دوست دارید از افراد تأثیرگذار جهان 3 باشید؟
ماریو بارگاس یوسا در مقالهای با عنوان «اهمیت کارل پوپر» مینویسد:
از همۀ نامگذاریها و ردهبندیهای بیشماری که دانشمندان و دیوانگان بهکاربردهاند، هیچیک به شفافیت نامگذاری پوپر نیست:
جهان 1 از چیزهای مادی یا اشیاء تشکیل میشود؛
جهان 2 عالم شخصی و درونی ذهن است؛
و جهان 3 از فرآوردههای روح آدمی به وجود میآید.
تفاوت جهان 2 با جهان 3 در این است که جهان 2 از ذهنیت خصوصی افراد، یعنی ایدهها و ایماژها و حسیات و احساسات خاص هر کس، ساخته میشود، حالآنکه فراوردههای جهان 3 گرچه در ذهنیت فردی پا به عرصۀ هستی میگذارند. عام و همگانیاند. از این قبیلاند نظریههای علمی، نهادهای حقوقی، اصول اخلاقی، شخصیتهای داستانی، کارهای هنری، و خلاصه کل میراث فرهنگی.
دستهبندی پوپر ازاینجهت روشنگر است که میتواند جلوۀ دیگری به اهمیت فعالیتهای نویسندگان و دیگر خالقان آثار هنری بدهد.
با این نگاه ما برای پیشرفت و توسعۀ پایدار به نویسندهها، هنرمندان و اندیشمندان محتاجتریم.
شاید بهجای نالیدن از جهانسومی بودن خودمان، بهتر است قدمی برای توسعۀ جهان 3 برداریم. و بهزعم من این مهم با توسعۀ استعدادهای فردی خودمان صورت میگیرد.
هر فردی، فارغ از سطح ذوق و استعداد، با خلق هر اثر خوب، خواهناخواه گامی برای توسعۀ جامعه و تمدن برمیدارد.
لازم نیست در لحظۀ خلق اثر به فکر فیل هوا کردن باشیم، همینکه خودخواهانه برای تبدیلشدن به یک هنرمندِ خوب تلاش کنیم، سهم خودمان را برای رشد جامعه ادا کردهایم.
حالا شاید معنی برخی فعالیتها عوض شود:
اشتراکگذاری اخبار یک اتفاق تلخ اجتماعی، شاید در کوتاهمدت جذاب و ارضاکننده به نظر برسد و با شعارهایی مثل «هر شهروند یک خبرنگار» سرگرم شویم. درنهایت مشتی میانحال خواهیم بود که بازیچۀ رسانههای خبری شدهاند. در نتیجه دچار توهمِ تأثیرگذاری میشویم و تحولات عمدۀ جامعه را به دست اتفاق میسپاریم.
در طول تاریخ، خلق هنر، از ساخت خبر دشوارتر بوده. و همواره اولی حتی با طرد و نادیده گرفته شدن، امتیاز ماندگاری را از آن خودش کرده است.
ما همیشه بیش از خبر به هنر نیاز داریم.
فکر میکنم بعد از مطالعۀ این پست، خواندن لینک زیر هم برای شما سودمند باشد:
کاری که از دست یک نویسنده بر میآید
شاهین کلانتری در تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین
2 پاسخ
درود بر تو شاهین گرامی
شاهین میتوانی در خصوص غیرشخصی اندیشیدن هم پستی بنویسی؟
این که چطور از خود فاصله بگیریم و از بالا به مسائل و پدیدهها نگاه کنیم. و تا حد امکان فکرمون کمتر آلوده به تجربیات خودمون باشه.
بیشتر دنبال یک راه عملی و تمرینی برای تقویت این نوع اندیشیدن هستم.
از این رو گفتم که به گمانم با جهان 3 ارتباط دارد و دغدغهی این روزهای خودم نیز هست. و بعید میدانم در این زمینه مطالعه و تمرین نداشتهباشی.
ممنونم ازت.
سلام مرتضی جان
یه تمرین هست که من تو همۀ کلاسام به بچه ها پیشنهاد میکنم.
که به عنوان یکی از راه های رسیدن به خرد و دیدن تصویر بزرگ تر و خارج از خودمون بهمون میکنه:
یادداشت های روزانۀ خودت رو با زاویه دید سوم شخص بنویس.
مثلاً:
مرتضی امروز صبح از خواب بیدار شد. با خودش فکر کرد که آیا بهتر است موبایلش را چک کند یا نه برود سراغ قلم و کاغذ و 3 صفحه آزادنویسی کند. دست و صورتش را شست و تصمیم گرفت اول به نوشتن سلام بدهد…