shahin kalantari

دعوت به دوام‌آوردن

حالا شاید اهمیت دلبستگی به کاری خاص را بیش از همیشه حس کنیم. وقتی اقتصاد فرومی‌پاشد و پول ملی دم‌به‌دم بی‌ارزش‌تر می‌شود و شوک هزار برابر، دلبستگیِ ژرف به هنر یا مهارت یگانه پناهگاه امن است. این یادداشت دعوتی به دوام‌آوردن است در روزهایی که بهانه‌‌ی درهم‌شکستن هیچ کم نیست. بیایید بچسبیم به نوشتن یا هر هنر دیگری که دوست داریم. همه‌ی ما شهرزاد قصه‌گویی هستیم که برای حفظ جانمان داستان‌سرایی می‌کنیم. ما نمی‌گذاریم این هزار و یک شب تاریک خالی از لذت و معنا بگذرد.

7 پاسخ

  1. درود؛ لطفا از کلمه تاب آوری هم بهره ببرید؛ که در مضمون فوق و حیاط شرکت ها نیز مصداق دارد. بیکران سپاس

    1. سلام به روی ماه شما آقای یوسلیانی همیشه‌عزیزم
      چه خوب که به این کلید‌واژه اشاره کردید. بسیار مهمه و مرتبط.

  2. برای اقتصاد نیم بند چاره ای ندارم. اما فکر میکنم هر چیزی که ارتباط با روان داشته باشه و بتونه روح انسان رو نوازش کنه در این شرایط پناهگاه و آرامبخش میشه. مثل نوشتن. مثل طراحی کردن.

  3. کاش دردمان فقط، فروپاشی اقتصادی بود.
    با ناامنی چه کنیم..؟
    ناامنی خلاقیت را کور نمی‌کند؟
    شاید هم برعکس، مثلن مذاب متلاطم درونمان از مسیر خلاقیت فوران کند و همه‌ی انسدادها را یکجا درهم شِکند.
    آری… اینگونه شاید بهتر باشد.
    محتمل تنها راه نجاتمان از این مخمصه‌ی هولناک همین باشد.
    می‌دانی؟
    مذابِ متلاطم رنج‌ها اگر مسیری برای فوران نیابد، سونامی رخ می‌دهد و به قصد مرگ همه‌ی سدها و درهای بسته را منفجر می‌کند.

    این روزها نوشتن برایم لذت بردن میان هجوم بی رحمانه‌ی درد و رنج‌ها نیست.
    مگر می‌شود در باتلاق لذت برد؟
    نوشتن امروز برای من تلاشیست در جهت حفظ بقا.!!!
    آری، برای زنده ماندن، درهم نَشکستن، فرو نریختن، از پا درنیامدن باید بنویسیم…باید بنویسیم…باید بنویسیم!

    قلمم عجیب یخ زده و متعجبم که چگونه هنوووز می‌نویسم.؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *