1
جین فاولر روزگاری گفته بود:
نوشتن کار سادهای است، یک دسته ورق سفید بر میداری و آنقدر روی آن مینویسی تا بشود اسمش را گذاشت نوشته.
نویسندگی بیش از آنکه به پیادهروی تفننی در طبیعت شبیه باشد مثل دویدن روزانه و منظم روی تردمیل است. ظاهراً ساده، اما در عمل دستوپا نیافتنی! و صدالبته ملالآور.
از کلیشۀ بازار تردمیل که خبر دارید؟ غالب تردمیلخرها (!) جز یکی دو هفتۀ اول، دیگر سراغ تردمیل گوشۀ خانه را نمیگیرند. مثل اغلب کسانی که هوس نویسندگی میکنند، اما از پس از چند صفحه کاغذ سیاه کردن دچار بیماری نوشتارگریزی میشوند!
کیبوردفرسایی کاری است که باید هر روز مثل دویدن روی تردمیل اتفاق بیفتد. اگر منتظر بمانی تا میل نوشتن در تو تحریک شود و خیال کنی که باید از لحظه لحظۀ نوشتن لذت ببری. نُچ! به جایی نمیرسی.
بله، صاحب این کیبورد که لذت نویسندگی را جار میزند، همیشه این نکته را هم گوشزد میکند که این لذت قلمیاتی (!) پس از مقداری زیادی ملال حاصل میشود.
البته که دویدن طولانی روی تردمیل، خالی از لذت یا خاصیت نیست.
2
یادگیری در اغلب اوقات موضوع چندان سرگرمکنندهای نیست؛ اگر کسی چیزی جز این میگوید احتمالا میخواهد با سرعت بیشتری شما را از شر پولتان خلاص کند. اصلاً اگر راحت بود که من یکی قید یادگیری را میزدم؛ چون وقتی دست توی یک کاری زیاد شود، دیگر از انجام آن لذت نمیبرم!
— شاهین کلانتری (@shahinkalantary) ۲۷ مرداد ۱۳۹۷
این به معنای این نیست که اصولاً هر نوع از یادگیری مغزفرسا و خشک و جدی است؛ اما در کل یادگیری هر چیز ارزشمندی مقداری دشواری و مقدار بیشتری ملال را در پی دارد.
یادگیریِ نوشتن، با تن دادن به فرایند دائمی روزانهنویسی صورت میگیرد؛ و متأسفانه برخلاف برخی مهارتها، این فرآیند نیز، مثل تمامی هنرها نقطۀ پایانی ندارد؛ بنابراین اگر عزم قلمزدن داری، محکومی به یادگیری ابدی!
3
بگذارید به چیزی اعتراف کنم که قبلاً نگفته بودم: نوشتن باید از سر بیچارگی باشد!
حتماً آدمهای دیابتی را دیدهاید که از ترس مرگ، یکباره به فکر رژیم و ورزش میافتند، چون دیگر چارهای ندارند.
دویدن روی تردمیل نویسندگی هم نوعی بیچارگی و اجبار میخواهد، اینکه عمیقاً بفهمی چارهای جز نوشتن نداری.
حالا هدف تو از نوشتن هر چیزی میتواند باشد: رابطه، معنا، پول، جاودانگی یا هر چیز دیگر. بههرحال مهم این است که به خودت بفهمانی که گزینۀ اول رسیدن به مقصد، نوشتن است. ممکن است حس کنی عرضۀ راههای دیگر را نداری یا عزم و امکاناتش را، یا علاقهاش را. اهمیتی ندارد. در هر صورت بهتر است نوشتن را به مسئله مرگ و زندگی تبدیل کنی.
همین حالا تردمیل نویسندگیتان را روشن کنید.
بعد از خواندن این مطلب چهکار کنم؟
میتوانید «نویسندۀ پارهوقت محکوم است به پارهشدن» را بخوانید.
شرکت در طرح تابستانه مدرسه نویسندگی (طرحی ویژه برای نوشتن و تولید محتوا در تابستان ۹۷)
کلاس نویسندگی در تهران (کارگاه حضوری و ویژه)
6 پاسخ
من از خوندن این متن فقط یه حالت پیدا کردم
“قِلْمیات؟ قُلْمیات؟ قَلْمیات؟
جان من این قَلَمیاته؟”
ولی عاشق این واژه شدم😅
شاهین عزیز سلام.
نمی دانم چرا رابطه خوبی با کیبورد و تایپ کردن برقرار نمی کنم. و زمان بازنویسی و تایپ کردن آخر کار هم حسابی چوبش را خورده ام، ولی باز هم هیچ چیز به اندازه کاغذ کاهی و خودکار آبی و مشکی بوف شوم خلاقیتم را نمی ترساند که بپرد و نحسی اش را از روی دوشم بردارد و برایم ایده های خوب و ارزشمند شکار کند. سایت های تبدیل صوت به متن هم مقداری کارم را راه انداخته اند اما خیلی جالب کار نمی کنند. شاید بهترین حرف را خودت گفته ای که باید کیبورد بهتری گرفت و به آن عادت کرد و لذت برد؛ اما سکوت زندگی خوابگاهی و دانشجویی اممثال من را هم از آن بی بهره کرده است.
ولی از حق هم نگذریم بوف من از کاغد کاهی حسابی می ترسد.
ممنون که همیشه پست های خوب خوب می گذاری و نت گردی را برای امثال مرا سودمند می کنی.
امیرحسین عزیز
ممنونم از لطفت.
به هر حال اگر بخوای تو حرفه ای تر و جدی تر بنویسی و منتشر کنی، نیاز داری که بیشتر تایپ کنی.
یه کیبورد تازه رو امتحان من حتماً.
ضمن اینکه تابپ کردن قرار نیست جای نوشتن رو کاغذ رو بگیره. خود من هر روز ده ها صفحه روی کاغذ مینویسیم و با کیبورد هم کلی کیف میکنم.
ویدیوی زیر رو در همین رابطه ضبط کردم:
ویدیو: شما با قلم و کاغذ مینویسید یا تایپ میکنید؟
سلام
سخت ترین کار برای انسان عادت به کاری که میدونه انتهاش خوبه اما چون از تکرار گریزان
بهش بی تفاوت میشه برا همین کتاب – اثر مرکب – و راهکار هاش یکی از بهترین ایده هارو واسه عملی شدن این شرایط داره البته
به عمل کار براید به سخن دانی نیست 🙂
#همین
#سپاس
#تکرار
#تمرین
#شاهین کلانتری
سلام آقای کلانتری
ممنونم از شما به خاطر حرفها و مطالب مفیدی که همیشه یاد آوری میکنید.
برای من که اول راه نویسندگی هستم بهترین درسهایی است که تا الان یاد گرفتم.
پیروز باشید.
سلام زینب عزیز
خیلی خوشحالم که اینطوره.
به امید درخشش روزافزون تو.