شاهین کلانتری در مشهد

ماجرای رسیدن من به چراغ جادو

تقریباً محال است که آدمیزاد هوس جادو و جادوگری نکند. روی بسیاری از کارهای ما ممکن است برچسب جادو نخورد، اما این کارها غالباً از همان میل مرموز ما به جادوگری سرچشمه می‌گیرند.

برخی این شانس را پیدا می‌کنند که در طول زندگی با انجام کاری دلخواه، میل جادوگری‌شان را ارضا کنند و برخی دیگر هم همیشه در حسرت جادو می‌مانند.

تنها آرزوی دوران کودکی من داشتن چراغ جادو بود. سریال چراغ جادو -با بازی مهدی هاشمی در نقش غول- هم در پررنگ کردن این رؤیا بی‌اثر نبود. نفس وجود چراغ جادو به من قدرتی می‌داد که نیاز به آن سال‌به‌سال بیشتر هم شد.

من فقط به این فکر می‌کردم که با محدودیت انتخاب 3 آرزو چه‌کار کنم. تا اینکه تصمیم گرفتم پس از رسیدن به چراغ از غول 3 چراغ دیگر بخواهم، بعدازآن هم از غول‌های بعدی 3 چراغ دیگر و این‌جوری با جمع کردن کلکسیونی از چراغات جادو (!)، تحقق تمام آرزوهای آینده‌ام را هم تضمین می‌کردم.

حالا که عزم و علاقه‌ام در نوشتن را بررسی می‌کنم می‌فهمم که نویسندگی برای من چیزی جز چراغ جادو نیست.

لپ‌تاپ را روشن می‌کنم. دست‌هایم را روی دکمه‌های کیبورد می‌گذارم و پس از چند لحظه مالش کیبورد (!) غول چراغ جادو برای خدمتگزاری ظاهر می‌شود.

برخلاف غول چراغ جادو که فقط به برآورده کردن 3 آرزو محدود شده بود، نوشتن سخاوتمند و همیشگی است.

3 تا از مهم‌ترین آرزوهایی که چراغ جادوی نوشتن تاکنون برای من برآورده کرده است:

تجربۀ عمیق عشق

دوستانی ارزشمند و کمیاب که رابطه با آن‌ها غنای زندگی مرا 10 برابر کرده است.

سخنرانی و تدریس (کاری که جز با جادوی نوشتن عمق و روشنی نمی‌یابد.)

 

حالا وقت این است که شما هم دستی به چراغ جادوی خاک‌گرفته‌تان بکشید؛ اما می‌خواهم یک نکتۀ مهم و ارتقابخش را دوباره برایتان بگویم:

برای نوشتن، هیچ شکل و قالب و هدف مشخصی وجود ندارد. یکی داستان می‌نویسید دیگری کتاب‌‌های غیرداستانی، یکی شعر می‌نویسد، دیگری یادداشت‌های وبلاگی. یکی دربارۀ عشق و هنر می‌نویسد دیگری دربارۀ پول و موفقیت.

برای برآورده کردن آرزوهای خودتان بنویسید، نه چیزهایی که دیگران به شما تحمیل کرده‌اند.

غول چراغ جادو گوش‌به‌زنگ شماست.

 

دربارۀ عکس این پست: ورک شاپ تولید محتوا در مشهد | آوات هوم

 شاید دوست داشته باشید این مطلب را هم بخوانید:

نویسندۀ موفقیت

 کار و زندگی در شرایط بحران | یک رویداد حضوری با شاهین کلانتری

کانال مدرسه نویسندگی در تلگرام | اینستاگرام شاهین کلانتری

13 پاسخ

  1. سلام
    جادو در کلمات پنهان است و نوشتن معجزه خواهد کرد
    دنیای عجیبی است که از نوجوانی به کلمات علاقه مند بودم و جرات نوشتن نداشتم
    چون فکر میکردم سخت ترین کاردنیا نوشتن است که هست از دید منی که کم خوان بودم و ترسو از قلم به دست گرفتن و لی از وقتی با توو دنای جادویی ات آشنا شده ام کتابهای بیشتری خوانده ام و جرا ت مندانه تمرین میکنم و داستانک هایی از ذهن به کاغذ اورده ام .
    #همین
    #نوشتن
    #ترس_ خر _است
    #کتاب
    #دوست خوب
    #شاهین کلانتری

  2. سلام. شبتون بخیر
    در نوشتن قدرتی جادویی نهفته هستش…. نوشتن ابعاد مختلفی از وجود ما رو به کار میگیره…دست ، چشم و مهمترین چیز …ذهن رو .
    همون طور که میدونیم “ذهن یا خدمتکاری عالی است یا اربابی بی‌رحم”. نوشتن شیوه‌ای عالی برای تفکر آگاهانه و تبدیل ما به ارباب ذهنمون هستش….
    لذت بردم از خوندن مطالبتون….مثل همیشه عالی بود ….
    یاعلی

    1. سلام به آنیتای عزیز
      چقدر حس خوبیه داشتن دوستان با محبتی مثل شما.
      خوشحالم که نوشتن این پیوند زیبا رو بین ما ایجاد کرده.

  3. سلام استاد یک راهنمایی میخواهم ازشما.چند کتاب که بتونه به من کمک کنه بتونم جزئیات رو راحتر بنویسم و بهم الهام وایده ی نوشتن و توجه به جزئیات رو بده معرفی کنین.کتابهای که به زیباترین شکل بطور مثال محیط پیرامون سوژه و یا داستان و یا هرچیز دیگه رو توصیف کردن.
    همچنین چند کتاب درمورد الهام گیری به منظور استفاده از استعاره و تشبیه…نمیگویم کتاب شعر .کتابهای داستانی و یا غیر. داستانی باشه.فلانی موهایش برفی است.میخواهم این استعارات را الهام بگیرم و درواقع خودم بسازم و معرفی کتاب به منظور الهام وایده گرفتن است.ممنون می شوم.

    1. سلام به ابولفضل عزیز
      من قبلاً یه پست راجع به جزییات نوشتم. حتماً یه نگاهی به اون بنداز:
      چگونه با جزئیات بنویسیم؟
      اما دربارۀ پیشنهاد کتاب.
      تمام کتاب هایی که توی صفحه زیر، در قسمت رمان و داستان کوتاه معرفی کردن میتونن برات مفید و ارزشمند باشن:
      بهترین کتاب ها

  4. سلام به صاحب چراغهای جادو

    متن جادویی شما مثل چند صد پست جادویی و دلپذیر دیگرتان، در من شور و سرورِ نوشتن را تجدید کرد.

    نوشتن خوب است و خوب است و خوب.
    اما…

    چیزی که نوشتن را بیش از پیش بهتر می کند، جادویی نوشتن است.

    ایمان به جادوی کلمات.

    دست چرخاندن و چشم جنباندن و اعجازگری.

    آه از زمانی که نوشته ات از معبدِ کتاب و وبلاگ سر بر می آرد و دلها را، چشم ها را، قلب ها را تسخیر می کند و تو بی آنکه از اتاقت بیرون آمده باشی یا از پای کیبوردت تکان خورده باشی، دنیا را در نوردیدی و انسانها را عاشق تر، زیباتر، رؤیابازتر و جسورتر کردی.

    نوشتن پیشه ی خداست که از آن بالا کلمات را به سانِ معجزاتی بی شمار بر قلب و چشم و زبان ما می ریزد و قوانین جهان را با همین کوچک واژه های ساده به هم می ریزد.

    خدای خوبِ قشنگِ دوست داشتنیِ مهربان من، کلمه ها را مثل هزار چیزِ ساده ی کوچکِ دمِ دستیِ دیگر برای تسکین، ابراز، تحسین و اعجاز به ما هدیه داد تا هر روزمان را با پایکوبی و شادی به دورِ آتشِ اشتیاق جشن بگیریم.

    رسولان عشق به تعداد نویسندگان، به تعداد شاعران، به تعداد کلمه بازان و واژه پردازان آفریده شدند، تا بارها و بارها و بارها ثابت کنند که حقیقی جز معجزه وجود ندارد.

    اگر خدا، از عظمت خودش چیزی در ما ودیعه نهاده باشد، بی شک همین کلمات هستند، کلماتی که می-میرانند، زنده می کنند، می خندانند و به گریه وا می دارند.

    کلمات این دروازه های بی انتهای خیالاتِ محالِ بی زوال.
    باز هم بنویسید و دنیا را زیباتر کنید.
    تک تک ما انگیزه ی قلم زدن را از شما می گیریم.
    همه مایی که آیندگانیم و بی قلم زدن قطعا می میریم.

    مثل همیشه جادو کردید، دستمریزاد.

    1. سلام بهار عزیز
      میگن زیبایی در چشم ببینده‌ست.
      مهر و لطفی که نسبت به من و مدرسه نویسندگی برام همیشه عزیز و ارزشمنده.
      ما انسان‌های خوشبختی هستیم که میتونیم با خوندن و نوشتن مایۀ دلگرمی هم باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *