عشق سال‌های تلگرام

کانال من در تلگرام

نوشتن روی این وبلاگ برایم از نوشتن در هر جای دیگری ارزشمند تر و لذت بخش تر است و شبکه های اجتماعی را هرگز به وبلاگ نویسی ترجیح نمی دهم. و اگر دقت کرده باشید از ابتدای ماه جاری وبلاگ را هر روز تازه می کنم و امیدوارم این روند با قدرت بیشتری ادامه داشته باشد.

در کنار وبلاگ به نظرم تلگرام فضای مناسبی برای اشتراک گذاری بعضی از لینک ها و عکس ها و مطالبی باشد که شاید توی سایت نشود آنها را در پست های مستقل منتشر کرد.

توی کانال راحت تر میتوانم از صفحات بعضی از کتاب هایی که در حال خواندنشان هستم عکس بگیرم و با شما به اشتراک بگذارم.

و اینکه تصمیم گرفته ام توی کانال علاوه بر کاریکاتورهای خودم گزیده ای از بهترین کارتون ها و کاریکاتور هایی که تا بحال دیده ام منتشر کنم.

در کل منظورم این است که کانال تلگرام را راه اندزای نمیکنم که فقط مطلاب وبلاگ را روی آن منتشر کنم. بلکه برای کانال تلگرام«مهارت های نویسندگی» برنامه مستقلی دارم.

سعی می کنم این کانال را روزانه در چند نوبت به روز کنم.

آیا شما کانال «مهارت های نویسندگی» را دنبال می کنید؟

پی نوشت: تیتر این پست نقیضه عنوان رمان مشهور گابریل گارسیا مارکز«عشق سال های وبا» است.

9 پاسخ

  1. آدما دو دسته اند
    یه دسته اونایی که تو سختیها کنارتند و میگن سخته، ولی با هم می گذرونیم
    یه دسته اونایی که شرایط سخت رو برات سخت‌تر می‌کنند. بیشتر تو مشکلات فرو می‌برنت.

  2. شما استاد مایید واقای شعبانعلی استادِ استادما هستن یعنی میتونن یه لقبی مثل این داشته باشن : اَبَر استاد یا مثلا استاد بزرگ
    دارم روز هام رو کِش میدم تا وقت کنم و بیشتر نوشته های دوستان شما رو دنبال کنم مطمئنا این خودش یه نوع نقشه راهه.. این روزا دنبال یادگیری بیشتر کامپیوتر و در ادامه طراحی صفحات وبم و اینا یکم در اولویت ترن فعلا!!!..
    ترسم از فصل مدرسه هاست .. نمیتونم درس نخونم ! من باید برم تهران و یا هر شهر دیگه ای که بتونم توی اون بیشتر و آزادانه تر با ایده هام زندگی کنم ( یعنی تهران و کرج و اصفهان و یا نهایتا مشهد! رشته های مربوط به گردشگری و زبان های خارجی به جز انگلیسی)
    یزد اونقدر ها شهر ازادی نیست که بشه ایده های بزرگ رو توش مطرح کرد
    تئاتر، کتاب و کتابخونی ، کتابخونه ها و کتابفروشی های اینجا مثل تهران پیشرفته و به روز نیست..
    گاهی حتی فکر میکنم جامعه اطرافم نوشتن رو وقت تلف کردن میدونن…
    دوست دارم تنها نباشم و وقتی از یک کتابی حرف میزنم یک عالمه دوست کتابخون دیگه باشن که حسودی من و بربینگیزند و من و به خوندن بیشتر تشویق کنن!

    1. ایشالا که حتماً موفق میشی ستاره جان.
      خیلی خوبه که اهداف و خواسته های روشنی داری.

    2. من اصفهان زندگی می‌کنم، می‌تونم بگم کل این فضا رو گشتم و پیدا کردن یک جمع هم‌خوان یا با علایق مشترک بسیار کار سختیه، حتی توی تهران و اصفهان. بار ها افرادی با دک و پز های مختلف دیدم اما وقتی نزدیک میشم میبینم طرف از خود من بی سواد تره، فقط جرئتشو داشته چند نفرو دور خودش جمع کنه …
      حیف .. حیف …

  3. و این شد اولین ماهی که شاهین کلانتری فیکس هر روز سی پست در وبلاگش منتشر کرد
    پست های اولیه شما نقشه راه خوبی هستن و همیشه من و به ادامه راه امیدوار و امیدوار تر میکنن

    1. ستاره خیلی خوبه که داری مسیر من رو جزء به جزء بررسی میکنی.
      من یه زمانی با عشق و ولع نوشته های محمدرضا شعبانعلی رو مرور میکردم و هنوز هم…

  4. یه زمانی توی وبلاگت خوندم که ست گادین هر روز وبلاگش رو به روز می کنه.

    می خواستم این رو بهت بگم که همون ست گادین توی هیچ شبکه ی اجتماعی ای فعالیت نداره، و گفته که اگه بخواید یه کار رو عالی انجام بدید نباید تمرکز و قدرت خودتون رو توی کارهای دیگه صرف کنید.

    با خوندن این پست هم خوشحال شدم و هم ترسیدم،
    خوشحالی به خاطر به روز رسانی هر روزه ی وبلاگت،
    و ترس به خاطر کانال تلگرامی که ممکنه لطمه بزنه به اینجا.

    1. سلام ادریس جان
      ممنون از نکته ای که گوشزد کردی.
      باهات موافقم.
      من قبلاً اینستاگرام و فیس بوک رو کنار گذاشتم.
      پای گوشی زیاد وقت تلف نمیکنم. تمام تمرکزم روی وبلاگ هستش.
      و لذتی که از به روز کردن وبلاگ می بردم هیچ جای دیگه ای تجربه نمیکنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *