

مهارت نویسندگی خود را ارزیابی کنید.
با این پرسشنامه میتوانید میزان مهارت و استعداد نویسندگی خود را ارزیابی کنید.
در پایان با توجه به امتیازی که کسب میکنید راهکاری برای شما ارائه میشود.
با انجام این تست مشخص میشود که استعداد نویسندگی دارید یا نه.
حالا به موارد زیر از ۱ تا ۵ امتیاز بدهید. ۱ به معنای بد و ۵ به معنای خارقالعاده است. در پایان امتیازهای خودتان را جمع بزنید.
- من در هر حس و حالی که باشم، بدون توجه به خلق و خویم، حتماً سعی میکنم که بنویسم.
۱ – ۲ – ۳ – ۴ – ۵
- من حین نوشتن به ویرایش نوشتهام فکر نمیکنم. و سعی میکنم به ندای منتقد درونم توجهی نکنم.
۱ – ۲ – ۳ – ۴ – ۵
- من کتابهای آموزش نویسندگی را مطالعه میکنم و به یادگیری و بهبود مهارتم اهمیت میدهم.
۱ – ۲ – ۳ – ۴ – ۵
- من به نوشتن صفحات صبحگاهی علاقهمندم و هر روز صبح به محض بیدار شدن سه صفحه کامل مینویسم.
۱ – ۲ – ۳ – ۴ – ۵
- من همیشه یک دفترچه یادداشت همراه خودم دارم و ایدههای جالبی را که به ذهنم میرسد ثبت میکنم.
۱ – ۲ – ۳ – ۴ – ۵
- من حین نوشتن موبایلم را کنار میگذارم و سعی میکنم عوامل حواسپرتی را از خودم دور کنم.
۱ – ۲ – ۳ – ۴ – ۵
- من از روی آثار نویسندگان بزرگ و حرفهای رونویسی میکنم تا رمز و راز آثار آنها برایم آشکار شود.
۱ – ۲ – ۳ – ۴ – ۵
- هم نوشتن روی کاغذ برایم جذاب است، هم تایپ کردن با کامپیوتر را در برنامۀ نوشتاریام دارم.
۱ – ۲ – ۳ – ۴ – ۵
- من از ارائه و انتشار نوشتههایم و بازخورد گرفتن هراسی ندارم.
۱ – ۲ – ۳ – ۴ – ۵
- من نمیگذارم هیچ روزی بدون نوشتن سپری شود.
۱ – ۲ – ۳ – ۴ – ۵
-اگر امتیاز شما بیش از ۴۵ است، شما استعداد نویسندگی دارید. همین الان بروید و شروع کنید به نوشتن.
-اگر امتیاز شما بین ۳۰ تا ۴۵ است، شما استعداد نویسندگی دارید. همین الان بروید و شروع کنید به نوشتن.
-اگر امتیاز شما کمتر از ۳۰ بود، شما استعداد نویسندگی دارید. همین الان بروید و شروع کنید به نوشتن.
ده روش برای پرورش استعداد نویسندگی
۱
چگونه بخوانیم؟
کتاب، بهترین معلم نویسندگی جهان است. تا میتوانید برای کتاب خواندن وقت بدزدید.
برای انتخاب کتاب به اصل لذت توجه کنید. چیزهایی را بخوانید که دوست دارید.
دربارۀ کتاب و کتابخوانی میتوانید مطلب زیر را هم بخوانید:
یک راهنمای کامل برای کتاب خرید و کتاب خواندن
۲
سخت نگیرید
نوشتن شکل گفتاری زبان است.
هیچ کسی حرف زدن را به خاطر اینکه استعداد حرف زدن ندارد رها نمیکند. ما چون از ابتدای خردسالی حرف زدن را آموختهایم هیچوقت دربارۀ حرف زدن احساس بی استعداد بودن نمیکنیم.
نوشتن هم همینطور است. درست مثل حرف زدن که برای تقویت آن مهارتهایی مثل فن بیان را میآموزیم، برای بهتر نوشتن نیز میتوان مهارتهایی را آموخت.
در هر صورت باید بدانیم که نباید به بهانۀ دشواری نوشتن دست از آن بکشیم.
ژول سالزمن میگوید: اگر میتوانید حرف بزنید، پس حتماً میتوانید بنویسید.
۳
یا یک عادت خوب و ساده شروع کنید
تقریبا در تمام منابع و کتابهای آموزش نویسندگی و تولید محتوا توصیه شده که در قدم اول برای شروع نوشتن، آزادنویسی کنید.
آزادنویسی یعنی اینکه دستتان را بگذارید روی کاغذ یا کیبورد و هر آنچه را که توی ذهنتان میگذرد بدون وقفه و سانسور روی صفحه بیاورید. این فرآیند را برونریزی ذهنی هم مینامند.
انجام این کار به طرز قابل توجهی به بروز استعداد نویسندگی شما کمک میکند.
بهترین عادتی که برای شروع آزادنویسی سراغ دارم نوشتن صفحات صبحگاهی است:
صفحات صبحگاهی: بهترین عادت برای شروع نویسندگی
۴
ابزار کار نویسنده
کار نویسنده با زبان است و ابزار کار او واژهها.
هر چقدر که گنجیۀ واژگان شما غنیتر باشد در شکل دادن به ایدهها و افکارتان بهتر عمل میکنید.
برای افزایش دامنۀ لغات لازم نیست که لغتنامه را حفظ کنید.
فقط کافی است کمی روی واژگانی که میخوانید و میشنوید حساستر شوید و یادداشتبرداری کنید.
بهترین عادتی که میتوانم به شما پیشنهاد بدهم کلمهبرداری است:
کلمهبرداری | یک روش ساده برای افزایش دامنه واژگان و تسلط کلامی+کلیپ آموزشی
۵
در قالبهای مختلف بنویسید
اگر رمان مینویسید مقاله هم بنویسید. اگر متن تبلیغاتی مینویسید شعر هم بنویسید. اگر داستان کوتاه مینویسید یادداشت هم بنویسید.
انواع گونههای نوشتن را تجربه کنید. خودتان را به یک نوع خاص محدود نکنید.
گاهی اوقات متوجه میشوید که برخلاف تصورتان عملکرد شما در گونۀ نوشتاری دیگری به مراتب بهتر است. بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان انواع مختلف نوشتن را به طور مقطعی یا همزمان تجربه کردهاند.
در همین رابطه شاید خواندن این مطلب برایتان جالب باشد:
۶
مدام آموزش ببینید
آموزش موتور نویسندگی شما را روشن نگه میدارد. هر چقدر که ذهنتان را از دانش نویسندگی پربارتر کنید، استعداد شما بیشتر صیقل میخورد.
اگر دوست دارید هر هفته برایتان یک نامۀ آموزشی رایگان ایمیل کنم فرم زیر را پر کنید:
۷
به استاد یادداشتبرداری تبدیل شوید
زندگی حرفهای نویسنده بدون دفترچه یادداشت غیرقابل تصور است.
همیشه دفترچه یادداشتی را کنار دست خودتان داشته باشید: کنار تختخواب، توی تاکسی و اتوبوس، حین تماشای فیلم، هنگام گفتوگو و… .
اگر به یادداشت ایدههایی که در لحظه به ذهنتان خطور میکنید بیاعتنا باشید و بیشازاندازه به حافظهتان متکی باشید بسیاری از ایدههای درخشان خودتان را نابود میکنید.
۸
نوشتن را وارد تمام ابعاد زندگیتان کنید
از نوشتن برای بهتر فکر کردن استفاده کنید. برای گرفتن تصمیمهای ریز و درشت زندگیتان دست به قلم شوید. برای دیگران نامه بنویسید، به این که نامهنگاری دیگر مثل گذشته باب نیست فکر نکنید، شما نامه را به بهانهای برای تمرین نوشتن تبدیل کنید.
در کلیپ زیر دربارۀ استفادۀ از نوشتن برای برنامهریزی روزانه گفتهام:
۹
استعدادسازی را جدیتر بگیرید
بیش از حد لازم به تستهای شخصیتشناسی و استعدادیابی اتکا نکنید.
روزبهروز بر تعداد پژوهشها و مقالاتی که ناقص بودن بسیاری از تست و آزمونها را اثبات میکنند افزوده میشود.
توی واقعیت اغلب این آدمها هستند که خودشان را به نتایج آزمونها نزدیک میکنند.
بنابراین نگذارید نتیجۀ یک تست شما را از چیزی که برای انجام آن اشتیاقی آتشین دارید دور کند.
دنیای هنر و نوشتن به اندازهای وسیع و متنوع است که برای هر فردی با هر نوع و سطح از استعداد فرصتهای بیشماری ایجاد میکند.
۱۰
یک برنامۀ تمرینی متنوع داشته باشید
هر روز حداقل ۱ ساعت را به تمرین اختصاص دهید. در زمان تمرین آفلاین باشید و مزاحمتها را به حداقل برسانید.
باید از برنامۀ تمرینی خودتان محافظت کنید.
آداب و برنامۀ تمرینی متنوع خودتان را طراحی کنید، برای این کار مطلب زیر به شما کمک میکند:
چگونه تمرین کنیم؟ | ۱۰ فرمان تمرین مؤثر
هر از گاهی هم میتوانید چالشهایی را برای تمرین گروهی طراحی کنید.
یک یادداشت کوتاه:
هیچچیز رازآلودتر از اشتیاق نیست.
اشیاق از هر چیز دیگری مهمتر است. فرصت و استعداد، اگر با آتش اشتیاق درنیامیزد، چیزی جز هیزمِ تر نیست.
مهم نیست که توان زیبانویسی را داری یا نه؛ ممکن است در مهارت نوشتن به گَرد پای هزاران نفر دیگر نرسی؛ حتی از فهم جای درست ویرگول ناتوان باشی؛ و از فقر کلمه پوست به استخوانت چسبیده باشد!
اما تمایز تو، اشتیاق توست. آنکه مشتاق است، سرانجام دست در دست اشتیاق، زیبانویسی را خواهد آموخت.
ویرگول و نقطه و علامت تعجب را هم در جای مناسب خواهد کاشت.
و با غنای نوشتههایش زبانی را ثروتمند خواهد کرد.
شعلۀ اشتیاق حقیقی هرگز فروکش نمیکند.
شاید دوست داشته باشید با تستی هم که در لینک زیر آمده استعداد نویسندگی خودتان را بیازمایید:
استعدادیابی نویسندگی | تست آنلاین استعداد نویسندگی و تولید محتوا
اگر میخواهید دربارۀ اهمیت استعداد نویسندگی بیشتر بدانید، مطالب زیر را نیز بخوانید:
شما آتش درون ندارید+مزایای ذلت نفس!
چگونه استعدادهای خودمان را تباه میکنیم؟
کانال مدرسه نویسندگی در تلگرام
ارسال درخواست برای حضور در کلاس نویسندگی:
770 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
سلام
من از ۷ سالگی زیاد کتاب میتوندم
تخیلم زیادی بالاس و از بچگی خیلیی مینوشم شاید از ۱۳ سالگی زیاد داستان ها رو ویرایش و بازنویسی میکردم
تا الان ۲ تا رمان نوشتم برای دل خودم ، اولیش ک خب پخته نبود ولی دومیش رو دوس دارم هم ایده اش ب نظرم کلیشه ای نیس هم نوع روایتش خوبه البته ب نظر خودم
الآن نمیدونم بازم بنویسم یا بیخیال شم
نمیدونم چن ایده اجتماعی هم دارم و وقتی مینویسم ، هی ایده های جدید جدید تری پیش میاد
نمیدونم ادامه بدم یا بیخیال شم؟
با توجه ب اینکه دانشجو ام ادامه دادنش به صلاحه یا نه
میشه من خلاصه چن تا از داستان هامو بگم براتون ببینین استعدادش هس یا نه؟
ممنون از پاسخ گوییتون
زهرا جان
دنبال این نباش که کسی به تو بگه استعداد داری یا نه.
برای نوشتن نیاز به این نیست معجزهای صورت بگیره که تصمیم به ادامۀ کار بگیری.
بنویس تا از خود فرایند نوشتن لذت ببری.
بنویس تا نوشتن زندگیت رو زیباتر کنه.
اینقدر در بند نتیجه نباش.
خودِ نوشتن نتیجهست.
سلام، وقت بخیر، چند وقت پیش مطلبی در پیج شما دیده بودم که عواملی که باعث شکست در نویسندگی میشه در اون بیان شده بود، که دو مورد اول رو یادم هست اینا بودن: اول اینکهاز شروع کردن نترسید و دوم اینکه به خوب و بد نوشته ی خود توجه نکنید. ولی متاسفانه هرچی می گردم دوباره ا.ون مطالب رو پیدا نمی کنم. میشه راهنماییم کنید که کجا و با چه عنوانی می تونم پیداشون کنم؟
سلام سیمای عزیز
احتمالا یکی از این نوشته بوده:
فهرستی از عمیقترین و بدترین اشتباهات دنیای نویسندگی
آیین بد نوشتن | ۴۱ نکتۀ بسیار کاربردی!
سلام به همه
تاحالا شده کلی متن داشته باشید و ندونید باهاشون چیکار کنید؟
بخصوص اگه داستان نباشند!
اغلب بعد گوش دادش خیلی وسواسی (به همه چیز) چیزایی رو مینویسم برای خالی کردن ذهنم بعضی وقتا نقد می کنم و گاهی اوقات نگاه جدیدی که پیدا کردم رو مینویسم به وفور با حرف ها و اتفاقات شوخی میکنم، منظورم طنز به معنای واقعیِ!
نمیدونم این نوع از متنها توی چه گروهی قرار میگیرند اما میدونم بعضی وقت ها میتونم افراد رو تحت تاثیر قرار بدم (اثباتش خیلی اسونِ! به عمد قید های زیادی به کار بردم تا صادقانه باشِ)
به همیچین کمکی نیاز دارم:
کسی که بدونه چطور از این متن ها استفاده کنم و راهی برای نشان دادنشان
یه همکار یا کسی که منو به عنوان کاراموز قبول کنه
محمد جان
یه وبلاگ برای خودت بساز و نوشتههاتو منتشر کن. این بهترین و سادهترین کاره.
اینجا در این رابطه یه چیزایی گفتم:
وبلاگ نویسی
سایت های رمان
انجمن ای رمان۹۸ تک رمان و…. ک خبلی یادم نیستن خوبن
سلام من خیلی به رمان به خواندن رمان علاقه دارم الان هم داخل دفترم یک رمان نوشتم ولی نمیدونم چگونه رمانم را در سایت بزارم میشه یک راهنمایی بکنید
سلام فاطمه عزیز
باید دربارۀ وبلاگنویسی مطالعه کنید:
آموزش وبلاگ نویسی
سلام من بیشتر از یه سال که نویسندگی میکنم و یه رمانم رو به اتمام رسوندمو رمان دومم طبق گفتهی خداننده هاش سرگرم کننده و جاابه ولی من واقعا سردرگم شدم برای چطوری تموم کردنش
سلام
وقتی تو تموم کردن یک کار گیر میکنید زیاد زور نزنید. به جاش کتاب بخونید، قدم بزنید، تجربههای تازه داشته باشید تا ذهنتون باز بشه.
و اینکه سعی کتید برای داستان حداقل پنج داستان مختلف رو طراحی کنید، شاید یکیش از هم مناسبتر شد. اما حتما تلاش کنید گه حداقل به پنج پایان مختلف فکر کنید.
سلام من میخوام که از الان نویسندگی رو شروع کنم البته رشته ی کارشناسیم ادبیات هستش و می خواستم که در کارشناسی ارشد رشته گرایش ادبیات داستانی رو ادامه بدم و مطالعاتم را از نویسندگی افزایش بدم میخواستم ببینم نظر شما چیه ؟
سلام تینای عزیز
عالیه. حتما همین کار رو بکنید.
در کنار آموختن حتما از همین حالا نوشتن داستان رو هم شروع کنید. تا میتونید بنویسید و بذارید کنار. نفس تمرین کردن مهمه.
سلام من عاشق مطالعه هستم مخصوصا اگه کتاب روانشناسی باشه ولی متاسفانه درسن کم نمیتونم همچین کتابی رو بنویسم اخه تجربه ی زیاد میخواد
ولی من هیچگونه حدومرزد رو نمیتونم تحمل کنم
میشه اگه ممکنه دراین مورد راهنماییم کنین؟
سلام گلاره عزیز
کسی یا چیزی مانع شما نیست.
چیزی که دوست دارید رو با خیال راحت بنویسید.
مشتاقم ببینم چه میکنید.
سلام من خیلی وقته رمان میخونم و در واقع نوشتن من فوق العاده هستش همه این رو تایید میکنن اما نمیدونم در چه سایتی باید رمان هام رو بزارم با برای دیده شدن نوشته هام چه کاری باید انجام بدم.
سلام نگین عزیز
این مطلب میتونه به شما کمک کنه:
انتشار نوشته در اینترنت
سلام وقتتون بخیر
من علاقه ب نوشتن کتابای خودیاری و موفقیت دارم هنوز کاری انجام ندادم کتابای زیادی در این باب خوندم و میخوام چیزایی ک ازشون یاد گرفتم و رو کاغذ بیارم و ی اثر برا خودم داشته باشم و ب اطرافیانمم ی چیزایی یاد داده باشم راهنمایی تون ب من در این مورد چیه؟
سلام زهرای گرامی
در این رابطه یه مطلب مفصل دارم که فکر میکنم میتونه براتون مفید باشه:
نوشتن کتاب
سلام
راستش من در ابتدا اصلا حتی به نوشتن فکر هم نمی کردم ،در کودکی یه ذهن خیالباف داشتم که فکر میکردم چیز عادی هست و وقتی که از اون دوره بیرون بیام رفع میشه
اما هر چقدر که بزرگتر شدم قوه ی تخیل و خیالبافی ذهنیم هم با من بزرگتر شدن
از طرف دیگه من عاشق کتاب های مختلف هستم و میخونمشون
ولی این واقعا کلافه ام کرده چون هر وقت که یک کتاب میخوانم از بس که فکرهای مختلف در ذهنم میاد و ادامه کتاب رو برای خودش میگه شیرینی کتاب برام زهرمار میشه
اولش دنبال این بودم که یه جوری ذهنم رو مهار کنم ولی به این نتیجه رسیدم که نمیشه
اما الان در سعی هستم که ازش استفاده کنم ولی هرکاری میکنم نمیشه
اصلا انگار نوشته هام بیش از حد بعد نوشتن برای خودم (به قول بعضی ها هیستریک)میاد
و اینکه اصلا نمی تونم خودم در ذهنم بذر یک موضوع رو بکارم و ادامه اش بدم
میخواستم بپرسم که من میتونم چیکارش بکنم
سلام
یه نظم روزانه برای انتشار روزانۀ نوشتههاتون ایجاد کنید.
متعهد باشید که هر روز چیزی منتشر کنید.
این میتونه تا حدی به ذهنتون نظم بده.
میخواستم بگم منم به نوعی این مشکل رو دارم اما فکر کنم ناحقی میشه و این مشکل نیست ، قطعا؟
من دوست دارم سخت ترین موضوع دنیا رو بهم دیکته کنند و مدعی هستم به بهترین نحوه مینویسمش
به کسی که با من فیلم ببینه اصلا خوش نمی گذره چون همه ی احمال هارو میگم و خیلی اوقات هم همون میشه
من مجبور میشم برای خالی کردن ذهنم بنویسم
اگه راهی برای انتشار و دیده شدن همچین متنی داری خوشحال میشم با هم کار کنیم
ببخشید امکان داره که استعداد نویسندگی انسان خشک شود یا خیر
درود کارن عزیز
تحقیقات به روز و علمی میگن که نه. شما با تمرین و مطالعۀ سنجیده میتونید همواره خلاقیت خودتون رو حفظ و شکوفا کنید.
سلام
۱۶ سالمه و اولین کتابه زندگیم رو چاپ کردم و خیلی خوشحالم از اینکه این همه تلاش ثمری دیدن…
فقطمیخوام بگم..
تو سنه کم هم همه میتونن، فقط کافیه بخوان و انجامش بدن.
زنده باد طهورا جان
امیدوارم همیشه خوش بدرخشی.
سلام من ۴ سال است نویسندگی می کنم حتی کتاب چاپ شده هم دارم تو مسابقات داستان نویسی شرکت کردم برنده شدم
زنده باد
امیدوارم موفق و برقرار باشید.
[…] بیشتر دربارۀ این نکته: تست استعداد نویسندگی | ۱۰ روش پرورش استعداد نویسندگی کی به استعداد میرسیم؟ چگونه استعدادهای خودمان را […]
بنده هم نویسنده هستم هم شعر مینویسم هم شعر سپید میخواستم ببینم چطوری میتونم منتشر کنم که بیشتر دیده بشه
تینای گرامی
تو این دو مطلب در این رابطه گفتم:
نشر آنلاین
وبلاگ نویسی
سلام، خداقوت، مثل همیشه عالی، فقط اینکه در بند۹ کلمه “توی” در اول یکی از سطرها، با سبک متن هم خوانی ندارد
سلام
ارادت.
چرا تصور میکنید همخوانی ندارد؟
سلام مجدد، فکرمیکنم چون کلمه عامیانهایه، شاید برای نوشتار، در واقعیت، مناسبتر باشد
در بسیاری از متنها از نویسندههای درجهیک این کلمه وجود داره. از جمله بسیاری از مقالات و یادداشتهای شاملو.
سلام مجدد بر آقای کلانتری
راستش می خواستم نظرتون رو راجع به یه چیزی بپرسم.
شما همیشه به افراد که علاقه مندن به نشر کارشون جایی مثل بلاگفا و ویرگول رو معرفی می کنید.
نظرتون راجع به انجمن های نویسندگی چیه؟
آخه من انجمن های خیلی قوی ای پیدا کردم در حوزه نویسندگی که چندین نویسنده مطرح جوان از اونجا کارشون رو شروع کردن و حالا با ناشر ها کار می کنن مثلا انجمن نودهشتیا.
نظرتون راجع به این انجمن ها چیه؟
درود مریم جان
من کلاً طرفدار این هستم که نویسنده سایت و وبلاگ مستقل خودش و داشته باشه.
و تو این دو سه تا نوشته به تفصیل در این رابطه گفتم:
نشر آنلاین
ساخت سایت شخصی
وبلاگ نویسی
درود بر جناب کلانتری عزیز. من الان ۱۷ سالمه و تقریبا از سن ۱۲-۱۳ سالگی بود که یک داستانی خود به خود به ذهنم اومد: میدونید که چجوریه..اول یک ترشح ذهنی و زمانیکه بهش توجه کنی عین خوره میفته به جون مغزت و تا توی ذهنت اون داستان رو تموم نکنی ولت نمیکنه. البته برای من که اینطور بود.
منم تو اون سن فقط سعی میکردم با خیالاتم و جزئیاتی که میتونستم با ذهنم خلق کنم یا تو کتابها خونده بودم به اون داستانک رنگ بیشتری ببخشم تا اینکه ۱۵ سالم شد و عطش ادامه ی اون داستانک فانتزی و حتی نویسندگی در من بیشتر شد تا جایی که شروع به نوشتن کردم و اون داستانک رو چه روی کاغذ و چه تو ذهنم به داستان بلند تبدیل کردم. اوایل روی کاغذ مینوشتم و به اطرافیانم نشونشون میدادم که خودتون میتونین حدس بزنین بخاطر نتایج مادی که خانواده ها پیش بینی میکنن چندان بازخورد خوبی نداشت و منم بعد از چند صفحه نوشتن داستانم رو ول کردم. پارسال بود که دوباره اون عطش کهن برگشت و با همونقدر اعتماد به نفسی که برام مونده بود نوشتم. نوشتم برای دل خودم نه برای نقد بقیه..نوشتم که اول خودم لذت ببرم بعد اگه در توانم بود ویرایشش کنم و به بقیه ثابت کنم که منم میتونم!
داستانمو تا دو فصل ادامه دادم اما بیچاره بخاطر تنبلی من دوباره دوماه رها شد ولی منم بیخیال نشدم و باز هم یک فصل دیگه بهش اضافه کردم و یک دور کامل ویرایشش کردم. نظرات مثبتی هم از طرف چندنفر از دوستام و مادرم دریافت کردم که امید بیشتری بهم میداد. رشته ی تحصیلیم رو هم از تجربی به انسانی تغییر دادم تا بتونم راحت تر مسیر نویسندگی رو ادامه بدم. چندماه پیش بود که ترس ناشر و هزینه ی چاپ و انتشار به دلم رخنه کرد و با قیمت چاپی که از اینور و اونور میشنیدم دنیا دور سرم چرخید و ورق برگشت. نمیدونم واقعا باید چیکار کنم از نظر خودمم خیلی داستان قشنگیه گرچه نظر من مهم نیست اما تمام تلاشم رو انجام دادم که داستانم به دور از کلیشه سازی باشه و پیام های روحانی ترکیب با تاریخ ایران باستان و فضای جادویی خاص داستان به همراه کمی چاشنی طنز واقعا جذابش کرده
“ولی گرانی چاپ را چه کنم که کم از گرانی گرز رستم ندارد و پتک وار بر سر نویسنده فرود میاید و هوش از سرش میپراند..
سلام عزیز
اصلاً اینکه شما حالا در این سن و با این تجربۀ کم دغدغه چاپ اثر داشته باشید کاملاً اشتباهه.
هنوز وقتش نیست.
شما باید طی چند سال آینده فقط و فقط بخونی و بنویسی.
میتونی یه وبلاگ هم بزنی و نوشتههاتو منتشر کنی.
با عجله برای چیزی که وقتش نیست خودت رو نابود نکن.
با کار و تلاش و تمرین منظم از ذوق و استعداد خودت محافظت کن.
سلام ببخشید می دونم سوالم به موضوعی که دربارش نوشتین ربط زیادی نداره من از خیلی ها سوال کردم اما کسی جواب نداد برای همین دارم از شما می پرسم
می شه درباره نحوه روایت داستان هایی که حالت اکشن دارن توضیح بدید؟در داستان من زد و خورد های زیادی اتفاق می افته که توضیح این ها باید با تمام جزییات همراه باشه اما اگه بخوام کار های شخصیت ها رو همینجوری پشت سر هم بنویسم خط داستان بد می شه می تونید کمکم کنید؟
نیایش عزیز
برای بهتر انجام دادن این کار راهی جز مطالعۀ فراوان در ژانر موردنظرتون وجود نداره.
کتابهای مشابه رو تهیه کنید و مو به مو بخونید و ببینید نویسندههای دیگه چطوری از پس کار براومدن.
سلام
من ۱۲ سالمه.
کلا از بچگی عاشق نوشتن بودم و البته خوندن
ولی خب برای نویسنده شدن خیلی بچم
هیچ انتشاراتی حتی قبول نمیکنه داستانم رو بخونه
البته که هر چی هم باشه عاشق نوشتنم
چون واسه خودم مینویسم💠
سلام
لزومی به عجله برای انتشار نیست.
همین که میخونی و مینویسی جای تحسین داره.
با لذت ادامه بده.
چشمانم را می بندم و می نگرم دنیا را درونم پر از جنب و جوش است تا جهان را با دروازه رویا ببینم با خود می گویم ایا می توان جهان را با چشم دیگری نگریست یا نه خیال کردم از روی بوهایی که استشمام می کردم از روی صدا های اطرافم از روی حس لمس اشیای اطرافم
جهان را دوست داشتنی تصور کردم و ارزو کردم حتی اگر شده یکبار ان را ببینم و به یکباره چشمانم را باز کردم و دیدم چیزی بجز تاریکی نمی بینم چون من یک نابیناام من کسی هستم که وقتی از کنارت رد می شود ردی از چشمانش برایت باقی نمی گذارد و نوری در چشمان سیاهش نیست
پس زود قضاوت نکنیم
نظر شما درباره ی این متن چیست ایا من استعداد نویسندگی دارم و می توانم نویسنده ی فوق العاده ای شوم یا نه
سلام عزیز
با یک متن کوتاه نمیشه دربارۀ استعداد کسی نظر داد. (+)
باید میلیونها کلمه بنویسید و با کار مداوم استعداد خودتون رو بسازید.
پس منتظر تایید و تصدیق کسی نباشید.
اگر نوشتن براتون مهمه، این اهمیت رو با کار جدی خودتون نشون بدید.
شاد و برقرار باشید.
نه ،من ک نپسندیدم
کسی قضاوت نکرد در متن ک گفتی پس زود قضاوت نکنیم
کلا متن خیلی ایراد داشت ،مگر کسی رد میشه رد چشم باقی میذاره
از اون گذشته زیبا نویسی و ساده نویسی بنظر بنده خیلی بهتر خواننده رو جذب میکنه
شما جمله آغازین رو بهتره ب خواننده برسونی در مورد چی قراره متن ادامه پیدا کنه ،نه اینکه کلی بخونیم و ذهنمون بره جای دیگه و یهو به انتهای بی ربط برسیم
سلام
من رمان های بسیار زیادی رو مطالعه میکنم و خیلی دوست دارم بنویسم یعنی مطمئنم میتونم بنویسم
ولی یه مشکل دارم
من از نوشتن لذت کافی رو نمیبرم
وقتی توی ذهنم شخصیت ها و دیالوگ هارو تصور میکنم خیلی برام لذت بخشه ولی وقتی رو کاغذ پیادش میکنم لذت نمیبرم
بلعکس بی نهایت از خوندن خوشم میاد وبرام خوشاینده
نمیدونم چیکار کنم که بتونم از نوشتن لذت ببرم این موضوع خیلی ذهنم رو درگیر کرده وباعث شده از توشتن زده بشم
درحالی که دوست دارم دست به قلم بشم در همون حال دوست ندارم
یک چیز خیلی عجیبه برام
لطفا کمکم کنید
سلام فاطمه عزیز
اصل ماجرا هم همینه.
نوشتن برای همه به همین دلیلی که شما گفتی سخته، به خاطر همین آدما ترجیح میدن همه چیز تو ذهنشون بمونه و خیلی وقتها با خوندن، از نوشتن طفره برن.
تو اگر میخوای استعدادت شکوفا بشه باید چالش و سختی نوشتن رو بپذیری و دست به قلم بشی، و انقدر بنویسی و بنویسی تا اون چیزی که روی کاغذ میاد به اون چیزی که دوست داری نزدیک بشه.
بحث علایق بود بیشتر 😐
ممنون، برای سایتتون 🙏
برقرار باشید.
[…] + قبلاً دربارۀ استعداد این چیزها را هوا کردهام: تست استعداد نویسندگی | ۱۰ روش پرورش استعداد نویسندگی کی به استعداد میرسیم؟ چگونه استعدادهای خودمان را […]
چطور باید داستان هایمان را شرح دهیم لطفا کمک کنید
اینجا در این رابطه از ایدههای خودم گفتم امین عزیز:
شغل نویسندگی و تولید محتوا | یک روش برای نوشتن و چاپ کتاب: انتشارات کوچک خودتان را راهاندازی کنید
چطور باید داستان هایمان را نشر دهیم لطفا کمک کنید
سلام اقای کلانتری من حدود دو سال است که هر موضوعی که به ذهنم رسیده مینویسم چند داستان بسیار زیبا هم نوشته ام در موضوع کودک و نوجوان ولی مشکلم این است که نمیدانم چطور باید ان ها را نشر بدهم خواهش میکنم کمکم کنید من میخواهم در کلاس ها یتان هم شرکت کنم چگونه میتوانم با شما ارتباط داشته باشم
سلام امین عزیز
برای انتشار نوشتهها میتونید از فضای آنلاین شروع کنید. به نظرم این بهترین کاره.
برای شرکت در کلاس هم میتونید از طریق لینک زیر اقدام کنید:
کلاس نویسندگی خلاق
ارادت
سلام خسته نباشید من استعداد نویسندگی دارم و خیلی علاقه دارم و یک کتاب هم نوشتم
سلام مهدیسای گرامی
زندهباد. چقدر خوب.
امیدوارم که همیشه در این مسیر بدرخشید.
سلام
بارها باره نوشتم ام همه را پاره کردم چون وقتی شروع کردم به نوشتن فهمیدم سنم کفاف نمیدهد تا زندگینامه خودم را به پایان برسانم چون تمام مطالب زنجیره ای به هم وصلند وباید همه را نوشت ناقص نوشتن هم تاثیر گذاری کمی داره .
زمانی برای نوشتن خاطره ای از دوران تدریسم برای ارسال به اموزش وپرورش دست به قلم گرفتم حدود ده صفحه نوشتم اما وقتی انرا بعداز چاپ دیدم فقط دو صفحه شده بود….اعتقاد دارم یک کتاب باید تاثیر گذار باشد با ویرایش کتاب دات خود را از دست میدهد.
درود گوهر عزیز
کتاب «ماهی در آب» ماریو بارگاس یوسا رو بخونید.
و ببینید که چطور میشه با ایجاز بخشهای زیادی از زندگی رو روایت کرد.
درسته که این کار زمانبره. ولی فکر نکنم اینطور هم نیست که عمر یه نفر کفاف نداده.
مگه قراره ملالآورترین بخشهای زندگیمون رو هم با جزئیات کامل بگیم؟
ممنون، عالی و جذاب
سلام و عرض ادب.ممنونم بابت مطالب مفید و کاربردی تون.خدا قوت
سلام
سپاس از مهر شما دوست نازنین.
شاد و برقرار باشید.
🏃🏃
اوکی من میرم نویسنده میشم
زنده باد
منم 😂
با عرض سلام مجدد خدمت شما ..
در زمینه ی ترس از سرقت ادبی نوشته ها باید بگم ..بله حق با شماست .. اکثر تازه کار ها و صد البته امثال بنده نیز از این ماجرا نگران میشیم اما این یه طرفه قضیه هست .. یکی از این نظر که در اینترنت شاهد این هستیم که بسیاری از اثار و اشعار رو بدون ثبت نام خالق اون ها منتشر میکنن.. و این خیلی ظلم بزرگیه .. نه برای دیده شدن ..بلکه به مصداق هر چیزی که یه شناسنامه ای داره ..شناسنامه نوشته ها هم نویسنده هاشون هستن ..
و راستش رو بخواهید در این زمینه باید گفت هرچند اثار اولیه انچنان پخته نیستند و چندان چنگی به دل نمی زنند اما بعد ها قیاس خوبی برای اثار نهایی هستند .. این مطلب حتی در اثار استاد مطهری هم قابل مشاهده است ..مقایشه کتاب اولشون با کتاب اخرشون.
ببخشید قصد جسارت نداشتم .. فقط خواستم بگم گاهی نوشته ها بیشتر از یک نوشته برای نویسنده هستند و هرچند غیر حرفه ای اما برای آنکه بعدها دیگران همان نوشته را ارایش نکنند و به نام دیگری یا بی هویت پخش کنند، دقت کردن در این زمینه ها خیلی هم بد نیست.
سلام
برقرار باشید.
من چند وقتیه مینویسم ۳۲سالمه خواهر تشویقم کرده از داستانهای زندگیم شروع کردم که خیلی جذابن وانهارو استوری میکنم اما شوق نوشتم خیلی زیاده میخوام یجایی شرکت کنم تا باور بشم نمیدونم از کجا شروع کنم کجا میتونم شرکت کنم😢
سلام به شما عزیز دل
خیلی خوبه که میخواید چدیتر بنویسید.
به نظرم یه گام خوب برای شروع وبلاگنویسیه.
یه وبلاگ بسازید و هر روز یه چیزی توی منتشر کنید.
تو این مطلب یه چیزهایی در این رابطه گفتم:
وبلاگ نویسی
منم مثل توام
سلام ، وقتتون بخیر
لینک نوشته های من :
http://khat00n1399.blogfa.com/category/3
رمز نوشته ها : myword و عدد اون پست .. به طور مثال نوشته ۳۰ :
myword30
مشتاقانه منتظر نظر استادانه شما هستم.
با تشکر
سلام، وقتتون بخیر
من می توانم در زمینه های مختلفی بنویسم و در قالب های متفاوت : متن ادبی،نامه، دلنوشته، تولید محتوا، انشا ، داستان کوتاه .. که البته اخیرا به نوشتن داستان کوتاه
رو آوردم ..
در حال حاضر بیشتر از هرچیز نیاز به یک استاد و منتقد سازنده دارم که نمیدونم از کجا پیدا کنم
ممنون میشم اگر به وبلاگم سر بزنید و نظر خودتون رو درباره ی نوشته هایم بیان کنید
با تشکر
http://www.khat00n1399.blogfa.com
سلام خاتون عزیز
وبلاگ شما رو دیدم.
ولی چند پست آخر اشعار دیگران بود.
اگر دوست داشتید لینک نوشتههای خودتون رو هم بفرستید.
انسان نما
انسانها اشرف مخلوقات هستن کلمه ومفهومی بسیارزیبا یعنی انسانها برترین مخلوقات افریده شده هستن
درک ومفهوم انسانها ازجمله خصوصیات ناشناخته انسانها کاملا عیر قابل کنترل هست یعنی انسانها عیر قابل تشخیص هستن چراک بعضی از انسانها از این خصوصیات کلیدهای درستی مانند محبت گذشت ایثار فداکاری درست میکنند وآن کلید هارو ب هم نوع های خود هدیه میدهند وبرخی قفل های طلسم شده مانند دروغ خیانت نفرت وانسان فروشی ساخته وآنها رو ب جامعه انسانها جایگزین میکنند واین گونه هست خصوصیات ناشناخته انسانها اما در میان این همه خصوصیات کلمه های بزرگ وبسیار زیبا وجود دارد مانند محبت عشق وانسانیت ک اگر انسانها مفاد این قوانین رو رعایت بکن برتری انها ب اوج رسیده وخود شاهد شکوفای وزیبای برتری خواهند بود وچنانچه بر عکس عمل کنند زیان های ناگوار وفاجعه دردناک برای هم نوع های خود ب وجود خواهند اورد
خلاصه از انسان نما
سلام.
باز هم من مزاحم همیشگی.
چطور بگم؟ من الان هم دلم می خواد بنویسم هم نه. آخه چه فایده داره وقتی فقط بنویسم و تموم نوشته هام موندن خاک بخورن. درمورد اون پیشنهاد که گفتین وبلاگ بزنم با خانوادم صحبت کردم اما اجازه نمیدن. همین الانشم از جایه دیگه ای دارم بهتون پیام میدن. بابام زیادی سخت گیره و من با ۱۹سال سن اجازه دسترسی به سیمکارت رو ندارم. به نظرتون قید نوشتن رو بزنم یا راه دیگه ای هست که نوشته هام پخش بشن؟
سلام عزیز
هیچ عیبی نداره.
تو اینترنت حلوی خاصی هم پخش نمیکنن!
شما تو خلوت کتاب بخون. انقدر بخون که بشی یکی از جوونهای درجه یکی که ذهنشون رو با کتاب ساختن، نه شبکههای اجتماعی.
تا میتونی کتاب بخون. این خواهش من از توئه.
خیلی ممنونم استاد.
سلام عرض شد.
بنده حدود یک ماه هست در اینستا شروع به نوشتن کردم.
در پیج Instagram/_u/dastanbazzz
ممنون میشم مطالعه ای بفرمایید و راهنماییم کنین.
ممنون ازتون
سلام حسام عزیز
توی اینستا آدرس پیجت رو برام بفرست بی زحمت:
https://www.instagram.com/shahinkalantary/
سلام عرض می کنم
خیلی متشکرم از اینکه پاسخگوی سوالات هستید
من در حال حاضر ۱۳ ساله هستم از ۸ سالگی قلم دست گرفتم و می نویسم خصوصا شعر الان به اندازه ی یه دیوان شعر نوشتم و خداروشکر خوشحالم
البته این اواخر توی تابستان به خاطر اینکه سرگرمی خواصی نداشتم شروع کردم رمان خوندن هرچند قبلا هم رمان می خوندم اما توی این چند ماه به نسبت گذشته خیلی زیاد شده الان نزدیک ۲۳تا رمان خوندم و دوتا رمان نوشتم
هرچند شغل مورد علاقه ام که می خوام در رابطه با اون تحصیل کنم اصلا ارتباطی با نویسندگی نداره
می خواستم ببینم خوندن این رمان ها می تونه مشکلی برام ایجاد کنه یا خیر
باز هم متشکرم
سلام عزیز
خیلی عالیه.
چه مشکلی میتونه ایجاد کنه جز اینکه انسانیت شما رو شکوفا میکنه؟
شاد و برقرار باشید.
سلام آقای کلانتری عذرخواهم که مزاحم میشم.
یه سوالی برام پیش اومده که اگه یه جایی گیر کنیم و هیچی نتونیم بنویسیم چاره کار چیه؟
تا حالا خیلی شده که یه جا مثلا یه جمله که شروع بحثه یا عوض کردن موضوع یا یه همچین چیزیه گیر کردم و واقعا هیچی به ذهنم نرسیده اون هم برای چند روز
می تونین از گنجینه تون یه راه حل برای مشکلم پیدا کنین؟
الان هم همین جوری شدم و حس خیلی کلافه کننده ای داره که نتونم بنویسم
ممنون.
مریم عزیز
میشه گفت تا حالا دویست سیصد تا مطلب دقیقاً دربارۀ همین مشکل نوشتم.
میتونم الان بهتون لینک بدم تا برخی مطالب قبلی رو بخونید؛ اما پیشنهادم اینه که خودتون تو آرشیو سایت پرسه بزنید. اینجوری شاید براتون جالبتر باشه این فرایند.
درود
آقای کلانتری عزیز.شما مجله اینترنتی یا نشری میشناسید که از نویسنده های نوجوان حمایت کنه؟
درود سارا جان
نه متاسفانه جایی رو سراغ ندارم.
اما شما با نویسندگی آنلاین، خودتون میتونید به حامی اصلی خودتون تبدیل بشید.
سلام خوب هستید
راستش من علاقه خاصی به نوشتن دارم ۱۳ سالمه تا حالا کمیک ساختم و برای دوستام فرستادم همشون خششون اومده الانم شروع کردم به نوشتن یه داستان که راجب شخصیت های یه فیلم هست که دیدم ( ولی مدل اون فیلمه نمی نویسم ) به نظرتون من باید شخصیت های خودم رو برای داستان نویسی طراحی کنم یا با همین کار هم میتونم نویسنده بشم؟
سلام سارا جان
به خاطر این ذوق و تلاشت بهت تبریک میگم.
کاری که میکنی یه تمرین فوقالعادهست.
حتماً انجام بده.
بعداً تو نوشتههای بعدی خودت میتونی شخصیتهای خودت رو هم بسازی.
شاد و موفق باشی.
سلام و درود بر شما نویسنده نوقلم
ما به عنوان ناشر با مجموعه انتشارات رُزا از آثار نویسندگان نوقلم حمایت می کنیم.
در صورت تمایل با ما در ارتباط باشید.
درود و خسته نباشید خدمت شما لطفا میشه راه های ارتباطی خودتون رو بدید..
سلام
از طریق همین صفحه میتونید ارتباط برقرار کنید.
سلام من سجاد هستم ۱۶ ساله از مشهد من قوه تخیل بالایی دارم وحدود سه تا داستان ۵۸٫۱۰۲و۲۴ صفحه ای نوشتم که علمی تخیلی است من باید این ها را کجا ثبت کنم
سلام سجاد عزیز
بهت تبریک میگم به خاطر این ذوق و همت و تلاش.
راستش ثبت کردن به اون معنا که یه اخنراع رو ثبت میکنن نداریم برای داستان.
مگر اینکه شما کار رو برای ناشر بفرستی، و ناشر برای احذ مجوز کتاب رو تو کتابخونۀ ملی ثبت کنه.
سلام
یه چیزایی درمورد انتشاراتی هایی که رایگان کتاب رو چاپ می کنن شنیدم، ممکنه هم بلانسبت کلاهبرداری توی کارشون باشه؟
خیلی ممنون از اینکه وقت خرج می کنید و جوونای پیگیر این حیطه رو از تجربه های ثمینتون بهره مند می کنید. لحظه هاتون پر از زندگی.
سلام به روی شما
ممنونم از مهرتون
بله، ممکنه گاهی هم بعضی از ناشرهای غیرحرفهای سوءاستفادههایی بکنن از افراد.
سلام من مریمم ۱۴ سالمه از وقتی یادم میاد همیشه تصورات زیادی میکردم ولی از پارسال جدی گرفتمشون و شروع کردم به نوشتن و خب سرعتم خیلی کنده با این حال به نظر خودم خوب مینویسم
اول ۵ فصل رو نوشتم ولی بعد از چند ماه که دوباره خوندمشون فهمیدم داغونن و دوباره شروع کردم به نوشتن مجدد داستانم و حالا فصل ۲ شم خیلی دوست دارم در آینده نویسنده بشم و امسال باید رشته ام رو انتخاب کنم چه رشته ای انتخاب کنم که نویسندگی بهش مربوط باشه؟
کل دنیای الانم رو همین داستانم شکل داده ولی کل خانواده ام خبر ندارن که من می نویسم و فقط بهترین دوستم چند تا از پارت های کتابم رو خونده من نیاز دارم کسایی جز خودم و دوستم باشن که این کتاب رو نقد کنن تا بفهمم چطوری زیبا تر و عامه پسندتر میشه به نظر شما کی میتونه کمکم بکنه؟
سلام به شما عزیز دل
دربارۀ رشته من اطلاع زیادی ندارم. ولی میتونید تو بعضی دانشکدهها مثل «سینما-تئاتر» فیلمنامهنویسی بخونید.
و اما دربارۀ بارخورد:
اول اینکه، برای بازخوردگرفتن عجله نکنید. چون تو مرحله بازخوردها ممکنه بیشتر به کار شما لطمه بزنم.
دوم، و مهمتر: منتشر کنید. وبلاگ بزنید و حتی اگه هیچ خوانندهای هم نداشتید به انتشار ادامه بدید.
ممنون از لطفتون آقای کلانتری
سلام.من ۱۵ سالمه و از ۸ سالگی مینویسم.از همون موقع هم زیر نظر چندین استاد آموزش دیدم و الان در ابتدای دوره آموزش با قواعد رمان نویسی رهاش کردم.ولی ی جورایی استرس دارم که اینهمه تلاش قراره نتیجه ای هم داشته باشه؟یا قراره همینجوری الکی پیش بره…
من حاضرم رایگان بنویسم،حاضرم هر کاری برای نوشتن بکنم چون عاشقشم.وقتی قلم دستمه هیچ چیزیو حس نمیکنم و اصلا گذر زمان رو احساس نمیکنم.
مغزم ایده های زیادی در طول روز بهم نشون میده و از تار و پود و کوچک ترین اتفاقات ایده میگیره و ی جورایی هم خوبه هم آزار دهنده.
اینارو گفتم که به ی جواب برسم.تهش باید چیکار کنیم؟تهش قراره چی بشه؟
سارا جان
همین که دارید از نوشتن لذت میبرید پاداشه. بنابراین اصل اینه. بقیه چیزا در حاشیه قراره میگیره.
اما برای شکلدادن به مسیر حرفهای خودتون میتونید در کنار نوشتن اقداماتی انجام بدید که شاید این مطلب در این زمینه بتونه بهتون کمک کنه:
شغل نویسندگی
درود ب شما آقای کلانتری
من از انشا نوشتن متنفر بودم اما کتاب خوندن رو خیلی دوست داشتم و معمولا سال اول انشا نوشتنم بیشتر بر روی دوش خانواده بوده و اونها برام نوشتن اما بعد ی مدت تیرم ب سنگ خورد و مجبور شدم جور این مسعولیتم رو خودم بر عهده بگیرم و همیشه تحسین شدم از سوی خانواده اما فکر میکردم چون میخوان برام انشا ننویسن اینو میگن ک خودم امیدوار شم بعدها متوجه این شدم ک مرتبا از سوی دبیر ها تشویق میشم این باعث شد ب جز انشا نوشتن متن های کوتاهی ک زاییده ذهنم هستن رو یادداشت کنم و برای همه بخونم انتقاد هاشون رو بشنوم و نسبت ب استعدادم آگاهشون کنم فکر میکنم موثر واقع شد اما الان نمیدونم متن هامو چیکار کنم فکر میکنم ب جز خانواده دوست دارم افراد بیشتری نوشته هامو بخونن و توی لذتی ک از اون نوشته میبرم سهیم باشن
فکر میکنم زیادی توضیح دادم اگه پاسخی ازتون دریافت کردم راجب نوشته هام و قالب شون اینکه از چی الهام میگیرم و در چه راستایی هستن توضیح میدم
اگه میشه راهنمایی کنید ک این متن هایی ک نوشتم رو چیکار کنم
ممنونم❤️
سلام سارا جان
بهت تبریک میگم که با این سن کم انقدر جدی و پیگیر هستی.
من بهت پیشنهاد میکنم که حتما حتما ختما یه وبلاگ بساز، و نوشتههاتو توی وبلاگت منتشر کن.
لینک وبلاگت رو اینجا برای من هم بذار تا حتما بخونم نوشتههاتو.
شاد و موفق باشی.
خیلی ممنون از لطف تون و ممنون ک وقت گذاشتید و پاسخگو بودید
http://mycreatures.blogfa.com/ این آدرس وبلاگ منه خوشحال میشم متن هامو بخونید ونظرتونو بهم اعلام کنید
با تشکر
زنده باد. حتما میخونم سارای عزیز.
سلام . من الان ۱۱ سال دارم و خیلی خیلی به نوشتن علاقه دارم الان چنتا داستان نوشتم ولی همشون نصفه نیمه هست .قبلا هم بیشتر از روی کتاب ها تقلب میکردم و این خیلی منو اذیت میکرد . ولی باخودم گفتم که دیگه بسه باید از ذهن ه خودم داستانی مینوشتم.
الان هم شروع به نوشتن یک رمان بسیار زیبا کردم ولی خیلی خیلی خیلی
دوست دارم که چاپ بشه ولی توی یه انتشارات معروف.
مثل: پرتقال (من خیلی کتاباشو میخونم) و کودکان و نوجوان یا رمان نوجوان
ولی نمیدونم چطوری میشه کمکم کنید؟ البته ما توی شیراز زندگی میکنیم و من از
کودکی کتابخون بودم و الان بیش از ۱۰۰ تا کتاب توی کتابخونم هست .
[…] نویسندگی کجا برگزار میشود؟ آیا آزمون خاصی برای سنجش استعداد نویسندگی وجود دارد؟ در دورۀ آنلاین نویسندگی شرکت کنم یا کلاس […]
[…] داشته باشیم که دیگران را به خاطر طول و عرض و ارتفاع استعداد نویسندگیشان نگران کنیم. آقا جان، خانم جان، طرف عشقش کشیده […]
من ۱۵ سالمه از ۱۲ سالگی رمان میخوندم و میخونمم ب نوشتن علاقه خاصی دارم واس همین با خودم گفتم ی رمان بنویسم
ی رمان ۲۰۰ پارتی نوشتم ک از دیدگاه بقیه خیلی خوب بوده
خودمم خیلی از خوندنش لذت میبرم
سعی کردم رمانم تکراری نباشه ینی شبیه رمانایی نباشه ک تاحالا خوندمه
اول قصدم این بود ک فقط دوستام بخونن ولی حالا میخام همع رمانمو بخونن ولی نمیدونم چطوری تو سایت بذارمش
سلام حدیث عزیز
میتونی با استفاده از خدمات سایتهایی مثل بلاگفا و پرشین بلاگ و ویرگول به راحتی مطالب خودت رو منتشر کنی.
[…] استعداد نوشتن بیشتر از هر چیزی که بقیه گمان میکنند، برای […]
سلام من ۱۲ سالمه و رمان نویسی ۳ ماهه که شروع کردم و دارن یه رمان نسبتا طولانی مینویسم که خیلی تخیلیه ولی کلمات من عامی هستن و نمیدونم که اگه رمان عامی بنویسیم رمان امکان چاپ هست یانه
خودم وقتی رمانم و میخونم لذت میبرم با اینکه اولین رمانم هم من هم کسایی که رمانم و خوندن خیلی خوششان آمد به به نظرتون دررمانه من امکان چاپ هست ?
سلام عزیز
حالا چه عجلهای دارید برای چاپ؟
بهتره که اولین نوشتههای خودتون رو روی اینترنت منتشر کنید. هیچ مجوزی هم نمیخواد.
ببخید اگه رو اینترنت پخش کرد امکان دزدیدن متن نیست مگه
سجاد عزیز
این نوشته رو بخون:
آیا نگران دزدیده شدن نوشتههایتان هستید؟
سلام وقتتون بخیر اولا میخواستم بسیار تشکر کنم بابت پاسخ به سوالاتم بالاخره رمان خودم رو به پایان رسوندم و خودم نسبتا راضیم موضوع رمانم یک جورایی مربوط به زندگی یکی از پرنسس های روسی بود که من اون رو در قالب یک ماجرا منفاوت بیان کردم حالا میخواستم یک سوال دیگه بپرسم و سپاس گزار میشم کمک کنید:دوست دارم موضوع بعدی ام در مورد دنیایی متفاوت و متناقض با دنیای ما باشه یک جورایی پر از پارادوکس به نظرتون این موضوع میتونه خوب باشه؟من مینویسم ولی اگه بد بنویسم و خودم از کارم ناراضی باشم دیگه هر جایی این حس رو داشته باشم نمیتونم ادامه بدم
سلام رها جان
زنده باد. بهت تبریک میگم به خاطر نوشتن داستانت.
بنویس. هر موضوعی خوبه.
به کیفیت کار هم فکر نکن. این دغدغهها تو رو از نوشتن دور میکنه.
فقط بخون و بنویس. حداقل یک دهه برای تمرین و یادگیری وقت جدی بذار.
سلام من از کلاس چهارم ابتدایی عاشق نوشتن شدم وقتی معلممون می گفت انشات خیلی قشنگه انگار داستان کوتاهه بعد از اون شاید صدتا رمان نوشتم عاشقانه ،سیاسی،حماسی حتی ژانر پلیسی معمایی خواهرم و دوستام هم می خوندن و تشویقم می کردن اما وقتی ن می تونستم چاپشون کنم دلسرد شدم همشونو پاره کردم و یه سالی هست چیزی ننوشتم تو این ی سال خیلی اذیت شدم میل برنوشتن دیوانم کرده و از طرفیم ب نظرم نوشتن برام ن تنها هیچ فایده ای نداره حتی دوباره ی عالمه داستانی ک با امید و عشق و ایمان می نویسم تو کمدم باید خاک بخوره
سلام به روی ماه شما
به نظرم بهتره اولویت اولتون لذت بردن از نوشتن باشه. با فکر کردن به نتیجه، نوشتن رو برای خودتون به شکنجه تبدیل نکنید.
اگه به انتشار نوشتههاتون علاقه دارید شاید این مطلب بتونه کمکتون کنه:
شغل نویسندگی
خدمت شما آقای خلاق
هیچ شادی نیست اندر این جهان
برتر از دیدار روی دوستان
هیچ تلخی نیست بر دل تلخ تر
از فراق دوستان پر هنر
– رودکی
با عرض سلام و درود
آلبرت آلی در کتاب افسانه خود باوری چنین می گوید:
«اپیکتیتیوس بعد از خدمت به ارباب رومی خود به عنوان برده یونانی در طول قرن اول عصر مسیحیت آزاد شد و مکتب رواقی را در روم بنیاد نهاد.
او حرف های زیادی به گفتن دارد، به ویژه روی این گفته او آلبرت تاکید می کند :
رویداد های که می افتد هرگز سبب پشیمانی و ناراحتی ما نمی شود، بلکه این دیدگاه ما نسبت به آنها است که سبب پریشانی ما می شود.»
نظر من شباهت زیادی به گفته ایشان دارد.
عقیده من اینست که در ساختار طبیعی همهٔ امور در حالت تعادل قرار دارد.
این تعادل به این معنی است که هر امری به یک اندازه ترسناک و به یک اندازه لذت بخش است،
و حالت تعادل آن یعنی حالت عادی بودن آن امر.
این ما و افکار مان نسبت به آنها هستیم که بر روی این تعادل اثر می گزاریم.
ما شاهکار خلقت خداوندی هستیم.
اراده!
مهمترین اصل برای موفقیت اراده و تدبیر است.
نوشتن استعداد نه بلکه اراده و عشق به نوشتن را نیاز دارد.
این که تو حالت تعادل را به حالت لذت و اراده بکشانی، نه به حالت ترس و مردد بودن.
پس من می نویسم چون با نوشتن از دنیای ما آدم ها می روم به دنیایی که در قلب و عمق تمدن ها رسوخ کرده است.
به دنیایی بی حد و مرز خواندن و نوشتن.
و این است عشق من…
به امید موفقیت های بیشتر تان آقای خلاق
یلدا جان
چقدر زیبا نوشتی. غرق لذت شدم.
قلم شما تحسینبرانگیزه.
با قدرت ادامه بدید.
با آرزوی بهترینها
سلام.
بدون تعارف و اغراق بگم من نوشتن رو از اواخر ۱۳سالگی شروع کردم، سال اول دبیرستان دلنوشته و بعد شعر و ترانه سرایی، یه نمایشنامه با بی تجربگی اما علاقه نوشتم و الان که سال آخر دبیرستانم سه تا رمان به اتمام رسیده دارم و چند رها شده و دوتا در حال نوشتن. بااین کنکورم نزدیکه اما ساعات استراحت مینویسم. می دونم زیاد حرف زدم اما…اینجا، اطرافیانم با جدیت به کارام نگاه نمی کنن. بعضی وقت ها نوشته هام توی قلم خفه میشن، مثل ناگفته هایی که چون گوشی واسه شنیدن ندارن توی گلو خفه میشن. به نظرتون من باید چیکار کنم؟
سلام گمنام جان
چه عالی. این تلاش تو تحسینبرانگیزه.
بنویس. اگه میخوای نوشتن باعث رشدت بشه حتی یک روز هم متوقفش نکن.
پیشنهادم اینه که یه وبلاگ بسازی برای خودت. اینجا یه چیزایی گفتم در این رابطه:
وبلاگ نویسی
سلام.
بعد اگر مثلا یکی از رمان هامو بخوام تبدیل به پی دی اف یا همون فایل تبدیل کنم، وبلاگ گزینه ای چیزی داره؟
این کارا رو با چند تا سرچ ساده میشه یاد گرفت.
شما به راحتی میتونی توی ورد، حروجی پی دی اف بگیری و اون رو برای دانلود بذاری رو وبلاگ.
سلام.. ممنون از متن مفید شما.. من یه مدتی هست (حدود یک ماه) داخل ویرگول شروع به نوشتن کردم.. متن هایی هم نوشته ام اما وقتی که می بینیم متن های دیگران بازخوردهای بیشتری میگیرند، از خودم دل سرد میشم.. به نظر شما باید چیکار کنم؟
سلام عزیز
بازخورد برای شما سم مهلکه. کاملاً به این موضوع بی توجه باشید.
این مطلب رو حتما بخونید:
بازخورد به نوشتهها
ویرگول کجاس
https://virgool.io/
سلام
من خوب مینویسم
اما متاسفانه دایره کلماتم کمه
میشه بگین چکار کنم؟
چکار کنم؟؟
سلام یگانه جان
این تمرین میتونه حسابی کمکت کنه:
کلمه برداری
سلام عرض خسته نباشید واقعا سایتتون عالیه 😐من یه شبه شروع کردم به نوشتن ولی انگار عاشق نوشتن شدم همش دیالوگا و کارای شخصیتا میاد تو ذهنم میخوام نویسنده بشم استعداد ندارم ولی تمام تلاشمو میکنم داستانم درمورد یه دختر نوجوونه ک با قدرتای ماوراییش میخواد دنیارو نجات بده برای بار اوله ک مینویسم حس میکنم متنم خیلی مسخره و بچه گانست امیدوارم در روزهای اینده متن های گیرا و سرشار از احساس خلق کنم و بالاخره کتابم چاپ بشه و مایه ی افتخار پدرو مادرم بشم برام دعا کنید
سلام طاهره جان
اصلاً نگران بحث استعداد نباش. همۀ ما استعداد نوشتن رو داریم. فقط باید مدام و منظم بنویسیم و تمرین کنیم.
من برات بهترینها رو آرزو میکنم.
هر سوالی داشتی برای من بنویس.
موفق باشی.
سلام..من واقعا عاشق نوشتنم.. ولی مشکلی که دارم نمیتونم کتاب کاغذی بخونم ..حتی بخوامم اسمشو میزنم گوگل پی دی افشو میخونم..
سلام
من علاقه ی زیادی به نوشتن و نویسندگی دارم و میشه گفت عاشق کیبورد موبایلم و خودکار و دفترم هستم .
دایره لغات خیلی وسیعی دارم ،و واقعا احساس میکنم وجودم سر شار از عشق به نویسندگی و استعداد نویسندگی هستش
اما یه مشکل بزرگ دارم ؛متن های قشنگ طولانی بی سر وته می نویسم و آرایه هایی مثل:واج آرایی ،جناس و… داخل متن هام خیلی زیاده🤦🏻♀️
هیچ وقت نتونستم یه داستان با شروع و پایان مشخص بنویسم و نوسانات متونی که می نویسم کمه
چیکار کنم؟!
مهدیس عزیز
چارۀ کار خوندن کتابهای خوب، و تمرین مداومه.
اینجا قدیما یه سری کتاب معرفی کردم:
معرفی کتابوبلاگنویسی رو هم بهتون پیشنهاد میکنم. چون حس میکنم به بهتر شدن نوشتههای یه نویسنده خیلی کمک میکنه:
وبلاگ نویسی
علاوه بر این جواب دغدغههاتون رو توی مجموعه مطالب زیر قطعاً پیدا میکنید. اما مشخصاً نمیشه به یک یادداشت خاص اشاره کرد. به مرور بخشی از مطالب نیازه:
از نوشتن
باز هم اگر دوست داشتید از دغدغههای خودتون بنویسید برام.
سلام
چقدر هوشمندانه نکاتی ناب برای بهتر نوشتن رو در قالب سوالات تست استعدادیابی نویسندگی گنجوندید…بنظرم شما همینقدر که نویسنده خوبی هستید یک معلم کار درست هم هستید..
سلام مریم عزیز و گرامی
بینهایت سپاسگزارم از مهر و توجه شما.
براتون بهترینها رو آرزو میکنم.
سلام جناب کلانتری. مطلب سایتتون رو خوندم و خیلی خوب بود. یه سواله که همیشه عرصه ی رمان نویسی ذهن منو مشغول میکنه و خیلی بابتش کلافم چون هنوز جوابی نگرفتم. اینکه: چطور توی رمانمون میتونیم معما خلق کنیم؟ یا بهتر بگم که ایده ی یک معما رو از کجا بیاریم؟ من دیالوگ و مونولوگ خوب میتونم بنویسم اما قسمت خلق معما رو نمیتونم. یعنی نمیدونم اصلا باید معما از کجا الهام بگیرم و در رمانم خلق کنم. ممنون میشم لطف کنید جواب رو به ایمیلم بفرستید
سلام ریحانه عزیز
ممنونم از مهرت
بخشی از ماجرا رو فقط با خوندن رمانهای دیگه میتونی یاد بگیری.
مجموعه مطالب زیر هم میتونن در این زمینه کمکت کنن:
نوشتن رمان
سلام شاهین جان. من هادی هستم و از افغانستان نوشته های شما رو دنبال میکنم. از کارات لذت میبرم. من و چند تا دوستای اهل نوشتن در افغانستان همیشه مطالب شما رو تو کانال و گروهها مون به اشتراک میگذاریم. ما یه گروه نویسندگان روزنامه هستیم اونم بخش سیاسی . تو این زمینه احتیاج به آموزش بیشتری داریم اگه لطف کنی تو این زمینه هم مطلب بنویسی ممنون میشیم
سلام هادی عزیزم
چقدر خوشحالم که اینجا هستی.
به دوستان عزیزم سلام برسون.
بینهایت مشتاقم تا یک روز سعادت حاصل بشه و بیام افغانستان.
من دوستان افغان زیادی دارم که وجوشون همیشه برام مایه افتخار بود.
به روی چشم. حتما براتون بیشتر مینویسم.
لینک رسانۀ خودتون رو هم برام بفرست تا با کاراتون بیشتر آشنا بشم.
سلام. این مطلب و که دیدم داغ دلم تازه شد(: من برام قشنگ ترین اتفاق اینه که یه گوشه بشینم و تا آخر عمرم فقط بنویسم و بنویسم…انگار نوشتن آدمو می بره تو یه دنیایی که خودش می سازه..ولی خب نوشتن که تو مملکت ما نون و آب نمی شه..مگه نه؟
تازگیا هم شعر می نویسم به امید خونده شدنشون توسط خواننده ها..ولی خب اونم پارتی می خواد و مهم نیست کیفیت کارت چقدر خوب باشه(:
انقدر همه جا گفتم زبونم مو در آورد
ولی بازم میگم:کسی هست بهم معرفی کنید که صداش خوب باشه و آهنگامو بخونه؟
ماهی گرامی
بنویس. به بقیه ماجرا زیاد فکر نکن.
شاید این دو سه تا مطلب هم بتونن کمکت کنن:
تولید محتواوبلاگ نویسیآیا نویسندگی نان و آب میشود
متشکرم از بیان و تشریح مطالب زیبایی که ارائه کردین امیدوارم که از قدرت الفاظ و کلمات در جهت خدمت به خلق و ارتقا فرهنگ ایرانی و اسلامی استفاده کنیم
زنده باد مهدی عزیز
برات آرزوی موفقیت و شادی روزافزون دارم.
سلام من یه دختر ۱۸ ساله هستم…از وقتی که ابتدایی بودم نمیتونستم انشا بنویسم و همیشه از زیرش در میرفتم و نوشتن اون رو به عهده دیگران میزاشتم تا برام بنویسن…زمان راهنمایی و دبیرستان کم و بیش خودم هم مینوشتم ولی باز جرات نوشتن و خوندن جلوی بقیه رو نداشتم اما سال اخر دبیرستان بار اولی که انشا نوشتم موقع خوندنش به شدت استرس گرفتم بطوریکه نتونستم سرپا وایسم……نمیدونم این اتفاقات باعث شد که اعتماد به نفسم رو از دست بدم و نتونم بنویسم یا اعتماد به نفس نداشتنم باعث میشه نتونم بنویسم!!
ولی من نوشتن رو خیلیییی دوست دارم چراکه اتفاقات زیادی در زندگی ام میافته که دوست دارم بنویسمشون، و از اونجایی ک ادم توداری هستم نوشتن برام ارامش داره… اما جرات نوشتن رو ندارم مخصوصا اینکه بخوام نوشته ام رو در جمع بخونم…
حس میکنم استعداد نوشتن رو ندارم…انگار یجورایی سرخورده شدم:(
ممنون میشم اگه راهنماییم کنین…
ببخشید طولانی شد، حس میکنم اینجا همون جاییه که کسی به مشکلم نمیخنده و بجاش کمکم میکنن:)
سلام عزیز
این ترسها رو کنار بذارید.
نویسندگی استعداد نمیخواد، تلاش میخواد. وگرنه دریای استعداد هم که باشید بدون تلاش به هیچ جایی نمیرسید.
بهتون پیشنهاد میکنم یک عادت نوشتاری برای خودت بسازید: صفحات صبحگاهی میتونه گزینه خوبی باشه:
صفحات صبحگاهی
فقط میتونم بگم “عالی”عالی”عالی”…
لذت بردم و هر مورد و متنی رو که میخوندم کنجکاو بودم؛موضوع بعدی چی میتونه باشه مطالب مثل آهنربا بودن و آدم رو جذب خوندنشون میکرد…
سپاس فراوان از لطف بی کران شما.
سلام به روی شما
یک دنیا ممنون از مهر شما.
خیلی خوشحالم از اینکه اینجا هستید جناب محمدی عزیز.
حتماً برای من بیشتر بنویسید از خودتون.
برقرار باشید.
سلام من یه داستان نوشتم و به نزدیکانم نشون دادم
تعدادی از آنها خوششان آمد ولی بعضی ها که توی این زمینه استعداد خاصی داشتن ایراد هایی گرفتن که باعث شد من داستانم رو ادامه ندم اما وقتی که این مطلب ها رو خواندم انگیزه گرفتم تا داستانم رو ادامه بدم
خیلی ممنون
زنده باد امیر جان
اصلاً درگیر بازخوردها توجه نکن. فقط بنویس.
این مطلب رو هم اگه دوست داشتی بخون:
درباره باخورد گرفتن برای نوشتهها
خیلی ممنون بابت مطالب اون تسته بهم خیلی انگیزه داد فقط یه سوالی دارشتم من به نویسندگی خیلی علاقه دارم اما نمیدونم چجوری شروع کنم مثلا بعد نوشتن داستانم باید چیکار کنم
ممنون از مهرت.
میتونی نوشتههاتو تو اینترنت منتشر کنی.
این دو تا مطلب هم میتونن بهت کمک کنن:
صفحات صبحگاهی
تولید محتوا
خیلی ممنون بابت مطالب مفیدتون.به شخصه دیدم رو نسبت به نویسندگی تغییر داد و خوش حایم چنین سایت هایی هستن برای کمک و راهنمایی ما.ممنون واقعا
سلام سینا جان
خوشحالم که چنین حس خوبی داری.
با عشق و لذت به نوشتن ادامه بده.
درود 🌹
من ابتدای راهم تازه سوار خر نویسندگی شدم و حالا حالاهم پایین نمیام .
نقشه راهش از شما 🙏🏼🌹
سلام نسیم عزیز
چه عالی
توی این سایت هزاران مطلب مختلف هست، که احتمالا میتون در بخشهای مختلف مسیر نویسندگی کمکت کنن.
موفق باشی و برقرار.
سلام روش ایجاد اشتیاق در مخاطبین برای ادامه این مهارت عالی بود و تمام نکات روانشناسی لحاظ شده بود
سلام خانم دیلمی عزیز
سپاسگزارم از لطف شما.
شاد و برقرار باشید.
با سلام، شاید هنوز برای اظهار نظر زود باشد اما فکر می کنم پیشنهادات شما- البته در صورتی که به کار بسته شود- می تواند یک شروع خوب برای آدم تنبلی مثل من باشد. ممنون
سلام فریده گرامی
زنده باد. امیدوارم که در مسیر نوشتن بهتر از همیشه پیش برید.
این عادت مینونه براتون بسیار مفید باشه:
صفحات صبحگاحی
[…] باشید، تا بهجای آزمونها و خطاهای پرهزینه، مسیر نویسندگی را با سرعت و لذت بیشتری طی […]
و البته نظرم در مورد تست هم اینه که خیلی عالی بود،انگار تو این مدت من به تمام گزینه ها فکر کردم و بررسی کردم ،یه جورایی مهر تایید روی استعدادم زده شد!
زنده باد ساناز عزیز
چه خوب که به این نکته توجه کردی.
واقعاً نباید بگذاریم هیچ چیزی مانع نوشتن ما بشه. نوشتن انقدر خوبه که حیفه به خاطر نگرانی کمبود استعداد کنار بذاریمش.
با سلام و تشکر از این همه اشتیاق و انرژی خوبی که برای آموزش و درمیان گذاشتن تجربه هاتون دارین.مطالبتون خیلی عالی و صمیمانه بودن،و لذتی که از کارو حرفه تون دارین رو خیلی خوب میتونین منتقل کنین و این رو اشتیاق من خیلی تاثیر گذاشت،.و سوالم این هست که من چطوری میتونم توی کانال تلگرامتون عضو بشم؟
ممنون
ساناز عزیز، بی نهایت ممنونم از مهر تو.
خوشحالم که اینجا. حتماٌ بیشتر برای من بنویس.
لینک کانال هم خدمت شما:
کانال مدرسه نویسندگی
سلام خیلی از شیوه ی تست شما خوشم امد و همین باعث شد تا مشتاق شوم در مدرسه ی نویسندگی شما ثبت نام کنم .و مایلم قسمتی از رمانم را برایتان بفرستم و نظر تان برام مهمه. ممنون و سپاس.
درود مژگان خانم گرامی
خوشحالم که از این مطلب خوشتون اومده.
من خودم هم این مطلب رو خیلی دوست دارم و خاطرات خوش زیادی رو برام زنده میکنه.
خوشحالم که عضو خانوادۀ مدرسه نویسندگی هستید.
شاد و برقرار باشید.
عرض سلام وادب:
چگونه میتوانیم نوشته های خودمون رو ارزیابی کنیم؟
زهرا جان
این موضوع به جریان پیوستهای مطالعۀ نیاز داره.
بنابراین نمیشه دنبال یه فرمول مشخص بود که تو یه کامنت جا بشه.
اگه دوست داشتی یه نگاهی به این مطلب بنداز:
دربارۀ بازخورد گرفتن برای نوشتهها
آقای کلانتری سلام و درود
آقا من امتیازم ۳۴ شد و دیدم من ۱۰ میگرفتم هم همین می شد
گذینه ها که همش یکی بود
درود محمدحسین عزیز
این یعنی اینکه شگفتی نوشتن رو دریاب و از همین لحظه شروع کن به نوشتن.
خراب شیوه تست گیری شما شدم چند بار برگشتم و نتیجه رو مرور کردم چرا که همه امتیازها یک بودند
این یعنی اینکه بی خیال استعداد. نوشتن را عشق است.
برقرار باشی رضا جان.
سلام استاد
خواستم بپرسم میشه نوشته هامونو بفرستیم براتون و ببینین چطوره ؟
سلام فائزه جان
این بخش رو توی سایت مدرسه نویسندگی برای همین کار راهاندازی کردیم:
بازخوردها
عالی بود اخر تست ناخودآگاه گل لبخند ب لبانم نشست😊
چه حس خوبی.
یادمه یه جایی گفتی مشغول شدن به موضوع استعداد در نویسندگی مبتذله، البته نقل به مضمونه و دقیقا اون جمله یادم نیست اما می خوام بگم که وقتی به این موضوع فکر می کنم اعتماد به نفس عجیبی در نوشتن پیدا می کنم.
تغییر حال و روز خودمون و تغییر دنیایی که داریم در اون زندگی می کنیم با نوشتن ممکنه و ممکن تر از اون ساختن دنیایی جدید با نوشتنه.من در جزیره ی تنهایی خودم افسرده بودم اما وقتی شروع به نوشتن کردم دریافتم که جز این تنهایی و قلم و کاغذ هیچ چیز از این دنیا نمی خواهم.
دقیقاً محسن جان. مشغول کردن ذهن به موضوع استعداد واقعاً مبتذله.
وقتی مینویسیم و در عمل شگفتی نوشتن رو مینویسیم میفهمیم که با ننوشتن و کم نوشتن چه چیز بزرگی رو از دست میدادیم.
اقای کلانتری ی سوال؟
من خیلی دلم میخواد ی سایت بسازم و بتوانم رمان،داستان(کوتاه،بلند)و یا حتی شعرهایی رو که مینویسم رو در اون سایت قرار بدهم!
اما نمیدونم چطور و چجوری؟
ببخشید ولی شما میتونین کمکم کنین در ای مورد؟
یا اصن فرق نمیکنه فقط میخوام داستانام رو جایی قرار دهم که انسان های دیگه بتوانن بخونن و لذت
و البته ی هدف دیگ ی من از نوشتن خوشحال کردن و سرگرم کردن مردم(با خوندن داستانام)
دوست دارم به محض اینکه داستانامو خوندم لذت ببرن
* هیچ دانی بارها و بارها ،
من دعایت کرده ام از عمق جان .
*هیچ دانی از کران تا بیکران ،
صدهزاران خیر با تو گفته ام .
*هیچ دانی رهگشا تو بوده ای ،
با همین تست مبارک بارها *
*هیچ دانی بارها و بارها ،
من دعایت می کنم استاد ما .
با همین تست استعداد سنجی جرات و جسارت نوشتن دادی به ما
شاهین خان عزیز
صمیمانه از لطفت ممنونم .
فدات بشم پرویز جان
افتخارمی.
چقدر قشنگ همه رو با دقت جواب دادم و جمع زدم.
حالا جالبش اینجاست که خودم میدونم استعداد هم نداشته باشم حداقل علاقه زیاد رو دارم.
اما از اونجایی که دلم میخواست از دیدگاه تستی این استعداد رو کشف کنم و بهش تکیه با دقت تمام انجام دادم.امتیازم زیر ۴۵ شد.وقتی جمله اول رو خوندم شوکه شدم.اگه بالای ۴۵ استعداد نویسندگی داره پس من چی میشم ؟! چندین بار جمله اول رو خوندم و خیلی ناراحت شدم.دلم نمیخواست برم پایینتر.من همون جمله رو میخواستم.
زنده باد سپیده جان
خوشحالم که جان کلام این مطلب رو گرفتی.
بنویس، بیشتر و بیشتز از همیشه بنویس.
نوشتن جادو میکنه.
دلم میخواد نباشم….
اگر بخواهی برای یک نفر که حال روحش خوب نیست… بنویسی چ مینویسی؟
اقای کلانتری عزیز
به کمکت و قلم قدرتمندت احتیاج دارم….
برایم بنویس لطفا..
سلام عزیز
این مطلب از طرف من برای تو:
بیشترین وقتم را در کجا میگذرانم؟
با این تست سراسر انگیزتون مصمم شدم که بنویسم و به رویاهام پرو بال بیشتری بدم، یاعلی گفتیم و…
به نام آنکه نیم نگاهش به من،شد آفریده ای به نامِ “فریده”
.
پیش از هر چیز یگانه “الله” ای دارم که هر چند کثیر یا قلیل ذوقی در من نهفته باشد، تنها به لطف اوست و من در نهایت آزادگی دلبسته ی اویم❤️
.
مدت هاست که قلم بهترین مونسم شده و جای نداشته هایم را پُر کرده.
من دریافته ام تنها راه تخلیه ی روحم، نگارش است و بس.
رقص قلم روی دفترچه ام، روح و جانم را صیقل میدهد و سمباده ی مُخلِّه اعصابم را از کار میاندازد. .
وحالا این میل و شوق به واسطهی تشویق و همراهی شما عزیزانم در من انگیزه ای شد برای به اشتراک گذاردنِ تمامی احوالات و دلنوشته هایم.
.
امید است که نه فقط در ذهن من، که جهان به “واقعیت” پایه دلنوشته هایم بنشیند…. ❤️
.
#فریده_خورشیدی
سلام فریده خانم عزیز
چه خوب که چنین اشتیاق زیبایی نسبت به نوشتن دارید.
امیدوارم که همیشه در این مسیر با لذت و آرامش پیش برید.
شاد و سلامت باشید.
سلام اقای شاهین کلانتری امیدوارم سالم و سلامت باشید
یه سوال داشتم.میخواستم بگم که در نوشتن انتخاب موضاع برایم بسیار سخت است.نمیدونم باید درمورد چه چیزی بنویسم!فط هرچی به فکرم میرسه رو مینویسم
یه خواهش داشتم بنظر شما میتوانید یه موضوع به من پیشنهاد کنید تا درموردش بنویسم!
این روزا هرچی فک میکنم چیی به فکرم نمیرسه واسه نوشتن
ممنونم.با تشکر فراوان
کیاناز عزیز
اول از همه بهت مطالعۀ بیشتر رو توصیه میکنم.
دوم اینکه تو مطلب زیر عادت یازدهم رو بخون:
عادات ماهیانه
اقای کلانتری ایا من میتوانم نویسنده بشوم؟
چرا نشی عزیز؟
سلام من هم ی دختر۱۴ساله هستم و عاشق نویسندگی هستم و ارزو دارم که یه نویسنده بزرگ شوم.اعضای خانوادم بهم میگن که خیلی خوب مینویسی و این هم یه دلیل و اشتیاق زیاد واس نوشتنمه.داسته کوتاه،رمان و شعرو دلنوشته و متن های زیادی نوشتم و جال اینه که خودمن خیلی ب خودم افتخار میکنم و هرچیزی که مینویسمو شاید جال نباشن اما دوسشون دارم و برام ارزش دارن.
امیدوارم دراینده نویسنده ای بزرگ بشوم.نمیدونم چرا ولی خیلی نویسندگیو دوس دارم از بچگی علاقهی خاصی ب نویسندگی داشتم و همیشه این نوشتنو ادامه میدم تا ببینم دراینده میتوانم نویسنده بشوم یا نه؟
شاید نتونم نویسنده ای بزرگ بشوم اما همیشه ادامه خواهم داد و حس نوشتن برام یه حس ناب
چقدر عالی که چنین نگاهی داری. بهت تبریک میگم.
با این نگاه، و در صورت داشتن تداوم و پشتکار، قطعاً میتونی به اهدافت برسی.
برای من حتماً بیشتر بنویس.
شاد و موفق باشی.
سلام من ۱۵ سالمه تازگیا خیلی به نویسندگی علاقه پیدا کردم یه رمان نوشتم و تقریبا گذاشتم تو سایت و الان ی رمان دیگه م دارم می نویسم و همینطوری داستان های کوتاه و متن می نویسم تو مدرسه همیشه انشاهام عالی نبوده اما خوب می تونم بگم خوب بوده و اکثرا بیست گرفتم نمی دونم شدنیه یا نه ولی خیلی دوست دارم یه روزی نویسنده بزرگی بشم شایدم فقط در حد یه آرزو بمونه
بیتا جان
چرا که نه؟ حتماً میتونی
میدونی رازش اینه که از رویات دست نکشی
و هر روز حتی شده یکی دو خط بنویسی
و هر روز یه مقدار کتاب بخونی.
بعد از سالها میبینی یکهو میبینی که رویات محقق شده.
من ۱۴ساالمه وهمه میگن که خیلی خوب می نویسم البته من فقط متن های احساسی وعاطفیی خوبی می نویسم برای نویسنده شدن باید درس خوند یا میشه که همین جوری نوشت وبرد برای چاپ وانتشارات
زهرا جان
نیازی نیست به طور رسمی توی دانشگاه درسش رو بخونی.
اما بیرون از دانشگاه باید ده برابر بیشتر از دانشگاه بخونی تا بتونی تا حدی خوب بنویسی.
تا میتونی کتاب بخون. راز نویسنده شدن اینه.
پیام متن رو گرفتم … خیلی بود. هیچ کاری برای من لذت بخش تر از نوشتن نیست. داستان کوتاه مینویسم و استرسی از بابت خوب بودن یا بد بودنشون ندارم. شاید چند روز ننویسم ولی ممکنه در یک روز دو داستان بنویسم. موقع نوشتن اززمین و زمان جدا میشم و فقط من هستم و داستانم … به نظر من نویسندگی چیزی نیاز نداره بغیر از اشتیاق …
زنده باد حامد
چه نگاه درستی.
موفق باشی دوست خوبم.
ایوول ممنون
سلام
من ۲۱ سالمه و همیشگی از بچگی سر کلاسای انشا حس میکردم بهترین متن و من نوشتم و گاهی اوقات دوستامم بهم می گفتن ولی هیچوقت به اینک به نویسندگی علاقه داشته باشم یا دارم فک نکرده بودم تااینک وقتی وارد دانشگاه شدم یکی از استادام اصرار داشت که من استعداد نویسندگی دارم و حتما درکلاسای نویسندگی شروع کنم من خیلی شوق نوشتن دارم وبرای خودم که گداری می نویسم ولی میترسم ازاینک استعدادنداشته باشم میشه راهنماییم کنید
سلام
خب، بیا تصور کن که کلاً هیچ استعدادی نداری. حالا بعدش؟
بعدش با خیال راحت بشین و بنویس و به خرافۀ استعداد هم فکر نکن.
نویسندگی کار و پشتکار میخواد عزیز.
سلام خسته نباشید نوشته ای دلگرم کننده بود من دختری ۱۸ساله هستم که امسال ب طور جدی نویسندگی رو به پیشنهاد یه استاد دانشگاه شروع کردم میخواستم بدونم باید ناشر هارو از کجا پیدا کنم و اینکه برای جلوگیری از دزدی اثار از کجا باید اطمینان پیدا کنم
سلام رویا جان
با قدرت به نوشتن ادامه بده. هرگز از کار زیاد فاصله نگیر.
این دو مطلب رو قبلاً در رابطه با پرسش تو نوشتم:
شغل نویسندگی
آیا نگران دزدیده شدن نوشتههایتان هستید؟
من عاشق نویسندگی هستم و از آرزوهام اینه که روزی کتابی بنویسم و چاپ کنم.گاهی هم یک چیزای کوتاهی تو دفترهام نوشتم،کنارگذاشتم ولی …یک فوت سفالگری یادم بدین که بتونم به آرزوم برسم.
چه عالی.
هرگز این هدف رو کنار نذار.
بهترین فوتی که میتونم بهت هدیه بدم اینه که بگم صفحات صبحگاهی رو دریاب:
صفحات صبحگاهی
گلی در آسمان شب جوانه زد
خدا اشک هایش را به او هدیه داد
وابر های تقدیر در فراسویش به پرواز درآمد
انگاه جهان مست لا شریکه له شد
سلااام
چقدر این متن دلگرم کننده بود برای منی که همیشه احساس می کنم شاید همین ساده نوشتن ها و روزنوشت ها به هیچ جا نرسه
زنده باد.
چه خوب.
با قدرت ادامه بده رها جان.
سلام آقای کلانتری از کجا می تونم اطلاعات کاملی از جایزه آرتور سی.کلارک پیدا کنم؟سرچ که کردم اطلاعاتی که میاد واقعا خیلی کمه
سلام رها جان
من هم اطلاعی ندارم.
چارهای جز سرچ انگلیسی نیست.
سلام من مقاله ادبی مینویسم
وتنها یه هدف دارم که بتونم اونو تو خارج از کشور به چاپ برسونم… وراه پیدا کنم به رفتن به خارج…میخوام استعدادمو بیشتر کشف کنم..میخوام راهنمایییم کنین چطور برم؟
سلام زینب جان
در حال حاضر فقط تمرکزت رو بذار روی ارتقای مهارت.
برای شروع هم تمام توانت رو صرف یادگیری اصول پاراگرافنویسی کن.
اول متنو خوندم یک کوچولو نگران بودم ولی آخرش خیلی با نمک بود ممنون 😂😂
موفق باشی نرگس جان.
سلام آقای شاهین من ۲۸سالمه از بچگی قلم خوبی داشتم جوری که ۱۶سالگی تو یکساعت اونم نصف شب یک داستان نوشتم که رتبه اول شدم واقعا خیلی دوست داشتم ولی خانواده و کلا محیط و مشکلات همه چیو از من گرفت امشبی که دارم اینو مینویسم من احساس یک ادم روانی رو دارم همه چیزمو ازم گرفتن و من احساس پوچی میکنم چند وقت پیش خانمی گفت ناراحت نباش که تنهایی و برام مثال خانم اعتصامی رو زدکه چطور نویسنده شد و من مثل تلنگری بود برام گفتم یعنی میشه از این راه پول دربیارم چون واقعا هیچ کاری ازم برنمیاد و مورد سرزنش دیگرانم از طرفی ۱۰ساله نویسندگی رو گذاشتم کنار ولی تهش بازم بخام میتونم به عنوان برادر اگه کاری میشه در این زمینه کرد راهنماییم کن چون من سرپرست خونوادمم لطفا بهم ایمیل بزن
سلام
خیلی جدی شروع کنید و دوباره و ادامه بدید.
برای یادگیری تولید و بازاریابی محتوا هم وقت بذارید. تو این مسیر خیلی کمکتون میکنه. مطالب زیر رو بخونید:
تولید محتوا
مرسی ازت هر کسی هستی هر جایی هستی بدون امروز با این صفحه حال منو خوب کردی و کاری کردی از شوق اشک توی چشمام جمع شد…
ممنونم ازت…
سلام محدثه عزیز
خوشحالم که اینجایی.
این مطلب دوستان نازنین زیادی رو به زندگی من اضافه کرده.
امیدوارم برای تو هم آغاز دوران پر خیروبرکتی باشه و بتونی با نوشتن زندگی خودت رو زیباتر و بهتر کنی.
سلام من ۱۵ سالمه و علاقه زیادی به نوشتن دارم نزدیک دو ساله که تنها رفیقم در تمام روزهایم نوشتن است و کتاب های زیادی هم میخوانم من در هنگام نوشتن فکر نمیکنم گویا جمله ها در مغزم پی در پی به ذهنم می آید و از این قضیه خیلی خوشحالم متن های کوتاه زیاد ادبی و عاشقانه نوشتم که اکثرا برای هرکسی میخوانم خوشش می آید و در حال نوشتن یک رمان هم هستم و اشتیاق زیادی دارم و علاقه زیادی هم به نویسندگی دارم میخواستم بپرسم که ایا این راه را ادامه دهم خوب است؟
زهرا جان
اگر عاشق نوشتن هستی، چرا که نه. حتماً ادامه بده.
در کنارش سعی کن تا میتونی کتاب بخونی.
سلام من عماد تاکی ۱۶ ساله
از اصفهان و کلی از کتابام رتبه زیاد داره امسالم رتبه اول ۳ استان دست بود اگه میتونید یه لطفی کنید من کتابامو بفرستم نگاه کنید دوست داشتید به منم بهتر یاد بدید من فقط سود کتابام حداقال ۴ میلیون تومان هست چیکار کنم بهتر بشه مشهور ترین کتابمم مونالیزای فرانسوی. خواموش.دلبسته.فرار بزرگ و کلی دیگه هست با تشکر
عماد عزیز
سایت یا وبلاگ نداری چرا؟
سلام وقت بخیر آقای کلانتری،ممنون از تست امیدوارکننده شما می خواستم بدونم واسه نوشتن تایپ با کامپیوتر خوبه یا نوشتن روی کاغذ؟ممنونم…(:
سلام آناهیتا جان
ممنونم از تو.
این ویدیو رو قبلاً در پاسخ به سوال تو ضبط کردم:
ویدیو: شما با قلم و کاغذ مینویسید یا تایپ میکنید؟
سلام آقای کلانتری روزبخیر،سپاس از تست امیدوارکننده شما می خواستم بدونم به نظرتون نوشتن روی کاغذ بهتر هس یا تایپ کردن با کامپیوتر؟ ممنون میشم🙃
سلام
این ویدیو رو ببینید:
ویدیو: شما با قلم و کاغذ مینویسید یا تایپ میکنید؟
سلام من ۱۱ سالمه و کلاس ششم هستم سال پنجم توی نویسندگی در مسابقات منطقه ای رتبه اول رو اوردم و از اون به بعد اشتیاقم به نویسندگی زیاد شد خیلییی و الان ۱ رمان نوشتم و بسیاری متن و داستان .الان یک مسابقه ی دیگه که اون هم نویسندگیه اجرا شده ولی من اعتماد به نفس ندارم و خیلی میترسم که داستانم انتخاب نشه و نمیتونم تصمیم بگیرم که کدوم داستانم رو توی مسابقات انتخاب کنم . واقعا اعتماد به نفس ندارم و خیلی میترسم که قبول نشم .ببخشید که زیاد حرف زدم خیلی ممنون میشم کمکم کنید ❤
مهسا جان
در کل بهت پیشنهاد میکنم مسابقهبازی رو رها کنی. این مطلب رو هم در همین رابطه نوشتم: مسابقه نویسندگی | نظر جعفر مدرس صادقی
بنویس. نذار استعدادت هدر بره. بهترین کار اینه یه وبلاگ بزنیو نوشتهها به طور منظم اونجا ثبت کنی. دنبال خواننده هم نباش. فعلاً تا چند سال تا میتونی بخون و بنویس و تمرین کن.
عزیزم اصلا نگران نباش.هر کدوم از داستانهات رو که حس میکنی بیشتر دوسش داری رو انتخاب کن.اگه هم انتخاب نشد ناراحت نشو فقط بیشتر تلاش کن تا دفعات بعدی موفق بشی
سلام آقای کلانتری منو ببخشید بازم سوال می پرسم رمانی که دارم می نویسم اقتباسی از زندگی یک شخصیت روسی هست تا الان تونستم نیمی از داستان رو بنویسم ولی برای انتهای داستان نیاز به یک شعر روسی دارم اشعار شاعر های روسی رو خوندم خیلی خوندم ولی چیزی که واقعا بتونه منو تحت تاثیر بزاره پیدا نکردم میشه خواهش کنم اگه وبلاگ یا سایتی از اشعار عاشقانه روسی رو می شناسید به من معرفی کنید برای پایان رمانم بهش نیاز دارم ممنون میشم کمکم کنید
درود رها حان
وبلاگ یا سایت سراغ ندارم.
اما تا دلت بخواد از شاعران روسی تو ایران کار چاپ شده، با ترجمههای خوب و بد.
به نظرم ابرشلوارپوش رو بخون. از مایاکفسکی، با ترجمۀ مدیا کاشیگر
گزیدۀ شعرای شاعران روس هم هست که میتونی با کمی جستجو پیدا کنی.
با سلام سالها فقط نوشتم بدون اینکه ویرگول را سرجای خودش بگذارم جمله بندی ام معمولی بود مطالب و شعرهایم را در جایی باز نشر ندادم در چهل و یک سالگی به آرزوی خودم رسیدم و کتابی را با شرایط خاص ترجمه و به چاپ رساندم امروز که این مطلب را می بینید حقیر نویسنده و مترجم چهل و چهار راز عالی در فوتبال است دلیل اینکه اینجا باز گو میکنم این است که به علاقه مندان نویسندگی بگویم که شاید استعداد مهم ترین عامل موفقیت در هر کاری نباشد و پشتکار و سخت کوشی با اختلاف زیاد گوی سبقت را ربوده
درود جناب فراهانی عزیز
چه زیبا نوشتید. الهامبخش بود.
حتماً برای من بیشتر بنویسید.
شوق و همت شما قابل تحسینه.
سلام ممنون از این تست امیدوار کننده ای که گذاشتید
۳۷ سالمه و از کلاس سوم دبستان شروع کردم به داستان نوشتن
متاسفانه هیچ کدوم از داستان هامو ندارم و هیچ وقت هم تشویق نشدم اما بسیار نوشتن و دور ریختم….
رمان هم زیاد نوشتم….
و در مغزم انبوهی از سوژه های بی تکرار هست
اما متاسفانه مشغله بسیااااار
اگر بخوام که رمانم رو به یه کاردان نشون بدم یا بخوام چاپ کنم چه کارهایی باید انجام بدم؟؟؟
درود سارا جان
به نظرم تو گام اول خوبه روی نویسندگی آنلاین کار کنید. سعی کنید توی فضای مجازی نوشتههاتون رو به طور منظم منتشر کنید، بعد هر زمان که در جذب مخاطب موفق بودید و کارتون به سطح قابل قبولی رسید میتونید برید سراغ انتشار کتاب.
[…] تردید کنیم استعداد نویسندگی داریم یا نه و همین مانع کار ما بشود، چنین تردیدی خریت […]
سلام من خیلی دوست دارم بنویسم داستانهای کوتاه وعاشقانه الانم نوشتم چطور بفرستم ببینید اصلا استعدادشو دارم یانه؟
عزیز دل
شما دنبال این نباشید که بدونید استعداد دارید یا نه. استعداد با کار زیاد ساخته میشه. تا میتونید بخونید و بنویسید.
با سلام
یه زمانی بهترین رفیقم، بهترین خلوتم، بهترین آرامشم نوشتن بود. البته الآن هم هست، وقتی مینویسم آروم میشم، اما الآن خیلی کم شده، به دلایل مختلف غافل شدم از نوشتن، اما اشتیاقی که در ذیل تست در قالب متن بود، خدا رو شکر هنوز هم در وجودم هست،
وقتی تست رو انجام دادم و متن رو خوندم مانند بچه ها ذوق کردم و این روش شما رو پسندیدم بالاخص وقتی تعدادی از نظرات رو خوندم.
امیدوارم بتونم خوب بنویسم که علاوه بر آرامشم، مفید هم باشه.
موفق باشید.
درود بر عزیز دل
چه خوب که چنین نگاهی به نوشتن دارید.
خوشحالم که اینجا هستید.
برای من بیشتر بنویسید.
راستی چرا یه وبلاگ نمیزنید؟
سلام و ببشخید دوباره مزاحمتون میشم.ببخشید شما سایتی رو میشناسید یا اصلا وجود داره که من،یک طرح کلی از داستانم براش بنویسم و بفرستم و اون داستانم رو نقد کنه و نظرش رو برام ارسال کنه؟؟اگه همچین سایتی هست لطفا ادرشو بگین.ممنون
درود محمد عزیز
گویا سایتی هست با عنوان نقد داستان.
جستجو کن ببین پیداش میکنی.
بسیار متشکرم.
سلام دوستان
من خیلی دوست دارم یک کتاب بنویسم که جهانی بشه همه بخونن مثل ملت عشق هرچند که برای نوشتن همچین کتابی باید خیلی تجربه توی نویسندگی داشته باشم.
ببینید تصمیم جدی گرفتم و میخام کتاب بنویسم با موضوع فلسفی…درام…. اما قبل از اون باید چند تا کتاب دیگه هم بخونم که برای نوشتن کتاب اماده باشم.
اگر کسی میدونه
و مطمعنه که کمکم میکنه
بهم بگه خیلی ممنون میشم
سلام شهاب عزیز
این مطالب رو بخون:
نوشتن کتاب
شغل نویسندگی
بعد اگر سوالی داشتی با جزییات برام بنویس.
حس نوشتن حال خوشی را طلب نمی کند.به انسانی که از الهامات نمیگذرد باید توجه داشت.او کسی هست که با وجدانش رودررو صحبت می کند.
احساس من از نویسندگی به سادگی نیاز کودکی به بازیهای روزمره اش میباشد.
درود بر انوشیروان عزیز
چه نگاه قشنگی.
کیف کردم.
سلام ببخشید که مزاحمون شدم.من یک نوجوان هستم و سنی بیش تر از ۱۵ سال ندارم ولی عاشق داستان نویسی هستم و تا به حال هر داستانی که از خودم در اوردم و برای فرد دیگری بازگو کردم به شدت خوشش امده.حالا میخوام یک لول برم بالا تر و چیز هایی که میاد توی ذهنم رو بنویسم ولی متاسفانه این کار سخت تر از اون چیزیست که فکر میکردم.الان دارم روی یک داستان اکشن_علمی تخیلی و کمی هم عاشقانه کار میکنم.ممنون میشم اگه راه و چاه رو بهم نشون بدید و بهم کمک کنید یک چیز نابی از این داستان در بیارم.
درود محمد عزیز
حتماً خیلی جدی ادامه بده.
مطالب زیر میتونن کمکت کنن:
نقشه راه نویسندگی
آموزش نویسندگی در مدرسه نویسندگی
سلام من از بچگی رویام نویسنده شدن بوده و هست.الان ۱۶سالمه و متن های زیادی می نویسم اما خیلی دوست دارم که اول اینکه بدونم ایا نوشته هام قابل چاپ هستن یا نه؟ و بعد اینکه چی بنویسم که که بیشتر خوانده بشه وانگیزه منو واسه نوشتن افزایش بده؟
صدف عزیز
یه سایت بزن و نوشتههاتو به طور منظم توی وب منتشر کن.
به تدریج بازخورد میگیری و مسیر خودت رو اصلاح میکنی.
اما از همه مهمتر کتاب خوندنه. تا میتونی کتابهای خوب بخون.
من تو لینک زیر یه سری کتاب معرفی کردم، شاید بدک نباشه یه نگاهی بهشون بندازی:
معرفی کتاب
میخواهم عضو خبر نامه باشم
پیمان عزیز
سمت چپ وبلاگ، زیر عکس من قابی هست که با وارد کردن ایمیل توی اون قاب عضو خبرنامه میشید.
[…] من استعداد نویسندگی […]
مطمئن بودم نتایج مثل هم اند. اما دوست داشتم انجامش بدم. ممنون
زنده باد فرشید خوب
این روزا مشغول نوشتن چه چیزی هستی؟
با اینکه شک ندارم به مسیری که انتخاب کردم و بیشتر از قبل برام این رویا پررنگ شده و همچنان دارم می نویسم،اما دلم خواست توی این آزمون شرکت کنم تا مثلا به خودم بیشتر ببالم :)) وقتی امتیازم رو دیدم گفتم چه بد!ولی وقتی نتیجه ی آزمون رو دیدم خندیدم.عالی بود.شما جزو معدود افرادی هستید که اصرارشون روی استعداد داشتن در نویسندگی نیست و تاکیدتون روی تلاش مداوم و نوشتن مستمر هست.درود بر شما آقای کلانتری.
سلام یاسمن عزیز
چه خوب که حس خوبی به این تست داری.
هر چقدر که بیشتر میگذره بیشتر به این پی مییرم که استعداد کاملاً یه بحث انحرافیه.
هر آدمی میتونه نویسنده بشه. اما اینکه بتونه نویسندۀ خوبی بشه بستگی داره که به اینکه چقدر جدی و خوب برای خوندن و نوشتن وقت میذاره.
موفق باشی.
نویسندگی هم عالمی داره ها :))
اقا من همش می ترسم کدوم چیزی بنویسم کسی بیاد بگه چرا اینو نوشتی؟ با اینکه نویسنده حرفه ای هستم ها. چیزی از زیر دستم در نمیره . ولی چون می ترسم کدوم چیزی بنویسم کسی بیاد ایراد بنی اسرائیلی بگیره و اخر سر برام داستان بشه . حقیقت ننوشتم. ایا راه حلی برام دارید؟
در این رابطه چیزهای مختلفی نوشتم قبلا.
اما در کل میشه گفت: ترس نوشتن رو باید با خود نوشتن از بین برد.
بنویس و منتشر کن. و اجازه بده که تدریجاً این ترس کمتر بشه.
سلام وقت بخیر،می شه ازتون خواهش کنم چن تا متن به قلم خودم براتون بفرستم و شما نظر بدید؟از هر طریقی که باشه مشکلی نیس(منظورم پیام رسانشه)
سلام مینا جان
از طریق زیر میتونید برای دریافت بازخورد اقدام کنید:
بازخورد به نوشتههای شما
با سپاس از مقاله جالبتون
و اینکه میشه یه ادرس سایتی رو بهم بدین که رمان و داستان های مختلفی نوشته میشه!
سلام لیلا جان
ممنونم.
سوالات رو با جزییات بیشتر بگو.
لطفا کمکم کنید… سالها بود که اشتیاق داستان ساختن تو سرم بی داد میکرد که داستنهای بزرگ و پر محتوایم نوشتم ولی جای زندگی میکنم که بی راهنما هستم. حتی نمیدونم چطوری میشه که یکی از کارامو ب ثبت برسوونم. لطفا کمکم کنید . خدا حفظتون کنه
وبلاگنویسی کن محسن عزیز
اول کار نیازی به ثبت کردن نیست.
تا میتونی منتشر کن. بذار هر چی داره از پستو بیاد بیرون و بعد به کارای تازه فکر کن.
سلام.
وقتی دیدم از این تست نمرۀ ۲۱ گرفتم، یک جورهایی به همهچیز شک کردم.
گفتم خدایا یا کلانتری دکون باز کرده، یا من و مخاطبانم توهم برمون داشته!
جواب تست عالی بود.
دمتون گرم.
نویسنده نویسنده است اگر باورش بشه که نویسندگی مثل هوا توی ریههاشه، مثل خون توی رگهاش و مثل عشق توی نگاش.
برات آرزوی موفقیت روزافزون دارم رفیق.
درود محمدرضا جان
امیدوارم تو مسیر نویسندگی محکم و استوار پیش بری و روز به روز بیشتر بدرخشی.
عالی وبسیار خوب
سلام باشناختی که از شما داشتم که معتقدید همه میتونن بنویسند، وقتی دیدم تست استعدادیابی گذاشتید تعجب کردم ولی با این حال تستو انجام دادم .و دیدم این تستی نیس که بشه ازش استعداد روسنجید ولی در انتها که تفسیرو دیرم کلی خندیدم و مطمئن شدم که درست شناختمتون. من تو دایرکت اینستا یک کامنت گذاشتم مبنی بر شروع نوشتن یک کتاب در زمینه مهندسی هستم و نیاز دارم راجع به حقوق چاپ و نویسندگی و چارچوبش بدونم چه طوری میتونم کمک بگیرم .ممنون میشم راهنمایی کنید.
درود ناهید عزیز
خوشحالم که اینجایی.
البته که اگر سوالت رو جزء جزء بپرسی من بهتر میتونم جواب بدم. چون مثلاً دربارۀ یکی بخش کوچک از سوالت، یعنی مسائلی حقوقی چاپ تا به حال چندین و چند جلد کتاب نوشته شده.
اما خیلی سلاده اگر بخوام بگم اینه که شما اول باید کتاب رو بنویسی. بعد هم باید با یه ناشر صحبت بکنی تا مجوز کتاب رو بگیره و کار چاپ رو انجام بده. ضمن اینکه معمولاً روالش اینجوریه که شما خودت باید تمام سرمایه چاپ کتاب رو تامین کنی.
دربارۀ نوشتن کتاب هم این مطلب شاید برای آشنایی و شروع کار خوب باشه:
چگونه یک کتاب غیرداستانی بنویسیم؟
ضمن اینکه این مطلب خانم عبدی، به همراه لینکهایی در آخرش داره، خیلی میتونه برات مفید باشه:
نوشتن کتاب
سلام شاهین عزیز
اشتیاق تنها چیزیه که شبانه روز من رو وادار به ادامه راه میکنه علیرغم سختیهایی که شرایط زندگیم بهم تحمیل میکنه اما تمام سعیم رو میکنم با صبوری و اشتیاق و عشق به نوشتن خسته نشم و امیدوار رو به جلو حرکت کنم. ممنونم از تو بابت همچین نوشته های سراسر انگیزه و شور و امیدی که برای ما تازه کارها خیلی نوید بخشه.
مصور جان
چقدر خوب که چنین اشتیاق سازنده و ارزشمندی درون تو وجود داره.
برای تو بهترینها رو آرزو میکنم.
حتماً برای من بیشتر و بیشتر بنویس.
من قسمت مورد علاقه این بخش برام و موردی که کمی روش فکر کردم (به اندازه چند ثانیه)(بقیه رو خوندم) همون جایی وبد که نتیجه آزمون رو گفتید!
سلامی دوباره استاد
من اطلاعات عمومیم کمه
کتاب میخونم اما تاثیری در این ضعفم ندیدم
چکار کنم ؟
سلام حلما جان
اطلاعات عمومی دیگه مثل قبل مفهومی نداره.
بسیاری از اطلاعات عمومی رو میشه با یه سرچ تو گوگل در لحظه به دست آورد.
بنابراین لازم نیست ذهنمون رو به انباری از چیزهای «عمومی» تبدیل کنیم.
اما برای مطالعه وقت بذار.
اگه کتاب بخونی به تدریج ذهنت با بهترین چیزها غنی میشه.
الان چقدر برای خوندن کتابای خوب وقت میذاری؟
سلام آقای کلانتری ممنون از سایت خوبتون من ۱۶ سالمه و خیلی به نوسندگی علاقه دارم و تاحالا تو مسابقاتی شرکت کردم و مقام هایی رو هم کسب کردم میخواستم بدونم چه کتاب هایی میتونن به نویسندگی من کمک کنن لازمه که نوشته ی نویسنده های معروف و بزرگ باشه؟
سلام محمدرضا جان
زنده باد. بهت تبریک میگم.
توی این دو تا لینک میتونی با بخشی از کتابهای خوب آشنا بشی:
کتاب های نویسندگی
معرفی کتاب
سلام
من ۴۰ سالمه و مجردم و از دوران نوجوانی شروع به نوشتن کردم شعر ،متن،داستان و….
راستش یه رمان بلند نوشتم به نظر خودم خیلی جالب بود البته تخیلی بود و نگاشته ذهنم در مورد دختری که از دوران جوانی بعد از دست دادن مادر و پدرش دچار مشکلاتی خاص میشه و بالاخره به کمک عشقش از تمام مشکلات رهایی پیدا میکنه و ….
یکی دونفر خوندن اما متاسفانه با شنیدن حرفاشون از نوشتن بیزار شدم … البته متن مینویسم و این رو هم بگم الان چند روزی میشه دوباره علاقمند به نوشتن شدم شب که میخوام بخوابم تمام حرفا میاد توی ذهنم و صبح همه رو روی کاغذ میارم
با دیدن این سایت و خوندن دیدگاه دوستان خواستم ازتون کمکم بگیرم… که میتونم به نوشتن ادامه بدم یا بیخیال بشم….
بابت تستتون واقعا عالی بود
درود فرزانه عزیز
زنده باد. چرا که نه. حتماً ادامه بدید.
هیچ چیزی نباید مانع نوشتن شما بشه.
اگر ننویسید به ذوق و قریحۀ خودتون خیانت کردید.
سوالی داشتید حتماً برام بنویسد.
موفق باشید.
[…] تست استعداد نویسندگی […]
فوق العاده بود با اجازه به پیوند های روزانه ی وبلاگم اضافش میکنم
سلام، من هم شعر سپید مینویسم، هم شعر قافیه دار، من خیلی کم شعر میخونم، زمانی که توی نوشتن کلمه کم میارم سراغ خوندن شعر میرم.
زنده باد فاطمه عزیز
سلام آقای کلانتری من یه داستان کوتاه نوشتم میخواستم این داستان رو به یک ناشر نشون بدم تا در موردش نظر بده و راهنماییم کنه ممنون
عاطفه عزیز
ناشری وجود نداره که ۱ داستان کوتاه رو بخونه و نظر بده.
سلام ۱۵ سالمه نمی خواد هنوز بچهام اما نمی خواد با حرف های شاد گولم بزنین من قواعد نویسندگی رو بلدم و خیلی از داستان های فیلمای معروفو ادیت کردم و دیگران ازش تعریف کردن ولی هیچ طرح خاصی به ذهنم نمی رسه با وجود اینکه اشتیاق دارم ولی حوصله نوشتن ندارم به نظرتون چی کار کنم؟
پ.ن: حرف های زرد و سرخابی خوشگل موشگل نزنین برا گول زدنم.
کتاب بخون.
همین.
من رمان به صورت آنلاین در تلگرام مینویسم و دنبال سایتی هستم تو گوگل برای نوشتن آنلاین رمان ممنون میشم راهنمایی کنید
خودت سایت بزن آرزوی گرامی.
دنبال حوصله نباش؛ فقط شروع کن،حوصله ات نباید کنترلت کنه؛تو باید کنترلش کنی.
سلام استاد، سوالی از شما داشتم، ایا عضو سایت نویسندگان شعر نو شدن، هیچ تاثیری برای رشد کردم در نویسندگی داره؟
اینا حاشیۀ کاره.
روزی چند ساعت شعر مبخونی؟
سلام آقای کلانتر من چند ماهی میشه که شروع به نوشتن کردم من ۱۰سال دارم و بخاطر همین داستان های کوتاه می نویسم بعضی ها بهم میگن که داستان نوشتن برات زوده اما من خودم علاقه مندم من در تستی که دادم ۳۸ امتیاز به دست آوردم از نظر شما من استعداد لازم را برای نویسندگی دارم خیلی ممنون لطفا جواب بدید
سلام مهسا جان
بنویس. اصلاً هم زود نیست.
ما نویسندههای زیر ده سال هم داشتیم که اتفاقا خیلی موفق بودن.
پیشنهادم اینه که تا میتونی کتاب بخون. سعی کن هفتهای یکی دو تا داستان رو بخونی و تموم کنی. اینا آیندۀ تو رو میسازن.
قشنگ ترین تستی که در تمام طول عمرم دادم
بهترین جوابی که دیدم
فوق العاد بود
سلام مائده عزیز
خوشحالم که حس خوب من در نوشتن این تست به شما منتقل شده.
امیدوارم که هر روز بیشتر و بیشتر بنویسید و شگفتی نوشتن وارد تمام ابعاد زندگی شما بشه.
متن عالی بود
اقای كلانتری یه سوال داشتم من تازگی برای وبلاگم كه در رابطه با گردشگری هست دارم مینویسم
اما نوشته هام خشك هست خیلی دوست دارم نوشته های من روح داشته باشه.
من تا حالا متنی را هم قبل از این ننوشتم كه واقعا عالی باشه
میخواستم ازتون كمك بگیرم برای این كار چكار كنم یه خورده روح و احساس وارد نوشته هام بشه؟؟
سلام مارال عزیز
در این پستها دربارۀ سوالی که پرسیدی حرف زدم:
خواص تولید محتوا برای پوست!
یک راهنمای بسیار ساده برای مقالهنویسی در اینترنت
سلام اقای کلانتری، من علاقه زیادی دارم به نوشتن، وقتی که مینویسم خودمو توی نوشتن گم میکنم و کاملا غرق میشم، خیلی به راهنماییتون نیاز دارم که بهم بگین، بعد از نوشتن باید این نوشته ها رو چی کار کنم، توی پرسش ها و پاسخ ها که خوندم، شما توصیه کردین که فقط بنویسید و بنویسید، خب بعد از نوشتن چطور باید از این نوشته ها بازخورد گرفت، مثبت و منفی اش مهم نیست، فقط اینکه چی کار کرد با این همه نوشته، من خودم کلی نوشته دارم که نمیدونم باید چی کار کنم، همین که نمیدونم باعث شده با خودم بگم اینقد وقت بزارم بنویسم خب وقتی نمیدونم چی کار کنم باهاشون چه فایده داره؟؟ لطفا راهنماییم کنید…
سلام فاطمه عزیز
یه سایت بزن و وبلاگنویسی منظم رو تجربه کن.
این لینک میتونن مفید باشن برات:
وبلاگ نویسی
تولید محتوا
اگر میخواهید سایت شخصی قدرتمندی داشته باشید حتماً این متن را بخوانید
با سلام خیلی دوست دارم بنویسم بیشتر خاطره نویسی کردم موضوع نوشتنم دارم ولی شروع کردنش برام سخته نمیدونم چطور باید شروع کنم
سلام فاطمه عزیز
با صفحات صبحگاهی شروع کن:
نوشتن صفحات صبحگاهی
خیلی خیلی تستتون عالی بود اول که داشتم می خوندمش فکر کردم که مثل بقیه تست های کلیشه ای هست و خیلی خیلی بدم اومد اما ادامه مطلب رو که خوندم اشک در چشمان حلقه زد به خاطر احساس امیدواری که در خواننده ایجاد می کنه، عالی عالی….
سلام فاطمه عزیز
خوشحالم که چنین حسی داری.
منم واقعاً این پست رو با احساس خیلی خوبی نوشتم.
طی این سالها همین مطلب ساده الهامبخش خیلی از دوستان بوده؛ و این یکی از ارزشمندتری اتفاقات زندگی منه.
حتماً بیشتر برام بنویس.
شاد و برقرار باشی.
سلام اقای کلانتری تستتون بسیار جالب بود ازتون ممنونم بخاطر انرژی مثبتی که منتقل کردین و اما یک سوال من ۲۲ سالمه از بچگی به شعر و رمان نویسی علاقه داشتم و دست به قلم هم میشدم ولی بخاطر دانشگا و.کنکور کمی فاصله گرفتم ..الان هم مینویسم ولی بستگی به حال و سوژه م داره ..من نوشته هامو تو صفحه شخصیم تو اینستاگرام منتشر میکنم و متوجه بازخوردای بسیار مثبت شدم و چیزی که فهمیدم اینکه یه انرژی مثبتی تو نوشته هام هست که مخاطبو قشنگ جذب میکنه و این چیزیه که خیلی خودنمایی میکنه ( نوشته هام تو سبک طبیعت گرایی ، اخلاقی و بیشتر فلسفی هستند) من دوس دارم از این انرژی مثبتی که دارم بهتر استفاده کنم یعنی تو یک بستر وسیع تر و عضو کوچک اما قویی برای داشتن جامعه مثبت باشم کسی که حس خوب ایجاد میکنه….راهنماییتون برای من چیه؟
و سوال دوم ..چند سالی هست که یه سوژه برای رمان نویسی یا فیلم نامه نویسی تو ذهنم هست ولی تا به الان من همچین سوژه ای توی فیلما ندیدم رمان هم زیاد نمیخونم، از اونجا که رشته تحصیلم بسیار متفاوته با ادبیات آیا شانس موفقیت برای من وجود داره؟ ناگفته نماند شخصیت کمالگرایی دارم یعنی به کم قانع نیستم همیشه بهترینو میخوام و اگه دست به اینکار بزنم میخوام بهترین خودم باشم
درود فائزه جان
سپاس.
چقدر خوب مینویسی و توی اینرنت منتشر میکنی.
در کل یک قاعده بسیار مهم در نویسندگی وجود داره فائزه گرامی:
بدون خوندن نمیشه نوشت.
اگر واقعاً میخوای کار کنی، بهانه نیار. درس و اینا بهانهست. آدم که قرار نیست فقط بیکار باشه تا بتونه کتاب بخونه.
اگر خیلی جدی رمان و داستان نخونی، اصولاً نمیتونی به نویسنده شدن امیدوار باشی.
سلام اقای کلانتر. شب خوش. من سه سال پیش رتبه اول نویسندگی را در اهواز اوردم.عاشق این هستم کارگردان شوم و موضوعات را براساس ایده های فکری خودم خلق کنم یک کارگردان فیلم نامه نویس شوم…از کجا باید شروع کنم
نگار عزیز
نقشه راه نویسندگی میتونه برات مفید باشه:
نقشه راه نویسندگی
[…] روی صندلی جابجا میشوی، حس میکنی بی استعدادی، نوشتن برایت کار راحتی نیست، نمیتوانی پنج دقیقه بدون […]
سلام روزتون پر از شادی و خوشحالی
من ۱۵ سالمه و یه پیج داخل اینستا دارم نوشته هام رو به اشتراک میذارم و تا حالا که نظر همه اونایی که خونده بودن مثبت بوده ولی میترسم از اینکه نوشته هام رو، رو در رو به کسی نشون بدم و این باعث شده که معلم ادبیاتم این موضوع رو باور نکنه نمیدونم الان باید چیکار کنم به نظر شما باید چیکار کنم؟
نازگل عزیز
روی تمرینهای ابتدایی خودت زیاد حساس نباش.
اصولاً اولین نوشتههای ما (منظورم چند سال اول نویسندگیه) چندان ارزش هنری خاضی ندارن.
با این حساب، حساسیت رو بذار کنار. نشون بده. هیچ اتفاقی نمیفته.
سلام مجدد
وقت تون بخیر و شادی
الان متن خودم که سرشار از هیجان و ذوق زدگی و بدون فکر خاصی نوشته بودم رو خوندم:-)
گوشی ام هم خرابه بعضی از کلمات اشتباه شده،امیدوارم دیدگاه قابل فهمی باشه برای دوستان خواننده …
خوشحال میشم گام به گام منو در این مسیر “نویسندگی و نوشتن” راهنمایی کنید،قطعا تمام قسمت های اولیت دار رو در سایت خواهم خواند.
با سپاس
زنده باد زیگورات عزیز
هر وفت که سوال داشتی حتماً با جزییات بنویس.
سعی میکنم هر جواب مناسبی به ذهم میرسه برات بنویسم.
سلام
۴ سالی هست که دارم یک رمان بلند مینویسم از ۱۰۰۰ صفحه گذاشته سر کار وقت استراحت همکارام جمع میشن و قسمت های جدید رو مثل یک خاطره بشون میگم اونا هم خیلی دوست دارن چندین داستان که همه به هم ربط دارن در یک مجموعه جمع شده ولی خیلی دوست دارم از یک نویسنده حرفهای مشاوره بگیرم
سلام محمد عزیز
زنده باد. چه کار ارزشمند و خوبی.
میتونی تو جمعهایی که نویسندهها هستن حضور داشته باشی و احتمالا بعضی افراد که فرصت دارن بتونن راهنماییت کنن.
سلام . من مدت هاست مینویسم و کلی کار ناتموم دارم. دو،سه تا رمانی هم که تموم کردم به دلم نمیشینند و حس میکنم ضعیف هستند. رمان جدیدم رو در حالِ نوشتنم ولی هیچ کمکی ندارم. دوست دارم این یکی رو به خوبی تموم کنم و برای چاپش اقدام کنم.
مدتها تو انجمن نویسندگیِ مجازی فعالیت کردم ولی بیشتر برام حاشیه سازی شد. کمک میخوام اگه میشه.
سلام آیدای عزیز
یه مقدار برای خوندن مطالب دیگۀ سایت هم وقت بگدار. تا با فضای اینجا بیشتر آشنا بشی. بعد سوالت رو با جزییات برای من بنویس تا بتوانم جواب بهتری بهت بدم.
شاد باشی.
آیدا جان . من خودم هم یک بار رمانی رو نوشتم اما به دلم ننشست . به همین دلیل هم آن را دور انداختم . اما نا امید نشدم . بدین ترتیب سراغ چند تایی رمان حرفه ای رفتم و اونا کمک های زیادی بهم کردن . بعدش هم یک لغت نامه پیدا کردم به اسم واژه یاب و از این طریق کلی از مترادف های کلمات رو آموختم و سطح سواد کلماتم چندین برابر شد . بعدش با اعتماد بنفس شروع به نوشتن رمان جدیدم کردن . و در حال حاضر هم در حال نوشتن یک مجموعه ۴ را دارم می نویسم . من برات یه پیشنهاد دارم و اونم اینه که سعی کنی از انواع ژانر ها داستان ها و یا داستانک هایی رو بنویسی و برای خودت یک کلکسیون جذاب و کوچک بسازی و داستان هات رو برای بقیه هم به اشتراک بگذاری . اینطوری هم در همه ژانر ها تجربه به دست می آوری و هم اعتماد به نفست چند برابر میشه و هم بین کسانی که داستان هات رو میخونن یه محبوبیت و ارزش خاصی رو دارا میشی .
زنده باد. چه کامنت خوبی.
یه سوال داشتم
من چطوری میتونم از طریق داستان نویسی در اینترنت پول در بیارم؟
سلام محمدرضا جان
میتونی اینکار رو انجام بدی. ولی حتماً باید بازاریابی محتوا رو یاد بگیری، یادداشت زیر برای آشنایی با این موضوع میتونن کمکت کنن:
تولید محتوا
سلام
من ۲۶سالمه.دوران دبیرستان بشدت علاقه به نوشتن داشتم و داستانهای کوتاه زیادی نوشتم حتی مقام هم اوردم ولی الان میخام رمان بنویسم نمیدونم چجوری از کجا شروع کنم
سلام سرور عزیز
مطالب زیر میتونن برای شما مفید باشن:
چگونه نویسنده رمان شویم؟ | آموزش نوشتن رمان-۱
چگونه یک رمان بنویسیم؟ | راه و روش نوشتن رمان-۲
سلام خسته نباشید.
من ۲۰ سالمه و فکر نوشتن رمان یا داستان رو از تقریبا ۱۳ یا۱۴ سالگی تو سرم داشتم. وقتی ۱۷ سالم شد علاقم شدید تر شد و اولین رمانم رو تو یه سایتی نوشتم. اغراق نمیکنم اما هر پارت از رمانم از همون اول نوشتنم بالای۱۰۰تا بازدید و لایک داشت حتی به۱۷۰۰رسید. اما یه مشکلی بود اینکه مدیر اون سایت و برنامه واسه خودش قانون گذاشت که از یه سری کلمات نباید استفاده کرد و متاسفانه رمانم تو اوج خودش حذف شد. اونقد نا امید شدم که دیگه ادامه ندادم. اما الان میخوام شروع کنم .اما واقعا سخته بعد سه سال بخوام دباره شروع کنم چون ترس حذف شدن و نپسندیدن رمانم یا داستانم هنوز باهام هست. به نظر شما چجوری شروع کنم؟سایتی که توش رمانمو با خیال راحت بذارم و معتبر باشه پیشهاد میدید لطفا؟؟
زهرا جان
بهانهها رو بذار کنار و همین الان شروع کن. نذار دیر بشه.
خودت یه سایت بزن. بهترین کار اینه. توی اینستا هم میتونی بذاری.
سلام و وقتتون بخیر. میخواستم ازتون بپرسم برای نوشتن یک داستان باید انتها و هدف نهایی اون رو قبل از شروعش مشخص کرد ؟ من چند ماه پیش نوشتن یک داستان خاص رو برای رده سنی نوجوان به سبک رئالیسم جادویی شروع کردم ولی به دلیل کمبود وقت کارمو متوقف کردم . الان احساس میکنم از لحاظ نگارش و وصف کار قوی ای هست و دوست دارم ادامش بدم اما هیچ هدف و انتهایی براش مشخص نکردم. این درسته که بدون فکر فقط به نوشتن ادامه بدم یا از حالا باید تا اخرش رو تصویرسازی داشته باشم؟ متشکرم .
سلام بیتا جان
در پاسخ سوال شما قبلاً مطالب بسیار زیادی رو منتشر کردیم.
لینک جدیدترین مطلبی که در این رابطه نوشته شده رو براتون میذارم:
چگونه نویسنده رمان شویم؟ | آموزش نوشتن رمان-۱
سلام
مدتیه ایده ی برای داستان نویسی دارم که خیلی خیلی مشتاق اون هستم اما موضوع داستان یک جوری هستش که اگه از شخصیت های غیر ایرانی استفاده کنم خیلی جذاب تر و دستم برای روایت داستان آزاد تر میشه ..اما نمیدونم میتونم به عنوان یک نویسنده ای ایرانی یک داستان غیر ایرانی بنویسیم؟ اگر اصرار به این دارم چون یکی از معظل های اجتماعی که در کشور های خارجی بی پرده تر بیان میشه ایده ی اصلیه داستانم هستش…ممنون میشم راهنماییم کنید
تشکر
نیلوفر گرامی
بنویس. هیچ مشکلی نداره. فقط بنویس.
یه مطلبی هم تقریباً در این رابطه نوشتم قبلاً:
چرا از ایرانی بودن خودمان نفرت داریم؟
سلام،راستش من یه پزشکم البته ازپزشکهای ناموفقی که نتونستم مسیرم روپیداکنم ازوقتی که یادم میادواسه بچه های کوچکترازخودم قصه میگفتم ویه بارم که برای یه مسابقه متن نوشته بودم نوشته منتخب شدم البته اون موقع هشت ساله بودم وشرکتم توی مسابقه اتفاقی بود،یکی ازراههایی که وقتی ازچیزی ناراحت میشم آرومم میکنه اینه قصه خودم روواسه خودم تعریف میکنم،نمیدونم چقدرامکان داره بتونم یه متن بنویسم که کسی بخوادبخوندش ولی دلم میخوادبنویسم
سلام الهام عزیز
بنویس. بی وقفه به نوشتن ادامه بده.
پیشنهاد میکنم یه وبلاگ هم برای خودت بزن. به رشدت کمک میکنه.
خیلی ببخشید که دوباره وقت تون رو میگرم دوسوال داشتم ایب نداره من ته داستان باز بزارم و این که ما توی شهرمون کلاس داستان نویسی پیدا نمیشه یدونه هست که میفته تو کلاس زبانم و من مجبورم تو وبلاگ دنبال کلاس داستان نویسی بگردم و توی آکادمی شگفت انگیزان ثبت نام کردم و از اون جابیشتر درس میگرم سنم کمه و نوجوونم به نظرتون اگر با این روش برم جلو میتونم نویسنده بشم 😔
مهسا جان
هر چیزی میتونه بهت کمک بکنه، به شرط اینکه تو خودت خیلی منظم بخونی و بنویسی.
سلام آقای کلانتری راستش مربی داستان نویسی من به من گفته داستانی بنویس که جزو دغدغه های مردم باشه مثل عشق فقر جنگ و…..
راستش من ممغزم فعلا و هیچ موضوع تصور و تخیلی تو ذهنم نمیاد به نظرتان چه موضوعی انتخاب کنم یا موضوعی دارید که بهم بگید
مهسا جان
مربی شما اشتباه کرده که اینجوری به شما پند داده.
شما هر چی که خودت دوست داری بنویس.
به چیزایی هم که بهت تحمیل میکنن بی توجه باش.
سلام
من ۱۵ ساله هستم و کتاب های چاپی و رمان های اینترنتی زیادی خوندم و تقریبا با هر داستانی که میخونم یه ایده جدید برای نوشتن به ذهنم میرسه، اما راستش نمیتونم ایده هام رو خیلی خوب روی کاغذ بیارم؛ حتی گاهی توی ذهنم تمام داستان رو کامل و بدون نقص پیش میبرم اما نوبت به نوشتنش که میرسه حس میکنم جذابیت خودش رو از دست میده؛ راه حلی برای این مشکل من هست؟ و اینکه سنم توی نوشتنم مشکلی ایجاد نمیکنه؟ چون بعضی وقت ها به خودم میگم این ایده رو چندسال بعد روی کاغذ بیاری بهتر میتونی بنویسی و از این چیزها…
نازنین عزیز
اول از همه باید توان آزادنویسی و همیشهنویسی رو در خودت تقویت کنی. بعد توانم نوشتن داستان رو هم پیدا میکنی.
این دو تا لینک میتونن برات مفید باشن:
صفحات صبحگاهی
هزارکلمه
سلام من ۳۴ سالمه کاردانی کامپیوتر دارم و ۱۴ ساله ازدواج کردم ی دختره ۷ ساله دارم و خونه دارم از وقتی یادم میاد نوشتن برام راحتر از حرف زدن بود چ ناراحت بودم چ شاد با نوشتن اروم میشدم وقتی مینوشتم انگار ی باری از دوشم برداشته میشد از زمانی که هم اینستاگرام اومد این استعداده علاقه اس هر چی که میشه اسمشو گذاشت با کپشن نوشتن بیشتر شکوفا شد الکی نمینویسم حتی برای نوشتن یک کپشن که با عکسی که میخام پست کنم باید منطبق باشه کلی سرچ میکنم تا ایده بگیرم سپس اون چیزی که میخام میشینم رو کاغذ مینویسم بعد از کلی بالا و پایین کردن بعد تایپش میکنم تو کپشن اخیرا هم تو ی کلاس نویسندگی انلاین عضو شدم و متوجه ی چیزایی شدم که خوب خیلی بیشتر ب من کمک کرد الانم که چند جلسه ایی میشه کلاس نویسندگی میزم حضوری تو کلاس بهمون گفتن یادداشت روزانه بنویسیم که این خودش خیلی ب تخیل ادم ب قدرت نوشتن ادم کمک میکنه فقط تنها مشکلی که من دارم اینه که من سوژه زیاد ب ذهنم میرسه اما پیاده کردنش رو کاغذ از زبان شخصیت قهرمان داستان سخته یعنی من فقط میتونم ب عنوان ی راوی داستان رو بنویسم اینکه ب جای شخص داستان حرف بزنم و بگم سخته اینکه چی بگم و چطور بسطش بدم مثل کتاب داستانهای دیگه میشه راهنماییم کنید که چطور بنویسم از زبان شخصیتهای داستان؟
شهرزاد عزیز
چقدر کتاب میخونید در روز؟
نازنین جان . من به تو لغت نامه واژه یاب را پیشنهاد میکنم چرا که در این لغت نامه هر کلمه ای را که سرچ کنی کلی از مترادف هایش را برایت می آورد . با این روش سواد کلماتت هزار برابر میشود . سعی کن همه آن ها را در دفترچه ای بنویسی و هر بار هم که کلمه جدیدی را آموختی به آن ها اضافه کنی . علاوه بر این هر بار که ایده ای درباره نوشتن یک رمان به ذهنت رسید آن را جایی یادداشت کن . وقتی مدت کوتاهی بگذرد وقتی به نپشته ات نگاه بیندازی ناخوداگاه با دیدن یکی از موضوعات حسی متفاوت و سراسر شور و شوق بهت دست میده . اون موضوع همون موضوعی هست که باید رمانش را بنویسی چرا که آنوقت نوشته های رمانت علاوه بر جوهر خودکار جوهر باور و علاقه را نیز شامل میشود .
سلام
من از بچگی داستان ها و خیال هایی در ذهن داشتم…
در سن ۸سالگی شروع ب نوشتن داستان ها با کشیدن تصویر کردم…
در کودکی اکثر نقاشی هایم ادامه ی داستان قبلی بود، یعنی این گونه قصه بیان میکردم…
الان ۱۸سالمه و دارم یک داستان خیالی و اموزش دهنده مینوسم اما نمیدانم که این کار درست است ؟! ایا حمایت میشم؟
چرا که نه محدثه عزیز
بنویس و توی اینترنت منتشر کن.
به تدریج که مهارتت بالاتر رفت، میتونی به چاپ کتاب هم فکر کنی.
ضمن اینکه منظورت از حمایت رو متوجه نشدم. به عنوان یک نویسنده این تو هستی که باید از خودت حمایت کنی.
تو چند سال اول کار، اصلاً به نتیجه فکر نکن. سعی کن فقط مهارت خودت رو بالاتر ببری.
سلام…من بیست و هشت ساله ام…نوشتنو دوست دارم اما بلدنیستم احساسی بنویسم..بیشتر خاطرات مینویسم .از وقتی که دخترمو باردار بودم براش مینوشتم و بعد برای پسرم..و تازگی ها هم شروع کردم به کتاب خوندن …ترس زیادی از نوشتن دارم و اعتماد بنفس پایین…اما علاقه زیاد به نوشتن و خوندن تا جایی که ساعت ها ممکنه برا اینکار وقت بزارم بدون ذره ای خستگی ..لطفا راهنماییم کنید
اسما جان
با نوشتن صفحات صبحگاهی شروع کنید:
صفحات صبحگاهی
سلام مجدد استاد عزیز
راستی یه سوال داشتم که هر چند مشغله تون خیلی زیاده ولی چون دیدم بی تکلف به همه ی سوالات پاسخ میدهید جسارت کرده و می پرسم:
جناب کلانتری عزیز، بنده چند ساله که می نویسم، بصورت غیر حرفه ای و پیش و پا افتاده.
الان هم چند ماهه که بازنشسته شده ام یعنی سن و سالم حدود ۵۸ ساله و به فکر نوشتن بصورت جدی افتاده ام.
آیا سرانه ی پیره سری شروع به کاری بس سنگین و حرفه ای کردن باعث خستگی و ناامیدیم نخواهد شد.
لطفا واقعیت را بهم بفرمایید بیشتر خوشحال میشم.
ضمنا آدرس وبلاگم را براتون گذاشتم که اگه زحمتتون نیست یکی دو تا از نوشته هام رو بخونید بعد نظر بدهید.
واقعا سپاسگزارم.
درود به عزیز دلم، آقا بهمن نازنین
اتفاقا سن شما، تازه اول عشقه.
و یه نکته جالب براتون بگم: میانگین دوستان عزیز من که در جلسات ماه نویسندگی شرکت میکنن، غالباً پنجاه تا شصت ساله.
ما نویسندههای بزرگ زیادی رو هم داریم که از دهه ششم زندگی شروع کردن.
بنابراین شما با قدرت ادامه بدید.
وبلاگتون رو هم حتماً میخونم.
سلام استاد عزیز
معمولا به هر سایت یا وبلاگی که سر می زنم آخرین تاریخ به روز رسانیش سه، چهار و یا حتی ده سال قبله…
چقدر خوشحالم که امروز با وبلاگ شما آشنا شدم و با اجازه تون میخواهم آدرس آنرا توی واتسآپ و در جمع تعدادی از دوستان که همه دغدغه ی نویسندگی داریم بگذارم.
مطالبتون در یک نگاه اجمالی که به آنها داشتم عالی است.
امیدوارم که همیشه سلامت و موفق باشید.
سلام بهمن نازنین
خیلی خوشحالم که اینجا هستید.
بله، تمام تلاش من اینه که این سایت هر روز با یک مطلب تازه دربارۀ خواندن و نوشتن به روز بشه. و خدا رو شکر تا الان هزاران نفر از دوستان با سایت همراه شدن و جمع خوبی از علاقهمندان نویسندگی شکل گرفته. سایت الان ماهانه حدود ۵۰ هزار کاربر داره که این هم دلگرمم میکنه و هم مسئولیتم رو بیشتر میکنه.
برای من حتماً بیشتر بنویسید بهمن جان.
واقعا خوش حالم که امروز این مطلب وخوندم❤❤
درود لیلا جان
چقدر خوب. باعث خوشحالیه.
من تا همین چند روز پیش گمان میکردم که نویسنده نمی شوم ، مثل خیلی از کَسان دیگر که هیچوفت نشدم. اما امروز فهمیدم که من نمی توانم بنویسم و این که نمی توانم بنویسم با اینکه نمی توانم نویسنده شوم فاصله اش از اینجاست تا آخر جهنم. واژه ها از پس مسولیت خطیری که به آنها می سپاریم بر نمی آیند… ساجده نوشت 🙁
سجاده عزیز و خوب
بنویس و لذت ببر. به این چیزا فکر نکن.
لازم نیست حرفه ای بنویسی تا یه نویسنده بشی همین که میتونی واژه ها رو کنار هم بیاری یعنی که یه نویسنده ای خواهرم . نویسندگی یه عشقه و تو برای آزاد کردن و لذت بردن خودت به قلم و کاغذ روی میاری . شاید دنیای قلم و کاغذ یه دنیای یک بعدی باشه ولی این واژه ها و جمله ها آنچنان قدرتی دارن که حتی نمی تونی فکرشو بکنی تا جایی که می تونن در مدت زمان خیلی کوتاهی تو رو از یه مبتدی به یه حرفه ای مبدل کنن. من در طول ۱ سال اونقدر تلاش کردم تا از یه نویسنده مبتدی کلاش شدم بهترین نویسنده کلاس تا جایی که نوشته هام هوش از سر هر کسی می برد . و الان هم در حال نوشتن یه مجموعه ۴ جلدی هستم . اون چیزی که منو تا این حد موفق کرد عشقی بود که به نوشتن می ورزیدم و اونقدری بهش علاقه داشتم که تمام احساساتم رو باهاش درمیون می گذاشتم و درواقع من برای دل خودم می نوشتم. فقط دل خــــــــــــــودم. هیچ چیز غیر ممکن نیست اگه تو باور محال بودنش رو تغییر بدی.
درود بر شما zari.b
دیدگاه خوبی نوشتی ممنون از جملات زیبایت…
سلام من در نویسندگی غیر داستانی مثل متن های کوتاهی با موضوع های مختلف استعداد هایی دارم و به نظر اطرافیان و چند نفر دیگر ک از آنها پرسیدم نظرشان خوب بود..اما میخواستم در متن هایم از کلمه های خیلی خیلی ساده استفاده نکنم و معنای کلمه های بزرگ تر یا مترادف همان کلمه هارا یاد بگیرم اما نمیدانم چه کارکنم..کتاب های زیادی خوانده ام و کمی بهتر شده اما باز میخواهم که زود تر بیاموزم و سطح کلماتم بالا تر برود
فلورا جان
دغدغه خیلی خوبی داری اتفاقا. و حتماً برای این موضوع وقت بذار.
تو لینک زیر من ایدۀ کلمهبرداری رو مظرح کردم. فکر کنم برات مفید باشه:
کلمه برداری
سلام و درود…
می نویسم از زبان سنگ ها
می نویسم از درون رنگ ها
می نویسم از بلندای آسمان
می نویسم از برای کهکشان
می نویسم از عشق و نور
می نویسم از تلاقی پر عبور
می نویسم از نوشتن از خودم
می نویسم می نویسم با خودم…
این یکهویی اومدن تو گوگل و سرچ کردن و باز کردن این وبلاگ برای من نشونه است… تست ارزیابی رو زدم به آخرش که رسیدم،فقط خندیدیم فقط و تو ذهنم با خودم گفتم فهیمه دنبال چی میگردی بسه…
و کلی خوشحال و ذوق زده شدم چند خط اولم که یکحورایی شبیه شعر و یک متن شدم زد به ذهنم و نوشتم…
ممنون از گردآورندگان این سایت خصوصا سبب ساز اصلی آقای شاهین کلانتری که دوست دارم بیشتر با شما آشنا بشم…
سلام دوست نازنینم
من هم خیلی خوشحالم که اینجایی.
حتماً برای من بیشتر بنویس از خودت.
سلام جناب کلانتری عزیز من فقط ۱۸ سال دارم و تقریبا ۵ سالی میشه ک مینویسم و خواننده ای جز دوستان نزدیکم ک خیلی هم استقبال می کنند ندارم.راستش گاهی انقد تشویقم می کنن ک ب فکر چاپ کردن میوفتم اما گاهی هیچ میلی به اشتراک گذاشتنشون ندارم نظر شما در این باره چیه؟
منتشر نکن فاطمه جان
نوشته اگه وقت انتشارش برسه، خودش بهت میگه.
ضمن اینکه شما الان سنی هم نداری که لازم باشه نگران انتشار کارات باشی.
بیشتر بخون و بیشتر تمرین کن.
سلام
اسانترین کلام برای ابراز هرچه که در سر داری وسر ان را تا امروز مخفی کرده بودی از اکنون سر و سرم با سلامی به تو که نمیدانم کیستی به اشتراک گذاشته میشود از نوشتن های دورم مدتهاست میگذرد انقدرکه فکر میکنم بیگانه ای با دست من نوشته امروز در پاسخ به امرار معاش در تنگنای اقتصاد مضحک سری به مشاغل خانگی زدم باورم نیست انچه دیدم و خواندم ….
ولی خدا به قلم و رازهایش قسم خورده لابد سر ان را تومیدانی ….
پس بگو انچه را نمی دانم که سراسر وجد و اشتیاقم…
به امید هر انچه مقدر خوبان
عزیزم از لغت نامه آنلاین واژه یاب استفاده کن . خیلی عالیه.
سلام. خسته نباشید. راستش من شاید چند سالی هست که به نوشتن علاقه پیدا کردم. پارسال انشاهاییو مینوشتم که به نظر خودم در سطح کلاس خوب بود. اما دبیرمون بر خلاف امسالی منو نادیده میگرفت و اشتیاقمو کم میکرد. حالا امسال به لطف یک معلم جدید توی جشنواره خوارزمی انشا رتبه اوردمو منتظر جواب مرحله بعدم. این کار خیلی امیدوارم کرد. دلم میخواد به طور حرفه ای یک رمانی که تکراری نباشه بنویسم اما میدونم که هنوز اونقدر پیشرفته نیستم. برای اینکه بتونم تو نویسندگی قوی بشم چیکار کنم؟ مرسی از وبلاگتون.
سلام مبینا جان
زنده باد. حتما ادامه بده نوشتن رو.
مطالب صفحه زیر میتونن به تو کمک کنن:
نقشه راه نویسندگی
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت جناب استاد کلانتری ♥️
استاد من ۱۴ سال سن دارم و از حدود ۱۱ سالگی بدیهه سراینده خوبی تا کنون بوده ام … من بیشتر از اینکه شعر بسرایم ، گرایشم به سوی متون ادبی است و در مسابقات و جشنواره ها نیز افتخاراتی کسب کرده ام … اما مشکل اصلی من این است که در هر شرایطی نمی توانم دست به قلم شوم و در زمان ها و شرایط خاصی و به طور ناگهانی استعداد نوشتنم شکوفا می شود … دومین مشکل اساسی من سنگین نوشتن است … خیلی از منتقدان و استادان گرامی بنده بار ها و بار ها به من گوشزد کرده اند که دست از سنگین نوشتن بردارم و ساده و شیوا تر بنگارم در حالی که وقتی ساده می نویسم نمی توانم رضایت خودم را جلب کنم و به سوی نگاشتن ترکیب های نو و آرایه های زیبا در متن سوق پیدا می کنم …
در نهایت از شما استاد گرامی این سوال را دارم که نظر شما درباره سنگین نویسی چیست ؟ و اینکه ممنون می شوم اگر در این راه ، فانوس رهنمای من شوید ♥️
خسته نباشید …☘️
سلام نرگس عزیز
خیلی خوبه. با قدرت به نوشتن ادامه بدید.
نرگس جان، نمیخوام یه جواب سطحی به سوالت بدم. به عبارتی میشه صدها یادداشت این سایت رو جوابی به سوال تو دونست.
بنابراین اگر دنبال جواب جدیتر و کاربردیتر هستی، برای مطالعۀ نقشه راه زیر و بقیه مطالب سایت وقت بگذار:
نقشه راه نویسندگی
زیبا بود
با سلام. نوجوانی هستم که از یکی دو سال پیش، علاقه به ساخت داستان های تخیلی و کمی خشن پیدا کردم. یک داستان سیصد صفحه ای، بدون ویراستار نوشتم، در حال نوشتن یک داستان سیصد صفحه ای دیگر هستم و حدود پنج ایده داستانی دیگر دارم که آنها را هر شب و هر روز، در ذهنم بررسی می کنم. بسیار به تماشا کردن فیلم و سریال و بررسی آنها علاقه دارم. اهل کتاب خواندم هستم و بزرگترین آزرویم این است که ماجرا هایی که خلق می کنم، روزی به فیلم و سریال تبدیل شود. اما به هر دری که می زنم، هیچ راهی برای رشد و یادگیری پیدا نمی کنم. راهی هست؟
صدرا جان
یه سایت بزن و وبلاگنویسی روزانه رو تجربه کن.
اگر تو این کار مداومت داشته باشی به جاهای خوبی میرسی.
قبلاً در این رابطه تو دستۀ وبلاگ نویسی و تولید محتوای سایتم چیزای زیادی نوشتم.
سلام وقت بخیر خانومی ۳۱ ساله هستم حداقل از اول راهنمایی که برخی نوشته هایم موجود هست نشان از علاقه م به نوشتن پیداست؛ ۱۸سالگی داستانی را نوشتم که فقط پایان را ننوشتم در ادامه فقط نوشته های کوتاه داشتم اما هنوز هم به چیزی به عنوان نویسندگی فکر نمیکردم فقط برای خودم چیزهایی می نوشتم ولی سال ۹۷ کمی به نویسندگی فکر کردم یه داستان ۵صفحه ای نوشتم ودیگه باز ننوشتم .
حال سال اینه آموزش ابتدایی را با چه دوره ای آغاز کنم؟ و آیا جایی برای مسابقه هست که انگیزه داشته باشم بدون وقت تلف کردن داستانی را بنویسم و برای داوری ارسال کنم؟
سلام
وبلاگ بزنید و نوشتههاتون رو آزادانه منتشر کنید.
دربارۀ مسابقات نویسندگی نظرم رو اینجا نوشتم:
مسابقه نویسندگی
سلام..من میخام نویسندگی رو شروع کنم و هدفم این هست ک یک کتاب علمی تخیلی بنویسم از اونجایی ک قوه ی تخیلم خیلی قدرتمنده و رشته ام فیزیکه میدونم که میتونم یه اثر فوق العاده خلق کنم شما میدونید دنبال کردن این سبک رو باید از کجا شروع کنم؟
در کل داستانای زییییییییادی تو سرم میپرورونم ولی هیچوقت ننوشتم ولی تصمیم گرفتم از الان جدی بگیرمش..ممنون میشم کمکم کنید
سلام آرمان عزیز
البته «که» رو بهتره «ک» ننویسی. چون درست نیست.
و اما جواب سوالت:
چقدر داستان میخونی آرمان جان؟
اسم ۵ تا از کتابای علمی تخیلی موردعلاقۀ خودت رو برام بنویس. تا دقیقتر بهت جواب بدم.
سلام.خسته نباشید.
من مشاوره ای در همین خصوص میخواستم.اما از اون جایی که خیلی طولانیه و ترجیح میدم توی سایت نباشه اگر مقدور باشه در تلگرام و یا اینیستاگرام بنده رو راهنمایی کنید.
خیلی ممنون و خوشحال میشم جوابم رو بدید.
نرگس عزیز
صدها ایمیل و پیام تلگرامی و دایرکت اینستاگرامی دارم که به خاطر کارها و پروژههای زیادم، اصلاً امکان جواب دادن بهشون رو ندارم.
بنابراین تنها جایی که میخونم و به دقت جواب میدم همینجاست. چون اینجا از بقیه جاها برام جدیتر و مهمتره.
باسلام.میخواهم بنویسم واواهای ددونم رابیرون بریزم وخودم ودیگران لذت ببریم تاهدرنرونداماچه حاصل نه مشوقی دادم ونه مجالی برای حضوردرکلاسی.هرچندنیزمیدانم ایراداتی دارم که بایدبرطرف شوند.برایم زمان ومکان مهم نییت هرچه بگویندوهرچه بخواهندبرقلمم والبته درقلبم سیال خواهدشداگرموضوعی باشدکه رهبرشود.لطفا بگوییدچه کنم؟؟؟
الهام عزیز
با نقشه راه زیر شروع کنید:
نقشه راه نویسندگی
سلام استاد لطفا بهم بگین این سبک نوشتن من، درسته یانه؟ اصلا این نوشته ها قابلیت وقت گذاشتن دارن یا نه.
(روشنی قلب به خاموشی شب می گروید، زمزمه هایی از خنده آخرین داد و بیداد های خود را محدود می کند، خاکسترگداخته از اتش،تب و تاب ندارد،
ترنم بی قرای ساز رهایی می زند،
راه بی مسیر، جام بی شراب دست خود گرفته است،
نای فر عشق نی ندارد نوا به پا کند،
وصل در فراق، راز بی امان را صدا زند،
من مطیع عشق، او مطیع سرنوشت،
من به شمع هجر سوخته دل شوم، او برای من ختم ارزو شود،
جان بسوزد و عشق به اتش خود بنازد،
زخم کاری وداع ناتوانی مرا جوانه می زد،
از دوری در دهر او فانی بی فرجام شدم،
فرهاد من اسوده در قلبم نماند، قلبی نبود فرهاد بر ان بوسه زند،
بی او به سامان می نگر ای ناتمام خاتمه،
معشوق به عزم رفتن دمید، بانگی بزن، فریاد ده
او هم طبیب ما نشد…
فرناز عزیز
بنویس. ما چند متن اصلاً نمیشه دربارۀ چیزی نظر داد.
اول باید چند میلیون کلمهای بنویسی، تا خطوط ابتدایی عضلات نوشتاری تو پیدا بشه.
بنابراین بدون توجه به بازخوردها. مطالعه کن و خیلی جدی هم در کنارش بنویس و بنویس و بنویس.
این متن رو هم اگه دوست داشتی بخون:
دربارۀ بازخورد گرفتن برای نوشتهها
[…] میشوند بعد از دو ماه و ده روز افسانههایی که دربارۀ استعداد نویسندگی وجود دارد را فراموش […]
سلام.من سالهاست مینویسم.میتونم چندتا از مطالبم رو بفدستم براتون تا نظرتون رو در موردشون بدونم.ممنون
سلام فاطمه عزیز
اگر مطالبتون رو در یک وبلاگ منتشر کنید، برای خودتون بهتره. بعدش برای من هم میتونید لینکش رو بفرستید.
آسمون صاف و آبی بود.سکوت عجیبی در محله پیچیده بود همه در رفت و آمد بودند و هرکس دنبال کار خودش ،یه سگ ولگرد سرشو تا ته برده بود تو پلاستیک زباله کنار سطل وبا شوق استخون های ماهی ته پلاستیکو لیس میزند و ب دندون میزد جوری لیس میزد انگار هنوز گوشتی روی اونا باقس مونده چند نفرم سرکوچه دورهم ایستاده بودند ، قیافه های زرد و بی روحشون نشان از عوامل درونی اشان بود یکیشون هم زمان هم حرف میزد هم با سیگار گوشه لبش بازی می کردوبعد قاه قاه می خندید یه گنجشک ک در حال پرسه زدن بود از روسر اونا رد شد ومدفوعشو روسریکیشون ریخت مردی ک گوشه لبش سیگار داشت با صدای معترضانه ای داد زد”اه لعنتی “بعد درحالی که کلاهشو تمیز میکردزیر لب باهمان سیگار کنار لبش زمزمه میکردومی گفت”تو دیگه از کجا پیدات شد ”
ممنون میشم بهم بگید هنر نویسندگی دارم یانه؟ نوشته بالا قسمت کوچکی از رمان خودم می باشد ک هنوز در جایی چاپ نشده وفقط برای دل خودم نوشتم
زینب عزیز
این اصلاً کافی نیست.
گاهی باید ده تا کتاب بنویسم تا اولین نشانههای استعداد ما آشکار بشه.
پیشنهاد میکنه تا حداقل یکی دو میلیون کلمه ننوشتید، اصلاً به فکر بازخورد گرفتن نباشید.
چه قدر زیبا بود. یک حال عجیبی بود نوشته های آخر
زنده باشی کیمیا جان.
سلام شاهین جان. چه تست جالبی. من حین زدن تست به نکته جالبی پی بردم که هر کدوم از تست ها یک نکته است برای شروع کار نویسندگی است. کسی که در حال زدن این تست ها است حتی اگر همه سوال ها حداقل بزند نباید ناراحت شود. تک تک این سوالات راهنما راهکار هستند برای ادامه مسیر. ممنونم من جملات را یادداشت کردم و جایی جلوی چشمم گذاشتم
زنده باد شیوا جان
دقیقاً هدفم همین بود و خوشحالم که شما خیلی دقیق و جدی به این موضوع توجه کردی.
شاد و برقرار باشی.
سلام. خسته نباشید.
امروز صبح که بیدار شدم اولین جمله ای که اومد توذهنم این بود (تمایز تو اشتیاق توست)اولش نمی دونستم این جمله روکجا خوندم اما بعد یادم اومد که این جمله تو کانال مدرسه نویسندگی،توی اون نوشته ای که راجب اهمیت اشتیاق هست، بوده.
مدتی بود که خوندن ونوشتن روبه طور جدی شروع کرده بودم .
احساس کردم نوشته هام چندان جالب نیست ،یکم ناامیدشدم وحسابی حالم گرفته شد.
بارها وبارها نوشته ی شما رو خوندم . انگیزه ام از قبل بیشترشد وتصمیم گرفتم سرسختانه کار رو ادامه بدم.
موفق وسلامت باشین همیشه.
آلا جان
زنده باشی.
همیشه اینو یادت باشه که برای تصمیم گیری دربارۀ اینکه نوشتههامون خوب هست یا نه، باید چندین و چند سال مدام تمرین کنیم.
سلااام شاهین عزیز
اشتیاق
علاقه
ذوق
نویسندگی
باز هم مثل همیشه، عالی بود و تاثیرگذار.
ممنووونیم که انرژی های مثبت را در جهان جاری می کنید.
راستی، شما از کِی متوجه شدید که اشتیاق نوشتن در درونتان شعله ور است؟
سپاس
سپاس فرزانه مهربان و خوب
ممنونم از مهرت.
راسش با نوشتن بود که این اشیاق در من شعلهورتر شد.
عمل نوشتن، شوق نوشتن رو روز به روز بیشتر میکنه.
میشه گفت من نوشتن رو با خود نوشتن کشف کردم.
یعنی اوایل مینوشتم، اما شناخت چندانی نداشتم، و نوشتن برای عظمت الان رو نداشت، ولی رفته رفته، با بیشتر نوشتن، به این نتیجه رسیدم که نوشتن تمام زندگی منه.
سلام
من ۲۸ سالمه و متاهلم.دوران مجردی انجمن های شعری میرفتم شعر مینوشتم و پیشرفت عالی داشتم وقتی متاهل شدم به خاطر مخالفت همسرم نتونستم برم انجمن گفتم خب خودم مینویسم ..مشکلاتمون اینقدر زیاد بود که فکرم همش درگیر مسائل و مشکلات زندگی شد الان چندساله ک نتونستم بنویسم یعنی بی انگیزه، بی حوصله ،کسل شدم … مشکلم این هست که عاشق نوشتنم اما احساس میکنم مغزم ایست کرده و هیچ وازه ای کلمه ای نداره که به زبان شعر بیانش کنم .مثل قبل قادر به نوشتن نیستم منکه خیلی خوب و کامل یه غزل مینوشتم الان دیگه نمیتونم . عاشق نویسندگی ام اما انگار توانش رو دیگه ندارم .قبلن انجمن مشوقم بود اما الان مشوقی هم ندارم .تو تلگرام دنبال کارگاه شعر گشتم که بتونم کنار چندنفر انگیزه پیدا کنم اما خب اونا هم گروه های ناکارامد و ساختگی بودن و فقط اسم شعر روشون بود..دفتر خریدم ک روزانه بنویسم چون دوست دارم خودکار و کاغڋ دست گرفتن رو اما اینقدر فشار روحیم زیاده ک حتی توان اونم ندارم
به نڟرتون چکار کنم که باز بتونم بنویسم .من عاشق نوشتنم عاشق شعرم عاشق خودکار و کاغذم …انتخاب یه زندگی اشتباه دورم کرد از دنیای خودم .الان چکار کنم ب نڟرتون…
سلام خاطره جان
هر روز چقدر شعر میخونی؟
هر ماه چند تا دفتر و دیوان شعر میخری؟
سلام
راستش کمتراز قبل میخونم چون درگیری فکریم واقعا زیاده . اما تو اینترنت ، رمان ها و دیوان اشعار رو دانلود میکنم و میخونم تا جایی که بتونم . البته من عاشق اینم که کتاب دستم بگیرم و خوندن با گوشی رو دوست ندارم لدتی نداره اصلا.اینجا همه حرف از امار پایین مطالعه میزنن اما کسی نمیگه که هزینه ی خرید کتاب چقدر بالاست که خب هستن افرادی که عاشق خوندن کتاب و نوشتنن اما به خاطر هزینه های کتاب بیخیال میشن.. تو کانال شما عضو شدم و واقعا نوشته ها و پست هاتون رو دوست داشتم . دفتر صبح گاهی تهیه کردم و الان سه روز هست شروع کردم ، خیلی ذهنم قفل شده به زور مینویسم اما ادامه میدم و بیخیالش نمیشم . دوست داشتم باز شعر بنویسم اما هرکاری میکنم نمیتونم…
ادامه بده خاطره جان.
نظم نوشتن به تدریج موتور ذهنت رو روشن میکنه.
ممنون از راهنمایی ها و انگیزه دادنتون
سلااام
من هم همین مشکل رو داشتم، تازه تو وزن هم کم می آوردم. فقط دوبیت!
استاد اوستا روز اول پرسیدند که چند بیت حفظی؟
پاسخ من اندک بود و استاد فرمودند:
شاعر باید حداقل سه هزار بیت در خاطر داشته باشد و روزانه ده ها بین بخواند و حفظ کند.
و من هنوز در حفظ آنها غفلت کرده ام و بیش از سی سال ازین خاطره می گرد و من هنوز فقط می خوانم و گاهی از سر ذوق و عشق چند خطی می نویسم.
نمی دانم دل نوشته اند یا شعرند؟ ولی وزن و موسیقی دارند و عشق و شور…
خواندن و حفظ کردن شعرهای خوب، خیلی روی ذوق و قلم اثرگذارند…
سلام و درود من خیلی وقته نوشتن و شروع کردم، اما نمیدونم همینطور ادامه بدم نوشتن و به کجا میرسه، نهایتش یه دفتر های سیاه شده که هیچ هدفی دنبالش نیست، چون نویسنده شدن به هزینه های بالایییی نیاز داره که در توان من که فقط علاقه و شاید استعداد در اون دارم نیست.من ۱۸سالمه و شور نوشتن دارم، هیچ موسسه ای جایی هست که بتونم خودمو توی نویسندگی پیدا کنم یا نه؟
دوست عزیزم
نویسنده شدن هزینۀ بالایی نداره. و شاید بشه گفت ارزانترین هنر دنیاست.
توی همین سایت صدها مطلب آموزشی رایگان هست که میتونه برای شما مفید و راهشگا باشه.
شما فقط به تلاش و همت نیاز داری. وگرنه یک قلم و کاغذ برای نویسنده شدن کافیه.
باعرض سلام خدمت اقاي كلانتري
راسيتش من نميدونم در نويسندگي استعداد خوبي دارم يا نه
اما خيلي دوست دارم مطالبي رو كه دركتاب هاي علمي مختلف ودر زمينه هاي متفاوت مطالعه كردم با ايده و خلاقيت خودم مجموع اين اطلاعاتمو رو به يك مطلب جديد ابداع كنم شايد بتواند اين شيوه نوشتن من تاثيري رو ايجاد كنه😊
واين بهترين حس دنيا براي منه…..
بنویس سمیرای عزیز
به استعداد فکر نکن.
اشتیاق رو جدیتر بگیر.
درود خسته نباشید راستش من چیزهای نو رو دوست دارم ما عشق و دوست رو قدیمی من کتاب نمیخونم چون پولش رو ندارم اما عاشق آثار چارلز بوکوفسکی هستم و چندتا نوشته کوتاه ازش خوندم راستش نخستین باری که شروع به داستان نویسی کردم زندگی خودم بود گاهی گریه کردم گاهی خندیدم با داستانم. دوست دارم آزاد بنویسم دوست دارم بدون پرده بنویسم از سانسور بیزارم اما اینجا مجبورم
گاهی چیزایی مینویسم گاهی شعرهایی متن هایی میاد به ذهنم اما خودم رو ی شاعر یا آدم کار بیست نمیبینم نوشتم اما خوب نیست
نیاز دارم به دلیل برای نوشتن نیاز دارم به عشق برای ابراز حرف های توی دلم یاری کنید تا شاید از این راه بتونم آدم بزرگی بشم بتونم از اینهمه غم رهایی پیدا کنم شب ها تا صبح بیدارم و فکر میکنم
با سپاس م. ب سی سه اصفهان
سلام بردیا
خیلی خوبه. سعی من جدی تر ادامه بدی.
بهترین کار اینه که وبلاگ نویسیِ حرفهای رو سریعتر شروع کنی و به طور منظم بنویسی.
شاید این مطلب برات مفید باشه:
اگر میخواهید سایت شخصی قدرتمندی داشته باشید حتماً این متن را بخوانید
سلام من از بچگی مینوشتم ولی سه ساله جدی راهمو رفتم.معماری میخونم ولی عاشق نویسندگیم والان در یک موسسه نویسندگی هستم و مدرک گرفتم و مطالبمم خداروشکر همیشه عالی میشه و عقیده دارم همیشه نوشتن در هرزمانی میتونه ارومت کنه و این خیلی پوچه که حالم خوب نیست و حسش نیست..!نوشتن خودش یه حسه که تمام احساس رو درگیر میکنه
زنده باد. خیلی عالیه. با همین روال ادامه بده.
سلام وخسته نباشید به اقای کلانتری من عاشق نوشتن ام ولی در واقع تا حالا بجز انشا مدرسه چیزی دیگه ننوشتم میخوام راهنمایی شم از چه راهی باید وارد شم تا به موفقیت برسم
سلام آرزو جان
نقشه راه زیر میتونه براتون مفید و موثر باشه:
نقشه راه نویسندگی
سلام خسته نباشید….
آقای کلانتری من به نویسندگی علاقه یِ زیادی دارم و گاهی اوقات برای تسلای دلم مینویسم و به نظرم دلنوشته هام تا حدودی دل نشیشنَن ….نمیدونم منظورم رو درک میکنید یا نه .
ولی من از این که خونده بشم از این که عده ای متن های کوتاه و بلندم رو بِخونند احساس خوبی پیدا میکنم..
میخواستم اگه امکان داره یه راهی به میانبُری تو مسیرم بزارید تا حرفه تر و جسورانه تر بنویسم و اگر تمایل داشته باشید میتونم چند تا از نوشته هامو در اختیارتون بزارم .
سلام فائزه عزیز
نویسندگی و اصولاً هر کار خلاقانهای نیاز به شجاعت داره.
و شما این شجاعت رو با مطالعه، نوشتن و مدوامت در خودتون رشد میدید.
حالا اگر خیلی میترسید در شروع کار میتونید به اسم مستعار متوسل بشید. ولی با مستعارنویسی چیز چندانی یاد نمیگیرد.
پیشنهاد اینه که یه وبلاگ بزنید و با اسم خودتون بنویسید.
اما در کل اینا همه بهانهست. نویسندگی مقداری جنون میخواد.
و اینکه یادتون باشه، دیگران به نوشتههای ما اهمیتی نمیدن و حواسشون به خودشونه. بنابراین نگران دیگران نباشید. فقط به رشد خودتون فکر کنید.
فيلمنامه رو بايد چجوري بنويسيم؟بايد مقدمه ،خلاصه، و..اينجور چيزها رو بنويسيم يا از همون صفحه ي اول شروع ميكنيم به نوشتن فيلمنامه؟لطفا راهنماييم كنيد ممنون ميشم
سلام
این کتابها میتونن براتون مفید باشن:
آناتومی داستان | جان تروبی | ترجمۀ محمد گذرآبادی
تکنیکهای فیلمنامهنویسی | چارلی موریتس | محمد گذرآبادی
داستان | رابرت مک کی| ترجمۀ محمد گذرآبادی | نشر هرمس
سلام خوب هستين؟ چطوري ميشه فيلمناممون رو وارد صدا و سيما كنيم؟بايد پستش كنيم؟ميشه در اين رابطه كمي توضيح بديد؟
فکر نمیکنم اینجوری بشه نتیجه گرفت. باید ارتباطات گستردهای داشته باشید.
سلام من مرضیه هستم ۳۷ ساله از اصفهان سالهاست که فقط برای خودم احساساتم را مینویسم در قالب متون ادبی ولی همیشه احساس میکنم آنچه در من گذشته برای دیگران هم پیش خواهد آمد واین غوغا تکرار شدنی است از شما خواهش می کنم من را راهنمایی کنید تا یکی از این متنها را بتوانم به شخص متخصصی ارائه دهم و بازخورد ایشان را کسب کنم یا به هر صورت دیگری که شما صلاح میدانید من از کیفیت و روند کارم اطلاع کسب کنم
سلام مرضیه عزیز
در این سایت صدها مطلب هست که میتونه راهنمای شما باشه:
نقشه راه نویسندگی و تولید محتوا
دربارۀ بازخودگرفتن هم اینجا نوشتم:
دربارۀ بازخورد گرفتن برای نوشتهها
سلام آقاي كلانتري من تقريبا از بچگي عاشق نويسندگي بودم ، الان ٢٣ سالمه و شغلي ندارم ، يعني پيشنهاد كار دارم ولي دلم ميخواد نويسنده بشم ، بيشتر وقت ها هم يك دفعه يه چيزي به ذهنم ميرسه و زود مينويسم راجع بهش ، اما الان چند وقته بخاطر مشكلات و دغدغه هاي زندگيم هيچ ايده اي براي نوشتن به ذهنم نميرسه ، امكانش هست راهنماييم كنيد ؟!
سپاسگزارم از سايت خوبتون 🙏
نفیسه عزیز
در پاسخ به دغدغههای تو صدها مطلب نوشتم که در آرشیو سایت در دسترسه.
این لینک احتمالا برات مفید باشه:
نقشه راه نویسندگی
با سلام و عرض ادب .
من اولین تجربه های نویسندگیمو از یک مسابقه ی بین کلاسی شروع کردم .پارسال بود؛ با یک داستان کوتاه . وقتی که معلم مون داستانمو میخوند ، خیلی خوشش اومد و بعد از اون هم داستان من رتبه ی اول رو آورد .معلم مون معتقد بود ادبیاتی فراتر از یک دانش آموز یا یک فرد عادی دارم. اسم داستانم “آن سوی دیوار” بود .
امسال که وارد کلاس هفتم شدم ، هنوز ذوق مسابقه ی پارسال تو دلم بود و با شنیدن انشای یکی از همکلاسی هام ، جرقه ای از جنس امید ، برای نوشتن جدی در دلم پدیدار شد. شروع به نوشتن یک رمان کردم و با استقبال دبیرمون مواجه شدم و این دلیلی شد که بیشتر بنویسم و تقریبا هر جلسه ی ادبیات مون ، من یکی از متن هایی که نوشتمو برای دوستام و دبیرمون می خونم. در ضمن دبیرمون نویسنده هستند .
من شعر هم می گم و در امتحانات مشاعره هم ، معمولا فی البداهه تک بیت هایی از خودم می نویسم .
و حالا مشکلم ، من واقعا وقت نمی کنم روزی ۲ یا ۳ ساعت ، علاوه بر مطالعه ی درسی و غیردرسی ، فقط به نوشتن اختصاص بدم و این آزارم می ده . هرچی هم تلاش کردم تغییرش بدم نشد و الان من موندمو ورق های پاره پاره ی رمانم …
خوشحال می شم اگر منو راهنمایی کنید استاد (:
دل آرام جان
لازم نیست حالا روزی یک یا دو ساعت وقت بذاری.
نیم ساعت هم باشه، کافی و عالیه. فقط هر روز انجامش بده.
با آرامش و لذت پیش برو.
خیالت راحت.
بیشتر برام بنویس.
سلام.خسته نباشید.من یه عیده ی خوب برای نوشتن دارم ولی میخوام وقتی که براش میزارم و در پایان نوشتم رو همه بخونن و چاپ بشه و خریداری بشه.نه بیافته گوشه خونه یا دست به دست بشه و گم و گور بشه.از طریقی اگه خوب بود چون علاقه مندم به اینکار بشه شغلم جای ارتقا برام بزاره .برای اینکه اینکار انجام بشه چجوری میتونم رمانم رو بفروشم یا کسی ازم بخره که دید بیاد .قبلا باید میدادیم کسی بخونه بعد از تایید انتشار بشه الان روال چطوره؟تشکر
باید یه چند سالی رایگان منتشر کنی. حسابی زحمت بکشی، خودت رو معرفی کنی و بعد از حداقل ۵ تا ۱۰ سال کار مداوم به کسب درآمد فکر کنی.
این راه میانبر نداره.
چه قدر بد.تو دوره ایی هستیم که مردم نمیتونن کاری که علاقه دارن بخاطره مخارج زندگی دنبال کنن
میشه عزیز. زحمت و طاقت میخواد.
سلام اقای شاهین من حسم ب نوشتن مث حس عاشق ب معشوقه دارم میسوزم تنا هدفم الان تو زندگی نویسندگیه و همه هم از نوشتن من خوششون میاد قالب طنز داره همشون . مثال م مودب پور . ک طرفدارشم هستم . تازگیا ی داستان نوشتم کوتاه ک در منطقه قبول شده و رفته برای استان . من الان میخام نویسنده بشم و حس میکنم تواناییشم دارم . عاشق نویسندگیم تا حالا خیچ وخت عاشق هیچ چیز نبودم ب این اندازه !!! چیکار کنم ی کمک میخام ی کسی ک اشنا بشیم باهم کمکم کنه ب روایتی پارتی میخام اصن چیکار کنم من دوس دارم نویسندگیو .دوس دارم عاشق اثارم بشن و منتظر حرکت بعدیم باشن
ریحانه عزیز
اول از همه دیگه «به» رو «ب» ننویس. که رو ک ننویس. این مدل نوشتن غلطه. کلمات رو درست بنویسید.
و اما بعد.
شما در نوشتن جدی هستی و چنین اشتیاقی داره، حیفه. بیشتر و بیشتر برای اینکار وقت بگذار. خیلی بخون و خیلی بنویس.
مطالب لینک زیر احتمالا برات مفید باشن:
نقشه راه نویسندگی
سلام اقای کلانتری وقت بخیر
من الان ۳سالی است که متوجه شدم واقعا به نویسندگی علاقه دارم دوس دارم هرچیزی که تو ذهنم هست را بنویسم توی این مدت یه رمان ام نوشتم و تموم کردم الانم مشغول یه رمان دیگ ام واقعا چون علاقه داشتم و فکر میکنم داستان پردازی و خیال پردازی عمیقی دارم شروع به نوشتن کردم اما با همه ی اینا یه سری ضعف هم دارم در نوشتن یه سری چیزایی که تو ذهنم هست یا تجسم میکنم نمیتونم خیلی خوب رو برگه بنویسم از این جور مشکلات دارم واقعا دوست دارم نویسنده و رمان نویس بشم هم بنویسم به خاطر علاقه ای که دارم هم میخوام تا جایی که شده بقیه رمان یا داستان هایی که مینویسمم بخونن میخوام ضعفام درست کنم به طور جدی رمانام چاپ و انتشار کنم میخوام شما راهنماییم کنید که ایا میتونم نویسنده موفقی شم یا نه؟
چی کار کنم که این ضعفام درست شه؟
ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام فاطمه عزیز
این سایت برای پاسخ به همین سوالات راهاندازی شده.
صدها مطلب رایگان در سایت هست که میتونه یه شما کمک کنه؛ به نقشه راه شروع کنید:
نقشه راه نویسندگی
سلام و خسته نباشید..من استعداد نویسندگی بالایی دارم و ایده های خوبی ب ذهنم میرسه و بازخورد خوبی از کسانی ک متون کوتاه یا رمانم رو خوندن داشتم..خیلی علاقه ب فیلم شدن رمانم دارم ولی راه حلش رو نمیدونم.میشه راهنماییم کنید؟
جناب اقای کلانتری
با سلام
سال نو بر شما مبارک. هرکسی ممکن برای شانس خوب داشتن یا رسیدن به قله های موفقیت نیاز به یک مشوق یا یک همکار یا دوست خوب داره خواهشم اینه کمک کنید دوباره بنویسم و ناامید نشم چند کتاب خوب معرفی کنید بعد خوندن کتابها درباره بیانم و و داستان صحبت کنیم تا بتونم خودم خلاقانه کارکنم من عاشق نویسندگیم اما نیاز به انسان کاربلد و انگیزه میخوام.
باتشکر
رنجپور عزیز
تو این سایت صدها مطلب هست که میتونه به شما کمک کنه.
دربارۀ کتاب هم احتمالا این دو تا لینک برای شما مفید باشه:
کتاب و کتابخوانیبهترین کتاب ها
سلام من کتاب زیاد مطالعه میکنم به شعر نو خیلی علاقه دارم خیلی مینویسم اشعارو داستانام هم همیشه تو سطح استان و شهرستان مقام میارن و امسال هم در پرسش مهر استان دوم شدم ولی هیچ اتفاقی نمیوفته من دوست دارم به طور حرفه ای ادامه بدم ولی نمی دونم چطوری…
ویدا جان
به نویسندگی آنلاین بیشتر توجه کن.
رشدت میده.
یه سایت بزن و هر روز بنویس.
شاید این مطلب برات مفید باشه:
اگر میخواهید سایت شخصی قدرتمندی داشته باشید حتماً این متن را بخوانید
سلام جناب کلانتری عزیز
چقد خوووبه که اینقدر آدمها رو تشویق می کنید.اما خواهشا با من رک باشید. من هم به همه نوجوان هایی که مینویسند میگم فقط اداااامه بدید. چون به سن من (۲۳ سال ) و تو این دوراهی که برسید خیلی سخت میشه تصمیم گیری.
من هم از همون سنین نوجوانی با ایده هایی که از چندتا خواب به ذهنم رسید و دیگه رهام نکرد( هنوز هم باهام هستند ) و نوشتنشون و انشاهای سر کلاس فهمیدم به نوشتن علاقه دارم. و همچنین به خواندن.
می نوشتم و می خوندم(البته خواندن آثار خوب جهان رو ۴_۵ ساله که شروع کردم قبلش هری پاتر و آثار صرفا تخیلی ) تا اینکه رشته معماری که خیلی هم دوستش داشتم و دارم قبول شدم. از اونجا به بعد همه چیز عوض شد. میدونم که میگید با وجود کار زیاد روز نیم ساعت که میشه نوشت. اما تو دوسال اول معماری واقعا شب و روزم به هم گره خورده بود و وقت کم هم میاوردم و بعدها هم زمان های تحویل(ما بهش میگیم شارت ) حتی روزی یک ربع هم نمیتونستم به نوشتن فکرهم کنم آنقدر که وقت کم بود و کا رزیاااد. چون معماری هم مثل نوشتن و ادبیات خودش یک دنیای بی نهایته که هرچقد کارکنی و بخونی و ببینی بازهم کمه. حسرت نوشتن به دلم مونده بود اما همچنان این رویا بامن بود و اول ها تابستان ها بادوستم مینوشتیم برای هم میخوندیم. خواندن روهم در کل سال ادامه میدادم ( و حتی به خاطر ناراحتیم از این حسرت دوری از دنیای نوشتن هیچ کتاب معماری نمیخوندم و فقط داستان و رمان میخوندم )اما یک جایی متوجه شدم که باید یک تصمیم گرفت. هرچند خونده بودم کافکا یا بعضی نویسنده ها شغل هایی داشتند خشک و کاملا بی ارتباط با خلاقیت هنری شون، اما به مصاحبه اورهان پاموک برخوردم. که دو سال معماری میخونده اما معماری رو رها میکنه و میره سراغ نوشتن. و گفته بود”اگه کاری رو که تو نوشتن تونستم بکنم تو معماری میتونستم بکنم ادامه ش میدادم” . و من باز احساس کردم باید بین این دو انتخاب کنم در کنارهم نمیشه.
هرچند آخرای تحصیل و حالا (که ارشد معماری میخونم ) متوجه ارتباط زیاد و گره خوردن داستان و نوشتن با معماری شدم. بارها از ما خواسته اند سناریوی طرحمان را بنویسیم بارها از رابطه نوشتن با معماری گفته شده و حتی واقعا بچه ها برای طرحشان “داستان واقعی” مینوشتند و استادانی بوده اند که به ما تاکید کرده اند بنویسید. و یکی از سال بالایی ها پایان نامه ارشدش رو(که دررابطه با خانه بود ) به صورت روایی و داستانی نوشت.
اما من بازهم احساس میکنم که هرچقدر هم معماری و نوشتن با هم گره خورده و به هم کمک هم بکنند( کما اینکه در هرد یک کاغذ خالی جلوی ماست ) اما معماری فرصتی برای جدی نوشتن و پیگیری ان(یعنی اونجوری که من دوست دارم یعنی داستان نوشتن نه فقط یادداشت روزانه و متن پراکنده و… ) باقی نمیگذاره و دنیای نوشتن هم دنیاییه که اگه بخواد ادم واقعا ادامه اش بده و توش غوطه بخوره نمیتونه معماری رو ادامه بده. در واقع میشه هم نوشت هم معناری کرد اما نمیشه هم معمار بود هم نویسنده.
من حتی به این فکر بودم ارشد ادبیات بخوانم اما قکر کردم دنیای نوشتن دنیاییه که الزاما ادبیات خوندن دروازه این دنیا نیست. اما همچنان هم در این فکرم که آیا بعد دوره ارشد برم کلاس های داستان نویسی و کلا وارد این دنیا بشم؟ یا به این پراکنده نویسی ها ادامه بدم؟ (الان مدت هاست دست به دوتا داستان نصفه ام نزدم چون میبینم باز یه زمان فشرده واسه تحویل پروژه هام پیش میاد و باید وقفه بندازم ) نمیدونم سر این دوراهی موندم. واقعا نوشتن رو دوست دارم. رمان و داستان میخونم(سرعتم بالا نیست ولی همیشه درحال خوندن یه داستان یا رمان هستم ، دوتا کتاب مربوط به داستان نویسی هم خواندم یکی از محسن سلیمانی و یکی از فورستر ) میدونم که اگه دست به نوشتن واقعی نزنم از وجودم بیرون نمیره تاابد حسرتش به دلم هست(اگه اینطور نبود این همه سال دوام نمیاورد و مثل خیلی علاقه های زودگذر نوجوانی و کودکی از بین میرفت ) اما خب نمیتونم بگم معماری روهم دوست ندارم. واقعا دوستش دارم، من رو با دنیای هنر آشنا کرد. و کار معماری رو هم دوست دارم.
آیا باید اون تصمیپ رو بگیرم و یکی رو انتخاب کنم؟ آیا راهی وجود داره؟ کاری میشه کرد؟ خواهشا راهنماییم کنید. مدتهاست این تردید،حسرت و ناامیدی خیلی درگیرم کرده.
خیلی خیلی ممنووون
نرگس جان
کامنتت خیلی کامل و خوب بود.
من خیلی لذت بردم از اینکه افکار خودت رو شفاف کردی.
ولی راستش من نمیخوام بهت جواب قطعی بدم. سلیقۀ شخصی خودم رو هم نمیگم.
بهت کتاب معرفی میکنم. فکر کنم ایدهها خوبی بهت بده:
کتاب «این راهش نیست»
وقتتون به خیر آقای کلانتری امروز من یه مطلبی خوندم اونم این بود که در حین «نوشتن جدی» کتاب نخونید. توی کتاب *درس های داستان نویسی* اینو خوندم.
من الان روی کتاب کهن الگو که معرفی کردید کار می کنم و سعی می کنم ازش مطالب کلیدی و اموزنده رو جدا کنم!
توی یه انجمن هم عضو هستم و به طور مداوم تمرین های نویسندگی اش رو انجام می دم.
می خوام بدونم آیا نوشتن رمانم رو ادامه بدم یا بذارمش کنار و فعلا روی آموزش تمرکز کنم؟
من کتاب زیاد می خونم واقعا سخته برام که خوندن رو کنار بذارم!
یه سوال دیگه هم دارم اینه یه کتاب رمان می شناسم که فقط در مرحله پیش فروش در یه مدت کوتاه به چاپ چهارم رسیده. قیمت سه جلد کتابش هم حدود سیصد هزار تومنه می خوام بدونم این جور کتاب های عامه پسند و اغلب زرد ارزش ادبی دارند و مورد تایید منتقدان هستند یا خیر؟
سلام حانیه جان
هم بخون و هم بنویس. در این زمینه هز کسی سبک و سلیقۀ خاص خودش رو داره. نمیشه حکم کلی داد.
دربارۀ سوال دوم هم خب، جواب روشنه. کتاب زرد، ادبیات محسوب نمیشه.
ولی در کل به این موضوعات فکر نکن. کار خودت رو بنویس. فقط هم برای لذت و کیف خودت بنویس.
سلام من کلا زیاد کتاب نمی خونم اما از احساسات نویسنده ها که تو کتابشون بیان می کنند بسیار لذت می برم و همچنین از نوشتن ، عاشق اشعار نو هستم عاشق بیان تمام احساسات درگیر شده ی یک فرد ، همه ی کتاب هایی که من تا حالا خوانده ام یا اشعار نو بوده یا کتاب های روانشناسی ولی خیلی دلم میخواد نویسندگی رو تجربه کنم و از آدم های اطرافم بنویسم از حس های که آدم ها با عشقشون یا نفرتشون به من القا می کنند.
خیلی ممنون میشم که راهکار بدید که چگونه متدوال شروع به نوشتن کنم
سوگند عزیز
عالیه
حتماً شروع کن.
نقشه راه زیر میتونه مفید باشه برات:
نقشه راه نویسندگی
سلام من نوشتنم خوبه حتی دوتاازداستان های کوتاه من توجشنواره ملی منتخب شد وبه چاپم رسیدولی وقتی میخوام بنویسم حواسم پرت میشه تمرکزندارم چکارکنم؟
فاطیما جان
احتمالاً این کار برات خیلی مفید باشه:
با همین یک عادت نویسنده شوید+دانلود فصلی از یک کتاب منتشرنشده
عالی بود
سلام من مال اهواز هستم فیلم نامم رونوشتم …موضوعش طنزه ….اونقدر به موفقیت فیلم نامم ایمان دارم که بخاطرش بلند شم وتاتهران بیام ولی ازونجا به بعدش رو نمیدونم چکار کنم وتحویل کی بدمش اگه ثبتش کنم ازدزدیده شدنش میترسم چون موضوعش تکراری نیست…شش ماه طول کشید تا نوشتمش …کاش یکی بود تا دست مافیلم اولی ها که مال شهرستان هستیم رو میگرفت تاماهم توموفقیت سینمای ایران نقشی داشته باشیم …محتاج راهنماییتونم ….سپاس
مریم عزیز
این موضوع تو ایران در و پیکری نداره.
باید با تهیهکنندهها روابط گسترهای رو داشته باشید؛ تا باهاتون همکاری کنن.
راستش من هیچ ایدۀ روشنی ندارم براتون.
چون سینمای ایران رو کلاً یه فاجعۀ مبتذل میدونم.
چندتایی رمان خوندم من جمله امشب اشکی می ریزدنوشته کوروس بابایی، بامدادخمار، شب سراب، ملت عشق الیف شاکاف و تو به اصفهان بازخواهی گشت که تا نیمه خوندم و اصلا خوشم نیومد
برای یه نویسنده کمه طناز جان. باید وقت بذاری و خیلی خیلی بیشتر و متنوعتر بخونی.
شاید این لیست بهت کمک کنه:
معرفی کتاب
من درکل به ادبیات اصلا علاقه ندارم ولی ذاتا استعدادشو دارم ونمی تونم هم جلوشو بگیرم وبه خاطر اینکه رمان یا نوشته هام فقط برگرفته تخیل خودم باشه وکلیشه ای نشه مطالعه نمی کنم والبته این رو هم اضافه کنم که نکات ویرایشی وجمله بندی رو کامل رعایت می کنم وبامداد خمار و بقیه رمانهایی که خوندم همگی مشکل ویرایشی وجمله بندی داشتند.
پس طناز جان، وقتی «به ادبیات اصلاً علاقه نداری» واسه چی میخوای به همین ادبیات چیز اضافه کنی؟
ضمن اینکه کتابهای زردی مثل بامداد خمار، ادبیات محسوب نمیشن. بیشتر در حد پاورقی روزنامهها هستن.
ببخشید هربار که می خوام جواب شما رو بدم خطا میده لطف می کنید یک ایمیل به من بدید که باهاتون در ارتباط باشم تشکر
madresenevisandegi@gmail.com
سلام جناب کلانتری از اینکه دیرپاسخ دادم عذر می خوام
سلام شاهین جان من علی . من یک داستان خیلی قشنگ نوشتم من الان کلاس هشتمم از کلاس هفتم دارم یک داستان رو مینویسم تا الان سه بار نوشتمش هر بار پاره شده نه به دست من به دست بچه خواهرم پاره شده من هر چی جدیدش رو می نویسم بهتر میشه ولی این دفعه دارم داستان شوالیه تاریکی رو دارم مینویسم بعدش میخوام داستانم رو بنویسم اولین بار که نوشتمنش به دوستم گفتم اون خوشش اومد ولی نمیدونم چیکار کنم تا داستانام رو به فروش بذارم
فعلاً فقط بنویس علی جان و اصلاً به فروش و اینا فکر نکن.
سلام من ۲۴سالمه ازموقعی که کتاب وشناختم استعدادعالی تونوشتن دارم توذهنم هرچی بیادبدون خط زدن مینویسم ادبیات شعریم خوبه وجمع بندی وسریع انجام میدم توانشانوشتن توچنددقیقه میتونم چندانشای متفاوت بنویسم،خیلی علاقمندبه نوشتنم ولی نمیدونم بایدازکجاشروع کنم وازاستعدادم استفاده کنم…
سلام مهسا جان
عالیه.
احتمالا مطالب زیر برات مفید باشن:
نقشه راه نویسندگی
سلام
من یه مشکلی که دارم اینه که یه داستانی توی ذهنم هست ولی نمیتونم خوب بنویسمش
کتاب هم زیاد میخونم ولی کتابای دور و برم هیچ کدوم اون طوری نبوده که بتونه کمکم کنه
اگه میشه به من چند تا کتاب فانتزی و تخیلی معرفی کنید
ممنون میشم
یکتا بخشی از کتابهای مورد علاقۀ خودم رو اینجا معرفی کردم:
معرفی کتاب
با سلام
من کارشناس زبان و ادبیات فارسی هستم و ۳۱ سالمه و عاشق نوشتن در طول دوره دانشجویی عاشق نوشتن بودم و با کمک استادم دکتر سعید حسامپور (که گفته بودند بالقوه داستان نویس بزرگی خواهی شد) بیشتر به این کار تشویق شدم کتاب هایی معرفی شد و کتاب هایی هم خودم خوانده بودم و می خوانم البته قبلا نوشته هام به صورت نثر ادبی و شعر سپید بوده و هست که پس از انتشار نوشته هام در فضای مجازی بسیاری از دوستان مرا تشویق به چاپ و نوشتن دایتان کردند الان هم با خوندن بسیاری از کتاب های مطرح و شاهکار ادبی در سرم ایده ای شکل گرفته است با کلی کلمه که گاهن روی کاغذ میارم
اما می خواستم شما استاد بزرگوار راهنمایی کنید که چگونه می توانم این همه کلمه را استان کنم
با تشکر
ابراهیم عزیز
چارۀ کار در مطالعه و تمرین جدی و منظمه.
شاید مجموع مطالب زیر برای شما مفید باشه:
نقشه راه نویسندگی
من ۱۴ سالمه و عاشق نوشتنم و خیلی خیلی کتاب میخونم و از هفت سالگی می نوشتم و حتی داستان هایی در حد ۴ خطی الان من انقد عاشق نوشتنم که هر وقت حوصله گوش دادن به درس رو سر کلاس ندارم مینویسم و همه ی کتاب های درسیم شده پر نوشته من عاشق فوتسال هم هستم و هر وقت میرم کلاس فوتسال روز بعدش تو مدرسه شروع می کنم به نوشتن درباره کلاسم. من بعضی موقع ها که انشا می نوشتم وقتی سال بعد یا چند ماه بعد بهش نگاه میکردم میفهمیدم که چقد مسخره نوشتم در صورتی که موقع نوشتن فک میکردم عالی شده و حتی یه بار داشتم یه داستان مینوشتم و فک میکردم خیلی قشنگه ولی بعدا فهمیدم همه چیزش مزخرف شده و گذاشتمش کنار و الان هم دارم یه داستان جدید مینویسم که فعلا حدود ۴۰ صفحه شده ولی میخوام کتابم رو برسونم بالای ۱۰۰ صفحه و میترسم بعد مدت ها که بخونمش خیلی داستان چرتی شده باشه ولی به نظر خودم الان خیلی قشنگه نمیدونم باید چیکار کنم که داستانم مدت ها بعد هم قشنگ و زیبا باشه؟
سلام نرگس جان
تو آفرین داری. خیلی خوبه که انقدر فعال و پرشوری.
این نگرانی رو هم بذار کنار. اولاً هیچ نویسندهای با نوشتن یه داستان، نمیتونه یک متن خوب بنویسه. پس ممکنه ۱۰ رمان اول تو زبالۀ محض باشه، و بعداً بتونی به حد متوسط برسی. این واقعیت این کاره و باید قبول کنی اگر میخوای جدی کار کنی.
پس بنویس. قشنگی و زیبایی به تدریج به دست میاد.
و تا میتونی بخون. کتابای خوب بخون. بدون خوندن هیچوقت نمیتونه چیز خوبی بنویسی. حتی اگر صد تا رمان پشت سر هم بنویسی.
سلام ممنون از سایت خوبتون .من پونزده سالمه استعداد خوبی در رابطه با نویسندگی دارم .جدیدا شروع کردم به نوشتن یک رمان ولی اونقدرا اعتماد به نفسم زیادنیست که بتونم خوب بنویسمش وادامه بدم .وخیلی دوست دارم تویه سایت رمانم رو بنویسم تا نظر افراد رو بدونم ولی نمیدونم چجوری تو سایت قرار بدم لطفاً راهنمایی کنید.
هدیه جان
عالیه که از این سن خوب و مناسب شروع میکنی.
منتشر بکن. ولی به بازخوردها هیچ توجهی نکن.
تا میتونی رمان و داستان کوتاه بخون. و تمرین کن.
از حالا به فکر انتشار نکن. حالا فقط خوندن، یادگیری و تمرین نوشتن برات خوبه.
ممنونم بابت راهنماییتون عالی بود
سلام آقای کلانتری :من هر بار هرمتنی مینویسم،در انتها آن متن زیبامیشود احساس می کنم استعداد نویسندگی دارم. واینکه هدفم فیلمنامه نویسیست و نمیدانم از کجا شروع کنم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
لام پروانه جان
چقدر عالی که این حس رو دارید.
با قدرت ادامه بدید.
پیشنهاد به شما مطالعۀ بیشتره.
توی منوی سایت، در قسمت معرفی کتاب، بهترین کتاب های آموزش فیلمنامه نویسی رو معرفی کردم. شاید براتون مفید باشه.
منم خیلی به نویسندگی علاقه دارم و همیشه برای خودم مینویسم ولی هیچ وقت به سراغ چاپ کردنش نرفتم با اینکه خیلی از کسایی که توی ادبیات سررشته دارن تشویقم کردن که چاپش کنم ولی نمیدونم چرا فکر میکنم نوشته هام خوب نیست
یک وبلاگ بزن زهرا جان.
بنویس و در فضای آنلاین منتشر کن.
سلام ببخشید من یه رمان را نوشتم داخل وبلاگم هم گذاشتم تااینکه چند روز پیش مطلبی خوندم که میگفت اگه نوشته ای رو شرح بدی که روی افراد تاثیر بدی بزاره گناهش تا قیامت پای تو نوشته میشه….رمانم خیلی باز نیست درواقع چیزی نداره اما من از واکنش هاو طرز فکر افراد میترسم که تا بیام یه کاری کنم…دنیا و آخرتم خراب میشه…لطفاا بگین چیکار کنم…داستانم به نظر خودم و دوستام جالبه ولی خب بازهم یه قسمت هایی داری که به داستان جذابیت بیشتری میده اگه حذف بشه که هیچی نمیشه…ممنون میشم بهم کمکم کنین که چیکار باید بکنم؟؟؟؟
سارا جان
تو رو خدا کتاب بخون. بیشتر بخون. خیلی بخون.
به هیچ دیگه ای فکر نکن. فقط بخون. خیلی بخون. زیاد کتاب بخون.
سلام آقای کلانتری
من کتاب بیست کهن الگو رو تهیه کردم و در حال مطالعه اش هستم یه چیزی که هنوز متوجه نشدم این که ما باید پیرنگ رو عینا بنویسیم و چه چیزایی رو داخلش بیان کنیم. توی کتاب بیست کهن الگو بیشتر به ماهیت پیرنگ اشاره شده.
مثلا اگه من بخوام پیرنگ بنویسم باید اینجوری باشه؟
آریا دفترچه ی یادداشت اناهیتا را پیدا می کند و جمله آخرش توجه اش را جلب می کند« من امروز با اتوبوس آقای چرخک پا به حلقه می روم»
این بخشی از طرحیه که من برای خودم نوشتم.
رمانم تخیلیه و مخاطبش نوجوانه اگه از نظرتون خوب نیست شرمنده.
حانیه
خیلی خوبه که این کتاب رو گرفتی.
من پیشنهاد میکنم اول کامل بخونش.
بعد برگرد، و چند فصل اول رو، یعنی تا جایی که هنوز شرح ۲۰ پیرنگ رو شروع نکرده رو دوباره بخون.
و بخشی از فیلم هایی که مثل زده ببین و همینطور داستان ها رو بخون.
همزمان با این کارها، نوشتن طرحت رو هم ادامه بده.
خود موضوع به تدریج برات روشن میشه.
سلام تقریبا ۷ساله تو ذهن خودم یک رمان ساختم که هر روز بهش فکر میکنم و دوست دارم بنویسمش قبلا واسه خودم نوشتم و کسایی که توی ادبیات سررشته دارن داستانامو تایید کردن وازم خاستن ادامه بدم حتی از این مطمئنم اگه این داستان رو بنویسم ازخیلی کارا بهترمیشه اما دوتا دلیل دارم که این کار رو نمیکنم:۱.بنویسم خب بعدش چی؟واسه چی بنویسم؟۲.از ویرایش یک جورایی میترسم
رها جان
تو این ۷ سال چند تا رمان خوندی؟ و چند رو رو بازخوانی کردی؟
من تو این ۷ سال انقدر رمان خوندم که قادر به شمارشش نیستم وهمچنان میخام ادامه بدم البته تو این میان شعرهای شاعرهای مورد علاقه مثل استاد اخوان ثالث و گوته رو همیشه میخونم هر رمانی که دوست دارم تقریبا دو سه بار میخونم اون قسمتایی که تورمان خوشم میاد خط میکشم بعد پایان کتاب بارها میخونم .من از نوشتن میترسم شاید به همین دلیل دیروز نوشتم بخونم که چی بشه نمیدونم شاید واقعا من نباید بنویسم ولی دوست داشتم این سوال بپرسم اگه بنویسم چی میشه؟ و امیدوار بودم شما هم بهم جواب بدید اگه روزگاری بنویسم واسه دل خودم مینویسم
رها جان
کل وبلاگ من، یعنی این نزدیک به هزار یادداشتی که نوشتم؛ در پاسخ به سوال توئه.
اگر دوست داشتی یه مقدار مطالب رو بخون.
بعد برام با جزییات بیشتر کامنت بذار.
تا به گفتگومون ادامه بدیم.
سلام آقای کلانتری.امیدوارم حالتون خوب باشه..میخواستم درمورد خودم بگم تا یکمی آروم شم.من از بچگی عاشق نویسندگی بودم.کتاب داستانهامو هرروز با ذوق و شوق میخوندم،نگاهشون میکردم حتی چنتا دفتر دارم که اونارو تو بچگی تبدیل به کتاب کردم.فهرست بندی و اینا و بعدشم داستانهای کوتاه توشون نوشتم.نزدیک دو سال هستش که احساس میکنم استعداد ندارم و علاقم بیتاثیره..یعنی دوتا از دوستام بهم گفتن که استعداد ندارم و از اون به بعد من داغون شدم.من از بچگی کل زندگیم کتابا و داستانها بودن ولی چند سالیه اندازهی ارزن هم خودم رو قبول ندارم و دارم داغون میشم.چندین بار این مسئله اشکم رو درآورده خواهش میکنم کمکم کنین.واقعا علاقه و استعداد از همدیگه جدا هستن؟بنظرتون میشه که من اصلا استعداد نداشته باشم؟:(
زهرا جان
من دهها مطلب در این رابطه نوشتم که میتونن تو رو کمک کنن. اگر واقعا به نوشتن علاقه داری، وقت بذار و تمام مطالب این سایت رو بخون.
این یکی از تازهترین نوشتههای من دربارۀ استعداده:
کی به استعداد میرسیم؟
سلام من طناز هستم ۲۸ سالمه. دست به قلم هستم ولی اهل مطالعه نه چون نمی خوام نوشته ها ورمان هام کلیشه ای وتکراری بشه می خوام فقط از ذهن وتخیل خودم نشأت بگیره یه بار توی خواب، البته اکثرا اینطورم یه سوژه به ذهنم رسید وشروع کردم نوشتن. درعرض سه چهار روز ۱۰۴ صفحه نوشتم دادم ویرایش ویراستار گفت عالی نوشتی وقتی گرفتمش یه چیزایی بهش اضافه کردم توی دفتر یه طوره توی لب تاپ یه طور دیگه الانم که توی دفتر جدید نوشتم اصلا سیرداستان عوض شد هم نوشته های قبلی رو خیلی دوست دارم و جذابه هم اینکه الان دارم می نویسم منتها یه مشکلی دارم اینکه چطور این دوساختار رو به هم پیوند بزنم که هردو روبدون کم وکاستی داشته باشم. و درواقع به هم مرتبط بشن؟؟؟
طنار عزیز
معمولاً چقدر مطالعه میکنی؟
تا حالا چند تا رمان خوندی؟
سلام من به پیج رمان توی اینستگرام دارم خوشحال میشم سربزنین و به عنوان استاد نظر بدین
Shahrzad_ghesehgoo
دوست نازنینم
صفحۀ شما رو دیدم.
نظم، جدیدت و پرکار بودن شما قابل تحسینه.
صفحه رو فالو کردم تا طی زمان داستانها رو بهم بخونم.
شما با یه استراتژی دقیق محتوایی میتونید به تدریج بدرخشید.
سلام وقتتون به خیر
من پونزده سالمه و عاشق نوشتن هستم دو ساله دارم می نویسم سال اول فقط برای دل خودم نوشتم و تا الان سه داستان یکی کوتاه و دو بلند نوشتم.
الان دقیقا یک ساله روی اصول نویسندگی مطالعه می کنم یه مشکلی جدیدا بهش برخوردم و اون هم این که متوجه شدم نوشته هام پیرنگ قوی ندارن. توی اینترنت و کتاب های نویسندگی زیاد دنبالش گشتم ولی چیزی پیدا نکردم می خوام یاد بگیرم برای رمان جدیدم پیرنگ بنویسم ممنون می شم کمکم کنید. در واقع نوشته های گذشته ام همه بدون پیرنگ بودند و اصلا درون مایه خاصی نداشتند.
سلام حانیه جان
چقدر خوب که با این سن کم، به اهمیت موضوع مهم پیرنگ رسیدی.
سه تا کتاب بهت معرفی میکنم که از بهترین کتاب های پیرنگ سازی جهان هستن که تو ایران هم ترجمه شدن:
آناتومی داستان از جان تروبی
۲۰ کهن الگوی پیرنگ از رونالد بی توبیاس
هنر پیرنگ سازی از لیندا جی کوگل
سلام امتیاز من شد ۲۶😢چه کنم.
وحید عزیز
اینا رو ول کن.
بنویس. فقط بنویس.
هر کار دیگهای به غیر از نوشتن یعنی اینکه ما دنبال یه بهانه برای تنبلی هستیم.
درود به آقای کلانتری
بنده سال ۸۰ کلاس بازیگری رفتم و از ۱۷ نفری که تو کلاس بودیم فقط ۵ نفر ماندگار شدند و در این بین استاد کلاس ما رو گذاشت سال بعد و تو این فاصله من یک فیلمنامه ۱۲۰ صفحه ای نوشتم و توجه استاد و بچه ها رو جلب کرد و حتی خانه سینما هم بردم و خوششون اومد و گفتن فقط فیلم فارسی هستش،یعنی تکراریه داستانش
خلاصه از آن وقت تا الان زمان زیادی میگذرد و من ازدواج کردم و یک بچه ۶ ساله دارم و فرصت پیش نیامد تا اینکه تصمیم گرفتم سال ۱۳۹۲ به کلاس فیلمنامه نویسی بروم و بیاموزم ولی کلاسی در رشت نبود و به کلاس داستان نویسی در شهر خودم رشت رفتم و بعدش دوستانم گفتن دانشگاه علمی کاربردی دانشجو میگیرد،کلاس داستان نویسی را رها کردم و به دانشگاه رفتم و یک ترم گذراندم ولی بخاطر شهریه به اصرار یکی از دوستانم وارد شبکه بازاریابی شدم،به امید اینکه از نظر مالی ساپورت شم و به دانشگاه برگردم،ولی متاسفانه با شکست مواجه شدم و الان یک شرکت کوچک پخش پوشاک دارم و علاقه زیادی به هنر سینما و بخصوص فیلمنامه نویسی دارم،کتابهای داستان و فیلمنامه نویسی هم دارم و ولی سر در گمم
نمیدونم چیکار کنم،چند روز پیش دوباره به فکر نوشتن افتادم و در سایت ها دنبال آموزش بودم تا با سایت شما آشنا شدم
الان دیگه وقت رفتن به دانشگاه و کلاس رفتنم ندارم
از شما میخواهم کمکم کنید
بارمان جان
نگران نباش. تمام کارهایی که کردی بخشی از تجربۀ زیستۀ تو هستن و قطعاً به عنوان یه نویسنده به کمکت میان.
بهت پیشهاد میکنم که با نقشه راه نویسندگی سایت شروع کن:
نقشه راه نویسندگی
بعد به تدریج برای کم کامنت بذار. من سعی میکنم حتماً کمکت کنم.
درود به آقای کلانتری
سپاس بابت راهنمائیتون
چشم حتما
به امید دیدار
سلام من در حال نوشتن یک رمانم اما هنوز بغد دو سال اکثر جملاتم ناملموسه میشه راهنماییم کنید؟؟؟
بارن جان چقدر کتاب میخونی؟
طی این دو سال چند تا رمان خوندی؟ از چند تاشون اسم ببر، تا نکات بیشتری رو بهت بگم.
سلام. راستی خواهش می کنم اگه پیاممو می خونید جواب بدید.ممنون.
سلام. من ۱۳ سالمه و عاشق نویسندگی ام از اول ابتدایی می خوام یه رمان بنویسم ولی تو انتخاب کردن اسم مناسب برای رمان مشکل دارم . میشه بگید چجوری می شه یه اسم خوب برای داستان انتخاب کرد؟
ممنون. راستی دلم نمی خواد کسی از اعضای خانواده ام رمان رو بخونه. چی کار کنم؟
لیلا جان
این پست رو قبلا در این رابطه نوشتم:
چگونه اسم داستانم را انتخاب کنم؟دربارۀ سوال دوم هم خب چارهای جز قایم کردن نداری دیگه. بگرد یه جای امن تو خونه پیدا کن!
سلام
بطور اتفاقی این صفحه رو مطالعه کردم. مطلب جالبی بود.
به عنوان کسی که روی مقوله تستها و آزمونهای شناختی مطالعات زیادی داشتم، منطق پشت تست استعداد نویسندگی رو درک میکنم، ولی در موضوع استعدادیابی عوامل بسیار گستردهتری دخیل هستند. برای نتیجهگیری دقیقتر در مورد استعداد فردی در هر حوزهای، بستههای استعدادیابی تخصصیتر پروفایل سنتر رو پیشنهاد میکنم.
لینک: https://profile.center/
سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه
من ۱۲ سالمه و به نویسندگی علاقهی فراوونی دارم و همیشه تو مدرسه و خونه و… سعی میکنم بنویسم. ولی راستش نمیدونم چطور رمانام رو جوری شروع کنم که خواننده جذب بشه! همیشه هم دوست داشتم خواننده رو تحت تاثیر قرار بدم و به همین خاطر وسواس زیادی رو نوشتههام دارم! شما راهنماییم میکنین که چطور این کارو انجام بدم؟
خیلی ممنون
سایتتون هم مطالب خیلی خوبی داره واقعا خیلی خوشحالم که سایت شما رو پیدا کردم 🙂
سلام عزیز دلم
چقدر خوب
بهت تبریک میگم که با این سن کم انقدر هنرمندی و اهل تلاش.
حتماً برای من بیشتر و بیشتر بنویس.
من بهت پیشنهاد میکنم یه وبلاگ بزن و نوشته هاتو منتشر کن. وبلاگ بهتر از هر چیز دیگهای به رشد نوشتههات کمک میکنه.
سلام اقای کلانتری منم همین شرایط رو دارم ولی خب اگه تو وبلاگم بزارم و کسی نظر بدی بده کلا نامید میشم چیکار کنم میترسم بازده خوبی نداشته باشه
ایدین جان
درسهای عزت نفس متمم رو بخون. به عنوان یه هنرمند و نویسنده خیلی کمکت میکنه.
سلام،من بتازگی مطالب رو خوندم علاقه خاصی به نوشتن دارم امامشکلم اینه که نمیدونم ازکجاشروع کنم ودرموردچه موضوعی بنویسم که هم بتونم ادامه بدم هم جذاب باشه وخواننده روتحت تاثیربذاره وکسل کننده نباشه،لطفاراهنماییم کنین،متشکرم
سلام فاطمه جان
چقدر خوب که در مسیر نوشتن هستیی، اگر ادامه بدی قطعاً راه برات روشن تر میشه.
پیشنهاد میکنم وقت بگذار و تمام مطالب سایت رو یه مروری بکن.
پست زیر هم برای شروع جدی نویسندگی میتونه برات مفید باشه:
صفحات صبحگاهی
خیلی جیگرین کلا اعتماد بنفسه عاییییی هستین
سلام از نظر من نوشتن یکم عشق میخواد مثل شعر گفتن کاش یکی باشه منو راهنمایی کنه چه جوری میتونم شعرامو چاپ کنم یا داستان خیلی قشنگی که نوشتم و به ی فیلم ساز نشون بدم دوستانم داستان زندگی خودمه که پراز فراز و نشیبه خواهش میکنم راهنمایی کنید
آناهیتا جان
سایت بزن، وبلاگ بزن، توی شبکه های اجتماعی بنویس. انتشار از همین فضاهای شروع کن، سال ها بعد میتونی به چاپ کتاب هم فکر کنی.
سلام اقای کلانتری من ۱۵ ساله هستم و به شدت عاشق نوشتن……. بیشتر اطرافیان هم از نوشته هایم لذت می برند… بیشتر متن می نویسم و عاشق کتاب هستم….. خیلی دوست دارم که نوشته هایم رو عمومی کنم و خودم رو نشون بدم. خوشحال می شوم اگر که راهنمایی کنید که چی کار کنم…
سلام.بنده یک رمان نوشتم وکم کم دارم به پایان میرسونمش.تعریف نباشه بنده جایزه های زیاد درسطح استان با نوشتن کتاب وانشاءگرفتم .می خواهم درباره ی چاپ کتاب به من توضیح بدیم.تعداد صفحات کتاب ۳۰۰ البته تقریبا وموضوع:مخفی کاری،رازآلود،ترسناک.ممنون میشم راهنمایی ام کنید.درضمن به خانم ۵۶۵۶ تبریک میگم.انشای خوبی بود،کارتون حرف نداشت.
بنده خدا جان. دربارۀ نشر کتاب بزودی یه مطلب مینویسیم.
سلام آقای کلانتری من نویسنده ی رمان فاصله ای بخاطر سکوتم . نقدای بسیاری برای رمانم شده و دارم روش کار می کنم می خواستمش ما هم بخونیشد و ایراد هاش رو بگید
اینم لینکش :https://forum.98iia.com/topic/1403-%D9%81%D9%80%D8%A7%D8%B5%D9%80%E2%80%8B%F0%9F%92%94%D9%80%D9%84%D9%80%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%80%D9%87-%D8%AE%D9%80%D8%A7%D8%B7%D9%80%D8%B1-%D8%B3%D9%80%DA%A9%D9%80%D9%80%D9%88%D8%AA/
سلام فاطمه جان
نوشتن رمانت رو تبریک میگم. کار بزرگی کردی. نوشتن کار سختیه و تو تونستی یه متن کامل رو بنویسی.
لینکی رو که فرستادی باز کردم و امیدوارم که به تدریج بتونم بخونمش.
موفق باشی.
راستی ۵۶۵۶ رو چرا انتخاب کردی؟
سلام ازتون یه در خواست دارم میشه به این وبلاگ بیاید و رمان بنده رو که از نظر خودم افتضاح نوشتم . نقد کنید و اشکالاتش رو بهم بگید
میشه نوشته هامو واسه شما بفرستم.
سلام
متاسفانه به علت حجم بالای فعالیتهایم فرصت مطالعۀ مطالب دوستان رو ندارم.
اگر وبلاگ دارید، لینکش رو بذارید. وبلاگتون رو میخونم.
من زیاد مینویسم خیلیا هم دوست دارن. مشکل من اینه که قلمم هم مثل خودم دمدمی مزاجه:/
یه موقع عااااالی مینویسم فرداش نوشته ام به درد لای جرز هم نمیخوره
و ساختار داستانم به هم میخوره
راه حلی چیزی دارین؟
کلاً مطالب این سایت در همین رابطهست.
یه مدت وقت بذارید، مطالعه کنید و تمرین ها رو انجام بدید.
اگ یک روز خوب و یک روز بد مینویسید مشکلی نیست. اون روزی که بد مینویسید باز هرچی به ذهنتون میاد و یاد داشت کنید و روزی که حس و حالتون سرجاش بود میتونید اونو بخونید و ویرایشش کنید و شاخ و برگ بهش بگید.
سلام ..من میخواستم یک نویسنده خوب بشم تا بتونم فیلمنامه های مثبت بنویسم تا تاثیر مثبتی در زندگی انسانها داشته باشه و میدونم که استعداد و توانایی بی نظیری دارم و اینکه من یک کتاب نوشتم ولی اجازه چاپ را ندادم چون میخواستم صفحات آن را بیشتر کنم.این شماره تماس منه لطفا منو بیشتر راهنمایی کنید……شاید نتونم با ایمیل با شما دوستان گلم در ارتباط باشم ..شبتون بخیر
نسترن عزیز
چه خوب که انقدر فعال و خوش ذوق هستید.
اینجا فقط از طریق کامنت میتونید دغدغه هاتون رو دنبال کنید.
به خاطر حجم زیاد پیام ها، امکان پاسخگویی به ایمیل ها و تلفن ها رو نداریم.
من یه فیلم نامه کامل سینمای نوستم اما موضوع اون طوری نیست که بشه در ایران ساختش به نظر شما سعی کنم با حالو هوای کشور خودم بنویسم یا با اوج تخیلم فیلمنامرو جلو ببرم امتیازمم تو تست ۳۰ شد
متشکرم.
سلام مهرداد عزیز
فکرت رو آزاد بذار و بنویس.
این چندمین فیلمنامهای هست که داری مینویسی؟
دوست عزیز نوشتن تو ایران ارزشی نداره . اینجا اونقدر به فکر دزدی و….. هستن که کوچکترین ارزشی به هنرمندا نمیدن از جمله نویسنده ها اگر میدونید فیلم نامتون اونقدر خوبه که بشه از روش یه فیلم ساخت برید خارج و روش سرمایه گزاری کنید شاید شانس کم باشه ولی احتمال اینکه بهش توجه بشه به طور قطع بیشتر از ایرانه به نظرم شما ساعت ها و روزها واسه نوشتنش تلاش کردید پس نباید بخاطر شرایط کشور اونو تغییر بدید این ساخته ذهن شماست و هیچ چیز نباید باعث بشه اونو تغییر بدید اینطوری حداقل برای خودتون ارزش قائل شدید.
ولی تو همین ایران من یه عده رو میشناسم که خیلی براشون مهمهپ
سلام چجوری یک فیلمنامه یا یک داستان رو ادامه بدیم نصفشو نوشتم دیگه نمیتونم ادامه بدم
یه مدت فاصله بگیر، تا میتونی رمان و داستان بخون. بعد برگرد و ادامه بده.
سلام
ببخشید من یه رمان نوشتم ولی نمیدونم از کجا شروع به چاپش کنم
سلام ملیکا جان
میتونید به ناشرهای مختلف مراجعه کنید. یا خودتون به عنوان ناشر مولف منتشرش کنید.
سلام چطور میتونم داستانمو منتشر کنم؟
محمدامین عزیز
یک راهش اینه که به ناشرهای مختلف مراجعه کنید.
راه دیگه اینه که به عنوان ناشرمولف، خودتون برید شخصاً مجوز بگیرید و چاپش کنید.
راه دیگه هم انتشار اینترنتی داستان روی سایت و وبلاگ خودتونه.
برای برای داستانهای اول، راه سوم رو پیشنهاد میکنم.
سلام، من توی نویسندگی مهارت خوبی دارم البته اینوفقط من نمیگم همکلاسیام هم همینو میگم
فقط نمیدونم از کجا شروع کنم ؟؟
از اینجا شروع کن عبدالله جان:
نقشه راه نویسندگی
https://shahinkalantari.com/%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%B4%D8%AF%D9%86/
سلامـ روزتون بخیر
نوزده سالمه و از سیزده سالگـی شعر وداستان نوشتم که درسطح استان وشهر مورد توجه بوده ومقام کسب کردم،خصوصا برای ۵+۱ شعر نوشتم که توی مجله ی مدادکم رنگ چاپ شد و درسطح کشور مورد توجه قرار گرفت مدتی بخاطر مسائلی و کنکور از نوشتن فاصله گرفتم امروز با دیدن ساییت خوبتون سعی کردم دوباره با نوشتن آشتی کنم خیلـی دوست دارم رمان و داستانم رو چاپ کنم اما نمیدونم چطور اینکارو بکنم
سلام ساردین جان
خوشحالم که اینجا هستی
و امیدوارم دیگه هرگز از دنیای شگفت انگیز نوشتن دور نیفتی.
من بهت پیشنهاد میکنم که حتماً یه وبلاگ راه اندازی کنی و به طور منظم توش بنویسی. بعد از انجام موفق این کار میتونی به چاپ کتاب هم فکر کنی.
فکر کنم لینک زیر برات مفید باشه:
اگر میخواهید سایت شخصی قدرتمندی داشته باشید حتماً این متن را بخوانید
بسیار عالی سپاس
سلام،من خیلی وقته مینویسم.شعر،داستان کوتاه یا هر چیزی که بتونم،ایده های زیادی برای نوشتن کتاب تو زمینه های مختلف دارم،فقط نميدونم از کجا باید شروع کنم،انقدر افکارم شلوغه که ذهنم رو يه موضوع متمرکز نیست.
سلام هانیه جان
پیشنهاد میکنم با مطالب رایگان زیر شروع کن. دوستان زیادی با همین مطالب به نتایج درخشان رسیدن:
نقشه راه نویسندگی و تولید محتوا
با همین یک عادت نویسنده شوید+دانلود فصلی از یک کتاب منتشرنشده
صفحات صبحگاهی: تنها راه نویسنده شدن
۴۰ شدم!
زنده باد هانیه جان
پس با قدرت شروع کن به نوشتن.
با سلام واحترام؛
ازاینکه تجارب ارزشمندتان رادر اختیار مخاطبین قرار میدهید،سپاس گذارم.
به عنوان کسی که سالهاست برای خود می خوانم و می نویسم ، به این نتیجه رسیده ام، که قبل از هر چیز ، این نوع نگاه ما به دنیاست ،که رنگ و بوی متفاوتی به نگارش خواهد داد، نگاهی نه فقط از روزی تعمق شناختی ، بلکه یک تعمق احساسی است که شما نسبت به تجارب خود و دیگران دارید.اینکه شما بتوانید در زاویه دیگری بنشینید و به خودتان و دنیای اطرافتان نگاه کنید. یک اتاق معمولی تا بینهایت زوایای مختلفی برای عکس برداری دارد، به انداز ه تمام انسان ها ی روی زمین می تواند نویسنده وجود داشته باشد.
درود بر مائده میرزایی عزیز
چه طریف و زیبا به نویسندگی نگاه کردید.
حتماً برای بیشتر بنویسید تا با نظرات خوبتون بیشتر آشنا بشم.
سلام.خیلی عالی بود.از نتیجه تست هیجان زده شدم.قبلش حالم بد بود و تصمیم گرفتم بنویسم ولی نمیدونستم چطوری .اومدم تو گوگل سرچ کردم و وارد سایت شما شدم.حالم خیلی خوب شدبخصوص ازنتیجه تست ک با امتیاز ۱۴ دیدم استعداد نویسندگی دارم .از همین امروز شروع میکنم
سلام لیلا جان
خوشحالم که اینجا هستید.
فکر کنم صدها مطلب تخصصی این سایت بتونه شما رو تو مسیر نویسندگی یاری کنه.
حتماً برای من بیشتر بنویسید.
شاد باشید.
باسلام خوب من هم مثل هزاران انسان دیگه
علاقمندهستم نوشتن را یاد بگیر ودرژانرهای مختلف داستان ورمان بنویسم ودراین عرصه موفق باشم اما سوالم اینجاست که چطور به این موفقیت دست پیداکنم
سلام مهدی عزیز
این سایت و سایت مدرسه نویسندگی دقیقاً با هدف کمک کردن به شما راهاندازی شدن. به نظرم صفحات زیر رو دنبال کنید. دوستان زیادی از این طریق نتیجه گرفتن:
چگونه نویسنده شویم؟ یک برنامۀ ۱۰ هفتهای برای نویسنده شدن
نقشه راه نویسندگی و تولید محتوا
سلام خسته نباشید .من الان ۲۲ساله هستم و از ۱۲سالگی شعرو ترانه و داستان مینوشتم البته بیشتر شعر.خیلی خیلی به نویسندگی علاقه دارم .میشه کمکم کنید که برای شروع حرفه ای تر و کلاسای مجازی (شهرستان هستم)باید از کجا شروع کنم
سلام دوست عزیز
خیلی عالیه که از نوجوانی تا الان نویسندگی رو دنبال کردید.
ما الان یک دوره آنلاین ویژه داریم. اگر با شماره زیر تماس بگیرید همکاران من شما رو راهنمایی میکنن:
۰۹۹۰۵۰۴۳۹۰۳
برای من که همش ۱ در اومد
خیلی از اوقات خوب می نویسم. ولی گاهی اوقات نمی دونم دلیلش چیه که اصلا نمی تونم بنویسم و قفل می کنم.
فکر می کنم بر میگرده به اینکه چقدر روی موضوعی که قراره درباره اون حرف بزنم اشراف دارم…
من نویسندگی رو بسیار دوست دارم ب تمامی زبان ها
راستی از طریق گوگل وارد سایت شما و این صفحه شدم.
این قدر این سایت محتوای جذاب داره که بسیار میشه یاد گرفت و بوک مارکش کردم ک سر بزنم مرتبا.
البته نمیدونم کی فرصت میشه بعدا دوباره این حال خوب کامنت و صحبت کردن رو داشته باشم. برای همین اینجا چند خط می نویسم.
میخام خودم رو تحلیل کنم در نویسندگی! چه جوری ؟ خیلی ساده با ی شرح حال از حال اخیرم در نوشتن:
در تست های اول صفحه دیدم سوالی بود تحت عنوان علاقه مندی و برگشت به ویراستاری متن
خب من شاید ب این قضیه زیاد علاقه مند نباشم. ترجیح می دم بنویسم- قلمم را روی کاغذ بذارم و پیوسته بنویسم ب جای این که حرکت رو ب عقب داشته باشم. کلا نوشتن بدون برگشت خیلی جذابیت داره
دیگه سختی درک متن می مونه با خواننده- من راحتم!
البته این رو بگم که ویرایش انتهایی می کنم حتما. ولی ویرایش ساختاری سخته زمان بره! این که جای جملات رو عوض کنم می گم. این که اول کدوم رو بیارم. اولویت رو میگم.
اما چیزی ک میدونم این ک باید بیارم این بخش ها را ولی ترتیبش رو زیاد وقت نمی ذارم. گرچه این حس رو دارم ک اگر وقت بذارم بسیار عالی میشود.
الان که دارم مینویسم این حس بم دس داد ک نوشته یک نویسنده می تونه بازتاب اخلاقیات اون هم باشه. نمی دونم.
راستی این سایت من است . سایت نباتک که بازتاب سالیان تجربه در زمینه سئو سایت های بزرگ و کوچک است
تمامی مطالبش رو خودم شخصا نوشته ام. خیلی دوس دارم سایت من را نگاهی کنید از بعد نویسندگی ( که البته مطمئا دوست دارم جناب کلانتری در تمامی ابعاد نظر دهید) ( و البته بقیه دوستان این صفحه و این سایت و تمامی نویسندگان)
نویسندگی هم هیجان داره! بگذریم.
سپاس بی کران
سلام به علی محمد افشار عزیز
چه خوب که انقدر مفصل از رابطۀ خودت با نوشتن نوشتی.
حتماً برای من بیشتر بنویس.
سایت خوبت رو باز کردم. چه ایده های خوبی.
حتماً با دقت میخونم.
موفق باشی دوست خوبم.
۴۸شدم من هروز باید حداقل ۳صفحه داستان یا خواب هایی را که دیده ام رو باید داخل یک دفترچه یادداشت،یادداشت کنم تا بعدا انها را وارد یک کتاب کنم و…
زنده باد آرمان عزیز
به اینجا بیشتر سر بزن.
توی مسیر اگر سوالی برات پیش اومد حتماً بنویس.
موفق باشی.
نم نمك صداي پايش رو ميتوان شنيد
أرام و متين قدم برميدارد
تا به حال كسي را ديدي كه در عين ارامش دريائي از شور و شيطنت پنهاني و شيرين باشد؟!
اري…
همين پارادوكس او را بي رحمانه زيبا كرده است
در عين ارامش و نوازش به ناگاه رعدي برق اسا نويد باران مي دهد!
راستي هنوز خش خش برگ هاي خشك تورا به خاطره اي دور ميبرد؟
هنوز با بوي نارنگي ته دلت خنج ميخورد؟
عصر هاي بلا تكليف ميان سرما و خنكي در كافه اي دنج را هنوز دوست داري؟
در غروبي خسته اگر بوي نم خاك پاشد كه ديگر معركه است!!!
فصل عاشقي
فصل خاطره بازي
فصل ذوق كردن هاي بي دليل
پاييزم…
قدمت بر چشم و دل من
منتظرت هستم فصل رويش من
🍂🍁🍂🍁
علي رامين
سلام علی جان
چه خوب و با احساس نوشتی.
وبلاگ یا صفحه اینستاگرام داری؟
سلام.من وقتی به این فکر افتادم که این تست هارو جواب بدم که دیدم چندتا داستان کوتاه و یه چند تا نوشته دارم و اصلا هم به نویسندگی فکر نمیکردم ولی متوجه شدم هزاران کلمه و جمله در ذهنمه که باید نوشته شه در زمینه های مختلف و این برام عجیب هست و همچنین دردآوره وقتی به نثر در نمیارمشون
سلام شبنم عزیز
اگر میخوای گرۀ نویسندگیت باز بشه وبلاگ نویسی کن. سعی کن هر روز تو وبلاگت چیزی بنویسی. هر چند بد و ضعیف. این کار معجزه میکنه.
سلام. من ۱۳ سالمه و به نویسندگی خیلی علاقه دارم همچنین ایده هایی هم دارم اما نمیدونم بقیه هم از اون ها خوششون میاد یا نه؟ بنظر شما برای من زوده یا نه؟ ممنون از سایت پرمحتوا و خوبتون.
نه اشکان عزیز
اصلاً زود نیست.
پیشنهاد میکنم هر چه زودتر یه وبلاگ راه بندازی و شروع کنی به نوشتن.
لینک وبلاگت رو هم برام بذار.
این کارو میکنی دیگه حتماً؟
این فوق العاده ترین تستی بود که تو عمرم دادم، چرا ک قبل انجامش و قبل اینک نتبجه رو ببینم بخودم گفتم فارغ از نتیجه حتی اگ معلوم بشه استعداد ندارم من بازم مینویسم!! بذارین بگم من بی استعداد ترین نویسنده ی دنیام، دارن میرم شروع کنم به نوشتن😀👏💪
زنده باد
چقدر کیف کردم با کامنت خوب و پرانرژیت.
اگه دوست داشتی یه نگاه هم به پست زیر بنداز:
بی استعدادترین نویسنده جهان
با این تست هر کسی میدونه در چه سطحیه
هرچند نخواستید دلشکن باشید
ولی شب و روز بایستی خود رو محک زد
یک راه آسان اینکه ؛
نویسنده ها اگر چالش های موضوعات خودشون باشند
رشد چشمگیری خواهند داشت
این فضای متعالی رو در تاسیس دوباره “رادیو کتاب” می بینم
لدفن همگی در این هدف کوشا باشید!!!
این حق مسلم همه نویسنده هاست که رادیو کتاب رو داشته باشند ولی اونو دریغ کردند به بهانه رادیو فرهنگ
لدفن در صورت امکان مقاله بنویسید که مباحث هر حوزه بهتر است در مسیر خود قرار بگیرد… به امید یک خبر خوش دیگه!
باسپاس
درود
واقعا کاش به مبحث نوشتن در کشور توجه بیشتری میشد اما به نظر میاد باید هرکس از خودش شروع کنه..
خوندن و نوشتن..
دو عنصری که سیل استعداد رو پدید میاره و اتشفشان توانایی رو فراوان!
زنده باد سامان عزیز
جمله زیبایی نوشتی.
سلام
من فکر میکنم که تست شما بیشتر میزان تلاش و پشتکار برای نویسنده شدن رو نشون میده،نه استعداد نویسندگی…سوالهاتون بیشتر حول این محور هست که شخص چقدر داره وقت برای خوندن و نوشتن میذاره…ولی بحث استعداد خیلی فرق داره. من کلاس نویسندگی رفتم خیلی از افراد کتاب زیاد میخوندن و مینوشتن ولی نوشته هاشون اصلا خوب نبود و قیافه استادمون هم دیدنی بود.
آزاده عزیز
به نظر میرسه مداومت در این مسیر مهمتر از چیزیه که به تصور میکنیم.
وقتی از خوندن و نوشتن و تاثیر اون حرف میزنیم باید به حجم و کیفیت اون هم توجه کنیم.
مسلماً کسی که ده سال تمام روی خوندن و نوشتن پافشاری میکنه، از هزاران فرد با استعداد و حتی نابغۀ تنبل جلوتره.
خیلی جالب بود و میخواستم به اون دوستانی که مینویسن بگم لازم نیست ازچیزی بترسین این شمایین شما قراره افکارو حرفای دل خودتون رو بنویسید نتیجه بده چه نده شما یه کاریو کردین اونااثر شماس حتی اگه کسی هرگز اونارو نخونه . بنویسین تا پشیمون نشید و بگین ای کاش مینوشتم. البته همه ماتازه کار ها نیاز به ادم قویی داریم که وجودنداره ولی ناامید نشینشما قرار نیس شکسپیر صادق هدایت یا هرکسی باشین شما شمایین با هر اسمی هستین و فراموشنکنین کسینویسنده به دنیا نمیاد نویسنده های بزرگ هم مثل ما تازه کار بودن
زنده باد مهسای عزیز.
بیشتر بنویس برام.
سلام خسته نباشيد
من چن ماهي هست شروع كردم به نوشتن و احساس ميكنم نسبت به گذشته دست به قلمم خيلي بهتر شده
ميتونم از نوشته هام واستون بفرستم و نظرتونو بدونم؟
ممنون
سلام سارای عزیز
چقدر خوب که تمرین کردید و به نتایج خوبی رسیدید.
من بهتون پیشنهاد میکنم یه وبلاگ یا سایت وردپرسی راه اندازی کنید و مطالبتون رو روی اون منتشر کنید.
اینطوری هم من و هم دوستان دیگه میتونن راجع به مطالبتون نظرات بهتری بدن.
سلام ،امیدوارم که حال دلتون خوب باشه آقای کلانتری.
تست خیلی جالبی بود و خیلی خوشحال شدم که دوستانی که مشکلات کم و بیش مشابهی داریم تونستن از این مطالب شما الهام بگیرن و قدرت مندتر ادامه بدن.منم مثل همه ی این دوستان دلم میخواد بتونم یه کتاب درخور و ارزشمند بنویسم.هییییچ وقت به این جریاناتی که پشت سر گذاشتم فکر نکرده بودم اما با خوندن نظرات دوستان یه سیلی از جریانات گذشته یادم افتاد .من از بچگی به نوشتن علاقه داشتم ،طوری که انشاهام خیلی خوب میشدن به تعریف دیگران و همیشه نمره ی کامل میگرفتم و تو دانشگاه درس ادبیات فارسی رو به خاطر مقاله ای که درمورد یه شاعر نوشتم بیست شدم.نوجوون که بودم یه داستان نصفه نوشتم ولی چون از نظرم زیادی مسخره بود انداختمش دور. تا الان دوبار شعر نوشتم که مورد پسند اطرافیان بود ولی به خاطر اینکه از نظرم جالب نبود انداختمشون دور.اکثر اوقات دوستانم ازم میخوان کپشن پست هاشون رو من بنویسم چون فکر میکنن ،من خوب مینویسم.با این تفاسیر من هیچ وقت از خودم راضی نبودم و اصلا نمیدونم که باید چیکار کنم.دل نوشته هم زیاد دارم اما… میدونین خیلی سرگردونم واحتیاج به کمک دارم که بفهمم باید برگردم یا مسیر رو جور دیگه ای ادامه بدم
سلام مریم عزیز
یه هنرمند واقعی همیشه از خودش ناراضیه.
نوشتن رو با بیشتر نوشتن یاد بگیر.
من پیشنهاد میکنم حتماً یه وبلاگ یا سایت شخصی راه اندازی کن و منظم به روزش کن.
برای من بیشتر کامنت بگذار.
توی این سایت هدف من اینه که همه مایی که شیفتۀ نوشتن هستیم از خظ نوشتن خارج نشیم.
سلام دوستان .کسی هست که درکش از دنیا بیش از زندگی باشه ؟
یعنی چی مهراد جان؟
بیشتر بنویس.
اصلا برا من قابل درک نیست این زندگی .از کجا اومدیم ؟برا چی اومدیم؟کجا میریم؟اخرش که چی .هدف از افریده شدن چیه ؟
کتاب «هر بار که معنی زندگی را فهمیدم عوضش کردند» رو بخون. نشر چشمه.
سلام دوستان .یه سوال کسی از بین شما هست که به موضوع بیش از درک عقل انسان فکر کنه ؟
مهراد عزیز
حرفت رو با وضوح بیشتری بنویس.
این خیلی کلیه.
خیلی باحال بوددد
با کلی استرس داشتم اعداد و ارقام رو جمع می زدم
وقتی جواب رو دیدم انگار انرژی مثبت به خونم تزریق شد
زنده باد لیدای عزیز
بنویس و از نعمت نوشتن لذت ببر.
سلام اقا کلانتری.خسته نباشید.
خوشحالم که شمارو پیداکردم.من از وقتی خوندن نوشتن یاد گرفتم هم مداوم خوندم هم نوشتم دوم سوم ابتدایی از نوشتن داستان های کودکانه شروع کردم وتنها ارزوم چاپ کتابم بود.۱۴سالگی یه رمان نوشتم وچاپش کردمبه اسم زندگی دوباره وبه ارزوم رسیدم.بعد اون هی نوشتم ونوشتم ونوشتم چندین داستان ورمان نوشته شده دارم وتو رمان عاشقانه.جنایی.تخیلی.اجتماعی خودمو ب چالش کشیدم.به این باور رسیدم که هر کتابی که مینویسی پخته تر وکامل تر از کتاب قبلیت میشه…
میتونم ساعت ها بدون وقفه درهر حالتی بنویسم وهم تایپ کنم کافیه یه موضوع بیاد تو فکرم…
الان ۲۰سالمه ولی ۴۰۰۰رمان وکتاب شعر وکتاب های روانشناسی تاریخی وعلمی خوندم.عاشق کتابای اگاتا کریستیام…
اما دیگه از چاپشون میترسم.
به یه پختگی نسبی رسیدم ولی میخوام کامل کامل باشم..
خوندن رمان ایرانی وبیشتر فیلمها برام جالب نیست چون به نیمه نرسیده میدونم اخرش چی میشه واتفاقاشو میتونم حدس بزنم.
من میخوام ومیتونم نوبل ادبی بگیرم فقط باید هرروز وهرروز پخته تر بشن نوشته هام.
ممنون که هستید
سلام روژین عزیز
چقدر شگفت انگیز
دوست دارم بیشتر بخونم ازت.
سایت یا وبلاگ هم داری؟
مطمئنم که خواهی درخشید.
برای من بیشتر بنویس.
سلام اقای کلانتری ممنون ک وقت میزارید وجواب ماهای که شیفته نوشتن وواژه واژه کتار هم چیدنیم رو میدید…
نه متاسفانه وبلاگ وسایت ندارم راستش نمیرسم.دانشگا وشیفت بیمارستان ونوشتن بی وقفم ومطالعه زیادم وخت ازاد برام نمیزارن…
گاهی حس میکنم مغزم داره از این همه واژه که تو سرمه منفجر میشه…وتا ننویسم حتی نمیتونم بخوابم…
من میخوام ب بالاترین سطح برسم میشه بگید چطوری میتونم به این مرحله برسم؟
هرچی که مینویسم راضیم نمیکنه چون فک میکنم اگه فردا باز دست ب قلم بشم از نوشته های دیروزم بهتره…
نمیدونم کیا این حسو تجربه کردن که صدا وایده های توی سرشون حرف بزنن .راه برن وکلمه ها مثل سرباز تو مغزش رژه برن.
اونقد زیاد که گوشاشو بگیره.
انقد ایده وداستان تو سرمه که گاهی سرم گیج میره از بس بهشون فکر میکنم.ایا اینا عادین؟
روژین عزیز
نگران گرفتاری ها نباش. تو دل همین شلوغی های زندگی میشه کلی نوشت.
اگر به آرشیو این سایت نگاه بندازی صدها مطلب دربارۀ نویسندگی هست که میتونه حسابی کمکت کنه.
ضمن اینکه من هر روز اینجا یک مطلب تازه دربارۀ نویسندگی مینویسم.
سایت مدرسه نویسندگی هم که هر روز به روز میشه.
برام مهم نیس اینی که میگم ممکنه مسخره باشه یا نه،ولی باور کنین که وقتی جواب تست ها رو خوندم بغض گلمو گرفت!!!!
مرسی که هستین تا امیدی باشین برای امیدخواه ها!!!!!
حست رو کاملاً میفهمم نیلوفر عزیز
خوشحالم که اینجا هستی.
با قدرت به نوشتن ادامه بده.
من هر روز دربارۀ نوشتن مینویسم. فکر کنم سر زدن به اینجا بتونه همیشه موتورت رو روشن نگه داره.
شاد باشی
با سلام:
جناب آقای کلانتری بنده به عنوان فردی که دست به قلم هستم از شما وسایت پر محتوایتان بسیار سپاس گذار هستم..بنده باعث افتخارم هست نویسندگانی هم چون شما در کشورم نوشتن را در دست دارند،چراکه می بینم هنوز افرادی هستند که به نوشتن وانگیزه دادن برای نوشتن ورشد جامعه نویسندگان اهمیت داده و هم چنین توجه می کنند،بنده متاسفانه خیلی کم موفق به نوشتن نوشته های روزانه می شوم ولی خوب من از زمانی که به دبستان می رفتم همیشه اهل نوشتن بودم چه ادبی که شامل نثر ونظم است وچه روزانه نویسی اتفاقات در دفترچه همیشه همراهم،اوایل اصلا توان نوشتن داستان های بلند را نداشتم ولی خوب ابتدا به کمک خداوند متعال و سپس تلاش فراوان توانستم در سن ۱۶ سالگی اولین نوشته ام رو شروع کنم نوشته ای که قدم به قدم همراه با رشد تفکراتم رشد کرد و تبدیل به یک کتاب ۲۰۰صفحه ای شد که با یاری خداوند مهربانم امسال بعد کنکورم بعد ۲ سال تلاش می خواهم به دست ناشر بسپارم تا چاپ شود….بنده یک مشکل خیلی شدید والبته جدی درنوشتن دارم به این منظور است که خواستم از جناب عالی راهنمایی بگیرم بنده اصلا توانایی نوشتن متن طنز را ندارم وهمیشه به سبک رئالیسم والبته باچاشنی کمی رمانتیک می نویسم درضمن این نکته قابل ذکر است که تا کنون هیچ کتاب آموزش نویسندگی مطالعه نکرده ام یعنی با توجه به اینکه هیچگاه دوست نداشتم حس کنم با زور وخواندن کتاب این استعداد رادارم به وجود میاورم همچنین کتاب هایی را مطالعه نکردم البته امسال بعد از گذراندن کنکور قصد دارم در کلاس های نقد ادبی شرکت کنم این را هم بگویم که اگر با قلم برروی کاغذ شروع به نوشتن کنم نوشته ام کوتاه خواهد شد وتوانایی بلند نویسیم را از دست می دهم حال از نظر شما بنده چه کار کنم؟درضمن به نظرتان اگر کنکور هنر بدهم می توانم در زمان فارغ التحصیل شدن در بازار کار فیلمنامه نویسی ونویسندگی موفق بشوم؟یا اینکه در کنار رشته تحصیلیم به نوشتن ادامه بدهم بهتر است؟البته این سوال به این علت از جناب عالی پرسیدم چرا که شما هم اکنون در کار نویسندگی هستید واز خم وچمش درجریان ممنون میشوم من را با راهنمایتان آگاه کنید.
باتشکر از سایت مفید وخوبتان”مبارز”
مبارز جان
من تقریباً در قالب ۶۰۰ پست مختلف سعی کردم به تک تک دغدغه های شما پاسخ بدم.
الان که اومدم پاسخ کوتاهی به شما بدم دیدم راه هیچ جایی نمیره.
پیشنهادم اینه به آرشیو سایت مراجعه کنید و به تدریج شروع کنید به مطالعه و تمرین.
از لطف شما ممنوم.
موفق باشید.
اين آزمون فوق العاده بود مرسي ازشما
يه سوال ميخواستم بپرسم من دوست دارم واسه نويسندگي تو يه مسابقه شركت كنم شايد اينجوري بيشتر انگيزه پيدا كنم ولي هيچ مسابقه اي پيدا نمي كنم كه توش شركت كنم شما ميدونين مسابقه ي نويسندگي الان هست يانه فرقي نميكنه كدوم شهر ياحتي بين المللي؟؟؟!
كاش يه مسابقه انلاين نويسندگي بود
بازم ممنون ميشم جواب بديد.
مارال عزیزم
خوشحالم که تست رو دوست داشتی.
من شرکت در مسابقات رو بهت پیشنهاد نمیکنم.
مسابقات ممکنه به عزت نفس تو لطمه بزنن.
انگیزه رو از درون برای خودت ایجاد کن. برای نویسندهشدن منتظر هیچ چیز نباش. فقط بنویس.
خیلی حالب بود.
من مدت دو هفته بدون وقفه صبحات صبخگاهی رو می نوشتم. خیلی منظم و مرتب. می نوستم و می رفتم و حتی خودم هم بر نمیگشنم تا نوشته هارو بخونم. عادت خیلی خوبی بود. برای اولین بار در زندگی، چیزی باعث شده بود بتونم زودتر از بقیه بیدار بشم. سحر خیز شده بودم. ذهنم هم کم کم داشت برنامه ریزی پیدا میکرد و آرام و خلوت می شد. ال اینکه…
یک روز تلخ، یک روز سیاه، متوجه شدم همسرم رفته و نوشته ها رو خونده. از یک سری حرف هایی که نوشته بودم سخت عصبانی بود و درگیری سختی بین ما در گرفت.
فردای اون روز همه چیز آرام شد. ولی هرگز نتونستم به سمت نوشتن اون صفحات برگردم. انگار یک چیزی جلوی من رو گرفته. می ترسم. از اینکه بی سانسور بنویسم می ترسم. حتی توی ورد.
امیدوارم بتونم دوباره این عادت رو در خودم بوجود بیارم و به ترسم غلبه کنم.
رسول چه تجربه قابل تاملی رو نوشتی.
این موضوع همیشه نویسنده ها رو تهدید میکنه.
البته بستگی داره که اطرافیان ما چقدر برای حریم خصوصی ما احترام قائل هستن.
من بهت پیشنهاد میکنم یه کشو یا گاوصندوق کوچولو رو به نگهداری نوشته هات اختصاص بدی.
هیچوقت، تحت هیچ شرایطی یه عادت خوب رو از دست نده.
من از چهارم ابتدایی شروع به نوشتن رمان کردم واز هجده سالگی به صورت حرفه ای مشغول نوشتن رمان شدم علاقه ورغبت شدیدی به رمانهای اجتماعی وترسناک دارم ولی بیشتر اثر هایم اجتماعی و مختص نابرابری جنسیتی زنان ومردانه واینکه زنان جامعه ام چقدر در برابر این نا عدالتی درد کشیدن و از جمله مسائل مربوط به تجاوز واثرات زیانبار روحی هدفم از نوشتن حمایت وراهی برای بهتر زندگی کردنه وهرگز هم رمانهای ایرانی رو نمی خونم چون اکثر مطالب نوشته هاش حرف های غیر واقعی و تصنعی هستن واکثر راجب عشق و مزخرفات اونه وهرکسی هم که از راه میرسه خودشو نویسنده میدونه میخواستم بگم یک نویسنده هم باید موضوع وهسته ی داستانیش جالب باشه وهم از نظر نگارشی حرف اولو بزنه من اغراق نمی کنم که نویسنده خیلی خوبم چون هنوز ام دارم یاد میگیرم ولی لااقل ابروی نویسنده هارو با نوشتن این اراجیف که توی سایت ها از جمله نودوهشتیا وغیرهه میاد نمبرم لطفا هر بی سروپایی خودشو نویسنده ندونه مثلا توی یه رمان همین ایرانی نوشته بود ارش منو بایه دست بلند کرد من وقتی خوندمش انقدر خندیدم که نگو مگه رستمه که با یه دست رخشو بلند کنه خب بگذریم امیدورام عزیزان نوشته های خوب وعالی ای بنویسین من خودم شخصا علاقه ی بیشتر ی به فیلم نامه نویسی دارم واز کارهای تهمینه میلانی در ایران خوشم میاد در رمانها ی خارجی هم علاقه ی زیادی به کارهای تنسی ویلیام مخصوصا نمایش نامه گربه روی شیروانی داغ وغروروتعصب جین استین دارم به امید انکه نویسنده های خلاق ودارای لیاقت به جایگاه اصلیشون برسن بای
زنده باد نورای عزیز
اگه دوست داشتی بیشتر سر بزن اینجا و بنویس.
راستی شاید دوست داشته باشی این نوشته رو بخونی:
چرا از ایرانی بودن خودمان نفرت داریم؟
ها؟ من نفهمیدم الان دقیقا چیشد؟؟؟
استعداد داری، خیلی هم زیاد داری.
برو همین الان شروع کن به نوشتن.
ضمن این که حلال نمیکنم چون با کلی دقت داشتم جواب میدادم 😂
میشه بگید برای شروع چه کتابایی بخونیم لطفا
نیما جان
نتیجه تست که به نفعته.
بنویس و قدرت نوشتن رو بچش.
بزودی یه لیست از کتاب های خوب میذارم روی سایت.
با کتاب حق نوشتن جولیا کامرون شروع کن.
من دارم از نوشته های شما راجب به نویسندگی بهره میگییرم اما به نظرم به یک قوت قلب نیاز دارم
«امروز نبودت بیشتر از هر روز دیگری طاقت فرساست،کجایی که به جای خودت پیچک های دلتنگی ات را در آغوش دارم…»
این بخشی از نوشته من برای روز پدر هستش،نظرتون رو راجب به قلمم بگید لطفا.من نه داستان نویس تخیلی هستم نه یک مقاله نویس بیشتر از احساساتم مینوسیم،خواستم بدونم جزو کدام گروه از نویسندگانم.
مرسی ازتون
سارا جان
بیشتر بنویسید. بیشتر نوشتن خودش به شما قوت قلب میده.
باید حداقل نیم میلیون کلمه بنویسید تا بشه دربارۀ نوشته های شما نظر داد.
پیشنهاد میکنم اگر نوشتن براتون جدیه حتماً یه وبلاگ راه اندازی کنید.
باسلام به شما دوستان با استعداد و علاقه مند به نویسندگی که الان با یک حس خواصی مطالب جذاب و دیدنی بخش دیدگاه ها را دنبال میکنید و برای کسب اطلاعات بیشتر تجربه بدست می آورید
اینجاب فرهاد مهرانی مقدم متولدتهران ۶۳/۲۲/۱۱ و تازه مجرد شده
میخواستم دیدگاه خودرا با بزرگترین اعتراف زندگیم شروع کنم ولی پیش خودم گفتم شاید این واقعیت بزرگ برای کسی جذاب نباشد و یا باعث گمراهی دوستان با استعداد بشوم
ولی خلاصه میگویم و مختصر تا در جریان مشکل و اعترافم قرار بگیرید
الان ساعت۷:۰۰ صبح روز دوشنبه۹۷/۰۲/۲۳ میباشدکه بعد از ۱۱۵ ساعت بیخوابی به صورت کاملا اتفاقی با این صفحه اصلی استاد شاهین کلانتری آشنا شدم و خوشحالم که تونستم خودمو محک بزنم و بهتون بگم که من برای اولین باره که توی ۳۴ سال زندگیم با بهترین روش جذب و پرورش استعداد یابی واقعا متحیر کننده آشنا شده ام و به فال نیک میگیرم این اتفاق را و
این نوید را به خودم و شما و استاد عزیزمان میدهم که در اینده نه چندان دور شاهد نوشته های جذاب بنده باشید و این روز را از یاد نبرید
با سپاس فراوان از استاد شاهین کلانتری عزیزم
سلام فرهاد مقدم عزیز
چه کامنت جالبی نوشتی.
من خیلی حوشحالم که اینجا هستی.
هدفت برام تحسین برانگیزه.
منتظر درخشش تو هستم.
به امید روزی که توی سایت با اشاره به همین کامنت به سایت تو لینک بدم و معرفیت کنم.
بیشتر بنویس برام.
سلام من خیلی وقته مینویسم. ..همیشه علاقه دارم احوالات خودم و روزمرگی هام انتقاد ها و نظرم راجع ب ادم هارو روی کاغذ بنویسم…اصلا هم خسته نمیشم واقعا لذت میبرم…اما همیشه خودمونی نوشتم عامیانه و معمولی(کوچه بازاری)
در زمینه ی خوندن هم ضعیفم خیلی ;فقط عاشق مطالب کوتاه و پر معنی هستم. هیچ وقتم دلم نمیخواست کسی متن هامو بخونه…..چند روزی بود که ذهنم مشغول شد که منم میتونم بنویسم از جایگاه یک نویسنده و تو اینرنت سرچ میکردم که سایت شما رو دیدم. ..امیدوارم بتونم بخونم و یه کار مهم انجام بدم و به خواستم برسم و برای مردم بنویسم…ممنون از مطالب مفیدتون
سلام ماه مهربون و عزیز
همینکه میل به نوشتن دارید عالیه.
پیشنهاد میکنم حتماً یه وبلاگ بسازید برای خودتون.
برای من بیشتر کامنت بگذارید.
منتظر خوندن نوشته های خوب شما هستم.
نمیدونم … در مقایسه با سنگ های گرد و صیقلی داخل رود من سنگ ریزه کج و کوله کنار رودخونم
سخته تو مسیر صیقلی شدن قرار بگیرم
اونم باانتقاد های ب مانند سیل دیگران
فائزه عزیز
مهم ترین ویژگی یه نویسنده باید انتقاد ناپذیر بودن باشه.
بنویس، برای خودت، و خودت به خودت بازخورد بده.
با سلام من هم به نویسندگی علاقه ی بسیاری دارم و هرزگاهی مقاله هایی در زمینه ی روانشناسی و معنویت مینویسم و نوشتن به من آرامش خاصی میدهد در هر صورت من در اینجا توانایی نوشتن خود را به شما نشان میدهم….. انسان این دوره از معنویت بسیار دور شده و باید گرد و غبار تیرگی و آلودگی را از خود دور کند که سعادت ابدی او نیز در این است… به دنبال معنی و مفهوم زندگی بودن و شناخت خدا و یاد آوری او در هر روز و هر لحظه بشر را به راهی هدایت میکند که سر چشمه ی همه ی خوبی ها و آرامش ابدی و زیبایی است… منشا بسیاری از بلاها و اتفاقات ناگوار در زندگی از دور بودن از خدا این عشق بزرگ هستی و زندگی بخش است جا دارد که ما این نکته را در زندگی مد نظر قرار داده تا شاهد نزول رحمت و نعمت های خداوند در زندگی خود باشیم……..پاینده و سرفراز باشید
سلام آذر خانم گرامی
چقدر کامنت شما زیبا و الهام بحش بود.
خیلی دوست دارم بخونم نوشته هاتون رو.
بیشتر بنویسید برای من.
میشه یک راهنمایی خیلی بزرک و ارزشمند بهم بکنید ؟
من عاشق رشته روانشناسی هستم و از خواسته های بزرگم خوندن این رشته در یکی از دانشگاه های بزرگ کشوره …. اما من عاشق نوشتم چه تستم جوابش صفر باشه چه صد …و من همچنان هم می نویسم …اما فکر می کنم مطاعله و نوشتن در زمینه های روانشناسانه هم تاثیر بیشتری داره هم جاودانه تر میشه چون بیشتر بهترین نویستده های جهان بهترین اثارشون رو بر پایه یک اموزه روانشناسانه قوی بنا کردن حالا یک سوال گنده ؟ من باید برم دنبال رشته ادبیات و فیلنامه نویسی و …. یا روانشناسی ؟ عشق بچگی من خبرنگاری بود که اونم خیلی بی رط نیست
در نظر بگیرید که من هرجا برم موفقم چون جایی میرم که علاقم اونجا باشه و براش نهایت تلاشمو می کنم …
انتخاب رشته و ورود به دانشگاه یکی از مزخرف ترین انتخاب های جهانه
هر چیزی که خیلی خیلی خیلی دوست داری و سرگرمت میکنه انتخاب کن.
باسلام نمره تستم ۳۲ شده، من یه کانال تلگرمی دارم برای گاهی مطالبی که مینویسمو میزارم چند ساله روز نوشت دارم و گاهی هم داستان کوتاه خواستم بپرسم برای بهتر دیده شدن و بهتر شدن در این زینه چکار باید انجام بدم دوست دارم یه کتاب متولد کنم لطفا راهنمایی و کمکم کنبد ممنونم
سلام چراغچی عزیز
یه سایت و وبلاگ شخصی راه اندازی کنید و هر کنید و هر روز بنویسید. هیچ چیز مثل این کار رو شما رو قوی تر نمیکنه توی وادی نوشتن.
ضمنن ببخشید تخلصم هم حسینچیه ولی تو شعرای غیرمذهبیم فقط اسممو بکارمیبرم(سیامک .)
سلام اقا شاهین من میخام فیلمنامه بنویسم شرایطشو نمیدونم میدونم ک استعدادشو دارم .چون من مداحم .شعرباسبک مینویسم برا ایمه .هم شعرفارسی هم ترکی،عاشقانه .عرفانی.مذهبی،انقلابی،ی شاعره مادرزادیم ک از ۱۰سالگی شعرمیگم .منو راهنمایی کنین چکارکنم که فیلمنامه بنویسم .ممنونم
سلام سیامک جان
من کلاس های فیلمنامه نویسی آقای سعید عقیقی رو پیشنهاد میکنم.
کتاب تکنیک های فیلمنامه نویسی چارلی موریتز هم عالیه.
صد البته به گفته بزرگوارمون شاهین جان و اگه رخصت دهند و بی احترامی به ایشان نباشه متنشون اضاف میکنم.که ذهنیتتون هنوز روی امر گذشته متمرکز میباشد برای شروع میبایست فقط از تجارب گذشته استفاده کرده و مابقی را بریزید بیرون چون اینطوری شما بار گذشته را سبکتر کرده و سریعتر حرکت رو شروع میکنید.چون با کل افکار گذشته که حتی هدفی هم داشته باشید از فرط سنگینی بار گذشته به مقصد نخواهید رسید.همچنان که خودتون میفرمایدداستان زیاد دارید.ونمیشه و بیخیالش میشوید. ذهنیتتون هدایت کنید روی قلم و….
خيلي اميد گرفتم مرسي😍😊
من از نوشتن خيلي خوشم نميامد ولي اين روزا بهش علاقه پيدا كردم.
اخر اين هفته امتحان (writing) دارم 😔 و خيلي نگرانم. ميدونم كه أصلا تو نوشتن خوب نيستم.
واي خدا اين تست خيلي جالب بود من ميخوام يه نويسنده خوب شم ميخوام فيلم نامه هم بنويسم خيلي داستانا تو ذهنم هست ولي احساس ميكنم نميشه بعدشم بيخيال ميشم تازه روزاي من پرازبيكاريه نميدونم چرا نمي نويسم😔
صنم عزیز
شروع کن، که الان یکی از بهترین دوره های تاریخ بشر برای نویسنده شدنه.
من بهت پیشنهاد میکنم که کتاب حق نوشتن خانم جولیا کامرون رو بخونی حتماً.
سلام
کاش شرایطی بود که نمونه کارهامون رو ارائه میکردیم و شما نظر میدادین…اگه راهی وجود داره لطفا مطرح کنید🙏🌹
مرجان عزیز
میتونید به ایمیل زیر بفرستید:
shahinkalantary@gmail.com
فقط ممکنه به خاطر صدها ایمیلی که طی ماه های گذشته روی هم جمع شده، مقداری دیر جواب بدم.
موفق باشید.
من می نویسم فقط؟
سلام رضا جان
بنویس، زیاد بنویس، تا میتونی بنویس.
من تقریبا ۴۰۰ صفحه داستان بلند و کوتاه دارم. کیست مرا کشف کند؟
سلام محسن عزیز
سایت شخصی خودت رو راه بنداز و شروع کن به نشر.
بهترین ابزار برای موفقیت نویسنده های دوران جدید فعالیت جدی توی وبه.
ممنون امیدوار شدم
چه عجب بالاخره من استعداد یه چیزی رو داشتم
خیلی جالب بود کاش همه تست های زندگی نتیجش مثل این تست بود.
فرهاد عزیز
استعداد افسانهست.
مهم اینکه اشتیاق انجام یه کاری رو داشته باشی.
با قدرت بنویس و بدرخش.
سلام من دیشب دو تا نظر گذاشتم ولی ظاهرا نگاه نکردید یا تایید نکردید فکر نکنم تایید نظر انقد زمان ببره!!!
سلام میثم جان
من معمولاً کامنت ها رو با حضور ذهن کامل میخونم. بنابراین گاهی تایید کامنت ها سه چهار روز طول میکشه.
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره.
سلام خوب هستین
من دیروز ی کامنتی گذاشتم و گفت ثبت شد الان کجا وضعیتشو میتونم ببینم تازه با سایت شما اشنا شدم
درود بیکران به استاد کلانتری عزیز
بالا دلنوشته ای الان اومد به ذهنم دوست داشتم تقدیم شما و عزیزان کنم خودمم نمیتونم بگم که حتما استعداد نوشتن دارم ولی ارزوم اینه زندگی تلخ و مشقت بارمو به چاپ برسونم به دنبال انگیزم که فعلا واقعا موقعیت روحی خوبی ندارم ولی وقتی مینویسم اروم میشم به امید آرزوی موفقیت برای شما و همه عزیزانی که واقعا استعدا دارن نه متل بنده حقیر که دست نوشته کوچکی دارم یا علی
سلام میثم نازنین
من آرزو می کنم که حس و حال و روحیه تون روز به روز بهتر بشه.
بنویسید، تا میتونید زیاد بنویسد. نوشتن بهترین درمان هستش.
ارادتمندم
این جان من است که میرود به سوی خرابات
ای جام می من است که میریزد به سوی جان خرابات
آه ڱویم یا رب بنگر بمن ساده دل اینبار
آه گوید یا رب نظرم کن مانند خودت بخشنده هربار
دلنوشته حقیر
meysam_sokot@
زنده باد میثم عزیز و خوش ذوق
سلام خیلی حس خوبی داشت نتیجه این تست، مرسی بابت نگاه قشنگتون
سلام شیدا جان
ممنونم
به امید اینکه به بهترین نویسنده زندگی خودتون تبدیل بشید.
سلام. من یه دختر ۱۴ ساله ام. از بچگی استعدادم تو داستان نویسی و نویسندگی رو همه متوجه شدن.سرِ هرکلاسی که میرفتم معلما متوجه میشدن نویسندگیم خوبه بدونِ اینکه حتی متنی ازم بخونن. همیشه دوست داشتم نویسنده شم. سال تحصیلی هفتمم با تشویقای زیادی گذشت، دبیر انشا… مدیر مدرسه… بچه های کلاس… میدونم شاید بنظرتون خیلی کوچیک باشم و دلیلایی که میارم مسخره باشن /:
امسال هشتمم، سال سختیه… دبیر نگارش نه تنها قبول نمیکنه تو خونه انشا بنویسم (چون نیاز به تمرکز دارم و تو فضای شلوغ کلاس نمیتونم بنویسم) بلکه باور نمیکنه حتی انشاهام رو خودم به تنهایی نوشته باشم.
جدیدا هرچیزی که مینویسم فکر میکنم بیش از حد معمولیه
نوشتن شده چیزی که دستم بهش میرسه ولی اصلا نمیتونم جمله هامو… داستانمو … کنترل کنم.
نوشتن رو دوست دارم، تنها استعدادیه که دارم.
میشه بگین چیکار کنم؟ چاره ای برام نمونده. گاهی اوقات میخوام بیخیال نوشتن بشم
لطفا جوابمو با ایمیل بدین
من استعداد نویسندگی دارم و یک رمانم وتنها رمانم در آستانه ی چاپ قرار دارد