وبلاگ‌نویسی یا نویسندگی آنلاین؟

وبلاگ‌نویسی یا نویسندگی آنلاین؟

بعد از سال‌ها وبلاگ‌نویسی، هنوز به فرمولی برای راحت‌نویسی نرسیده‌ام.

بله، در خلوت خودم می‌توانم صدها صفحه کاغذ سیاه کنم و کلی هم قربان صدقۀ خلاقیت خودم بروم؛ اما نوشتن منظم روزانه برای وبلاگ، کماکان برایم دشوار و زمان‌بر است.

و صدالبته که من شیفتۀ دشواری این نوع وبلاگ‌نویسی‌ام.

وبلاگ‌نویسی من هیچ ربطی به فضای وبلاگستان فارسی که در دهۀ هشتاد، نقش اینستاگرام فعلی را ایفا می‌کرد ندارد.

نوشته‌های این وبلاگ از دل بر می‌آیند، اما ربطی به قالب «دل‌نوشته» که سراسر اضافه‌گویی، حدیث نفس و ناله و غر زدن و سانتی‌مانتالیسم است ندارد.

باری، اما تغییر مفهوم‌پردازی وبلاگ‌نویسی در ایران زمان‌بر و بی‌نتیجه است. به خاطر همین من «نویسندگی آنلاین» را عنوان مناسبی برای کار خودم می‌دانم.

گمان می‌کنم نویسندۀ امروزی، ناگزیر از نگارش در اینترنت است.

حتی اگر دلباختۀ چاپ کتاب کاغذی هم باشیم (که من هستم)، برای ملاقات با مخاطب، ناگزیریم که از پلکان دنیای دیجیتال بالا برویم.

فضای آنلاین، از دو طریق به نویسنده‌ها کمک می‌کند، که هر دوی این‌ها در دنیای ماقبل اینترنت، بسیار زمان‌بر و طاقت‌فرسا بود:

  1. کمیت مخاطب

اولین چیزی که به ذهن می‌رسد، افزایش تعداد مخاطبان است. وب و شبکه‌های اجتماعی در ذات خودشان با شبکه‌سازی گره خورده‌اند و ازاین‌رو، دستیابی به جامعۀ گسترده‌ای از مخاطب ساده‌تر و کم‌هزینه‌تر شده. فرضاً خوانندگان وبلاگ شخصی من، ده برابرِ تعداد خواننده‌های بسیاری از مجلات و روزنامه‌های معروف امروز این سرزمین است؛ اما آیا کمیت، کیفیت مخاطب را هم تضمین می‌کند؟

  1. کیفیت مخاطب

علیرغم تصور رایجی که دربارۀ شتاب‌زدگی مخاطب اینترنتی و سطحی بودن محتوای دیجیتال وجود دارد، وب می‌تواند بسترساز عمیق‌ترین نوع رابطۀ نویسنده و مخاطب باشد.

اگر برای افزایش کمیت مخاطب به هزار تکنیک و ترفند و مواد افزودنی متوسل می‌شویم، در این مرحله به چیزهای بسیار مهم‌تری نیاز است. اول‌ازهمه باید به سؤال زیر پاسخ داد:

آیا اینترنت برای ما یک موضوع جانبی و تفننی است یا نه به نویسندگی آنلاین به‌عنوان اولویت اول نگاه می‌کنیم؟

با انتخاب دومی، صرف زمان و انرژی و طراحی استراتژی جدی‌تر می‌شود.

دربارۀ افزایش کیفیت مخاطب، مطالب متعددی نوشته‌ام که در دسته‌های استراتژی محتوا، تولید محتوا و وبلاگ‌نویسی قابل‌مشاهده است.

اما اگر به‌عنوان نکتۀ نهایی فقط بخواهم به یک موضوع مهم و قابل‌اندازه‌گیری اشاره کنم باید بگویم که:

برای نتیجه ‌گرفتن از نویسندگی آنلاین، به صرف روزانۀ حداقل 3 ساعت زمان بی‌وقفه نیاز است؛ 3 ساعت تمام برای آزادنویسی، اندیشیدن، صیقل دادن ایده‌ها و انتشار متن نهایی.

و یکی از باورهای خدشه‌ناپذیر من دربارۀ نویسندگی آنلاین:

شرط موفقیت محتوایی در شبکه‌های اجتماعی، داشتن وب‌سایت و وبلاگی نیرومند و پویا است. (+)

 

 فکر می‌کنم بعد از مطالعۀ این پست، خواندن لینک زیر هم برای شما سودمند باشد:

نگرشی بر نویسندگی آنلاین | یک نمونۀ موفق ایرانی

کارگاه تک‌جلسه‌ای یادداشت‌نویسی | جمعه ۳ اسفند ۹۷

شاهین کلانتری در تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین

11 پاسخ

  1. آقای کلانتری خیلی وبلاگتون رو دوست دارم،میخواهم یک وبلاگ مانند شما بزنم،میدانم کامنت جای این حرف ها نیست ولی از هر کس میپرسم، هیچ کس جوابم را نمی دهد!تاسیس یک وبلاگ مانند شما چه قدر هزینه دارد؟قالب وبلاگتون رو خیلی دوست دارم،میتونید اسم قالب سایت تون رو بفرمایید؟
    اول خجالت کشیدم ولی وقتی دیدم جواب هر مخاطبی را میدهید گفتم من هم بپرسم.ممنون!

    1. علی جان
      اگر بخوای سایت وردپرسی ساده و خوب راه بندازی، با قلب آماده و هاستی که برای شروع لازمه و دامنه دات آی آر، حدود صد دویست هزار تومان در کل باید هزینه کنی.
      سایتایی مثل میهن وب هاست، علاوه بر فروش و هاست دامنه، وردپرس رو با یه هزینه خیلی کم برات نصب می‌کنن.

  2. درود
    نویسندگی ضرورتا تولید محتواست آنکه حدیث نفس میگوید و لاف گزاف مینالد سارق عمر و وقت خوانندگان عزیزش است .

  3. آقا شاهین کل مطلبتون به کنار این یه تیکه از حرفتون شک به دل من انداخته بابت وبلاگی که دارم!
    “نوشته‌های این وبلاگ از دل بر می‌آیند، اما ربطی به قالب «دل‌نوشته» که سراسر اضافه‌گویی، حدیث نفس و ناله و غر زدن و سانتی‌مانتالیسم است ندارد.”
    بااین اوصافی که من نه تولیدمحتوا میکنم نه حرفی مینویسم که مفید باشه یعنی برم بند و بساتم رو جمع کنم و فرار کنم از این فضای وبلاگ نویسی نه؟! D:

    1. نه زهرا جان
      تو کار خودت رو با همین قوت ادامه بده.
      ما تو هر مرحله از مسیرمون داریم یه چیز رو تمرین میکنیم. قرار نیست تمام مهارت‌ها رو یکجا بدست بیاریم.
      الان دغدغۀ تو فقط نظم شخصی در روزانه‌نویسی باشه. همین عالیه.

  4. نوشته‌های این وبلاگ از دل بر می‌آیند، اما ربطی به قالب «دل‌نوشته» که سراسر اضافه‌گویی، حدیث نفس و ناله و غر زدن و سانتی‌مانتالیسم است ندارد.

    آفرین شاهین‌جان! این جمله را خوب آمده‌ای. من هم با این قالب ولنگار مشکل دارم. به‌نظرم اگر نگوییم نوشتنِ این قبیل متون عبث است، دستِ‌کم می‌توانیم بگوییم خواندنش اتلاقف وقت است. ضمنِ این‌که این‌جور نوشته‌ها می‌تواند برای نویسنده‌اش خودگول‌زنک شود و توهم نویسنده‌بودن را درش تجسم بخشد.

    1. زنده باد معین نازنین
      معین عزیز، دوست دارم باهات یه قهوه بنوشم!
      در کجایی این سرزمین هستی ای دوست؟

      1. سلامی کافئینی بر شاهین عزیز. من در اصالتاً اهل قمشه عجالتاً ساکن تهرانم. بسیار هم قهوه‌نوشم و مشتاق و خواهان دیدارتم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *