این خونه روشنه

 

از وقتی تدریس آغازیدم برخی کارها را تنها برای آن جدی و بی‌وقفه انجام دادم که حافظِ انگیزه‌ی همسفران مدرسه نویسندگی باشد.

بارها دوستانی گفته‌اند که مدتی از نوشتن دور افتاده‌اند اما همین‌که برگشته‌اند و دیده‌اند چراغ اینجا هنوز روشن است دوباره دلگرمِ نوشتن شده‌اند.

این به کارم معنا می‌بخشد.

 

آیا هر روز، در فهرست کارهایت، یکی-دو تا کار هست که برای روشن‌داشتِ چراغِ جریانی جمعی باشد؟‌

4 پاسخ

  1. از همان چهار سال پیش که با شما و این جا آشنا شدم و تاکید بر مداومت داشتید و دنبالتان می کردم، همیشه آن استمرار را داشته اید و حالا که بعد از این همه سال دوباره این جا آمدم، می دانستم که همچنان آن تداوم وجود دارد. اصلا با همین ایمان که چراغ این جا همچنان روشن است، دوباره برگشتم.

  2. آرزو میکنم تا وقتیکه درتوانم هست سری به این صفحه بزنم هرچنددرکناراین چلچراغها ولوسترهاکوچکترین تلالویی نداشته باشم دل گرمم به پشتکاری که شما مربی مهربان دلسوزوازهمه مهمترپایه ازخود نشان میدهیدومیتوانم بگویم شما خود انگیزه ایدراهتان پردوام عمرتان مستدام

  3. استاد کلانتری سپاس از شما و مدرسه ی خوبتان.
    اگر حرکت شما برای نویسندگی، توی وب پیش نمی رفت، افرادی مثل من شاید هیچ وقت طعم نوشتن را نمی چشیدند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *