- «گاه» و «گاهی» فارسی است، پس نگوییم «گاهاً».
- سینِما از سی تا نَما تشکیل نشده که به آن سینَما میگوییم. سینِما درست است.
- «ورود کردن» فعل زشت و چندشآوریست. توی چیزها ورود نکنیم.
- توی چتها بهجای «به» و «که» ننویسیم «ب» و «ک».
- یکبار برای همیشه وقت بگذاریم و یاد بگیریم که «هکسره» یعنی چه.
- به جای «تایم» میتوانیم بگوییم «وقت» یا «زمان». بهتر نیست؟
- در مصرف علامت تعجب زیادهروی نکنیم. چه بهتر که اصلن آن را به کار نبریم، مگر در موارد ضروری.
- ادامه دارد…
14 پاسخ
سلام استاد
واقعاً حرفتون درسته.
امّا شما خودتون از مثلن و قطعن و … استفاده می کنید. قبلاً گفتید که دلیلش هماهنگی زبان و نوشتاره؛ امّا میشه مثل مورد اولتون کلمه ها رو جایگزین کرد. مثلاً جای قبلاً بنویسم:قبل تر ها یا دفعه قبل.
همیشه نمیشه جایگزین مناسبی پیدا کرد.
سلام استاد.
واقعاً حرفتون درسته.
امّا شما خودتون از مثلن و قطعن و … استفاده می کنید. قبلاً گفتید که دلیلش هماهنگی زبان و نوشتاره؛ امّا میشه مثل مورد اولتون کلمه ها رو جایگزین کرد. مثلاً جای قبلاً بنویسم:قبل تر ها یا دفعه قبل.
سلام استاد.
من توی خیلی از کتابها دیدم که “حتی” رو “حتا” مینویسن..
یا “مجتبی”، “صغری”، و.. رو با الف در انتهای اسم میبینم؛
اینها هم غلط املایی محسوب میشه؟
درود مینا خانم گرامی
غلط نیست. درستتر هم هست.
هدف باید همخوانی گفتار و نوشتار باشه.
شما حتا رو چجوری میخونید؟
چرا همونطور که خونده میشه ننویسیم؟
مثلن چرا همین مثلن رو مثلاً بنوسیم؟ مگه مثلن «مثلن» خونده نمیشه؟
سلام و ارادت
همیشه دوست داشتم از شما بپرسم چرا اصلاً و قطعاً را اصلن و قطعن مینویسید. ولی موقعیت آن در کامنتهای مطالبتان نبود. در این مطلب واقعاً دیدم فرصت مناسبی است. چرا واقعاً؟ برای سئو؟
درود محمد عزیزم
نه، موضوع فراتر از سئو مئوئه. ضمن اینکه این کار کمکی به سئو. نمیکنه.
در جواب یکی از دوستان پیام زیر رو نوشتم که برای شما هم بازنشر میکنم:
من هم قبلن کلماتی مثل «قبلاً» و «قطعاً» و «حتماً» و… رو به شکل رایج مینوشتم. اما مدتیه تصور میکنم که باید اینا رو فارسی بنویسم، چون این کلمات دیگه فارسی شدن، و من هم در حال فارسی نوشتنم، بنابراین این شکلی بهتره.
بذارید این نقل قول رو هم به کامنتم اضافه کنم:
محمد پروین گنابادی از صادق هدایت نقل میکنه:
«مرحوم هدایت معتقد بود به فرض که بخواهیم کلمههای تنویندار را به کار ببریم، برای این که به آنها رنگ فارسی ببخشیم باید آنها را همچنان که تلفظ میشوند بنویسیم تا این همه گرفتاریهای املایی از میان برود و برای مثال، ابداً را ابدن و واقعاً را واقعن و اتفاقاً را اتفاقن بنویسیم.»
قبلا من هم مطلبی در این خصوص نوشته ام. که لینکش رو قرار می دم. البته یه موضوعی من رو وادار به فکر می کنه و اون اینه که خوب در گفتگوهای روزانه و خودمانی همچین اتفاقاتی می افته که شایدشبیه همین غلط های جدید باشه، اما کسی مخالفتی با اون ها نداره. مثلا همین کلمه “نداره” که “د” آخر به “ه” تبدیل می شه و یا فعل “قرار می دم” که یک “ه” از آن حذف شده. آیا این موضوع با یک توافق جمعی حل نمیشه یا همچنان باید یکی را درست و دیگری را غلط فرض کنیم؟
درود مجتبی جان
البته حکایت گفتار یه بحث جداست. که دارم یه کارایی هم براش میکنم. بزودی هوا خواهد شد.
در بی سوادی مدرن “راجع به” را می نویسند “راجب”.
من یه بار تو اینستاگرام خوندم «چق حص خوبیه که طُ…». واقعاً با دیدن کلماتش خورد توی ذوقم. از طرف دیگه، وقتی توی نوشتهای ببینم که فاصله نیمفاصله به خوبی رعایت شده، بیشتر اون نوشته و آدمی که پشتش هست رو جدی میگیرم.
اگه من جای شما بودم در جا بلاکش می کردم
راست میگی واقعاً. منم خیلی عصبانی میشم وقتی این نوشته ها رو میبینم.
یکسری از این غلط ها به تعداد زیادی تو فضاهای مجازی دیده میشه که منو دیوونه می کنه. مخصوصا خلاصه و شکسته نویسی… اصلا نمی دونم به مثال چهارمتون میشه حتی شکسته نویسی گفت یا نه.