پیشنوشت: چند روز پیش گذرم به کتابفروشی یکی از دوستانم افتاد که در کار فروش کتابهای دست دوم است، در میان انبوه کتابها، کتاب بهترین ضرب المثلهای ایرانی* به چشمم خورد. خواندن این کتاب برایم جالب و سرگرمکننده بود. در بخشی از مقدمه کتاب امده است:
«اصطلاحات و ضربالمثلها در بطن جامعه نقش میگیرد و چیزی جز چکیدهی فرهنگ مردم آن سرزمین و فرهنگ منسجم و مدون همان مرز و بوم نیست. چرا که انسانها میزیند، گفتگو میکنند و از بطن همین گفتگوهای مکرر ضربالمثلها و اصطلاحاتی بر اساس وقایع روزمره، خلق و رواج مییابد و رفته رفته به صورت یک جملهی اثبات کننده و غیرقابل انکار در جامعه رخ مینماید.»
به نظرم آشنایی با ضرب المثل میتواند در تقویت مهارت های نویسندگی ما موثر باشد. با شناخت ضرب المثلهای هر زبانی، میتوان زیباتر نوشت و بهتر حرف زد. ضرب المثلها شاید ساده و عامیانه به نظر برسند اما راه میدهند به تفکر بیشتر.
تعدادی از ضرب المثل های کتاب بهترین ضربالمثلهای ایرانی را انتخاب کردهام که در ادامه با شما به اشتراک میگذارم:
آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!:
جایی که همه امکانات باشد، ولی از عمل خبری نباشد.
آدم خوش معامله شریک مال دیگرانه:
خوش حساب باش تا همه قبولت داشته باشند.
آدم تا کوچکی نکنه به بزرگی نمیرسه:
برای رسیدن به مرتبههای عالی باید از رتبههای پایین گذشت.
از شما عباسی از ما رقاصی!:
پول از شما، کار از ما.
اجاره نشین خوشنشینه:
کسی که خانه ندارد و اجاره نشین است در هر جایی که خوشش آمد زندگی میکند.
اگر بیل زنی باغچهی خودت را بیل بزن!:
کسی که برای خودش کاری از دستش بر نمیآید، برای دیگری آن کار را میخواهد انجام دهد.
اگر خر میخواهی فکر کاهش هم باش:
اگر چیزی میخواهی به دست آوری باید فکر نگهداریاش را بکنی.
برای کسی بمیر که برات تب کنه:
برای کسی ناراحت باش که به دردت بخورد.
به شترمرغ گفتند: بار ببر، گفت:مرغم. گفتند: بپر، گفت: شترم!:
در مورد افراد بهانهجو میگویند.
تا به آب نزنی شناگر نمیشوی.:
تا دست به کار نزنی آن را یاد نمیگیری.
تیری به تاریکی انداختن:
به حدس و گمان نتیجه و سودی، کاری را انجام دادن.
تومون خودمونو میکشه، بیرونمون مردم را:
مواقعی گفته میشود که ظاهر زندگی فردی آراسته است اما در باطن بدهکار و فقیر است.
چشمش هزار کار می کنه که ابروش نمیدونه:
خیلی زیرک و موذی است.
حوض نساخته، قورباغه پیدا شد:
در مورد کسی است که کاری را برای جایی انجام نداده ولی برای آنجا میخواهد رئیسی و مدیر انتخاب کند.
حرفهات مفت، کفشهات جفت:
در مورد شخصی گفته میشود که از پیروز شدن نهایی و خیالی خود در آینده صحبت میکند.
خانه اگر پر از دشمن باشد بهتره تا خالی باشد:
اگر خانه خالی باشد یا در آن افراد کم باشند مورد حمله دزدان شود.
خوشا چاهی که آب از خود بر آرد:
در مورد کسانی است که خودشان از خود جوهری دارند.
دود چراغ خوردن:
رنج و تلاش فراوان کشیدن برای تحصیل علم
دو مغز در یک پوست بودن:
منظور بسیار متحد و رفیق بودن است.
راهبر باش نه را بُر:
در زندگی طوری راهنمایی کن که راهگشا باشد نه باعث انحراف و بنبست شود.
زبان گزیده بدتر از مار گزیده است:
یعنی حرف ناخوشایندی ممکن است هرگز فراموش نشود ولی زخم مار، ممکن است التیام یابد.
سالها بی قمقمه مشق کرده:
یعنی کسی در کاری با تجربه و وارد باشد.
سالها میگذرد تا شنبه به نوروز افتد:
منظور این است که کسی برای انجام کاری فرصت را از دست بدهد و باز منتظر فرصت دیگر شود.
سوزن همه را لباسدار میکند و خودش همیشه لخت است:
این مثل در مورد افرادی گفته میشود که خودشان را وقف دیگران می کنند.
صبر، کلید کارهاست:
یعنی عجله نمودن در کارها اصلاً جایز نیست.
عقلش گرد است!:
عقل درست و حسابی ندارد.
عزیز کردهی پدر و مادر، اخرش حمال میشه!:
توجه زیاد مانع اموختن هنری به کسی میشود.
عینک سواد نمیآره!:
به کار بردن وسیله دلیل توانایی کسی نیست.
عیسی بافته و مریم رشته است:
کاری که به صورت زیبایی انجام شده است.
غربت زده مهربان باشد:
یعنی هر کس ددر و غم را بهتر احساس کند به یادش میماند.
کلاغ قرمز دیدیم اما سفره اونو نه!:
یعنی مهمان شدن بر او از جمله محالات است.
کلاغها هم واست سایه پوشیدهاند:
منظور آنست که همه با تو اظهار همدردی میکنند.
کج بشین و راستشو بگو:
یعنی اینبار حقیقت را بگو.
گل کمیاب عمرش هم کمه:
مقصود از دست رفتن بی موقع کسی است که عمر طبیعی او بسیار بوده است.
لیلی را از چشم مجنون باید دید!:
مشابه علف به دهان بز شیرین میآید!
نام بلند به از بام بلند:
نیکنامی و شهرت به ثروت زیاد ترجیح دارد.
واسه همه ننه است واسه خودش زن بابا:
یعنی را دیرگان دلسوزی میکند در حالیکه خودش بیشتر نیازمند دلسوزی است.
هر کس آب دلش را میخورد:
نظیر: خدا به قدر قلب هر کسی به او میدهد.
یه ستاره توی آسمون نداره:
آدم بی بخت و اقبالی است.
یا بخور یا به فکر خوردن باش:
یعنی بکاری اقدام کن یا در صدد انجام آن باش.
یک در بسته و هزار در باز:
یعنی در جایی بیش از حد احتیاط کردیم در حالیکه در جای دیگر به هیچ وجه احتیاط نکردهایم.
7 پاسخ
سلام آقای کلانتری عزیز.
داشتم توی گوگل دنبال معادل فارسی Go and wake up your luck این جمله میگشتم که باید ترجمه انگلیسی یه ضرب المثل فارسی باشه که یاد وبلاگ شما افتادم و گفتم شاید بد نباشه از شما بپرسم. اگر میدونید چه ضرب المثلی بهش میخوره ممنون میشم بگید.
سارا جان
فکر میکنم بهش و بهت خیر میدم.
فکرکنم بشه گفت معادل این ضرب المثلاست: از تو حرکت از خدا برکت یا مثلا سحرخیز باش تا کامروا باشی
این کتاب و خیلی سال پیش خریده بودیم. جالبه.
مرسی از معرفی این کتاب شاهین
بابای من عاشق ضرب المثله، فک میکنم این بهترین چیزیه که بتونم عید بهش هدیه بدم!
بچه که بودیم یه کتاب ضرب المثل داشتیم که میشستیم هی پایین و بالاش رو ورق میزدیم. اون کتاب گم شد یهو، حالا واسه همونه که میگم اینو بهش هدیه بدم.
باسلام
خیلی زیبا بود بعضی ضرب المثل ها را اصلا نشنیده بودم.