در اولین سالهای گام نهادن به مسیر نویسندگی، یکی از سرگرمیهای الهامبخش، مطالعۀ آرا و اقوال نویسندگان بزرگ است، به خصوص آنها که به طور مستقیم به نوشتن و نویسندگی پرداختهاند.
در این دفتر که وبلاگ میخوانندش و در آن مجله که کانال تلگرام نام گرفته؛ همواره کوشیدهام با نقل گزینگویههای نویسندگی، منبعی بسازم از جملاتی که بیانگر تنوع شگفتانگیز دنیای نوشتناند.
بعضی از جملات موعظهگونهاند، برخی دیگر بازیگوشانه و طنز؛ و تعداد معدودی از این گفتارهها نیز میتوانند زندگی یک نویسندۀ نوپا را برای همیشه دگرگون کنند.
باری، ببینیم شاعر و نویسندۀ مکزیکی بزرگ، اکتاویو پاز دربارۀ نوشتن چه گفته است:
نوشتن روندی دردناک است که کوشش فراوان و شبهای بیخوابی بسیاری میطلبد.
علاوه بر تهدید عقیم شدن نویسنده، پیوسته این احساس وجود دارد که شکست اجتناب ناپذیر است.
هر چه که مینویسیم، آن چیزی نیست که با خود میگفتیم کاش میتوانستیم آن را بنویسیم.
نوشتن به منزلۀ نفرین است. بدترین قسمت آن درد و رنجی است که پیش از عمل نوشتن به نویسنده دست میدهد.
ساعتها، روزها یا ماهها در جستجوی عبارتی به عبث میگذرد تا شیر بچرخد و آب جریان پیدا کند.
به محض آنکه عبارت مورد نظر نوشته میشود، همه چیز تغییر میکند.
روز نوشتن، زندگیبخش و سرشار است.
صرفنظر از اینکه نتیجه و محصول نهایی چیست. نوشتن موهبتی است.
(نقل از کتاب آزادی-اکتاویو پاز-ترجمۀ حسن فیاد-نشر ثالث)
فکر میکنم بعد از مطالعۀ این پست، خواندن لینک زیر هم برای شما سودمند باشد:
چگونه میشود نویسنده شد؟ از زبان یک نویسندۀ چینی
شاهین کلانتری در تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین
8 پاسخ
درود.. یک سال قبل دیالکتیک تنهایی پاز رو خوندم و بعد از اون عاشق این نویسنده ام. هر چند مقاله هاشو پیدا نکردم.. یوسا هم روی خواندن مقاله های پاز تاکید کرده
سلام نویسنده ی محبوبم.
من با این گفته موافقم
کی گفته نوشتن آسان است؟
من میگم سخته بله سخته ولی به درک!
مگه وقتی عزیزی از دست میدیدم به خصوص آن که آن عزیز مادر یا پدر باشد درد و سختی نمی کشیم؟
خب اما بعد از مدتی باهاش کنار می آیم و عادت می کنیم یا هفت تیر را بر می داریم کار و یک سره می کنیم.
به نظرم عادت کردن گزینه مناسبی باشه.
فدایت
زنده باد محمد عزیز
سلام و وقت بخیر
در نظام طبیعت هر زایشی همراه با درد و رنج و فشار است چه انسان و حیوان باشد چه زایش اندیشه
همان جوانه کوچک در دل زمین برای بیرون آمدن باید با فشاری که به دانه می آورد آن را بشکافد تا بتواند خارج شود
نابترین، زیباترین و خلاقانه ترین اندیشه ها در ژرفترین و عمیق ترین سطوح ذهن و روح و وجود نهفته هستند و برای آمدن به سطح می بایست لایه های ترس و تردید و خشم و اندوه و ناامیدی و اندیشه های منفی همچنین لایه های مقاومت و ندای نکوهشکر درون را که مانند دیواری ضخیم و ستبر لایه های زیرین را پوشانده بشکافد و آنها را فرو ریزد
این ویرانی دردناک و رنج آور که حاصل جهد و تلاشی طاقت فرسا و شبانه روزی است
سر آغاز ساختن و آبادانی خلاقیت و اندیشه هایی شور آفرین و نوشته هایی الهام بخش است
در مورد این نکته که اندیشه ها تا وقتی در ذهن هستند دارای جلوه و جذابیت زیادی هستند ولی وقتی به روی کاغذ مینشینند آن زیبایی و جذابیت اولیه را ندارند من اینطور احساس میکنم که چون بعد ماورایی و معنوی یا همان دنیای خلاقیت درون که آگاهیها و اندیشه های ناب و بکر از آن سرچشمه میگیرد نسبت به بعد مادی و فیزیکی لطافت و زیبایی و جذابیت بیشتری دارد
پس اندیشه ها هم که از جنس انرژی و آگاهی هستند وقتی از بعد معنا و غیر مادی به بعد فیزیکی و ماده نزول پیدا میکنند آن لطافت و زیبایی و قدرت واقعی خود را در انتقال مفاهیم عالی و خلاقانه از دست میدهند
در هر صورت موهبت عظیم نوشتن راه را برای ورود به زیباترین و هیجان انگیزترین شگفتیهای درون و برون میگشاید
شاد و پیروز باشید
چه نظر خوبی …
احسنت …
سلام. فکر می کنم تو پستای قبلی بود که گفتیم وقتی ما چیزی می نویسیم به سان اینه که یک موجود زنده و جاندار متولد میشه. شاید برای همین باشه که روند نوشتن رو دردناک عنوان کرده ولی در نهایت گفته نوشتن صرف نظر از نتیجه موهبت هست مثل یک بچه که متولد میشه برای مادر دردناک ولی موهبته. بعضی نوشته ها در طول زمان انگار رشد پیدا میکنن و ابعاد تازه ای از معنا و مفهوم رو به مخاطب نشون میدن و بعضی در کودکی می میرن بعضی اونقدر عمیق نوشته میشن که جاودانه در طول تاریخ زنده و پویا باقی می مونن. کاش حواس مون همیشه به چیزائی که مینویسیم باشه.