح میکند.
مطالعه این کتاب برای وبلاگنویسها نیز میتواند راهگشا و آموزنده باشد.
اصل مطلب:
در بخشی از کتاب با نقل جملهای معروف از چرچیل، به موضوع مهمی درباره مقاله نویسی اشاره میشود:
1- بگو چه میخواهی انجام دهی
2- انجام ده
3- بگو چه انجام دادهای
سه جمله بالا از وینستون چرچیل سیاستمدار معروف انگلیس است.
این سه جمله چکیدهی روش مقالهنویسی برای هر نوع مقالهنویسی است. گمان نمیکنم چرچیل منظورش از این جملهها مقالهنویسی بوده است.
ظاهراً روی سخنش سیاستمداران و فرماندهان بوده است. بدین معنی که اولاً مرا در جریان آنچه میخواهید انجام دهید قرار دهید؛ ثانیاً کار را انجام دهید و ثالثاً نتیجه را هم گزارش کنید.
اما از آنجا که کارهای آدمها شباهتهای فراوانی به هم دارند، مقالهنویسی هم مرحلههایی شبیه کارهای دیگر دارد.
بخشهایی از کتاب درباره انواع مختلف مقاله:
مگر میشود برای مقالهای که پهلو به اثر هنری میزند و مقالهی تحقیقی و علمی دستورهای واحدی داد؟
مقالههای هنری قاعدهی معینی ندارند اما اصلهایی هست که در هر نوع مقاله نویسی باید رعایت کرد.
آیا ما مقالهنویس هم داریم؟
در ایران ما هنر کلامی را به شعر و داستان محدود کردهایم. در اینجا مقاله آن شأنی را که در غرب دارد، ندارد، آنانی هم که ذوق و هنری در مقالهنویسی دارند به کار خود چنان نگاه نمیکنند که شاعر به شعر یا داستاننویس به داستان خود.
مقاله به معنای امروزی آن نخستین بار با آثار میشل دو مونتنی محقق فرانسوی قرن شانزدهم در ادبیات اروپا معرفی شد. عنوان این آثار essai بود به معنای جستار. این مجموعه، که شهرت مونتنی را خاسته از آن میدانند، با عنوان essays به انگلیسی ترجمه شد.
مقاله چیست؟
مفهومهای تجربی و پویای علوم انسانی چفت و بست محکمی ندارند.
برای مقالهنویسی تعریف جا افتادهای نمیتوان یافت. به ویژه که مقاله انواع گوناگونی دارد.
مقالهای که با داستانی واقعی یا واقعنما نظر نویسنده را بیان می کند با مقالهای که نظریهای علمی را با دلیل و شواهد ارائه میدهد تفاوتهای بنیادی دارد. برای هر دو نوع نمیتوان اصول یکسانی پیشنهاد کرد.
دو گروه اصلی مقاله ها:
مقاله های علمی-تحقیقی formal-essays
مقاله های عمومی informal/general essays
مقاله عمومی چیست؟
نوشتهای کوتاه، به نثر، نشان دهندهی نظر نویسنده در موضوعی خاص و محدود، با سبکی بارز، لحنی مناسب، توجه انگیز، قلمی شیرین و رسا، دور از فضل فروشی و خالی از ارجاعهای فراوان و کتابشناسی مبسوط و حتی گاهی بی هیچ یک با ساختاری منسجم، شامل حسن شروع و حسن ختام.
مقالهنویسی به این معنی نوشتهای است خواندنی که گاهی پهلو به اثر هنری میزند و در هر زمان نویسندگان آن، بر خلاف مقاله های علمی-تحقیقی، فراوان نیستند.
و از مقالههای علی اکبر دهخدا و جلال آل احمد میتوان به عنوان دو مصداق بارز توصیف بالا نام برد.
مقالهی علمی چیست؟
نوشته ای کوتاه، به نثر، نشان دهنده نظر نویسنده در موضوعی خاص و محدود، رغبت انگیز، با نثری روشن و رسا، شامل ارجاعهای لازم با ساختاری منسجم شامل مقدمه، متن یا بدنه و نتیجه همراه کتاب شناسی مناسب.
البته در مقالات علمی نیز میتوان از اصل ترغیب و ظرافتهای هنری بهره برد، به مثال زیر که ابتدای مقالهای علمی است توجه کنید:
چه اتفاق عجیبی. به دست جونز اتاق افتاد، آرام، از روی عند، در حمام خانه، با کارد و در نیمه شب. کاری که جونز کرد مالیدن کرده بودی روی یک تکه نان برشته.
ساختار مقالههای پنج پاراگرافی
پس از این معرفی انوع مقاله در مهمترین و کاربردی ترین بخش کتاب به ذکر کلی ساختار مقاله پرداخته میشود. هر مقاله دارای 5 پاراگرافی دارای این بخشهای اصلی است:
مقدمه
متن یا بدنه
نتیجه
عنوان
کتابشناسی
در راهنماهای مقالهنویسی مقالههای 5 پاراگرافی اهمیت آموزشی ویژهای دارند. چنین مقالههایی نه کوتاهند نه بلند، و تنها تفاوت مقالههای بلندتر با این مقالهها شماره پارگرافهای بدنه مقاله است.
در ادامه کتاب با ذکر جزییات به معرفی هر بخش از مقالههای 5 پاراگرافی پرداخته شده است.
نکاتی درباره مقدمهی مقاله:
نویسنده در مقدمه و در پاراگراف اول، معمولاً آخرین جملهی مقدمه را به جمله کلیدی اختصاص میدهند.
جمله کلیدی مهم ترین جملهی مقاله است. این جمله به ما نشان میدهد که نویسنده در پی اثبات یا شرح چه موضوعی است.
تمام مطالب مقاله باید در رابطه با جمله کلیدی باشد. توجه به این مسئله نویسنده از حاشیه رفتن و طرح مباحث زائد در امان میدارد.
به گمانم اگر در فهم جایگاه جمله کلیدی مقاله مهارت پیدا کنیم، میتوانیم مقالههای به شدت جذابتر و هوشمندانهتری بنویسم.
نکتهای مهم درباره جمله کلیدی: اگر نتوانید حرف اصلی مقاله خود را در یک یا دو سه جمله خلاصه کنید معلوم میشود که هنوز موضوع در ذهن شما درست شکل نگرفته یا آنچه میخواهید بگویید بیش از حد یک مقاله است.
چند مثال درست و غلط از جمله کلیدی:
-جملهی کلیدی با عنوان مقاله فرق دارد.
نمونه درست: تصویرهای فروغ فرخزاد چه در اغلب شعرهای او چه در فیلم خانه سیاه است ارتباط انداموار با هم ندارند.
نمونه غلط: فروغ فرخزاد در رفتار با تصاویر
-جمله کلیدی اظهار نظر نویسنده درباره موضوع است نه اعلام موضوع:
نمونه درست: تخت جمشید از آنچه تصور میکردم به مراتب عظیمتر بود.
نمونه غلط: موضوع این مقاله بیان احساسی است که با دیدن تخت جمشید به من دست داد.
آنچه در مقدمه اهمیت خاص دارد توجه انگیز بودن آن است. مقاله باید به اصطلاح حسن شروع داشته باشد که جایگاه آن مقدمه است. برای حسن شروع میتوان مقدمه را با لطیف، طنز کوتاه، نقلقول جذاب یا گفتگویی جالب توجه آغاز کرد. مقدمه می تواند به تناسب موضوع یک یا چند پراگراف باشد.
نکاتی درباره بدنهی مقاله:
در عمل مقدمه را بدون آگاهی کافی از مطالب این پاراگرافها نمیتوان نوشت. پاراگرافها همه باید به نوعی در تایید یا اثبات جملهی کلیدی باشند.
ساختار هر پاراگراف به طور کلی چنین است:
1-جمله موضوعی
2-دلیل
3-شاهد ها
4-جمله ربط
نکاتی درباره بخش نتیجه:
این بخش جمعبندی نکتههای اصلی و بیان دوباره جمله کلیدی با تقریری تازه است.
در ادامه کتاب با آوردن داستانی از ادگار آلن پو و سپس نقد آن که مقالهای پنج پاراگرافی است، به شرح این مقاله پنج پاراگرافی پرداخته میشود.
به نظرم بهتر است حین خواندن کتاب، تمرین کنیم و این روش را در عمل بیازماییم، با نوشتن یک مقالهی 5 پاراگرافی آموختههای کتاب به شکل موثرتری در ذهن ما تثبیت میشود.
درباره عنوان مقاله:
«شوهر جلال»، کوتاهترین، رساترین و در عین حال جذابترین عنوانی است که همسری میتواند برای مقالهای درباره شوهرش برگزیند.
جزئی بودن عنوان خود مزیت آن است. اگر سیمین دانشور به جای این عنوان عنوان ، عنوانهایی چون «درباره همسرم»، یا «درباره جلال» را بر میگزید نه آن اندازه جزئی بودند و به همین دلیل نه آن اندازه رسا.
اهمیت مثال در مقاله:
مثال آوردن کهنترین شیوه در شرح نظر نویسنده و دفاع از آن است.
شاید بهترین راه برای نشان دادن مقالهای خوب یا بد همان نشان دادن مقالهای خوب یا بد باشد.
به عنوان مثال برای نقد ترجمهی بد چارهای جز آوردن مثالهایی از آن ترجمه نیست.
برای اثبات اینکه شهرداری به وظیفهی خود عمل نمیکند آوردن چند نمونه چشمگیر به مراتب بهتر از ردیف کردن وظیفههای قانونی شهردار است.
عنوان خوب بهترین ابزار ترغیب خواننده است.
و چند نکته مهم دیگر:
در مقالهنویسی، بر خلاف کم فروشی، کم گویی، به مراتب بهتر از زیاده گویی است.
ویرایشهای پی در پی مقاله برای رغبت انگیزتر کردن آن هم هست.
جملههای زیبا، نقلقولهای به یادماندنی و توضیحهای روشنگر مقاله را خواندنیتر میکند. بهترین استدلالها و شواهد اگر بیان ضعیف پیدا کنند تاثیر خود را از دست میدهند.
یک خاطرهی آموزنده درباره مفهومیابی:
گاهی میخواهیم، حتی گاهی باید، در موضوعی چیزی بنویسیم اما نمیدانیم چه بنویسیم.
به یاد دارم که نویسنده معروفی باید سرمقاله ای برای نشریهای مینوشت و چیزی به ذهنش نمیرسید. درماندگی او را هیچ وقت فراموش نمیکنم. راهحلی که پیدا کرد شروع سرمقاله با بیان همین درماندگی بود بدین شکل:
این بار هر چه فکر میکنم دربارهی وقایع تلخ این چند روزه چه بنویسم چیزی به ذهنم نمیرسد. گاهی چیزهایی رخ میدهد که هیچ دلیلی برای آن نمیتوان یافت. مثلا:…
با این شروع مقالهنویس ما راهی برای نوشتن پیدا کرد و با پیدا کردن چند مفهموم و توضیحی درباره هر کدام مقالهای خواندنی ارائه کرد.
در بخش دوم کتاب ضمن معرفی انواع مقاله(مقالههای روایی، توصیفی، تعریفی و مقاله فلسفی)، برای هر کدام نمونههایی از بهترین مقالات فارسی از افرادی چون میرزا محمد خان قزوینی، جلال آل احمد، مرتضی ممیز، مجتبی مینوی و مهدی سحابی آورده میشود.
در قسمت چهارم سلسه پستهای «چگونه نویسنده شویم؟» به ترانه سرایی خواهیم پرداخت.
12 پاسخ
خوبی این سایت اینه که مثل یک کلاس درس می مونه. بعد از مدت ها ها اومدم و دست پر برگشتم. انگار تو دل یه مزرعه قدم می زنی و از هر طرفش یه بوی خاصی رو استشمام می کنی. ممنون از این همه اطلاعات ناب استاد جانم.
سلام فاطمه جان
چقدر خوشحال شدم اسمتو دیدم.
و چه سعادتی بود دیدن روی ماهت در جلسهی مقالهنویسها.
ممنون استاد خوبم به خاطر این همه مطالب خوب و آموزنده. سایت شما مثل گج زیر خاکی میمونه که آدم هر وقت تو نوشتن کم آورد میتونه بره و اون رو از زیر خاک بیرون بکشه🙏
میخام کتابی قومی واصلیت قوم هاوشهرهای وروستاها بنویسم
خواهش میکنم نوشتن این پست رو در اولویت قرار بدید. بی صبرانه منتظرم.
من روزی که برای شما کامنت گذاشتم تقریبا 99 درصد مطالب وبلاگ رو خوندم و نکات کلیدی رو به صورت خلاصه وار در یک برگه نوشتم. امیدوام بتونم به مواردی که اشاره کردید عمل کنم.
سلام آقا شاهین خسته نباشی، نوشته هات عالی هست. خیلی خوشحالم که با وبلاگت آشنا شدم.
به نظرت برای شروع -نویسندگی مقاله -تولید متن های پژوهشی برای مستندسازی(فیلم کوتاه مستند) یا برای -وبسایت فرهنگی، خبری یا -مصاحبه (ببخشید خیلی طولانی شد). از کجا شروع کنم ؟ چه کتابایی بخونم ؟ و…
سلام علی جان
از لطفت بی نهایت ممنونم.
بزودی یک پست در این رابطه می نویسم.